پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   عکس ها و تصاویر گوناگون Pictures (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=33)
-   -   مسابقه تصویر و تفسیر - برداشت خود از این تصویر را به صورت خلاصه بنویسید؟ (http://p30city.net/showthread.php?t=11933)

shokofe 08-15-2011 02:12 PM

اول که چنگال و دیدم منم مثل کیانا یاد رحل قرآن افتادم
اما بعدش فهمیدم چنگاله همون یاد چنگال افتادم

.............

اما غذا:rolleyes:خدا روشکر که این شبا هر شب افطار دعوتیم و هی از این جور چیزا میخوریم
اما الان ساعت 3:15بعد از ظهر ،هی چی بگم فقط میتونم بگم
میخواممممممممممممممممممممممممم مممممممممممممممممممممممممممم

فرانک 08-15-2011 02:22 PM

با دیدن کباب.....یاد اینکه امیر عباس گردنشو کج گرفته داره نگاهش میکنه و زجر میکشه میفتم :24:

roshanak1 08-15-2011 08:45 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط امیر عباس انصاری (پست 221929)
گنجشكها منو ياد دعواي زن و شوهرهاي فيلم فارسيهاي قديمي مي اندازه
چنگالها هم منو ياد رحل قرآن انداخت



http://www.difdifi.com/uploaded/9393...60b5860e8a.jpg



روزه داران محترم و محترمه{داش مشتی}
نظر يادتون نره:21:

من هم وقتی چنگالها رو دیدم خیلی اتفاقی یاد رحل افتادم ولی این عکس واقعا کشنده است منو یاد ایران و درکه و دربند و فرحزاد انداخت .... یادش بخیررررر .خدا بگم چکارتون کنه که اینطوری آدم رو عذاب روحی روانی میدهید . من میخوااااام اااای خدااااا {قیژه}

امیر عباس انصاری 06-20-2013 01:53 AM

1 فایل پیوست
http://p30city.net/attachment.php?at...1&d=1371680457

لطفا نظر و برداشت خودتون رو از این عکس به صورت خلاصه بیان کنید

تعداد سپاس دریافتی پست ابراز نظر و عقیده کاربر در مورد این تصویر تعیین میکنه نفر بعدی که عکس تو این مسابقه میذاره چه کسی خواهد بود
و الی آخر

ترنم 06-20-2013 02:44 AM

من اول نظرمو بگم:)
اول که اومدم ندیدم عکس چیه بی خیال شدم
بعد دیدمشو دیدم از بیکاری بهتره:d
(البته عرض کنم که بنده اصلاً بیکار نیستم و هر کی بیکاره بیاد کمک من)

اما اولین چیزی که با خودم گفتم بعد از دیدن عکس و میگم

گفتم " اخ خدا گیان چقد دلم میخواد یکی این کارو با من بکنه"
واقعاً دلم خواست_:2:
با خودم گفتم کاش جای این کبوتر بودم


bigbang 06-20-2013 01:32 PM

احتمال قوی که تو ذهنم هست ، تمایل همیشگی انسان به پرواز و باز شدن دستها به معنای اوج خواهش آدمی برای پرواز هست ، حالا فرقی نمیکنه تعبیری مادی داشته باشه یا معنوی ، آدم در هر صورت دوست داره پرواز کنه ، این دست ها به سمت پرنده دراز شده نه برای گرفتنش ، چون نمیتونه بگیره ، شاید داره از پرنده خواهش میکنه بیا و منم بگیر و ببر " یه همچین چیزی " من گرفتار زمینم و تو در آسمان ها اوج میگیری
من هنوز آدمی رو ندیدم که پرواز رو دوست نداشته باشه ، میگن هر چیزی که انسان عمیقاً بهش میل داره و میخواد ، در واقع همون هم هست ! مثلاً اگر من میل به جاودانگی دارم ، به خاطر این هست که جاودانه هستم ، اگر میل به پرواز دارم به خاطر این هست که پرنده هستم ! منتها بالهام ازم گرفته شده
"دستهای دعاگونه ، خواهش " من اینا به نظرم میاد

امیر عباس انصاری 06-20-2013 02:08 PM

تاپیک تغییر نام یافت به :
موضوع مهم : مسابقه تصویر و تفسیر - برداشت خود از این تصویر را به صورت خلاصه بنویسید؟

برای گرمتر شدن تالارها از کاربران قدیمی و فعال میخوام تو اینجور مسابقات و... شرکت کنند
سپاس
امیر

پریشان 06-20-2013 02:51 PM

دست نیاز انسان برای پرواز همیشه به پیشگاه خداوند بلند بوده چون انسان اول از عرش اومده به همین دلیل آدم برای زندگی نیاز به پرواز داره و دستش هم به همین خاطر همیشه رو به آسمونه

آناهیتا الهه آبها 06-21-2013 10:21 AM

چه مسابقه پر شوری!!:p
راستش من اول عکسو دیدم یاد امضای خودم افتادم:
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست....
حالا اگه این پرنده یه کمکی کنه ممنونش میشم!!
اما تعبیری که از این عکس دارم:
به نظر من این عکس خواسته آزادی انسان رو با آزادی یه پرنده مقایسه کنه
چون تو ادبیات ما پرنده نماد آزادیه
پس بیشتر بحث آزادی مطرحه
یعنی انسان و پرنده دوتاشون آزادن ولی آزادی انسان باید طوری باشه که در نهایت به خدا برسه و توجهش همیشه به خدا باشه
به همین دلیل دستای انسان رو به آسمانه....
( قدرت تعبیرم بیشتر از این کار نمیکنه....:65:)

رزیتا 06-21-2013 11:07 PM

منم مفهوم آزادی رو تو این تصویر می بینم

و مثل ترنم یه لحظه دوست داشتم جای اون پرنده باشم
اما بعدش پشیمون شدم، من قفسمو دوست دارم:d

منم با آناهیتا هم عقیده ام، قیاس آزادی کبوتر و انسان
به نظر من انسان برای رسیدن به خدا کاملا آزاده

اما در این تصویر یه جورایی دلم برای انسان می سوزه
انگار تو این دنیای مادی یه پرنده کوچولو از انسان خیلی آزادتره_:2:





ماهین 06-22-2013 01:28 AM

اولین چیزی که به ذهنم رسید این شعر بود :

تمام حجم قفس را شناختیم، بس است

بیا به تجربه در آسمان، پری بزنیم


قیصر امین پور


جز این هیچ توضیح دیگه ای ندارم ...


اکنون ساعت 10:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)