پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با اشعار خودمان (http://p30city.net/showthread.php?t=4899)

mary.f 11-17-2008 08:50 AM

تا تو را ديدم بشد دل از برم ناگه
چه بودي كز وجودت آتشين گشته دلم

SonBol 11-17-2008 10:41 AM

من آن شقايقم كه با خيال روي ناز تو
ميان دشت خاطره به روي باز مي روم

mary.f 11-17-2008 12:09 PM

من آن مرغ سيه بختم كه گشتم بي تو سرگشته
چرا از من نمي پرسي چه حالي دارم از غصه

haj_amir 11-17-2008 10:09 PM

هر دم که زنم دم از روی نکوی تو
باشد که شود کم غم ز جان من

mary.f 11-18-2008 05:18 PM

نفس در سينه حبس و دل زديدارش پريشان
چه گويم؟ چون شوم؟ آن گه كه بينم روي جانان

haj_amir 11-22-2008 11:37 PM

نشسته ام بر ایوان خسته و تنها
نباشد هیچ گوش محرم رازش
برون شو ای دل از سینه چرا غم برود
دلی خواهم که باشد غم دیدارش

mary.f 11-23-2008 07:06 AM

شعله تير نگاهت در دلم شوري به پا كرد
آن چه بود كز آتش آن در جهان غوغا به پا كرد

SonBol 11-23-2008 10:11 AM

در اين سكوت ممتد و تاريك بي كسي
بين من تو فاصله فرسنگ مي شود

haj_amir 11-23-2008 11:07 AM

دلم گرفت ز دنیا و این ماجرایش
کجا روم که نباشد سر و صدایش

mary.f 11-26-2008 08:56 AM

شب است و خلوت دل باز امشب
خيالت در سرم شوري به پا كرد


اکنون ساعت 12:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)