پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   وصف حال خودتان با زبان شعر (http://p30city.net/showthread.php?t=3983)

ابریشم 03-11-2010 08:37 PM

http://www.parsiblog.com/FirendsAlbu...1163391211.jpg
يار من باش، يار من باش

لحــــــظه ديدار من باش

مـــن فـــــرمانده دل کن

تا ابــــــــد کنار من باش

بيا با عــــطر وجـــــودت

خـــــونه رو پر از وفا کن

زندگـــي رو با يه لبخند

غرق شادي و صفا کن

بيا نبـــــض ايـــن ترانه

بـشه از صــداي قلبت

بيا نتها جـــــون بگيرن

از صـــداي قلب تنگت

ميخوام از صداي قلبت

واست آهنگي بسازم

وقتي بشنوم صداشو

عمـــــرم به پات ببازم

ابریشم 03-11-2010 08:39 PM

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/...9%88%D8%A8.jpg

تـوي ايـن زمــــونه بد

آدمهــا با مــن غريبن

زيــــــر بارون مصيبت

قاصـــــدکها پر فريبن

ديگه تـــو قلب قناري

شــوق آوازي نمونده

توي فصل بي پناهي

شوق پروازي نمونده

ديگه حتي تــو بهارم

گل نـــرگس در نمياد

حتي ياس توي کوچه

قلب داغمـو نمــيخواد

يخ زده تــــن خيــابون

توي بي رحــمي پاييز

قصه به هـــم رسيدن

شده تلخ و نفرت انگيز

ابریشم 03-11-2010 08:48 PM

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟
گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟
گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟
گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟
گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟

ابریشم 03-11-2010 08:48 PM

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغ‍‍ــی ز قفـس پریده باشد
پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گـزیدم که بجـز یکـی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
عجب از حبیـبم آید که ملول می نماید
نکند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مبـاد از ما که بدی رسـیده باشد.

آريانا 03-12-2010 12:35 PM

در خشکی ما بنگر و آن پرده تر برگو
چشم تر ما را بین ای نور بصر برگو

جمع شکران را بین در ما نگران را بین
شیرین نظران را بین هین شرح شکر برگو

امروز چنان مستی کز جوی جهان جستی
امروز اگر خواهی آن چیز دگر برگو

هر چند که استادی داد دو جهان دادی
در دست کی افتادی زان طرفه خبر برگو

از جای نجنبیده لیک از دل و از دیده
بسیار بگردیده احوال سفر برگو

در کشتی و دریایی خوش موج و مصفایی
زیری گه و بالایی ای زیر و زبر برگو

با صبر تویی محرم روسخت تویی در غم
شمشیر زبان برکش وز صبر و سپر برگو

مستی جماعت بین کرده ز قدح بالین
یا رب بفزا آمین این قصه ز سر برگو

بر هر کی زد این برهان جان یابد و سیصد جان
باور نکنی این را بر چوب و حجر برگو

گفت ار سر او باشم رخسار تو بخراشم
ای عارف این را هم با او به سحر برگو

آمد دگری از ده هین دیگ دگر برنه
گر تاج گرو کردی از رهن کمر برگو

موری چه قدر گوید از تخت سلیمانی
بگشا لب و شرحش کن اسباب ظفر برگو

مولانا

zahra48 03-12-2010 09:15 PM

وضع ما، در گردش دنيا چه فرقي مي كند
زندگي يا مرگ، بعد از ما چه فرقي مي كند

ماهيان روي خاك و ماهيان روي اب
وقت مردن، ساحل و دريا چه فرقي مي كند

سهم ما از خاك وقتي مستطيلي بيش نيست
جاي ما اينجاست يا انجا چه فرقي مي كند؟

ياد شيرين تو بر من زندگي را تلخ كرد
تلخ و شيرين جهان اما چه فرقي مي كند

هيچ كس هم صحبت تنهايي يك مرد نيست
خانه ي من با خيابان ها چه فرقي مي كند

مثل سنگي زير اب از خويش مي پرسم مدام
ماه پايين است يا بالا چه فرقي مي كند؟

فرصت امروز هم با وعده ي فردا گذشت
بي وفا! امروز با فردا چه فرقي مي كند.

zahra48 03-12-2010 09:19 PM

ناگزير از سفرم، بي سر و سامان چون "باد"
به " گرفتار رهايي" نتوان گفت ازاد

كوچ تا چند؟! مگر مي شود از خويش گريخت
"بال" تنها غم غربت به پرستو ها داد

اينكه "مردم" نشناسند تو را غربت نيست
غربت ان است كه "ياران" ببرندت از ياد

عاشقي چيست؟ به جز شادي و مهر و غم و قهر؟!
نه من از قهر تو غمگين، نه تو از مهرم شاد

چشم بيهوده به ايينه شدن دوخته اي
اشك ان روز كه ايينه شد از چشم افتاد

raha_10 03-13-2010 09:59 AM

بگو كه دلدارت منم،ياروفادارت منم
بگو تو راه عاشقي هميشه غم خوارت منم
بگو كه شيرينم تويي حالا كه فرهادت منم
تنها اشاره اي بكن تا دل به دريا بزنم
بيا تا چشم پنجره پر بشه از نگاه تو
بيا تا چشم عاشقم ببينه روي ماه تو
بگو خيالت همه شب يه لحظه تنهام نذاره
اگه تو مهربون باشي غم تو دلم جا نداره


گفتم خريدارت منم گفتي كه سخته باورش
گفتم قسم به عشقمون گفتي بمون تاآخرش
گفتم كه پا به پاي تو راهي ميشم تو جاده ها
گفتي كه راه ما شده از اين به بعد ازهم جدا
گفتم كه ديوونه نشويه خواهشي دارم بمون
گفتي كه ديوونه تويي آهنگ رفتن رو بخون
بگوكه دوست داري منو ساده وبي ريابگو
خسته ام از دو رنگيا بيا و از صفا بگو
نگو توكه اين زمونه عاشقي معنا نداره
نگو شب جدائيا راهي به فردا نداره
بگو هنوزم دلامون ميتونه مهربون باشه
مثل ستاره مثل ماه چراغ آسمون باشه
بيا كه همصدا بشيم توآسمون رها بشيم
اول راه عاشقي آخر عاشقا بشيم
بيا تا با هم بخونم قصه ي با هم بودنو
بيا تا باور بكنيم ما شدن تو و منو
بگوكه عشق از آدما غصه ها رو دور ميكنه
غم ها رو آتيش ميزنه دلا رو پر نور ميكنه
بگوكه با من ميموني هميشه يار من تويي
توآسمون بي كسي داروندار من تويي
منتظرم يه روز بيا د بهاروهمرات بياري
من يه كوير تشنه ام منتظرم تا بباري

آريانا 03-15-2010 01:25 PM

دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد

خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد

بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمی‌گیرد

صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمی‌گیرد

من این دلق مرقع را بخواهم سوختن روزی
که پیر می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرد

از آن رو هست یاران را صفاها با می لعلش
که غیر از راستی نقشی در آن جوهر نمی‌گیرد

سر و چشمی چنین دلکش تو گویی چشم از او بردوز
برو کاین وعظ بی‌معنی مرا در سر نمی‌گیرد

نصیحتگوی رندان را که با حکم قضا جنگ است
دلش بس تنگ می‌بینم , مگر ساغر نمی‌گیرد

میان گریه می‌خندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمی‌گیرد

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد

سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمی‌گیرد

من آن آیینه را روزی به دست آرم سکندروار
اگر می‌گیرد این آتش زمانی ور نمی‌گیرد

خدا را رحمی ای منعم که درویش سر کویت
دری دیگر نمی‌داند , رهی دیگر نمی‌گیرد

بدین شعر تر شیرین ز شاهنشه عجب دارم
که سر تا پای حافظ را چرا در زر نمی‌گیرد

حضرت حافظ

فرگل 03-15-2010 02:31 PM

چگونه بی تو سر كنم
چگونه شب سحر كنم
بدون تو چه آسمان حرام گشته بر دلم
بدون تو چه آسمان خراب گشته بر سرم
بدون تو یه ماهی بدون تنگ
بدون تو سكوت مرده ای خموش
بدون تو ستاره ای بی فروغ
بدون تو پرنده ای شكسته بال
بدون تو شبم - شبی كه ندارد او سحر
بدون تو غروب غم گرفته ام
بدون تو یه ابر تكه پاره ام
بدون تو...
نمی كنم بدون تو زندگی
بدون هیچ معطلی


اکنون ساعت 04:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)