![]() |
بسا کس که سکوت می کند چون از پاسخ گفتن عاجزند |
ترا میر مجلس خوانده اند گران سری مکن
با میهمانان چون تنی از ایشان باش به خدمت انان پرداز و سپس بنشین چون وظائف خویش به تمامی به جای اوردی پس انگاه بنشین تا با ایشان لذت بری و تاج بر سرت نهند که این پاداش کامیابی توست |
سخن بگوی ای پیر چه زیبنده توست
لیک با خویشتنداری بهر ساز و نوا نیز مجالی باقی گذار |
دروغ از برای ادمی لکه ای است ننگین
و پیوسته بر زبان جاهلان جاری است رباینده به از دروغگوست لیک هر دو به سوی هلاک می روند خوی دروغگویی مایه رسوایی است شرمساری دروغگو پیوسته با اوست. |
وحشت و خشونت توانگری را از میان می برد
بدین سان خانه گران سر ویران خواهد گشت دعای تهیدست به گوش خدا می رسد و حکم او بی درنگ به اجرا در می اید. |
سخنور همه جا اوازه می یابد
لیک انسان اندیشمند بر ناتواناییهای او واقف است |
در خلوت خود بودمو ....دارايي ام همه او بود و او...شاد و مست و بي غم و بي سر و پا و خراب...........
تا رسيد از راه كسي هر چه داشتم بر باد رفت به آني به آني به آني..................................... پي بردم كه در اين دل جز نام دوست ......نام ديگر بردن خطاست....... دوست تازه چون زهر تازه است..................... |
چون شرابی زهر گشت در نزد ما
ما بنوشیم گو رویم سوی بقا |
و دعای تهیدست به گوش خدا می رسد و او پاسخ می دهد.
|
خانه کردن با مال دیگران
سنگ انباشتن از برای گور خویش است جماعت گنه کاران توده کرک است که سرانجام ان شعله و اتش است راه گنه کاران ستگفرش است لیک به مغاک منزلگه مردگان منتهی می گردد. |
ان که شریعت را پاس می دارد زمام میل خویش به کف دارد
کمال ترس از خداوند حکمت است بسا کس که چون از مواهب ذاتی بی بهره است از اموختن عاجز است لیک بسا مواهب که مایه مرارت است |
دل سفیه چون ظرف بشکسته است
که هیچ معرفتی را در خود نگاه نمی دارد انسان دانا چون سخنی حکیمانه بشنود ان را می ستاید و بر ان می افزاید لیک چون عیاش ان سخن را بشنود بر او ناخوش می اید وان را پس پشت می افکند. |
گفتار سفیه چون بار سفر گران است
لیک بر لبان حکیم لطافت است سخن مرد خردمند را جماعت خریدار است انچه گوید در دل هر کس مایه تامل است حکمت سفیه چون خانه ویران است و علم بی خرد گفتارهای پریشان . |
تادیب از برای بیخرد چون پای بند بر پاهایش است و دستبند بر دست راستش
سفیه به بانگ بلند قهقهه سر می دهد خنده انسان صاحب خرد نادر است و نهفته. |
از برای انسان خردمند تادیب جواهری است زرین
بازوبندی است بر بازوی راستش |
بیخرد از استان در به درون می نگرد
انسان ادب اموخته برون می ماند به گوش ایستادن در پس در کار بی ادباست و انسان خردمند را مایه ننگ. |
لبان انسان زیاده گوی در باب انچه بر او نیست پرگویی می کند
سخنان حکیم نیک سنجیده است دل سفیهان در دهانشان است لیک دهان حکیمان دلشان است |
بیدین چون ابلیس را نفرین کند
خویشتن را نفرین کرده است غیبت کننده زیانکار بر خویشتن است و مایه نفرت اطرافیان خویش. |
کاهل به سنگ گل الودمی ماند
همگان به سبب ننگ او ریشخندش می کنند کاهل به تل زباله می ماند هر انکه لمسش کند دست خویش می تکاند. |
از برای پدر مایه شرمساری است که پسری بی ادب از او پدید اید
اگر دختر باشد سبب خسران اوست دختر خردمند به خانه شوی خواهد رفت لیک دختر ناشایست مایه اندوه ان کس است که پدیدش اورده است دختر بی ازرم مایه سرافکندگی پدر و همسر خویش است و این هر دو از او روی گردان می شوند. |
نکوهش نابجا چون ساز و نوا به روز عزاست
تازیانه و تادیب در هر زمان حکمت است فرزندانی که به درستی می زنید و هیچ قصوری نمی کنند تبار تیره والدین خویش را از یادها می برند فرزندان تحقیرگر و بی ادب و پر نخوت شرافت خاندان خویش را می الایند |
تعلیم سفیه چون به هم پیوستن ظرف شکسته است
چون بیدار کردن انسان خواب زده است دلیل اوردن از برای سفیه چون استدلال بهر انسان نیمه خواب است در پایان خواهد گفت سخن از چه بود. |
بر مرده گریه کن چه نور از کف داده است
بر بی خرد گریه کن چه عقل از کف داده است بر مرده ارامتر گریه کن چه ارامش یافته بر بی خرد زندگی غمناکتر از مرگ است عزای مرده هفت روز است عزای بیخرد بیدین هر روز. |
با بیخرد سخن دراز مکن
به پیشواز سفیه مرو چه اعتنا نخواهد کردو غرقه در تحقیرت خواهد ساخت از او بپرهیز تا ترا ملالی نباشد |
از بی خرد بپرهیز تا ترا زوالی نباشد
تا در همنشینی با او بدو الوده نگردی از او دوری گزین تا ارامش یابی یاوه گوییهای او مایه ملال است. |
ان چیست که از سرب گران تر است
نام ان چیست بی خرد رمل و نمک و توده اهن را بردن اسانتر است تا بی خرد |
چوب بستی که در بنایی استوار می گردد
به زمین لرزه از هم نخواهد گسست دل استوار پس از تاملی سنجبده به گاه خطر تسلیم پریشانی نخواهد گشت دل متکی بر تامل حکیمانه چون ارایه ای قلم زده بر دیواری صاف است. |
سنگریزه های لب دیوار
برابر باد پایدار نمی مانند دل سفیه که به سبب اوهام او وحشت زده است برابر ترس توان پایداری ندارد. |
دیده چون ازرده گردد اشک از دیده گان روان می شود
دل چون ازرده شود تاثرات عیان می گردد. |
ان که بر پرندگان سنگ می زند
به پرکشیدنشانوا می دارد ان که دوست را سرزنش می کند دوستی را می میراند. |
اگر بر دوست تیغ کشیدی
نومید مباش چه تواند بود که باز گردد اگر بر دوست دهان گشوده ای به دل بیم مده چه تواند بود که اشتی کند مگر ان که ناسزا گفته و خوار داشته و افشای راز و خیانت کرده باشی چه انگاه هر دوستی خواهد رفت. |
اعتماد همنوع خویش را به گاه تنگدستیش به کف ار
از ان روی که چون اسایش یافت با او از اموالش بهره بری به روز ازمون با او وفادار بمان تا چون ارثی باقی گذاشت از ان نصیب بری. |
چه هیچگاه نباید ظواهر را خوار داشت
و توانگر بی بهره از خرد ستود. |
نخست بخار اتش و دود بر می خیزد و از پس ان شعله سر بر می اورد
به همان سان از پس ناسزا خون روان می گردد |
از حمایت دوست شرمسار نخواهم گشتن
و خویش را از او پنهان نخواهم داشتن و اگر از او بر من بدی رسد هر ان که اگه گردد از او حذر خواهد کرد. |
نکوهش نابجا چون ساز و نوا در روز عزاست |
ادمیان غیبت کننده و گران سر را لبان سرنگون می سازد
غلامی که پیوسته پاییده می شود از تازیانه در امان نمی ماند انسانی که سوگند بسیار می خورد از کفر اکنده است و بلا از خانه او دور نخواهد گشت اگر گناه کند خطایش بر او خواهد بود اگر سهل انگاری عمل کرده باشد دو چندان گناه کرده است اگر سوگند دروغین خورد مبرا نخواهد گشت چه خانه او از مصیبت اکنده خواهد بود. |
هیچ چیز شیرین تر از تمسک به فرمانهای خداوند نیست
پیروی از خداوند عزتی است عظیم اگر پذیرنده او گردی ایام عمر خویش دراز می گردانی. |
جان من شیفته سه چیز است
همانا که دلپسند خدا و ادمیان است یگانگی برادران دوستی همسایگان سازگاری همسران. |
جان من از سه گونه مردم بیزار است
واز بودشان اختیار از کفم برون شود تهیدست گران سر توانگر دروغگوی پیر زناکار و نابخرد. |
اکنون ساعت 07:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)