پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با شعر نو (http://p30city.net/showthread.php?t=4040)

ماهین 11-25-2012 01:52 AM

دوره گردی خواهم شد
کوچه ها را خواهم گشت
جار خواهم زد :
ای شبنم ، آی شبنم ، آی شبنم
رهگذاری خواهد گفت:
راستی را،شب تاریکیست
کهکشامی خواهم دادش
روی پل دخترکی بی پاست
دب اکبر را بر گردن او خواهم اویخت
هر چه دشنام ، از لبها خواهم بر چید
هر چه دیوار ، از جا خواهم بر چید ...
سهراب

مستور 11-25-2012 08:54 AM

دیرگاهی ماند اجاقم سرد
و چراغی بی نصیب از نور
خواب دربان را به راهی می برد
بی صدا آمد کسی از در
در سیاهی آتش افروخت
بی خبر اما
که نگاهی در تماشا سوخت
گر چه می دانم که چشمی
راه دارد به افسون شب
لیک می بینم ز روزنهای خوابی خوش
آتشی روشن درو شب


افسون 13 11-25-2012 10:26 AM

به هر که بگو
هر چه می خواهد صدایم کند
دست به گریبان که فرو کنم
اما از تو چه پنهان
لکنتم از شوق است و اندکی هراس
نکند این همه خوابی باشد و
دستم از نور و ستاره تهی برگردد ؟
به گمانم اما
اخگری که به دامنم افتاد
از جنس طور بود
اگر نه به استخوانم نمی گرفت
حالا بگو به هر که : هر چه می خواهد صدایم کند


ماهین 11-25-2012 10:43 PM

در نیست راه نیست
شب نیست ماه نیست
ما بیرون زمان ایستاده ایم
با دشنه ی تلخی بر گرده هایمان
هیچ کس با هیچ کس سخن نمیگوید
که خاموشی به هزار زبان در سخن است ...

مستور 11-25-2012 11:00 PM

تو را یافتم آسمانها را پی بردم
تو را یافتم درها راگشودم
شاخه ها را خواندم
افتاده باد آن برگ
که به آهنگ وزش هایش نلرزد
مژگان تو لرزیدرویا در هم شد
تپیدی شیره ی گل به گردش آمد
بیدار شدی جهان سر برداشت
جوی از جا جهید

سهراب سپهری

ماهین 11-26-2012 12:24 AM

در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم .
شامو

مستور 11-26-2012 12:28 AM

من به آنان گفتم
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد
و به آنان گفتم
سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز زیوری نیست به اندام کلنگ


ماهین 11-26-2012 12:33 AM

گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم ...

افسون 13 11-26-2012 08:02 AM

منسوخ باد ، بی تو
ننگ و عشق و ضیافت
رو به رویم بنشین
اگر نه بی تو
رو به روی کدام قبله ؟
چه نغمه ای ؟
از گلوی کدام بریده ؟
رو به رویم بنشین
اگر چه مرا جسارت نیست


مستور 11-27-2012 12:49 AM

تنها روی ساحل
مردی به راه می گذرد
نزدیک پای او
دریا همه صدا
شب گیج در تلاطم امواج
باد هراس پیکر
رو می کند به ساحل و در چشمهای مرد
نقش خطر را پر رنگ می کند
انگار
هی می زند که مرد کجا می روی کجا؟
و مرد می رود به راه خویش
و باد سرگران
هی می زند دو باره کجا می روی؟
و مرد میرود
و باد همچنان

سهراب سپهری


اکنون ساعت 08:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)