![]() |
خانم ها همیشه زود قضاوت می کنند
خانم ها همیشه زود قضاوت می کنند |
|
شماره تلفن ناشناس
ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟ دختر :بله ،شما؟ ناشناس : من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم !! شماره ناشناس بعدی : ناشناس : دوست پسر داری؟ دختر : نه نه اصلا ناشناس : من دوست پسرتم ... واقعا که ... دختر : عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!! ناشناس : خوب داداشتم دیگه ،صبر کن خونه برسم من میدونم و تو....! |
یک داستان غم انگیز از یک دانشجوی مهندسی" یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بوده.. بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.. اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه.. ... ... ... ... روزها ازپی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت " من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت "اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن. ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.. چهار سال آزگار کذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!! نتیجه اخلاقی این ماجرا. . - - - - - - - - - - - - پسرهای مهندسی هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند...! |
سلام دوستان من اولین تاپیک رو دارم میزارم داستان هاتون واقعا باحاله
|
آورده اند که بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمو د . شیادی چون شنیده بود بهلول
دیوانه است جلو آمد و گفت : اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه که به همین رنگ است به تو میدهم . بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم : اگر سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عر عر کنی !!! شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود . بهلول به او گفت : تو که با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلا می باشد ، من نمی فهمم که سکه های تو از مس است . آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید از نزد او فرار نمود .:) |
نامه عاشقانه غضنفر
نامه عاشقانه غضنفر
سلام بر تو میدونم که صدامو شناختی پس خودمو معرفی نمیکنم شایدم نشناختی، منم غضنفر آااه ای عشق من، چند روز که دلم برات گرفته و قلبم مثل یه ساعت دیواری هر دقیقه شصت لیتر آب را تقسیم بر مجذور مربع میکنه، حالا بگو بقال محل ما چند سالشه؟ امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل نه صد دل من را عاشق خودت کردی. یادت میآید؟ ای بابا عجب گیجی هستی، یادت نمیآید؟ خیلی خنگی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت میکردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت شدی. ولی با عشق و علاقه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی عاشقت شدم. از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس میایستادم تا تورا ببینم، ولی هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم. یک قاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم "عشقم" هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم! مثلا همین دیروز داداشم داشت به قاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟ راستی این شمارهای که به من دادی خیلی به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی "مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمیباشد" من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مگه نه!؟ یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی، گوساله! این چه وضع ابراز عشقه؟ ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟ ولی میدونم یکی از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر یه روزی میام خواستگاریت، میخوام خیلی گرم و صمیمی باباتو ببوسم و چندتا شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم رفیق بشیم، راستی کلهٔ بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش بجو خیلی طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فکر بد نکن! دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی گیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم که بیخ ریش خودمی. راستی من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم كه نفهمی از من خوردی یا از خر خلاصه اینکه بی قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم فکر نکن یاد تو بودم داشتم اونجا ول میگشتم غضنفر تو; |
کلاسهای آموزشی ویژه بزرگسالان
http://www.dl.persianmob.net/images/....12.18/t/1.gifhttp://www.dl.persianmob.net/images/....12.18/t/2.gifhttp://www.dl.persianmob.net/images/....12.18/t/3.gif مرکز آموزش بزرگسالان برگزار میکند... کلاسهاى آقايان توجه: به دليل پيچيدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بيش از ٨ نفر ثبت نام نمیشود کلاس ١ چگونه جايخى را پر میکنند؟ برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمايش اسلايد مدّت: ٤ هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٢ آيا دستمال توالت خود به خود عوض میشود؟ برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠ کلاس ٣ مسئوليت پذيري در قبال سطل زباله بردن يا نبردن ؟ برگزارى به صورت کار عملى و گروهى مدّت: ٤ هفته، يکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٤ تفاوتهاى بنيادى بين سبد لباسهاى کثيف و کف زمين برگزارى به صورت نمايش فيلم با توضيحات تکميلى مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦ کلاس ٥ آيا ظرفهاى غذا میتوانند خودشان پرواز کنند و در سينک آشپزخانه فرود آيند؟ برگزارى به صورت نمايش ويديويى مدّت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٦ گم کردن ريموت کنترل و از دست دادن هويت برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتيبان مدّت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٧ يادگيرى چگونگى پيدا کردن چيزها ..... ابتدا نگاه کردن به سرجايش و بعد زير و رو کردن خانه برگزارى به صورت بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠ کلاس ٨ حفظ سلامتى ... گل آوردن براى همسر سلامتى شمارا به خطر نمیاندازد برگزارى به صورت نمايش اسلايد همراه با نوار صوتى مدّت: سه شب، يکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٩ مرد واقعى هنگامى که راه را گم کرد از يکنفر سوال میکند برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠ کلاس ١٠ آيا از لحاظ ژنتيکى غيرممکن است که به هنگام پارک کردن ماشين توسط همسرتان ساکت بنشينيد؟ برگزارى به صورت شبيهسازى کامپيوترى مدّت: ٤ هفته پنجشنبهها از ساعت ١٢ تا ١٤ کلاس ١١ تفاوتهاى بنيادى بين مادر و همسر برگزارى به صورت آنلاين و نقش بازى کردن مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢ کلاس ١٢ حفظ آرامش به هنگام خريد کردن همسر برگزارى به صورت تمرينات مديتيشن و روشهاى تنفسى مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠ کلاس ١٣ مبارزه با فراموشى ... به يادآوردن روز تولد، سالگردها و ساير تاريخهاى مهم برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى مدّت: سه شب، يکشنبه و سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ١٤ اجاق گاز: چيست و چگونه استفاده میشود؟ برگزارى به صورت نمايش زنده سهشنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠ ************ ********* ********* ********* ********* ********* ********* ********* ***** کلاسها براى خانم ها کلاس ١ چگونه 2.5 متر ماشین رو تو 8 متر جای پارک قرار دهیم؟ برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمايش اسلايد مدّت: ٤ هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٢ مسابقه فوتبال یک ورزش است نه فیلم غیر اخلاقی برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠ کلاس ٣ آيا میتوان با آمادگی قبلی برای رفتن به مراسم عروسی همزمان با آقایان حاضر شد؟ برگزارى به صورت کار عملى و گروهى مدّت: ٤ هفته، يکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٤ نحوه گرفتن صحیح فرمان اتومبیل (بطور ثابت و در حال دور زدن) برگزارى به صورت نمايش فيلم با توضيحات تکميلى مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦ کلاس ٥ نحوه تشخیص تاریخ انقضاء مواد خوراکی از روی بسته آنها هنگام خرید برگزارى به صورت نمايش ويديويى مدت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٦ عدم ترس از نازل پمپ بنزین و استفاده از آن برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتيبان مدت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٧ اهمیت دادن به ظاهر و هیکل خود بعد از ازدواج به مانند قبل آن برگزارى به صورت بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠ کلاس ٨ گفتن "عزیزم" به شوهر سلامتى شمارا به خطر نمیاندازد برگزارى به صورت نمايش اسلايد همراه با نوار صوتى مدّت: سه شب، يکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٩ چطور می توان با تلفن زیر 30 دقیقه صحبت کرد؟ برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠ کلاس ١٠ آيا از لحاظ ژنتيکى غيرممکن است که هنگامی که خانم های خودمانی با هم تنها هستند حرف های زشت نزنند؟ برگزارى به صورت شبيهسازى کامپيوترى مدّت: ٤ هفته پنجشنبهها از ساعت ١٢ تا ١٤ کلاس ١١ تفاوتهاى بنيادى بين شوهر و آرنولد شوارتزنگر ، براد پیت و بیل گیتس برگزارى به صورت آنلاين و نقش بازى کردن مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢ کلاس ١٢ رد نشدن از جلوی تلویزیون با جارو به هنگام پخش فینال جام باشگاه های اروپا برگزارى به صورت تمرينات مديتيشن و روشهاى تنفسى مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠ کلاس ١٣ عدم حساسیت به دختران زیبا تر از خود و عدم زشت خطاب کردن آنها و ایراد بستن به آنها برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى مدّت: سه شب، يکشنبه و سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ پس از پايان دوره، به كسانى كه امتحانات را با موفقيت بگذرانند ديپلم افتخار داده خواهد شد.. |
روزی یک مرد نیمه لال;)رفت به داروخانه و گفت اقا دیب دارید دکتره گفت چی مرده گفت بابا دیب اینورش دیب داره اون ورش دیب داره کارمنده رفت موضوع رو به رئیس گفت رفت یکم فکر کرد و گفت ما یک کارمند داریم که نیمه لال است;)
برید بیاوریدش رفتند کارمند را اوردند و ان کارمند کار مشتری را راه انداخت همه دورش جمع شدند پرسیدند دیب چی بود حالا گفت بابا دیب دیگه اینورش دیب داره اونورش دیب داره:65: |
تفاوت دختر ها و پسر ها
زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران ۱۷ ساله میتوانند مانند یک انسان بالغ رفتار کنند. اغلب پسران ۱۷ ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است که اکثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میکنند.
قهوه تلخ: فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال قهوه تلخ شروع به پخش می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای جهانگیر شاه دو لو را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند. دست خط: مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش “خرچنگ غورباقه” استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به “ی” ها و “ن” ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتها آن میکشد. حمام: یک مرد حداکثر ۶ قلم جنس در حمام خود دارد – مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط ۴۳۷ قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند. ادامه در ادامه مطلب خواروبار: یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسر می خرد. بیرون رفتن: وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی ۴ ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود. گربه: زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند. آینه: مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چک میکنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میکنند — آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، برشته کننده ها، سر طاس آقای زلفیان… تلفن: مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند. آدرس یابی: وقتی یک زن در حال رانندگی احساس میکند که راه را گم کرده، کنار یک فروشگاه توقف کرده و از کسی که وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: “فکر کنم یه راه بهتر پیدا کردم،” و “میدونم که باید همین نزدیکی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم.” پذیرش اشتباه: زنان بعضی اوقات قبول میکنند که اشتباه کردند. آخرین مردی که اشتباهش را پذیرفته ۲۵ قرن پیش از دنیا رفته است. فرزند: یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دکتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیک و صمیمی، قرارهای رمانتیک، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند. لباس شیک پوشیدن: یک زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیک می پوشد. یک مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میکند. شستن لباسها: زنان هر چند روز یک بار لباسهایشان را میشویند. مردها تک تک لباس های موجود در کمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیکه لباس تمیزی باقی نماند، یک لباس کثیف بر تن نموده و کوه ایجاد شده از لباسهای چرک خود را با آژانس به خشک شویی منتقل میکنند. عروسی: هنگام یاد کردن از عروسی ها، زنان در مورد “مراسم جشن” صحبت میکنند، مردان درباره “میهمانی های دوران مجردی.” اسباب بازی: دختران کوچک عاشق عروسک بازی هستند و وقتی به سن ۱۱ یا ۱۲ سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فکر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و کوچک، تلفنهای اتومبیل، مخلوط کن و آب میوه گیری، اکولایزرهای گرافیکی، آدم آهنی های کنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی که روشن و خاموش شده، سر و صدا کند و حداقل برای کار کردن به شش باتری نیاز داشته باشد. |
اکنون ساعت 07:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)