گفتم چند تا سکانس وطنی هم باشه!
|
آژانس شیشه ای-ابراهیم حاتمی کیا
اصغر(با بازی اصغر نقی زاده) به همراه چند رزمنده ی سابق موتورسوار به هواخواهی از حاج کاظم(پرویز پرستویی) به محل آژانس آمدند. حاج کاظم به اصغر میگه به رفقای موتوریت بگو: “دود اون موتوری ها، عباس و امثال عباس رو خفه می کنه!” |
مادر-مرحوم علی حاتمی
سکانس به یادماندنی تاریخ سینمای ایران که مادر فیلم رو به احتضار است و فریماه فرجامی مشغول دیکته گفتن به اکبر عبدی است: “مادر.... مادر مُرد!” امین تاریخ و محمدعلی کشاورز و حمید جبلی هم در این سکانس تأثرآور و تکان دهنده حاضرند. |
یک بوس کوچولو- بهمن فرمان آرا
سعدی(با بازی رضا کیانیان) در کلانتری راجع به کتابش با مأمور پلیس صحبت می کند. مأمور می گوید من نام کتاب شما را تاکنون نشنیده ام. سعدی با غرور می گوید خوب من این کتاب را چهل سال پیش نوشته ام. مأمور جواب می دهد که ویکتور هوگو هم 100 سال پیش بینوایان را نوشت ولی من آن را خوانده ام! |
سگ کشی-بهرام بیضایی
سکانس پایانی فیلم که چهار مرد به سوی مجید مظفری می روند تا او را مثل یک سگ بکشند! |
کلاه قرمزی-طهماسب
آقای مجری (طهماسب) و فاطمه معتمدآریا روی نیمکت پارک نشسته اند و از رفتن کلاه قرمزی ناراحت هستند. آقای مجری با ناراحتی و بغض می گوید که ای کاش کلاه قرمزی نمی رفت و در عروسی ما شرکت می کرد که ناگهان کلاه قرمزی از پشت نیمکت بیرون می آید و می گوید: عروسی؟ |
سکانس اخر فیلم وسترن کلاسیک سینما خوب "بد"زشت"که کلینت ایستوود"لی وان کلیف وایلای والاک در قبرستان متروکه برای تصاحب گنج باقیمانده ارتش که در قبری است به دوئل می پردازند...
موسیقی زیبای اینو موریکونه بر زیبائی این سکانس افزوده .... یادی هم کنیم از سرجیو لئونه کارگردان بزرگ سینما...روحش شاد. |
واقعا به سکانس خوبی اشاره کردی
خیلی زیباست بزرگانی امثال سرجو لئونه نمی میمیرند هیچوقت |
درسته این بزرگان هیچگاه نخواهند مرد ...
توی جائی می خواندم که یکی از افتخارات بزرگ استانلی کوبریک این بود که هیچگاه اسکار نگرفت!!.همانطور که هیچکاک بزرگ نگرفت..اینها جاودانه خواهند بود.. ...... سکانسی از فیلم مصائب مسیح به کارگردانی مل گیبسون که مسیح صلیب به دوش توی کوچه ای می خوره زمین وحضرت مریم هم نظاره گر این صحنه است که با دیدن این صحنه به یاد کودکی حضرت عیسی می افته که خیلی زیبا این صحنه کار شده! |
سکانسی تو فیلم ویردیانا که ویردیانا میره تو حیاط خونه و میبینه یکی از مسنخدمهای خونه داره شیر گاو رو می دوشه و به ویردیانا می خواد یاد بده و ویردیانا نمی تونه این کار رو کنه که تو فیلم فوق العاده پر معنی بود
|
اکنون ساعت 06:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)