![]() |
داریوش
اگه هم صدام بودی اگه هم صدام بودی هیچکی حریفم نمی شد کوه اگه رو شونه هام بود کمرم خم نمی شد تو اگه خواسته بودی آخ تو اگه خواسته بودی تو اگه مونده بودی موندنی ترین بودم عمر صدام کم نمی شد اگه هم صدام بودی هیچکی حریفم نمی شد کوه اگه رو شونه هام بود کمرم خم نمی شد اگه زخمی می شدم به دست تو مرهم بود زخم قیمتی من محتاج مرهم نمی شد اگه بارون عزیز با تو بودن می گرفت گل سرخ قصمون تشنه ی شبنم نمی شد تو اگه خواسته بودی آخ تو اگه خواسته بودی تو اگه مونده بودی موندنی ترین بودم عمر صدام کم نمی شد |
لحظه ها رو با تو بودن .در نگاه تو شکفتن حس عشق و در تو دیدن، مثل رویای تو خوابه با تو رفتن با تو موندن، مثل قصه تو رو خوندن تا همیشه تو رو خواستن، مثل تشنگی آبه اگه چشمهات منو می خواست، تو نگاه تو می مردم اگه دستهات مال من بود، جون به دستهات می سپردم اگه اسممو می خوندی، دیگه از یاد نمی بردم اگه با من تو می موندی، غم دنیا رو می بردم بی تو اما سر سپردن، بی تو و عشق تو بودن تو غبار جاده موندن، بی تو خوب من محاله بی تو حتی زنده بودن، بی هدف نفس کشیدن تا ابد تو رو ندیدن، واسه من رنج و عزابه توی آسمون عشقم غیر تو پرنده ای نیست روی خاموشی لبهام جز تو اسم دیگه ای نیست توی قلب من عزیزم هیچ کسی جایی نداره دل عاشقم به جز تو هیچ کسی رو دوست نداره |
همسفر از گوگوش عزیز تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته نبودنت فاجعه بودنت امنیته تو از کدوم سرزمین تو از کدوم هوایی که از قبیله ی من یه آسمون جدایی اهل هر جا که باشی قاصد شکفتنی توی بهت و دغدغه ناجی قلب منی پاکی آبی یا ابر نه خدایا شبنمی قد آغوش منی نه زیادی نه کمی منو با خودت ببر ای تو تکیه گاه من خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن منو با خودت ببر من به رفتن قانعم خواستنی هر چی که هست تو بخوای من قانعم ای بوی تو گرفته تن پوش کهنه ی من چه خوبه با تو رفتن رفتن همیشه رفتن چه خوبه مثل سایه همسفر تو بودن هم قدم جاده ها تن به سفر سپردن چی می شد شعر سفر بیت آخرین نداشت عمر پوچ من و تو دم واپسین نداشت آخر شعر سفر آخر عمر منه لحظه ی مردن من لحظه ی رسیدنه منو با خودت ببر ای تو تکیه گاه من خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن منو با خودت ببر من حریص رفتنم عاشق فتح افق دشمن برگشتنم منو با خودت ببر منو با خودت ببر... |
گریه مستی
تو كه قاصد عشقی تو بيداری و خوابم تو كه ديدی از عشقت ديگه خونه خرابم بگير اين غمو از دل بگير اين شبو ازمن تو ای همسفر عشق پرو بالمو نشكن شب گريه ی مستی شب عشق يه مرده ببين مستی چشمات عجب معركه كرده من از هر چی گذشتم به عشق تو رسيدم چه هنگامه ی عشقی تو چشمای تو ديدم اگه بی تو شكستم به پای تو نشستم با اين آتيش قلبم با اين گرمی دستم شب گريه ی مستی شب عشق يه مرده ببين مستی چشمات عجب معركه كرده تو ای اومده از عشق تو دستات يه كمنده من سر به گريبون دلم پيش تو بنده دل عاشقم از تو بهونه نمی گيره می خواد با تو بمونه می خواد بی تو بميره شب گريه ی مستی شب عشق يه مرده ببين مستی چشمات عجب معركه كرده |
اکنون ساعت 12:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)