یاد اون روزا که شروع آشنائی بود ..شروع آشنائی همیشه جالبه

ولی زود گذره ...

اما همیشه هر شروعی پابانی هم داره .. پایان تلخی که هر روزش بد تر از مرگه ولی با گذشت زمان اون تلخی هم برات طعم شیرینی داره

وچنان عشقی به دریا داشتم

که با اولین نگاهم به تو
غرق شده خودم را غریبانه دیدم
اما تو...تو که بودی؟
سایه؟یا یک رویای نا پایدار
که دریا را دوست داشتی
فقط به یک نگاه و یک خاطره
من بدون نجات غریق
بی پروا خودم را به آب زدم
که شاید عشق را به تو بیاموزم
تو عشق را نیاموختی!
ومن غرق شدم
و تو ماندی و خاطره شناگری

که عاشق دریا بود
اما شنا نمی دانست

http://romantick.persiangig.com/video/kkk.jpg

روی قلبم نوشته بودم: ورود ممنوع!

حالا که وارد شدی، خروج ممنوع..!!

همیشه کسی رو انتخاب کن
که اونقدر قلبش بزرگ باشه
که مجبور نشی برای اینکه تو قلبش جا بشی
خودتو کوچیک کنی..!