پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با شعر نو (http://p30city.net/showthread.php?t=4040)

افسون 13 12-29-2012 08:02 AM

هنگام انتحار
هنگامه ی خزانست
هنگام انتحار گل سرخ
در کوچه های سنگی
هنگامه ی طلوع شب از شب
و رود را ببین که چه هرزابی ست
عشقی نمانده است و نمیدانی دیگر
عشقی نمانده است
نامش فراموش است از یادم ...


yad 12-29-2012 10:04 AM

می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

...
... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی


دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.

حسين پناهي






مستور 12-29-2012 06:25 PM

در تابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد
مغرب جان می کند
می میرذ
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب به اتاقم می روید کم کم
بیذارم
نپنداریدم در خواب
سایه ی شاخه ای بشکسته
آهسته خوابم کرد
اکنون دارم میشنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گل های چشم پشیمانی را پرپر می کنم

سهراب سپهری

افسون 13 12-30-2012 02:45 PM

من گیاهی ریشه در خویشم
من سکون آبشاران بلورین زمستانم
من شکوه پرنیان روشن دریای خاموشم
من سرود تشنه ی بیمار خیزان بهارانم


مستور 12-30-2012 11:50 PM

من نمی خندم اگر بادبادک می ترکد
و نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف کند
من صدای پر بلدرچین را میشناسم
زنگ های شکم هوبره را
اثر پای بز کوهی را
خوب میدانم ریواس کجا می روید
سار کی می آید
کبک کی می خواند
باز کی می میرد
ماه در خواب بیابان چیست
مرگ در ساقه ی خواهش
و تمشک لذت زیر دندان هم آغوشی

سهراب سپهری

افسون 13 12-31-2012 08:15 AM

یاد داری که زمن خنده کنان پرسیدی
چه رهآورد سفر دارم از این راه دراز ؟
چهره ام را بنگر تا به تو پاسخ گوید
اشک شوقی که فروخفته به چشمان نیاز
چه رهآورد سفر دارم ای مایه عمر؟
سینه ای سوخته در حسرت یک عشق محال
نگهی گمشده در پرده رویایی دور
پیکری ملتهب از خواهش سوزان وصال
چه رهآورد سفر دارم ... ای مایه عمر ؟


مستور 12-31-2012 11:52 AM

رفت و دیگر نه بر قفاش نگاه
از خرابی ماش آبادان
دلی از ما ، ولی خراب ببرد

نیما یوشیج

افسون 13 12-31-2012 05:02 PM

دریا کنار از صدفهای تهی پوشیده است
جویندگان مروارید به کرانه های دیگر رفته اند
پوچی جست و جو بر ماسه ها نقش است
صدا نیست دریا پریان مدهوشند

آب از نفس افتاده است
لحظه من در راه است و امشب بشنوید از من
امشب آب اسطوره ای را به خاک ارمغان خواهد کرد
امشب سری از تیرگی انتظار به در خواهد آمد
امشب لبخندی به فراترها خواهد ریخت


مستور 12-31-2012 08:46 PM

تا بگیرد از آب
آنچه پیوندی داشت
با خیالی در خواب
صبح آن شب که به دریا موجی
تن نمی کوفت به موج دیگر
چشم ماهیگیران دید
قایقی را به ره آب که داشت
بر لب از حاثه تلخ شب پیش خبر


افسون 13 01-01-2013 02:45 PM

روزی که دانش لب آب زندگی می کرد
انسان در تنبلی لطیف یک مرتع
با فلسفه های لاجوردی خوش بود
در سمت پرنده فکر می کرد
با نبض درخت او می زد
مغلوب شرایط شقایق بود
مفهوم درشت شط در قعر کلام او تلاطم داشت
انسان در متن عناصر می خوابید
نزدیک طلوع ترس بیدار می شد



اکنون ساعت 09:01 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)