پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

مستور 11-15-2012 12:32 AM

او را که دل از عشق مشوش باشد
هر قصه که گوید همه دلکش باشد


افسون 13 11-15-2012 07:52 AM

دیدیم ز یاران وفادار بسی را
لیکن چو سگان تو ندیدیم کسی را
قطع هوس و ترک هوی کن ، که درین راه
چندان اثری نیست هوی و هوسی را

مستور 11-15-2012 10:30 AM

از دیده عشاق برون کرده نگاهی
تا حسن خود از روی بتان کرده تماشا


ماهین 11-15-2012 12:52 PM

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد


مستور 11-15-2012 03:57 PM

در خزان با سرو نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم


ماهین 11-16-2012 01:30 AM

مرا صبر است تا این طبل پر باد
دریده گردد و بی بانگ و فریاد

مستور 11-16-2012 01:42 AM

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن


ماهین 11-16-2012 02:08 AM

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند ،پند پیر دانا را

مستور 11-16-2012 07:29 AM

ای که در زنجیر زلفت جان چندین آشناست
خوش فتاد آن خال شیرین بر رخ رنگین غریب


افسون 13 11-16-2012 07:38 AM

بیا بیا که دل و جان من فدای تو باد
سری که بر تن من هست خاک پای تو باد
دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد

مستور 11-16-2012 07:40 AM

در عشق تو گاه بت پرستم گویند
گه رند و خراباتی و مستم گویند


ماهین 11-16-2012 10:53 AM

دست طمع چو پیش کسان میکنی دراز
پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش

مستور 11-16-2012 04:01 PM

شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است
لب تشنه اگــر آب نبینـد سخت است


افسون 13 11-17-2012 09:28 AM


تیر بستم تو را دلم ترکش باد
صد سال بقای آن رخ مهوش باد

mary.f 11-17-2012 09:52 AM

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود

ماهین 11-17-2012 09:57 AM

دیر جوشی تو در بوته ی هجرانم سوخت
ساختم این همه تا وارهم از نامی ها

mary.f 11-17-2012 10:06 AM

آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

ماهین 11-17-2012 10:15 AM

دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است

mary.f 11-17-2012 10:18 AM

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

ماهین 11-17-2012 10:28 AM

تا کشته ی وای محبت نشوی
سر رشته عاشقی دستت ندهند

mary.f 11-17-2012 11:10 AM

دزدیده چون جان میروی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

ماهین 11-17-2012 11:55 AM

نمی دانم چه می خواهم بگویم،زبانم در دهان بسته است
در تنگ قفس باز است و افسوس که بال مرغ آوازم شکسه است

افسون 13 11-17-2012 12:41 PM

تا به سر شوری از آن زلف پریشان دارم
نه سر کفر و نه اندیشهٔ ایمان دارم
پرده بردار که تا بر همه روشن گردد
کز چه رو مذهب خورشید پرستان دارم

ماهین 11-17-2012 12:44 PM

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هد هد خوش خبر از طرف سبا باز آمد


افسون 13 11-18-2012 11:59 AM

در خموشی همه صلح است ‌، نه جنگ است اینجا
غنچه شو، دامن آرام به چنگ است اینجا
چشم بربند ،‌ گرت ذوق تماشایی هست
صافی آینه درکسوت زنگ است اینجا

مستور 11-18-2012 10:39 PM

اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبیست
زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست


افسون 13 11-19-2012 03:41 PM

تن محنت کشی دیرم خدایا
دل با غم خوشی دیرم خدایا
زشوق مسکن و داد غریبی
به سینه آتشی دیرم خدایا

مستور 11-19-2012 05:04 PM

ابــر اگــر آب زنــدگی بـارد
هرگز از شاخ بید بر نخوری


ماهین 11-19-2012 09:54 PM

یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود اهینش در اینه ادراک انداز

افسون 13 11-20-2012 08:20 AM

زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش
بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش
در شام دو زلف او صد صبح نهان بنشست
هر لحظه و هر ساعت صد بار بشوریدش

mary.f 11-20-2012 09:19 AM

شراب تلخ میخواهم که مردافگن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم زدنیا و شر و شورش

ماهین 11-20-2012 09:36 AM

شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای
قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی تو

افسون 13 11-20-2012 09:52 AM

ور از جهان سخن سر تو برون افتاد
سزد ، که راز نگه داشتن نه کار صداست

ماهین 11-20-2012 12:05 PM

تویی ان گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

افسون 13 11-21-2012 01:02 AM

کم کن طمع از جهان و می ‌زی خرسند
از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
مِی در کف و زلف دلبری گیر که زود
هم بگذرد و نماند این روزی چند

ماهین 11-21-2012 07:58 AM

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز
مردار بود هر ان که او را نکشند
خاقانی

افسون 13 11-21-2012 08:25 AM

در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا
طاعت همه فسق و کعبه دیرست ترا
ور دل به خدا و ساکن میکده‌ای
مِی نوش که عاقبت به خیرست ترا

ماهین 11-21-2012 08:35 AM

اتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت
عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت

mary.f 11-21-2012 09:11 AM

تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

ماهین 11-21-2012 09:21 AM

دیر جوشی تو در بوته ی هجرانم سوخت
ساختم این همه تا وارهم از نامی ها


اکنون ساعت 03:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)