![]() |
اولين کسي که عاشقش ميشي دلتو ميشكنه و ميره . دومين کسي رو که دوست داشته باشي و از تجربه قبلي استفاده کني دلتو بدتر ميشکنه و ميزاره ميره . بعدش مياي ديگه هيچ چيز واست مهم نيست و از اين به بعد ميشي اون آدمي که هيچ وقت نبودي . ديگه دوست دارم واست رنگي نداره .. و اگه يه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو ميشكني که انتقام خودتو ازش بگيري و اون ميره با يکي ديگه…..اينطوريه که دل همه آدما ميشکنه و عشقي وجود نخواهد داشت. |
يك... دو.... سه.... چندين و چند ...هر چقدر مي شمارم خوابم نمي برد من اين ستاره هاي خيالي را كه از سقف اتاقم تا بينهايت خاطرات تو جاري است .... يادش بخير وقتي بودي نيازي به شمردن ستاره ها نبود اصلا يادم نيست ستاره اي بود يا نبود هر چه بود شيرين بود حتي بي خوابي بدون شمردن ستاره ها. تورا سخت دوست داشتم ، ولی درگاه محکومم کرد به جدایی . می خواستم برای ازدست دادنت چند قطره اشک بریزم اما تمام اشکانم را برای به دست آوردنت ریخته بودم . من به خود می گفتم اگر تورا روزی با یک نفر ببینم تمام شهرها را آتش خواهم زد اما امروزحتی کبریتی هم روشن نمی کنم تا ببینم کجا هستی . هنگامی که تو را دیدم کاخ آرزوهایم را درتو و وجود تو می دیدم ، اما افسوس که چه زود ویران شد .... {پپوله} |
جـاذبه دقیقا یعـنـی: همـان نیرویـی، کـه سـیـب را به آغوش زمین کشاند و مرا به آغوش تـو.... {پپوله}{پپوله}{پپوله}{پپوله}{پپوله} {پپوله}{پپوله}{پپوله}{پپوله}{پپوله} :d:d |
|
|
رسم روزگاره : کسي را که خيلي دوست داري، زود از دست مي دهي پيش از آنکه خوب نگاهش کني. پيش از آنكه او را در آغوش بگيري . پيش از آنکه تمام حرفهايت را به او بگويي ، پيش از آنکه همه لبخندهايت را به او نشان بدهي مثل پروانه اي زيبا، بال ميگيرد و دور مي شود ، و تو خيال ميكردي تا آخر دنيا مي توني هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا كني رسم روزگاره : کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو ميرود ، بدون اينكه حتي ردي و نشوني از خودش در دنياي تو به جا بزاره . چه آرزوهايي با او نداشتي ، چه آينده ي زيبايي را با او مي ديدي، فرصت نشد كه فقط يك بار سرت را بر روي شانه هايش بزاري و گريه کنی. رسم روزگاره : وقتي از هر روزي بيشتر به او نياز داري ، وقتي هنوز خوشبختي را در كنار او حس نكردي ، وقتي هنوز ترانه هاي عاشقي را تا آخر با او نخوانده اي ، دركمال ناباوري مي بيني كه او را در کنارت نيست . چه فكر پوچي بود كه دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهي رفت . رسم روزگاره : با خود گفتي اگر اين بار ببينمش دست او را مي گيرم ، خيلي محكم مي گيرم و نمي گذارم كه برود . او بايد براي هميشه پيشم بماند . دستي را گرفتي اما اين دست كيست كه خيلي سرده ؟ تو دست در دست تنهايي دادي . اون دست رهات نمي كنه ! رسم روزگاره : او که ميرود ، براي هميشه هم مي رود . و آنقدر تنها مي شوي که حتي نام روزها را فراموش ميکني و گذشت زمان را احساس نمي كني ، از صداي تيك تيك ساعت بيزار مي شوي و با آنكه تنگ دل تو شكست اما ماهيش آزاد نشد. ... {پپوله} |
عاشقانه
9, توسط M and S دلتنگم برای تو... http://tanhaeco.persiangig.com/2010/0270Bose.jpg دوباره دلم برایت تنگ شده است ، دوباره دلم هوای تو را کرده است. |
كوچك باش و عاشق !معشوق خودت را بزرگ انتخاب کن... بزرگ...! كه عشق مي داند آئين بزرگ كردنت را ... |
صدات میپیچه تو ذهنم دیالوگهای بی رنگی چه وحشتناکه فیلمنامه چه وحشتناکه دلتنگی |
پرنده پرواز نمی خواست پرنده به دستانی که پرش میداد عاشق بود... |
اکنون ساعت 12:41 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)