![]() |
حاتم ار لطف تو بیند نکند دعوى جود
اى بنازم به تو و قدر و بهاى تو جواد |
ازصبا هردم مشام جان ما خوش می شود
آری آری طیب انفاس هواداران خوش است |
یاد باد آنکه بروی تو نظر بود مرا
رخ و زلفت عوض شام و سحر بود مرا یاد باد آنکه ز نظارهی رویت همه شب در مه چارده تا روز نظر بود مرا |
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است |
شراره به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را |
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اقتدار محمد قدر فلک را کمال ومنزلتی نیست در نظر قدر و کمال محمد |
تورو بايد مثه ماه ، رو قله ها نگاه كرد شراره
باهرچي لب تو دنياست ، اسم تورو صداكرد شراره |
دوتا شد قامتم همچون کمانی
ز غم پیوسته چون ابروی فرخ |
محمّد شمع جمع آفرینش
چراغ افروز بزم اهل بینش |
شکفته شد گل حمرا وگشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست |
خم زلف تو دام کفر ودین است
زکارستان او یک شمه این است |
یاد ان روز بخیر
یاد ان کوچه بخیر یاد ان کوچه درد اسمانش سرخ رنگ |
میدانم آخر آن نگه پر شراره ات / / / / آتش زند به دفتر عقلم شرابوار
دریا ببین که آب حیات همیشه را / // / از التهاب خویش گرفتم سراب وار |
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه |
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد |
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم |
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی |
ای لشکر صاحب زمان اماده باش اماده باش
بهر نبردی بی امان اماده باش اماده باش. . . . . (منظور از صاحب زمان در این شعر همان مهدی می باشد.دوستان این شعر حاوی صنعت استعاره می باشد لطفا نخندید کاملا موضوع جدی است.) |
آنا من ادبیاتم یه کوچولو ضعیفه!
ولی ارادتم قویه کیانا خانوم! ببخشید شعر بلد نیستم زیاد! ولی "صبا" زیاد تو شعرها هست! فقط خواستم اسمم اینجا ثبت شه!:d |
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها |
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را |
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را |
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد |
ای نازنین پسر توچه مذهب گرفته ای
کِت خون ما حلالتر زشیر مادر است |
اگرچه باده فرح بخش و باد گل بیز است
به بانگ چنگ مخورمی که هحتسب تیزاست |
ياد باد آن صحبت شبها كه با زلف توام
بحث سر عشق و ذكر حلقه عشاق بود (دوست دارم بدونم نفر بعدي چي ميخواد بنويسه:24:) |
تاب بنفشه مي دهد طره مشكساي تو
پرده غنچه مي درد خنده دلگشاي تو |
وگر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی
برافشان تافرو ریزد هزاران جان ز هرمویت |
مرا دیوانه می بینی و مغرورانه می خندی نمی دانی از این خندیدنت دیوانه خواهم شد میان این همه گل من که مریم را پسندیدم و می دانم که از بوییدنت دیوانه خواهم شد |
آفرررررررررررين!
روز وصل دوست داران ياد باد ياد باد آن روزگاران ياد باد |
تمناي من از عمر و جواني
وصال توست و آنگه زندگاني |
پـر از لطافت بـاران ، پـر از حضور ترانه بـه روی جـادة رفتن ، بـدون هیچ بهانه صدای هق هقِ تقسیم یك سبد گل مـــریم و طعم شـور تبسم ، نشسته در دل خانه |
یکی تیغ دندان زدن روزگار
یکی را قلم زن کند روزگار |
ياد باد آنكه زما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ما شاد نكرد |
روزها گر رفت گو رو باك نيست
تو بمان اي آنكه چون تو پاك نيست |
تو را با گریه میبینم سفر آغاز تنهاییست
تماشا کن مرا امشب جنون من تماشاییست |
گل مریم تنت دلتنگ باغه
میدونم قصر اونجا بیچراغه میگن آب و هوای قلبا سرده گل یخ روی خاکش خونه کرده |
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش وآسان بروم |
من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد |
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم |
اکنون ساعت 09:04 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)