![]() |
چشم.ببخشید
امروز ناظم ما رو بردن پاسگا.اونم برای من! الان میرم برمیگردم این پست رو ویرایش می کنم و توضیح میدم |
24 ساعته یا داریم درس میخونیم یا داریم میخوریم یا داریم درس میخونیم !
خدایا این ترم زودتر تموم شه واقعاً الهی آمین ! در طول48 ساعت اخیر الان فقط 6 ساعت خوابیدم ! با 10 % شارژم دارم اینو مینویسم . من عملاً الان یک دو زیستم ! ا |
1
امروز دبیر انجمن شعر شهر گف : 5 شنبه هفته دیگه سعید بیابانکیقراره بیاد عصر شعر ما هورااااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااااا_چپله{شیت شدن} من اینقد ذوق کردم که نگوووووووووو.......... چون خیلی دوس داشتم از نزدیک باهاش حرف بزنمو شعرمو براش بخونم{شیت شدن} 2 دبیر انجمن امروز بهم گف : تو ؛ یکی دوسال دیگه از برجسته ترینای شمال میشی میگف " این دختره هر جلسه توکارش پیشرفته ؛ چه پیشرفت سریعی هم داشته! " هوراااااااااااااااااااااااااا{شیت شدن} 3 خیلی منتظر یه خبر از یکی بودم که بعد از دو سه ماه امروز حادث شد! قاصدکا خبرشو اوردن {پپوله} هنوزم باورم نمیشه ه ه ه ه ه ه ه ه {شیت شدن} |
من برگشتم در حالی که دماغم سوخته !
این ترم جزغاله شدیم رفت لِهِمون کردن . نابود شدیم آخه این انصاف بود چرا این بلا سر ما آوردن مگه ما آدم نیستیم تصور کنید500 صفحه کتاب و 180 صفحه جزوه بخونین نه ببخشید بخورید بعد سر جلسه بشینید بزور از 5 تا سوال 3 تا را بنویسید بعد نمره اول کلاس بشید با چه نمره ای 10!!! بعد من نمیدونم چرا 3 نفر دیگه هم 10 شدن ! یرخی 46 نفر از 50 نفر رو انداخت براحتی 4 نفر هم 10 شدیم اعتراض کردیم ورق در آوردیم دیدیم طرف فقط به جواب آخر نگاه کرده آخه مرد حسابی مسئله دادی 2 صفحه حل هر کدوم نوشتیم فقط به جواب نگاه کردی نامرد ! با یه استاد دیگه داشتم که خیلی با مرام بود این ترم امتحانام زیاد باهاش خوب نشد ولی بهش قول دادم بهتر از این بشم ترم بعد ! بخاطر روی گل اون استاد هست که اصلاً خودم رو نکشتم ! دپرس هستم در حد تیم ملی ! امتحانام تازه تموم شده . فروم هم که نبودیم شرمنده حالا فکر میکنم میومدم فروم بهتر بود ! در هر صورت من مرد تنهای شبم {داش مشتی}............... |
بیگ بنگ جان از اینکه دیدم بعد مدتها دوباره اومدی پیسی و پست زدی خوشحالم :)
بالاخره امتحانات رو هم دادی تمام شد . منتظر پستهای جالب و خوندنیت هستم |
امروز نمره درس اقتصاد ریاضیم اومد و خیلی امتحان سختی بود ولی دیدم پاسش کردم کلی خوشحال شدم...فردا هم آخرین امتحانمه!
|
مهمترین اتفاق امروزم این بود که امتحانام تموم شد هورا هورا {جشن پتو}با این که خیلی سخت بود ولی خیالم راحت شد {داش مشتی}
|
امروز مهمترین اتفاق زندگیم اینه که رفتم بیرون و چون یه خرده هوا بهتر بود سردرد نشدم :d
خیلی خوشحال بودم{شیت شدن}..این چند وقته همش سردرد بودم..این میگیرن ..این روزگار منو میکشه بعضی وقتا به خودم میگم عجب پوست کلفتی هستم من!... افرین به خودم منم مثل ادری عاشخخخههه خودم شدم :53::rolleyes: الان یه خرده سردرد دارم برم استراحت کنم...:d شب بخیر...شب پر ستاره و آرومی داشته باشین :53: |
تابستان دوباره شروع شد همراه گرمای زیاد در حالی که پول برق هم رفته بالا و همه شدند الگوی مصرف برای ما پنکه رو هم به زور میزارن روشن کنیم |
سلام به همه
مینا جون از میگرن نگو که من 24 ساعته دارم هوا گرمه و خشک توی این اصفهان... {قاط} شدم مثل زاینده رود یه روح برهوت_:2: یه ذره باد هم که میاد بی جنبه ام دیگه سینوزیت میگیره . خلاصه نمیدونم چه کنم بیگ بنگ عزیز هم که با نمک هاش خنده ای بر لب میاره و دستش درد نکنه امضات قشنگه:) واقعا راست میگی هزینه ی گواهینامه اینقدر شده؟ یا میشه؟ اونزمان سخت تر بود عزیز گواهینامه گرفتن اینطوریام نبود ها . نگران نباش آیین نامه هر چند صد صفحه هم که باشه به راحتی سوالاتشو جواب میدی . قابل فهمه و چیزای روز مره . فقط سرعت عمل می خواد شهری هم تو رد نشی اونا سری اول رو رد میکنن که بتونن شب راحت بخوابن:d یه خاطره بگم بخندین: منم بار اول رد شدم شهری اما اسفند 79 یه خانوم بسیار محجبه اومد نشست و منم از بدشانسی نفر اول 4 تا کله پشت سرم . کلاس هم نرفته بودم اصلا و کلا فله ای و بیابونی رانندگی یاد گرفته بودم . پیکان عهد بوق دادن برا امتحان زیر دستم که فرمونش کلا خشک بود. خلاصه تا نشستم اومدم اول حرف این و اونو گوش کنم . آینه رو تا اومدم تنظیم کنم رو شیشه چسبونده بودن افتاد !!! خانومه با کمال خونسردی گفت ردی پیاده شو منم عصبانی گفتم چرا آخه؟ شما با تف اینو چسبوندین من چه گناهی دارم؟ خلاصه دوست داشت رد شم دیگه رفتم و سری بعد با سرهنگ نصر افتادم و قبول شدم یکی نیست بگه مگه اینجا تاپیک خاطراته؟ خوب برای رفع دعوا بگم مهمترین اتفاق امروز سرودن یک شعر بود که به دلم نشست . تبلیغ مجازه کوروش؟ :d توی امضامه لینک سایتم برید بخونیدش حتما . به به هم یادتون نره . حالا تفاوت این شعر با شعرای دیگه چی بود . این بود که غمناک نیست شکر خدا . انگاری یه چیزایی میشم اگه ترشی نخورم{شیت شدن} |
| اکنون ساعت 10:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)