![]() |
دیر جوشی تو در بوته ی هجرانم سوخت |
از کوی وفای تو به انصاف |
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس |
کافر اگر عاشق شود یکباره مومن میشود
چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن میشود |
در دل آن را که روشنایی نیست در خراباتش آشنایی نیست در خرابات خود به هیچ سبیل موضع مردم مرایی نیست |
تو که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری |
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علت های ما |
ای آه سحرگاه تو آخر اثری بخش |
شرف مرد به جود است و کرامت به سجود |
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل |
اهل کام ناز را در کوی رند راه نیست |
ای درد و توامن درمان دربستر ناکامی |
یاد باد آن که سر کوی توأم منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود |
دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث |
ثبات عهد و نشان و وفا ز یاری جوی |
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می و میخواران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پیدا وز قد بلند او بالای صنوبر پست |
تا قمار عشق با او باختم |
محبت آتشی در جانم افروخت که تا دامان محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی که خیاط اجل میبایدش دوخت |
دوش گم کردم ز بیهوشی ره کاشانه را |
از سر کوی تو هرکه بملامت برود |
دوستان را کجا کنی محروم |
یاد باد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز |
اگر صد سال باب حکمت پیش نادان |
شب شد که شکوه ها ز دل تنگ بر کنیم |
من آن رندم که گیرم از شهان باج بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج فرو ناید سر مردان به نامرد اگر دارم کشند مانند حلاج |
جاه و جلال من تویی، ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی، بی تو بسر نمی شود |
دل عاشق به پیغامی بسازد خمار آلوده با جامی بسازد مرا کیفیت چشم تو کافیست ریاضت کش به بادامی بسازد |
دارد به جانم لرز می افتد رفیق ؛ انگار پاییزم |
می بینم صورتمو تو آینه با لبی خسته می پرسم از خودم این غریبه کیه از من چی می خواد؟ اون به من یا من به اون خیره شدم |
مگذار مرا به ناز اگر چند |
ایام زمانه ار کسی دارد ننگ |
گرچه بر واعظ شهر این سخن اسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود |
در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ |
در کار تو ز دست زمانه غمی شدم |
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب |
از بوستان وصل تو هر گل که چیده ام |
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی |
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما |
اشک از آویزه گوش تو حکایت میکرد |
میرود خون دل از مردمک دیده سزاست |
اکنون ساعت 11:51 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)