|
یتیمان را نوازش در نسیمش
از آنجا نام شد در یتیمش |
شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری |
یکایک بیاراست با دیو چنگ
نبد جنگشان را فراوان درنگ |
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد |
دگر ره بود پیشین رفته شاپور
به پیش آهنگ آن بکران چون حور |
رواست در بر اگر می‌تپد کبوتر دل
که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد |
دی می‌شد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست |
ترا که حسن خدا داده هست و
بختچه حاجت است که مشاطه ات بیاراید |
دل آرا ما نگارا چون تو هستی
همه چیزی که باید هست ما را |
اسیر عشق شدن چاره خلاص من است
ضمیر عاقبت اندیش پیش بنیان بین |
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد |
در بخشش و دادن آمد پدید
ببخشید دانا چنان چون سزید |
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
حکم آنچه تو اندیشی لطف آنچه تو فرمایی |
یکایک ازو بخت برگشته شد
به دست یکی بنده بر کشته شد |
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی |
یکی پاک دستور پیشش به پای
بداد و بدین شاه را رهنمای |
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد |
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما |
این اشارتها که ظاهر شد ز لطف کردگار
وین بشارتها که صادر شد به فتح شهریار یافت خواهد ملت از اندازهٔ آن دستگاه گشت خواهد دولت از آوازهٔ آن پایدار |
رهی دارم بهفتاد و دو هنجار
از آن یکره گل و هفتاد و دوخار |
رونق عهد شباب است دگر بستان را
می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را |
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا |
ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو
کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما |
از آن دولت که باداعداش بر هیچ
به همت یاریی خواهم دگر هیچ |
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم |
می‌دمد صبح و کله بست سحاب
الصبوح الصبوح یا اصحاب |
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را |
ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری
بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش |
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است |
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شرینکار
که در برابر چشمی و غایب از نظری |
یا مبسما یحاکی درجا من اللالی
یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی |
یارب به که شاید گفت این نکته در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی |
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان |
نیل مراد بر حسب فکر و همت است
از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری |
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان |
مشاعره جذاب و هیجانی
مشاعره جذاب و هیجانی
مصرع دوم شعر رو شما بگید و مشاعره رو ادامه بدید یعنی شما مصرع اول رو بگید :53: ............................................................ در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست ؟.... |
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
گر به سر منزل سلمی رسی ای باد صبا... |
چشم دارم که سلامی برسانی ز منش
در مقامی که به یاد لب او می نوشند |
فکر دور است همانا که خطا می‌بینم
ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت |
ساقي به صوت اين غزلم كاسه مي‌گرفت
مي‌خواندم اين سرود و مي ناب مي‌زدم خدائی کافرینش در سجودش........... |
| اکنون ساعت 10:42 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)