![]() |
از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است |
از گل وصل رخت بهر دلم کی ثمر آید |
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي عَلا في تَوَحُّدِهِ وَ دَنا في تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ في سُلْطانِهِ وَعَظُمَ في اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلْماً وَ هُوَ في مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، |
|
|
آقا بیا که ما ز غمت گریه می کنیم |
همیشه منتظرت هستم! |
__________________ دلتنگم نپرس چرا؟http://forum.hammihan.com/images/smilies/new/25.gif |
آقای من،یابن الحسن |
آقا مگه آدم بدا عاشق نمیشن به ولا دل کن دنیارو میدن |
سرت سلامت آقا |
اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش ....http://forum.hammihan.com/images/smilies/new/53.gif |
و این بحر طویل است... |
بی تو ای صاحب زمان... بی قرارم هر زمان.. |
بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان ! |
ز رازهای سر به مهر تو |
می دانم که تو این جایی. تو غایب از نظر و حاضر در دلی... با خود می گویم اگر تو بیایی، اگر تو با یک لشکر از عشق بیایی و من نباشم چه؟ یا اگر من باشم ولی مرا جزو عاشقان خود نخوانی چه؟ بیا و مرا هم در خیلِ سپاهِ عاشقان خود در گوشه ای جا بده و می دانم که تو می آیی و دنیا را با عشق و حضورت سبز و نورانی می سازی. وقتی تو بیایی دیگر غم جرأت گریه ندارد. شب و روز یکی می شود. دنیا یکسره در قیامِ قیامت فرو می رود. وقتی تو بیایی تمام شکوفه های یاس گل می کنند. وقتی تو بیایی دلم می خواهد که خاکِ کف پایت باشم. آه چه قدر انتظار سخت است و تلخ... دعا کن در روزی که تو می آیی ما عاشقانه و استوار، در رکابت و در سایه پرچم سبز و جهانی ات باشیم... |
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري |
شعر مرحوم آقاسی درباره امام زمان
خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید شاید پرده از چهره گشاید شاید دست افشان پای کوبان می روم بر در سلطان خوبان می روم می روم بار دگر مستم کند بی سر و بی پا و بی دستم کند می روم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم هر که نشناسد امام خویش را بر که بسپارد زمام خویش را با همه لحن خوش آوایی ام در به در کوچه تنهاییم ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمه تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایه ما می شدی مایه ی آسایه ما می شدی هر که به دیدار تو نایل شود یک شبه حلال مسایل شود دوش مرا حال خوشی دست داد سینه ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامه جان منست نامه تو خط امان منست ای نگهت خواستگه آفتاب بر من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز زچشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نفست یار و مددکار ما کی و کجا وعده دیدار ما دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم تویی که نقطه عطفی به اوج آیینم کدام گوشه مشعر کدام کنج منا به شوق وصل تو در انتظار بنشینم ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانه پیغمبران را خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید شاید پرده از چهره گشاید، شاید |
دلم امروز گواه است كسي مي آيد |
از فراقت به جواني همگي پير شديم |
اگر آن سبز قامت رو نماید |
از نو شکفت نرگس چشم انتظاري ام |
|
|
|
سال هاست که اسیر و دل بسته سیمای خورشیدی ات هستیم و بر آفتاب در سحاب، آهسته در پشت خاک ریزهای دل گریه می کنیم. آه آرامِ جان های عاشقان! تو چشم به راه درمان ظهور دوخته ای و ما نیز جان در گروی انتظار تلخ نهاده ایم. ای سرافراز و رعناترین سرو بوستان ستاره ها، شکیباترین شمشاد شرافت، تو تندیس جائران و یغماگران را در زیر گام های صلابت خویش خواهی شکست. خوشا به آن مُهر نمازی که با خلوت تو اُنس می گیرد! از تو می پرسیم تفسیر انتظار و تمثیل بهار حضور را. در دست های گل افشانت عزّت و اقتدار ما می روید. در قدوم تو یاسمن امید می شکفد و عندلیبان باغ امید غزل خوان می شوند. در میلاد سعیدت هزاران هزار پنجره به سوی آبی ترین آسمان اشتیاق گشوده شد. لقای رخسار سپیدت منتهای آرزوی صاحب دلان قبیله تقرّب است. اینک مهدی نامی است جاری بر زبان، ظهور و قیام حقیقی ات فراروی عاشقان عصمت و نور... |
ببار بر دل آدم بتاب بر سر عالم که سایه ات نشود کم خدا کند که بیایی |
http://www.pichak.net/blogcod/zibasa...hak.net-20.gif
مهدي جان اگر تو بيايي ديگر غرش توپي خواب معصومانه دهكده اي را نمي آشوبد و هيچ داسي ريشه حيات نيلوفري را قطع نمي سازد. اگر تو بيايي پاييز نمي آيد و برگ ها زرد نمي شوند و عرياني جامه ي درختان نمي گردد، اگر تو بيايي ديگر سيلي ستم گونه ي مهربانب را به درد نمي آورد و قامتي زير تازيانه تزوير خم نمي گردد http://www.pichak.net/blogcod/zibasa...hak.net-20.gif |
این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی پایانِ سبز قصه دنیا، نیامدی مانده ست دل اسیر هزاران سؤال تلخ ای پاسخ هر آنچه معمّا، نیامدی کِز کرده اند پنجره ها در غبار خویش ای آفتاب روشنِ فردا، نیامدی افسرده دل به دامن تفتیده کویر ای روح آسمانی دریا، نیامدی ای حسّ پاکِ گم شده روح روزگار زیباترین بهانه دنیا نیامدی ای از تبار آینه ها، ای حضورسبز ای آخرین ذخیره طاها نیامدی این جمعه هم گذشت و غزل ناتمام ماند این است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی |
|
اى آقاى آدینه ها! زمین به دنبال ردپایى از خورشید، به ثانیه ها چشم دوخته و قامت راست کرده است. آرى! خواهى آمد ـ در خشکسال ایمان و یلدایى ترین شب فراق، از پشت قاب کهنه انتظار ـ و پنجره هاى محبت و امید را به باغ مهربانى باز خواهى کرد. |
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست |
|
آرزوهایم را یکی یکی در قلک میاندازم تا تنها آرزویم تو باشی… داشتههایم را دانه دانه میشمارم تا تنها نداشتهام تو باشی. برای آمدنت جمعهها را میشمارم و لحظههایم را که از تار و پود عشق بافته شدهاند به هم گره میزنم. |
|
http://sebte-rasoul.persiangig.com/image/jamkaran.jpg |
با عبورت تا ابد بارانی ام |
دارد به سر هواي تو يا صاحب الزمان |
|
اکنون ساعت 09:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)