![]() |
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت |
ترسم اين قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را |
آتش آن نيست كه از گريه او خندد شمع
آتش آن است كه در خرمن پروانه زدند |
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده |
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ايوان را |
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست |
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشين درياب |
بازآی که بی روی تو ای شمع دل افروز
در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست |
تا در ره پيری به چه آيين روی ای دل
باری به غلط صرف شد ايام شبابت |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست |
اکنون ساعت 03:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)