![]() |
سفر خوب چیزیه!!
سفر خوب چیزیه!!
گفتم حالا که تابستان هست و فصل سفر هست اینو ارسال کنم:d سفر اصولاً چیز خوبیه، یکی از سوژههایی که قراره ما پرداختش کنیم، سفر ارزونه، حقیقتش رو بخواین، ما نمیدونیم با دوزار حقوق کارمندی و کارگری تا حالا چطوری زنده موندین؟ اما حالا که زنده موندین، پیشنهاد میکنیم، برین سفر تا این دم عیدی از هول و وحشت مهمونها یه وقت خدایی ناخواسته پس نیفتین. اگه ماشین ندارین میتونین قرض کنین یا وام بگیرین اگه هم دارین که خب تو پای به راه در نه و هیچ مپرس! و اما چی ببریم، کجا برویم و با چه انگیزهای؟ آخ! یادمون رفت، این توصیهها هیچ ربطی به سفر بعضی از مسئولین نداره! اینارو گفتیم واسه اونایی که زیر خط فقرن یعنی همون کسانی که چهارصد و خوردهای حقوق میگیرن. مسلماً اون بعضیهای دیگه خودشون بلدن با چی برن؟ کدوم کشور برن و چی بخورن که دچار سوءهاضمه یا سفرگرفتگی نشن؟! ماشین شخصی انگیزه: فرار از دست فامیل، خلاص شدن از دست غر زدنهای بچهها و عیال، پز به همکاران وآشنایان(ما هم عید رفتیم سفر)، وسایل همراه:زیرانداز، چادرسفری، کیسه خواب، کپسولگاز، سیخ کباب، سیرترشی.. آهنگ مورد علاقه: میخوام برم دشت، کدوم دشت؟ همون دشت که آهو بچه داره (با صدای مهران مدیری) مقصد: پارک شهر بعدی همراهان: خانوم بچهها و مادرزن و خواهرزن. لباس سفر: شلوارک گلدار، عرقگیر، دمپایی. تنقلات: تخمه آفتابگردان، پفک، قلیان، بستنی چوبی، قرص ویتامین ث. سرگرمیها: بلندکردن صدای ضبط ماشین،گرفتن پنچری، ایستادن در صف توالت عمومی. اتوبوسی انگیزه: دیدن خاله، دیدار از آبادی، رسیدن به امور زن و بچه وخرج کردن دوزاروسه شاهی عیدی. وسایل همراه: بزغاله، خروس، گوشتکوب، کپسول گاز، یک گونی پیاز، سفارشات خاله. همراهان: نصف محله + عم قزی. لباس سفر: پیژامه سبز با راه راه آبی، زیرپیراهن رکابی، جوراب پشمی، بالش، مگس کش، پتو. تنقلات: آبگوشت، تخم مرغ آب پز، نعناداغ. سرگرمیها: کتک زدن بچهها، زو کشیدن، دویدن روی صندلیهای اتوبوس، برگزاری مسابقه آروغ بلند، کشیدن نقاشی از عم قزی. قطاری :d:p (خیلی بهت خوش میگذره :d) انگیزه: خوابیدن تا حد مرگ، استفاده از w.c قطار، ملاقات با پای شکسته شوهر دختردایی عمه مامان. وسایل همراه: مجله جدول، صدا خفه کن، قرص اسهال. آهنگمورد علاقه: تلق تلوق تلق تلق تلق تلوق، تلق تلوق…:21: مقصد: ایستگاه آبادی تنقلات: چای و بیسکویت، بیسکویت وچای، تخمه کدو، آفتابگردان، هندوانه، پرتقال یخ زده. سرگرمیها: کشیدن ترمز دستی، آوازخواندن، ایستادن در راهروی قطار، :dکشیدن سیگار، سرک کشیدن در کوپههای دیگر،:21: خراب کردن در توالت. کامیونی ( کامیونی هم تجربه کردم :p) انگیزه: حمل اثاثیه، حمل جنازه، حمل فامیل، حمل خانوم و بچهها. وسایل همراه: گاز پیک نیکی، زغالگیر، آتیش گردون، سیخ کباب، گونی پیاز. آهنگ مورد علاقه: شادشادشادم، خداخدای مستون، مهوش پریوش غلط کرد… مقصد: زورآباد سفلی همراهان: هوشنگ، بیوک، کامبیز، فرمون، غضنفر تنقلات: چای پررنگ و باقی قضایا لباس سفر: جوراب، پیژامه سفید با راه راه مشکی سرگرمیها: بوق زدن، آواز خواندن. هوایی انگیزه: ترسیدن تا حد مرگ، سفر ماوراء، دور شدن از زمین، گرفتن عکس، آشنایی با کادر پرواز، خرج کردن پولهای حاصله از وام قرض و قوله. وسایل همراه: MP3HdMPH کیف سامسونیت، عینک آفتابی، یک دست لباس یدک. آهنگ مورد علاقه: خدای آسمونها، خدای کهکشونها، بلند آسمان جای پای من است، از اون بالا نیگا کردم زمین منو صدا میزد… مقصد: جزایر هاوانا، جزایر قناری، دروازه دولاب :21: همراهان: شرکا، اهالی پاساژ بغلی، یانگوم لباس سفر: کت و شلوارCONS، کراوات بوسینی، کمربند گوچی، ربدوشامبر. تنقلات: بسته به امکانات شرکت هواپیمایی مربوطه از آب معدنی تا بنزین سوپر موجود است. سرگرمیها: خمیازههای طولانی، تبادل نظر دربازه آخرین تحولات خاورمیانه با نفر سمت چپی، تبادل نظر درباره مسائل سیاسی با نفر سمت راستی، تبادل نظر درباره ورزش با نفر جلویی، تبادل نظر درباره اقتصاد با میهماندار، نگاه کردن به میهماندار، لبخندزدن به میهماندار منبع: 4jok.com |
چرا سوال بیهوده؟!!
یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ |
|
روایتی طنز و خواندنی از داخل ون گشت ارشاد ... شهرام شکیبا، طنزپرداز در وبلاگش در خبرآنلاین نوشت: برخی معتقدند که بدحجابها غرضهای سیاسی دارند. در چند سال اخیر بارها در خبرها با جملاتی با همین فحوا برخورد داشتهام. حتی گاه کسانی مدعی شدهاند که برخی از بدحجابها از جریانهای برانداز پول دریافت میکنند. |
|
رويايي ترين شغل جهان هم گام با افسردگي بي پايان |
|
راهکار هایی برای سادیسمی شدن:
از رفتگر محله عیدی بگیرید. گربه تون رو مدام از پشت بام به پایین پرت کنید تا پرواز کردن یاد بگیره. سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه. جوراب های کثیف رو به پره های پنکه ببندید و پنکه را روشن کنید. با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین ! به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟ ! به عنوان آخرین نفر در صندوق رأی حضور پیدا کنید و یک کبریت افروخته داخلش بیندازید. نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید : من مرض دارم ، بیاین منو ببرید ! روز بازی پرسپولیس با استقلال ، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند ، ابومسلم را تشویق کنید ! هفت تیری بذارید رو شقیقه راننده مترو و بگید یالا برو دبی . پیراهن را روی کت بپوشید. ماست را با چنگال بخورید. با موتور گازی تک جفپا رو زین بزنید ! زنگ در خونه ها رو بزنین بعد وایسین ببینید چی میشه. سر جلسه کنکور بهترین وقت برای تخمه شکستنه. برای روز اول دانشگاه روپوش مدرسه بپوشید و کیف جومونگ به پشتتون آویزان کنید. دقت کنید وقتی در مهمونی براتون نوشیدنی آوردند همه را اندازه بگیرید و بزرگترین رو انتخاب کنید تا کلاه سرتون نره. سرتون رو به جای شامپو با سنگ پا بشورین تا خوب تمیز بشه. جزوه های کلاسیتون رو با دوات و قلم نی بنویسید. شب سال نو موهایتان را بفروشید و برای نامزدتان بند ساعت بخرید. ریشتان را آتش بزنید تا کوتاه شود. داخل خیابان بلندگو دستی بگیرید و بگید “پژو بزن کنار وگرنه گازت می گیرم” دم در ورودی دانشگاه چند قالب صابون بذارید. جهت اعتراض به استادی که شما رو انداخته کتابشو آتیش بزنید. سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون ! به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده ، بزرگ شه مهندس میشه ! از کنه ای که نیشتون زده ، دیه بگیرین ! شونه های مگسائی رو که تازه نشستن روتون بمالین تا خستگیشون در بره ! وقتی قایق موتوری تون وسط دریا خاموش کرد ، پیاده بشین هل بدین ! بلالی که دونه هاش کج هست رو ببرین ارتودنسی ! به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره ! داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه ! گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین ! سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه ! با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین ! به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟ ! بارفیکس خونه ی دوستتون رو شل بکنین و ازش بخواین هنر های ژیمیناستیکشو بهتون نشون بده ! کرم ضد آفتاب را به کف پایتان بزنید ! روز تولد هسرتان گلاب را داخل شیشه عطر بریزید و به عنوان یک عطر خارجی گرانقیمت به او هدیه بدهید ! توی باک ماشینتان چایی بریزید تا خستگی اش در برود ! از مگسای دستشوئی عاجزانه خواهش کنین نوبت رو رعایت کنن ! توی کیک تولد همسرتان نارنجک دست ساز بگذارید ! وسط دعوا با دماغ بزنید تو مشت طرف مقابل ! نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید : من مرض دارم ، بیاین منو ببرید ! به گدای کنار خیابان ، به جای پول ، آدرس مراکز کاریابی را بدهید ! روز بازی پرسپولیس با استقلال ، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند ، شموشک نوشهر را تشویق کنید ! توی تنگ ماهی قرمز یک کیسه نمک خالی کنید تا آب شور بشود و ماهیتان فکر کند تو دریاست ! بعنوان اولین شام زندگی مشترک برای همسرتان لوبیا با باقالی و کمی نخود درست کنید ! شلوارتان را چپه بپوشید تا کسی نتواند دست توی جیبتان کند ! بجای موز توی میهمانی به مهمانان آدامس موزی تعارف کنید و بگویید بفرمایید موز mp3 ! داخل سوراخ قفل در مغازه های محله تان میخ بکنید ! هر روز که همسرتان را می بینید به او بگویید : اِ … اِ … نسبت به دیروز چقدر پیر تر شدی ! جنازه ی سوسکی رو که بی دلیل کف دستشوئی مرده ، ببرید پزشکی قانونی ! اتوی داغ روی صورتتان بکشید تا چروکهای پوستتان بر طرف شود ! به راننده اتوبوس شرکت واحد بگویید : به جان خودم اگه ایندفعه بلیطمو پاره کنی دیگه بهت بلیط نمی دم ! سر جلسه امتحان به مراقب بگویید : برو اونطرف تر وایستا ! جلوی دیدم رو گرفتی ! نمی تونم برگه کناریم رو خوب ببینم ! لاستیک ماشینتان را با دهان باد کنید ! پیراهن را روی کت بپوشید ! از سمت راست ماشین گشت نامحسوس پلیس ، با سرعت ۱۸۰ تا سبقت بگیرید ! توی قوطی کبریت کنار اجاق گاز را پر از ترقه کبریتی کنید ! برای تولد دختر عمه تان یک دستگاه ریش تراش برقی به او هدیه بدهید ! از جیب پدرتان پول بردارید و داخل کیف مادرتان بگذارید ! توی سینما عینک دودی بزنید ! ماست را با چنگال بخورید ! در مجلس خواستگاری ، به پدر دختر ، سیگار تعارف کنید ! به تویوتا کمری قالپاق پیکان بزنید ! به جای شمع توی کیک تولد همسرتان ترقه کبریتی بگذارید ! با توپ فوتبال پینگ پنگ بازی کنید ! با موتور گازی تک جفپا رو زین بزنید ! در اعتراض به کیفیت غذای سلف دانشگاه ، اعتصاب غذا کنید تا بمیرید ! روز دامادی دوستتان برایش دسته گل گلایل با روبان مشکی بفرستید ! جهت صرفه جویی در مصرف برق ، نصف شب توی جاده با چراغ خاموش رانندگی کنید ! گوشی موبایلتان را با میخ داغ سوراخ کنید تا بتوانید از داخلش نخ رد کنید و بیندازید تو گردنتان ! وسط تابستان کفش صندل را با جوراب کاموایی بپوشید ! روز دامادیتان موهایتان را از ته بتراشید ! دو روز قبل از امتحان جزوه همکلاسیتان را بگیرید و دو روز بعد از امتحان به او پس دهید ! زنگ در خانه خودتان را بزنید و فرار کنید ! ژله را با نی بخورید ! پولهایی که در خیابان , مردم جلوی فقیر ریختند را جمع کنید و داخل صندوق صدقات بیندازید ! سعی کنین ساندیس رو از جایی که علامت زده باز کنین ! افراد بزرگتر از خودتون رو نصیحت کنین ! زنگ در خونه ها رو بزنین بعد وایسین ببینین چی میشه ! سر جلسه کنکور تخمه بشکنین ! سر چهار راه ها جوگیر شین برین وسط ادای پلیس راهنمایی و رانندگی در بیارین ! سوتی های خفن دوستاتون رو توی جمع تعریف کنین ! همراه با تماشای سی دی پت و مت کار هاشون رو انجام بدین ! برای روز اول دانشگاه مداد رنگی ، مداد تراش و … با کیف جومونگ بخرین ! اسمتون رو روی پاک کن بزرگ بنویسین و با نخ به گردنتون آویزون کنین تا گم نشه ! وقتی توی مهمونی براتون نوشیدنی میارن اول همه رو اندازه بگیرین ببینین کدوم بیشتر داره ! سرتون رو به جای شامپو با سنگ پا بشورین تا خوب تمیز بشه ! جزوه های کلاسیتون رو با مداد شمعی بنویسین ! به بچه همسایه بگین اگه با لامپ خاموش نره دستشوئی ، بابا برقی نیشش میزنه ! وقتی همه بچه ها دارن به ساعت نگاه میکنن و کتاباشون رو به هم میزنن یه سوال دبش که جواب طولانی لازم داره از استاد بپرسین و با لبخند به بقیه بچه ها نگاه کنین ! |
فرق ایران و ...
گر گفتین فرق واحد پول ایران و انگلیس چیه ؟ در انگلیس شما یک کیف اسکناس می برین و باهاش یک ماشین می خرین ، اما در ایران شما یک ماشین اسکناس می برین و باهاش یک کیف می خرید . اگر گفتین فرق گردش کردن در تهران و پاریس چیه ؟ در پاریس هروقت شما خواستید گردش کنید از ماشین پیاده می شین و در تهران هروقت خواستید گردش کنید سوار ماشین می شید . اگر گفتین فرق یک مجرم در ایران با یک مجرم در جاهای دیگر چیه ؟ در همه جا آدم اول جرمش معلوم میشه و بعد زندانی میشه ، اما در ایران آدم اول زندانی میشه و بعد جرمش معلوم میشه . اگر گفتین فرق یک تخم مرغ در تهران و مسکو چیه ؟ در مسکو اگه تخم مرغ را زیر مرغ بذارن بعد از ۲۱ روز احتمالا یک جوجه از تخم مرغ بیرون میاد ولی در تهران پس از ۲۱ روز ممکن است از تخم مرغ هر موجودی بیرون بیاید . اگر گفتین فرق محل کار ایرانیها و آمریکائیها چیه ؟ مردم آمریکا در خانه استراحت می کنند و در اداره کار می کنند و در خیابان تفریح ، اما مردم ایران در خانه تفریح می کنند ، در اداره استراحت می کنند و در خیابان کار ! اگر گفتین فرق یک نویسنده ایرانی با یک نویسنده آلمانی چیه ؟ یه نویسنده آلمانی وقتی نوشته هاش چاپ شد معروف می شود و بالا می رود اما در ایران وقتی جلوی چاپ نوشته هایش گرفته شد معروف می شود و به پایین ( سیاه چال ) می رود . اگر گفتین فرق یک تاجر ایرانی با یه تاجر عرب چیه ؟ تاجر عرب از وقتی شناخته شد موفق و خوشبخت می شود ، اما تاجر ایرانی از وقتی شناخته شد ناموفق و زالوی اقتصادی و " از کجا آوردی " و... بدبخت می شود ! اگر گفتین فرق یک زندانی در ایران و یک زندانی در اروپا و آمریکا چیه ؟ در اروپا و آمریکا وقتی کسی به زندان می رود اعتبارش را از دست می دهد ، اما در ایران وقتی کسی زندانی می شود اعتبار بدست می آورد . اگر گفتین فرق یک آدم موفق در ایران با سایر نقاط جهان در چیه ؟ در همه جای دنیا وقتی کسی موفق میشه همه به او نزدیک میشن و با او شریک میشن و به او کمک می کنن اما در ایران وقتی کسی موفق بشه همه از اون فاصله میگیرن و ارتباطشونو قطع می کنن و جلوی کارشو میگیرن ! اگر گفتین فرق سیستم اداری ایران با سیستم اداری کانادا چیه ؟ سیستم اداری کانادا چون کار مردم را راه می اندازد از آنها پول میگیره ولی سیستم اداری ایران چون جلوی کار مردم رو میگیره و اونارو سر میدوونه ازشون پول میگیره . h اگر گفتین فرق یک ماشین در ایران و بلژیک چیه ؟ در بلژیک وقتی شما ماشین می خرید دائما قیمت آن کم می شود ولی در ایران دائما قیمت آن زیاد می شود . اگر گفتین تفاوت دشمن در ایران و جاهای دیگر دنیا چیه ؟ در همه جای دنیا آدم وقتی دشمن داشته باشه جلوی کارش گرفته میشه ولی در ایران وقتی آدم دشمن داشته باشه تازه انگیزه کار پیدا می کنه ! اگر گفتین تفاوت موسیقی در تهران با موسیقی در جاهای دیگه دنیا چیه ؟ در همه جای دنیا وقتی موسیقی در اماکن عمومی پخش می شود صدای آن زیاد است و وقتی در خانه پخش می شود صدای آن را کم می کنند ، اما در ایران وقتی موسیقی را در خانه پخش می کنند صدای آنرا زیاد می کنند و وقتی در مکان عمومی آنرا پخش می کنند صدای آنرا کم می کنند ! |
شوخی با داستانهای کتاب فارسی دبستان
گاو ما ما می كرد...
گوسفند بع بع می كرد... و همه با هم فریاد می زدند حسنك كجایی... شب شده بود اما حسنك به خانه نیامده بودحسنك مدت های زیادی است كه به خانه نمی آید.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می كند.او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند. موهای حسنك دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند. دیروز كه حسنك با كبری چت می كرد .كبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.كبری تصمیم داشت حسنك را رها كند و دیگر با او چت نكند چون او با پتروس چت می كرد.پتروس همیشه پای كامپیوترش نشسته بود و چت می كرد.پتروس دید كه سد سوراخ شده اما انگشت او درد می كرد چون زیاد چت كرده بود.او نمی دانست كه سد تا چند لحظه ی دیگر می شكند.پتروس در حال چت كردن غرق شد. برای مراسم دفن او كبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما كوه روی ریل ریزش كرده بود .ریزعلی دید كه كوه ریزش كرده اما حوصله نداشت .ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد .ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد كرد و منفجر شد .كبری و مسافران قطار مردند. اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل همیشه سوت و كور بود .الان چند سالی است كه كوكب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ی مهمان ندارد.او پول ندارد تا شكم مهمان ها را سیر كند. او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد او كلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد. او آخرین بار كه گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است كه دیكر در كتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد...................... |
اکنون ساعت 08:30 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)