تو کاري بکن که مشمول آيه شريفه "و جعلنا من بين ايديهم سداً و من خلفهم سداً فاغشيناهم فهم لايبصرون" نباشي که مي فرمايد:
ما در جلو و عقب آنها سدي قرار داديم و پرده اي بر آنان پوشانديم که نمي بينند.
بين ايدي خلفهم سداً مباش که نبيني خصم را و آن خصم فاش
آري ، کاري بکن که مشمول اين آيه واقع نشوي که دشمن را در حالي که آشکار است چشم تو بسته باشد و نبيني.
کمتر از گنجشک نباش و او را نگاه کن که چگونه جلو و عقب خود را نگاه مي کند.
چون به نزد دانه آيد پيش و پس چند گرداند سَرورُو آن نفس
و مي گويد:
نگاه کنم ، اگر در جلو يا عقبم صياد باشد از دانه ، صرف نظر کنم.
در سرگذشت گناهکاران مطالعه کن و گذشته را از نظر بگذران که ياران و همسايگان مردند و رفتند.
تو ببين پس قصه فجار را پيش بنگر مرگ يار و جار را
ببين چگونه بدون هيچ اسباب ظاهري هلاکشان کرد ، آري ، همان که آنها را هلاک کرد همواره با تو و قرين تو است.
" حق"، آنان را شکنجه کرد ولي گرز ، دست و هيچ آلتي در کار نبود ، پس بدانکه خداوند ، بي دست و بدون هيچ حدي حکم فرماست.
مولوي، ص766