![]() |
پدرم
ما که باغ بهارمان پژمرد ما که پای امیدمان فرسود بی تو از سوز عشق به که نالیم؟ بی تو درمان درد از که جوئیم؟ بی تو رسم محبت از که آموزیم؟ و بی تو یاس و شمعدانی خانه ات را به کدامین بهار بشارت دهیم؟ |
لعنت ...
در تمامِ شب چراغی نیست.
در تمامِ شهر نیست یک فریاد. ای خداوندانِ خوفانگیزِ شبپیمانِ ظلمتدوست! تا نه من فانوسِ شیطان را بیاویزم در رواقِ هر شکنجهگاهِ پنهانیِ این فردوسِ ظلمآیین، تا نه این شبهایِ بیپایانِ جاویدانِ افسونپایهتان را من به فروغِ صدهزاران آفتابِ جاودانیتر کنم نفرین، ــ ظلمتآبادِ بهشتِ گندِتان را، در به رویِ من بازنگشایید! □ در تمامِ شب چراغی نیست در تمامِ روز نیست یک فریاد. چون شبانِ بیستاره قلبِ من تنهاست. تا ندانند از چه میسوزم من، از نخوت زبانم در دهان بستهست. راهِ من پیداست. پایِ من خستهست. پهلوانی خسته را مانم که میگوید سرودِ کهنهیِ فتحی قدیمی را. با تنِ بشکستهاش، تنها زخمِ پُردردی به جا ماندهست از شمشیر و، دردی جانگزای از خشم: اشک، میجوشاندش در چشمِ خونین داستانِ درد؛ خشمِ خونین، اشک میخشکاندش در چشم. در شبِ بیصبحِ خود تنهاست. از درون بر خود خمیده، در بیابانی که بر هر سویِ آن خوفی نهاده دام دردناک و خشمناک از رنجِ زخم و نخوتِ خود میزند فریاد: «ــ در تمامِ شب چراغی نیست در تمامِ دشت نیست یک فریاد... ای خداوندانِ ظلمتشاد! از بهشتِ گندِتان، ما را جاودانه بینصیبی باد! باد تا فانوسِ شیطان را برآویزم در رواقِ هر شکنجهگاهِ این فردوسِ ظلمآیین! باد تا شبهایِ افسونمایهتان را من به فروغِ صدهزاران آفتابِ جاودانیتر کنم نفرین!» شاملو |
پرنده از گوگوش بزرگ اون پرنده تو بودی پیرهن ابر و درید رفت و گم شد تو غروب رفت و از همه برید اون که روی عاشقی طرح دلتنگی کشید جفت پر شکستشو توی تنهایی ندید توی واپسین نفس تو یادمی هم پرواز باز تو می تونی فقط باشی برام نفس ساز بیا هم هوای من برای من صمیمی منو از اینجا ببر تو ای جفت قدیمی من هنوز تشنه ی نورم تشنه ی دشت خورشید زود بیا که باد غربت همه ی پرامو چید بیا هم هوای من فقط تویی صمیمی منو از اینجا ببر تو ای جفت قدیمی.. من اون پرندم گنگ و خسته هر پر پاکم روی سنگه هر یه پری که رخت تو بود حالا واسه خاک رختی قشنگه! |
زندگي دفتري از خاطرهاست ... يک نفر در دل شب ، يک نفر در دل خاک ... يک نفر همدم خوشبختي هاست ، يک نفر همسفر سختي هاست ، چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد... ما همه همسفريم |
پیشکش از گوگوش عزیز و بزرگ چي به پاي تو بريزم لايق پاي تو باشه چي بخونم که بتونه جاي حرفاي تو باشه پيشکشم براي تو يه سبد محبته از تو يي تبسمم برا من غنيمته اگه کار من تمومه تو شروع ديگه هستي تو براي غمگساري سنت منو شکستي من که سفره دلم پيش تو بازه اي که عشق تو هميشه چاره سازه دوست دارم فدات کنم هر چي که دارم اما قلبت از محبت بي نيازه اگه کار من تمومه تو شروع ديگه هستي تو براي غمگساري سنت منو شکستي من پر از مضمون عشقم واژه هاي تازه تازه بي بي عشقم براي اون که مي خواد دل ببازه پيشکشم براي تو يه سبد محبته از تو يک تبسم هم برا من غنيمته گرمي قلبمو از دست تو دارم اگه جونمو بخواي حرفي ندارم من حروف عشقو از تو ياد گرفتم از تو هستم هر چي دارم از تو دارم اگه کار من تمومه تو شرع ديگه هستيش تو براي غمگساري سنت منو شکستي |
فکر مي کرديم عاشقي هم بچگيست... اما حيف اين تازه اول يک زندگيست... زندگي چيزيست شبيه يک حباب... عشق آباديه زيبايي در سراب... فاصله با آرزو هاي ما چه کرد... کاش مي شد در عاشقي هم توبه کرد! |
باور کن ترانه ای جادویی از گوگوش بزرگ تقدیم به کسی که باورم کرد و نکرد باور کن صدامو باور کن /// صدایی که تلخ و خسته است باور کن قلبمو باورکن /// قلبی که کوهه اما شکسته است باور کن دستامو باور کن /// که ساقه نوازشه باور کن چشم منو باور کن /// که یه قصیده خواهشه وسوسه عاشق شدن /// التهاب لحظه هامه حسرت فریاد کردنه /// اسم کسی با صدامه اسم تو هر اسمی که هست /// مثل غزل چه عاشقانه است پر وسوسه مثل سفر /// مثل غربت صادقانه است باور کن اسممو باور کن /// من فصل بارون برگم مطرود باغ و گل و شبنم /// درختم درخت خشکی تو دست تگرگم باور کن همیشه باور کن /// که من به عشق صادقم باور کن حرف منو باور کن /// که من همیشه عاشقم! باور کن! |
اگر دنياي ما دنياي سنگ است بدان سنگيني سنگ هم قشنگ است اگر دنياي ما دنياي درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است اگر عاشق شدن پس يک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است http://media.superpimper.com/glitter...lowers-119.gif |
آهن آباد ار هاتف تو این ویران سرای آهن آباد ، همه هیثیت عشق رفته بر باد همه لب دوخته ایم هنگام فریاد به چه دل خوش کنیم زنده بمونیم آخه تا کی از آزادی بخونیم ؟ خدا داند که در مرز جنونیم کوچه کوچه کوچه بن بسته جغده با آقا گرگه همدسته از این همه پوچی پوسیدیم صفوف اعدام دسته دسته روی شعر کلیک کنید. |
به تو از تو مي نويسم به تو اي هميشه دريا اي هميشه از تو زنده لحظه هاي رفته بر باد |
اکنون ساعت 07:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)