پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   شعر افغانستان (http://p30city.net/showthread.php?t=20978)

amir ahmadi 01-31-2010 01:42 PM

شام است و خامشی و دل و دردهای من
با مستی خروش
با شور بی کران
راه افق گرفته به بال صدای من
وز شیون شکستن زنجیرهای من
جان می دهد به خاک هریوا نوای من.

amir ahmadi 01-31-2010 01:45 PM

در رنگهای مغرب زیبای این دیار
خواندم حدیث خون
خونی که رفته است
در باستان زمان ز رگ مردمان پار
تا برکشد به اوج فلک کاخ اقتدار
از بهر ارزوی یکی مرد نابکار.

amir ahmadi 01-31-2010 01:48 PM

هر بو که باد اورد از دشت سوی من
از بته یا زخار
از سبزه یا ز گل
فریاد حسرتیست که اید به روی من
رنج نه گفته ای که کند جستجون من
فرامشیست که خیزد به سوی من.

amir ahmadi 02-01-2010 09:16 AM

از روزگار قدرت اسکندر کبیر
از دوره عرب
تا عهد تیموری
این شهر باستانی و این شهر زورگیر
این وادی بهشتی و این خطه شهیر
زیر غریو سم ستوران شدست پیر.

amir ahmadi 02-01-2010 09:20 AM

لیکن هنوز مردمک شهرها هرات
استاده جابجا
ارام استوار
یعنی نگشته محو ز غارتگر زمان
از جا نرفته از ستم و قهر فاتحان
دارد هنوز مردم اگاه و قهرمان.

amir ahmadi 02-01-2010 10:16 AM

محمود فارانی ت 1318 اهل کابل به زبانهای فارسی دری و عربی سروده است مترجم زبان انگلیسی .به دو شیوه جدید و قدیم سروده است:
شاعر:
در نیمه های شب
وقتی که شهر خفته در اغوش تیرگی
وقتی که سایه های شیاطین شب نورد
اهسته می خزد به دل تنگ کوچه ها
وقتی که مردگان
در گورهای تار
لرزند از صدای قدمهای اهرمن
وقتی که بالهای سپید فرشتگان
خونین شود ز پنجه ارواح دوزخی.

amir ahmadi 02-01-2010 10:21 AM

وقتی که روی شهر
افسون دمد الهه جادوگر هوس
واندر سکوت خلوت کم نور کاخها
پیچد نوای وسوسه انگیز بوسه ها
تن های سیمگون
اندام های گرم
عریان شود به پیش نگاههای برق خیز
وقتی که با نسیم
اید صدای خنده مستان رهگذر
او ان زمان خموش
در پشت پنجره
بر بسترش نشسته و در پرتو چراغ
بیهوده می کند ورقی چند را سیاه.

amir ahmadi 02-01-2010 10:24 AM

بهار گدا:
شبها میان کلبه نمناک و تار خویش
لرزیده ام ز شیون مرموز بادها
تا صبح در سیاهی وهم افرین شب
رقصیده پیش دیده من شبح بادها.

amir ahmadi 02-01-2010 10:32 AM

شبها کنار توده خاکستر سیاه
غرق خیال و خلسه و رویا لمیده ام
وز قطره های سرد چکک های نیمه شب
صد بار یکه خورده و از جا پریده ام.

amir ahmadi 02-01-2010 10:39 AM

خوابیده ام به گوشه این اشیان رنج
هنگام روز نیز چو خفاش های پیر
کس یار من نبوده درین غم سرای شوم
جز عنکبوت مرده که اویخته ز تیر.


اکنون ساعت 10:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)