|
دلبرا عمری زدستت سوختم
لیک مثل هرکسی لب دوختم گردشمع عارضت پروانه وار سوختم تا عاشقی اموختم{پپوله} |
روز نو و شام نو باغ نو و دام نو
هر نفس اندیشه نو نوخوشی و نوغناست |
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی |
گفتم: چشمم... گفت: به راهش می‌دار گفتم: جگرم... گفت: پر آهش می‌دار گفتم که: دلم... گفت: چه داری در دل؟ گفتم: غم تو، گفت: نگاهش می‌دار! |
بر رهگذرت بسته ام از دیده دو صد جوی
تا بو که چون سرو خرامان به در آیی |
نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
نهادم آینهها در مقابل رخ دوست |
به عشق در برت آيم اگر اجازه دهي
به شوق جان سپارم اگر اشاره کني __________________ |
سخن در پرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی |
كنم هر شب دعایی كز دلم بیرون رود مهرت
ولی آهسته می گویم: خدایا! بی اثر باشد... |
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آنکه ننمایی به کج طبعان دل کورش:21: |
در خلوت باغ عشق با داس مرو با داس براي چيدن ياس مرو وقتي كه به ديدن دلم مي آيي با پاي برهنه روي احساس مرو |
نمی بینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه ساقی کجایی |
گر به رخسار چو ماهت صنما می نگرم به حقیقت اثر لطف خدا می نگرم تا مگر دیده ز روی تو بیابد اثری هر زمان صد رهت اندر سر و پا می نگرم |
سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش
که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی |
هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنانم چه باک |
این گل ز بر همنفسی می آید
شادی به دلم از او بسی می آید پیوسته از آن روی کنم همدمی اش کز رنگ وی ام بوی کسی می آید |
اي در دل من اصل تمنا همه تو وي در سر من مايه‌ي سودا همه تو هر چند به روزگار در مي‌نگرم امروز همه تويي و فردا همه تو |
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند |
اگر اينجا بودي زندگي وسعت داشت
غزل ناگفته به قلم رغبت داشت |
با تو بودن ای کاش، تا ابد ممکن بود
لحظه های دیدار، تا ابد ساکن بود |
با همه دوري ما اين همه فاصله ها
همه جا سرشار است از هوايت اينجا |
دوای تو دوای توست حافظ
لب نوشش لب نوشش لب نوش |
گم ترين پيدائي دوري و اينجائي
من که با تو هستم تو چرا تنهائي |
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی |
باز آي و دل تنگ مرا مونس جان باش وين سوخته را محرم اسرار نهان باش |
چون نداری ناخن درنده تیز
با ددان آن به که کم گیری ستیز |
کشم جفاي تو تا عمر باشدم, هر چند وفا نميکند اين عمرها وفاي تو را |
آري آغاز دوست داشتن است گر چه پايان راه نا پيداست من به پايان دگر نينديشم که همين دوست داشتن زيباست |
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کردست و او شرمسار |
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست |
چو در بسته باشد چه داند کسی
که جوهر فروشست یا پیلور |
اگر اينجا بودي خانه خاموش نبود
آينه حوصله داشت گل فراموش نبود |
اگر چه پیش خردمند خامشی ادب است
بوقت مصلحت آن به که در سخن کوشی |
بـوي مــــوي جوليـــــان آيد همي
ياد يار مهــــــربان آيــــد همی |
زبان در دهان خردمند چیست
کلید در گنج صاحب هنر |
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست |
بجای سروایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سرو بالا را |
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست |
کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر بلطف و خوشی |
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد بوالعجب من عاشق اين هر دو ضد |
| اکنون ساعت 11:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)