![]() |
حیف شد از گلستانمان جدا گشتی چه شد پر كشیدی بی وفا بی وفا گشتی باورمان نمی شود بی پدر گشتیم ای سر و بلند چگونه خمیده شدی در مزار گشتی ما را به آه بی پدری آشنا نمودی ای رهیده بگو چگونه توان از غم دوریت رها گشتی |
مادرم شبنم گلبرگ حيات پدرم عطر گل ياس بقاست مادرم وسعت دريای گذشت پدرم ساحل زيبای لقاست مادرم آئينه حجب و حيا پدرم جلوه ايمان و رضاست مادرم سنگ صبور دل ما پدرم در همه حال کارگشاست مادرم شهر اميداست و هنر پدرم حاکم پيمان و وفاست مادرم باغ خزان ديده دهر پدرم برسرما مرغ هماست مادرم موی سپيد کرده زحزن پدرم نقش همه خاطره هاست مادرم کوه وقار است و کمال پدرم چشمه جوشان عطاست |
پدر ....
سوزم از بغض گلویم که نباید گویم ! چکنم با همه سنگی که رهاست بر سویم ! سر به دیوار ، چشم بر در دوختم روز و شب از این جدایی سوختم مرو ای یار.... ز یادم که خلوت زخودم میشکنم! میشوم آغازی بر پایان ... که دمادم در خود میشکنم! و اکنون... چکنم بی یادت راهی نیست ! جز همین ناله که گه هست وگاهی نیست ! وهمین جمله ی توست در خاطر من ... ما خدایی به بلندای توسل داریم . |
اکنون ساعت 07:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)