![]() |
سلام ...
:از مگا آپلود(megaupload ) :::::::::: راحتشو توضیح میدم به زبون ساده... البته با dial up خیلی زمان میبره...:::: حروفها ی امنیتی رو اون بالا که زده enter this تایپ میکنی و زیرش روی download file کلیک میکنی. .یک صفحه باز میشه که گزینه ی پایینیش 45 ثانیه شمارش میشه که باید صبر کنی...بعد از اون اگه با firefox کار نمیکنی روی گزینه ی regular download رایت کلیک میکنی وsave target as میزنین 2:از فایل فاکتوری(filefactory) ::::::: این هم به زبون ساده :::پایین صفحه ی اصلی گزینه ی Downloadnow که کنارش با یک علامت سبز مشخص شده کلیک میکنید...بعد همونجا یک متنی به نام Your download will begin in میبینید که حدود 30 ثانیه شمارش میکنه ...وقتی تموم شد در همانجا دو گزینه میاد به رنگ آبی به این عبارات( download with filefactory basic or upgrade to premium) که روی گزینه ی download with filefactory basic کلیک میکنید و save میکنید |
کاربر عزیز ... این کار درستی نیست.....
تاپیک موقتا قفل میشه |
دانلود سریال در جستجوي پدر - بحث و تبادل نظر درباره سريال در جستجوي پدر
با سلام و وقت بخیر |
سلام
دوستان لطفا در مورد هرچیز در انجمن که محلی عمومیه صحبت نکنید والا تاپیک رو قفل می کنم و به کاربر هم اخطار جدی میدم موارد خاص = پیام خصوصی سپاس |
سلام بر همه دوستان و وقت بخیر
کلیه پستهایی که غیر دانلود هستند و حاوی بحث و گپ و گفت هستند (منجمله همین پست) بزودی پاک خواهد شد. این مورد در تمامی تاپیکهای دانلود موسیقی و فیلم و سریال لحاظ شده و پستهای اضافی در کل انجمن جایی نخواهند داشت پس از شما دوستان درخواست رسمی داریم که در زمینه های تخصصی و علمی و دانش فعالیت کرده و از ایجاد پستهای بی مورد خدداری نمایید سپاس از همراهی کاربران و دوستان امیر |
ارسال شده از طرف مریم
باسلام خدمت همه طرفداران سریال جذاب اما کشدار در جستجوی پدر من خلاصه ۳قسمت آخیرش رو برای اونایی که ندیدن مینویسم: مارگاریتا تصمیم گرفته بود بخاطرفرجولیتو هم که شده ایگناسیو روببخشه وبره همه واقعیت روبهش بگه ولی وقتی بیخبر میره داخل اتاق ناسیو که لباساشو بذاره میبینه که بعله ناسیو وچنتل باهمدیگه مشغولند!وهمین باعث میشه تامارگاریتا دوباره از ناسیو بدش بیادوحتی عذرخواهی ناسیو هم دراینباره چیزی از حس تنفرش کم نمیکنه، ازاونطرف هم دوباره چنتل میاد سراغ مارگاریتا ومیگه اگه دست از سر ناسیو برنداری بعدازاینکه باناسیوعروسی کردم قسم میخورم کاری کنم که فرجولیتو رو ازت بگیره این مارگاریتا خره هم باورش میشه و برای همین تصمیم میگیره به خواستگاری فرانسیسکو جواب مثبت بده تا هم فرجولیتو پدردار بشه وهم پشتوانه ای داشته باشه تا کسی نتونه پسرشو ازش بگیره ازاونطرف هم ناسیو برحسب تصادف بوسیله الگا میفهمه که مامان فرجولیتو مارگاریتاست وکلی سر مارگاریتا عصبانی میشه که چرابه من دروغ گفتی ولی مارگاریتابا زبون درازی میگه به تو هیچ ربطی نداره!خلاصه ماری که دیگه حالا بیش از پیش ترسیده مبادا پسرشواز دست بده میاد وجواب “بله”رو به فرانسیسکو میده و فرانکی هم خوشحال وخندون دست ماری رومیگیره ومیاد وجلوی همه اعضای خونه نامزدیشو با ماری اعلام میکنه،ناسیو از زور ناراحتی بلندمیشه میره تو آشپزخونه وماری هم که ته دلش ناراحت بودمیره تو آشپزخونه،ناسیو برمیگرده بهش میگه تو بخاطر انتقام اینکار رو کردی ولی عشق بین من وتو هیچوقت ازبین نمیره وحتی اگه زن داداشمم بشی من همچنان عاشقت میمونم واگه این عشق گناهه حاضرم بخاطرش برم به جهنم!مارگاریتا هم همینطور ناسیو رو نگاه میکنه و اشک میریزه ناسیو هم درآخر بهش گفت مطمءن باش یه روزی میام به سراغت ودست از سرت برنمیدارم!!دراین حول و ولا آوانجلینا سکته قلبی میکنه و میبرنش بیمارستان وایگناسیو هم دکترش میشه تا اینکه به هوش میاد و به ایگناسو میگه که من میدونم تو و ماری همدیگه رو دوست دارین پس نذار با داداشت ازدواج کنه و به من قول بده که اگه من مردم تو تحت هر شرایطی از مارگاریتا و پسرش مواظبت میکنی ناسیو هم قول میده،وقتی ماری هم میاد تو آوانجلینا تصمیم میگیره تا درحضورمارگاریتا به ایگناسیو بگه که پدر واقعی فرجولیتو کیه که طبق معمول انقدر لفتش داد تا یکهو گریگوریو در رو باز کرد و اومد تو و به ناسیو که مشتاق جواب بود گفت من پدر فرجولیتو هستم !ناسیو هم بعدا کلی سر گریگوریو عصبانی میشه چطور تونستی همچین کار بیشرمانه ای با مارگاریتا بکنی و من از ماری میخوام تا حتما ازدست تو شکایت کنه!خلاصه اینکه مارگاریتا اصلا به ناسیو محل نمیده و ناسیو هم ازاین قضیه خیلی ناراحته تا اینکه رامیریتو به ناسیو گفت تو نباید تسلیم بشی وباید برای بدست آوردن مارگاریتا بجنگی،ازاونطرف هم آوانجلینا از بیمارستان مرخص میشه وقرار میشه که تو کلیسا با پدرو باهم عقدکنند که در روز عقد وقتی کشیش آماده میشه تا خطبه اش رو بخونه یکهو ایگناسیو از دز وارد میشه و میگه من عاشق مارگاریتام وبرای رسیدن به اون باید چکار کنم؟! که ایجا دیگه این قسمت تموم میشه راستی پدرو هم فهمیده بچه هاش کیاند ولی جرءتشو نداره بره خودشو بهشون بشناسونه |
خلاصه ی قسمت 81
پدرو داشت همه واقعیت رو به ایگناسیو میگفت که دلیل تنفر مارگاریتا از تو بخاطر اینه که بهش تجاوز کردی که یکهو آوانجلینا زنگ زد به پدرو که بگه رزیتا دلش درد اومده بیا ببریمش دکتر که پدرو بهش گفت دارم واقعیت رو به ایگناسیو میگم که آوانجلینا بشدت منصرفش کرد و گفت اگه مارگاریتا بفهمه هرگز تو رو نمیبخشه(من فکرمیکردم فقط ایگناسیو و مارگاریتا خنگند نگو اطرافیانشون خنگترند!)خلاصه پدرو واقعیت رو به ناسیو نگفت و اومد خونه ورزیتا رو بردند بیمارستان که اونم هیچیش نبود و دکتر گفت فقط استراحت کنه،از اونور هم تمو (دوست پسر رزیتا)که به کمک دائیش (لوچو)نقشه کشیده تا بیاد دل رزیتا رو بدست بیاره تا ببخشدش و بعد باهاش ازدواج کنه واونوقت کاری کنه تا بچه رزیتا سقط بشه اومدپیش رزیتا و مثلا نقش بازی میکرد که نگران حالشه که باباهه (جوآن)به تمو گفت اگر ببینم دست روی دخترم بلند کنی میکشمت!آنوشیا هم که فهمیده بود پدرو باباشه اومد رستوران که باباشو ببینه خلاصه اولش کمی گریه کردند و پرسید برای چی ترکمون کردی؟پدرو هم گریه اش گرفت و گفت آخه من یه معتاد الکلی بودم و مدام مامانتونو کتک میزدم خلاصه آنوشیا هم باباشو بخشید و همدیگه رو بغل کردند و آنوشیا قول داد که فعلا حرفی به کسی نزنه و طفلک خوشحال و خندون رفت بیمارستان که شوهرشو ببینه تا گوشه در اتاق شوهرشو باز کرد دید به به چشمم روشن ،آقا داره با همکارش (همون خانم دکتر کرم آلوه که جدید اومده)باهمدیگه میلاسند که دیگه بعدش نشون نداد آنوشیا چیکار کرد،از اونور هم لوکرسیا که ماری رو تهدید کرده بود اگه پاتو از زندگی فرانسیسکو نکشی بیرون عکسهای لختی ات با گریگوریو رو نشون همه میدم ماری تا این عکسها رو دید همه چی دستش اومد و حسابی داغ کرد و رفت خونه فرانسیکو و جلوی همه (فرانکی،ناسیو،چنتل،لوکرسیا)گفت این زن داره منو اذیت میکنه (فکرکنم یه چیزی تو این مایه ها گفت!)و اون با یکی دیگه همدست شد و منو دزدیدند وازم عکس گرفتند،که لوکرسیا طبق معمول نقش بازی کرد که چطور جرئت میکنی جلوی همه همچین تهمتی به من بزنی و بعد با اصرار فرانسیسکو رفت تو اتاقش و خلاصه همه حرف مارگاریتا رو باور کردند و فراانسیسکو هم بعدا با زبون خوش اون عکسها رو از لوکرسیا گرفت و آتیششون زد اما بشنوید از داستان ایگناسیو و مارگاریتا که دیگه موندم این نویسندهه چطور خودش خسته نشده از اینکه هی این روند تکراری رو داره کشش میده طبق معمول ایگناسیو مدام دنبال مارگاریتا رو داره که زنم بشو! اون زنیکه خنگ(مارگاریتا) هم هی ناز میکنه و میگه نه!لوکرسیا و چنتل هم ماری رو میکشونند تو اتاق و تهدیدش میکنند که اگه از این خونه نره میکشنش و پسرشو بی مادر میکنند!راستی وقتی جادوگره که درواقع مامان اصلی چنتل و کورینا بوده و تو بچگیشون اونا رو به لوکی فروخته بوده داشت تو آشپزخونه با لوکرسیا سر قیمت حق السکوتش بحث میکرد ،چنتل خانم هم یواشکی فالگوش وایمیسه و همه چی رو میفهمه و طفلک حسابی شوکه میشه و میره تو اتاقش و میشینه مثل ابربهار گریه کردن!لوکرسیا هم دوباره ماری رو تو هال دید که ماری با نشخند بهش گفت تهدیدهاتو واسه خودت نگه دار من ازت نمیترسم که لوکی برگشت گفت اگه من برم به ایگناسیو بگم که فرجولیتو پسرشه چی؟!که اینجا مارگاریتا لال شد!بعد لوکی رفت و سروکله فرانسیسکو پیدا شد وگفت:آره مارگاریتا این راسته که ایگناسیو بابای پسرته؟…اینجا تموم میشه دوست عزیز این تاپیک دانلود سریال در جستجوي پدره. چون فکر کردم ممکنه این مطلب رو خودتون نوشته باشین فعلا پاکش نمی کنم تا زحمتتون از بین نره ولی اگه مال خودتون نیست لطفا اطلاع بدین تا پاک بشه و خواهشن دیگه از موضوع تاپیک خارج نشین. ممنون یونس |
نقل قول:
از مدير ها خواهش مي كنم كه تاپيكي براي خلاصه باز كنن تا اينجا نوشته نشه ممنون |
با سلام
اينم چند عكس جالب و جديد از سريال در جستجوي پدر( آمارت آسي) http://650.ir/upload/img/1001/1283-1...109-111990.jpg http://650.ir/upload/img/1001/1283-1...109-152453.jpg http://650.ir/upload/img/1001/1283-0...-siz-55474.jpg http://650.ir/upload/img/1001/1283-1...109-131217.jpg http://650.ir/upload/img/1001/1283-1...109-109885.jpg http://650.ir/upload/img/1001/1283-1...2i109-8029.jpg |
اکنون ساعت 09:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)