![]() |
آنگاه که خنده بر لبت می میرد
چون جمعه ی پاییز دلم می گیرد دیروز به چشمان تو گفتم که برو امروز دلم بهانه ات می گیرد :53::53::53: |
تاکی غم ان خورم که دارم یا نه /یک عمر به خوشدلی گزارم یا نه/پر کن قدح باده که معلومم نیست/که این دم که فرو برم برارم یانه
|
لاک پشت ها وقتی عاشق میشن تحمل درد عاشقی واسشون راحت تره . چون عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه ... !
|
اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم... اگه بگم که حاضرم فدایِ اون چشات بشم... اگه بگم تو آسمون عشقِ من فقط تویی... اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی... اگه بگم قلبمو من نذرِ نگاهت می کنم... اگه بگم زندگیمو بذرِ بهارت می کنم... اگه بگم ماهِ منی هر نفسِ راهِ منی... اگه بالِ منی لحظه ی پروازِ منی... میشی برام خاطره ی قشنگِ لحظه ی وصال... میشی برام باغبونِ میوه های تشنه و کال... میشی برام ماهِ شبای بی سحر... میشی برام ستاره ی راهِ سفر... ولی بدون هر جا باشی یا نباشی مالِ منی... |
دلتنگی اگر نبود که دیگر دلی نبود
تنهائی اگرنبودکه دیگرغمی نبود و ای کاش پاره ابری که میبارید باران عشق بود و ای کاش نگاهی که میرسید نگاه عشق بود و میدانم من اگر دوست داشتن کامل بود دیگر دشمنی نبود دوست دارم دوست داشتن ها گر که غمی نبود |
دلم ميخواست بهت بگم كه :
عكستو زدم جاي ساعت ديواري، از اون موقع به بعد تو شدي تمومه لحظه هام. اما اشتباه ميكردم!!! |
دلم میخواست بهت بگم واسم یه دنیایی ولی اون قدر دنیا کوچیکه که از گفتنش عاجز شدم
|
مي دونستي اشک گاهي ازلبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني . اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي |
دلم ميخواست بهت بگم كه :
بی اختیار تو رویا دنبال تو میگردم...... |
سلام دير جان خوبي بابا كجائي حسابي سرو كلت با كار گرمه ها موفق باشي متنهاتم مثه هميشه قشنگ و زيباست
خدا خيرت بده |
سلام داداشي..
پدرم درومده از كار.. شرمنده كه دير به دير به تايپيكت سر ميزنم.. تو هم راه افتاديا ناقلا...{شیت شدن} |
|
رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده دل که می گفتم محرمه با من کاشکی می دیدی بی تو چه کرده |
http://www.dostan.net/cl_upload/675973-b.jpg زندگي دفتري از خاطرهاست يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم خوشبختي هاست يك نفر همسفر سختي هاست چشم تا باز كنيم عمرمان مي گذرد ما همه همسفريم |
|
بگو چی شد که قلبت خالی شد از حضورم ؟ چی بوده اشتباههم ،که این جوری گذشتی از من و از نگاههم؟ |
اينقدر دلم ميخواست بهت بگم .... براي رسيدن به تو لحظه ها را سفر كردم، اما تو به اندازه فاصله ها از من دوري |
انقدر دلم میخواست بهت بگم:
کاش خواب بودم واینها همه یک رویایی بیش نبود.......... |
اي تو تنها خوب دنيا
بي تو من تنها ترينم با تو من مثل ستاره بي تو من خاك زمينم |
اينقدر دلم ميخواست بهت بگم كه قدرت تو رو بيشتر ميدونستمتا بودي نديدمت ولي حالا كه رفتي فهميدم كي رو از دست دادم
|
اينقدر دوست داشتم به تو بگويم دوستت دارم اما افسوس كه مرگ مجالم نداد
انقدر دويت داشتم كنارت باشم اما افسوس زمان مهلتم نداد انقدر دوست داشتم به تو بگويم از افسوسهايم نيز افسوس ميخورم كه چرا دير به زبان اوردم |
صدايم را از پشت نگاههايم بشنو چون ميدانم كلام نميتواند بيانگر حس درونم باشد ببين در نگاهم چه طوفاني بر پاست
|
دل به دلداران سپردن کار هر دلدار نيست من به تو جان مي سپارم، دل که قابل دار نيست! |
خيلي بي معرفتي!!!!!!!!!!!!!!!! |
كاش ميشد روزي دوران گذشته اي را كه با هم داشتيم باز خدا به ما ميداد آن وقت حتما با نگاهي با محبتر از كنار آنها ميگذشتم
|
مورد علاقه بودن قدرت مي آورد ، اما علاقمند شدن جسارت !!!!! |
چرا مرا اينگونه افريدي و نه انگونه كه خود ميخواستم |
|
اينقد دلم ميخواست بهت بگم كه باور كن دوست داشتن من از روي هوس نبود من واقعا دوستت دارم چون تو نيمه ديگر وجود من هستي بي تو كامل نيستم
|
با اینکه با تمام وجود دلم می خواست بهت بگم ولی غرور نشناسوقت نگذاشت
|
چشم انتظاري خيلي سخته پس كي مياي ؟
|
مهم اين نيست كه :
كي باشيم ، كجا باشيم ، چرا باشيم ، چطور باشيم مهم اينه كه : با هم باشيم ، به يادهم باشيم ، براي هم باشيم |
نگاهم را از پس تمام ابرهاي ترديد گذر ده ، تا نامم را آنچنان كه سزاوار خالقي چون توست صدا كنم از تاري ............. |
کاش اینک هم شکوفا بود عشق عشق یک حادثه ساده نبود ، اما از آن ساده گذشتیم .. عشق اشک چشم من بود وقتی از من پرسیدی هنوز دوستم داری .. عشق آینه تصویر تو هست که هر روز صبح مثل خورشید جلوی چشمانم طلوع می کند .. عشق صدای خوردههای الماس بود وقتی که قلبم از رفتن تومی شکست .. عشق آخرین نگاه اشکآلود من بود وقتی که ساک سفرت را بستی ... عشق کادوی تولد تو هست، که وقتی نیستی ، مجبورم عشقم را در خاطراتم محبوس کنم. عشق گوش کردن به شعر « لحظه دیدار نزدیک است » رضا صادقی است ، وقتی فردا صبح قرار است تو را ببینم ... .لحظه دیدار دوباره نزدیک است اما .......................... تو این نقطه چین ها را میدانی پس بیش از این ادامه ندهم. |
اینقدر دلم می خواست بهت بگم نباید رفتن با بر نگشتم مساوی باشد! بیا رسم دنیا را عوض کنیم!
ولی قبل از حرف من تو رفته بودی!_شکات :d |
كجائي چرا صدايم را نميشنوي اصن منو ميبيني پس چرا به ناله هاي ساليانه و كهنه دلم گوش نميكني
اگر با تو نگويم راز دل چه كنم با بغض ناهموار دل |
این قدر دلم می خواست بهت بگم که ....
هنوزم نمی تونم بگم |
اینقدر دلم میخواست بهت بگم :
چقدر تنهام ..............!!!!!!!! |
اينقدر دلم ميخواست به همتون بگم
دوستتون دارم قدر هم رو بدونيد با هم مهربون باشيد و قدر لحظه هاي قشنگتون رو بدونيد |
اینقدر دلم میخواد بهت بگم
تا توانی در زمانه با همه یکرنگ باش قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده است |
اکنون ساعت 10:06 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)