پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   مطالب آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=11)
-   -   مهمترین اتفاقی که امروز برات افتاده رو بنویس (http://p30city.net/showthread.php?t=10480)

Saba_Baran90 11-17-2011 10:36 PM

صبح که بیدار شدم انگار نه انگار من دیروز از همه کارام راضی بودم، انقدر از خودم بدم می اومدها!:mad:بعد با اون حال رفتم یه کیف بگیرم با اون اعصاب خورد یه چیز نقش (نخش!) خریدم! کیف لپ تاپه اما می شه به عنوان کولی معمولی هم پوشیدش!می خوام روش پلاکارت بزنم" به زودی در این مکان یک لپ تاپ نصب خواهدشد"!
اما کارای خوبی هم کردم! ولی خوب کلا آدم خوبی نبودم!_:2:{B Adabi}
دیروز اما یه هدیه خوب از یه دوست خوب اونم در حالی که اصلا توقعشو نداشتم گرفتم، ساده اما پر از یه دنیا دوستی! خیلی ارزش داشت!این بهترین اتفاق دیروز بود! دیروز تازه با یکی اتفاقی حرفیدم که همیشه ازش بدم می اومد اما فهمیدم نباید بدم می اومد!از خودم خجالت کشیدم اما همینکه حالا از لیست کسایی که ازشون بدم می اومد یکی کم شده بود و به لیست کساییکه ازشون خوشم می اومد یکی اضافه شده بود، خودش باعث افتخار بود!
خدایا عاشقتم، حتی لحظه هایی که به یادت نیستم!

dokhtare darya 11-18-2011 05:21 PM

امروز طبق معمول روزهای تعطیل به زور مادر ،پدر که میخواستند بروند بیرون ومن را هم صدا میکردند تا اگه میخوام باهاشون برم بیدار شدم وطبق معمول هم من شروع کردم به غر زدن که بابا من نمیخوام بیام برید بزارید بخوابم
رفتند اما حیف که دیگه خواب از سر من پرید
ولی خداییش بزرگترین اتفاق امروز برام این بوده که از صبح تا حالا تو خونه تنهام خودم وخودم وهر جوری خواستم بودم ناهار به میل خودم وهرساعتی خواستم،خواب عصرم که واجبه به میل خودم الانم ازاد پشت کامپیوترم البته این خوشی هم کم کم داره تمام میشه چون شاید تا دو سه ساعت دیگه مادروپدر برگردند وسکوت وتنهایی منم بهم میخوره هرچند باوجود اینکه آنها تو خانه هم باشند خانه شلوغی نخواهیم داشت وکاری هم زیاد به کارهای من ندارند وفردا هم که دوباره روزهای معمول وتکراری شروع میشه

آناهیتا الهه آبها 11-19-2011 07:57 PM

چند روز پيش براي خريد بيرون رفته بودم تو يكي از مغازه ها با دختري آشنا شدم كه پشت كنكوري بود
با هم دوست شديم و قرار شد هروقت در مورد كنكور به مشاوره نياز داشت باهام تماس بگيره و همو ببينيم
امروز زنگ زد و همديگرو ديديم
ماشالله به اين دختر اينقدر قشنگ و مسلط و باادب صحبت ميكرد و مناسبترين كلمات رو انتخاب ميكرد
كه من با خودم فك كردم كه حتما پدر و مادرش تحصيلات بالايي دارن كه اينطور اين دختر رو تربيت كردن
حرفامون به جايي رسيد كه مجبور شد از شرايط خونه شون بگه
وقتي داشت از خونواده اش ميگفت دلم ميخواست زمين دهن باز كنه و ذره و ذره آب بشم
آخه روبه روم كوه صبر و تلاش و مهرباني بود و درحالي من حتي يه تپه نبودم خيلي احساس كوچيكي كردم كوچيكي نفس!!!
ميگفت پدر و مادرش هر دو نابينان يه خواهر داره كه از خودش دو سال كوچكتره و تموم كاراي خونه با اونه.
ميگفت خونه شون يه اتاق 12 متريه كه آشپزخونه و حال و پذيرايي و اتاق خواب همش يكيه.
پدرش ساز ميزنه و مجبوره تو خونه تمرين كنه.
ميگفت بعضي شبها سرگرسنه رو بالشت ميذازن
ميگفت يه بار بابام كار داشته و از خونه بيرون زده
ساعت ده شب زنگ زده خونه كه نميدونه تو كدوم كوچه اس و مجبور شده كه اون وقت شب تك و تنها بره دنبال باباش!_:2:
ولي با اين همه مشكل تو دبيرستان هميشه شاگرد اول بوده اونم تو رشته رياضي
ميگفت تنها اميد خونه شونه و تنها كسيه كه شايد بتونه اوضاع رو درست كنه و تمام اميد پدر و مادرش به اونه
به خاطر همين استرس ها سال اول دانشگاه قبول نشده
خدايا بگم شكرت به خاطر شرايطم يا بگم خدايا چرا اين همه تفاوت؟
يه عده به راحتي 3 هزار ميلياردتومان به جيب ميزنن يه عده حتي محتاجن به شام شب!!!

shokofe 11-19-2011 08:50 PM

آناهیتا جان از این چیزا زیاده و همه کم و بیش هم در اطرافمون دیدیم فقط نمیدونم این اتفاق برات تو تهران افتاده یا کرمانشاه اما فقط به عنوان ی خواهر بزرگتر میخوام بگم مواظب باش ...........
به هر حال امیدوارم بتونی به این دوست جدیدت کمک کنی:)

اما بچه ها من امروز صبح با دوستم رفتیم باشگاه و با ماشین اون بودیم بعد از تمرین با هم رفتیم مر کز تعویض پلاک برای تعویض پلاک ماشینش و نمیخواست تنها باشه منم باهاش رفتم البته چون با دوستم بودم بهم خوش گذشت و خوشبختانه زود کار انجام شد و اومدیم خونه اما وقتی پارسا از مدرسه اومد گفت که باید امروز بچه ها به ماماناشون دیکته بگن
وای خدا از این بدتر چی میتونست باشه {قاط}
داشتم از خستگی میمردم بعد از این که 3 صفحه براش سوال ریاضی نوشتم باید پارسا بهم دیکته میگفت و من مینوشتم و باید بفرموده آقا ی سری از کلمات هم اشتباه مینوشتم:d
وقتی دیکته تموم شد نمره منم شد 18
بعد که باباش اومد به باباش گفت میدونی مامان خیلی بی سواده با این سن و سالش دیکته کلاس چهارم و 18 شد :20:

به نظر شما اون لحظه من باید چی کار میکردم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:mad:


bigbang 11-21-2011 03:39 PM

امروز داشتم از خیابون رد میشدم که یک موش توی خیابون توسط ماشین له شده بود
داشتم قدم میزدم که روش لگد کردم الان اینقدر احساس چندش دارم که نگو حالا گرسنه ام هم هست
بچه ها برام دعا کنید زودتر کار دندون پزشکیم تموم شه دارم دیوانه میشم !
خسته شدم هر هفته باید برم دندون پزشکی
آخه خدا این دندون عقل رو اصلاً برای چی خلقش کرد !×
--------------------------------------------------------------------------
شکوفه خانم پسر زرنگش از همه رنگش خوبه !
-------------------------------------------------------------------------

ROJINAjoON 11-21-2011 05:37 PM

جاتون سبز ، امروز امتحان نیم ترم هندسه داشتم، از 10 نمره بود، بنده _10 هم نمیشم.
خلاصه... 9 تا سوال بودش تایم امتحان هم 35 دقیقه، وقتی گفتن ورقه هارو تا 10 دقیقه دیگه می گیرم من تازه سوال 4 بودم:20::17:
جونم واستون بگه تو این 10 دقیقه چی به روزم اومد خدا میدونه، دیگه نمیتونستم تمرکز کنم همه رو چرت و پرت نوشتم، دلم از این سوخت سوالایی رو که بلد بودم و از هول و استرسی که داشتم :42:، همش پرید.(خیلی خونده بودم.._:2:)

مهدی 11-21-2011 09:23 PM

آناهیتا خانوم احساست رو درک میکنم :)

شکوفه خانوم! خانم دکتر! با این همه دکتری بعد املا گرفتی 18 ؟ نکنه ....... :d

محمد جان فقط ی موش بود ؟ خوب به احما و احشاش نگاه کردی :d حالا ببین این بنده خداها که درس تشریح اجزا دارند بخصوص دکتر ها که باید اجزا بدن انسان رو بهم بریزن بعضی موقعها چه حالی دست میده بهشون. واقعا جرات میخواد

روژینا خانوم 4 تا نوشتی میشی 4 خب پایان ترم هم 6 بگیری پاس شده رفته پی کارش دیگه نگرانی نداره که :d
خدا رو شکر که از این امتحانات میان ترم ،وسط ترم ،میان وسط ترم ،آخر ترم، بعد ترم راحت شدم :d


bigbang 11-21-2011 11:09 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 230758)


محمد جان فقط ی موش بود ؟ خوب به احما و احشاش نگاه کردی :d حالا ببین این بنده خداها که درس تشریح اجزا دارند بخصوص دکتر ها که باید اجزا بدن انسان رو بهم بریزن بعضی موقعها چه حالی دست میده بهشون. واقعا جرات میخواد



اون یه چیز دیگه بابا تشریح اجزاء اصلاً خوراک منه یه قورباغه بیار واست عین حلوا تشریحش میکنم ولی موش مرده یه چیز دیگه ! میخندی میخوای یه چیز بگم تا یه هفته هیچی نتونی بخوری !
دکترها چون بی استعداد هستن همه میرن تجربی اصلاً آدم استعداد داشته باشه که نمیره تجربی بابا
من بچه بودم عاشق اینجور مسائل بودم سوسک میکشتم میرفتم سر سفره اعضای خانواده رومیترسوند م بعدشم یا از بابام یا از بابا بزرگم چوب میخوردم ! ولی بزرگ شدم فهمیدم که اینکارا خوب نیست برای همین رفتم رشته ریاضی بعدشم رفتم مکانیک
عشششششششششششق من مکانیک .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جدای از اینها یه اتفاق مهم دیگه هم یادم رفت بنویسم دوباره دارم به دوران طلایی نمرات هلو برمیگردم ! دلتون بسوزه نمره هام داره میکشه باااااالااااااااااا !!{جشن پتو}

ROJINAjoON 11-22-2011 03:31 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 230758)

روژینا خانوم 4 تا نوشتی میشی 4 خب پایان ترم هم 6 بگیری پاس شده رفته پی کارش دیگه نگرانی نداره که :d
خدا رو شکر که از این امتحانات میان ترم ،وسط ترم ،میان وسط ترم ،آخر ترم، بعد ترم راحت شدم :d



خدا میدونه تو این 4 تا سوالی که جواب دادم چندتا غلط از توش درمیاد( خدایا کمکم کن:63:)

واقعا خوش به حالت که راحت شدی

shokofe 11-22-2011 03:55 PM

امروز رفتم مدرسه پارسا جلسه
فکر کنین ماه سوم سال تحصیلی یهو گفتن 900هزار تومن شهریه اضافه شده خلاصه چه بلوایی بود ولی از همه مهمتر این قدر جلسه طول کشید که من هم سر درد گرفتم هم فهمیدم دیگه نمیتونم تو کلاس در بشینم اصلا" نمیتونستم بی حرکت بشینم
والدین هر کلاس و جدا جدا دعوت کرده بودند تا دست به یکی نکنن
من تنها کسی بودم که زیاد اظهار نظر نمیکردم ولی در باطن خیلی از دستشون عصبانی بودم آخر سر هم دیدن من خیلی ساکتم من و کردن نماینده والدین تا خبر نهایی رو به مدرسه برسونم
منم نامردی نکردم و همه رو بر علیه مدرسه شوروندم:15::15:
یکی از بابا های بچه ها گفت شما ساکت بودین اینا گول خوردن :d

خلاصه چشمتون روز بد نبینه انگار بد جنسی کردم بد جور سر درد گرفتم_:2:


اکنون ساعت 12:56 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)