پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   وصف حال خودتان با زبان شعر (http://p30city.net/showthread.php?t=3983)

kalantar48 07-21-2008 09:56 AM


من این ایوان نه تو را نمی دانم نمی دانم

من این نقاش جادو را نمی دانم نمی دانم
چو طفلی گم شدستم من میان کوی و بازاری
که این بازار و این کو را نمی دانم نمی دانم
...


haj_amir 07-26-2008 06:50 AM

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که اين مفرح ياقوت در خزانه توست

haj_amir 07-30-2008 05:44 PM

بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
دلدار که گفتا به توام دل نگران است
گو می‌رسم اینک به سلامت نگران باش
خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش
ای درج محبت به همان مهر و نشان باش
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش
حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین
گو در نظر آصف جمشید مکان باش

haj_amir 08-04-2008 06:44 AM

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم
لیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم
عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست
دیرگاه است کز این جام هلالی مستم
از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور
در سر کوی تو از پای طلب ننشستم
عافیت چشم مدار از من میخانه نشین
که دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم
در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است
تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم
بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود
چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم
بوسه بر درج عقیق تو حلال است مرا
که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم
صنمی لشکریم غارت دل کرد و برفت
آه اگر عاطفت شاه نگیرد دستم
رتبت دانش حافظ به فلک برشده بود
کرد غمخواری شمشاد بلندت پستم

haj_amir 08-06-2008 11:22 AM

تنها ماندم
تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
راز خود به کس نگفتم
مهرت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچه سحر شکفتم

دل من ز غمت فغان برآرد
دل من ز دلت خبر ندارد
دل من ز دلت خبر ندارد
پس از این مخورم فریب چشمت
شرر نگهت اگر گذارد
شرر نگهت اگر گذارد

وصلت را . ز خدا خواهم
از تو لطف و صفا خواهم
کز مهرت . بنوازی جانم
عمر من به غمت شد طی
تو بی من . من و غم تا کی
دردی هست . نبود درمانش

تنها ماندم
تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم

Motahareh 08-06-2008 12:58 PM

سراسر جهان گیرم از توست بس
چه می خواهی آخر از این یک نفس

از این دین به دنیا فروشان مباش
به جز بنده ی ژنده پوشان مباش

برون ها سفید و درون ها سیاه
فغان از چنین زندگی آه آه

همه سر برون کرده از جیب هم
هنرمند گردیده در عیب هم

خروشیم بر هم چو شیر و پلنگ
همه آشتی های بدتر ز جنگ

گدایی کن و پادشاهی ببین
رها کن خودی و خدایی ببین

"رضی" روز محشر علی ساقی است
مکن ترک می تا نفس باقی است

متین 08-08-2008 09:55 AM

روزگاری است که نقاش زمان

می کشد بر دل ما نقش خزان

( متین)

kalantar48 08-09-2008 10:15 AM

دروغای‌ قشنگ‌

گفتی‌ باید بنویسم‌ ، که‌ شب‌ِ قصه‌ قشنگه‌ !
رو سرِ ثانیه‌هامون‌ یه‌ حریرِ رنگ‌ به‌ رنگه‌ !
گفتی‌ باید بنویسم‌ جادهء‌ ترانه‌ بازه‌ !
شب‌ِ رو سیاه‌ِ قصه‌ از ستاره‌ بی‌نیازه‌ !
گفتی‌ باید بنویسم‌ ، اما سخته‌ این‌ نوشتن‌ !
از قشنگی‌ قصه‌ گفتن‌ تو دقایقی‌ که‌ زشتن‌ !

چه‌ شبای‌ رنگ‌ به‌ رنگی‌ !
چه‌ جماعت‌ِ یه‌ رنگی‌ !
نه‌ مُسلسلی‌ ، نه‌ جنگی‌ !
چه‌ دروغای‌ قشنگی‌ !

من‌ میخوام‌ یه‌ آینه‌ باشم‌ روبه‌روی‌ این‌ دقایق‌ !
مثل‌ِ یه‌ بغض‌ِ قدیمی‌ واسه‌ دلتنگی‌ِ عاشق‌ !
اما اینجا سنگ‌ِ سایه‌ می‌شکنه‌ آینه‌ها رُ !
تو یه‌ لحظه‌ برف‌ِ وحشت‌ می‌پوشونه‌ جای‌ پا رُ !
اینجا باید بنویسی‌ که‌ چشای‌ شب‌ قشنگه‌ !
اینجا جای‌ آینه‌ها نیست‌ ، اینجا وعده‌گاه‌ِ سنگه‌ !

چه‌ شبای‌ رنگ‌ به‌ رنگی‌ !
چه‌ جماعت‌ِ یه‌ رنگی‌ !
نه‌ مُسلسلی‌ ، نه‌ جنگی‌ !
چه‌ دروغای‌ قشنگی‌ !


متین 08-09-2008 12:06 PM

کاش خنجرهای بی رحم زمان
لحظه ای هر چند کوتاه می داد امان

( متین )

SonBol 08-16-2008 06:10 PM

هر روز سرفه مي كنم اندوه شعر را
آلوده است بي تو هوايي كه مدتي است...
ديگر كلافه مي شوم و دست مي كشم
از اين رديف و قافيه هايي كه مدتي است....

SonBol 08-16-2008 06:12 PM

گريه كردم گريه هم اين بار آرامم نكرد
هر چه كردم هر چه آه انگار آرامم نكرد
بي تو خشكيدند پاهايم كسي راهم نبرد
درد دل با سايه ديوار آرامم نكرد

haj_amir 08-19-2008 04:38 AM



تو در جان منی من غم ندارم

تو ایمان منی من کم ندارم

اگر درمان تویی دردم فزون باد

وگر معشوقه ای سهم من جنون باد

تویی تنها تویی تو علت من

تو بخشاینده بی منت من

صدایم کن صدای تو ترانه است

کلامت ایه های عاشقانه است

تو را من سجده سجده می پرستم

که بر سر خاک بر زانو نشستم

kalantar48 08-19-2008 11:03 AM


من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
...

rastakhiz_tatu 08-21-2008 04:02 PM

می نوش که عمر جاودانی اینست

خود حاصلت از دور جوانی اینستهنگام گل و باده و یاران سرمست خوش باش دمی که زندگانی اینست

rastakhiz_tatu 08-21-2008 04:22 PM

زان کوزه‌ی می که نیست در وی ضرری
پر کن قدحی بخور بمن ده دگری
زان پیشتر ای صنم که در رهگذری
خاک من و تو کوزه‌کند کوزه‌گری

خیام

SonBol 08-21-2008 10:20 PM

دلم گرفته از اين روزها دلم تنگ است...........

Motahareh 08-22-2008 12:37 AM

از زندگانی ام گله دارد جوانی ام
شرمنده ی جوانی از این زندگانی ام

دانه کولانه 08-22-2008 02:14 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Motahareh (پست 31258)
از زندگانی ام گله دارد جوانی ام
شرمنده ی جوانی از این زندگانی ام

يه زماني امضاي من بود :29:
از شهرياره
الان امضام اينه :
یاران گزیده داشتم روزی **** امروز چه شد که نیست کس یارم؟هر نیمه شب آسمان ستوه آید **** از گریه‌ی سخت وناله‌ی زارم
كه اگه اشتباه نكرده باشم از سعد سلمانه در زندان سروده

زماني هم :

گلي كه با دست خوم دادم پيچ و تابش به آب ديدگانم دادم آبش به درگاه الهي كي روا بود گل از من ديگري گيرد گلابش

زماني هم :
ميگن اسبت رفيق روز جنگه م ميگم ازو بهتر تفنگه تفنگ دسته نقره-م رو فروختم براي يارم قباي ترمه دوختم فرستادم برايش پس فرستاد
تنفگ دسته نقره-م داد و بيداد

و در كل شايد همه ي اينا به هم مرتبط باشه ....


haj_amir 08-22-2008 07:17 AM

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست

متین 08-23-2008 07:04 AM

من آن مرغ غریب آسمانم
برای کوچ دیگر ناتوانم

kalantar48 08-23-2008 10:32 AM

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولى دل به پائیز نسپرده ایم
چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم
اگر خون دل بود ، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ، آورده ایم
اگر داغ شرط است ، ما برده ایم
اگر دشنهء دشمنان ، گردنیم
اگر خنجر دوستان ، گرده ایم
گواهى بخواهید ، اینک گواه
همین زخم هایى که نشمرده ایم

دلى سر بلند و سرى سر به زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم ...


SonBol 08-23-2008 06:47 PM

دارم تمام مي شوم اما هنوز هم
دل بسته ام به سا يه ي فردا هنوز هم

haj_amir 08-24-2008 03:33 AM

دل مي‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

haj_amir 08-25-2008 03:21 AM

رفيق من سنگ صبور غمهام
به ديدنم بيا كه خيلي تنهام
هيشكي نمي فهمه چه حالي دارم
چه دنياي رو به زوالي دارم
مجنونم و دل زده از ليليا
خيلي دلم گرفته از خيليا
نمونده از جوونيام نشوني
پير شدم پير تو اي جووني
تنهاي بي سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و كور
توي شبات ستاره نيست
موندي و راه چاره نيست
اگر چه هيچ كس نيومد
سري به تنهاييت نزد
اما تو كوه درد باش
طاقت بيار و مرد باش
تنهاي بي سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و كور
توي شبات ستاره نيست
موندي و راه چاره نيست
اگر بياي همونجوري كه بودي
كم ميارن حسودا از حسودي
صداي سازم همه جا پر شده
هر كي شنيده از خودش بي خوده
اما خودم پر شدم از گلايه
هيچي ازم نمونده جز سايه
سايه اي كه خالي از عشق و اميد
هميشه محتاج به نور خورشيد
تنهاي بي سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و كور
توي شبات ستاره نيست
موندي و راه چاره نيست
اگر چه هيچ كس نيومد
سري به تنهاييت نزد
اما تو كوه درد باش
طاقت بيار و مرد باش

haj_amir 08-29-2008 12:34 PM

گرچه از آتش دل چون خم مي در جوشم
مهر بر لب زده خون مي خورم و خاموشم
قصد جان است طمع در لب جانان كردن
تو مرا بين كه درين كار به جان مي كوشم
من كي آزاد شوم از غم دل چون هردم
هندوي زلف بتي حلقه كند در گوشم
حاش لله كه نيم معتقد طاعت خويش
اين قدر هست كه گه گه قدحي مي نوشم
هست اميدم كه علي رغم عدو روز جزا
فيض عفوش نهد بار گنه بردوشم
پدرم روضه رضوان به دوگندم بفروخت
من چرا ملك جهان را به جوي نفروشم
خرقه پوشي من از غايت دينداري نيست
پرده اي برسر صد عيب نهان مي پوشم
من كه خواهم كه ننوشم بجز از راوق خم
چه كنم گر سخن پير مغان ننيوشم
گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشــــــم


amitis 08-31-2008 06:57 AM

شبیه یک آه شده ام،بیاوتماشا کن
ببین چگونه تباه شده ام،بیاوتماشاکن
افسانه ام بخوان اما فریب خورده آیینه ام
بشنو من آندروغی ام که راست میشوم

haj_amir 09-01-2008 08:03 AM

رمضان آمد و شد کار صراحي از دست
بدرستي که دل نازک ساغر بشکست

rastakhiz_tatu 09-01-2008 02:57 PM

رابرت فراست

The road not taken

Two roads diverged in a yellow wood
And sorry I could not travel both
And be one traveler, long I stood
And looked down one as far as I could
دو راه در جنگلي زرد از هم جدا مي شدند
اماحيف كه نتوانستم از هردو بروم
فقط يك رهرو بودم
ايستادم و تا آنجا كه چشم كارمي كرد،
تاآنجا كه جاده در ميان بوته ها گم مي شد
نگاه كردم
Then took the other, as just as fair,
And giving perhaps the better claim,
Because it was grassy and wanted wear,
Though as for that the passing there
Had worn them really about the same,
بي طرفانه سعي كردم يكي را انتخاب كنم
به اين دليل كه علف پوش بود و كمتر از آن گذشته بودند
اگر چه، انگار، هردو به يك اندازه
مورد استفاده قرار گرفته بورند.
And both that morning equally lay
In leaves no step had trodden black
Oh, I kept the first for another day !
Yet knowing how way leads on to way,
I doubted if I should ever come back.
آن روز صبح، هردو يك جور به نظر مي آمدند
پر از برگ،جوري كه گويي هيچ كس بر آنها قدم نگذاشته است
آه، روز بعد اولي را انتخاب كردم
كه به راه ها ي ديگري ختم مي شد اما نمي دانستم كه با گام نهادن
در آن ديگر هرگز قادر به بازگشت نخواهم بود
I shall be telling this with a sigh
Somewhere ages and ages hence:
Two roads diverged in a wood, and I -
I took the one less traveled by,
And that has made all the difference.
سالهاي سال بعد، يك روز با آه و حسرت به خودم مي گويم :
دوراه درجنگلي از هم جدا مي شدند ومن -
آن راهي را در پيش گرفتم كه كمتر كسي از آن رفته بود
وهمه ي تفاوت در همين است

متین 09-02-2008 07:18 AM

غریبه غصه نخور منم غریبم
برای مرغ مهاجر یه رقیبم
غریبه غریبگی غصه نداره
توی غربت غریبه چشم انتظاره

haj_amir 09-02-2008 08:09 AM

آمد رمضان و عيد با ماست
قفل آمد و آن کليد با ماست
بربست دهان و ديده بگشاد
وان نور که ديده ديد با ماست
آمد رمضان به خدمت دل
وان کش که دل آفريد با ماست
در روزه اگر پديد شد رنج
گنج دل ناپديد با ماست
کرديم ز روزه جان و دل پاک
هر چند تن پليد با ماست
روزه به زبان حال گويد
کم شو که همه مريد با ماست

SonBol 10-15-2008 12:53 PM

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن
بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن
با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن
موهات را ببند دلم را تکان نده
در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن
من در کنار توست اگر چشم وا کنی
خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن
بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود
تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن
امشب برای ماندنمان استخاره کن
اما به آیه های بدش اعتنا نکن....

haj_amir 10-15-2008 02:00 PM

تو آينه خودتو ببين چه زود زود
توي جووني غصه اومد سراغت پيرت كنه
نذار كه تو اوج جووني غبار غم
بشينه رو دلت يهو پير و زمين گيرت كنه
منتظرش نباش ديگه اون تنها نيست
تا آخر عمرت اگه تنها باشي اون نمياد
خودش ميگفت يه روزي ميذاره ميره
خودش ميگفت يه روز خاطره هاتو ميبره از ياد
آخه دل من دل ساده من تا كي ميخواي خيره بموني به عكس روي ديوار
آخه دل من دل ديوونه ی من ديدي اونم تنهات گذاشت بعد يه عمر آزگ
ديدي اونم رفت اونم تنهات گذاشت رفت
تو موندي و بي كسي و يه عمر خاطره پيش روت
ديگه نمياد ديگه پيشت نمياد
از اون چي موند برات به جز يه قاب عكس روبه روت
آخه دل من دل ساده من تا كي ميخواي خيره بموني به عكس روي ديوار
آخه دل من دل ديوونه ی من ديدي اونم تنهات گذاشت بعده يه عمر آزگار
تا كي ميخواي بشيني به پاش بسوزي
تا كي ميخواي بشيني چشم به در بدوزي
در پي پيدا كردن كسي برو
كه فقط واسه خودت بخواد تورو
در پي پيدا كردن كسي برو كه فقط واسه خودت بخواد تورو

haj_amir 10-25-2008 11:49 PM

خنده بر لب ميزنم تا كس نداند راز من ،
ورنه اين دنيا كه ما ديديم خنديدن نداشت

haj_amir 10-26-2008 11:34 PM

بناشد آدمي را از قبول دل کمالي به
شوم انسان کامل گر سگ کوي خودم خواني

haj_amir 10-29-2008 11:00 PM

گريه كردم گريه كردم
اما دردمو نگفتم
تكيه دادم به غرورم
تا ديگه از پا نيفتم

گريه كردم گريه كردم
چه ترانه بي اثر بود
مثه مشت زدن به ديوار
اولين فصل شكستن
آخرين خدانگهدار
من به قله مي رسيدم
اگه هم ترانه بودي
صد تا سدو مي شكستم

اگه تو بهانه بودي
اگه هم ترانه بودي
اگه تو بهانه بودي
اگه هم ترانه بودي
اگه تو بهانه بودي

گريه كردم گريه كردم
اما دردمو نگفتم

با تو فانوس ترانه
يه چراغ شعله ور بود
لحظه ها چه عاشقانه
قاصدك چه خوش خبر بود
كوچه ها بدون بن بست
آسمون پر از ستاره
شبا گلخونه ي خورشيد
واژه ها شعر دوباره
واژه ها شعر دوباره
دست تكون دادن آخر
توي اون كوچه ي خلوت
بغض بي وقفه ي آواز
گريه هاي بي نهايت

گريه كردم گريه كردم
اما دردمو نگفتم
گريه كردم گريه كردم
اما دردمو نگفتم
گريه كردم گريه كردم
گريه كردم گريه كردم

haj_amir 11-01-2008 04:30 AM

همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستیست درکیش مهر
برون اند زین حلقه هوشیارها
کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام دیواها
بهین مهرورزان که آزاده اند
بریزند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رفته اند
چه گل های رنگین به جوبارها
چه فرهاد ها مرده در کوه ها
چه حلاج ها رفته بر دارها
فریب جهان را مخور زینهار که
در پای این گل بود خارها
چه دارد جهان جز دل و مهر یار
مگر توده هایی ز پندارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگیرند بی کارها

haj_amir 11-02-2008 05:13 PM

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دامگه حادثه چون افتادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم

سایه ی طوبی ودلجویی حورولب حوض
بهوای سر کوی تو برفت از یادم

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چکنم حرف دگر یاد نداد استادم

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

میخورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرا دل به جگر گوشه مردم دادم

پاک کن چهره ی حافظ بسر زلف زاشک
ورنه این سیل دمادم ببرد بنیادم

hoobare 11-03-2008 01:31 PM

http://images.dpchallenge.com/images...rig/244234.jpg

بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريمديده ام گاهی در تب ، ماه می آيد پايين،میرسد دست به سقف ملكوت.
ديده ام، سهره بهتر می خواند
.
گاه زخمی كه به
پا داشته امزير و بم های زمين را به من آموختهاست.گاه در بستر بيماری من، حجم گل چند برابر شده است.
و فزون تر
شده است ، قطر نارنج ، شعاع فانوس

hoobare 11-03-2008 01:36 PM

گفته بوديد كه به زندگي زيباتر نگاه كنم.

...

ديروز كه باران باريد چترم را هم زنداني كردم

تا شايد باران چشمانم را بشويد

تا من هم به زندگي زيباتر بنگرم!!!


http://images.dpchallenge.com/images...561/398783.jpg

haj_amir 11-07-2008 04:15 PM

رفيق من سنگ صبور غمهام
به ديدنم بيا كه خيلي تنهام
هيشكي نمي فهمه چه حالي دارم
چه دنياي رو به زوالي دارم
مجنونم و دل زده از ليليا
خيلي دلم گرفته از خيليا
نمونده از جوونيام نشوني
پير شدم پير تو اي جووني
تنهاي بي سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و كور
توي شبات ستاره نيست
موندي و راه چاره نيست
اگر چه هيچ كس نيومد
سري به تنهاييت نزد
اما تو كوه درد باش
طاقت بيار و مرد باش


اکنون ساعت 06:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)