![]() |
نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن ن |
نگار می فروشم عشوهای داد
که ایمن گشتم از مکر زمانه ه |
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا ه |
هرچند که از آینه بی رنگ تر است
از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است بشکن دل بی نوای ما را ای عشق کاین ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است // ب |
به جان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست ع |
عاشق نشدی، محنت هجـران نکـشیدی
کس پیش تو غمنامۀ هجران چه گشاید // ک |
کافر مبیناد این غم که دیدهست
از قامتت سرو از عارضت ماه ش |
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است // ر |
رو بر رهش نهــــادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد ت |
تــــو نـــیم دیـــــگر مــــن بــــودی و نــدانــســـــتی
چـــه داغ هــــا که بــــه ایــــن نیــــم دیگرت دادند // خ |
اکنون ساعت 07:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)