![]() |
8 ذيحجه هجري قمري
ورود �عُمَرِ بنِ سَعيدِ بن عاص� به بهانه اداي مناسك حج با جماعتي بسيار به شهر مكه 8 ذي الحجه 60 - �عُمَرِ بنِ سَعيدِ بن عاص� به بهانه اداي مناسك حج با جماعتي بسيار به شهر مكه وارد شد. اين عده از جانب يزيد مأموريت داشتند كه حضرت امام حسين (ع) را در هر حال دستگير كنند و نزد يزيد ببرند، يا اينكه آن وجود توراني و معصوم را به قتل برسانند. اما سرور و سالار شهيدان حضرت امام حسين (ع) كه از ماجرا آگاه بودند نيّت حجّ را به عمره مُبَدَّل ساختند و پس از طوافِ خانه كعبه و سعي بين صفا و مروه، و اداي فرائض براي جلوگيري از كشتار و قتل عام مسلمانان در خانه خدا با عده اي از ياران و همراهان خويش مكه را ترك كردند. ايشان قصد داشتند كه از اين طريق زمينه مساعدي براي قيام و حركت عظيم خود فراهم آورند. بر اساس اسناد تاريخي در ميان راه حوادثِ بسياري روي داد و از آن جمله هنگامي كه امام حسين (ع) در بين راه بودند به ايشان خبر رسيد كه مُسلِم بن عقيل نماينده آن حضرت و هانيِ بن عُروَه و عَبدُالله بن يَقطُر حاميان راستين ايشان در كوفه به شهادت رسيدند. پس از دريافت اين خبر متأثر كننده، امام حسين (ع) از ياري و همراهي نكردن كوفيان مطلع شدند و بر آن شدند تا با ياران اندك خويش به نبرد با كفار بپردازند. يوم الترويه - حرکت امام حسين (ع) از مکه به سوي عراق 8 ذي الحجه 60 - يوم الترويه - حرکت امام حسين (ع) از مکه به سوي عراقشب عرفه از شب هاي مناجات , توبه و استجابت دعا است. |
18 آذر ماه هجري خورشيدي
افتادن گيلان به دست مغولها 85 سال پس آغاز حمله چنگيزخان مغول به ايران ، گيلان هم هشتم دسامبر سال 1306 ميلادي به دست ايلخان وقت مغول (حاكم بر ايران) افتاد و آسيب فراوان ديد. مغولان هم مانند عربان قادر به عبور از كوههاي البرز و حمله به گيلان و مازندران پوشيده از جنگل نبودند كه مردمي عميقا ميهندوست و وفادار به ايران داشته اند . گيلان در زمان سلطان محمد خدابنده كه سلطانيه زنجان پايتخت او فاصله زيادي از گيلان نداشت تصرف و غارت شد. مغولان در چند منقطه گيلان نيز دست به كشتار مردم زدند. شورش نان در تهران و پيامدهاي آن از جمله بستن مطبوعات http://www.iranianshistoryonthisday....1208ghavam.jpg احمد قوام (قوام السلطنه) در اواخر عمر تورم پول ناشي از چاپ بي رويه اسكناس ، ارسال غله محصول ايران به شوروي جنگزده و سودجويي چند معامله گر با احتكار خواروبارمورد نياز مردم و افزودن موادي ديگر به آرد و نامرغوب شدن نان مصرفي ، 17 آذر 1321 و 15 ماه پس از اشغال نظامي ايران به دست متفقين ، تهران گرفتار يك شورش بزرگ شد. از بامداد اين روز گروهي از مردم و عمدتا جوانان و دانشجويان در ميدان بهارستان جمع شده بودند تا با نماينگان مجلس ملاقات و درد جامعه را با آنان در ميان بگذارند . اين گروه که هر لحظه هم بر شمار آنان افزوده مي شد پس از ورود به ساختمان مجلس ضمن گفتگو با نمايندگان چون به حرفهاي آنان قانع نشدند به مشاجره پرداختند و تني چند از نماينگان را كتك زدند و سرگرم خراب کردن وسائل مجلس شدند و.... همزنان گروهي ديگر به خانه احمد قوام نخست وزير وقت در خيابان قوام السلطنه حمله بردند و آنجا را غارت و تخريب كردند و ديگران هم به غارت مغازه ها پرداختند و به بازار حمله بردند و پليس تهران نخواست و يا نتوانست از ادامه عصيان جلوگيري كند. قوام كه چنين ديد امير احمدي ( سپهبد ) را كه به سختگيري شهرت داشت فرماندار نظامي تهران كرد و همه روزنامه هاي پايتخت را بست تا از انتشار اين واقعه كه باعث تحريك ديگران مخصوصا در ساير شهرهاي کشور مي شد جلوگيري كند. امير احمدي با خشونت تمام عصيان تهراني ها را ظرف دو روز سركوب كرد كه ضمن آن شماري هم كشته ، زخمي و دستگير شدند . قوام پس از پايان يافتن آشوب نيز روزنامه ها را به بهانه در دست تنظيم داشتن لايحه تازه قانون مطبوعات باز نكرد و به جاي آنها يك روزنامه دولتي به نام � اخبار روز �را منتشر ساخت . لايحه مطبوعات كه توسط احمد قوام به مجلس داده شد پايه قوانين مطبوعات بعدي در ايران شده است كه تا به همين امروز ايرادات فراوان به انها وارد آمده است . به عقيده برخي از اصحاب نظر ، بسياري از مسائل ايران از همين قوانين مطبوعات ناشي شده است كه در كشورهاي ديگر نظير اين قوانين وجود ندارد. به اظهار همين اصحاب نظر اين قوانين غرض آلود در انظار بين المللي به تمدن ايراني لطمه زده است. نفت و درد سر هشتم دسامبر سال 1970 اصلاحيه قرارداد نفت ايران و كنسرسيوم كه نزديك به سه هفته پيش ازاين بر سر آن توافق شده بود انتشار يافت كه سهم ايران از در آمد نفت نزديك به دوسوم آن شده بود . مذاكرات تا رسيدن به اين توافق ده روز طول كشيده بود . از زمان امضاي قرار داد � دارسي � در سال 1901 ، نفت براي مردم ايران جز درد سر چيز ديگري به بار نياورده است . اگر اين نفت نبود ، تاريخ ايران مسيري ديگر را طي مي كرد ــ وضعيتي عادي . وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس در چنين روزي 18/09/59سه عمليات محدود خودي در سوسنگرد و عمليات نفوذي ايذايي دشمن در شوش . عمليات هوايي خودي پنجوين . خبرگزاري رويتر : نيروهاي عراق به جز يك راه پنج كيلومتري در جنوب آبادان كه بين اروند و بهمنشير قرار دارد ، همه راههاي آبادان را قطع كرده اند و منتظر دستور تكميل محاصره يا تصرف شهر هستند . خبرگزاري آسوشيتدپرس : عراق در سال 1978 علاوه بر افزودن 332 فروند جنگنده ساخت شوروي به نيروي هوايي خود بهاي 60 فرود ميراژ را به فرانسه پرداخته است كه 4 فروند آن اين ماه و بقيه ظرف 6 ماه آتي تحويل خواهد شد . گزارش استانداري خوزستان از انبوه مجروحين عراق در بيمارستانهاي كويت و تجمع جنگزدگان عراقي در كربلا و نجف . تشكر فهد وليعهد عربستان از عراق براي پاسخ مثبت به تلاشهاي سازمان كنفرانس اسلامي و درخواست اتخاذ موضع مثبت از ايران . سازمان مجاهدين خلق و انتقاد از " سوءاستفادههاي فرصتطلبانه و انحصارطلبانه از جنگ " . 18/09/65 خروج كارشناسان شوروي از اصفهان بعد از حملات عراق به اين شهر كه از عمدهترين پروژههاي شوروي بوده است. استفاده ايران از موشكهاي دورپرواز "اسكادبي" ساخت شوروي در حملات خود به عراق طي چند ماه گذشته. |
8 دسامبر ميلادي
روزي كه عمر ابن خطاب به دست يك ايراني كشته شد http://www.iranianshistoryonthisday....8taghkasra.jpg روزنگارها ي موجود در تقويم ميلادي دو روز مختلف به فاصله 34 روز از هم را سالروز قتل عمر ابن الخطاب خليفه دوم مسلمين ذكر كرده اند ؛ چهارم نوامبر و هشتم دسامبر سال 644 ميلادي (سال23 هجري قمري = سال 22 هجري خورشيدي). وي ده سال و 6 ماه و پنج روز خلافت كرد و هنگام درگذشت 63 ساله بود. در زمان خلافت او سوريه ، فلسطين و ايران به تصرف اعراب در آمدند. تيسفون پايتخت ايران در كنار دجله و خزائن آن پس از جنگ قادسيه كه در سال 637 ميلادي روي داد به دست اعراب افتاد . اعراب تيسفون را كه هنوز ويرانه كاخ خسرو نوشيروان دادگر آن پس از 15 قرن به جاي مانده است � مدائن � يعني شهر شهرها مي خوانند. شكست نهائي ايران از اعراب در سال 643 اتفاق افتاد .طاق كسري (تالار پذيرايي خسرو نوشيروان ساساني) در تيسفون نزديك بغداد كه 15 قرن پيش ساخته شد.فرش افسانه اي بيش از 90 متري بهارستان اين تالار را مفروش مي كرد. در پي پيروزي اعراب در جنگ نهاوند بر ايران ، شمار زيادي از ايرانيان از جمله مردي صنعتگر به نام فيروز به اسارت گرفته شدند و به فروش رفتند . خريدار فيروز كه اعراب اورا � ابولؤلؤ � مي نامند حكمران بصره بود كه پس از آن كه متوجه شد برده او نجار و آهنگر و رنگرز ماهري است وي را براي پرداختن به اين امور به مدينه فرستاد به اين شرط كه قسمت عمده در آمد خود را به او بدهد . فيروز از مردم نهاوند بود كه پاره اي از مورخان وي را از كاشان نوشته اند . پس از ورود فيروز به مدينه طولي نكشيد كه سحرگاه هشتم دسامبر و يا چهارم نوامبر با خنجري كه خود ساخته بود و آن را زهر آلود كرده بود به مسجدي كه عمر در آن به نماز مي ايستاد رفت و در گوشه اي پنهان شد و درجريان نماز بامدادي به عمر حمله برد و به او شش زخم زد كه پس از انتقال به خانه در گذشت . فيروز علاوه بر عمر 13 تن ديگر از نماز گذاران را خنجر زد و چون راه فرار را برخود بسته ديد با همان خنجر خودكشي كرد و به همين سبب انگيزه او از اين اقدام كه بيشتر مورخان ايراني و پاره اي از مورخان اروپا به حساب ميهندوستي فيروز گذارده اند دقيقا روشن نشده است . برخي ديگر از رويدادهاي 8 دسامبر 1941: يك روز پس از شبيخون نيروهاي امپراتوري ژاپن به پايگاه دريايي آمريكا درهاوايي كه ضمن آن 2403 آمريكايي كشته ، 188 هواپيما منهدم و هشت ناو از جمله ناوهاي سنگين آريزونا و اكلاهما غرق شدند ، اين كشور رسما وارد جنگ جهاني دوم شد و اززير ويرانه هاي اين جنگ به صورت يك ابر قدرت سر برآورد كه هنوز داراي اين مقام است.1948: دولت وقت اردن باقيمانده فلسطين را ضميمه خاك خود كرد. 1974: يونانيان در رفراندمي كه برگزار شد با ادامه نظام سلطنتي موافقت نكردند. اين نظام را در نيمه اول قرن 19 قدرتهاي وقت اروپا به انان تحميل كرده بودند و پادشاه نيز يوناني الاصل نبود. |
9 ذيحجه هجري قمري
روز عرفه (روز نيايش) 9 ذي الحجه - روز عرفه (روز نيايش)روز عرفه , روز دعا و راز و نياز با خداوند است و خواندن دعاي عرفه در آن , بسيار فضيلت دارد.)(عرفات نام جايگاهي است كه حاجيان در روز عرفه (نهم ذي الحجه) در آنجا توقف مي كنند و به دعا و نيايش ميپردازند و پس از برگزاري نماز ظهر و عصر به مكه مکرمه باز ميگردند و وجه تسميه آنرا چنين گفته اند كه جبرائيل عليه السلام هنگامي كه مناسك را به ابراهيم مي آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت �عرفت� و او پاسخ داد آري، لذا به اين نام خوانده شد. و نيز گفته اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف ميكنند و بعضي آن را جهت تحمل صبر و رنجي ميدانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد. چرا كه يكي از معاني �عرف� صبر و شكيبايي و تحمل است. شهادت حضرت مسلم بن عقيل و هاني بن عروه 9 ذي الحجه 60 - شهادت حضرت مسلم بن عقيل و هاني بن عروه |
15 دي ماه هجري خورشيدي روزي كه بابك خرمدين كشته شد بابك خرمدين چهارم ژانويه سال 838 ميلادي به دستور معتصم خليفه عباسي با قطع تدريجي دست و پا و اعضاي بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا به دار آويختند كه مدتها به همان صورت باقي بود.
83 روز پس از سقوط اصفهان 83 روز پس از افتادن اصفهان به دست ايرانيان قندهاري ، بزرگان کشور در نشست يك روزه خود در مشهد تصميم به رفع اين فتنه و جنگ داخلي ايرانيان گرفتند كه ضعف و بي سياستي شاه سلطان حسين موجب آن شده بود و متعاقب تصميمات همين جلسه، نادر قلي افشار فرمانده نظامي عمليات شد. شهر اصفهان پايتخت ايران پس از يك محاصره طولاني ، 12 اكتبر سال 1722 ميلادي تسليم شده بود. قندهاري ها که از زمان کيانيان و رستم به ميهن خود ايران وفادار بودند از سال 1709 به دليل سوء سياست شاه سلطان حسين متناوبا دست به شورش زده و خواهان خودمختاري شده بودند. امير محمود قندهاري پس از تصرف اصفهان تا روزي كه زنده بود هشتاد هزار تن را در اين شهر كشته بود و شاه سلطان حسين و نزديكانش را به زندان افكنده بود. قندهاري ها در سال 1729 طي سه جنگ از نادر شكست خوردند و شمار كمي از انان به قندها بازگشتند كه نادر براي تنبيه همين عده هم به قندهار رفت و در آنجا به نافرماني پايان داد و چون دولت هند به فراريان قندهار پناه داده بود دهلي را هم تصرف كرد. ظهور نادر پس از سقوط اصفهان به جهان آن روز ثابت كرد كه سقوط اصفهان دليل از دست رفتن ايران كه مرداني بزرگ و ميهندوست دارد نيست . سقوط اصفهان نتيجه ضعف تنها يك نفر بود ــ شاه سلطان حسين ، كه در سال 1694 ميلادي به سلطنت رسيده بود و مردي بي كفايت بود . اطرافيان شاه و مديران دفاتر ديواني ( مقامات اداري ) او هم حس نيت نداشتند. بايد دانست كه پس از مرگ شاه عباس دوم كوچكترين قدمي براي تقويت بنيه دفاعي ايران برداشته نشده بود. سانحه هوايي كه منش ويژه و بزرگواري ايرانيان را بار ديگر به ثبوت رسانيد چهارم دي ماه 1331، يك هواپيماي شركت هواپيمايي ايران كه از شيراز و اصفهان به تهران مي آمد، در نزديكي فرودگاه مهرآباد هنگام كم كردن ارتفاع براي نشستن سقوط كرد و همه مسافران و سرنشينان آن جز دو تن( حسين عدل رئيس شركت تلفن شيراز و مهندس خزايني ) كشته شدند. نكته جالب و قابل تامل در اين سانحه زنده ماندن و سلامت كامل اين دو تن از ميان دهها مسافر نبود، دست نخورده ماندن يك بسته بسيار بزرگ پر از اسكناس بود كه با اين هواپيما حمل مي شد . اين بسته پس از برخورد هواپيما به زمين از داخل آن بيرون افتاده، بازشده و اسكناسها سطح بيانان ( چند قدمي جاده جنوبي پر رفت و آمد كرج ـ تهران ) را تا مسافتي دور پوشانده بود. صدها نفر كساني كه به كمك و يا تماشا آمده بودند و عموما از كارگران تنگدست محل و نوجوانان بودند حتي يك قطعه اسكناس را براي خود برنداشته بودند و به خبرنگاران خارجي گفته بودند كه تصاحب به ناحق مال ديگران، دولت و يا شخص ، حرام است و باعث ناراحتي وجدان مي شود و ما تنها به دسترنج خود قانع هستيم . اين خبرنگاران به سراسر جهان نوشته بودند كه سانحه پرتلفات هوايي تهران منش ويژه و بزرگواري ايرانيان را يك بار ديگر به ثبوت رساند و اگر در كشوري ديگر اتفاق افتاده بود، مردم تماشاگر حتي يك قطعه اسكناس را باقي نمي گذاشتند و براي تصاحب آنها هجوم مي بردند و با هم مسابقه مي دادند. وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس 15/10/59در چنين روزي عمليات نصر در منطقه عمومي سوسنگرد هويزه : مانور و اهداف عمليات ، ابلاغيه رئيس جمهور حاوي تأكيد بر سرعت كار و شرح عمليات شامل پيشرويها و پيروزيهاي ناقص روز اول . سقوط يك فروند هواپيماي خودي و يك فروند هليكوپتر دشمن در جبهه عمومي اهواز . پيام رئيس جمهور ( بني صدر ) به امام خميني دربارة عمليات پيروز جاري و پاسخ امام . سخنان امام خميني در مورد اهميت و رسالت مطبوعات در شرايط حساس كنوني و سرزنش تضعيف كنندگان نظام و انقلاب و كوشش براي حل يا تخفيف بحران سياسي داخلي . تفسير راديو اسرائيل درباره انزواي ايران : ايران در درگيري با ابرقدرتها ، بخصوص با آمريكا ، به دو بلوك اسلامي عربي و جهان سوم پشت گرمي داشت . با حمله عراق به ايران ، هر دو پشتيبان را يك جا از دست داده است ، به جز ليبي و سوريه كه خود دچار مشكل بوده و يا منزوي هستند . راديو صوت الجماهير : شهردارالخليل بر ايستادگي ملت عرب فلسطين در كنار عراق عليه فارسهاي مهاجم تاكيد دارد . 15/10/66 گاري سيك مشاور امنيتي كاخ سفيد در دوران كارتر: اعمال تحريم، ايران را به پشت ميز مذاكره نخواهد كشاند و اين كشور را به زانو در نخواهد آورد. جيمزبيل رئيس مطالعات بينالمللي دانشكده ويليام اندماري آمريكا: هرچقدر ايران بيشتر تحت فشار قرار گيرد در ادامه جنگ مصممتر ميشود. |
4 ژانويه ميلادي سئول براي دومين بار سقوط كرد http://www.iranianshistoryonthisday..../0104artor.jpg
مك آرتور پنجم ژانويه سال 1951شهر سئول براي دومين بار پس آغاز جنگ كره به دست نيروهاي كمونيست افتاد. سه ماه بعد ژنرال مك آرتور فرمانده اين جبهه كه آمريكا را از جنگ زميني در آسيا برحذر داشته است از همه سمتهاي نظامي اش بركنار شد . وي به عنوان فاتح ژاپن شهرت يافته است. جنگ كره در ژوئن 1950 با حمله كره شمالي به جنوب آغاز شد و دراندك مدتي بيشتر اراضي جنوب كه پس از جنگ جهاني دوم قرار بود از طريق انتخابا ت به صورت كشوري واحد در آيند به تصرف نيروهاي شمال در آمد و شهر سئول ماهها در كنترل شمالي ها بود كه نيروهاي آمريكايي و بعدا چند كشور ديگر ازجمله تركيه وارد عمل شدند و بيست وششم سپتامبر شهر سئول از دست شمالي ها خارج شد و در اكتبر نيروهاي خارجي تحت پرچم سازمان ملل از مدار 38 درجه كه خط تقسيم دو كره است گذشتند كه صدها هزار سرباز چيني از رود� يالو � حد فاصل چين با شبه جزيره كره گذشتند و نيروهاي زير پرچم سازمان ملل را با تحمل تلفات سنگين مجبور به عقب نشيني كردند و سئول دوباره به دست شمالي ها افتاد . اين جنگ پر هزينه در 28 ژوئيه 1953 پس از 3 سال و يك ماه با امضاي قرار دادترك مخاصمه متوقف شد و از آن زمان هنوز 37 هزار سرباز آمريكايي در كره جنوبي مستقر هستند. جمع تلفات امريكا در اين جنگ 25 هزار كشته گزارش شده است ، ولي يك ميليون تن از اتباع كره جنوبي جان خود را از دست دادند. شبه جزيره كره پيش از سال تقسيم ( 1945 ) در كنترل چين و يا ژاپن بود. كندي: ادامه جنگ ويتنام به سود آمريكا نيست http://www.iranianshistoryonthisday..../0104kendi.jpg طبق يكي از اسناد طبقه بندي شده (محرمانه ) دولت آمريكا كه اواخر سال 1998 مجاز شدند علني گردند و چهارم ژانويه سال 1999در اختيار مراجعان قرار گرفتند ، جان اف كندي رئيس جمهوري وقت آمريكا دريادداشت مورخ چهارم اكتبر سال 1963 خود كه به براي رابرت مكنامارا وزير دفاع ارسال شده بود نوشته بود: ادامه جنك ويتنام به سود آمريكا نيست. از سال آينده (1964 ) پس ازانجام انتخابات (رياست جمهوري آمريكا ) ، ظرف يك سال به تدريج نظاميان آمريكا بايد از ويتنام جنوبي خارج شوند و امور جنگ به خود ويتنامي ها سپرده شود. در آن زمان عده نظاميان آمريكا در ويتنام جنوبي 16 هزار و 300 تن بود. چهل و هشت روز پس از ارسال اين يادداشت ، جان اف كندي در شهر دالاس هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد. ليندن جانسون جانشين او نه تنها نظاميان امريكايي را از ويتنام خارج نساخت بلكه شمار انان را به 536 هزار تن افزايش داد كه سالها بعد نيكسون مجبور شد پس از تحمل 58 هزار كشته و 250 هزار زخمي دستور بازگرداندن آنان را صادر كند. هنوز انگيزه قتل جان اف كندي به درستي روشن نشده است. تنها به خاطر يك مدال ورزشي! http://www.iranianshistoryonthisday....0104tanith.jpg تانيت دولت آمريكا (كنگره و قوه اجرايي) در آخرين روزهاي سال 2005 دست به اقدامي زدند كه احتمالا بي سابقه بوده است. اين دو بدنه دولت، تنها به خاطر كسب يك مدال در المپيك زمستاني تورينو (سال 2006)، يك دختر اسكيت كار (رقصنده روي يخ) به نام �تانيت بلبين� را به تابعيت آمريكا درآوردند تا بتواند به نام يك آمريكايي در آن مسابقات شركت كند و مدال به دست آورد. �تانيت� سه سال است كه به آمريكا مهاجرت كرده و مقيم ايالت ميشيگان است. طبق قانون مهاجرت، يك فرد بايد پنج سال تمام (پس از گرفتن كارت سبز) در آمريكا اقامت داشته باشد، مرتكب تخلف نشده باشد، ماليات خود را به موقع داده باشد، در امتحان زبان انگليسي و تاريخ و قانون اساسي آمريكا نمره خوب آورده باشد تا واجد شرايط تابعيت شود كه رسيدگي به آن نيز يك تا دو سال وقت مي گيرد و در پايان كار بايد در دادگاه سوگند وفاداري ياد كند تا تبعه شود و پاسپورت بگيرد. چون تانيت واجد شرط 5 سال اقامت مستمر نبود، كنگره آمريكا برق آسا بر لايحه متمم بودجه، يك تبصره اضافه كرد و تانيت را از اين شرط معاف داشت و جورج بوش رئيس جمهور نيز سريعا آن را امضا كرد تا نام �تانيت� را بتوان به عنوان يك آمريكايي به مسابقات فرستاد. برخي از اصحاب نظر سئوال كرده اند كه آيا اين اقدام، اعمال تبعيض از طريق وضع قانون نيست؟!. برخي ديگر از رويدادهاي 4 ژانويه 1642: چارلز يكم پادشاه انگلستان چهارصد سرباز را مامور تصرف پارلمان اين كشور و بيرون راندن نمايندگان كرد. اختلاف چارلز با پارلمان از دوسال پيش كه مجلس حاضر نشده بود پولي را مي خواست در اختيار او بگذارد آغاز شده بود . چارلز در آن سال پارلمان را تعطيل كرد ولي دوباره مجبور به بازگشايي آن شد كه اين بار هم پارلمان حاضر به تصويب پول مورد نظر اونشد و تعطيل كردن خود را هم غير قانوني خواند و اعلام داشت كه دمكراسي تعطيل پذير نيست كه چارلز متوسل به سرباز شد. سرانجام چارلز و پارلمان باهم به توافق رسيدند. http://www.iranianshistoryonthisday..../0104zaher.jpg 1914: محمد ظاهر به دنيا آمد كه پس از كشته شدن پدر از هشتم نوامبر سال 1933 پادشاه افغانستان شد و تا كودتاي سردار داوودخان اين مقام را برعهده داشت و در سال 2002 پذيرفت كه يك تبعه عادي افغانستان باشد. 1945: ناوآمريكايي �اماني بي� از نوع هواپيمابر بر اثر حمله انتحاري (كاميكازي) يك خلبان ژاپني غرق شد. |
7 محرم هجري قمري
بستن رود فرات و شعب آن بر امام حسين (ع) 7 محرم 61 - �عمر بن سعد� بدستور ابن زياد، عمرو بن حجّاج را با 500 سوار بر اطراف رود فرات و شعب آن مامور كرد تا امام حسين ويارانش دسترسي به آب نداشته باشند .بدين ترتيب تشنگي براولاد حضرت رسول اكرم (ص) و ديگر افراد مستولي شد و امام حسين (ع) فرمودند كه براي خيمه گاه اب فراهم شود . بر اين اساس حضرت عباس بن علي (ع) برادر شجاع امام حسين (ع)همراه20 تن ديگر با مشكهاي آب به طرف فرات حركت كردند .پيشا پيش اين گروه نافع بن هلال با پرچمي نشانه صلح حركت مي كرد اما دشمنان كافر بي اعتنا به اين پرچم به اين گروه اندك يورش بردند و حضرت عباس با وجود تمام شجاعت ها و رشادتهايش بدون آب و با جراحت هاي بسيار به خيمه گاه بازگشت . فرار اعضاي سفارتخانها و اتباع دولتهاي درگير جنگ با روسيه ازتهران http://www.tooba-ir.org/calender/_Images/28312867.jpg7 محرم 1334 - پس ازورود سپاهيان روس و انگليس به ايران اكثر نمايندگان دوره سوم مجلس قانون گذاري، اعضاي سفارتخانها و اتباع دولتهاي درگير جنگ با روسيه ازتهران گريختند؛ اين حادثه در زمان جنگ جهاني اول روي داد . در همين ايام كميته اتحاد اسلام نيز در تهران تشكيل شد و بدين ترتيب بسياري از كسانيكه از مظالم روس و انگليس به تنگ آمده بودند زير چتر اتحاد اسلام گرد آمدند؛ گفتني است كه عده اي نيز در قم دفاع ملي تشكيل |
10 بهمن ماه هجري خورشيدي زماني كه تهران چهره ديپلماتيك تازه به خود گرفت درچنين روزهايي در سال 1296 هجري شمسي (ژانويه 1919 ميلادي ) با ورود نخستين نماينده دولت بلشويكي روسيه ، تهران كه دهها سال اسير بازيهاي انگلستان و روسيه بود و گاهي اوقات نمي دانست به ساز كدام يك برقصد چهره ديپلماتيك تازه اي به خود گرفته بود ، زيرا مسكو قبلا از همه دعاوي روسيه درقبال ايران و امتيازاتي كه به دست آورده بود و حتي پولي را كه قرض داده بود صرف نظر كرده بود.« براوين » نماينده ديپلماتيك دولت بلشويكي روسيه هشتم بهمن وارد تهران شده بود. ورود وي به دولت وقت ايران اين جرات را داده بود كه در همين ماه رسما از انگلستان بخواهد كه به نوبه خود ، همانند روسيه ، از دعاوي و امتيازاتش صرفنطر كند ؛ موافقتنامه سال 1907 سن پترزبورگ ( تقسيم ايران ) را لغو و نيروي « اس پي آر » را كه طبق نقشه ژنرال پرسي سايكس به وجود آمده و تابع انگلستان است منحل و يا به ايران تحويل دهد.پاره اي از نويسندگان فشار و تهديد مسلحانه چند افسر ايراني را در همين ماه به تغيير فرمانده روس پادگان باغشاه كه احتمال داده مي شد متمايل به دولت تازه مسكو باشد به حساب انگليسي ها و واكنش آنها به تحولات تهران نوشته اند. واكنش هاي انگلستان تا كودتاي سال 1299 و تغيير دولت ادامه داشت . ديدار و مذاكرات دهم بهمن سال 1299 ژنرال آيرونسايد كه سالها بعد يك قهرمان ملي انگلستان شد با ژنرال رضا خان پهلوي فرمانده تيپ قزاق و متعاقب آن حركت تيپ از قزوين به سمت تهران و انجام كودتا بزرگترين ورق همين بازي بود.
گشايش كتابخانه مجلس بطوررسمي 10 بهمن 1304 - كتابخانه مجلس بطوررسمي گشايش يافت و زيرنظريوسف اعتصامُ المُلك آغازبه كاركرد. كتابخانه مجلس با حدود16500جلد كتاب خطي و بيش از15000جلد كتاب چاپي و مجموعه نسبتاً كاملي ازنشريات اَدواري ازكتابخانههاي مهم و معتبرايران بشمارميرود. ازگرانبهاترين گنجينههاي كتابخانه مجلس مجموعههاي اسناد است و ازجمله مهمترين اين اسناد، نامهها، فرمانهاي مربوط به مشروطيت ايران است. ازديگربخشهاي درخورتوجه كتابخانه مجلس مجموعه نقاشيها و عكسهاي تاريخي است كه آثاركمال الملك درآن ميان جايگاه ويژهاي دارد.وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس 10/11/58در چنين روزي اعلام خرسندي امريكائيان از روي كارآمدن بنيصدر پيشنهاد برقراري مجدد رابطه با ايران توسط كارتر 10/11/60 هيگ در لندن: پيشرفتهائي براي صلح در خاورميانه فراهم شده است. 10/11/61 فروش تانك تي59 از سوي چين به عراق (اشغال از طريق عربستان به عراق) عمليات محرم 10/11/63 موافقت آمريكا با اعطاي وامي به ميزان 47 ميليون دلار به عراق. 10/11/64 ديدار معاون اول وزير خارجه شوروي (گرنيكو) از ايران. وي بالاترين مقام روسي است كه از ايران ديدار ميكند و محور صحبتها مشكل سلاحهاي روسي كه مورد استفاده عراقيهاست، مساله افغانستان و مشكل حزب توده ميباشد. تحصن روحانيان درمسجد دانشگاه تهران 10 بهمن 1357 - تحصن روحانيان درمسجد دانشگاه تهران به اوج خود رسيد و بيش از2000تن ازآنان دراين مكان متحصن شدند. كميته استقبال ازحضرت امام خميني اعلام كرد: “ نظربه اينكه دولت ايران با فرود يك فروند هواپيماي ارفرانس موافقت كرده است. حضرت امام ساعت9صبح روزپنجشنبه 12بهمن وارد تهرا خواهند شد.” اين كميته ازمردم خواست كه درمسيرحركت حضرت امام ازميدان آزادي تا ميدان انقلاب براي استقبال ازايشان اجتماع كنند. همچنين صبح اين روزفرودگاه مهرآباد و ديگرفرودگاههاي كشور بازشد و اعلام گرديد كه ازسپيده دم تا غروب آفتاب فرودگاهها بازند ولي درساعات شب تعطيل ميشوند. |
29 ژانويه ميلادي چخوف و پوشکين امروز ، 29 ژانويه ، زادروز آنتون پاولوويچ چخوف نويسنده تواناي روسيه است که در سال 1860 به دنيا آمد.الكساندر پوشكين نويسنده بزرگ روس نيز در همين روز در سال 1837 در جريان يك دوئل كشته شد.در باره سبك نوشته و كارهاي آنان بعدا در ستون در دنياي ادبيات مطالبي خواهد آمد.
ثبت اختراع انجين بنزيني اتومبيل http://www.iranianshistoryonthisday....s/0129benz.jpg كارل بنز «كارل بنز» 29 ژانويه سال 1886 اختراع تازه خود (موتور يا انجين بنزيني، يا انفجاري) را در كارلسروهه آلمان به ثبت داد. وي براي نخستين بار در جهان، جزئيات ساختار اتومبيلي را به ثبت داده بود كه داراي كاربوراتور، كلاچ و شمع (توليد جرقه» بود. كارل بعدا با «گوتليب دايملر» شريك شد و كسب و كار اتومبيلسازي خود را تحت نام «دايملر بنز» رونق بخشيد. افزايش روز افزون جهاني توليد خودرو آمار خودرو درپايان سال 1926 ميلادي http://www.iranianshistoryonthisday..../0129kopeh.jpg زيباترين خودرو سواري كوپه ساخت1926 29 ژانويه سال 1927 آمار جهاني خودرو مربوط به پايان سال 1926 انتشار يافت كه نشان مي داد 39 درصد كل خودروهاي جهان در ايالات متحده سرگرم كارند و مردم اين كشور كه دلبستگي ويژه به خودرو يافته اند داراي 9 ميليون خودرو شماره شده ــ داراي پلاك ) هستند. كل خودروهاي جهان كمي بيش از 23 ميليون بود. طبق همين آمار ظرف سه سال منتهي به دسامبر 1926 هشت ميليون خودرو تازه درجهان ساخته شده بود. ژنرال آمريكايي پس از 42 روز از اسارت گارد سرخ ايتاليا آزاد شد http://www.iranianshistoryonthisday..../0129dazir.jpg بيست و نهم ژانويه در سال 1982 ژنرال آمريكايي جيمز دازير James Dozier از اسارت گارد سرخ ايتاليا آزاد شد. وي كه در پايگاه «ورونا» در شمال ايتاليا مستقر بود 42 روز پيش از آن ربوده شده بود. اين گارد مركب از چپگرايان از آغاز تاسيس خود - 11 سال پيش از اين - تا آن زمان دهها تن از جمله «آلدومورو» نخست وزير ايتاليا را ربوده بود. آلدو مورو در طول اسارت كشته شده بود. براي يافتن ژنرال دازير بيش از پنج هزار پليس ايتاليا بسيج شده بودند که سرانجام اورا در آپارتماني يافتند. در اين آپارتمان پنج عضو گارد سرخ از ژنرال دازير مراقبت مي كردند كه همگي دستگير شدند. ژنرالJames Dozier زمين لرزه ژانويه 1995 ژاپن http://www.iranianshistoryonthisday..../0129kobeh.jpg 29 ژانويه 1995 ، 12 روز پس از وقوع زمين لرزه در منطقه صنعتي كوبه در ژاپن هنوز از ميزان تلفات رقم درستي به دست نيامده بود و ظرف اين مدت چهار هزار جنازه از زير قطعات سيمان و تير آهن هاي آپارتمانها بيرون كشيده شده بود كه سختي عمليات نجات در دنياي صنعتي را ثابت مي كند. اين زلزله 20 ثانيه طول كشيده بود و به همان گونه كه از عكس بر مي آيد خيابان اسفالته و پلهاي اهنين را همانند مقوا در هم مچاله كرده است. كشف تونلي در زير مرز آمريكا و مكزيك! http://www.iranianshistoryonthisday....0128tunnel.jpg كشف يك تونل زير زميني (عكس بالا) به طول727 متر ميان مكزيك و ايالات متحده، بسياري را مبهوت ساخته و اين سئوال برايشان مطرح شده است كه چطور اين همه مامور امنيت ملي با اين هزينه و دستگاههاي الكترونيك نتوانستند قبلا آن را كشف كنند. خبر كشف اين تونل پنجشنبه شب 27 ژانويه 2006 و به تفصيل از شبكه هاي تلويزيوني آمريكا پخش شد. ظاهرا پليس مكزيك آن را كشف و به ماموران مرزي آمريكا گزارش كرده بود. هنوز معلوم نيست كه تونل از چه زماني داير شده است. در اين تونل ماموران مربوط چندين تن انواع مواد مخدر بسته بندي شده را كشف كرده اند. اين تونل كه با سيمان و مصالح خوب ساخته شده است به چراغ، هواكش و دستگاه تخليه آب مجهز است. تونل در عمق 26 متري از سطح زمين ساخته شده است. عرض تونل يك و نيم متر است. يك سر تونل در انبار بزرگي در شهر «تي هوانا»ي مكزيك و سر ديگرش در شهرك «اوتاي مسا»ي كاليفرنيا واقع در نزديكي شهر سن ديه گو قراردارد. شبكه هاي تلويزيوني آمريكا گفتند كه از طريق اين تونل نه تنها مواد مخدر و از جمله «مت» با حجمي زياد به داخل آمريكا وارد مي شد، بلكه قاچاق آدم و احتمالا تروريست هم صورت مي گرفت، و اين در حالي است كه وزارت امنيت ملي بيشتر نيرو و پولش را صرف بازرسي مسافران هوايي مي كند كه باعث رنجش برخي از مردم است. برخي ديگر از رويدادهاي 29 ژانويه 1943: (1321) دكتر ميلسپو كارشناس آمريكايي امور مالي و اداري براي اصلاح اين امور در ايران و نوسازي ماليه ايران وارد تهران شد و با اختيارات كامل كار خود را آغاز كرد . ايران از شهريور سال 1320 تحت اشغال نظامي كشورهاي در حال جنگ با آلمان بود. 1980: (1358) شش تن از اعضاي سفارت سابق آمريكا در تهران كه در جريان تصرف اين سفارت فرار كرده و در سفارت كانادا پنهان شده بودند با گذرنامه ديپلماتيك كانادا به عنوان اعضاي سفارت اين كشور با يك پرواز عادي از تهران خارج شدند. مهر ويزاي ورودي آنان به تهران را « سيا » ساخته بود تا ايجاد ترديد نكند. 1987: گورباچف رهبر وقت شوروي اعلام كرد كه فضاي باز سياسي شوروي هنوز به كمال نرسيده و براي رسيدن به دمكراسي به تمرين آزادي بيشتري نياز است. |
2 صفر هجري قمري
شهادت «زيد بن علي ابن الحسين(ع)» 2 صفر 121 - « زيد بن علي ابن الحسين(ع)» به شهادت رسيد. وي فرزند امام زين العابدين (ع) نخستين نهضت اصيل شيعي را برپاكرد كه درپي اين دو نهضت امام حسين (ع) نخستين نهضت اصيل شيعي را برپاكرد كه درپي اين دو نهضت ديگرجنبشها و نهضتهاي اسلامي نيزشكل گرفتند. زيد بن علي درسال120هجري قمري بر«هُشام بن عَبدُ المَلِك» خروج كرد و هُشام نيز«يوسُفِ بن عُمَر ثَقَفي» را به جنگ زيد فرستاد. زيد پس ازنبردي دليرانه سرانجام درشهركوفه به شهادت رسيد. او هنگام شهادت 42ساله بود و برخي ازمورخان شهادت وي را روزاول ماه صفرسال122هجري قمري نيزذكركرده اند. وفات «محمد سَمعاني» ازفضلا و محدثان قرن5 هجري قمري 2 صفر 510 - «محمد سَمعاني» ازفضلا و محدثان قرن5 هجري قمري بدرود حيات گفت. كنيه وي ابوبكربود و درضبط و ثبت احاديث و روايات معتبرسرآمد هم عصران خود بشمارمي رفت. سمعاني درسال497هجري قمري به بغداد رفت و درمدرسه نظاميه به تدريس و وعظ و خِطابه پرداخت. او ازبسياري ازمشايخ حديث شنيد و براي جمع آوري حديث به اصفهان و نيشابورسفركرد. سمعاني عاقبت به مرورفت و تاآخرعمردراين شهراقامت گزيد.وفات آقا نجفي اصفهاني فقيه و عالم بزرگ علم اصول 2 صفر 1301 - آقا نجفي اصفهاني فقيه و عالم بزرگ علم اصول بدرود حيات گفت و او را درآرامگاه جدّش شيخ جعفركاشفُ الغطاء به خاك سپردند. آقانجفي ازاهالي اصفهان بود اما به سبب مهاجرت پدرش به عراق دراين سرزمين رشد و نمويافت و به تحصيل پرداخت. ايشان ازتحصيل به اصفهان بازگشت و درحوزه درسي خود دانشمندان گرانقدري پرورش داد. آقانجفي اصفهاني نفوذ ديني و اجتماعي بسيارداشت؛ و چون براي امربه معروف و نهي ازمنكراهميت فراوان قائل مي شد و صاحب فتوا و قضاوت هم بود درگيرامورمردم شد و به قضاوت نشست. ازآثارآقا نجفي اصفهاني« لُبّ الفِقه و لُبّ الاُصُول» را مي توان نام برد. |
احتمالا شما دارین این اطلاعات روزشمار رو از یکی از سایت های داخلی می گیرید که خبری از
رخدادهای جهانی مهم در آن نیست. بیشتر رخداد هایی که شما نوشته اید مربوط به بعد از انقلاب هست. فکر کنم بهتر است وقایع از یک سایت دیگر هم برداشته شود. ================== دوست عزیز پست شما رو ویرایش کردم میشد بدون اینکه چیزی بنویسی که مشکل ساز بشه هم پیشنهاد خوبتو اعلام میکردی |
بله خب صد البته که اگر جامع باشه و همه رویداد های قابل ذکر و مطرح شدن رو در بر بگیره خیلی بهتره
تا همینجاشم باید تشکر کرد از کاربر خوبمون خوشحال میشیم شما هم سایر جنبه ها و رخداد ها رو با رعایت حد و حدود و خطوط قرمز در سایت درج کنید با تشکر |
با تشکر از تذکر و راهنمایی ادمین محترم و پوزش از کابر سنبل 2561 . من پیشنهاد می کنم که
به جای نوشتن وقایع روزانه که هم مشکل و هم تقریبا خالی از فایده است وقایع مهم تاریخی هفته به هفته به روز شود. اینگونه ارسال پست راحت تر و گزینش وقایع مهم راحت تر خواهد بود. مراجعان هم با حجم مطالب کمتر و مفیدتری وربرو خواهند شد و تاپیک از حالت کمیتی به کیفیتی تبدیل خواهد شد. برای منابع هم می توان از سایت های خارجی استفاده کرد و ترجمه نمود. من سعی می کنم چند پست بدین صورت ارسال کنم. |
جمشید خان کجایی قرار بود اینجا فعالیت کنی
|
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 29 جولای ايران 100 هزار تومان جايزه براي آوردن سر محمدعلي شاه قاجار مجلس شوراي ملي درجلسه هشتم مرداد 1290 (29 ژوئيه 1911) خود براي كسي كه محمدعلي شاه مخلوع را دستگير كند و يا سرش را بياورد يكصد هزار تومان جايزه تعيين كرد. محمدعلي شاه قاجار براي پس گرفتن سلطنت با يك نيرو از طريق روسيه و با كمك اين دولت به ايران بازگشته بود. محمدعلي شاه که در سال 1872 به دنيا آمده بود پس از 53 سال عمر بسال 1925 در تبعيد درگذشت. سلطنت او که پس از مرگ پدرش، مظفرالدين شاه در سال 1907 آغاز شده بود در سال 1909 پايان يافت. قاجارها از ايلي مغول تبار به همين نام برخاسته بودند. .... ساختمان پستخانه تهران و اهميت دولتي بودن آن پستخانه ايران در ساختمان تازه خود واقع در اول خيابان سپه سابق، سه راهي خيابان خيام (نزديک ميدان توپخانه) در اين روز در امرداد 1312 (29 ژوئيه 1933) آغاز بکار کرد. كار ساختن اين عمارت شش سال طول كشيده بود. سابقه تاسيس پستخانه درايران به زمان داريوش بزرگ باز مي گردد كه پستخانه آمريكا شعار او را بر سردر پستخانه اش نصب كرده است. پستخانه تنها موسسه دولت فدرال آمريکا در همه نقاط اين کشور. پستخانه تازه ايران با نام "پستخانه جليله" آغاز بکار کرده بود و يک موسسه دولتي است زيرا که بايد غير انتفاعي و صد در صد اطمينان بخش باشد و مراسلات و بسته ها که امانات به شمار مي آيند به هر نقطه برساند و ماني اردر (چک پستي) صادر کند. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصل 44 خود، پست را همانند راديو و تلويزيون و تلگراف و تلفن و راه و راه آهن دولتي (در مالکيت عمومي) و در اختيار دولت قرارداده است و بازنگري قانون اساسي و ايجاد هرگونه تغيير در اصول آن مستلزم رعايت تشريفات و ازجمله تاييد آن در رفراندم (از سوي اکثريت ملت) است. .... بهانه جويي براي تصرف ايران 29 ژوئيه سال 1941( مرداد 1320 ) دولت ايران به اخطاريه 13 روز پيش انگلستان و شوروي كه اتباع آلمان را كه در خاك ايران بر ضد آن دو كشور فعاليت دارند اخراج كند پاسخ داد و اعلام داشت كه اتباع خارجي در ايران زير كنترل مقامات دولتي هستند و جاي نگراني نبايد وجود داشته باشد. اخطار دو دولت در حقيقت بهانه جويي براي تصرف ايران بود . دولت انگلستان قبلا به طور محرمانه به ژنرال «ويول» در هند دستور داده بود كه براي حمله نظامي به ايران به عراق نيرو بفرستد. همزمان ،مطبوعات متفقين نيز براي آماده ساختن زمينه حمله نظامي به ايران و توجيه آن ، در شماره هاي روزهاي آخر ژوئيه 1941 خود ، با يك مضمون ايران را محل استقرار ستون پنجم هيتلر وانمود كرده و نوشته بودند كه ارتش ايران طبق نقشه محرمانه آلمان آماده حمله به قفقاز مي شود تا در اين منطقه نيروهاي شوروي از دو سوي تحت فشار قرار گيرند. اين روزنامه ها گزارش ها اغراق آميز از قدرت و وسعت ارتش ايران منتشر كرده بودند . اين روزنامه ها بدون اين كه تكذيبيه هاي ايران را چاپ كنند در شماره هاي سه هفته اول ماه اوت خود نيز به اين تبليغات خود ادامه داده بودند. دنياي هنر روزي كه «وان گو» خودكشي كرد «وينسنت وان گو Vincent Van Gogh» نقاش هنرمند هلندي كه تابلو هاي او در حال حاضر هركدام دهها ميليون دلار خريد و فروش مي شود و يكي از آنها در يك حراج 82 ميليون به فروش رفت 29 ژوئيه 1890 در فرانسه خود كشي كرد. وي بسال 1853 در هلند به دنيا آمده بود. خريد و فروش كارهاي هنري در فاميل وان گو ارثي بود و او نيز وارد همين پيشه شد. وي در دهه آخر عمر خود به كشيدن نقاشي پرداخت و در هلند و فرانسه دهها اثر بسيار جالب كشيد كه موفق شد تنها يكي از آنها را بفروشد! . او اواخر عمر با فقر كامل زندگي مي كرد . وان گو اين پرتره را از خود كشيده و معلوم نيست كه چرا روي گوشش را پوشانده است .... در قلمرو انديشه زادروز «توكويل» و نگاهي به افکار او http://www.iranianshistoryonthisday....ocqueville.jpgAlexis de Tocqueville 29 ژوئيه زادروز الكسيس توكويل Alexis de Tocqueville انديشمند ليبرال، تاريخدان و نويسنده فرانسوي است كه در سال 1805 به دنيا آمد. توكويل عميقاً هوادار آزادي فرد بود و از احتمال اين كه «اكثريت» به استبداد و ستمگري و زورگويي بپردازد نگران بود. او كه زماني وزير امور خارجه فرانسه بود تأليفات متعدد از جمله «دمكراسي آمريكا» و « نظام سابق و انقلاب»دارد. توكويل 54 سال عمر كرد. بيشتر تاليفات و رساله هاي توكويل درباره دمكراسي است. يكي از فرضيه هاي او در اين زمينه در اين معادله كه خودش آن را نوشته خلاصه شده است: برابري در حقوق + نبودن تبعيض در جامعه + آزادي = دمكراسي توكويل از هواداران تشكيل انجمن هاي داوطلبانه در هر زمينه و حرفه بود و مي گفت: مردمي كه در يك موضوع و امر منافع و خواست مشترك دارند مي توانند به صورت يك بدنه و به مثابه يك خانواده به حل مشكل كمك كنند و دولت ناچار مي شود در اين زمينه ياري دهد( و به قول سعدي چه عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار) و «جامعه مدني» وقتي تحقق مي يابد كه انجمن ها به احقاق حقوق افراد كمك داوطلبانه كنند. به نظر توكويل، بهترين رئيس دولت آن است كه در دوران حكومتش آحاد مردم آرامش خيال داشته، ترس نداشته و ارعاب و تعرض در ميان نباشد و تنها در چنين محيطي است كه پيشرفت حاصل و حلاوت زندگي كه هدف بشر است تامين مي شود. توكويل در زمينه نوشتن و نويسندگي و حتي سخنراني بر رعايت ساده نوشتن و ساده گفتن بود. وي در اين زمينه گفته است: مردم دروغ را آسانتر مي پذيرند تا يك حقيقت پيچيده را. در قلمرو دموکراسي و بدينسان دموكراسي متولد شد سولون solon خطيب (Orator) و توانگر آتني كه به خواست مردم اين شهر مأمور تغيير نظام حكومتي شده بود 29 ژوئيه سال 594 پيش از ميلاد منشور خود را كه نخستين سنگ زيربناي دموكراسي در جهان شناخته شده است در برابر اجتماعي از مردم اين شهر اعلام كرد. در اين منشور تأكيد شده بود: قانوني كه بر مردم حكومت خواهد كرد بايد به تصويب خودشان يا نمايندگانشان برسد. براي اين منظور، يك شوراي 400 نفري بايد تشكيل شود كه براي هر رشته از امور، كارشناسان متعدد در دسترس داشته باشد. تصميمات شورا بايد در اجتماع منظم مردم كه در سپيده دم تشكيل مي شود كه به كار روزانه آنها لطمه نزد اعلام شود و هر مرد بالاي 18 ساله يي مي تواند نفي اين تصميمات را بخواهد و بر له يا عليه آنها نطق كند و سپس رأي گيري شود. فقط كساني از نطق كردن و رأي دادن منع شده اند كه فئودال (ارباب) باشند، ازدواج نكرده باشند، وظايف خود را در قبال پدر و مادرشان انجام نداده باشند، ماليات دولت را نپرداخته باشند و در جنگهاي ميهني (دفاعي) از پيش دشمن فرار كرده باشند. به موجب اين منشور، حكومت اليگارشي Oligarchy (اشراف) براي هميشه پايان مي يابد و حاكم قانوني - كه مردم يا نمايندگانشان انتخاب خواهند كرد- حكومت خواهد كرد و شايسته ترين فرزندان شهر را در تخصص مربوط، به خدمت خواهد گزيد. دموكراسي (حكومت مردم كه از تركيب دو كلمه يوناني «دمو» به معناي مردم و «كراسي» به معناي حكومت است) بايد گوشه يي از حيات مردم باشد و در مغزشان نقش بندد به گونه يي كه رفتار و گفتار و كردارشان هم دموكراتيك باشد. هيچكس حق مجازات كردن ندارد جز قاضي بر طبق قانون و...» درست 1809 سال بعد در همين روز «منشور بزرگ» يا «مگناكارتا Magna Charta» كه روز 15 ژوئن سال 1215 ميلادي با تهديد كشيشها، افسران ارتش. گروهي از توانگران و تحصيلكردگان انگليسي به امضاي «جان» شاه وقت انگليس رسيده بود پس از 40 روز كه آن را در سراسر كشور گردانيدند و به اطلاع همگان رسانيدند به اجرا گذارده شد كه در مقدمه آن به انگليسي ها تا نسلهاي بعد نويد ادامه «دموكراسي» داده شده است. در اين منشور تأكيد شده است كه هيچ ماليات و عوارضي وضع نخواهد شد مگر به تصويب شوراي برگزيده مردم. مال كسي را نمي توان از او گرفت مگر به رضايت وي، پرداخت بها و يا به حكم قاضي براساس قانون. احدي را نمي توان از مراجعه به دادگاه مانع شد و هركس آزاد است به قاضي شهر دادخواست بدهد و قاضي مكلف به رسيدگي است. هيچكس بازداشت و مجازات نمي شود مگر به حكم قاضي براساس قانون و ... با اجراي اين منشور، نظام حكومتي انگليس پارلماني شد و كشورهاي ديگر به ويژه در قرن گذشته آن را هريك به نحوي اقتباس كرده اند. در قلمرو ادبيات تجربه و داستان نويسي امروز زادروز ايويند يانسون Eyvind Johnson داستان نگار سوئدي است كه 29 ژوئيه 1900 به دنيا آمد و در سال 1974 برنده جائزه نوبل در ادبيات شد. وي گفته است كه تجربه فراوان درهر كار از ازدواج تا شغل و پيشه و مسافرت و ديدن سختي هاي زندگاني او را داستان نويس كرد. او كه در كودكي يتيم شده بود مجبور شد كه خانه خاله را در 15 سالگي رها سازد و براي سير كردن شكم خود به انواع مشاغل از بريدن درخت تا شستن قطارهاي راه آهن و آشپزي در رستوران دست بزند و در ساعات فراغت درس بخواند . او پس از يك سفر به آلمان و فرانسه تصميم به باز كردن يك دفتر مطبوعاتي در پاريس گرفت و از آنجا رويدادهاي فرانسه را براي رسانه هاي سوئد مي فرستاد و به تدريج به ارسال اخبار اجتماعي و مطالب در رابطه با زندگاني مردم گرايش بيشتر يافت و نوشتن اين نوع گزارشها كه خود داستانهاي كوتاه بودند وي را داستان نويس كرد . نخستين كتاب او « چهار غريبه » عنوان داشت كه مجموعه اي از داستانهاي كوتاه بود و چون مورد استقبال مردم قرار گرفت ؛ دست از روزنامه نگاري كشيد ، به زادگاه خود بازگشت و داستان نويسي را پيشه كرد و دهها داستان خوب نوشت كه معروفترين آنها « بازگشت به ايچاتا » است . داستانهاي يانسون به بسياري از زبانها ترجمه شده است. ... تاريخچه دست دادن به عنوان علامت دوستي و احترام هر دو روي سکه بالبينوس سكه دوران كوتاه حكومت بالبينوسBalbinus و شريك ، تاريخ دست دادن به نشانه ابراز دوستي و احترام را نشان مي دهد. در پشت سكه باليبينوس تصوير «دستي در دست فرد ديگر» را نشان مي دهد و به علامت دوستي و اتحاد دو كنسول آن زمان روم ، بالبينوس و پوپيه نوسPupienus ساخته شده است تا رومي ها مطمئن شوند كه ميان دو امپراتور شريك نفاق وجود ندارد. اين سكه ها در ژوئيه 238 ميلادي و سه هفته پيش از ترور بالبينوس در كاخ خود ضرب و رايج شده و از آن پس با توجه به اين سكه، دست دادن ( Hand Shake) با دست راست در قلمرو روم و سپس ساير نقاط جهان مرسوم شده و باقي مانده است. ترور همزمان باليبينوس امپراتور وقت با شريك حكومتش «پوپيه نوس» به دست افسران شورشي روم 29 ژوئيه 238 روي داد. تاريخدانان بعدا ابراز عقيده كرده اند كه هدف باليبينوس از نقش تصوير دست دادن در پشت سكه، اين بود كه نشان دهد با پوپيه نوس متحد و يگانه است. در آن زمان، سناي روم دو نماينده (كنسول) را انتخاب مي كرد تا به اتفاق زمام امور اجرايي امپراتوري روم را به دست گيرند و انتخاب اين دو بايد هر سال تجديد مي شد. .... زادروز موسوليني و تاريخچه واژه فاشيست که از يک اندرز ايران باستان ساخته شد به مناسبت زادروز «بنيتو موسولينيBenito Mosolini» كه 29 ژوئيه 1883 به دنيا آمد، حزب فاشيست را تاسيس و 21 سال بر ايتاليا حكومت كرد اشاره به تعريف واژه فاشيست و تاريخچه اين واژه بي فايده نخواهد بود، از اين قرار: نظاميان رومي در جنگهاي سده سوم ميلادي با ايران (دوران اردشير ساساني و پسرش شاپور اول) مشاهده كرده بودند كه پياده نظام ايران در دسته هاي ده ـ دوازده نفري در سنگرها و خاكريز ها مستقر مي شود و سواره نظام ايران نيروي دشمن را به ميان آنان مي كشاند و اين صف آرايي و تاكتيك براي روميان تازگي داشت. در زمينه اين تاكتيك، روميان از نظاميان ايراني شنيده بودند كه به آنان اندرز داده شده كه يك شاخه درخت را به آساني مي توان شكست، ولي اگر چند شاخه را در كنار هم قرار دهند (متحد كنند) شكستن مجموعه آنها كاري آسان نخواهد بود. نظاميان رومي اين اندرز را با خود به روم (ايتاليا) بردند و ميان مردم پخش كردند كه به زبان لاتين، «فاشس (دسته اي از شاخه ها و يا ميله ها)» خوانده مي شد كه بعدا معناي مجازي دسته، گروه و اتحاديه به خود گرفت و در لاتين تازه (ايتاليائي) به صورت «فاشيو» كه در جمع مي شود «فاشي» درآمد و به تدريج بر سنديكا هم اطلاق شد. در دهه 1870 سوسياليستهاي جزيره سيسيل (جنوب ايتاليا) نام اتحاديه خود را «فاشيو سيسيليانو» گذارده بودند. پدر موسوليني يك كارگر فلزكار (آهنگر) بود و بنيتو در جواني بمانند پدرش عقايد سوسياليستي داشت و با همين افكار، در سال 1914 در ميلان «حزب اقدام انقلابي» را با آرمان سوسياليستي ملي (نه جهاني) تاسيس كرد و در عنوان حزب، واژه فاشي (جمع واژه مفرد فاشيو) را به جاي «حزب» بكار برد كه در سال 1921 اين نام به «فاشيست ملي (اتحاد ملي)» تبديل شد زيرا كه موسوليني در عين حال كه يك سوسياليست بود، يك ناسيوناليست هم بود و همه چيز را براي ايتاليا و ايتاليايي ها مي خواست. پس از جنگ جهاني دوم، فاتحان جنگ و مخالفان انديشه ناسيونال سوسياليسم و عمدتا كمونيستها، واژه فاشيست (به معناي حزبي ـ اتحاديه ـ گروهي) را به صورتي در جملات و خطاب به ديگران بكار بردند كه مفهوم بي رحم و ظالم به خود گرفته است. موسوليني در عين حال از دوستداران تاريخ ايران بود و آرزو داشت كه ايران بار ديگر جايگاه قديم خود را در ميان ملل جهان به دست آورد و در طول حكومت خود به ايران كمك بسيار كرد، ازجمله براي ايران يك نيروي دريايي به وجود آورد كه ايران با كمك اين نيرو، چند نقطه از اراضي خود در خليج فارس را از انگليسي ها گرفت، از جمله پايگاه انگليسي «باسعيدو» را متصرف شد. موسوليني در جواني مدتي هم روزنامه نگاري و داستان نگاري كرده بود و داستان او «رفيقه كاردينال» به چندين زبان ترجمه شده و هنوز تجديد چاپ مي شود. موسوليني روزنامه « ايل پوپولو دا ايتاليا» را شخصا تاسيس كرده و سازمان، برنامه و شرح وظايف تحريريه اش را نوشته و سردبيرش را منصوب كرده بود. .iranianshistoryonthisday. ... .. . |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 30 جولای ايران بازسازي بندر صور با هزينه ايران ـ نگاهي به تاريخچه اين شهر تاريخي لبنان مولفان تاريخ عهد باستان تكميل كار نوسازي بندر صور در فنيقيه (لبنان امروز) با هزينه ايران را اواخر ژوئيه (نيمه تابستان) سال 535 پيش از ميلاد ذكر كرده اند. اين بندر سه هزار ساله و چهارمين شهر بزرگ لبنان امروز در سال 573 پيش از ميلاد توسط ارتش بخت النصر دوم امپراتور بابل تصرف و ويران شده بود. قدمت ايجاد صور به 850 تا 1300 پيش از ميلاد مي رسد (تلفظ يوناني آن «تور» به معناي «صخره ميان دريا» است كه انگليسي زبانها آن را «تاير» و فرانسوي زبانها «تير» تلفظ مي كنند). بندر صور (الصور) تا اواخر جنگ جهاني اول و تاسيس كشور لبنان توسط دولت فرانسه، از مناطق سوريه بزرگتر بود. بندر صور 13 سال در برابر ارتش بخت النصر مقاومت كرده و در محاصره اين ارتش بود كه پس از سقوط، به دستور امپراتور بابل ويران شده بود. كوروش بزرگ پس از تصرف بابل و انهدام امپراتوري بابل در سال 539 پيش از ميلاد، دستور داد كه همه خرابي هاي وارده توسط حاكمان قبلي بابل مرمت شوند و هزينه تمامي آنها از خزانه امپراتوري ايران پرداخت گردد. به نوشته مورخان كارشناس جهان باستان، كوروش روي نوسازي صور، صيدا و اورشليم (قدس) كه به ايران تعلق گرفته بودند تاكيد بيشتري كرده بود زيرا كه «صور» مركز تجارت منطقه مديترانه و مادر سرزمين كارتاژ (تونس و ليبي امروز) بود كه مهاجران صور آنجا را ساخته و با كشتي هاي خود تا اسپانيا پيش رفته بودند. بندر صور از آن پس به مدت دو قرن از پايگاههاي دريايي ايران در مديترانه بود. به علاوه، ايرانيان در آنجا كارگاههاي ريسندگي و بافندگي داير كرده بودند. «صور» در سال 332 پيش از ميلاد، با اين كه پادگان ايراني آن بيش از چند هزار سرباز نداشت در برابر حمله اسكندر مقاومت جانانه كرده بود ولي سرانجام پس از هفت ماه محاصره تصرف و قرباني انتقام اسكندر قرارگرفته بود و بار دگر ويران شده بود. به دستور اسكندر، سي هزار تن از مردم صور كشته شدند. صور در سال 64 پيش از ميلاد به دست روميان افتاد و تا سال 634 ميلادي دهها بار ميان دو امپراتوري ايران و روم دست به دست شد و سرانجام در اين سال بدون مقاومت، تسليم سپاه اسلام شد كه از حجاز آمده بود. مردم صور پس از تصرف منطقه (جنوب لبنان امروز) توسط فاطميون مصر، شيعه شدند. اين بندر مهم در اوايل هزاره دوم ميلادي به تصرف صليبيون درآمد و نزديك به 180 سال حكومت لاتين داشت. بعدا به دست حكومت مصر افتاد (كه سوريه جزيي از آن بود) و سپس به عثماني انتقال يافت. دولت صفويه ايران كه شيعه اثني عشري را مذهب رسمي كشور اعلام كرده بود شماري از روحانيون شيعه را از جنوب لبنان و از جمله صور به ايران دعوت كرد و از آن پس رابطه اي تنگا تنگ ميان ايران و جنوب لبنان برقرار بوده است. شاه اسماعيل صفوي نقشه ائتلاف شيعيان جهان را كشيده بود كه تا قرنها به قوت خود باقي بود. از زمان درگيري اعراب و اسراييل در نيمه قرن بيستم، منطقه صور تا كنون در چند دوره مورد حمله اسراييلي ها واقع شده و آسيب ديده است. مرگ بلاش اول شاه باتدبير اشکاني http://www.iranianshistoryonthisday..../0730blash.jpg تصوير بلاش يکم بر سكه اش كه موجود است بلاش اول شاه انتخابي ايران در دوران اشكانيان، سي ام ژوئيه سال 77 ميلادي درگذشت. وي كه غربيها نامش را Vologeses مي نويسند منسوب به مادها (مردم شمالغربي ايران- ساتراپي ري و مناطق واقع در غرب آن) و يكي از شاهان با تدبير ايران باستان بود و 25 سال سلطنت كرد. وي در ژوئيه سال 76، يكسال پيش از اين كه فوت شود دستور داده بود «اوستا» به صورت كتاب درآيد كه اين كار او را بعدا اردشير پاپكان تكميل كرد. پس از درگذشت بلاش اول، مهستان (سناي ايران) بر سر تعيين شاه بعدي مدتها به توافق نمي رسيد و با اين عمل، كشور در آستانه بحران سياسي قرار گرفته بود. مديريت خوب از ديدگاه خواجه نظام الملك طوسي و اندرزهاي او به سران کشورها ترجمه كتاب سياستنامه (سير الملوك) تأليف خواجه نظام الملك (ابوعلي حسن طوسي) در ژوئيه 1891 ميلادي به زبان فرانسه در پاريس انتشار يافت. خواجه كه سي سال وزير بود و تمامي عمر خود پس از تحصيلات مرسوم آن زمان را در امور اداري دولت گذرانده بود اين كتاب را ظاهرا سال آخر عمر خود تكميل كرد. خواجه كه بنيادگذار دانشكده هاي موسوم به «نظاميه» هم هست دوم نوامبر سال 1092 ميلادي در سر راه خود به بغداد در نزديكي كرمانشاه به دست يكي از فدائيان (پيروان حسن صباح) به قتل رسيد. خواجه طوسي كه در نيشابور مدفون است سياستنامه را عمدتا خطاب به سران كشورها نوشته و به آنان اندرز داده است. سبك نگارش وي تفاوتي با سبكهاي پيشرفته امروز ندارد. به اين ترتيب كه اصل اندرز خود را در پاراگراف اول بيان داشته و در اثبات آن متوسل به روايات و حكايات و امثله شده است كه با اين كه حكايات به نظر تاريخي مي رسند، ولي مفسران اين كتاب ، آنها را در حد داستان مي دانند. خواجه هريك از فصول كتاب خود را به يك اندرز اداري (سياسي) اختصاص داده از جمله لزوم دادن وقت ملاقات از جانب يك مدير ارشد به متقاضيان - بدون تبعيض ، و شنيدن درد دل آنان «بدون واسطه» ، و در ملاقات عمومي (به اصطلاح آن زمان : بار عام) به يك چشم نگاه كردن حاضران. در فصلي ديگر، خواجه به سران و مديران تراز اول- و عمدتا رئيس كشور- اخطار كرده است كه در انتخاب معاشران و نزديكان ( به اصطلاح آن زمان : نديمان) خود نهايت دقت را به عمل آورند كه از اين موقع خود سوء استفاده نكنند و در هر حال نديمان رئيس كشور نبايد از مقامات دولتي باشند كه گستاخ خواهند شد و اجحاف خواهند كرد. فصول ديگر درباره عجله نكردن در تصميم گيري هاي مهم، رعايت نظم و نسق، نگماردن يك فرد براي انجام دو كار، لزوم تشويق و تنبيه كاركنان، داشتن دستگاه جمع آوري خبر از مشكلات و نظرات مردم كه خواجه از آنها به عنوان «جاسوسان» نام برده كه مي توانند به لباس درويش، سياح و بازرگان؛ به منظور حل مسائل، پيش از آن كه بزرگ شوند به جمع آوري اطلاعات دست بزنند. خواجه شديداً ضد بيگاري و كارمفت كشيدن از مردم است و تأكيد بر منصف و عادل بودن مدير ارشد و رئيس كشور دارد و توصيه به مشورت با اهل اطلاع و خبرگان در زمينه حل مسائل مي كند. خواجه در موارد متعدد توصيه به استفاده بهينه از مهارت «تجربه آموختگان» و از دست ندادن آنان دارد كه ثروت ملي بزرگي هستند. خواجه توصيه هاي متعدد در انتخاب و چگونگي قضات و سپاهيان كرده است از جمله تهيه بهترين و تازه ترين اسلحه براي ارتش و توجه خاص به صنايع نظامي و .... آيين دادرسي كيفري مجلس شوراي ملي در اين روز از مرداد 1307(30 ژوئيه سال 1928) قانون آيين دادرسي كيفري را از تصويب گذراند و ايران داراي نظام دادرسي كيفري مشابه كشور بلژيك شد، زيرا بسياري از مواد اين قانون از قوانين بلژيك ترجمه شده بود که بلژيکي ها هم از فرانسه اقتباس کرده بودند. شنيده شده است که طراحان لايحه يک آئين دادرسي براي دستگاه قضايي ايران ، هنگام بررسي هاي خود از همان آغاز کار، با روش دادرسي انگلوساكسون كه عبارت است از محاكمه كيفري با حضور هيأت منصفه، مخالفت کرده بودند. محاکمه ماموران پليس و زندان قصر در سال 1321 سرپاس ركن الدين مختار يكي از متهمان دادگاه رئيس دادگاهي كه افسران ، ماموران و پزشكياران زندان قصر را به اتهام قتل زندانيان سياسي ( طبق شايعات آن زمان به اشاره رضا شاه ) محاكمه مي كرد نهم مرداد 1321 اعلام داشت اين دادرسي كه شش روز از آن مي گذرد زودتر از اواخر شهريور ماه پايان نخواهد يافت. بهانه http://www.iranianshistoryonthisday....s/0730dals.jpg دالسروزنامه هاي آمريكا در شماره هاي سي ام ژوئيه 1953 خود ( 9 مرداد1332 و 19 روز پيش از بر اندازي 28 مرداد ) نوشتند كه دولت آمريكا از قدرت گيري حزب توده در ايران سخت نگران شده و دو روز پيش دالس وزير امورخارجه آمريكا در اين زمينه يادداشتي براي دكتر مصدق فرستاده است. دكتر مصدق اين اخطاريه را هفتم مرداد دريافت كرده بود. بعدا گفته شد كه اين اخطاريه در واقع بهانه براي مداخله بود. در قلمرو انديشه در گذشت «ديدورو» نويسنده و فيلسوف فرانسوي «دوني ديدورو Denis Diderot» نويسنده، فيلسوف، روشنفكر، دائره المعارف نويس، نقد نويس و طنزگوي قرن 18 فرانسه سي ام ژوئيه سال 1784 (در آستانه انقلاب بزرگ) در 71 سالگي درگذشت. وي از فلاسفه «ماترياليسم» بود و اين افكار او در دو كتاب فلسفي اش منعكس است. ديدورو به عنوان سردبير «دائره المعارف» تقريبا همه نويسندگان عصر روشنگري فرانسه را به كار گرفت و از قلم و اطلاعات آنان بهره برد و «دائره المعارف» يعني گردآوري دانش بشر و "اطلاعات پايه " در هر زمينه در يك مجموعه، كمك بزرگي به پيشرفت فرهنگ و تمدن و توسعه انديشه بوده است. «ديدورو» كتابهاي داستاني متعدد نوشته است و نوشته هاي ديگر او و نامه هايش منعكس كننده اوضاع روز (آن زمان) بوده و واقعيات زمان خود را به خوبي ترسيم كرده است . وي در عين حال نفوذ زياد روي كاترين دوم رهبر وقت روسيه داشت. در دنياي اقتصاد فرضيه "طبقه آسوده" http://www.iranianshistoryonthisday....0730veblen.jpgThorstein Veblen دكتر تورشتاين وبلن Thorstein Veblen صاحب فرضيه « طبقه آسوده » سي ام ژوئيه 1857 متولد شد و سوم اوت 1929 وفات يافت . پدر او يك مهاجر نروژي بود كه در ايالت ويسكانسين آمريكا استقرار يافته بود. دكتر وبلن به دليل در پيش گرفتن روش و رفتاري ناهماهنگ ، پس از چند سال تدريس در هريك از دو دانشگاه معروف آمريكا ؛ شيكاگو و ستانفورد ، به بهانه اي اخراج شد. وي سپس باهمفكرانش «مدرسه نو براي تحقيقات اجتماعي» را در نيويورك تاسيس كرد كه يك دانشگاه بشمار مي رود. دكتر وبلن در كتاب معروف خود «فرضيه طبقه آسوده » ثابت كرده است كه در هر جامعه ، نفوذ طبقه مرفه ( بزعم او « آسوده » ) در شكل گيري فرهنگ و اوضاع اجتماعي آن جامعه موثر است. دكتر وبلن بر عكس ماركس نظر داده است كه طبقه پايين جامعه نمي كوشد كه طبقه صاحب سرمايه ، كارفرما و مرفه را از ميان بردارد ، بلكه همه سعي خود را بكار مي برد تا به طبقه آسوده به پيوندد. او در كتاب ديگرش ؛ تاثير صنعتي بودن يك كشور درطرز رفتار و تفكر و فرهنگ اعضاي آن جامعه را ثابت كرده و گفته است كه تفاوت اقتصاد هر جامعه باعث تفاوت فرهنگ مي شود. دكتر وبلن را بيوگرافي نگاران يك كارشناس اقتصاد سياسي معرفي كرده اند. صنايع و فنون پدر تلويزيون يك روس مهاجر بود ولاديمير كسما زوريكين V.K.Zworykin مخترع لامپ پرتاب الكترون از ملح يك فلز مشخص برحسب ميزان نوري كه به آن تابانيده شود(لامپ تصوير) كه پدر تلويزيون خوانده مي شود 30 ژوئيه سال 1889 در روسيه متولد شد و در انستيتو مهندسي سن پترزبورگ تحصيل كرد و در 1919 به آمريكا مهاجرت و به عنوان مهندس در كارخانه وستينگهاوس به كار پرداخت. وي اختراع خود ، چراغهاي تلويزيون سياه و سفيد را در سال 1923 و تلويزيون رنگي را دو سال بعد به ثبت رساند و در كارخانه «آر. سي ، ا» به ساختن فرستنده و گيرنده تلويزيون پرداخت. مهندس زوريكين كه دهها سال رئيس آزمايشگاه پژوهشي اين كارخانه بود بعدا به اختراع ميكروسكپ الكترونيك ، دستگاه تبديل اشعه ماوراء بنفش به اشعه قابل رويت و سپس مانيتور كامپيوتر موفق شد. او در طول جنگ جهاني دوم مشاور الكترونيك دولت آمريكا بود. مهندس زوريكين در 1982 در 93 سالگي در گذشت. در دنياي تاريخنگاري مشكل جاري بشريت، بوروكراسي بد و يكطرفه بودن كار رسانه ها است http://www.iranianshistoryonthisday..../0730cyril.jpgCyril Parkinson «سيرل پاركينسون» تاريخدان انگليسي كه در طول عمر 84 ساله خود 60 كتاب نوشت سي ام ژوئيه 1909 در دورام انگلستان به دنيا آمده بود. وي از همان زمان كه در كمبريج به تحصيل تاريخ سرگرم بود عقيده داشت كه خدمت مورخ و روزنامه نگار هنگامي كامل و مفيد خواهد بود كه مشكل و درد روز جامعه ملي و بشريت را تشخيص دهد و آن را آنقدر دنبال كند، بشكافد و بگويد و بنويسد تا برطرف شود و يا دست كم رو به كاهش بگذارد و دنباله كار را به پژوهشگران ديگر بسپارد و با خيالي آسوده و شادمان از خدمتي كه كرده است از اين دنيا برود. دكتر پاركينسون با اين باور، مشكل بشريت در قرن بيستم را بوروكراسي بد، كاغذبازي و تصميمات و اقدامات بدون منطق و خلاف عقل سليم دولتمردان تشخيص داده بود و براي هركدام از اين موارد چند كتاب و دهها مقاله نوشت و حتي «طنز» خلق كرد كه ضرب المثل شده اند. يك ضرب المثل طنزگونه او در اين زمينه از اين قرار است: در اين سازمان همه مديرند و كارمند وجود ندارد. وي اين ضرب المثل را به زباني ديگر براي آمريكاييان بيان كرده است كه ورد زبان آنان شده است، از اين قرار: در اين قبيله همه چيف (رئيس) هستند و سرخپوست (عضو معمولي قبيله) وجود ندارد!. پاركينسونCyril Parkinson در انتقاد از رسانه ها گفته است: رسانه ها هر مطلبي را كه سردبيرشان بپسندد به مخاطبان مي دهند، و تا كنون ديده نشده است كه آنچه را كه مخاطب بطلبد تهيه كنند و عرضه بدارند و به عبارت ديگر؛ قبلا از مشتري بپرسند كه چه مي خواهد تا برايش فراهم آورند. به باور دكتر پاركينسون، تا اين مسئله حل نشود و روابط رسانه ها و مردم دو طرفه نباشد نبايد رسانه ها را دستگاههايي پيشرفته بشمار آورد. نبايد سردبير، ديكتاتور رسانه باشد كه از لحظه پيدايش روزنامه در جهان و سپس سينما و راديو تلويزيون، از شدت اين ديكتاتوري مطلق ذره اي كاسته نشده است و در اين حرفه، سردبيري را «خيلي خوب» نمره مي دهند كه در تحريريه اش و انتخاب مطالب و ماموريت دادن به خبرنگار و نويسنده ديكتاتوري بيشتري اعمال كند. جهت اصلاح كار، اين نظريه پاركينسون اينك در دانشگاه ميسوري (گروه ژورناليسم) تحت بررسي است تا راه حل به دست آيد. آخرين انتقاد پاركينسون از بوروكراسي، اجباري شدن «بي منطق» كمربند ايمني، به وجود آمدن كارت شناسايي (كارت ملي) در انگلستان (با وجود اين همه كارتهاي شناسايي بزرگ و كوچك) و .... بوده است. در زمينه تاريخ، مهمترين كارهاي پاركينسون تاليف تاريخ جنگ دريايي ژوئيه 1588 انگلستان و اسپانيا و شكست آرماداي اسپانيا از ناوگان كوچك انگلستان در آبهاي گراولين فرانسه است كه به برتري قدرت اسپانيا پايان داد و انگلستان جاي آن را گرفت. عنوان اين تاليف «كشتي آتش (ناو توپدار و شعله افكن): چرا قدرت اسپانيا ازميان رفت؟» است. كتاب ديگرش «قانون و بي قانوي» عنوان دارد كه در آن تاريخچه قانون و قانونگذاري از پيش از حمورابي تا قرن بيستم و از جمله قوانين «سولون» منعكس شده و به مورخان و پژوهشگران تاريخ توصيه كرده است كه هنگام بررسي يك برهه و يا يك حكومت، نخست قوانين موضوعه اين دوره را تحليل كنند زيرا كه اين قوانين نيت هاي دولت را آشگار مي سازد كه آيا قصد اختناق داشته، تصميم به دور ساختن برخي از مردم از نزديك شدن به مراكز قدرت داشته ... در ضديت با چه اقدامي افراط داشته، در كجا بي قانون بوده و سهل انگاري قانون داشته و قانون اساسي اش را تا چه حد رعايت مي كرده است و .... تاليفات مهم ديگر او «زبان چپ (درباره چپ گرايي ها)» و «تاريخ نيروي دريايي = سي پاور» هستند. پاركينسون از معتقدان به «فلسفه تاريخ» بوده و همانند هگل، تاريخ ايران را مشحون از تكرار رويدادها معرفي كرده است از جمله اين دو رويداد: ناپلئون در آغاز قرن هجدهم تصميم گرفته بود كه از طريق ايران و با كمك اين كشور هندوستان را از دست انگلستان خارج سازد و در اجراي اين تصميم به ايران نزديك و متحد شد ولي در لشكركشي به روسيه جهت رسيدن به ايران از طريق قفقاز نيروهايش را از دست داد كه به پايان قدرتش انجاميد. در دهه چهارم قرن بيستم هم هيتلر به همان ترتيب مي خواست از راه قفقاز به ايران برود و با كمك ايران انگلستان را از هند و جهان عرب بيرون راند كه در لشكركشي به روسيه نيروهايش را ازدست داد و پايان يافت. ساير ملل مرگ بيسمارك- مردي كه آلمان را به صورت كشوري واحد درآورد http://www.iranianshistoryonthisday....730bismark.jpg Otto von Bismark سي ام ژوئيه سال 1898، اتو فن بيسمارك Otto von Bismark، مردي كه با سه جنگ به قول خودش «محدود» آلمان را به صورت كشوري واحد درآورد و با تدابير خود به عنوان « داور قدرت هاي اروپايي » شناخته شده بود در گذشت. وي 28 سال رئيس دولت و نخستين صدراعظم آلمان واحد ( رايش ) بود. بيسمارك كه در سال 1862 نخست وزير پروس شده بود نقشه وحدت آلمان را كشيد و براي رسيدن به اين هدف راهي نداشت جز اين كه دست اتريش را از كنفدراسيون ايالتهاي كاتوليك آلمان كوتاه كند و شلسويگ- هلشتاين Schleswig-Holstein را از دانمارك پس بگيرد و به نفوذ فرانسه در ايالتهاي جنوبي آلمان پايان دهد. وي پس از تقويت بنيه نظامي آلمان با سه جنگ به هر سه هدف خود رسيد. دانمارك، اتريش و فرانسه هر سه شكست خوردند. شكست فرانسه بسيار شديد بود و نيروهاي آلمان در سال 1871 وارد پاريس شدند. با وجود اين كه بيسمارك در ژانويه سال 1871 ايجاد امپراتوري واحد آلمان را اعلام داشت و ويلهلم اول را امپراتور آن و خويش را صدراعظم آلمان واحد اعلام كرد، ولي اين كشور را از صورت فدرال خارج نساخت. وي سپس از دولتهاي روسيه، آلمان و اتريش يك اتحاديه سه جانبه ساخت و بعدا ايتاليا را جانشين روسيه كرد كه در بالكان با اتريش اختلاف داشت. بيسمارك كه با گسترش تمايلات سوسياليستي در آلمان مواجه شده بود، افكار آنان را به زباني ديگر پياده كرد و بيمه هاي كارگري و نظام بازنشستتگي و از كارافتادگي را به وجود آورد. ساعات كار هفتگي را تعيين، كاركردن زنان را محدود و كار نوجوانان را به كلي ممنوع كرد و دست به ملي كردن مؤسسات عامل المنفعه و كارخانه هاي بزرگ زد و برنامه هاي مفصل براي توسعه صنايع آلمان به اجرا درآورد و سپس بدون اين كه با كشورهاي استعماري اصطكاك منافع پيدا كند در كار استعمار به آنها پيوست. با وجود اين، در سال 1890 با امپراتور تازه آلمان ( ويلهلم دوم ) اختلاف نظر پيدا كرد و كنار رفت و هشت سال باقيمانده عمرش را به نوشتن كتاب پرداخت. سوسياليست بزرگ فرانسه ترور شد http://www.iranianshistoryonthisday....0730Jaures.jpgJean Jaures ژان ژوره Jean Jaures از سوسياليست هاي بزرگ و فيلسوف و تاريخدان فرانسوي سي ام ژوئيه سال 1914 در پاريس به قتل رسيد. وي نخستين سوسياليست نبود كه در فرانسه قرباني عقيده مي شد . در قرن 20 چندين سوسياليست معروف به همين ترتيب جان خود را از دست دادند. ژان در زمان قتل عملا رهبري سوسياليستهاي فرانسه را بر عهده داشت. او در عين حال يك نويسنده و حطيب بود. سقوط پكن در اين روز در سال 1937 ارتش امپراتوري ژاپن كه به چين تجاوز كرده بود لشكر 37 پياده چين را كه از پل «ماركوپولو» دفاع مي كرد در هم شكست و در پي آن شهر پكن سقوط كرد. تأسيس شهر «تورنتو»كانادا سي ام ژوئيه سال 1793 سالروز ايجاد «تورنتو» بزرگترين شهر كاناداست كه در زمان تأسيس «يورك» نامگذاري شده بود و از سال 1834 به «تورنتو» تغيير نام داد. اين شهر كه تا مرز ايالات متحد، فاصله زياد ندارد از شهرهاي ايالت «انتاريو» كنفدراسيون كاناداست كه در خود بيش از سي هزار ايراني را جاي داده است. تورنتو (تلفظ محلي تورانتو) توسط «جان سيم كو» بنا گرديد. داستان غرق شدن رزمناو ايندياپوليس http://www.iranianshistoryonthisday....dianapolis.jpg رزمناو ايندياناپوليس در ژوئيه 1945 سي ام ژوئيه 1945 و يك هفته پيش از بمباران اتمي هيروشيما، يك زيردريايي ژاپني كه فرماندهي آن را موچيتسوكا هاشيموتو بر عهده داشت رزمناو بسيار سنگين آمريكايي ايندياناپوليس را با پرتاب دو اژدر در آبهاي درياي فيليپين غرق كرد. در اين رويداد 883 تن از افسران و ملوانان ناو آمريكايي كشته شدند، ولي «چارلز باتلر مكوي» فرمانده كشتي زنده ماند. بسياري از خدمه ايندياناپوليس كه روزگاري هم فلگ شيپ (كشتي فرماندهي) ناوگان پنجم آمريكا بود توسط كوسه هاي دريا خورده شده بودند زيرا تا رسيدن واحدهاي نجات، پنج روز در آبهاي پر از كوسه، گرسنه و تشنه و بعضا مجروح سرگردان بودند. ايندياناپوليس 16 ژوئيه 1945 بمب هاي اتمي را كه قرار بود بر هيروشيما و ناگاساكي فرو افكنده شوند به نام يك محموله فوق سري و فوري از پايگاه دريايي سانفرانسيسكو تحويل گرفته و به پايگاه بمب افكنهاي مربوط در جزيره تينيان واقع در اقيانوس آرام جنوبي تحويل داده بود كه در بازگشت از اين ماموريت گرفتار زير دريايي «آي ـ 58» ژاپن شده بود. ژاپن ماه بعد، پس از اصابت دو بمب اتمي تسليم شد و چند ماه از آن زيردريايي «آي ـ 58» را اوراق كردند. مكوي فرمانده ايندياناپوليس پس از درمان زخمهايش در بيمارستان به دادگاه نظامي تسليم شد كه چرا با حركت زيگزاگ، كشتي را نجات نداده بود كه موچيتسوكا فرمانده زيردريايي ژاپني با شهادت خود در دادگاه او را نجات داد. موچيتسوكا در دادگاه گفت كه حتي اگر ايندياپوليس زيگزاگ كرده بود غرق مي شد و دادگاه با اين شهادت، فرمانده كشتي را تنها به اخراج از نيروي دريايي محكوم كرد. ولي، با اين مجازات سبك، مكوي آسوده خاطر نشد. خانواده هاي خدمه مقتول ناو آنقدر به او تلفن كردند و نامه نوشتند و وي را مسئول مرگ فرزندان خود خواندند كه مكوي خسته شد و خودكشي كرد. 49 ساله شدن آژانس جهاني انرژي اتمي آژانس جهاني انرژي اتمي 29 ژوئيه جاري 49 ساله شد. دولت آمريكا از سال 1949 و پس از اتمي شدن شوروي به فكر ايجاد چنين سازماني افتاده بود تا همه كشورها به سلاح اتمي مجهز نشوند. اين فكر در سال 1953 هنگامي جدي تر شد كه شوروي داراي بمب هيدرژني شد و ژنرال آيزنهاور رئيس جمهور وقت آمريكا موضوع كنترل انرژي اتمي و ايجاد آژانسي در چارچوب سازمان ملل را مطرح ساخت تا كار نظارت بر استفاده مسالمت آميز از انرژي اتمي را به دست داشته باشد و اين آژانس (اسما مستقل) در 29 ژوئيه 1957 تاسيس شد كه مركز اصلي آن در شهر وين قرار دارد. برغم تاسيس اين آژانس، تاكنون شمار ديگري از كشورها اتمي شده اند ولي اعتراض آژانس تنها متوجه ايران و كره شمالي است!. در حال حاضر محمد البرادعي حقوقدان مصري مدير اين آژانس است. سوابق فعاليت هاي شغلي البرادعي كه از دانشگاه نيويورك دكتراي حقوق بين الملل گرفته و عضو جامعه حقوق بين المللي آمريكاست عمدتا ديپلماتيك بوده و عمدتا در دوائر سازمان ملل فعاليت داشته است. درباره انتخابات آمريکا و راي دهندگان آمريکايي: ترديد به گمانه زني ها و نظر سنجي ها سي ام ژوئيه 2004پذيرش نامزدي حزب دمكرات آمريكا از جانب جان كري سناتور ماساچوست براي انتخابات رياست جمهوري كه سه ماه و دو روز بعد انجام شد ساير اخبار اين كشور را تحت الشعاع قرار داده بود و در ساير كشورها به اين رويداد از اين لحاظ توجه شده بود كه ببينند سران دو حزب اصلي آمريكا كه سياست خارجي و امور نظامي اين فدراسيون پنجاه ايالتي را به دست دارند بر ضد هم چه مي گويند و چگونه يكديگر را فاش مي سازند، و مسائل آمريكا كه گفته نشده است كدام است. كنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا كه اين بار چهار روز طول كشيد پنجشنبه شب 29 ژوئيه 2004 پايان يافت. جان كري با پذيرفتن نامزدي اين حزب، خود را از دريافت كمك مالي از مردم و موسسات محروم كرد زيرا كه طبق قانون آمريكا، پس از پذيرش نامزدي، يك نامزد تنها مي تواند از پول معيني براي تبليغات استفاده كند كه كميسيون مستقل انتخابات كه وابسته به سه قوه حكومتي نيست در اختيارش مي گذارد. جورج بوش تا قبول نامزدي حزب جمهوريخواه (معروف به حزب ثروتمندان) در سپتامبر؛ هنوز يك ماه فرصت جمع آوري پول براي تبليغ داشت. در آن روز، به نظر مقاله نگاران آمريكايي، جان كري با قبول نامزدي كه مي توانست آن را موكول به يك ماه ديگر كند نشان داد كه به پيروزي اش اطمينان بيشتري دارد (که نتيجه انتخابات خلاف نظر او بود). در آن زمان (ژوئيه 2004) بنظر مي رسيد که كري از محبوبيت بيشتري در ميان آمريكاييان برخوردار باشد. نه تنها ايالات ليبرال چون كاليفرنيا، نيويورك، ايالتهاي معروف به نيو اينگلند، ايلي نوي و ... به او راي خواهند داد بلكه 92 در صد سياهپوستان ، اكثريت يهوديان، مهاجران تازه تا دو نسل ، اسپانيايي زبانها و كاتوليكها نيز آراء خود را به نام او به صندوقها خواهند ريخت. تبليغات تنها براي جلب كساني است كه هنوز تصميم قطعي نگرفته اند. با وجود اين، در آمريكا نتيجه انتخابات به درستي قابل پيش بيني نيست و مردم دنباله رو حوادث روز و گزارش رسانه ها هستند. به آمريكايي تلقين شده است كه رئيس جمهوري را، هنگامي كه كشور در حال جنگ و بحران است نبايد تغيير داد!. در مورد "جان كري" پيش بيني اين دو عامل مثبت نيز موثر واقع نشد: همسر او « ريسا» پرتغالي و متولد موزامبيك آفريقا بوده و خود او نيز فرزند يك يهودي چك است كه به آمريكا مهاجرت و در اينجا كاتوليك شده بود. موضوعي را كه مفسران ساير كشورها به آن توجه كرده و بازتاب داده بودند تاكيد دو نامزد رقيب به اين بوده است كه مي توانند فرمانده شايسته اي براي نيروهاي مسلح آمريكا باشند و به تشريح سابقه و مطالعات نظامي خود پرداخته بودند. اين مفسران گفته بودند: اين اطمينان ها كه در كشورهاي ديگر سابقه ندارد نشان مي دهد كه تا چه اندازه امريكاييان به نظاميگري توجه دارند، زيرا اين كشور از لحظه پيدايش تا كنون هرآنچه را كه به دست آورده از راه جنگ و از پرتو قدرت نظامي و اتكاء به آن بوده است. به همين دليل است كه نمي خواهد كشور ديگري را از لحاظ نظامي نيرومند ببيند. و به همين لحاظ هم بود که در كنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا پيش از طرح پيشنهاد نامزدي، اعلام شده بود كه ده ژنرال معروف از جمله «جان شالي كشويلي» ژنرال گرجستاني تبار و رئيس سابق ستاد مشترك از انتخاب جان كري و نامزد معاونت او "جان ادواردز" سناتور ايالت كاروليناي شمالي حمايت مي كنند. ديديم که اين تمهيد هم در نتيجه انتخابات موثر نيافتاد سناتور جان كري چند ساعت پيش از پذيرش نامزدي حزب خود، از امريكاييان خواسته بود كه به او اين فرصت را بدهند تا برايشان كشوري بسازد كه در داخل از نظر اقتصادي قوي تر و امن و در خارج مورد اعتماد و احترام باشد. او اطمينان داده بود كه آمادگي آن را دارد كه در عصر تروريسم از آمريكا محافظت كند. در آخرين جلسه كنوانسيون (پنجشنبه شب 29 ژوئيه 2004 ) جان كري پس از اعلام قبولي نامزدي گفته بود: قوي بودن چيزي وراي با خشونت حرف زدن است و جورج بوش تنها مي تواند با خشونت و تهديد سخن بگويد و چهره خشن به خود بگيرد. ما بايد اعتماد و اعتبار آمريكا را كه با جنگ غير ضروري عراق آسيب ديده است ترميم كنيم. تجربه جنگ ويتنام به من كه خودم در آن يك افسر دريايي بودم آموخت كه جنگ ارزان تمام نمي شود. لذا نبايد بر پايه گزارشهاي نادرست و نيات شخصي به آن دست زد. ما از جنگ عراق چه نتيجه اي به دست آورده ايم؟. هزاران كشته و مجروح ، ميلياردها دلار هزينه، رسوايي، آبروريزي و بي اعتبار شدن در جهان و خريدن دشمن براي خود. من سازمانهاي اطلاعاتي وطن را اصلاح خواهم كرد. اين سازمانها ايجاد شده اند که در خدمت منافع وطن باشند و سياست روز و اراده سران دولت نبايد در كار آنها مداخله كند. هيچ مقامي نبايد بتواند آنها را مجبور به تحريف حقايق و دادن گزارش نادقيق كند. فلسفه ايجاد اين سازمانها در همه جهان اين بوده است که شخصيت مستقل داشته باشند و آلت دست كسي، حتي از بالترين سطح نباشند. بوش پيش از آن كه ملت را وارد جنگ كند بايد بررسي، مطالعه و تفكر بيشتر و كامل مي كرد. جنگ وقتي لازم مي آيد كه راه ديگري براي رسيدن به مقصود باقي نمانده باشد. براي رسيدن به هدف، راه هاي متعدد وجود دارد كه جنگ آخرين آنهاست. بوش با ورود مصرانه به جنگ عراق، آمريكا را تا حدي از متحدان قديمي اش جدا ساخت. كمپاني هاي بزرگ با هدف سود جويي نبايد مشاغل را از آمريكا خارج كنند، آمريكاييان مردماني سخت كوش هستند و شايسته وضعيتي بهتر، نه زندگي در بحران. مثلا؛ امر درمان و بعضا خانه بدوشي. بوش به وضعيت محيط زيست هم در آمريكا توجه نكرده است. از همه مهمتر اين بار اجازه داده نخواهد شد كه برخي آراء هدر رود (اشاره او به برخي آراء ايالت فلوريدا در انتخابات نوامبر 2000). http://www.iranianshistoryonthisday....s/731kerry.jpg سناتور کري، همسرش تريسا، سناتور ادواردز و فرزند خردسالش در پايان جلسات کنوانسيون ژوئيه 2004 در ميان جمعي از شرکت کنندگان در کنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا برخي ديگر از رويدادهاي 30 جولای 1729: شهر بالتيمور آمريكا( در ايالت مريلند ) تاسيس شد. 1863: هنري فورد از پيشروان صنعت اتومبيل سازي و سازنده و موسس كارخانه اتومبيل سازي فورد در « دير بورن » ميشيگان به دنيا آمد. 1908: نخستين مسابقه اتومبيلراني دور دنيا در پاريس به پايان رسيد. 1928: نخستين عكس متحرك رنگي، پس از اختراع اين نوع فيلم به معرض نمايش گذارده شد. 1930: بپا خيزي كردها براي داشتن كشوري براي خود آغاز شد. 1972: نيروي دريايي شوروي اعلام كرد كه به آن چنان قدرتي دست يافته است كه مي تواند كشتي هاي دشمن را در هر نقطه از جهان نابود كند. iranianshistoryonthisday. ... .. . |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 اوت ايران نتيجه مماشات: مرگ عمروليث از گرسنگي در زندان خليفه ششم اوت سال 901 ميلادي عمرو ليث صفار كه پس از مرگ برادرش يعقوب برجاي او نشسته و برخلاف برادر، با خليفه عباسي مماشات كرده بود، در زندان خليفه در بغداد از گرسنگي درگذشت. عمرو از سال 858 بر جاي برادر نشسته بود. خليفه كه عمرو را توسط ديگران به چنگ آورده و به زندان افكنده بود قول آزاد كردن وي را داده بود، ولي قلبا مايل به اين عمل نبود و چون زندانبان به ميل باطني خليفه پي برده بود جيره غذايي «عمرو» را هر روز كمتر مي كرد تا از گرسنگي درگذشت. يعقوب «قهرمان استقلال وطن» هرگز حاضر به سازش با خليفه عباسي نشده بود و مورخان درباره سرانجام كار «عمرو» نوشته اند: اين بود نتيجه سازش با ابليس (حيله گر و ظالم). ... و به اين ترتيب ارمنستان استقلال يافت ششم اوت (15 مرداد) سال 885 ميلادي ارمني ها كه در آن زمان در منطقه وسيعي در جنوب غربي قفقاز و سراسر شرق آناتولي (تركيه امروز) سكونت داشتند، از فرصتي كه از هم پاشيدگي امپراتوري ايران و ضعف و فتور حكومت روم شرقي (قسطنطنيه) برايشان فراهم آورده بود استفاده كردند و استقلال سرزمين خود را اعلام داشتند. اين رويداد در سالهاي 1918 و1991 عينا تکرار شد. ارمنيان در سال 1918 از فرصت جنگ داخلي روسها (که درپي انقلاب بولشويکي 1917 آغاز شده بود) و در سال 1991 از ضعف دولت مسکو ناشي از اشتباهات گورباچف استفاده و اعلام استقلال کامل کردند. ارمنستان در سه دهه اول قرن نوزدهم و درپي شکست هاي نظامي ايران از روسيه به تصرف روسها درآمده و طبق قراردادهاي گلستان و ترکمنچاي، هربار يک قسمت از آن به امپراتوري روسيه واگذار شده بود. در پي اعلام استقلال اوت 885 ميلادي، «آشوت باگراتوني» رئيس كشور ارمنستان شد و استقلال ارمنستان فورا از سوي سامانيان ايران و حكومت روم شرقي برسميت شناخته شد تا سد ديگري در برابر پيشروي اعراب مسلمان به وجود آيد. ارمنستان در طول تاريخ خود در بيشتر ازمنه متحد و يا وابسته به ايران بود. "تاريخ" نشان داده است كه ارمنيان در هر شرايطي همواره متحد و دوست ايرانيان بوده اند. ارمنستان در عين حال نخستين كشور مسيحي جهان بشمار مي آيد. غفلت و خيانت بود که در امرداد ماه 1320 (اوت 1941) مسير تاريخ ايران را تغيير داد http://www.iranianshistoryonthisday..../0806eyden.jpgا يدن وزيرخارجه وقت انگلستان ششم اوت 1941 (15 امرداد 1320)، پس از رسيدن افراد لشكر 9 هند مركب از نظاميان انگليسي و هندي به بصره و 18 روز پس از صدور التيماتوم هاي لندن و مسكو خطاب به ايران، انتوني ايدن وزير امور خارجه وقت انگلستان پارلمان اين كشور را براي حمله نظامي به ايران (تلويحا) توجيه كرد. ايدن كه در اين روز در جلسه پارلمان حاضر شده بود گفت كه ايران به سنگرگاه ستون پنجم آلمان تبديل شده و گروهي از آلماني ها با برنامه و طرح ويژه به ايران اعزام شده اند و خود را براي ضربه زدن به منافع حياتي و ديرين انگلستان آماده مي كنند، بسياري از ايرانيان از جمله برخي مقامات دولتي را با خود همراه ساخته اند و ايرانيان فارغ التحصيل مدارس عالي آلمان هم با آنان هستند. ايران كه طبق گزارش هاي دريافت شده، با هيتلر ساخت و پاخت هاي نظامي محرمانه دارد به صورت يك مركز نظامي و جنگ نامرئي عليه ما درآمده است. ايدن بدون وارد شدن به جزئيات (زيرا كه جلسه پارلمان علني بود) خطاب به نمايندگان گفت: تنها به اين رقم توجه و روي آن تامل كنيد كه در سال جاري (1941)، دانشكده افسري ارتش ايران يكهزار فارغ التحصيل داشته است!. مورخان تاريخ جنگ جهاني دوم عموما در تاليفات خود نوشته اند كه با وجود انتشار مذاكرات جلسه پارلمان انگلستان در روزنامه هاي اين كشور كه بايد مقامات دولت ايران آن را يك هشدار تلقي و وطن را آماده دفاع مي كردند، در تهران حركتي مشاهده نشد و امور حالت عادي را از دست نداد و اين وضعيت دال بر آن است كه مقامات مربوط، جزئيات اظهارات ايدن و منظور از آن را به رضا شاه كه فرمانده كل قوا نيز بود منتقل نكرده بودند!. روزنامه هاي تهران كه عمدتا اخبار خارجي خود را از خبرگزاري تحت كنترل دولت (آژانس پارس) دريافت مي كردند، از انتشار مشروح مذاكرات پارلمان انگلستان غفلت كرده بودند! كه راه خيانت بازماند و افراد ارتش انبوه ايران در زماني كه به آنان نياز بود مرخص شدند و به خانه هايشان رفتند و كشور بزرگ و كوهستاني ايران توسط چند هزار نظامي درجه دوم و فرسوده خارجي و بدون مقاومت چشمگير اشغال شد و مسير تاريخ آن تغيير كرد. هويدا رفت، آموزگار آمد و ... http://www.iranianshistoryonthisday....806hovayda.jpg هويدا ------ آموزگار در اين روز در سال 1356 (طبق طبق تقويم آن زمان: سال 2536) امير عباس هويدا پس از 13 سال نخست وزيري جايش را به دوستش جمشيد آموزگار داد و خود بعدا وزير دربار شد. جمشيد آموزگار متولد 1301 (فرزند حبيب الله آموزگار)، فارغ التحصيل دانشگاه كرنل آمريكا و داراي دكتراي مهندسي، كه از سال 1337 (دوران نخست وزيري دكتر اقبال) وارد كابينه شده بود تا آن زمان سمتهاي مختلف از وزارت كار و بهداري تا كشور و دارايي برعهده داشت و در سال 1355 دبير كل حزب دولتي رستاخيز شده بود. وي كه يك سال نخست وزير بود در محافل ايران شهرت به دوستي و نزديكي با آمريكا را داشت. در دوره نخست وزيري آموزگار بود كه مخالفت با شاه و نارضايي از اوضاع كشور علني تر شده بود، سه ماه بعد از نخست وزير شدن آموزگار، شاه در سفر به آمريكا و فرانسه تحقير شد و شش ماه پس از آغاز نخست وزيري او، انقلاب آغاز شد و يك سال و يك ماه بعد به ختم سلطنت انجاميد. به نوشته مورخان، دولت وقت آمريکا همانند انقلاب کوبا (دهه 1950) و چند تحول مشابه در چند کشور ديگر تنها موافق تغييرات دمکراتيک در ايران بود اما پس از انقلاب، نتيجه در جهت خلاف انتظار واشنگتن و حتي شوروي تغيير يافت و ... . در قلمرو انديشه جنگ نتيجه آزمندي و جاه طلبي يك فرد و يا گروهي کوچک است - نقش نفت http://www.iranianshistoryonthisday....806nearing.jpg Scott Nearing پرفسور اسكات نيرينگ Scott Nearing جامعه شناس و اقتصاددان معروف آمريكايي كه يك قرن عمر كرد ششم اوت 1883 به دنيا آمد و نظرات تازه ابراز داشت و كتاب هاي متعدد منتشر ساخت. وي نخستين انديشمندي بود كه به نقش«نفت» در جنگهاي آتي و تشنجات جهاني اشاره كرده بود. نيرينگ در تاليف سال 1955 خود نوشته است كه تشنجات جهاني از اين پس، بيش از گذشته و هر زمان ديگر ريشه اقتصادي خواهد داشت. وي نوشته است: به پيشرفتهاي فكري، صنعتي، علمي و فني معاصر توجه نكنيد، علل جنگها همان خواهد بود كه در گذشته و گذشته هاي دور بوده و آزمندي و جاه طلبي يك فرد و يا گروهي كوچك آنها را به وجود مي آورد كه مي خواهند ديگران و مخصوصا رقيبان را از ميدان برانند و خود صاحب همه منافع شوند. پرفسور نيرينگ كه در دانشگاه پنسيلوانيا تدريس مي كرد و در 1983 فوت شد در كتاب خود «زندگي خوب» نوشته است: از آنجا كه كنترل تحولات در دست افراد عادي نيست و عمر هم كوتاه است، يك فرد بايد در طول حيات، زندگي خوب داشته باشد. وي سپس راههاي متعدد براي بهتر زندگي كردن در اين دنياي پر از زحمت را نشان داده است. پرفسور اسكات اواخر عمر به يك منطقه جنگلي رفت، در آنجا خانه ساخت و به زندگاني در چنين محيطي خلوت ادامه داد. در قلمرو ادبيات همه جنگها داخلي هستند زيرا كه انسانها برادرند http://www.iranianshistoryonthisday....806fenelon.jpg Fransois Fenelon فرانسوا فرالون Fransois Fenelon استاد الهيات و نويسنده فرانسوي ششم اوت (روزي چون امروز) در سال 1651 به دنيا آمد و 64 سال زندگي كرد و تاليفات متعدد برجاي گذارد. با اين كه يك كاتوليك بود تا حدي از فكر اصلاحات كليسا جانبداري كرد. او تاكيد فراوان بر برادروار زندگي كردن نوع بشر داشت و اين نكته مهم از اوست: همه جنگها داخلي هستند زيرا كه انسانها برادرند و بنابراين، جنگ جز برادر كشي نام ديگري نمي تواند داشته باشد. صنايع و فنون راه اندازي نخستين وب سايت در اينترنت http://www.iranianshistoryonthisday....806berners.jpgTim Berners - Lee راه اندازي شبكه شبكه ها (www) در اينترنت توسط پروفسور «تيم برنرز ليTim Berners - Lee» ششم اوت 2008، هفده ساله شد. لي كه نخستين وب سايت را ساخت و از ششم اوت 1991 در شبكه شبكه ها (اينترنت) قرار داد و در آن به همگان آموخت كه چگونه براي خود وب سايت بسازند و حرفشان را بدون سانسور و ترس و نگراني از تعقيب بزنند براي اين كار مهم پولي نگرفت و حق الامتيازي قرار نداد و آن را به ثبت هم نداد تا استفاده از اينترنت در سراسر جهان رايگان باقي بماند. طبق يك بررسي جهاني تازه، اينترنت در طول عمر كوتاه خود باعث شده است كه تبادل اطلاعات، انديشه و معلومات 76 درصد نسبت به گذشته افزايش يابد و اصحاب نظر در آموزش و پرورش در صدد تغيير نظامات جاري برآيند زيرا كه اينترنت از اين سيستم ها جلو افتاده و سريعتر به افراد اطلاعات و معلومات مي رساند. لي هنگام اعلام تعميم اينترنت و در اختيار همگان قرار گرفتن اين ابزار اطلاع رساني پيش بيني کرده بود كه در آينده اي نزديك واژه «سانسور» از فرهنگ ها حذف و به تاريخ سپرده خواهد شد. در قلمرو دانش ششم اوت زادروز الكساندر فلمينگ Fleming باكتريولوژيست اسكاتلندي و كاشف پني سيلين است که در 1881 به دنيا آمد. فلمينگ که از مدرسه پزشکي دانشگاه لندن دکترا گرفته بود و بعدا در همان دانشگاه به تدريس و پژوهش پرداخته بود در سال 1928 که روي عوامل بيماري ها مطالعه مي کرد متوجه شد يک قطعه کپک (mould) که بر حسب اتفاق در طشتک کشت افتاده بود در اطراف خود عوامل بيماري staphylococcus را کشته است. وي با مشاهده اين وضعيت، موفق به کشف پني سيلين شد که تاکنون صدها ميليون انسان را نجات داده است. اين كشف بزرگ، دکتر فلمينک برنده جايزه نوبل كرد. در قلمرو رسانهها سنديكاي نويسندگان رسانه هاي ايران با عضويت كاركنان روزنامه هاي حزبي موافقت نكرد پس از اين كه حزب رستاخيز كه شاه در سال 1353 دستور تاسيس آن را داده بود داراي روزنامه ارگان و نشريات ديگر شد، در مرداد 1355سنديكاي نويسندگان رسانه ها دچار مشكلي گرديد كه ساير كشورها قبلا آن را حل كرده بودند. مشكل اين بود كه كاركنان نشريات رستاخيز (عمدتا به اين سبب كه سنديكا در صدد ساختن مسكن براي اعضاي تازه خود در شمس آباد تهرات برآمده بود) درخواست عضويت داشتند و سنديكا به آنان همان حرفي را مي زد كه سالها قبل از آن به كاركنان نشريات حزب ايران نوين زده بود از اين قرار: اتحاديه هاي روزنامه نگاران ملل ديگر كاركنان نشريات حزبي را كارمند حزب مي دانند، نه روزنامه نگار حرفه اي، زيرا كه هدف و طرز كار ديگري دارند، و اگر اصرار بر عضويت دارند مي توانند بروند و براي خود اتحاديه و سنديكاي جداگانه تاسيس كنند كه حق هر فرد است، ولي اگر بخواهند وارد سنديكاي موجود شوند بايد علاوه بر نشريات رستاخيز، در رسانه عمومي ديگري هم مشغول بكار باشند تا با استناد به آن درخواست عضويت آنان پذيرفته شود. استدلال سنديكا چيزي جز عنايت به يك روال بين المللي نبود. در سال 1927 نمايندگان فدراسيونهاي روزنامه نگاران شوروي و ايتاليا را به نشست كنفدراسيون جهاني روزنامه نگاران راه نداده بودند؛ زيرا كه اتحاديه هاي مربوط در آن دو كشور كاركنان روزنامه هاي احزاب را به عضويت مي پذيرفتند. اتحاديه هاي روزنامه نگاران حرفه اي کارکنان تحريري نشريات و هرگونه رسانه دولتي را هم کارمند دولت مي شناسند نه روزنامه نگار حرفه اي و درخواست عضويت آنان هم پذيرفته نمي شود. سنديکاي روزنامه نگاران ايران با اينکه در جريان انقلاب سال 1357 به پيروزي انقلاب کمک بسيار کرد و ازجمله به مدت 62 روز دست به يک اعتصاب عمومي زد پس از پيروزي انقلاب به تدريج مورد بي مهري قرار گرفت و فعاليت آن عملا متوقف شده است. چرا استيون وينسنت روزنامه نگار آمريكايي در بصره كشته شد؟ «استيون وينسنتSteven Vincent» روزنامه نگار فري لنس (مستقل) آمريكايي در پي انتشار يك مقاله در نيويورك تايمز كه در آن ضمن افشاء مطالبي، از نظاميان انگليسي مستقر در جنوب عراق انتقاد كرده بود كه فقط سياست دولت خود را دنبال مي كنند ربوده و مقتول شد. مقاله وينسنت 31 ژوئيه 2005 در نيويورك تايمز منتشر شد و وي سه روز بعد كه با مترجم خود بانو «نوريه الخال» در يكي از خيابانهاي بصره قدم مي زد توسط سرنشينان يك وانت، از نوع و رنگ وانت هايي كه پليس بصره استفاده مي كند ربوده شد و جسد او كه شكنجه شده و گلوله خورد بود در حاشيه شهر به دست آمد. در كنار جسد، بانو نوريه كه او هم هدف گلوله قرار گرفته بود روي زمين افتاده بود كه جهت درمان به بغداد منتقل شد. وينسنت كه يك روزنامه نگار اينوستيگيتيو بود و گزارشهايش در روزنامه هاي مختلف از جمله روزنامه محافظه كار «وال استريت جرنال» چاپ مي شد به منظور جمع آوري حقايق در باره عراق و كشف ريشه مسائل اين كشور از سه ماه پيش از آن در عراق بسر مي برد. وي اخيرا هم كتابي در نيويورك تحت عنوان «In The Red Zone» درباره وضعيت زندگاني در عراق پس از صدام حسين منتشر كرده بود. وينسنت در مقاله 31 ژوئيه خود در نيويورك تايمز نوشته بود كه پليس بصره عميقا تحت نفوذ گروههاي راديكال شيعه قرار دارد كه مردان اين گروهها به ويژه افراد مقتدي صدر در آن رخنه كرده اند و پليس بصره با اين ساختار پشت سر ترور بعثي هاي سابق در منطقه بصره قرار دارد و حتي از اتومبيل پليس براي ارتكاب قتل و تخريب استفاده مي شود. نزديك به هفتاد و پنج در صد افراد پليس بصره وابسته به اين گروهها هستند. «وينسنت» در مقاله خود از نظاميان انگليسي مستقر در جنوب عراق و از جمله بصره انتقاد كرده و نوشته بود كه انگليسي ها همه چيز را مي دانند ولي چشم خود را مي بندند تا كارهاي گروههاي راديكال شيعه را ناديده بگيرند. اين اقدام نظاميان انگليسي سياست هاي قديمي انگلستان در عراق را در ذهن تداعي مي كند. وي به دولت امريكا هشدار داده بود كه مواظب اين سياست باشد. يك كارمند هتل محل اقامت وينسنت گفته بود كه او با مترجمش براي تبديل پول در كيوسك صرافي از هتل خارج شده بود كه ديگر باز نگشت. روزنامه نگاري كه كار او انتقاد از روزنامه ها بود «ديويد شاو» روزنامه نگاري كه دهها سال كارش نقد كار روزنامه نگاران ديگر بود چهارم اوت 2005 در 62 سالگي در لس آنجلس درگذشت. وي پس از فراغت از تحصيل در دانشگاه وارد كار روزنامه نگاري شده بود و پوشش اخبار مربوط به خوراك مردم (رستورانها، خواربارفروشي ها، كارشناسان تغذيه، مسموميت هاي غذايي و ...) نخستين سمتي در تحريريه بود كه بر عهده اش قرار داده شده بود. ديويد پس از ارتقاء از خبرنگار يك به خبر نگار 3 ، داوطلب كار خبرنگاري اينوستيگيتيو (دنبال كردن يك قضيه همانند كارآگاه پليس) شد و پس از به دست آوردن تجربه در اين كار، در تحريريه روزنامه براي خود يك سمت تازه به وجود آورد كه قبلا به آن صورت سابقه نداشت و آن نقد كار ساير روزنامه نگاران بود؛ از طرز تهيه مطلب تا سبك نگارش و كشف ارتباط آنان با مقامات، اصحاب قدرت و منافع. ديويد عقيده داشت كه به همان گونه كه روزنامه نگاران در جامعه در جستجوي ضعف ها و قوت هستند تا برنگارند و مسائل روشن، شكافته و حل شود، بايد روزنامه نگاراني هم باشند كه ضعف و عيب رسانه ها را بنويسند تا اصلاح شوند و ترقي كنند و هيچكس نبايد از اين كار رنجش داشته باشد زيرا كه روزنامه نگار دوست همه است و عيب را با هدف كمك به رفع شدن آن بيان مي دارد، نه از راه دشمني. ديويد به اين كار ادامه داد و به دليل تاثيرگذاري نوشته هايش، چند جايزه بزرگ روزنامه نگاري گرفت. وي عمدتا در لس آنجلس تايمز مي نوشت و مطالب اين روزنامه هم از انتقادهاي او مستثني نمي شدند. «دين باكت» سردبير اجرايي لس آنجلس تايمز گفته است: چون نوشته هاي «ديويد شاو» همه اش درس بود، ما از ادامه كار او استقبال مي كرديم. نوشته هاي او تا نزديك به صد درصد مخاطب (خواننده) داشت به گونه اي كه اگر اشتباه يك روزنامه نگار در هر رسانه به چشم او نمي خورد تا نقد كند، مردم جريان را به وي اطلاع مي دادند تا بنويسد. بنا براين كار ديويد به پيشرفت ژورناليسم كمك بسيار كرده است و جاي تعجب نيست كه ما به او پول و جاي نوشتن مي داديم تا از كار خودمان انتقاد كند. درباره ديويد شاو، دهها روزنامه نگار از جمله معروفترين مفسران گفته اند كه هنگام نوشتن دقت مي كردند كه مطلب آنها روز بعد مورد انتقاد او قرار نگيرد و كار ديويد كه نوآوري بشمار آمده است يك كمك بزرگ به ارتقاء ژورناليسم حرفه اي در جهان بود. روزنامه نگار محافظه كار قديمي، و حرف زشت! http://www.iranianshistoryonthisday..../0806novak.jpg نواک (راست) و کارل رو چهارم اوت 2005 شبكه تلويزيوني سي ان ان «رابرت نواك» مفسر قديمي و محافظه كار را كه در يك برنامه زنده تلويزيوني يك جمله غير مؤدبانه بر زبان آورده و ميز گرد موسوم به "Inside Politic" را دفعتا و به حالت اعتراض ترك كرده بود از اجراي برنامه در آن شبكه معلق ساخت. وي در جريان اين برنامه كه به صورت ميز گرد انجام مي شد به جاي پاسخ به «كارويل» از حزب دمكرات كه اشاره به مقاله نواك در شيكاگو تريبون كرده بود كه در آن نام بانو «والري پليم» جاسوسه سيا را فاش ساخته بود، در حالي كه مي گفت «Bull – shit» ميز را ترك كرده بود. نواك در افواه متهم شده است كه به تشويق دوستش «كارل رو» از مقامات كاخ سفيد، نام بانو والري را در مقاله اش افشا کرده بود تا از شوهر او جوزف ويلسون (ديپلمات سابق) كه بهانه جورج بوش براي حمله نظامي به عراق (خريد اورانيوم از نيژر) را رد كرده بود انتقام بگيرد. نواك بود كه نام اين عضو عملياتي سيا (والري پليم) را در مقاله اش فاش كرده بود. ساير ملل پس از درگذشت فردريک ويلهلم ..... http://www.iranianshistoryonthisday....6feredrik2.jpg فردريك دومپس از درگذشت فردريك ويلهلم قيصر پروس (آلمان شمال شرقي) در سال 1740 ميلادي، ژنرالها و سران كشور تا دو ماه و شش روز موافقت نمي كردند كه پسرش فردريك بر جاي پدر بنشيند؛ زيرا كه وي مردي دانش آموخته، روشنفكر و آزاديخواه بود و از آن بيم داشتند كه جنگ و زورگويي را موقوف كند و دكان آنان بسته شود كه سرانجام صداي اعتراض مردم برلن بلند شد و ششم اوت 1740 با پادشاه شدن فردريك موافقت كردند و او به نام فردريك دوم قيصر (كايزر) پروس شد. فردريك دوم كه شديدا افكار ضد ماكياولي داشت، رعايت اخلاقيات در سياست را دستور مي داد و به جاي وارد شدن در دسته بندي هاي اروپا با «ولتر» و ساير روشنفكران زمان خود مكاتبه و تماس داشت و نيمي از اوقات فراغت خود را در جلسات شعر و كتابخواني مي گذراند. به ادبيات كشورهاي ديگر احترام مي گذارد. بارها ضمن تمجيد از كارهاي ادبي درخشان ايرانيان در قرون وسطي گفته بود كه امپراتوري ادبي و فكري ايران نزد او به مراتب ارجمندتر از امپراتوري نظامي ايران در طول 12 قرن اول است. وي به نمايشنامه نويسها هميشه گوشزد مي كرد چيزي بنويسند كه وقتي روي صحنه بيايد براي مردم آموزنده باشد. از اين روي، فردريك دوم تنها شاهي در جهان بوده است كه لقب «شاه روشنفكر» گرفته است. پايان امپراتوري مقدس رومي در اروپا عمر امپراتوري مقدس رومي كه نه امپراتوري بود، نه مقدس و نه رومي ششم اوت 1806 به دست ناپلئون به پايان رسيد. اين امپراتوري، خود به خود، از روزي كه پاپ وقت در 25 دسامبر سال 800 شارلماني را امپراتور همه «رومن كاتوليكها» خواند تا جهان مسيحيت هم سلطاني همتراز هارون الرشيد خليفه وقت عباسي داشته باشد به وجود آمده بود و چون مورخان اين عنوان را بكرات بكار بردند باقي ماند. شارلماني پادشاه فرانكها بود كه به رم رفت، در برابر پاپ لئون سوم زانو زد و در عوض، آن عنوان را به دست آورد. اين امپراتوري يك كنفدراسيون سست مركب از چندين امير نشين و كشور داراي حاكميت ملي بود. ناپلئون پس از پيروزي نظامي بر اتريش و ايجاد كنفدراسيون امير نشين هاي آلماني زير نظر خود ، به عمر امپراتور مقدس پايان داد. تشديد خصومت: روزي كه منافع آمريكا در كوبا ملي شدند http://www.iranianshistoryonthisday....06castrokh.jpg کاسترو در نخستين ملاقات بسيار گرم با خروشچف رهبر وقت شوروي ششم اوت 1960 فيدل كاسترو همه منافع ايالات متحده در كوبا را ملي اعلام كرد كه به تحريم و محاصره كوبا انجاميد كه پس از 5 دهه هنوز ادامه دارد. فيدل كاسترو كه اول ژانويه 1959 زمام امور كوبا را به دست گرفته بود مي گفت كه بدون لغو همه امتيازات دولت واشنگتن در كوبا، اين جزيره 111 هزار كيلومتر مربعي استقلال كامل و حاكميت ملي نخواهد داشت. كوبا واقع در آنتيل بزرگ از نخستين سرزمين هايي است كه اسپانيا در قاره آمريكا تصاحب كرده بود. رهبران واشنگتن از زمان استقلال فدراسيون ايالات متحده مايل به ضميمه شدن كوبا به قلمرو خود بودند كه فاصله چنداني از آن فدراسيون ندارد ولي دولت اسپانيا حاضر به ازدست دادن آن نبود. اسپانيا در جنگ 1898 از ايالات متحده (دولت واشنگتن) شكست خورد و كوبا را از دست داد و كوبا تحت قيمومت واشنگتن درآمد كه قانون اساسي سال 1902 كوبا با دادن امتياز كنترل اقتصاداين کشور به آمريكا و سپردن اين تعهد كه با دولت ديگري هم عهد نشود و پايگاه دريايي گوانتانامو در اجاره آمريكا بماند خود را تاحدي از اين قيموميت نجات داد. اصول مندرج در قانون اساسي كوبا كه حق نظارت بر برخي از امور اين كشور را به ايالات متحده داده بود باعث شد كه كمپاني هاي آمريكايي منافع متعدد در كوبا به دست آورند و فيدل كاسترو در اوت 1960 همين منافع را ملي كرد و به نظارت دولت واشنگتن پايان داد و خصومت آغاز شد. اين خصومت كه همچنان باقي مانده است. فيدل کاسترو که از اوت 2006 و انجام يك عمل حراجي روي رودهاش تحت درمان بود؛ يک سال و نيم بعد خود را بازنشسته کرد و رهبري کوبا اينک در دست رائول کاسترو است. باوجود اين، فيدل با دادن اندرز به دولت و نوشتن مقاله در روزنامه ارگان حزب کمونيست کوبا (که توسط خبرگزاري ها به سراسر جهان ارسال مي شود) به فعاليت ادامه مي دهد. از بهار 2008 توجه روسيه به کوبا افزايش يافته و درپي بازديد معاون نخست وزير روسيه از کوبا در اوت 2008، پوتين نخست وزير و دبير کل حزب حاکم روسيه گفت که روسيه بارديگر به کوبا بازخواهد گشت. در ژوئيه 2008 نيز گفته شد که بمب افکنهاي اتمي دورپرواز روسيه سوخت گيري درکوبا را از سر گرفته اند که رائول کاسترو حاضر به تکذيب اين خبر نشد. رائول انتقال محدود زمين هاي مزروعي کوبا به کشاورزان آغاز کرده است که تحولي بزرگ خوانده شده است. ميزان انتقال بيش از توان کشت يک کشاورز نيست. مدت انتقال محدود به حداکثر 90 سال است. كوبا 11ميليون جمعيت دارد. http://www.iranianshistoryonthisday....0806castro.jpg کاسترو در جريان بپاخيزي مسلحانه سال 1956 بالا رفتن درآمد روسها و همچنين افزايش فاصله فقير و غني پراوداي آنلاين پنجم اوت 2005 در گزارشي نوشته بود كه متوسط درآمد روس ها، در سال 2005 نسبت به دو سال پيش از آن (سال 2003) 34 درصد افزايش نشان مي داد. در سال 2003 اين متوسط درآمد 200 دلار در ماه بود که در سال 2005 به 303 دلار رسيده بود، حال آن كه در 1998 متوسط درآمد روس ها تنها 70 دلار در ماه بود. پراودا اضافه كرده بود كه 303 دلار در ماه به مراتب كمتر از متوسط درآمد در اروپاي غربي و آمريكاست، ولي بايد توجه داشت كه در روسيه اجاره خانه، هزينه حمل و نقل، هزينه آب و برق و بهاي بنزين و هزينه درمان از يك پانزدهم آن ممالك هم كمتر است. طبق يک گزارش رسمي، درآمد روسها در شش ماه اول سال 2008 ميان 4 تا 25 هزار روبل در سال متغير بود. اين گزارش از ايجاد چنين فاصله اي ميان درآمدها ابراز نگراني کرده بود. فاسله درآمد روسها از هم تا زمان فروپاشي شوروي چشمگير نبود. در اين گزارش رسمي تصريح شده است که درآمد ده درصد روسها خيلي بالاست و بيش از 30 درصد درآمد به جيب آنان مي ريزد حال آنکه تنها يک و نه دهم درصد از کل درآمدها عايد ده درصد طبقه کم درآمد مي شود. کل درآمدها در روسيه در سال 2007 پنج تريليون و 27 ميليارد روبل بوده است. پوتين نخست وزير روسيه در اوايل اوت 2008 گفته بود که اگر ما بخواهيم انقلاب ديگري نداشته باشيم بايد تعديلي در توزيع درآمد صورت گيرد و رسيدگي دقيق شود که ميلياردرهاي روسيه از چه طريقي ظرف دو دهه اين همه پول را به دست آورده اند. در طول هفتاد سال به گوش روسها از برابري اقتصادي خوانده شده بود که هنوز آن را فراموش نکرده اند و مشاهده ثروتمند شدن گروهي کم و در مدتي بسيار کوتاه آنان را خشمگين خواهد ساخت زيرا که احساس بي عدالتي و يا وجود فساد خواهند کرد. نياز آمريكا به دولت سعودي http://www.iranianshistoryonthisday....os/0806oil.jpg نيويورك تايمز ششم اوت 2005 در مقاله اي به قلم«Jad Mouawad» ضمن اشاره به هيات مهمي كه دولت آمريكا براي شركت در مراسم تدفين ملك فهد اعزام داشته و مذاكرات اين هيات با سلطان تازه، ملك عبدالله نوشته بود كه تركيب اين هيات ثابت مي كند كه تا چه حد واشنگتن به دوستي و اتحاد با دولت سعودي نياز و به نفت و پول اضافي آن (دلار هاي نفتي جهت سرمايه گذاري در آمريکا و عمدتا سپرده بانکي و يا خريد اوراق قرضه) وابستگي دارد. در ميان اعضاي اين هيات، جورج بوش (پدر)، چني معاون رئيس جمهوري آمريكا (عكس بالا) و نيز ژنرال پاول وزير امورخارجه پيشين ديده مي شدند. اين روزنامه نوشته بود: اين يك حقيقت محض است كه آمريكا در حال حاضر بيش از هر زمان ديگر به نفت سعودي وابستگي دارد و به هيچ بها نمي تواند آن را از دست بدهد، زيرا كه با ادامه ناآرامي ها تصور جانشين ساختن نفت عراق فعلا يك خيال بيش نيست، ايران بعيد است كه در آينده اي قابل پيش بيني به آمريكا نزديك شوند، ونزوئلا راهي را بر ضد آمريكا انتخاب كرده كه فعلا بازگشتي در آن ديده نمي شود، به دوستي با روسيه هم نمي توان اعتماد كرد و ساير دارندگان نفت به چين چشم دوخته اند كه رفتاري دوستانه تر دارد، به آنها ديكته نمي گويد، پيشنهادهاي بهتري ارائه مي دهد و به مناطق نفتخيز هم نزديكتر است. برخي ديگر از رويدادهاي 6 اوت 1815: ناوگان اعزامي آمريكا به دزدي دريايي در سواحل جنوبي مديترانه از تونس تا الجزاير پايان داد. 1825: بوليوي از پرو جدا شد و اعلام استقلال كرد. 1890: براي نخستين بار در آمريكا براي اعدام ، از صندلي الكتريك استفاده شد و در زندان نيويورك يك قاتل به نام « جان هارت » با اين وسيله اعدام شد. 1914: اتريش به روسيه و صربستان به آلمان اعلان جنگ دادند. 1934: نيروهاي نظامي آمريكا پس از19 سال از هائيتي خارج شدند. 1962: جامائيكا مستعمره انگلستان در قاره آمريكا استقلال يافت. 1978: پاپ پل ششم رئيس وقت كليساهاي كاتوليك بر اثر حمله قلبي درگذشت. 1986: « ويليام شودر» كه 620 روز با قلب مصنوعي زندگي كرده بود درگذشت. 1990: شوراي امنيت سازمان ملل عراق را به خاطر تعرض نظامي و تصرف كويت تحريم كامل كرد. .iranianshistoryonthisday. .... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 17 اوت ايران نگاهي كوتاه به پيچيدگي مسئله عراق: روزگاري که عراق بخشي از يک استان ايران بود http://www.iranianshistoryonthisday....ysfunstamp.jpg تمبر 1923انتشار يك تمبر پست در عراق در اوت 1923 و زماني كه اين سرزمين هنوز كاملا از كنترل انگلستان خارج نشده بود به صورت يك جنجال جهاني درآمده بود كه اشاره كوتاهي به آن، تا حدي ريشه و پيچيدگي مسئله آن سرزمين پر غوغا را به دست مي دهد. نماي طاق كسري در تيسفون (تلفظ پارسي اشكاني آن: تيسپهان) بر اين تمبر چاپ شده بود و همين تصوير بود كه تفسيرهاي گوناگون به دنبال داشت. ايرانيان عهد ساسانيان طاق كسراي54 متر در27 متري را «شاهيگان سپيد (Shahigan e Sepid ) به معناي كاخ سپيد» مي خواندند. تيسفون (مدائن و اينك سلمان پاكSalman Pak) واقع در 35 كيلومتري جنوب شرقي بغداد هشت قرن پايتخت ايران بود که علاوه بر پايتختي ايران، به صورت مركز استان Khavarvaran خواروران (خاروران ـ خاوران) ايران هم عمل مي كرد و اين استان ايران در آن عصر؛ كويت، سواحل شرقي كشور سعودي امروز (كه «گارهائه» نام داشت)، بحرين، قطر، حاشيه جنوبي خليج فارس و همه عراق امروز (جز كردستان آن) را شامل مي شد كه برخي از محلي ها آن را اراك (ايران پاييني ـ پايين ايران) خطاب مي كردند. همين جغرافياي تاريخي عامل جنجال سال 1923 بود كه از ماه اوت آغاز شده بود. ايرانيان (17 ماه پس از كودتاي ژنرال رضاخان پهلوي) كه احساسات ناسيوناليستي شان داشت زنده مي شد به اين تمبر از اين لحاظ اعتراض داشتند كه معتقد بودند انگلستان با تاييد انتشار آن مي خواهد بحرين (ميش ماهي) و ميشان (دشت ميشان) را هم ببلعد، و عراقي ها مدعي بودند كه با چاپ تصوير تيسفون بر تمبر، انگليسي ها مي خواهند ماهيت عراق را تغيير دهند و همانند عهد ساسانيان، كردستان را از آن جدا سازند و .... در اين ميان روزنامه هاي مسكو و رم در تفسيرهاي خود اين عمل را مقدمه ايجاد يك خاورميانه انگليسي وانمود مي كردند و فرانسوي ها با اين كه نمي خواستند انگليسي ها را برنجانند، در باطن از گسترش متصرفات انگلستان در خاور ميانه ناراضي بودند و مطبوعاتشان ترجمه تفسيرهاي روزنامه هاي مسكو و ايتاليا را با آب و تاب چاپ مي كردند و به همين گونه مطبوعات آلمان. در واکنش به اين وضعيت، مقامات انگليسي حاكم بر هند كه به تاييد آنان اين تمبر منتشر شده بود مي گفتند كه نظرخاصي در كار نبوده است. ما انگيسي ها از قديم به ابنيه تاريخي كه هويت ملي و مايه افتخار ملل هستند احترام مي گذارده ايم و به همين دليل هم بود كه در جريان نبرد با عثماني ها، نيروهاي خود را در نوامبر 1915 از منطقه مدائن (تيسفون) عقب كشانيديم كه ضمن زد و خورد، توپ هاي عثماني آسيب بيشتري به طاق كسري وارد نسازند. كار در اينجا پايان نيافت. اوايل دهه 1960 ژنرال عبدالكريم قاسم رئيس وقت دولت عراق كه با كودتاي سال 1958 به سلطنت كوتاه مدت «ساخت انگلستان» در عراق پايان داده بود به استناد نقشه جغرافيايي «استان خاروران» ايران به مركزيت مدائن (تيسفون) كه كويت بخشي ازآن بود مدعي مالكيت اين سرزمين شد (البته عراق از دهه چهارم قرن بيستم اين ادعا را داشت ولي آن را به صورتي ملايم مطرح مي کرد)، و صدام حسين بعدا براي تصاحب همه قسمت هاي باستاني آن استان ايران باستان و از جمله ميشان (حاشيه غربي خوزستان)، با هدف عراقي كردن طاق كسري و محدوده تاريخي مدائن دست به مرمت آن زد و ... كه پس از موفق نشدن در جنگ هشت ساله با ايران، از ادامه تعمير كاخ شاهان قديم ايران دست برداشت. http://www.iranianshistoryonthisday....ansasanian.jpg نقشه قلمرو ايران در اواخر عهد ساسانيان و پيش از حمله نظامي عرب برنامه لشكركشي به تهران در صورت شكست طرح براندازي 28 مرداد http://www.iranianshistoryonthisday....7bakhtiyar.jpg تيمور بختيار (سپهبد)17 اوت سال 1953 (26 امرداد 1332) در اوج فعاليت انگلستان و آمريکا براي براندازي حكومت دكتر مصدق، تماسهايي با فرماندهان لشكرهاي استانها براي لشكركشي احتمالي به تهران - در صورت شكست طرح كودتا - آغاز شده بود. در اصفهان، اردشير زاهدي از جانب پدرش با پاره اي از افسران لشكر اصفهان تماس گرفته بود و معاون لشكر به او وعده اعزام نيرو به تهران داده بود. در كرمانشاه نيز سرهنگ بختيار (بعدا سپهبد) فرمانده تيپ محل دعوت زاهدي براي لشكركشي به تهران را پذيرفته و به واحدهاي اين تيپ آماده باش داده بود. در اين ميان خبر رسيد كه شاه و ثريا از بغداد به رم رفته اند تا در آنجا منتظر کار باشند. در قلمرو دموکراسي رفراندم ونزوئلا در سال 2004: پيروزي چاوز و دمكراسي http://www.iranianshistoryonthisday..../0816chvez.jpg چاوز با لباس سرخ، از بالکن پيروزي خود را اعلام مي دارد با همه تلاش تبليغاتي آمريكا و كمكهايي كه به نيروهاي مخالف شد، هوگو چاوز رئيس جمهور «چپگرا ـ ناسيوناليست» ونزوئلا با بيش از 58 درصد آراء پيروز شد و مي تواند اين دوره رياست جمهوري خود را تا به آخر ادامه دهد. بر رفراندم يكشنبه 15 اوت 2004 ونزوئلا، افراد مختلفي از خارج، از جمله جيمي كارتر رئيس جمهوري اسبق آمريكا كه خود را از پاسداران دمكراسي درجهان مي خواند و«سزار گاويريا» رئيس سازمان كشورهاي قاره آمريكا نظارت داشتند و درستي انجام آن را تاييد كردند. جيمي كارتر درباره رفراندم ونزئلا گفت: رفراندم ونزوئلا از نظر نظم و ترتيب بهتر و دقيقتر از انتخابات قبلي بود كه او در كشورها ديگر بر آنها نظارت كرده بود. موضوع كم سابقه در اين رفراندم، شركت مردم به صورت هجوم بود كه باعث ايجاد صفوف طولاني شده بود. در بعضي نقاط ايستادن يك فرد در صف تا ده ساعت طول مي كشيد. همين مشاركت، اصحاب نظر و روزنامه نگاران اروپايي را به تحسين واداشته و نوشته بودند: اين مشاركت نشان داد ونزوئلايي ها كه به اهميت «راي و راي دادن» پي برده اند در يكشنبه سرنوشت ساز از اين بزرگترين حق مدني خود استفاده كردند. رسانه هاي آمريكايي نتيجه رفراندم ونزوئلا كه 15 درصد نفت مصرفي آن كشور را تامين مي كند بزرگ نكرده بودند. ونزوئلا پنجمين صادر كننده نفت درجهان است. اين رسانه ها گفته بودند كه در پايان رفراندم، ميان دو دسته موافق و مخالف زد و خورد روي داد كه يك زن كشته و چند تن مجروح شدند كه بعدا معلوم شد آن زن زنده است. هوگو چاوز، سرهنگ كماندو و صاحب فرضيه سوسياليسم قرن 21 ، در نخستين نطق پس از اعلام نتيجه رفراندم گفت كه برنامه «انقلاب براي فقيرها» پيروز شد. ما با تكيه بر اين آراء اصلاحات را دنبال مي كنيم. انتظار داريم كه از اين پس دولت واشنگتن به اراده مردم ونزوئلا و دولت منتخب مردم احترام بگذارد و در انجام اصلاحات اخلال نكند. وي همچنين گفت: مردم ما با اين آراء خود، براي كاپيتاليسم و دمكراسي دروغ و شعار «جانشين» به دست داده اند. كارشكني هاي امريكا در چند سال گذشته امكان نداد كه دين خود را به مردم ادا كنيم. در ونزوئلا همه بايد امكان تحصيل و درمان داشته باشند و كسبه كوچك وام بگيرند و به كار خود رونق بخشند و بيكاري، فقر و فساد وجود نداشته باشد. رفراندم يكشنبه (15 اوت 2004) نشان داد كه مردم ونزوئلا نسبت به گذشته تغيير كرده اند و درك سياسي آنان بالا رفته است. چاوز كه با شعارهاي تامين برابري براي ونزوئلائي ها و ونزوئلا براي ونزوئلايي ها حكومت خود را آغاز كرده بود نشان داد كه يك سوسياليست (از نوع تازه) و در عين حال يك ملي گرا (بوليواريان) است و با همين دو شعار خود را با آمريكا كه منافع متعدد در ونزوئلا دارد و نمي خواهد كه يك كاسترو ديگر در آن قاره پديدار شود سرشاخ كرد و چاوز سپس با دعوت از معلمان و پزشكان كوبايي براي تدريس و درمان ونزوئلايي ها بر اين معارضه دامن زد. وي بعدا علنا دولت آمريكا را امپرياليست خواند و اعلام كرد كه به دوستي با فيدل كاسترو افتخار مي كند و لقب قهرمان فقيرها را پذيرفت. چاوز پس از روي كار آمدن جورج بوش در آمريكا انتقاد شديد از او را آغازكرد و گفت كه كلينتون رهبر بهتري براي آمريكاييان بود. اين كارها باعث گسترش درگيري آمريكا با او شد؛ و دو سال پيش برضد او يک كودتا صورت گرفت كه باز با حمايت مردم فقير بر آن فائق آمد. مخالفان چاوز سرمايه داران بزرگ، بازيگران قديمي و حرفه اي صحنه سياست و روساي اتحاديه هاي اصناف هستند كه چاوز گفته بود با بند و بست به اين مقامها دست يافته اند. باوجود تاييد درستي رفراندم از سوي كارتر و ناظران ديگر، وزارت امورخارجه آمريكا تاكيد كرده بود كه بايد به اعتراضهاي داير بر وجود بي نظمي در انتخابات رسيدگي شود. چاوز در پاسخ به اعتراضها گفته بود: اينها شرم نمي كنند كه نسبت به رفراندم«بله يا نه» به اين روشني دبه در مي آورند. در قلمرو ادبيات نويسنده انگليسي ضد انگلستان امپرياليست امروز زادروز ويلفرد بلانت Wilfrid S. Blunt نويسنده و شاعر انگليسي است كه 17 اوت سال 1840 به دنيا آمد. گذشته از مجموعه اشعار و دو مجموعه نامه ها و مكاتبات ، وي كتاب هاي متعدد نوشته است كه عموما از مسافرت هاي دور و دراز او مايه گرفته اند . بلانت از هند و خاورميانه ديدار كامل و « حقيقت ياب » بعمل آورده و مدتي را هم در مصر بسر برده بود. سفر او در خاورميانه عمدتا با اسب و شتر صورت گرفت. در قسمتي از اين سفرها ، همسرش « ليدي آن » را كه يك امير زاده انگليسي بود با خود برده بود و اين ليدي انگليسي كه در ترسيم تصوير و نقاشي از افراد و مناظر مهارت و هنرمندي داشت يك مجموعه جالب هنري از مناظر و مردم خاورميانه باقي گذارده است.« ليدي آن» همچنين مولف « قبايل منطقه فرات » و « سفر به نجد » است. معروفترين كتابهاي بلانت نيز « باد و گردباد » عنوان دارد. وي در كتابهايش دولت انگلستان را يك امپرياليست خوانده و اندرز داده است كه از اين سياست ناپسند دست بردارد. وي همچنين از آرمانهاي مليون ايرلندي و استقلال كامل ايرلند جانبداري كرده و به همين جهت مدتي را هم در زندان انگلستان بسر برده بود. برخي از مورخان نوشته اند كه بلانت نخستين نويسنده انگليسي بود كه امپرياليسم انگلستان را شرح داد و آن را نكوهش كرد. بلانت در 1922 درگذشت http://www.iranianshistoryonthisday..../0817blunt.jpg Blunt با لباس عربي در جريان مسافرت با اسب در خاورميانه نظر نويسنده هندي تبار برنده جايزه نوبل درباره برخي تاريخنگاران وي. اس. نيپال V. S. Naipaul نويسنده هندي تبار متولد ترينيداد (آمريكاي مركزي) 17 اوت سال 1932 به دنيا آمد و برنده جايزه ادبي نوبل سال 2002 شد. وي جوايز ادبي ديگر و عنوان بهترين نويسنده دهه 1990 در زبان انگليسي را هم به دست آورده است. ناراتيو هاي نيپال حرف ندارد. ايراد از برخي تاريخنگاران و تقبيح تاريخنويسي دولتي يكي از تاليفات اوست. نيپال در اين زمينه مثالهاي متعدد از سرزمين پدري خود ـ هند ـ آورده و نوشته است كه در تاريخ هند همه جا از فاتحان (تجاوزگران) نوشته اند و مقاومت و واكنش هنديان را در برابر تجاوز از قلم انداخته اند و خواننده تصور مي كند كه هنديان مغز و جان دفاع از خود و وطنشان را نداشته اند و فتح آنان «حق فاتحان» بوده است. وي نتيجه گرفته است كه اين تاريخنگاري تخريب ملتها و تحقير آنان و مطالبي يكطرفه است كه جز خدمت به فاتحان و طرف نيرومند قضيه، پشيزي نمي ارزد. به باور بيپال، پاره اي از خبر نويسان هم با اخبار همين معامله را مي كنند و.... وي به اتحاديه ها صنف روزنامه نگاران هشدار داده است كه تا دير نشده است ضوابط تازه اي تهيه كنند تا افراد نتوانند از حربه روزنامه نگاري (قلم) براي آماده ساختن راه تجاوزكاران، ظالمان و استثماران استفاده كنند و هر آنچه را كه آنان ديكته كنند بنويسند. پدر نيپال كارمند هندي دولت انگلستان بود كه به مستعمره انگليسي ترينيداد منتقل شده بود . بيپال اينك ساكن انگلستان است. در قلمرو دانش سازنده واكسن تيفوئيد دكتر «فردريك راسل» كاشف نهايي « واكسن تيفوئيد » در 17 اوت سال 1870 به دنيا آمد و در آغاز كار، پزشك ارتش آمريكا بود كه از سوي اين دولت براي بررسي اوضاع پزشكي اروپا به فرانسه و آلمان فرستاده شده بود. وي مدتها نيز در دانشگاههاي آمريكا درس پزشكي مي داد. مشكل دولتها در لشكر كشي هاي دور دست ابتلاء سربازان به بيماري تيفوئيد بود. دولت آمريكا براي دكتر راسل يك آزمايشكاه جامع ايجاد كرد و از او خواست كه واكسن قطعي تيفوئيد را كشف كند. قبلا در اين زمينه در كشورهاي مختلف كارهايي شده بود و دكتر راسل بود كه واكسن نهائي بيماري تيفوئيد را ساخت. http://www.iranianshistoryonthisday..../0817rasel.jpg دكتر راسل در آزمايشگاه خود در قلمرو رسانهها «در گوشه و كنار شهر» برنامه اي راديويي كه تاكنون نظير آن به وجود نيامده است http://www.iranianshistoryonthisday....tos/0816ya.jpg پرويز ياحقي در نيمه امرداد 1341 (ماه اوت 1962) راديو ايران داراي يك برنامه روزانه با زمينه خبري به نام «درگوشه و كنار شهر» شد كه بدون وقفه به مدت سه سال ادامه داشت و طبق بررسي هاي ماهانه از شنوندگان راديو كه قاعدتا بايد در بايگاني صدا و سيما محفوظ مانده باشند، «صد در صد» شنونده و عمدتا "راضي" داشت. اين برنامه كه هنوز مشابه آن در همه جهان توليد نشده است توسط دو روزنامه نگار وقت؛ پرويز ياحقي (آهنگساز نامدار ايران كه اخيرا فوت شد و نام او در شناسنامه اش «صديقي پارسي» بود که ترجيح داده بود پس از دايي هنرمندش به نام وي «ياحقي» خطاب شود) و نوشيروان كيهاني زاده نگارنده اين سايت (در آن زمان، سردبير اخبار بين الملل خبرگزاري پارس و عضو تحريريه روزنامه اطلاعات) با تصويب طرح آن از سوي نصرت الله معينيان معاون نخست وزير وقت و مسئول انتشارات و راديو پا به عرصه وجود گذارد و هر روز در ساعت 4 و نيم بعد از ظهر از راديو سراسري ايران كه در آن زمان مهمترين رسانه كشور و فراگيرتر از همه بود پخش مي شد. معينيان مي دانست اين برنامه ضعف هاي دولت را هم منعكس خواهد كرد؛ با وجود اين با پخش آن موافقت كرده بود. ياحقي و كيهاني زاده در ساعات فراغت خود در كلانتري هاي پليس، پاسگاههاي ژاندارمري، شعب دادسراي تهران، دادگاهها ، بيمارستانهاي سوانح تهران (در آن زمان: سينا، رازي ، امير اعلم (ويزه سوختگي ها) ، لقمان الدوله ادهم (ويزه مسموميت ها) و امدادي حكيم الملك واقع در خيابان مولوي شرقي) و صحنه وقوع حوادث به جستجوي مطلب مي پرداختند و ياحقي با طرفين ماجرا مصاحبه مي كرد و هر مطلب با اندرز و ذكر ضوابط و قوانين مربوط و اشاره به مراحل دادرسي پايان مي يافت و به همان صورت براي پخش آماده مي شد و هر برنامه 30 دقيقه اي شامل سه تا چهار حادثه بود كه همان روز و يا شب پيش از آن اتفاق افتاده بودند. پيروزي اين برنامه عمدتا نتيجه علاقه مردم به شخص ياحقي و شهرت اجتماعي او بود كه حاضر مي شدند مصاحبه كنند و از اشتباهات خود پرده بردارند. صداي ياحقي بسيار جذاب، لحن او گيرا و اندرزهايش صميمانه بود كه بردل مي نشست اين برنامه عبرت آموز تنها به دليل افزايش اشتغال ياحقي در عالم موسيقي و به تدريج دست برداشتن از كار روزنامه نگاري، و پرداختن كيهاني زاده به تدريس تاريخ پايان يافت. در تهيه اين برنامه، بعدا بانو هما احسان، سياوش آذري، حسين توصيفيان، رضا ميرطاهري و براي مدتي كوتاه نيز هوشنگ پورنگ كمك كردند. http://www.iranianshistoryonthisday....tos/0816nu.jpg نوشيروان کيهاني زاده موضوع مهم در اينجاست كه اين برنامه نيم ساعته براي سازمان راديو ايران در ماه تنها يكهزار و نهصد تومان( برابر دويست و 75 دلار آن روز و دو ميليون و سيصد هزار ريال امروز هزينه داشت و اين دو براي تهيه آن از خودرو شخصي استفاده مي كردند زيرا كه سازمان راديو ايران در تهران تنها دو استيشن واگن در اختيار داشت و آن هم براي رسانيدن گويندگان اخبار به محل كار). از آن پس سازمان راديو ـ تلويزيون چند بار تلاش به تجديد حيات آن برنامه كرد ولي موفق نشد. ساير كشورها هم چنين تلاشي را بعمل آورده اند ولي موفقيت نداشته اند. هم اكنون در آمريكا دو كانال تلويزيوني تحت عنوان «دادگاه» سرگرم بكار هستند كه برنامه هاي آنها استوديويي است، نه ضبط در صحنه، و به كساني كه حاضر شوند بروند و حرفهايي را كه احتمالا در دهانشان مي گذارند مقابل دوربين و قاضي استوديويي (عامل ايفاي نقش) تكرار كنند دستمزد قابل ملاحظه پرداخت مي شود. ساير ملل قهرمان استقلال آرژانتين http://www.iranianshistoryonthisday....0817martin.jpg خوزه سن مارتين«خوزه سن مارتين» قهرمان استقلال آرژانتين كه در اين كشور داراي احترام خاص است 17 اوت 1850 در گذشت وي 25 فوريه 1778 به دنيا آمده بود. در جواني به اسپانيا رفته و در ارتش اين كشور افسر شده بود. در همانجا ، انديشه استقلال ارژانتين و ساير سرزمين هاي تحت سلطه اسپانيا در قاره امريكا به او راه يافت . او اسپانيا را كه به سهولت به چنگ ناپلئون افتاده بود كشوري ضعيف كه استحقاق آقايي بر زادگاه او را ندارد تشخيص داده بود. در بازگشت به آرژانتين ، براي دولت محلي يك هنگ سوار به وجود آورد كه بعدا با همين هنگ و كمك استقلال طلبان ديگر موفق به گرفتن استقلال آرژانتين از اسپانيا شد و آنگاه به كمك استقلال طلبان ساير سرزمين هاي لاتين نشين قاره آمريكا شتافت. رهبر جنبش بازگشت سياهپوستان به آفريقا ماركوس گاروي Marcus Garvy را كه در روزي چون امروز در سال 1887 در جامائيكا به دنيا آمد نخستين سياه پوستي مي دانند كه جنبشي براي باز گرداندن سياه پوستان از قاره آمريكا به افريقا ــ سرزمين نياكانشان ــ به وجود آورد. وي عقيده داشت از آن جا كه سياه پوستان به صورت برده از افريقا به آمريكا آورده شده اند و اين ذهنيت در آنان و سپيد پوستان باقي مانده است ؛ در اينجا دشوار است كه بتوانند رشد كنند و ترقي تحت فشار دولت منطقي و دائمي نيست ، ولي در قاره خودشان امكان پيشرفت برايشان وجود دارد. پيش از ماركوس ، بسياري از بردگان آزاد شده آمريكاي شمالي با كمك اين دولت به آفريقا منتقل و در آنجا كشور لابيريا را تاسيس كرده بودند ولي هنوز يك وزير منصوب از آمريكا بركار آنان نظارت داشت. در سال 1890 الكساندر كلارك سمت وزارت لابيريا را برعهده داشت. نهضت ماركوس هواداران فراوان به دست آورد ولي از آنجا كه در آن زمان ، جز اتيوپي ، كشور آفريقايي ديگري استقلال نداشت شمار بسيار كمي از سياهان بر پايه طرح ماركوس به آفريقا باز گشتند. آغاز محاكمه خلبان «يو ـ 2 » آمريكا در مسكو http://www.iranianshistoryonthisday....owerstrial.jpg Francis Gary Powers در دادگاه مسکومحاكمه «فرانسيس گاري پاورز Francis Gary Powers» خلبان هواپيماي جاسوسي «يو ـ 2 » آمريكا كه اول مه 1960 بر فراز خاك شوروي هدف موشك قرار گرفته و سرنگون شده بود 17 اوت همين سال در مسكو آغاز گرديد. 17 اوت زادروز فرانسيس بود كه در 1929 به دنيا آمده بود. معلوم نشده است كه با توجه به زادروز او، روسها تعمدا اين روز را براي آغاز محاكمه اش انتخاب كرده بودند. سقوط اين هواپيما كه از پاكستان به پرواز در آمده بود و در شرق ميانه اتحاد شوروي هدف موشک قرارگرفت در آستانه ديدار خروشچف و آيزنهاور، سران دو كشور، بحران دامنه داري به وجود آورده بود. قرار بود كه مذاكرات سران دو كشور رقيب به منظور تنش زدايي انجام شود. بعدا شايعات متعدد رواج يافت كه شايد دستهايي در آمريكا در جريان بوده كه مانع از تشنج زدائي در روابط دو كشور شود. پاورز که در استخدام سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا CIA بود در جريان محاکمه به همه چيز اعتراف کرد و به ده سال زندان محکوم شد. دو سال بعد، وي با يک جاسوس روسيه به نام رودولف آبل که در زندان آمريکا بود مبادله شد. پاورز سپس به استخدام يک تلويزيون محلي در کاليفرنيا درآمد که با هلي کوپتر بر فراز خيابانها و جاده ها پرواز مي کرد و خبر ترافيک مي فرستاد و از حريق و رويدادهايي نظير آن فيلم و خبر تهيه مي کرد. وي در يکم اوت 1977 در پايان تهيه يک فيلم خبري از آسمان از يک رويداد حريق و در راه بازگشت به به فرودگاه براثر تمام شدن سوخت هلي کوپتر برفراز لس آنجلس سرنگون شد و جان سپرد. در اين سانحه، فيلمبردار تلويزيون نيز کشته شد. پاورز هنگام مرگ 48 ساله بود. سفينه شوروي در زهره http://www.iranianshistoryonthisday....0817venera.jpg ونرا ـ7 «ونرا Venera _ 7» سفينه شوروي كه به سوي زهره فرستاده شده بود 17 اوت 1970 به آرامي بر سطح اين ستاره زيبا فرود آمد. اين سئوال و ابهام اينك همه را كلافه كرده است كه اين همه پيشرفتهاي شوروي چه شدند و چگونه يكشبه ـ با فروپاشي بدون خونريزي اين اتحاديه ـ به فراموشي سپرده شدند. مردم شوروي براي نيل به اين پيشرفتها بهاي سنگيني پرداخته بودند!. خودكشي معاون هيتلر و اجتماع سالانه نئو نازي ها در اطراف گور او http://www.iranianshistoryonthisday....os/0817hes.jpg رودلف هس17 اوت سال 1987، رودلف هس Hess معاون پيشين هيتلر که 93 ساله بود در زندان فاتحان جنگ جهاني دوم در برلن به نام زندان اشپاندائو كه همين يك زنداني در آن نگهداري مي شد، با كابل برق خود را حلق آويز كرد و درگذشت و چهار دولت شوروي، فرانسه، انگلستان و آمريكا از هزينه بسيار سنگين نگهداري او آسوده شدند. وي بيش از چهار دهه و حتي پيش از پايان جنگ در زندان بود. هس در جريان سقوط هواپيمايش در خاک انگلستان دستگير شده بود. هس در گورستان خانوادگي در " وونسيدل " باواريا مدفون شده است و هرسال در اين روز نئو نازيهاي آلمان در اين گورستان و در خيابانهاي وونسيدل دست به تظاهرات مي زنند و فرياد زنده باد هيتلر بر مي آورند. دولت آلمان براي جلوگيري از وقوع هرگونه حادثه مجبور است پليس اضافي به منطقه بفرستد . در 17 اوت سال2003 هزاران نئونازي در وونسيدل اجتماع کرده بودند و دولت هزار پليس اضافي اعزام داشته بود و عده اي از آنان که علامت پرچم دوران هيتلر را حمل مي کردند دستگير شدند زيرا که حمل آن در آلمان منع قانوني دارد. http://www.iranianshistoryonthisday....0817naziha.jpg گوشه اي از اجتماع نئو نازي ها به مناسبت 17 اوت مرگ ژنرال ضياءالحق http://www.iranianshistoryonthisday....s/0817ziya.jpg ضياءالحق17 اوت سال 1988 ژنرال ضياءالحق ديكتاتور نظامي پاكستان پس از 11 سال حكومت در يك سانحه هوايي كشته شد. حادثه اي كه هنوز بدرستي علت آن معلوم نيست. سفير آمريكا در پاكستان نيز در همين حادثه جان داد. ضياءالحق پنجم ژوئيه سال 1977 با يك كودتاي نظامي ذوالفقار علي بوتو را كه چهار ماه پيش از آن در انتخابات عمومي پيروز شده بود و بر پاكستان حكومت مي كرد بركنار ساخت و برجايش نشست. به تصميم او بوتو به اتهام وجود فساد مالي و اداري در سازمانهاي دولتي اش و نيز اتهام قتل يكي از رقباي انتخاباتي اش محاكمه و با وجود درخواست برژنف رهبر وقت شوروي، پاپ و بسياري از سران كشورها و متفكران اعدام شد. مردم پاكستان پس از كشته شدن ژنرال ضياءالحق « بي نظير» دختر بوتو را به رياست قوه مجريه برگزيدند. كاسترو ايالات متحده را «امپراتوري روم» امروز خواند http://www.iranianshistoryonthisday....0817kastro.jpg فيدل كاسترو 77 ساله 16 اوت 2003 در استاديوم ورزشي شهر آسانسيون پايتخت كشور پاراگوئه در برابر بيش از ده هزار تن كه فرياد « فيدل ـ فيدل ، تولدت مبارك » سر داده بودند در نطقي ايالات متحده را با امپراتوري روم باستان مقايسه كرد و گفت كه دولت واشنگتن « امپراتور روم » امروز است. رسانه ها نوشته اند كه كاسترو با مشاهده آن همه ابراز احساسات نسبت به خود ، قطرات اشك از چشمانش بر گونه اش غلطيد. برخي رسانه ها نوشته اند كه در عهد باستان امپراتوري توانمند ايران در برابر روم وجود داشت ، ولي به نظر مي رسد كه امروز در برابر آمريكا قدرتي وجود نداشته باشد. كاسترو براي شركت در مراسم آغاز دوره رياست جمهوري « نيكاتور دوارته » به پاراگوئه دعوت شده بود كه 14 اوت برگزار شد . مدتي است كه در آمريكاي لاتين رسم شده كه كاسترو بايد در مراسم آغاز دوره يك رئيس جمهوري جديد حاضر باشد ، گرچه توجه مردم به او بيش از رئيس جمهوري تازه است. عيدي امين هم از اين دنيا رفت «عيدي امين دادا» گروهبان پيشين ارتش انگلستان كه 25 ژانويه سال 1971 با يك كودتاي نظامي ميلتون ابوت ( ابوته ) را از رياست جمهوري كشور اوگاندا بركنار و خود زمامدار اين كشور شده و هشت سال حكومت كرده بود 16 اوت 2003 در شهر بندري جده در كشوري سعودي بر اثر از كار افتادگي كليه ها در هشتاد سالگي در گذشت. وي كه در جواني در عين حال يك بوكسور بود در ارتش اوگاندا كه در سال 1962 استقلال يافته بود به دليل نداشتن نظامي با تجربه ، افسر شد و ظرف مدت كوتاهي به ژنرالي رسيد و كودتا كرد . درباره آدمكشي و بي رحمي هاي او داستانها گفته اند ، ازجمله اخراج خشونت آميز هنديان مهاجر كه امور اقتصادي اوگاندا را از دوران استعمار انگلستان به دست داشتند كه با رفتن آنان اوضاع اقتصادي اوگاندا به وخامت گراييد. گفته شده است كه وي اجساد مقتولان خشونت هاي خود را به درياچه ويكتوريا مي انداخت تا طعمه تمساح شوند. امين در سال 1979 مدعي قسمتي از خاك تانزانيا شد و به آن كشور لشكر كشيد ، ولي از ارتش تانزانيا شكست خورد و هنگامي كه نيروهاي تانزانيا وارد شهر كامپالا پايتخت اوگاندا شدند به عربستان سعودي فرار كرد و به آن دولت پناهنده شد. در پي فرار او ، ابوته به اوگاندا ( يوگاندا ) بازگشت و حكومت را به دست گرفت. عيدي امين مسلمان بود. تلفات و زيانهاي توفات دريايي در فلوريدا 17 اوت 2004 چهار روز پس از توفان دريايي چارلي كه ايالتهاي شرقي آمريكا از فلوريدا تا «مين» را در نورديد اعلام شد كه اين توفان تنها در فلوريدا كه محل ورود آن به خاك آمريكا بود باعث مرگ 17 تن و وارد آمدن 14 ميليارد دلار زيان شده است . تا اين روز ( 17 اوت ) در اين منطقه بيش از يك ميليون تن فاقد برق بودند. برخي ديگر از رويدادهاي 17 اوت 1836: قانون اجباري شدن ثبت تولد، مرگ و نكاح در انگلستان به اجرا درآمد و كشورهاي ديگر كه تا آن زمان نداشتند به تدريج چنين كردند. 1846: شهر لس آنجلس كه توسط مهاجران اسپانيايي ساخته شده است و متعلق به كشور مكزيك بود به تصرف ايالات متحده آمريكا درآمد. 1850: بالزاك نويسنده فرانسوي درگذشت. .iranianshistoryonthisday .... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 24 اوت ايران شهر قزوين قتلگاه خاندان صفوي! 24 اوت در سال 1577 ميلادي، شاه اسماعيل دوم از سلسله صفوي كه مردي سفاك بود و شهر قزوين را به قتلگاه خاندان صفوي و رجال وقت تبديل كرده بود، ناگهان درگذشت. وي كه دو سال سلطنت كرده بود جانشين شاه طهماسب شده بود كه 43 سال سلطنت كرد. شاه طهماسب شهر قزوين را پايتخت ايران كرده بود. شاهان صفوي در عين حال خود را، ولو اسما رئيس مذهبي كشور نيز مي پنداشتند؛ زيرا شاه اسماعيل اول شيعه اثني عشري را مذهب رسمي ايران اعلام كرده بود و شاهان بعد از او خود را پاسدار اين مذهب مي دانستند. به لحاظ اهميتي كه صفويه براي خراسان قائل بود، يكي از پسران شاه وقت بايد در شهر هرات، مركز حكومتي خراسان، مي زيست. پس از مرگ شاه اسماعيل دوم مقامات دولت و فرماندهان واحدهاي قزلباش برادرش محمد را كه قبلا به دستور شاه اسماعيل دوم كور شده بود به سلطنت برداشتند تا كسي مانع سوء استفاده ايشان از قدرت نشود. كار خودمختاري قزلباش به جايي رسيده بود كه زن شاه (مادر شاه عباس) را از قصر ربودند و در بيابانهاي قزوين قطعه – قطعه كردند و به همين سبب، شاه عباس كه در هرات بود با لشكر خراسان به قزوين آمد و بر ضد پدر كودتا كرد و سپس دست به اصلاحات اداري و نظامي زد و با ايجاد يك ارتش ملي براي ايران، قزلباش را كه يك قشون متعلق به ايلها و عشاير بود مرخص كرد. شاه عباس بعدا پايتخت را از قزوين كه در آنجا مادرش را كشته بودند به اصفهان انتقال داد. يك روز پيش از تعرض نظامي، تهران هنوز در بي خبري و ابهام بود! http://www.iranianshistoryonthisday....0824bolard.jpg دو بازيگر اصلي صحنه: ريدرز بولارد سفيرلندن و آندره اسميرنوف سفير مسكو در تهران دوم شهريور 1320، يك روز پيش از تعرض نظامي انگلستان و شوروي كه طراح آن انگليسي ها بودند، تهران هنوز در بي خبري و ابهام بود؛ تنها ريدرز بولارد سفير انگلستان در تهران و آندره اسميرنوف سفير تازه شوروي و چند نفري از رجال سياسي و مقامات نظامي كه با انگلستان مربوط بودند و يا اين كه در چند هفته اخير تطميع شده بودند از نقشه تعرض خبر داشتند. اسميرنوف حتي شايعه تعرض نظامي را رسما تكذيب كرده بود. در اين روز واحدهاي نظامي شوروي پشت خطوط مرزي ايران در شمال، و نيروهاي انگليسي در عراق (در مجاورت مرزهاي غربي ايران) مستقر و آماده دريافت دستور حمله بودند. نگراني چرچيل نخست وزير وقت انگلستان از اين بود كه اگر برنامه تطميع مقامات ايران طبق نقشه عملي نشود از چند هزار نيروي هندي در حمله به ايران كاري ساخته نخواهد بود و در اين صورت آلماني ها همه تلاش خود را بكار بخواهند برد تا با گرفتن قفقاز به كمك ايران برسند. در آن روز نيروهاي آلمان در پيشروي در خاك شوروي به اواسط اوكراين رسيده بودند. آلمان به نقشه انگلستان و شوروي مبني بر حمله به ايران پي برده بود، ولي اين دولت هم نمي خواست با انتقال اين خبر از مجاري رسمي به تهران، مقامات ايران را دچار ترس و شتابزدگي كند. آلماني ها كه شناخت كمتري از روانشناسي و شرح احوال رجال وقت ايران داشتند باور نمي كردند كه چند مقام نظامي بدون نظر شاه، ارتش ايران را مرخص كنند و وطن را بي دفاع رها سازند!. در اين ميان چشم مردم ايران به ارتششان بود كه در باره انضباط و روحيه آن داستانها شنيده و زرق و برق لباس و نشان و واكسيل افسرانش و مراسم سان و رژه ها را به چشم ديده بودند ، ولي .... به نظر برخي از مورخان، «خيانت» به وطن به مفهوم همكاري با بيگانه در اجراي برنامه ها و سياستهاي آن و نيز نان به نرخ روز خوردن، از اواسط حكومت شاه سليمان صفوي در ايران مشاهده شده است كه با يك وقفه در دوران افشاريه و زنديه، از زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار ادامه يافته است. اروپاييان پس از يافتن راههاي دريايي شرق از اين تعبير منظوم در فارسي«به دو چيز گيرند مر مملكت را ؛ يكي پول و رشوه ( خريدن طرف ) و ديگري شمشير آبديده يماني ( جنگ )» بارها استفاده كرده و چون برنده شده اند هنوز هم به استفاده از آن ادامه مي دهند. http://www.iranianshistoryonthisday....24jeneral1.jpg يك دسته از ژنرالهاي ايران در زمان تجاوزنظامي، كه وطن انتظار جانبازي از آنان داشت! http://www.iranianshistoryonthisday....24jeneral2.jpg و دسته اي ديگر از ژنرالها، كه پس از اشغال نظامي وطن هم مقام و منزلت را از دست ندادند! اعتراف بانو "آلبرايت" - تاييد مداخله در براندازي 28 امرداد، 47 سال بعد! http://www.iranianshistoryonthisday....24alberayt.jpg بانو آلبرايت وزير امورخارجه آمريكا در دوران حكومت كلينتون كه تا يك قدمي عذرخواهي از ملت ايران به خاطر براندازي 28 مرداد جلو آمده بودپس از بركناري حكومت دكتر مصدق و بازگشت شاه به ايران، 24 اوت 1953 (دوم شهريور 1332) سرلشكر زاهدي تصميمات سختي را بر ضد كمونيستها (حزب توده) كه فعاليتهايش از پنج سال پيش از آن غير قانوني شده بود، ولي دكتر مصدق عملا آن را آزاد گذارده بود اعلام كرد و ژنرال آيزنهاور رئيس جمهوري وقت آمريكا از حزب جمهوري خواه، يك كمك مالي 45 ميليون دلاري به وي داد. حال آن كه قبلا حاضر نشده بود كه موافقت كند يك وام بين المللي ده ميليون دلاري به دولت دكتر مصدق داده شود. تنها بهانه دولت آمريکا براي مشارکت با دولت انگلستان در براندازي حکومت دکتر مصدق تشديد فعاليت حزب توده بود. چهل و هفت سال طول کشيد تا يک وزير امورخارجه آمريکا به طور ضمني اعتراف کرد که دولت آمريکا در براندازي حکومت دکتر مصدق در سال 1953 دخالت داشت. مادلين آلبرايت وزير امورخارجه دولت کلينتون (از حزب دمکرات ) در آخرين سال وزارتش در مراسمي گفت که دولت انگلستان در سال 1952 اصرار فراوان کرد که دولت دکتر مصدق برانداخته شود ولي ترومن نپذيرفت و پيشنهاد انگلستان را رد کرد و دولت آيزنهاور که به اين کار تن داد بعدا استدلال کرد که اين مداخله به دلايل استراتژيک لازم بود، حال آن به نظر من (بانو آلبرايت ) براندازي دولت دکتر مصدق يک عقب نشيني از تحول و تکامل دمکراسي و ايجاد بنياد هاي سياسي (حزب و روزنامه آزاد و مستقل) در ايران بود. يکي از نتايج براندازي دکتر مصدق براي دولت آمريکا اين بود که در نفت ايران 40 درصد شريک گرديد، 40 درصد هم انگلستان و 20 در صد هم سهم کشورهاي ديگر عضو کنسر سيوم. شوروي عكس العمل خود نسبت به رويداد 28 مرداد را كه دو دولت بزرگ غرب با هدف ضديت با آن انجام داده بودند تنها با تاييد آزمايش بمب هيدروژني اش كه چند روز پيش از آن انجام شده بود نشان داد!. اين کوتاه آمدن دولت وقت مسکو به زيان موجوديت خودش تمام شد. از نيمه دوم دهه 1980 تا اوت 2008 دولت مسکو "کوتاه آمدن هاي بسياردر برابر غرب" در کارنامه خود دارد. اين کوتاه آمدنهاي به صورت "اپيزمنت" از سال 2008 به تدريج فروکش کرد که از ماه اوت اين سال به يک ايستادگي نوين انجاميده است. در قلمرو انديشه گاس دبير كل حزب كمونيست آمريكا - مردي كه «مزدك» را بنيادگذار سوسياليسم مي دانست http://www.iranianshistoryonthisday....os/0824hal.jpg بيست و چهارم اوت 1966 اعضاي كميته مركزي حزب كمونيست آمريكا «گاس هال» را به سمت دبيركلي اين حزب انتخاب كردند. وي كه در كتابش «مزدك» را بنيادگذار سوسياليسم در جهان اعلام داشته است با رهبران وقت شوروي روابط دوستانه داشت. در كشورهاي سوسياليستي از «گاس» همانند رئيس يك كشور استقبال مي كردند. با وجود اين، گاس عقيده داشت كه در پياده كردن سوسياليسم در روسيه عجله شده بود زيرا اين كشور آمادگي و شرايط آن را نداشت. ايراد ديگر گاس به رهبران شوروي اين بود كه صدور كمونيسم را سرلوحه سياست هاي خود تعيين كرده بودند كه اين كار نه تنها خصومت آمريكا را برانگيخت بلكه خزانه آن دولت را تهي ساخت و ناچار شد به جاي اقدام، همه اش به مردم وعده زندگاني بهتر بدهد. گاس اخيرا درگذشت. اعدام دو آنارشيست در آمريكا و نگاهي کوتاه به نظرات آنان http://www.iranianshistoryonthisday....s/0824sako.jpg نيكلا (نيکولو) ساكو ـ بارتلمو وانزتي 23 اوت 1927«نيكلا ساكو» و «بارتلمو وانزتي» در يك زندان ايالت ماساچوست آمريكا با صندلي الكتريك اعدام شدند. اين دو كه از مهاجران ايتاليايي و پيرو مكتب آنارشيسم بودند متهم به حمله مسلحانه به يك بانك شده بودند كه به باور آنان، بهره ظالمانه بانكها و سازمانهاي معاملات پول بر بدبختي طبقه كارگر مي افزايد. بنا بر اين، اتهام سرقت را نپذيرفتند و آن را به مفهومي که داشت رد كردند. عقيده اين دو همانند آنارشيست هاي ديگر، انهدام نظام هايي بود كه به برقراري عدالت اجتماعي توجه نداشتند. آنارشيستهاي وقت با هرچه كه سلطه و ظلم و حرف بدون منطق بود مخالفت مي كردند. آنان خواهان اقتصاد تعاوني (نوعي سوسياليسم) بودند. اختلاف نظر آنان با كمونيست ها در اين بود كه مي گفتند كه اينان مي خواهند با زور و اجبار مردم را به قبول سوسياليسم وادار كنند حال آن كه پذيرش هر نظام بايد داوطلبانه و از صميم قلب باشد. برخلاف كمونيستها، آنارشيستها براي رسيدن به عدالت اجتماعي معتقد به خشونت انقلابي بودند و در زمينه عواطف انساني مي گفتند انسان خوب كسي كه نگران وضعيت ديگران باشد و براي تامين منافع جامعه اولويت قائل شود و نفع جمع بر منافع فردي را ترجيح دهد. خاطره خشونت هاي آنارشيستهاي آن زمان است كه غربي ها را از گروههايي نظير القاعده ترسانيده است زيرا كه تقريبا روش هاي مشابهي را اعمال مي كنند. آنارشيست هاي اروپايي در اواخر قرن 19 و اوايل قرن بيستم بسياري از سران غرب از جمله پادشاه ايتاليا، رئيس دولت فرانسه و رئيس جمهور آمريكا را ترور كردند. نيکلا (نيکلو) و بارتلمو در لحظه پيش از اعدام گفته بودند كه به آنارشيسم وفادار هستند. در دنياي تاريخنگاري تاثير اقتصاد و اوضاع جغرافيايي در تكوين تاريخ - اگر يک انسان ناکامل رئيس دولت شود .. . http://www.iranianshistoryonthisday....824braudel.jpgFerdinand Braudel امروز زادروز فرديناند (فردينان) برودل تاريخنگار فرانسوي است كه 24 اوت سال 1902 به دنيا آمد و 27 نوامبر سال 1985 در گذشت. بسياري از اصحاب نظر وي را بزرگترين مورخ قرن 20 فرانسه مي دانند. وي معتقد به تاثير اقتصاد و اوضاع جغرافيايي در تكوين تاريخ بود. در تاريخنگاري تاكيد بر انعكاس كامل و روشن شرح هر رويداد و گزارش علل و نتايج وقايع داشت تا از آن پند گرفته شود. برودل مي گفت كه دمكراسي پس از تكامل، جامعه را به سوسياليسم گرايش مي دهد. به عبارت ديگر؛ دمكراسي واقعي به سوسياليسم ختم مي شود. وي ثابت کرده است كه اكثريت مردم، صرف نظر از اين كه در كدام كشور زندگي مي كنند، شناخت كامل و درست از دمكراسي و موهبت آن ندارند و طوطي وار در انتخابات شركت مي كنند و رسانه ها كه عمدتا در كنترل اصحاب قدرت و يا پول هستند تلاش لازم براي روشن ساختن مردم و آشنا كردن آنان با دمكراسي بعمل نياروده اند. رسانه ها تنها ظاهر رويداد را منعكس مي كنند و واقعيت ها را علني نمي سازند. به باور برودل، بدون داشتن مولف و روزنامه نگار شجاع و انساندوست نمي شود اطمينان به تكامل انسان داشت و همه مسائل و مشكلات، ساخت و دسپخت انسان ناقص است، مخصوصا كه اگر يك «انسان ناكامل» رئيس يك دولت شود. برودل كارشناس «تاريخ اقتصاد ـ اجتماعي» بود . مهمترين تاليفات او عبارتند از: كتاب سه جلدي تمدن و كاپيتاليسم در قرون 15 تا 18 (پيش از دوران صنعتي شدن)، دنياي مديترانه باستان، دنياي مديترانه در قرون جديد، برتري اسپانيا (دوران فيليپ دوم)، درباره تاريخ، خارج از ايتاليا، تاريخ تمدن، هويت فرانسه و .... ساير ملل 3 شهر ايتاليا زير مواد آتشفشان مدفون شد http://www.iranianshistoryonthisday....824vzovius.jpg كوه وزوويوس 24 اوت سال 79 ميلادي كوه وزوويوس Vesuvius در جنوب ايتاليا ناگهان دست به آتشفشاني زد و سه شهر آباد پمپيPompeii، هركولائوم Herculaneum و ستابيائه Stabiae را با همه آثار تمدن و دهها هزار سكنه در زير مواد مذاب و خاكستر آتشفشاني مدفون كرد. ايتاليا آن سال تابستان بسيار گرمي داشت و پيش بيني يك فاجعه طبيعي مي رفت. اين کوه بعدا هم چندين بار دست به آتشفشاني زده است. زوال امپراتوري روم در غرب http://www.iranianshistoryonthisday....emperatori.jpg تصويري از مجسمه تئودوسيوس 24 اوت سال 410 ميلادي ويزيگتها (Visigoth دسته اي از ژرمن ها) شهر رم را تصرف كردند و ويران ساختند و با اين رويداد عمر امپراتوري روم در قلمرو غربي آن پايان يافت، ولي قسمت شرقي (قسطنطنيه) تا چندين قرن بعد از آن (سال 1453) به حيات خود ادامه داد. پس از ويزيگتها، وندالها Vandals به رم حمله بردند و دوباره آنجا را خراب کردند. رومي ها قرنها به ويزيگتها و وندالها زور گفته و حتي ايشان را وحشي خوانده بودند تا تعرض خود را به آنان توجيه کنند. شهر رم كه روزگاري پايتخت يك امپراتوري بزرگ بود بعدا به مقر پاپ تبديل شد و بازهم مركز قدرت بود، ولي ايتاليا تا قرن نوزدهم يكپارچه نشد. از تئودوسيوس به عنوان آخرين امپراتور روم غربي که با ويزيگتها و وندالها هردو جنگيد نام مي برند. خونين ترين قتل عام مذهبي يكروزه در طول تاريخ - روز "Bartholomew" http://www.iranianshistoryonthisday....24domedisi.jpg كاترين دو مديسي24 اوت 1572 ميلادي كه در فرانسه به روز "Bartholomew" معروف است كاتوليكهاي اين كشور كه داراي اكثريت مذهبي هستند از بامداد تا شامگاه اين روز در شهر پاريس هفتاد هزار پروتستان – مرد، زن و كودك – را سر بريدند؛ زيرا كه شاهزاده پروتستان به نام "هانري ناوار" با خواهر شاه كاتوليك فرانسه ازدواج كرده بود و كاتوليكها از آن بيم داشتند كه سلطنت به دست پروتستانها افتد و سرانجام در يک شامگاه "هانري ناوار" را دستگير كردند و او را مجبور ساختند كه از پروتستانيسم دست بكشد و كاتوليك شود و وي كه بعدا شاه فرانسه شد از ترس جان همان لحظه كاتوليك شد!. به نوشته پاره اي مورخان، اين قتل عام به دستور شارل نهم شاه وقت فرانسه صورت گرفت. بعضي ديگر نوشته اند كه شارل به توصيه مادرش، كاترين دو مديسي، دستور داده بود كه رهبر پروتستانها مقتول شود و با اين عمل، قتل عام شروع شد. قتل عام از سپيده دم آن روز آغاز شده بود. امضاي اسناد نهايي تاسيس «ناتو» - آغاز کار اين اتحاديه نظامي، گسترش آن و ... http://www.iranianshistoryonthisday....s/0824nato.jpg بيست و چهارم اوت 1949 هري ترومن رئيس جمهوري وقت آمريكا اسناد نهايي تاسيس سازمان پيمان اتلانتيك شمالي (ناتو) را امضاء كرد (عکس بالا). 18 مارس(5 ماه پيش از اين) با چگونگي تاسيس اين اتحاديه موافقت و اصول آن مورد تصويب قرار گرفته بود كه در يكي از اين اصول تصريح شده است كه حمله نظامي به يك كشور عضو به منزله حمله به همه اعضاء تلقي خواهد شد. در پي امضاي اسناد نهايي «ناتو »، اين اتحاديه از 27 ژانويه 1950 آغاز بكار كرد و اول آوريل همين سال وزيران كشورهاي عضو در لاهه اجتماع و طرح مقابله با گسترش شوروي را تصويب كردند. ترومن 19 دسامبر 1950 ژنرال آيزنهاور را به سر فرماندهي نيروهاي ناتو تعيين كرد. اين اتحاديه در جريان تاسيس با مخالفت ها و تظاهرات متعدد در كشورهاي عضو رو به رو شد، ازجمله در هفتم ژانويه 1951 كه آيزنهاور 60 ساله فرمانده كل نيروهاي ناتو وارد پاريس شد با تظاهرات خياباني گسترده اي رو به رو گرديد. با وجود اين، وي در بارگشت به آمريكا در جلسه اول فوريه كنگره اين كشور حضور يافت و خطاب به نمايندگان گفت كه اگر نمي خواهند جنگ سرد جاري به جنگ گرم مبدل شود در اعزام نيرو به اروپا و اختصاص بودجه امساك نكنند. ايالات متحده. فرانسه، انگلستان، كانادا، هلند، بلژيك و لوكزامبورگ اعضاي اوليه اين اتحاديه بودند كه نخستين مقر آن پاريس بود. اتحاديه اعلام كرده بود كه درهايش به روي ايتاليا، نروژ، دانمارك، ايسلند و پرتغال باز است. اين اتحاديه بعدا گسترش يافت و با اينکه قراربود پس از انحلال سازمان پيمان ورشو (شرق سابق) منحل شود و يا به صورت يک انجمن سياسي درآيد دست به تقويت خود زده و تا بالتيک سابق شوروي را به خود ملحق ساخته، به انحلال يوگوسلاوي کمک کرده و اينک در افغانستان که خارج از محدوده آن است وارد مداخله شده است. قصد ناتو مبني بر جلب عضويت گرجستان و اوکراين بود که چهره روسيه را در ماه اوت 2008 تغيير داد و متعاقب آن معارضه تازه اي در جهان آغاز شده است که معلوم نيست تا کي و کجا ادامه يابد. جنجال کشيش هاي "بچه باز" در آمريکا :يک كشيش بچه باز در زندان كشته شد! http://www.iranianshistoryonthisday....824geoghan.jpgJohn Geoghan جان گيگان كشيش سابق كه به جرم «بچه بازي» به ده سال زندان محكوم شده بود و در يك زندان ايالت ماساچوست آمريكا نگهداري مي شد ظهر روز 23 اوت 2003 هنگام صرف ناهار مورد حمله يك زنداني ديگر كه از شنيدن اعمال او خشمگين شده بود قرار گرفت و كشته شد. گيگان به مدت 30 سال در ناحيه بوستون كشيش كليساهاي كاتوليك بود. وي بر اثر شكايت يك پسر كه در ده سالگي در استخر شنا مورد تعرض وي قرار گرفته بود دستگير شده بود. انتشار خبر دستگيري گيگن در رسانه ها جنجال بزرگي بپا كرد به گونه اي كه در سال 2003 در سراسر آمريكا از 325 كشيش كاتوليك شكايت و متهم به «بچه بازي» و همجنس بازي شده اند. تعداد شكايات از گيگان به 130 مورد رسيده بود. سران منطقه اي كليسا ها نيز متهم به پرده پوشي از اين اعمال شده اند؛ زيرا شاكيان گفته بودند كه جريان را قبلا به روساي مناطق خبر داده بودند ولي اقدامي نشده بود. سر كشيش منطقه بوستون كه متهم به پرده پوشي شده بود از سمت خود كناره گيري كرد و جانشين او اعلام كرده است كه حاضر است 65 ميليون دلار بدهد تا شاكيان شكايات خود را پس بگيرند زيرا با هر محاكمه و انتشار اخبار در رسانه ها به اعتبار كليسا لطمه بيشتري مي خورد و مردم نسبت آن و دين دلسرد مي شوند. آسيب ديگري كه در طول سال 2003 به كليسا وارد آمده فرار يك كشيش از صحنه تصادف منجر به مرگ در ايالت نيومكزيكو آمريكا بود. اين كشيش كه رانندگي اتومبيل را برعهده داشت پس از تصادف منجر به مرگ از محل فرار كرده بود!. آغاز انتقاد از «سيا» - يک سازمان اطلاعاتي بايد منافع ملي را در نظر بگيرد، نه اينکه ديکته قوه مجريه را بنويسد از اين روز در سال 2004 انتقاد علني از سازمان اطلاعات مركزي آمريكا - سي. آي . ا. و ازجمله گزارش نادقيق آن سازمان درباره وجود اسلحه كشتار جمعي در عراق و ارتباط اين دولت با القاعده كه دليل حمله نظامي سال 2003 به اين كشور قرار گرفت آغاز شد و از آن پس ادامه يافته است. اين انتقادها سرانجام منجر به تغييرات اداري در سازمان "سيا" و ايجاد يک مديريت واحد براي سازمانهاي اطلاعاتي 14 گانه آمريکا شد. اين انتقادها باعث که "سيا" بسياري از مدافعان خود در کنگره را از دست بدهد زيرا يک سازمان اطلاعاتي در يک کشور بايد منافع ملي را درنظر بگيرد نه اينکه بله قربان گو و مطيع قوه مجريه و يا دو قوه ديگر باشد، ديکته هاي آنها را بنويسد و هرگونه گزارشي را که بخواهند تهيه کند و .... وضعيت پينوشه در سال 2004 - جستجوي جهاني براي يافتن پول و دارايي او! - درسي عبرت براي اصحاب قدرت دولت شيلي، برخي از احزاب و گروهي از مردم اين كشور تا 24 اوت 2004 دهها اعلام جرم عليه ژنرال پينوشه ديكتاتور سابق شيلي كه پس از كودتاي سال 1973 به مدت 17 سال با استبداد بر اين كشور حكومت كرده بود تسليم دادگستري كرده ولي او كه 88 ساله و به ضعف حافظه دچار بود قادر به حضور در دادگاه و دفاع از خود نبود. پينوشه که اخيرا و در جريان حبس خانگي درگذشت متهم بود كه با كمك سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا، «سيا» كودتا كرده بود. طبق اين پرونده ها، قتل مرد محبوبي چون آلنده را به پاي او نوشته اند. پينوشه اواخر عمر و ÷يش از بازداشت خانگي به هرجا که سفر مي کرد و ازجمله لندن آرام و آزاد نبود و زير نظر پليس قرار مي گرفت. سرنوشت يينوشه بايد درسي عبرت قراربگيرد. مخالفان پينوشه پس از اينکه مقام خود را ازدست داد نه تنها فرزندان مقتولان زمان او را برسر کار آوردند و بر جاي وي نشانيدند بلکه در بانکهاي سراسر جهان به جستجوي پولهاي او پرداختند و در بورسها به دنبال سهامش گشتند و .... آنان ضمن اين جستجوي جهاني در بانك «ريگز» در شهر واشنگتن و نه چندان دور از كاخ سفيد حسابي با هشت ميليون دلار موجودي به نام وي كشف کردند كه اداره ماليات بردرآمد آمريكا هم آن را تاييد كرده بود. از نيمه اوت 2004 دولت شيلي و مخالفان پينوشه تلاش کردند تا بدانند كه اين پول را چه عاملي در دو نوبت به حساب پينوشه كه در زمان قدرت با ارسال وكالتنامه آن را باز كرده بود واريز كرده بودند. پينوشه كهنسال در آن زمان به علت ضعف شديد حافظه متوجه سئوالات نمي شود كه پاسخ گويد. برغم هشدار اصحاب نظر، چرا ناتو و اتحاديه اروپا به قلقلک دادن روسيه ادامه دادند تا...؟! اعتراض مورخ 23 اوت 2004 دولت روسيه به جمهوري خيلي كوچك استوني كه تا 13 سال پيش از آن گوشه اي از اتحاد شوروي بود و مسكن يك اقليت بزرگ روس است در برخي روزنامه ها به صورت طنز انتشار يافته بود كه نوشته بودند: روسيه امروز به مصداق فردي شده است كه خانه اش را بخشيد و وقتي شنيد در آن خانه بر ضد او توطئه مي كنند به همسايه بغل دستي كه رهبري توطئه را به دست دارد متوسل شد. ماجرا از اين قرار بود كه در استوني كه اخيرا به عضويت اتحاديه اروپا و نيز پيمان نظامي ناتو در آمده است كه هر دو عمل، دهن كجي غرب به روسها تلقي شده بود، يك بناي ياد بود براي بزرگداشت آن دسته از استونيايي ها بر پاداشته كه در جريان جنگ جهاني دوم و در طول اشغال نظامي منطقه بالتيك توسط آلمان نازي، به ارتش هيتلر بر ضد شوروي كمك مي كردند كه عملي بسيار تحريك آميز بر ضد روسيه تلقي شده بود. وزارت امورخارجه روسيه در همان روز گشايش بناي يادبود نسخه اي از اعلاميه اعتراض آميز خود را به صورت يادداشت و يادآوري به مقر ناتو در بروكسل ارسال داشته بود. برخي از اصحاب نظر اين اقدام استوني را كاري مستقل و بدون اشاره ديگران ندانسته بودند و گفته بودند كه نمي دانند كه چرا ناتو و اتحاديه اروپا كه برخلاف توافق سال 1989، تا مرزهاي روسيه پيش رفته اند به صور گوناگون اين كشور را قلقلك مي دهند؛ چه هدفي را دنبال مي كنند و چه ضعفي در روسيه ديده اند؟!. ادامه اين کار به ظهور مجدد ناسيوناليسم روسيه خواهد انجاميد که براي غرب به مراتب خطرناکتر از کمونيسم است. اين پيش بيني در سال 2008 به تحقق پيوسته است. برخي ديگر از رويدادهاي 24 اوت 1814: نيروهاي انگليسي شهر واشنگتن را تصرف كردند و كاخ سفيد را آتش زدند. 1912: كنگره آمريكا با تصويب يك قانون اجازه داد كه كاركنان ادارات بدون ترس از انتقامگيري بتوانند بر ضد مقامات بالا دست خود به دادگاه شكايت و يا افشاگري كنند. 1954: كنگره آمريكا قانون كنترل كمونيستها را به تصويب رسانيد و بر پايه همين قانون ورود كمونيستها به آمريكا ممنوع شد. 1966: دانشمندان شوروي سفينه لونا ـ 11 را در مدار ماه (قمر زمين) قرار دادند. 1991: گورباچف كه با استفاده از پلكان حزب كمونيست شوروي صاحب مقام شده بود، هنگامي كه اين حزب وارد دوران ضعف خود شده بود از رياست آن كنارگيري كرد. اعمال گورباچف باعث تضعيف اين حزب و در نتيجه فروپاشي شوروي شد. iranianshistoryonthisday. ... |
جسد نوزاد قاجاري كشف شد
http://www.jamejamonline.ir/Media/im...0916006142.jpg جام جم آنلاين: فرمانده يگان حفاظت ميراث فرهنگي كرمان با اشاره به كشف جسد تاريخي يك نوزاد متعلق به دوران قاجار از دستگيري 2 نفر در اين زمينه خبر داد. سرهنگ محمدرضا هاشمينژاد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار كرد: ماموران يگان ويژه ميراث فرهنگي كرمان با همكاري نيروي انتظامي استان موفق شدند يك جسد تاريخي نوزاد مربوط به دوران قاجار همراه 2 شيء عتيقه را كشف كنند. وي عنوان كرد: 2 نفر قاچاقچي سعي داشتند اين آثار تاريخي را از شهرستان بم به كرمان منتقل كنند كه در محور كرمان بم اين اشيا پس از عمليات تعقيب و گريز به دست آمد. سرهنگ هاشمينژاد عنوان كرد: طبق نظر كارشناسان، اين جسد موميايي نيست و تنها به دليل شرايط آب و هوايي، سالم مانده است. وي افزود: اين افراد سعي داشتند جسد نوزاد را به جاي جسد موميايي و اشياي تاريخي شامل عطردان و يك حلقه انگشتر را به قيمت يك ميليارد تومان به فروش برسانند. وي گفت: اشياي يافت شده نيز متعلق به دوران اسلامي بوده و قيمت اين اشيا و جسد نوزاد نيز 20 ميليون تومان تخمين زده شده است. |
رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 26 سپتامبر
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 26 سپتامبر جنگ مذهبي ايران و روم و پيمان رفع دشواري زرتشتيان در روم و مسيحيان در ايران تصويري از مجسمه بهرام گور26 سپتامبر سال 422 ميلادي عهدنامه صلح ايران و روم كه به جنگ دو ساله دو ابر قدرت پايان داد و چند هفته پيش از اين به امضاء رسيده بود مبادله شد. در تاريخ عمومي (جهان)، از اين جنگ دو ساله به عنوان «جنگ مذهبي ايران و روم» نام برده شده است، زيرا كه پيش از امضاي معاهده صلح، پيروان آيين زرتشت (دين رسمي ايرانيان تا سده هفتم ميلادي) در قلمرو روم، و مسيحيان در قلمرو ايران از آزادي مذهب برخوردار نبودند. برنده جنگ دو ساله كه در آن بهرام پنجم (بهرام گور) مستقيما فرماندهي يگانهاي ايران را بر عهده داشت، ايرانيان بودند و امتياز ديگري را كه از روميان خواستند و به آن نائل شدند اين بود كه امپراتور روم ضمن معاهده صلح متعهد شد كه در امور ارمنستان مداخله نداشته باشد. يمن، يک ساتراپي ايران در تاريخ طولاني يمن، كه «پتولمي Ptolemy » جغرافيدان قرون قديم، مردم آن را عرب هاي شاد و خوشبخت (به دليل بارندگي و داشتن آب) خوانده است؛ 26 سپتامبر يادآور دو رويداد است: ساتراپي ايران شدن يمن در 26 سپتامبر سال 597 ميلادي و جمهوري اعلام شدن آن (يمن شمالي، صنعا) در 26 سپتامبر سال 1962 (پس از كودتاي ناصريست ها بر ضد محمد البدر، امام زيديه آن). يمن از سال 570 ميلادي كه سپاه اعزامي ايران به فرماندهي اسپهبد وهرز (به دستور خسرو انوشيروان) حبشي ها را از آنجا بيرون رانده بود تحت الحمايه ايران بود و «سيف ذي يزن» با حمايت و اتكاء به نظاميان ايران بر آنجا حكومت مي كرد. پس از درگذشت سيف، خسرو پرويز شاه وقت ايران از اين قضيه استفاده كرد و 26 سپتامبر سال 597 ميلادي يمن را يك ساتراپي (استان) ايران اعلام كرد و يمن تا سال 630 ميلادي در اين وضعيت باقي بود. در اين سال و در جريان گسترش اسلام در جزيرة العرب، «باذان» فرماندار ايران در يمن (عربستان جنوبي) مسلمان شد و قيمومت ايران بر آن سرزمين پايان يافت و پس از آن، يمن تا قرنها به صورت ملوك الطوايفي اداره مي شد. يمن در نيمه دوم قرن بيستم (كودتاي ناصريست ها در شمال و رها شدن جنوب از استعمار انگلستان) به صورت دو جمهوري درآمد (صنعا و عدن) كه از 22 ماه مه 1990 وحدت خود را به پايتختي صنعا بازيافت. نگراني شاه اسماعيل صفوي در اين روز ـ 26 سپتامبر ـ در سال 1523 ميلادي شاه اسماعيل صفوي در جلسه مقامات كشوري و مشاوران غير نظامي خود ابراز نگراني كرد كه اگر فوت شود چون پسرش تهماسب ميرزا هنوز طفل است، قدرت به دست سران قزلباش مي افتد و نه تنها بر سر و كول هم مي زنند بلكه هر كدام بر پايه منافع خود در امور كشور خودسرانه مداخله خواهند كرد و هرج و مرج پديد خواهد آمد و نتيجه زحمات دهها سال ما از ميان خواهد رفت. شاه اسماعيل سپس نظر حاضران را براي حل مساله جويا شد. يادداشتهاي باقي مانده از آن زمان نشان مي دهد كه هيچيك از حاضران از ترس سران قزلباش كه روساي قبايل بودند نظري ابزار نداشت و اتخاذ تصميم را به شاه اسماعيل سپردند و با گفتن: هر چه را سلطان بپسندد مطيع هستيم خود را خلاص مي كردند. براي حل مسئله ديگر دير شده بود، زيرا شاه اسماعيل كه موفق شده بود ايران را به صورت زمان ساسانيان در آورد هشت ماه بعد در 23 ماه مه 1524 درگذشت و همچنان كه پيش بيني كرده بود تا اواسط سلطنت شاه عباس كه يك ارتش ملي (سراسري) به وجود آورد، كشور در كنترل سران عشاير تشكيل دهنده نيروي نظامي قزلباش بود. اعزام محصل به اروپا ، ولي چه حاصل؟ چهارم مهر ماه 1308 خورشيدي 39 دانشجوي ايراني با هزينه دولت جهت ادامه تحصيل به اروپا اعزام شدند تا در بازگشت بر پايه علوم و فنون اروپا چرخهاي كشور را بهتر از گذشته بگردانند و ... كه ديديم پيشرفتي كه انتظار مي رفت حاصل نشد!، زيرا که که قانون وقت جامع نبود و روشن نکرده بود که اين دانش آموختگان فرنگ پس از بازگشت به چه کاري گمارده شوند. به هر حال، از آن زمان تا سالها هر سال در شهريور ماه هفتاد تا يكصد و ده دانشجو به اروپا اعزام شدند. وطن ما از زمان محمدشاه قاجار، محصل به مدارس تعليمات عالي غرب مي فرستاد، اما بدون نتيجه، زيرا برنامه درست براي استفاده از اين فارغ التحصيلان در دست نداشت. ژاپني ها يك بار محصل فرستادند و در رديف كشورهاي اروپايي قرار گرفتند. اين موضوعي است كه نياز به بررسي عميق دارد. اگر رضا شاه از اين فارغ التحصيلان به جاي «دوله ها و سلطنه ها» در مقامات بالاي كشور استفاده كرده بود به آن آساني بركنار و تبعيد نمي شد. اين فارغ التحصلان را به جاي دادن مقام، به تدريس سرگرم كردند ؛ حال آن كه مي توانستند براي تدريس از خارج معلم بياورند. در دنياي داستان نويسي سالروز درگذشت نويسنده داستان "در جبهه غرب همه چيز آرام است" - نگاهي به سبک نگارش او «اريك ري مارك» نويسنده داستان «در جبهه غرب همه چيز آرام است» 25 سپتامبر 1970در 72 سالگي در سويس درگذشت. اريك كه داستانهاي متعدد نوشته است در آلمان به دنيا آمده بود. «اريك ري مارك» در بكار بردن كلمات و برانگيختن خواننده با جملات، مهارت بسيار داشت و به گونه اي مي نوشت كه موثر باشد. «اريك» مستندات را در قالب داستان قرار مي داد تا زحمت اثبات مدارك را به خود راه ندهد و قلم او آزاد، و نثرش شيوا و ساده و خودماني باشد. وي كتاب «در جبهه غرب ...» را كه براي نخستين بار در سال 1929 درآلمان انتشار يافت و بعدا به زبانهاي مختلف به چاپ رسيد و به صورت فيلم سينمايي درآمد در نفي جنگ نوشته و جنگها را نتيجه جاه طلبي و اشتباه محاسبه سياستمداران و دولتمردان دانسته كه از مردن هزاران هزار انسان به دست يكديگر بيم و واهمه به خود راه نمي دهند و جوانان كشور و نيز ملل ديگر را كه به نام سرباز به جبهه فرستاده مي شوند به كشتن مي دهند و به كام مرگ مي فرستند. كتاب او درباره جبهه غرب جنگ جهاني اول است. اريك در طول اين داستان معروف كه در ميليونها نسخه انتشار يافته در قالب ماجرا با تعجب بيان داشته كه چگونه انسان داراي وجدان و شعور انسان ديگر را بدون اين كه شخصا خصومتي داشته باشد و در ميان سكوت و بدون مكالمه با او مي كشد و انسانها در كشتن يكديگر مسابقه مي گذارند و برنده مسابقه، درحقيقت فاتح جنگ است. «ري مارك» كه در 18 سالگي به عنوان يك سرباز وظيفه آلماني به جبهه غرب اعزام شده بود و در اين جبهه پنج بار گلوله خورده و مجروح شده بود در حقيقت اين داستان را بر پايه تجربه و تفكر خود از جنگ نوشته بود. در پايان جنگ، اريك به كارهاي گوناگون از جمله تدريس ( آموزگاري ) پرداخت، سپس روزنامه نگار ورزشي نويس شد كه پس از روان شدن قلمش به داستان نگاري روي آورد و تا پايان عمر آن را رها نساخت. اريك كه از آلمان به آمريكا مهاجرت و تبعه اين كشور شده بود در عين حال شوهر «پالت گودارد» بازيگر معروف فيلمهاي سينمايي بود و دهها سال در سويس زندگي كرد. آخرين داستان ري مارك «شب در ليسبون» عنوان داشت. سبك نگارش وي تفاوتي چندان با ارنست همينگوي نداشت. نيرنگ استعمارگران، و مسئله اي كه بالاخره بايد حل شود 26 سپتامبر سال 1614، به تقليد از ساير كشورهاي استعماري اروپا كه چشم به تملك و غارت ثروت سرزمين هاي دوردست دوخته بودند، دانمارك هم «كمپاني هند شرقي!» خود را تاسيس كرد. مخترع اين نيرنگ انگليسي ها بودند. دولتهاي اروپايي در آغاز كار استعمارگري، به بهانه تجارت و يا کشف مناطق (ناشناخته از نظر آنان!) وارد سرزمين هاي ديگر مي شدند و جا خوش مي كردند. آسيايي ها به ويژه كشورهاي پرجمعيت آن به تصاحب استراليا و برخي جزاير توسط انگليسي ها كه با انهدام بوميان صورت گرفت و هيچ منطق و ضابطه طبيعي آن را در «عصر دليل» نمي پذيرد همچنان اعتراض دارند كه اين اعتراض به مثابه آتشي است در زير خاكستر، و همين واخواهي نسبت به كانادا و ... مشاهده مي شود. نزديك به چهار قرن است كه پاره اي از انديشمندان نظر داده اند كه مهاجرنشينان اروپايي در قاره هاي دوردست «بين المللي» شوند و تنها به يك دسته تعلق نداشته باشند. جمعيت كره زمين حدود 7 ميليارد و تقريبا دو برابر ظرفيت منابع آن است و مهاجرنشينان وسيع و كم جمعيت نبايد به صورتي كه با زور تملك شده اند اداره شوند، و اين مناطق نظام تازه اي را اقتضا مي كند. و كره شمالي آخر از همه ... جمهوري دمكراتيك خلق كره 25 سپتامبر 2002 با اختصاص دادن منطقه شهر سونويجو Sinuiju واقع در مرز چين به يک مركز جهاني صنعت، بازرگاني و بانك به مدت پنجاه سال و به مديريت يك سرمايه دار چيني، تصميم گرفته بود به آزمايش نوعي كاپيتاليسم دست بزند كه چين آن را از سه دهه پيش تجربه کرده است. به گزارش رسانه ها!،اين منطقه مجاز به انشاء قوانين و ضوابط خود و ايجاد يك سازمان قضايي خاص خواهد بود و گذرنامه هايش را خودش صادر مي كند و ورود به آنجا نياز به كسب رواديد ندارد و دولت كره در امور آن مداخله نخواهد داشت و در درجه اول به روي چين، ژاپن و كره جنوبي و پس از آنها ساير كشورها باز خواهد بود. گزارش ديگري در زمينه اجراي اين تصميم انتشار نيافته است. تنها خبر اين بوده است که سرمايه گذارچيني که قرار بود اين مرکز را اداره کند به اتهام فساد مالي در چين زنداني شده است. ژاک شيراک: پس از ايجاد سازمان ملل قرار بود كه نظام گروهي «كليد حل مسائل» و اداره امور جهاني باشد در پي انتشار نطق مورخ 23 سپتامبر 2003 ژاك شيراك رئيس جمهور ملي گراي وقت فرانسه در مجمع عمومي سازمان ملل، بسياري از رسانه ها و تحليلگران آمريكايي از جمله توماس فريدمن نوشته بودند كه بايد روشن شود كه فرانسه دوست آمريكاست و يا دشمن آن. شيراك در نطق خود كه با كف زدن هاي حاضران در جلسه استقبال شد صريحا گفت: سازمان ملل بدترين مرحله عمر خود را مي گذراند. به يك كشور عضو اين سازمان بدون تصويب شوراي امنيت تعرض نظامي شده است كه نقض منشور سازمان است. پس از ايجاد سازمان ملل قرار بود كه نظام گروهي «كليد حل مسائل» و اداره امور جهاني باشد تا هر اقدامي مشروعيت داشته باشد. اينك هم (که در مورد عراق، جهان در برابر کاري انجام شده قرار گرفته) در هرگونه بازسازي و انتقال قدرت در عراق، اين مراحل بايد در چارچوب سازمان ملل انجام شود تا قانوني و مشروع باشند و اگر با تصويب سازمان ملل، قرار باشد نيروهايي به عراق فرستاده شوند اين نيروها بايد تحت فرماندهي افسران دولت متبوع خود باشند و .... در برابر، رسانه هاي فرانسه هم از اظهارات 25 سپتامبر 2003 كولن پاول وزير امور خارجه وقت آمريكا كه در اجتماع دبيران ميزها و مقاله نگاران نيويورك تايمز بيان شده بود انتقاد كرده بودند. پاول گفته بود به عراقي هايي كه تحت نظر مديريت امريكائي در عراق اشغالشده فعاليت دارند شش ماه مهلت داده شده است تا يك قانون اساسي براي عراق بنويسند و نوع حكومت را كه پارلماني و يا صورت ديگر باشد تعيين کنند و سپس اختيارات انتقال يابد. مقاله نگاران فرانسوي نوشته بودند كه قانون اساسي را يك مجلس موسسان بايد بنويسد، نه منصوبان قدرت اشغالگر .... در اين ميان، 9 تن از متقاضيان نامزدي احراز مقام رياست جمهوري امريكا از حزب دمكرات در انتخابات نوامبر 2004 در مناظره خود در 25 سپتامبر 2003 در نيويورك سياست هاي جورج بوش را به باد انتقاد گرفته و گفته بودند كه او خود ش تصميم به لشكر كشي به عراق گرفت و پس از ارائه اسناد (که بعدا معلوم شد درست نبودند) و قبولاندن اين تصميم خود به کنگره 129 هزار نظامي به اين كشور فرستاد ولي حالا در مجمع عمومي سازمان ملل براي جلب كمك استدعا و التماس مي كند و به كسي هم اعتنا ندارد. درباره استراتژي تازه و جهاني آمريكا بر پايه گزارش 23 سپتامبر 2004 رابرت برنز (خبرگزاري اسوشييتدپرس)، نوشته روزنامه «يو. اس. ا ـ تودي» و نيز گزارش پنجشنبه 23 سپتامبر دونالد رامسفلد وزير دفاع وقت آمريكا به سناتورهاي عضو كميسيون دفاع تغييرات مهمي در استراتژي جهاني آمريكا در دست انجام بود. اين گزارش ها نشان مي داد که: جنگ با تروريسم، مبارزه با ساير تهديدهاي بالقوه، و محافظت از راههاي حمل نفت؛ بهانه گسترش شبكه هاي نظامي كوچك و تازه عنوان شده است. اين شبكه ها عمدتا به صورت سرپل و تخته پرش خواهند بود و به همين دليل « ليلي پد» خوانده مي شوند كه به معناي زنبق آبي است ـ زنبقي كه به جاي زمين در آب مي رويد، متحرك است و با امواج و وزش باد جا به جا مي شود. در اين شبكه ها كه تغييري عمده در استراتژي آمريكا پس از جنگ سرد سابق خوانده شده است انبار جنگ افزار، ايستگاه نظامي كوچك با نفراتي اندك مستقر خواهند بود و عمدتا در فرودگاه و يا اسكله برپا خواهند شد. از «داگلاس فايت» مرد شماره 3 پنتاگون به عنوان معمار اين تغييرات نام برده شده است كه عقيده دارد : جهان امروز در شرايطي است كه آمريكا بايد بتواند هر لحظه در هرجا براي عمليات فوري آماده باشد. به نظر او، اين برنامه بايد ظرف ده سال تكميل شود و در همين مدت هفتاد هزار نظامي آمريكايي از مناطق جنگ سرد سابق ( آلمان و ... ) به آمريكا باز گردانده شوند. محل شبكه هاي تازه از اين قرار خواهند بود كه بسياري از آنها هم اكنون بالقوه وجود دارند: ـ روماني : پايگاه هوايي ميحائيل كوگالنيكون، مركز آموزش نظامي باباداگ و بندر مانگليا( درياي سياه). ـ بلغارستان: پايگاههاي هوايي سارافووف و ايگناتيوف براي انتقال نيرو. ـ عمان: جزيره مسيره و پايگاه ثومرايت. ـ آذربايجان و ازبكستان. ـ جيبوتي ( از 2002 استقرار وجود دارد). ـ سنگاپور: پايگاه هوايي پايا لبار . پايگاه دريايي چانكي. ـ سنگال : فرودگاه داكار ( از 2003 استقرار وجود دارد). ـ اوگاندا : فرودگاه انتبه ـ خليج گينه : پايگاه سائو تومه و پرنسيپ. ـ اكوادور: پايگاه هوايي مانتا. اين شبكه ها علاوه بر پايگاههاي سابق در اروپا و آسيا و خاور ميانه از جمله بحرين، قطر ، كويت ، سعودي، حضور در عراق و افغانستان ، ايتاليا، اسپانيا ، انگلستان ، تركيه، آلمان، كره جنوبي، اكيناوا و چند نقطه ديگر ژاپن و ... و نيز پايگاههاي مشترك ناتو است. در حال حاضر با لهستان ، تايلند ، فيليپن و ازبكستان مذاكراتي در اين زمينه درجريانست. رامسفلد از اين استراتژي به عنوان «تنظيم تازه» نام برده و ويليام آركين تحليلگر دفاعي گفته است: وضعيت تازه، به زبان ساده همان وجود امپراتوري جهاني است. آمريكا حدود ششصد هزار نظامي در نقاط مختلف جهان دارد و كشتي هاي نظامي اش در درياها در رفت و آمدند. برخي ديگر از رويدادهاي 26 سپتامبر 1887: امپل برلينر آلماني نخستين گرامافون (جعبه ساز) را ساخت. 1789: توماس جفرسون به سمت وزير امور خارجه دولت تازه تاسيس آمريکا تعيين شد. در تاريخ ايالات متحده وي نخسنين وزير امور خارجه اين کشور بشمار مي رود. 1928: تا امروز 23 کشور در مجمع عمومي جامعه ملل قطعنامه ؛ ضد جنگ ؛ را امضا کردند. 1934: افغانستان به عضويت جامعه ملل پذيرفته شد. 1937: لوئيس اندروز حاکم انگليسي فلسطين در جليله به دست اعراب کشته شد. 1939: دولت امريکا تصميم گرفت که کمونيستها را از مقامات دولتي اين کشور برکنار کند. 1940: روزولت رئيس جمهوري وقت امريکا صدور آهن و فولاد را به ژاپن ممنوع کرد. اين تصميم سپس شامل همه کشورها جز انگلستان و ممالک قاره آمريکا شد. 1945: در پي اعلام حالت فوق العاده در آرژانتين همه سردبيران روزنامه هاي اين کشور رنداني شدند. 1953: ميان دولتين امريکا و اسپانيا قراردادي امضا شد که بر پايه آن دولت اسپانيا در خاک خود به دولت آمريکا پايگاه هوايي و دريايي داد. 1960: فيدل كاسترو رهبر كوبا طولاني ترين نطق تاريخ سازمان ملل را كه 4 ساعت و 29 دقيقه طول كشيد در مجمع عمومي اين سازمان ايراد كرد. 1962: جمهوري عرب يمن ( در آن زمان شمالي) تاسيس شد و 26 سپتامبر روز ملي اين کشور است. 1962: دولت آمريکا موشک برد کوتاه در اختيار اسرائيل قرار داد. 1971: نيکسون رئيس جمهوري آمريکا در الاسکا با هيروهيتو پادشاه وقت ژاپن ملاقات کرد که نخستين ملاقات سران دوکشور در طول تاريخ بشمار مي رود. 1978: شاه ايران ( در گرماگرم انقلاب ) افراد خاندان سلطنت را از هرگونه معامله تجاري با دولت منع کرد که تصميمي دير بود. 1980: در پي بمباران پالايشگاه آبادان توسط عراقي ها هواپيماهاي نظامي ايران هم چند چاه نفت عراق را به آتش کشيدند. 1984: رونالد ريگن رئيس جمهوري وقت آمريکا مصوبه کنگره اين کشورمبني بر تحريم اقتصادي دولت سفيد پوستان جمهوري افريقاي جنوبي را « وتو » کرد. 2003: دولت اسرائيل اعلام کرد که جمعيت اين کشور به شش ميليون و هفتصد هزار تن رسيده است. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 27 اكتبر
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 27 اكتبر ايران نگاهي به سیاستهای 24 قرن پیش ايران در منطقه مدیترانه - يک استراتژي کامل 27اكتبر سال 398 پيش از ميلاد «كونون» ادميرال مشهور آتني با شماري از افسران دريايي آتن كه به ايران پناهنده شده بودند به استخدام نيروي دريايي ايران درآمدند و به تصميم اردشير دوم شاه وقت از دودمان هخامنشي دراختيار «فرنه باز» ژنرال معروف ايران و فرمانده نيروهاي مستقر در غرب و شمال غربي شامل مصر، قبرس، فنيقيه و آناتولی قرار گرفتند و به نوسازي ناوگان ايران در اژه و مديترانه كمك بسيار كردند. ژنرال «فرنه باز» باكمك اين ناوگان نوسازي شده اسپارت را در «سنيدوس» شكست داد و سپس چند شهر را در منطقه «لاكوني» در جنوب غربي شبه جزيره بالكان (نه چندان دور از شبه جزیره ایتالیا) تصرف كرد و به تاخت و تاز اسپارت كه با كمك ايران بر آتن فائق آمده بود در مديترانه و منطقه اژه پايان داد. طبق قرار محرمانه قبلی ميان ايران و اسپارت، بنا نبود كه اسپارتی ها پس از پيروزي بر آتن دست به تصرف «كشور ــ شهر» هاي يوناني بزنند و قلدري كنند. پس از شكست اسپارت از «فرنه باز»، ايران موفق شد پس از نزديك به يك قرن استراتژي خود در جهان هلنيك (يوناني زبانها) را به اجرا در آورد و آن، ايجاد موازنه قدرت ميان «كشور ــ شهر» هاي يوناني و جدا نگهداشتن آنها از هم و جلوگيري از تشكيل يك اتحاديه «دلوس» ديگر و نيز قطع تحريكات ضد ايراني یونانیان در مصر و قبرس بود. در اجراي اين سياست، دولت وقت ايران كمك مالي در اختيار پاره اي از اين «كشور ـ شهر» ها از جمله آتن قرار داد تا خرابيهاي ناشي از جنگ طولاني«پلوپونز» را مرمت كنند و به اقتصاد خود سر و سامان دهند. «فرنه باز» درعین حال از تامین آرامش در منطقه زیر فرمان خود غافل نبود و در سال 391 پيش از ميلاد يك شورش ضد ايران در قبرس را سركوب و سال بعد نیروی اضافی به کمک دو ژنرال ايراني فرستاد که مامور فرو نشاندن فتنه در ساتراپي مصر شده بودند. «فرنه باز» در عين حال داماد اردشير دوم شاه وقت بود. رئيس قره قوينلو ها تبريز را گرفت 27 اكتبر سال 1406 ميلادي (785 خورشيدي) قراه يوسف رئيس تركمانان قره قوينلو تبريز را تصرف كرد. وي از آن پس ظرف 14 سال سراسر شمال غربي ايران از گرجستان تا ساوه را متصرف شد. تركمانان كه از بقاياي مهاجمان آن سوي فرارود (ماوراءالنهر) به ايران و آسياي غربي بوده اند اينك عمدتا در جنوب غربي تركيه امروز و مناطقي از عراق زندگي مي كنند. توقيف روزنامه هاي تهران که از دولت انتقاد مي کردند پنجم آبان 1291 خورشيدي (27 اكتبر 1912) صمصام السلطنه رئيس الوزراء وقت دستور داد روزنامه هايي را كه از او انتقاد كرده بودند و يا نوشته بودند كه به جاي كم سواد هاي نالايق از تحصيلكرده هاي فرنگ رفته براي احراز مقامات بالا استفاده شود توقيف و مديرانشان بازداشت شوند. به اين ترتيب بيشتر روزنامه هاي تهران توقيف شدند. دانستني است كه رئيس الوزراء بعدي نيز اين روش را كه مورد حمايت دولت تزاري روسيه هم بود دنبال كرد و حساسيت نسبت به جرايد و محدوديت نشر روزنامه در ايران از همان زمان وارد سياست داخلي وطن ما شده و عملا يكي از رديف هاي فهرست آن قرار گرفته و به باور برخي از اصحاب نظر مانع اصلي تكامل و پيشرفت ژورناليسم ايران بوده است و تا اين مسئله حل نشود، نمي توان انتظار حل مسائل ديگر را داشت. آغاز تظاهرات ضد قاجاريه در ايران در پي مخالفت دولت وقت (به نخست وزيري ژنرال رضاخان پهلوي) با بازگشت سلطان احمد شاه قاجار از اروپا به وطن، از پنجم آبان سال 1304 (27 اكتبر 1925) تظاهرات ضد قاجاريه - طبق يک برنامه از قبل تنظيم شده - نخست در تهران (ميدان توپخانه) و سپس شهرهاي ديگر بر پا شد و تظاهركنندگان خلع قاجاريه را از سلطنت درخواست داشتند. اين تظاهرات تا نهم آبان كه طرح نمايندگان مبني بر خلع قاجاريه به تصويب مجلس رسيد ادامه داشت. اديان و روحانيون در ژنو، پزشک اسپانيايي به گناه کفر آتش زده شد 127کتبر سال 1553 سروتوس Michael Servetus پزشک اسپانيايي در ژنو در يک محکمه مذهبي به گناه کفر و الحاد به اعدام محکوم شد و او را آتش زدند. وي هنگام مرگ 42 ساله بود. گناه سروتوس علاوه بر انتشار کتابی درباره گردش خون و علل بروز بيماري ها، نوشتن مکتوبي بود درباره پايه و تعريف گناه. وي در اين مکتوب اشاره کرده بود که تعريف و برداشت کليساي کاتوليک از گناه را در انجيل نديده است. اين نوشته خشم رهبران کليساي کاتوليک را برانگيخت و او را متهم به کفر و الحاد کردند و در وين به زندان افکندند که از زندان فرار کرد و در سر راه خود به اسپانيا وارد ژنو شد که در آنجا به چنگ پروتستانها افتاد و آنان وي را «يونيتارين» خواندند و اتهامات سابق را هم بر آن اضافه کردند و به اعدام محکوم ساختند. صداي اعدام سروتوس در اروپا پيچيد که سرانجام به تحمل عقاید و ابراز نظر منجر شد. سينما درگذشت بازيگر فيلم و نويسنده داستان 26 اکتبر 2003 اعلام شد که بانو "دريا اربس Derya Arbas " بازيگر فيلم و نويسنده داستان در آپارتمان خود در لس آنجلس بر اثر حمله قلبي در گذشته است. وي 35 ساله بود. زرين مادر "دريا " ملکه زيبايي پيشين ترکيه و پدرش "برتي" يک بازيگر سرخپوست آمريکايي فيلمهاي سينمايي است که از هم جدا شده بودند. "دريا" که در کاليفرنيا به دنيا آمده بود نيمي از سال را در استانبول و نيم ديگر را در لس آنجلس مي گذرانيد. وي پس از ايفاي نقش در هفت فيلم سينمايي به کار نوشتن داستان پرداخته بود که هفت کتاب از او انتشار يافته است. با وجود اين، "دريا" ارتباط خود را با هنر تصوير قطع نکرده بود. مراسم تدفين او طبق آداب بوميان آمريکا (سرخپوستان) برگزار شده بود. در قلمرو دموکراسي موضوع سرقت 380 تن مواد منفجره از يک انبار مهمات ارتش سابق عراق 26 اكتبر 2004 مبارزات انتخاباتي آمريكا وسيعا تحت تاثير خبر به سرقت رفتن 380 تن مواد منفجره از يك انبار نظامي ارتش سابق عراق در منطقه يوسفيه (45 كيلومتري جنوب بغداد) و در سه روز اول پس از سقوط حكومت صدام حسين قرار گرفته بود. مسئله مطرح اين بود كه چرا اين خبر پس از 18 ماه فاش شده بود و آن هم توسط دو رسانه آمريكايي: شبكه سي. بي. اس. و روزنامه نيويورك تايمز، و چرا دولت قبلا مردم را در جريان اين سرقت قرار نداده بود. بازرسان سازمان ملل گفته بودند كه از وجود اين مواد كه از نوع بسيار خطرناك و نيرومند «اج ام ايكس» ، «آر دي ايكس» و «پي اي تي ان» بودند آگاهي داشتند و موضوع را به دولت آمريكا هم خبر داده بودند. اين بازرسان افزوده بودند: پيش از حمله آمريكا به عراق، انبار را قفل زده بودند و تا يك روز پيش از حمله كه در عراق بودند، قفل انبار دست نخورده بود. "جان كري" نامزد وقت از حزب دمكرات براي احراز مقام رياست جمهوري آمريكا در انتخابات عمومي دوم نوامبر سال 2004 در نطقهاي 26 اكتبر 2004 خود، سرقت اين مواد را كه در جريان غارت موسسات دولتي در چند روز اول فروپاشي دولت عراق صورت گرفته بود يك ضعف دولت جورج دبليو بوش وانمود كرده و گفته بود كه اگر دولت بوش نگران جان آمريكاييان بود دست كم موضوع سرقت را اعلام مي داشت تا همه بدانند و مراقب جان خود باشند. همين مواد هستند كه به دست تروريستها مي افتند. چرا دولت به اخطار بازرسان تسليحاتي سازمان ملل توجه نكرد و هنگام پيشروي به سوي بغداد، نخست اين انبار را در كنترل نگرفت. جان کري سپس گفته بود: آيا اين است معناي فرمانده كل نيروهاي مسلح بودن؟. آيا مي توانيد حدس بزنيد كه از اين مواد چقدر بمب مي توان ساخت كه در خودروهاي انتحاري جاسازي شوند؟. همين بمب هاي اتومبيلي باعث مرگ و جرح سربازان ما مي شوند. همزمان جان ادواردز نامزد معاونت جان كري نيز در نطقي گفته بود: اين بي توجهي، دفاع ندارد. چرا بزرگترين انبار اسلحه عراق بدون مراقبت رها شده بود؟. در همين راستا، بانو آلبرايت وزير امورخارجه كابينه كلينتون نيز گفته بود: ما نمي دانيم كه تا چه وقت بايد بهاي سهل انگاري هاي اين دولت (دولت جورج دبليو بوش) را بپردازيم. در اين ميان، سخنگويان دولت بوش با اين گفته خود كه تا ده روز پيش، از ناپديد شدن مواد منفجره عراق خبر نداشتند كار را خرابتر كردند و و سيله حمله تازه به جناح رقيب دادند. تبليغات انتخاباتي آمريکا در سال 2008 و ضعف دمكراسي و ژورناليسم تلويزيوني مکين و اوباما و 300 ميليون دلار تبليغ در 5 ماه مسابقه دو نامزد براي انتخابات چهارم نوامبر سال 2008 ايالات متحده آمريكا نه تنها به بيراهه افتادن دمكراسي از اصول خود، بلكه ضعف ژورناليسم تلويزيوني را بيش از گذشته عيان و آشگار ساخته بود. در اين مسابقه، تنها اعلان هاي دو نامزد به چشم مي خورد: سناتور جان مكين و سناتور باراك اوباما؛ زيرا ديگر نامزدها با آنكه باني خدمات برجسته اي هم در طول عمر خود بوده اند، چون پول نداشتند و اصحاب منافع كمك نكرده بودند، اعلان تبليغ نداده و درنتيجه بسياري از راي دهندگان نمي دانستند که جز آن دو سناتور، سمت رياست جمهوري آمريكا نامزدهاي ديگري هم دارد. اعلان هاي اين دو سناتور عمدتا برضد يكديگر بود (نه، براي معرفي خود و ارائه برنامه هايشان به جامعه)، به عبارت ديگر هركدام در اعلان خود ديگري را نفي مي کرد (تبليغ منفي). طبق گزارش هجدهم اكتبر 2008 نيويورك تايمز، از آغاز ماه مه 2008 تا 13 اكتبر اين سال (ظرف پنج ماه و 13 روز) دو نامزد اصلي، جمعا 300 ميليون دلار هزينه اعلان تبليغ براي خود و نفي ديگري در شبكه هاي تلويزيوني كرده بودند كه آن روزنامه عنوانش را «جنگ با سلاح آگهي» قرارداده بود. حال آنكه، طبق اصول دمكراسي، فردي كه بخواهد رئيس يك كشور شود بايد آنچنان در جامعه خود شناخته شده باشد كه نيازي به اين همه اعلان نباشد. تازه، برخي از شبكه هاي تلويزيوني آمريكا در اخبار و مصاحبه ها، تنها يكي از دو نامزد را بزرگ مي کردند (باراک اوباما را) و چنان مستقيما جانب اورا مي گرفتند كه هركودك دبستاني مي توانست حس كند كه اين كار، «ژورناليسم اصيل» نيست. ژورناليسم اصيل يعني خبر، تحليل، تفسير با واژه ها و گرامر ويژه و اشاره غير مستقيم، نه جانبدارانه. جانبداري سه برنامه «خبر و نظر» شبكه كابلي «MSNBC» متعلق به كمپاني هاي جنرال الكتريك و مايكروسافت از يكي از دو سناتور (اوباما که بالاخره پيروز شد) بقدري عيان و مستقيم بود كه مايه تاسف علاقه مندان به ژورناليسم شده بود كه آن همه چشم اميد به آن داشتند كه كمك به ساختن جامعه بهتري كند و ستون نگهدارنده دمكراسي باشد. اين سه برنامه روزانه تلويزيوني پي در پي كه از ساعت هفت تا ده شب پخش مي شوند «هاردبال»، «كاونت داون» و «ريچل مدو» عنوان دارند. مروري بر بيوگرافي سه مجري آنها نشان مي دهد كه هيچكدامشان در دانشگاه، «روزنامه نگاري» نخوانده است. يكي از اين سه، قبلا در كنگره آمريكا دستيار يكي ـ دو نماينده بود و حزب عوض كرد، ديگري مسابقه ورزشي پخش مي كرد و سومين آنان گوينده راديو بود. كار تبليغ اين سه تن براي يك نامزد، به نام خبر و تحليل و كسب نظر به قدري علني و صريح بود كه يك كاريكاتوريست آمريكايي كاريكاتور زير را كه در آن تنها به مجري برنامه يكساعته «كاونت داون» اشاره دارد ترسيم كرده كه روزنامه ها به چاپ رسانيده بودند. عكسهاي اين سه مجري و آرم شبكه تلويزيوني مربوط بر كاريكاتور اضافه شده است. اين سه مجري از بالاي عكس به پايين آن عبارتند از: كريس ماتيوسChris. Mathews (مجري هاردبالHardball)، كيت اوبرمن Keith Obermann (مجري «كاونت داونCountdown») و ريچل مدوRachael Maddow (مجري «ريچل مدو»). در قلمرو ادبيات 2 جنايي نگار آمريکايي در يک روز درگذشتند رکس ستوتRex Stout داستان نگار آمريکايي 27 اکتبر سال 1975 در 89 سالگي در گذشت. رکس نويسندگي را پيشه تمام وقت خود قرار داده بود و در طول عمر 70 داستان نوشت که عمدتا زمينه جنايي - پليسي دارند. وي که در ايندياناي آمريکا به دنيا آمده بود گفته بود که در قالب داستان جنايي ، بهتر مي توانست مشکلات اجتماعي - اقتصادي و حتي سياسي را بيان دارد و راه حل ارائه کند. يکي از داستانهاي او قصه ناپديد شدن ( تخيلي ) رئيس جمهوري است که ضمن آن مسائل سياسي را مطرح ساخته است. جيمز ام کين James M. Cain داستان نگار مولف داستان معروف « پستچي دو بار زنگ مي زند » 27 اکتبر 1977 در 85 سالگي در گذشت. داستانهاي او شگفت انگيز ، پرماجرا و برخي پليسي و جنايي هستند. پيشه اصلي وي که در مريلند به دنيا آمده بود روزنامه نگاري بود و سالها سمت سردبيري داشت. جيمز کين چند سال معاون والتر ليپمن روزنامه نگار معروف در نشريه « نيو يورک ورلد » بود . جيمز کين در عين حال در دانشگاه و عمدتا «کالج سن جان» روزنامه نگاري تدريس مي کرد و مرد پرکاري بود. درباره استعداد او کافي که بدانيم که پيش از رسيدن به 18 سالگي تمام از دانشگاه ليسانس گرفته بود. سه داستان او که به صورت فيلم سينمايي در آمده اند عبارتند از : بيمه دوگانه ، ميلدرد پيرس ، و پستچي دوبار زنگ مي زند.او خودش بازيگران اين فيلمهارا انتخاب کرده بود . براي مثال « لانا ترنر » را براي فيلم پستچي. جيمز کين در اتو بيوگرافي اش متذکر شده است که نويسنده نبايد پيش از نوشتن روي درآمد آن فکر کند ، بايد انديشه کند که نوشته اش چه نتايجي در جامعه خواهد داشت و چه تحولي را به وجود خواهد آورد . او افزوده است که افراد داستانهايش را از ميان مردم معمولي و گاهي خارج از شهرها انتخاب مي کرد. کين نوشته است : کار من آموزش بوده است ؛ از طريق روزنامه ، داستان و تدريس و عاشق کار خود بوده ام و احساس خستگي نمي کردم . من تنها با قلم ( ماشن تحرير ) زندگي مي کردم. در قلمرو دانش الغ بيگ شاهزاده رياضيدان و فضا شناس دودمان تيموريان الغ بيگ بيست و هفتم اكتبر سال 1449 ميلادي الغ بيگ پسر شاهرخ و نوه امير تيمور (گوركان) كه در 1393 ميلادي در سلطانيه زنجان به دنيا آمده و رصدخانه معروف سمرقند را ساخته كه در آن، محل 992 ستاره شناسايي شده بود در همين شهر درگذشت. وي كه از رياضيدانان برجسته قرون وسطا و دانشمندان علم هيات (فضا شناسي) بشمار مي رود در سمرقند كه در عين حال خود او فرماندارش بود يك دانشكده علوم رياضي تاسيس كرده بود و شصت دانشمند علوم رياضي از جمله «جمشيد كاشاني» را براي تدريس در آن و كار در رصدخانه به سمرقند دعوت كرده بود. همين گروه و بويژه جمشيد کاشاني فرمولهاي سينوس و تانژانت را در رياضي نوشتند. رصد خانه سمرقند براي مشاهده ستارگان، لوله تنوره مانندي به ارتفاع 35 متر و قطر پنج متر داشت. الغ بيگ كه پايتخت پدرش شهر هرات خراسان بود تنها يك پنجم از اوقات خود را صرف امور دولتي مي كرد و بقيه را در تحقيقات علمي مي گذرانيد. وي پسر چهارم شاهرخ ميرزا بود. مروري بر تاريخ آن دوران نشان مي دهد كه توجه به علم، ادب و هنر در خاندان تيموريان امري عمومي بوده است. ساير ملل جنگ اول بالكان و شكست عثماني و شورش افسران جوان آن 27 اكتبر سال 1912، نيروهاي عثماني در هر سه جبهه ــ صربستان، بلغارستان و يونان ـ دست به عقب نشيني زدند. اين جنگ كه به جنگ اول بالكان معروف شده است سه ماه بيشتر طول نكشيد، و در ماه دسامبر همين سال با عقد يك پيمان ترك مخاصمه پايان گرفت و نقشه منطقه تغيير يافت. اتحاديه بالكان مركب از صربستان، مونته نگرو، بلغارستان و يونان كه قبلا همگي از مستملكات عثماني بودند ازسلطان عثماني خواسته بودند كه به سلطه خود بر مقدونيه پايان دهد كه دولت عثماني اين درخواست را رد كرده بود و با اين عمل، جنگ اول بالكان كه در آن روسيه از اتحاديه بالكان حمايت مي كرد در اكتبر 1912 آغاز شده بود. علت شكست ارتش عثماني، گستردگي جبهه بود كه فرماندهي عثماني مجبور به تقسيم نيروهاي خود و اعزام هر دسته به يك جبهه شده بود. دو رويداد ديگر باعث تضعيف روحيه سربازان عثماني شد يكي اعدام افسراني كه عقب نشيني مي كردند به دستور «ناظم پاشا» وزير ارتش عثماني، و ديگري اعلام استقلال آلباني در اثناي اين جنگ بود. عثماني ها به دليل مسلمان بودن آلبانيايي ها انتظار جدا شدن آلباني را مخصوصا در آن زمان نداشتند. در پايان اين جنگ كه به شكست عثماني انجاميد و متصرفات آن در اروپا به كمترين مقدار رسيد، افسران جوان ارتش عثماني (تركيه امروز) بر ضد سلطان وقت دست به كودتا زدند و وي و وزيرانش را متهم به بي عرضگي، خود محوري، سوء نيت و فساد كردند و بركنار ساختند و .... سالروز درگذشت بنيادگذار "روسيه" 27اكتبر سال 1505 ايوان سوم، مردي كه باطرد مغولها، كشور روسيه را ايجاد كرد درگذشت. وي حكمران مسكو بود كه با شكست دادن مغولها و تصرف مناطق ديگر، روسيه را تاسيس كرد و جانشين او - ايوان چهارم - خود را «تزار» روسيه خواند و دو قرن بعد، پتر اول روسيه را يك امپراتوري و خودرا تزار همه آن ناميد. روسيه بمانند ساير مناطقي که در مسير مهاجرت اقوام مهاجم شرق خود قرار داشته اند اختلاط نژاد يافته و گرفتار مشکلات ناشي از آن بوده است. اين مشکلات به حدي ريشه گرفته اند که سوسياليسم و آموزشهاي ويژه آن - گرچه سطجي - نتوانست تغييري در آن دشواريها ايجاد کند و فرهنگ و روانشناسي همان را هماهنگ سازد. اين شکست ثابت کرد که تنها با شعار نمي توان نسلي متفاوت از گذشته ب به بار آورد. چندي پس از انقلاب اکتبر 1917، دولت حزب کمونيست امپراتوري روسيه را بر پايه مليتهايش به صورت اتحاديه اي از كشورها در آورد كه ده سال مانده به پايان قرن 20 اين اتحاديه منحل و سران هر كدام از اعضاي آن اعلام استقلال کردند. بسياري از روسها اين انحلال را كه بدون رفراندم و استعلام نظر مردم انجام شده است قانوني نمي دانند و بر همين پايه دوماي روسيه با تصويب طرحي اين فروپاشي را غير قانوني خواند ولي يلتسين رئيس جمهوري وقت که خود از منحل کنندگان اتحاد شوروي بود مصوبه "دوما" را امضا نکرد و موجود است. تصميم احزاب آمريكا به نداشتن روزنامه ارگان 27اكتبرسال 1787 احزاب آمريكا که هنوز نوپا بودند تصميم گرفتند که به جاي تحمل هزينه سنگين چاپ روزنامه ارگان درصورت لزوم صفحه اي از نشريات عمومي را براي انتشار اخبار، نظرات و آگهي هاي حزب كرايه كنند. نخستين حزبي كه اين فكر را عملي ساخت حزب فدراليست بود كه همان روز يك صفحه از يك نشريه منتشره در نيويورك را براي اين منظور اجاره كرد. هنوز هم احزاب عمده آمريكا روزنامه ارگان ندارند و تقريبا به همان ترتيب عمل مي كنند و اعلاميه هاي خودرا جهت انتشار به رسانه هاي عمومي مي دهند. دومين حمله هوائي انتحاري ( كاميكاز) 27 اكتبر سال 1944، در آخرين روز نبرد دريايي خليج «لي تي» در فيليپين، يک خلبان ژاپني ديگر هواپيماي پر از مواد منفجره خود را بر يک ناوآمريكايي کوبيد و آن را غرق کرد. اين دومين حمله هوايي انتحاري بشمار مي رود. اين عمل كه تا پايان جنگ جهاني دوم ادامه يافت به «كاميكاز» به معناي باد آسماني، بادي كه خدا آن را مامور كرده باشد شهرت يافته است. هفت قرن پيش از آن چنين بادي كشتي هاي حامل مغولها را كه قصد تصرف ژاپن داشتند غرق كرده بود و به اين وسيله ژاپن از هجوم مغولها در امان ماند. ژاپني حمله انتحاري خلبانان خودرا به نام همان باد «كاميكاز» گذاردند. ابتکار "حمايت از مصرف کننده " - تبليغ تلويزيوني ر الف نيدر (نادر)، آمريكايي لبناني تبار 27 اکتبر 1969 براي مبارزه با اجحاف فروشندگان و نامرغوب بودن كالا، سازمان حمايت از مصرف كنندگان (آمريكايي) را تاسيس كرد و نام آن را كه داراي نشريه ارگان است و كالاي نامرغوب و گرانفروشان را افشاء مي كند «نيدر ريدرز» گذارد. خريدارن آمريکايي سالهاست كه عادت کرده اند پيش از خريد وسايلي از قبيل خودرو، تلويزيون و ... نخست، عيب و حسن مارک و مدلي را که مي خواهند خريداري کنند در نشريه حمايت از مصرف کنندگان بخوانند و با چشم باز اقدام به خريد کنند. به دليل پيروزمندانه بودن اقدام «رالف نيدر» که سه بار هم خود را در انتخابات رياست جمهوري آمریکا نامزد کرده است، در بسياري از کشورها به اقتباس از او «انجمن حمايت از مصرف کننده» تاسيس شده است ازجمله در دوران نظام سابق در ايران. علت پیروز نشدن رالف نيدر در انتخابات، مخالفت اصحاب منافع نسبت به او بوده که مانع شده اند پولي به حسابش ريخته شود كه صرف دادن اعلان و تبليغ انتخاباتي كند. نشست جهانی این انجمن ها در سال 1977 (1356 هجری خورشيدي) از شبکه تلویزیون دولتی ایران به سبب پخش تبلیغ کالای تجاری (آگهی، به همان صورتی که صاحب کالا می دهد و مي خواهد که دست نخورده پخش شود) انتقاد کرد. در آن زمان جز در آمریکای شمالی، تلویزیونهای سایر کشورها دولتی بودند و تبلیغ کالای تجاری نداشتند. به باور بسیاری از حقوقدانان، اگر تبلیغ کالا فریب انگیز باشد و از این رهگذر به فرد و یا افراد زیان وارد آورد دستگاه وسیله تبلیغ (فرضا؛ شبکه تلویزیونی) شریک جرم می تواند باشد. یکشنبه شب (25 اکتبر 2009)، شبکه «ای بی سی» آمریکا در اخبار شبانگاهی خود اعتراف کرد که تبلیغ شبکه های تلویزیونی این کشور برای «سیریال» ها (غذای آماده برای ناشتایی از قبیل کورن فلکس) به دور از واقعیت بوده و به نوجوانان مصرف کننده صدمه زده است. حقايقي را که بازداشت ميليادر روس عيان ساخت - حمايت غرب از اين "ميلياردرهاي يکشبه"! نگاهي دقيق به اظهار نظر هايي كه تاكنون درباره بازداشت و محکوميت «خودوركوفسكي» ميلياردر روس شده است و چگونگي انتشار گزارش هاي مربوط به اين امر حقايق اوضاع روسيه در سالهاي دهه آخر قرن بيستم - پس از فروپاشي شوروي - را به دست مي دهد. اين فرد كه به دلايلي و كمك وسائلي، ظرف مدتي كمتر از ده سال در روسيه سوسياليستي سابق از«صفر» به ميلياردها دلار ثروت و از جمله اداره بزرگترين شركت نفت روسيه ـ يوكوس اويل ـ و كمپاني هاي توليدي ديگر دست يافته بود 26 اكتبر 2003 هنگامي كه مي خواست با هواپيماي شخصي از يك فرودگاه در سيبري پرواز كند دستگير شد و به اتهام جعل، اختلاس، كلاهبرداري و حسابسازي به منظور ندادن ماليات به مسكو انتقال يافت و در يك زندان عمومي بازداشت شد. تا اينجا، جهانيان با «خود تفسيري» خبرها پي برده بودند كه حراج ابزارهاي توليد در روسيه از شركتهاي نفتي! شروع شده بود ـ در روسيه اي كه "فرد" در طول هفتاد و چند سال اجازه نداشت داراي حتي يك متر زمين شود. بنابراين وقتي که در خارج روسيه عنوان "ميلياردر روس" به گوش برسد همگان متعجب مي شوند كه چگونه ظرف مدتي کوتاه چندين نفر از ميان آن همه نفوس داراي اين همه ثروت شده اند. چه بازي هايي درکار بوده است و چگونه و چرا؟!. در ميان اظهار نظرهاي اکتبر 2003، نظر«الكساندر ورشبو» سفير آمريكا در مسكو و نيز يك مدرس آمريکايي علم اقتصاد را براي درج در اين مطلب انتخاب مي كنيم كه اسوسييتدپرس آنها را براي رسانه هاي مشترك خود گزارش كرده بود. ورشبو گفته بود: بازداشت خودوركوفسكي آمريكا را مشوش ساخته زيرا که ميان كمپاني هاي خارجي و سرمايه گذاري در روسيه ترديدهايي به وجود آورده است. بازداشت رئيس بزرگترين شركت نفت روسيه تلاشهاي مربوط به نوسازي و پيشرفت اقتصاد روسيه را به مخاطره مي افكند! و اين سئوال را به ميان مي آورد كه كه قانون (دستور بازداشت) در روسيه گزينشي به اجرا در مي آيد و ... ( اگر اين اظهار نظر در كشور ديگري صورت گرفته بود حمل بر مداخله در امور داخلي مي شد). «يوگني ياسين» كه در يك دانشگاه دولتي آمريكا اقتصاد تدريس مي كند بازداشت خودور كوفسكي را موجب فرار سرمايه از روسيه دانسته و گفته بود كه اين بازداشت وضعيتي را مشابه نيمه دهه 1990 كه ميلياردها دلار از روسيه خارج شد پيش خواهد آورد! و .... وي روشن نساخته بود كه چگونه از كشوري كه قبلا محدوديت ارزي براي اتباع داشت دفعتا ميلياردها دلار خارج شده است و اين پول كجا بوده چگونه به دست آمده و كجا رفته است!. رسانه هاي جهان غرب بازداشت خودور كوفسكي را به گونه اي بازتاب داده بودند كه با به زندان افتادن اين فرد جهان به لرزه در آمده و زير و زبر خواهد شد. يك نمونه از اين گزارشها كه رسانه ها از اسوسييتدپرس نقل كرده بودند به اين صورت ابود: ... خودوركوفسكي را در يك سلول معمولي با چند زنداني ديگر در يك بازداشتگاه شلوغ كه بيش از ظرفيت خود زنداني دارد بازداشت كرده اند (متهم به جرم عمومي را در كشورهاي ديگر هم ازجمله آمريكا به هتل نمي برند). گزارش چنين ادامه مي يابد: بسياري هستند كه هدف از بازداشت او را «سياسي» مي دانند زيرا «اليگارش» هاي نوخاسته روسيه حسد و خشم توده روس را برانگيخته و چون سال انتخابات است، پوتين اشاره به بازداشت خودوركوفسكي کرده تا نظر توده مردم را جلب و به او و نامزدهايش راي بدهند و .... افزايش ازدواج خودماني (غير ثبتي) در کشورهاي صنعتي و کاهش تمايل زنان به داشتن فرزند آمار تهيه شده در كشورهاي صنعتي (اصطلاحا پيشرفته) از جمله آمريكا از وضعيت ازدواج، كه 27 اکتبر 2003 انتشاريافت نشان مي داد كه نزديك به يك پنجم زنان به خاطر اين كه داراي فرزند نشوند ازدواج خود را به بعد از 45 سالگي موكول كرده بودند زیرا که نمی خواستند مسئولیت داشته و در زحمت باشند. طبق این آمار که بررسی آماری سال 2008 (پنج سال بعد) ادامه روند وضعیت را نشان داد، ازدواجهاي خودماني (کامان لا - غير ثبتي) در آن ممالک(کشورهای صنعتی) رو به افزایش بود. طبق بررسی سال 2003 این نوع ازدواجها ظرف سه سال پيش از اکتبر آن سال بيست و يک در صد افزايش يافته بود كه ميزان اين افزايش در آمريكا نزديك به 40 درصد بود. اين افزايش سريع نشان مي دهد كه قانوني شدن ازدواج غير دائمي در پاره اي از ايالت های آمریکا و تسهیل تشریفات طلاق كارساز نبوده و گرايش به ازدواجهاي اصطلاحا «كامان لا» كه الزامات قانوني و مسئوليت هاي زن و شوهري و مشكلات قضايي طلاق را ندارد رو به افزايش است. ساخت دستگاهي كه با آن مي توان تلويزيون خانه همسايه را خاموش و روشن كرد 25 اكتبر 2004 رسانه هاي آمريكا خبر از اختراع تازه اي داده بودند كه عبارتست از يك جا كليدي كه با آن مي توان از راه دور، بيش از هزار نوع گيرنده تلويزيون را خاموش و يا روشن كرد. منظور از راه دور، طول و عرض يك اطاق نيست. اين دستگاه كوچك كه نوشته بودند ظرف چند روز هزاران قطعه فروش داشته مي تواند از داخل يك خانه تلويزيون خانه همسايه را خاموش و يا روشن كند و طوري ساخته شده است كه امواج آن مي تواند در هر نوع گيرنده تلويزيوني موثر باشد. سازنده اين دستگاه يك مهندس سانفرانسيسكويي به نام «ميچ آلتمن» است. او گفته است: روزي به فكر ساختن اين دستگاه افتادم كه با دوستانم براي انجام مذاكره به يك كافه قنادي رفته بوديم. در آنجا، تلويزيون کافه روشن بود و حواس رفقا به جاي مذاكره متوجه برنامه تلويزيون شده بود و در نتيجه از مذاكرات چيزي حاصل نشد. او گفته است كه هر دستگاه، تنها 15 دلار به فروش مي رسد. به گزارش رسانه ها، نگراني از اين است كه هركس با داشتن چنين جا كليدي، در خيابان به راه افتد و تلويزيونهاي مردم را خاموش و روشن كند و يا در نيمه شب تلويزيون همسايه را ناخواسته روشن و او را از خواب بيدار كند، مگر اين كه پيش از رفتن به اطاق خواب، تلويزيون خود را از برق كشيده باشد. آلتمن گفته است كه به تكميل اختراع خود ادامه خواهد داد تا بتوان با آن از راه دور كانال عوض كرد و صداي تلويزيون را كم و زياد كرد. عذر خواهي گاردين از جورج بوش - مصاحبه کارتر با گاردين روزنامه انگليسي گاردين 26 اكتبر 2004 به خاطر انتشار مقاله اي به قلم چارلي بروكر، از جورج بوش رئيس جمهوري وقت آمريكا كه اين پوزش خواست. بروكر در مقاله خود نوشته بود: جان بوث (قاتل آبراهام لينكلن)، لي هاروي اسوالد (قاتل جان اف. كندي) و جان هينكلي (ضارب ريگان)، ما اينك به شما نياز داريم. در واشنگتن، برداشت از اين مقاله اين چنين بود كه بروكر «جورج بوش» را سزاوار ترور شدن دانسته است. گاردين ضمن عذر خواهي نوشته بود كه هدف «بروكر» تنها گفتن يك جوك بود و مطلب او جدي نبوده است. اين روزنامه در همان روز، مصاحبه خود با كارتر رئيس جمهوري اسبق آمريكا را كه سراسر انتقاد از بوش بود چاپ كرده بود. جيمي كارتر به گاردين گفته بود كه جورج بوش از رويداد 11 سپتامبر سال 2001 استفاده بي حد كرده و خود را به صورت قهرمان مبارزه با تروريسم درآورده، حال آن كه عمل او در اشغال نظامي عراق قابل توجيه نيست و قدمي جدي هم در حل مسائل ديگر به ويژه گسترش سلاحهاي هسته اي برنداشته است. كشورهاي اروپايي ـ آسيايي خواهان يك مكانيسم تازه براي معاملات پول و اعتبارات شدند http://iranianshistoryonthisday.com/photos/hu.jpgسران چين و ويتنام درحاشيه نشست هفتمين ملاقات بزرگان 45 كشور اروپا و آسيا كه 24 و 25 اكتبر 2008 در پكن برگزار شده بود نشان داد كه بحران مالي تازه، قدرت اقتصادي را از غرب به شرق منتقل كرده است و «ديويد ميليبند» وزير امورخارجه يهودي و لهستاني تبار انگلستان رسما به اين تحول اعتراف كرد. در نشست پكن، ده رئيس كشور، 26 رئيس دولت و 19 مقام ارشد در سطح معاون رئيس دولت و وزير امور خارجه شركت كرده بودند و چون برنامه اصلي نشست، بحث درباره بحران مالي تازه بود 1800 روزنامه نگار براي پوشش آن به چين سفر كرده بودند. شركت كنندگان در نشست راه حل مسئله «بحران اعتبارات مالي» را نوسازي مكانيسم معاملات پول اعلام و تاكيد كردند كه ضوابط حاكم بر عمليات پول بايد برپايه تجربه هاي به دست آمده دوباره نويسي شود و معاملات بورس ها به ويژه وال استريت از صورت قمار و شرط بندي و ... خارج شود و شكل معاملات از صورتي كه بود (همانند شرط بندي روي اسبهاي مسابقه) بيرون آيد و رنگ واقعي ـ رنگي كه تا پيش از جنگ جهاني اول داشت به خود گيرد. مرور زمان نشان داده است که تا 27 اکتبر 2009 هيچيک از اين راه حلها عملي نشده است. شركت كنندگان آسيايي نشست گفتند كه آسيا ضامن بحران مالي غرب نيست. نبود ضابطه و عدم موازنه و بي اعتنايي به اصول علم اقتصاد و آزمندي در غرب (بويژه در آمريكا) عامل اين بحران بوده است. اين فوروم اروپايي ـ آسيايي در سال 1996 تاسيس شد. انديشه ايجاد چنين ملاقاتهاي منظمي درجريان كنفرانس سران كشورهاي آسياي جنوب شرقي در تايلند به ميان آمده بود. در اين فوروم؛ كشورهاي عضو اتحاديه اروپا، كشورهاي آسياي جنوب شرقي و خاور دور به علاوه هند و پاكستان عضويت دارند. هدف از ايجاد اين فوروم بحث درباره اقتصاد، امنيت، فرهنگ و آموزش و پرورش است. هدف اروپائيان از پيوستن به اين فوروم، در اصل يافتن ياري براي خود در شرق و رقابت با آمريكا بود. در حاشيه نشست پكن، ملاقات هاي دوجانبه متعدد صورت گرفت كه مهمترين آن، مذاكرات سران دو دولت چين و هند بود كه موافقت كردند باقيمانده اختلاف نظرهاي مرزي خودرا با ايجاد يك كميسيون مشترك برطرف سازند و حجم مبادلاتشان را تا سال 2010 به 60 ميليارد دلار برسانند و به همكاري همه جانبه في مابين گسترش بخشند. احکام قضايي تازه كه سرآغازي نو در رسيدگي هاي قضايي تلقي شده اند چند حكم قضايي صادره در اكتبر 2008 توجه حقوقدانان را به خود جلب کرده و گفته اند که اين احکام تاريخساز بوده و سرآغازي تازه در رسيدگي هاي قضايي خواهند بود زيرا كه قضات صادرکننده حكم، با ارائه دلایلی محدودیت محلي بودن و مرورزمان را دورزده اند. ژرمن لوكيانوف German Lukyanov حقوقدان روس در اين زمينه گفته بود كه تمدن بشر در عصر پيشرفت تكنولوژي صدور چنين احكامي را ايجاب مي کرد. اميليو سيلواEmilio silva انساندوست اسپانيايي حكم صادره در مادريد را تاريخي و يك جهش و انقلاب قضايي و يك نوآوري بزرگ خوانده بود. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/garzon2.jpgBaltasar Garzon يک حكم از اين دست توسط قاضي ارشد اسپانيايي «بالتاسار گارزونBaltasar Garzon» صادر شده و طبق آن رسيدگي قضايي در مورد ناپديدشدگان دوران جنگ داخلي اسپانيا (سال 1936 تا 1939) و نيز زمان حکومت فرانسيسكو فرانكو (ديكتاتور اسپانيا - متوفي) بايد ازسرگرفته شود (بازگشايي پرونده ها) و مسئولان اين آدمربايي ها در صورت شناخته شدن و زنده بودن مجازات و در غير اين صورت، «آمر» جرم (دستگاه دولتي) مجبور به پرداخت غرامت شود. اين قاضي، جرائم از اين دست را جنايت عليه بشريت دانسته که مشمول مرور زمان نمي شوند و نيازي نيست که به دادگاه بين المللي احاله شوند. شمار ناپديدشدگان سياسي اسپانيا در دوران جنگ داخلي و زمان حكومت فرانكو (كه در سال 1975 پايان يافت) بيش از پنجاه هزار نفر برآورد شده است. حكم دیگر را دادگاه عالي روسيه صادركرده و پذيرفته است كه نيكلاي دوم و افراد خانواده اش (زن، پسر و چهار دختر) به اضافه چند نوكر، قرباني يك سركوبي سياسي شده و جان خودرا از دست داده اند. اعضاي اين خانواده كه از 25 اكتبر 1917 (روز پيروزي انقلاب روسيه) تحت نظر بودند و به خانه اي در شهر يكاترينبورگYekaterinburg (منطقه اورالUral) منتقل شده بودند در هفدهم ژوئيه 1918 به تصميم رئيس شعبه حزب كمونيست شهر يكاترينبورگ اعدام شده بودند. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/franco.jpgفرانسيسکو فرانکو اين حكم راه را براي ورثه تزار جهت تعقيب قضايي، اعاده حيثيت و احيانا دريافت غرامت بازكرده است. تعقيب قضايي به بازگشوده شدن پرونده و از طبقه بندي خارج شدن اسناد مربوط كه 90 سال در طبقه بندي بوده اند خواهد انجاميد و درعين حال چگونگي اعدام تزار نيكلاي دوم، زن و فرزندانش روشنتر خواهد شد. ***در میان احکام ماه اکتبر دادگاهها، یک رای هم مربوط به خلع تابعیت آمریکایی از يک ايراني مهاجر است. يك دادگاه فدرال آمريكا در ايالت كاليفرنيا پس از رسیدگی به پرونده اتهامی يك مرد 49 ساله ايراني، او را به خلع تابعيت آمريكا، 33 ماه زندان و 12 هزار و 500 دلار جزاي نقدي محكوم کرده است. اين ايراني كه نام كامل و عكس او در روزنامه انتشار يافته و از ایران به آمریکا مهاجرت کرده، در سال 1989 در پرسشنامه تقاضاي تابعيت آمريكا نگفته بود كه قبلا براي مدتي «بازجوي دادسراي انقلاب» بود. «سوزان دويتSusan J. DeWitt» داديار پرونده گفته بود كه ممكن است این ایرانی بتواند از حكم صادره تقاضاي استيناف (تجدید نظر در محکمه بالاتر) كند. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/tsar.jpg تزار نيکلاي دوم با زن و فرزندانش http://iranianshistoryonthisday.com/...orld-court.jpg منظره دادگاه بين المللي (15 اکتبر 2008) برخي ديگر از رويدادهاي 27 اكتبر 1399: مداد در انگلستان ساخته شد. سالها به جاي زغال سنگ، در آن سرب بكار برده مي شد. 1920: مقر جامعه ملل به ژنو انتقال يافت. 1924: جمهوري سوسياليستي ازبکستان درچارچوب اتحاد جماهير شوروي تاسيس شد. 1924: کمپاني امريکايي «دوپونت» نخ مصنوعي اختراعي خود را «نايلون» نام گذاري کرد. 1949: دولت آلمان غربي حاضر نشد با دولت آلمان شرقي براي تامين وحدت آلمان وارد مذاکره شود!!. 1961: بارديگر در شهر برلن تانكهاي روسيه دست به صف آرايي زدند و وضعيت تهاجمي به خود گرفتند و مردم نگران آغاز جنگ ديگري در اروپا شدند. مقامات شوروي دليل اين عمل خود را تمركز جاسوسان خارجي در برلن غربي اعلام كردند 1962: خروشچف به کندي پيشنهاد کرد اگر آمريکا پايگاههاي خود در ترکيه را برچيند، آماده است از تکميل سکوي هاي موشکي شوروي در کوبا دست بردارد و قطعات موشک را از آنجا خارج سازد. 1966: در لندن بيش از 50 هزار تن بر ضد ادامه جنگ در ويتنام تظاهرات کردند. 2004: كوبا با دلار وداع كرد و معاملات دلار در اين كشور ممنوع شد و به جاي آن يورو ، فرانك سويس و ... قرار گرفت. نگراني آمريكا از اين است كه كشورهاي ديگر از اين الگو پيروي كنند و قدرت و رفاه آن كشور كه عمدتا بر پايه بين المللي بودن دلار استوار است متزلزل شود. 1994: ويليام کلينتون رئيس جمهوري وقت آمريکا از سوريه ديدن کرد. وي نخستين رئيس جمهوري آمريکا بود که از 1974 از سوريه ديدن مي کرد. 2004: بالا رفتن بهاي نفت خام تا هر بشكه 55 دلار، سود سرشار نصيب كمپاني هاي نفتي كرده و سود خالص شركت نفت انگلستان از اين درآمد بادآورده در سه ماهه سوم سال 2004 چهارميليارد دلار بوده است. 1996: اعضاي چند جمعيت اسلامي بر ضد بانو « بينظير بوتو » نخست وزير پاکستان در اين کشور به نشانه اعتراض راهپيمايي کردند. 2004: در سال 2003 در ايالات متحده آمريكا 16 هزار و پانصد قتل جنايي روي داد كه نسبت به سال ماقبل افزايش نشان مي داد. 2004: به اظهار سناتور جان كري نامزد حزب دمكرات براي احراز مقام رياست جمهوري آمريكا در انتخابات نوامبر 2004 ؛ در طول حكومت جورج بوش تا آن روز، نرخ بيمه درماني 64 درصد، شهريه دانشگاهها 35 درصد، بنزين 30 درصد و دارو 12 درصد افزايش، و درآمد متوسط آمريكاييان سالانه 1600 دلار كاهش يافته بود، 4 ميليون آمريكايي ديگر به زير خط فقر رفته، بر شمار افراد فاقد بيمه درماني 5 ميليون افزوده شده، يك ميليون و ششصد هزار شغل ديگر ازدست رفته بود و .... کري همچنين گفته بود که در خارج هم ما را قلدر ، و بي اعتنا به موازين بين المللي مي خوانند و اعتبار جهاني مان از دست رفته است. iranianshistoryonthisday. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 7 نوامبر
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 7 نوامبر ايران يك روز درخشان در تاريخ ايرانيان؛ روزي كه ايران بارديگر ابر قدرت جهان شد هفتم نوامبرسال 260 ميلادي در شهر تيسفون (مدائن ــ 36 کيلومتري جنوب بغداد امروز) شاپور يكم، رئيس وقت كشور ايران از دودمان ساساني، در مراسمي در برابر والرين (پوبليوس ليسينيوس والريانوس) امپراتور روم و ژنرالهايش كه بر دست و پايشان زنجير بود؛ ايران را تنها ابر قدرت جهان اعلام كرد. والرين و ژنرالهايش درجنگ به اسارت ايران در آمده بودند و اين روز نه تنها يكي از روزهاي درخشان تاريخ ميهن گرامي ما، بلكه همه مشرق زمين است. براي اين كه ايرانيان اين پيروزي خود را فراموش نكنند و جهانيان براي هميشه عظمت ايران را در نظر داشته باشند و مشرق زميني ها خود را مديون توان ارتش ايران بدانند، به خواست شاپور يكم منظره به زانو نشستن والرين مغرور در برابرش را در چند نقطه در ايران بر سنگ تصوير كردند كه تا ابد باقي بماند، و مانده است. در پي مراسم هفتم نوامبر، شاپور يكم هزاران اسير رومي را به خوزستان فرستاد تا در ساخت سد شادروان و پل شوشتر بكار گمارده شوند. شرح اين پيروزي نظامي درخشان ايرانيان را «مارسليوس» كه خود ناظر صحنه هاي آن بوده برنگاشته است. به نوشته ادوارد گيبون، اين شكست شيرازه امپراتوري روم را از هم گسيخت و آغاز پايان اين امپراتوري و تجزيه آن قرارگرفت. شاپور يكم قبلا نيز «گرديانوس سوم» امپراتور روم را كه به ايران لشكر كشيده بود در جنگ سال 246 ميلادي شكست داده بود. اين شكست چنان بر افسران رومي گران آمده بود كه در حال عقب نشيني بر سر «گرديانوس سوم» ريختند و اورا كشتند و فيليپ را بر جاي او نشاندند كه فيليپ با پرداخت پانصد هزار سكه طلا به ايران، موافقت شاپور را به ترك مخاصمه جلب كرد و نيروهاي رومي را به اروپا باز گردانيد. گرديانوس به منظور جبران شكست نيروهاي رومي از اردشير پاپكان (پدر شاپور يكم) در جنگ سال 238 ميلادي با شاپور كه بر جاي پدر نشسته بود وارد جنگ شده بود. سناي روم اصرار به خفه كردن ناسيوناليسم ايراني كه بار ديگر با بپاخيزي اردشير ساساني ظاهر شده بود در نطفه داشت كه موفق نشد و اين ناسيوناليسم تا اواخر دوران ساسانيان دوام داشت. فيليپ نيز پس از بازگشت به «رم» به خاطر تحقير امپراتوري و دادن باج به شاپور ترور شد و سناي روم والرين را به امپراتوري انتخاب و مامور جنگ با ايران و گرفتن انتقام شكستهاي گذشته كرد كه در جنگ سال 260 خود او هم به اسارت ارتش ايران درآمد و با ژنرالهايش به تيسفون منتقل شد. مورخان تاريخ قرون قديم متفق القول نوشته اند كه «ناسيوناليسم ايراني» جنگهاي دوران ساسانيان را برنده شد، و هنر بزرگ شاهان ساساني اين بود كه نگذارند «ناسيوناليسم ايراني و نيروي خيره كننده آن» ضعيف شود. http://iranianshistoryonthisday.com/...1107shpour.jpg والرين در برابر شاپور يکم به زانو درآمده و التماس مي کند ورود نيروهاي عثماني به آذربايجان در نوامبر 1914 در اين روز در سال 1293 (7 نوامبر 1914) متعاقب ورود نيروهاي روسيه به ايران، نيروهاي عثماني با مستشاران آلماني خود به آدربايجان وارد شدند. كردهاي قلمرو عثماني (تركيه و عراق) نيز از فرصت سوء استفاده و به ايران رخنه كردند و .... آيت الله خميني: آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند http://iranianshistoryonthisday.com/photos/1107no.jpg قسمت بالاي صفحه اول روزنامه اطلاعات مورخ 17 آبان 1358 كه به تيترهاي اعلاميه و اظهارات آيت الله خميني اختصاص يافته بود در پي انتشار گزارشي كه جيمي كارتر رئيس جمهوري وقت آمريكا براي مذاكره با مقامات ايران جهت رهايي گروگانهاي سفارت خود در تهران، رمزي كلارك و ويليام ميلر را مامور سفر به تهران كرده است؛ آيت الله خميني دراعلاميه مورخ 16 آبان 1358 كه به امضاي وي صادر و روز بعد در جرايد انتشار يافت تاكيد كرد كه هيچكس حق ندارد با آمريكا مذاكره كند مگر اين كه محمدرضا را تحويل بدهد و دست از توطئه هم بردارد. آيت الله خميني در همين روز در ديدار با گروهي از دانشجويان اصفهاني چند نكته را بيان داشت كه ماندگار شده اند از جمله: آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند ، سفارت آمريكا لانه جاسوسي بود، آمريكا شيطان بزرگ است، كسي كه خودش را ملي مي داند با استكبار بايد دشمن باشد و .... در قلمرو انديشه به مناسبت نوامبر، ماه مبارزه با فساد؛ فساد اداري و تعاريف آن در طول زمان نوامبر 1793، در تاريخ انقلاب فرانسه، به «ماه اعدام به جرم فساد اداري (سياسي ـ اقتصادي ـ قضايي؛ فسادي كه رابطه با مقامات و دستگاههاي عمومي داشته باشد)» معروف شده است و به اين مناسبت رسانه ها در نوامبر هر سال به ويژه دو هفته اول آن مطالبي درباره اين نوع فساد و وضعيت و روند آن در جوامع مختلف منتشر مي سازند زيرا كه به نظر جامعه شناسان، فساد اداري مانع از پيشرفت جامعه و تمدن و حفظ آرامش عمومي مي شود. اخيرا برخي سازمانهاي جهاني به تقسيم و درجه بندي جوامع بر پايه فساد اداري مبادرت كرده اند و از ميزان و درصد آن فهرست هاي سالانه منتشر مي سازند. فساد اداري(Corupption) در طول زمان بر حسب دوره هاي تاريخي مفهوم و تعاريف مختلف داشته است. در عصر ماكياولي هر عمل مغاير «ورچو (پرهيزگاري و پاكدامني)» و سقوط و زوال "ورچو" در نيت و عمل را فساد مي گفتند و فرد و جامعه آلوده به آن را به دور از تمدن مي خواندند. درعصر روشنگري به جاه طلبان و آزمنداني كه بدون شايستگي و استحقاق در صدد دست اندازي به سهم و حق ديگران (ساير اعضاي متساوي الحقوق جامعه) برمي آمدند و براي رسيدن به هدف؛ ضوابط را زير پاي مي نهادند و وارد جنگ قدرت و عالم رشوه و تملق مي شدند «فاسد» لقب مي دادند. در قرن بيستم، فساد اداري شمول بيشتري يافت كه رايجترين تعاريف و تعابير آن از اين قرارست: وجود فساد (منظور؛ فساد اداري) در يك جامعه نشان دهنده ضعف سيستم قضايي، يا ضعف مديريت جامعه و انتصابات نادرست و فقدان بازرسي و تنبيه و تشويق، يا نبود قوانين و ضوابط لازم، يا ضعف دمكراسي و بالاخره نبود احزاب واقعي و رسانه هاي حرفه اي است. طبق اين تعاريف، عوامل عمده فساد در يك جامعه عبارتند از: اعمال تبعيض، نپوتيسم (دادن امتيازات و مشاغل به اقوام و دوستان و دفاع از هرعمل آنان، ولو عمل نادرست)، انتصابات فرمايشي و خلاف ضوابط و اصول، ضعف اخلاقيات و ارزشها، مادي گري و آزمندي، نبود ضوابط و قوانين صريح و روشن و يا توسل به تفسير آنها برحسب منافع، ضعف ميهندوستي و بي اعتنايي به منافع عمومي هموطنان، فقر پروفشيوناليسم (سپردن كار حرفه اي و تخصصي به افراد خارج از حرفه و تخصص)، ضعف مردمدوستي و علاقه به خدمت كردن، نا متوازن بودن روابط سوسيو اكونوميك مردم و .... تجربه گذشته (تاريخ) نشان داده است كه ادامه فساد به بحران سياسي ــ اقتصادي جامعه، بي ثباتي و هرج و مرج منجر و احتمالا به انقلاب و يا ديكتاتوري (تعليق حقوق و آزادي هاي مندرج در قانون اساسي و يا ناديده گرفتن آن) مي انجامد؛ زيرا كه جز با انقلاب، و يا يك ديكتاتوري موقت نمي شود فساد ريشه گرفته را ازميان برداشت و از جامعه حذف كرد. معمولا طراحان كودتاهاي نظامي «قطع فساد ريشه گرفته را» انگيزه اقدام خود اعلام كرده اند. ساير ملل سالروزانقلاب بلشويكي روسيه (انقلاب اکتبر) بر پايه تقويم قديم http://iranianshistoryonthisday.com/...1107russia.jpg كاخ زمستاني سن پترزبورگ در محاصره بلشويكهاي مسلح ( 7 نوامبر 1917 و طبق تقويم روسيه 25 اكتبر ) بامداد هفتم نوامبر سال 1917 گاردهاي سرخ مركب از كارگران و كشاورزان كمونيست وارد كاخ زمستاني تزارها در سن پترزبورگ شدند و درحالي كه رزمناو «اورورا» به اطراف كاخ گلوله مي زد به عمر دولت موقت روسيه مركب از ليبرالها و سوسياليستهاي ميانه رو به رياست كرنسكي پايان دادند . دسته هاي ديگر گارد سرخ و متعاقب آنان مردم ايستگاه راه آهن ، تلفنخانه ، دوپادگان نظامي شهر و ادارات دولتي را متصرف شدند و به اين ترتيب 34 سال پس از مرگ كارل ماركس ، نظامي بر پايه انديشه و فرضيه هاي او در روسيه ــ كشوري كه وضعيت و شرايط آن براي پياده كردن فوري چنين فرضيه هايي آمادگي نداشت ــ روي كار آمد و 74 سال دوام آورد وجنگ جهاني دوم را از سر گذراند. كرنسكي درفوريه 1917 ، در زماني كه روسهاي ناموفق در جنگ جهاني اول از تبعيض و فقرو بي ثباتي كشور شان به جان آمده بودند روي كار آمده بود و تزار نيكلاي دوم اختياراتش را به او سپرده بود تا به اوضاع روسيه سر و سامان بخشد كه موفق نشده بود. رهبري انقلاب بلشويكي روسيه را لنين برعهده داشت كه تا چندماه پيش از انقلاب در سويس به حالت تبعيد به سر مي برد و باكمك آلماني ها به وطن باز گشته بود. جوانان و طبقه تحصيلكرده روسيه با خواندن داستانهاي « تولستوي » كه درست هفت سال بيش از انقلاب در 82 سالگي درگذشته بود از وضعيت موجود روسيه بيزار شده بودند و بي صبرانه در انتظار يك تحول پايه اي (انقلاب) بودند. 9 روز پس از سقوط سن پترزبورگ ، مسكو نيز به تصرف بلشويكها در آمد . لنين ماه بعد مذاكرات صلح را با آلمان واتريش آغاز كرد . انقلاب روسيه ظرف دو ــ سه سال بر همه مخالفان داخلي و خارجي از جمله دولتهاي انگلستان ، فرانسه ، ژاپن و امريكا كه نيرو به كمك مخالفان داخلي فرستاده بودند پيروز شد . اين نيروهاي شوروي بودند كه درسال 1945 برلن پايتخت آلمان را گرفتند و به جنگ جهاني دوم در اروپا پايان دادند. درپي جنگ جهاني دوم ، ميان دو نظام اقتصادي جهان ــ سوسياليسم و كاپيتاليسم ــ و دولتهايي كه اين دو نظام را نمايندگي مي كردند يك معارضه كه به جنگ سرد معروف شد ونزديك به پنج دهه طول كشيد جريان داشت. شوروي در اين مدت در موارد متعدد در ساخت سلاحهاي تازه ازجمله موشك از رقيب خود جلو افتاد و با كمكهاي ان ، رقيب در دوجنگ منطقه اي ( كره و ويتنام ) ناموفق شد. ولي نظام شوروي نتوانست با آموزش و پرورش، نسلي وفادار بار آورد و تامين نيازهاي اقتصادي مردم خودرا دست كم گرفت و اميد انان رابه آينده نظام متزلزل ساخت . گردانندگان نظام شوروي بعد از نيمه دهه 1980 قاطعيت خود را ازدست دادند و با چند دو دلي و اشتباه انان، نظام شروع به ريزش از درون كرد به گونه اي كه بوريس يلتسين كه روزگاري خودرا از كمونيستهاي وفادار نشان مي داد و از پلكان حزب كمونيست بالا آمده بود در سال 1991 ، درسالروز انقلاب بلشويكي ، حزب كمونيست را كه خود زماني رئيس يك شعبه ان بود پس از 74 سال حاكميت غير قانوني اعلام كرد! و نزديك به دوماه بعد هم با دومقام ديگر ، اتحاد شوروي را بدون توسل به رفراندم و يا راي پارلمان منحل كرد و.... به سبب كمبود شديد روزنامه نگار واقعي و تاريخنگار مستقل ( غير وابسته به يك دولت ) كه جهان از اوايل قرن 20 از ان رنج مي برد هنوز تحقيق بي طرفانه در باره انحلال شوروي و راههايي كه به اين انحلال ختم شد صورت نگرفته است . كشف حقايق در ادوار تاريخي سابق به مراتب آسان تر از قرن 20 و ادامه ان بوده است. هيتلر: هدف عمده ما قراردادن همه ژرمن ها در زير يک پرچم خواهد بود http://iranianshistoryonthisday.com/...1107hitler.jpg هيتلر در جلسه هفتم نوامبر سال 1937 شوراي وزيران آلمان اعلام داشت كه تامين وحدت همه آلماني هاي اروپا (ژرمن ها) را در يك كشور و زير يك پرچم هدف عمده خود قرار داده است و تاكيد كرد كه از اين پس همه برنامه هاي دولت آلمان بايد بر اين محور بچرخد و از آنجا كه قدرتهاي اروپايي كه خود باعث پراكندگي آلماني ها شده اند با اين هدف مقابله خواهند كرد، ما از همين لحظه بايد خود را براي تامين اين هدف از راه بکار گيري ارتش نيز آماده كنيم. هيتلر به وزيرانش گفت كه نخست از راههاي سياسي خواهد رفت، ولي رفتن به راه سياسي جز از موضع قدرت و داشتن يك اتكاي نظامي استوار بيهوده و كاري عبث است، لذا بايد ارتشي بسيار توانمند داشته باشيم و ازخودگذشته. اگر راههاي سياسي به نتيجه نرسد ما راه جنگ را براي رسيدن به هدف از دست نخواهيم داد كه راهي پر هزينه است. بايد خودرا مهيا كنيم و خطر را بپذيريم . رفراندم هاي حاشيه انتخابات نوامبر 2002 امريكا برخلاف پيش بيني پاره اي از مفسران ساير كشورها كه با روانشناسي آمريكاييان به ويژه نسل جوان آن آشنا نيستند انتخابات پنجم نوامبرسال 2002 آمريكا به كنترل مقننه اين كشور توسط حزب جمهوريخواه انجاميد. در كنار انتخاب سناتورها و نمايندگان مجلس و فرمانداران، در هر ايالت رفراندوم هايي هم صورت گرفت كه نتيجه آنها كه حاكي از نظر عمومي مردم امريكا به مسائل اجتماعي است اهميت بيشتري دارد، زيرا كه تا حدي زياد به دور از بازي هاي سياسي و علاقه و منافع احزاب هستند. نتايج برخي از اين رفراندمها از اين قرار بود: در ايالت نوادا 67 در صد راي دادند كه امر ازدواج رابطه زن و مرد است يعني شرايط طرفين، پيش و يا ضمن قرارداد ازدواج ملاك عمل است تا قوانين موضوعه مگر اين كه شرطي قيد نشده باشد. در چند ايالت از جمله آريزونا و نوادا با قانوني شدن مصرف ماري جوانا به هر صورت حتي تجويز پزشك موافقت نشد. 79 در صد مردم ايالت ارگون با بيمه عمومي درمان يعني تامين آن از سوي دولت ايالتي با استفاده از درآمدهاي مالياتي ايالت (نه، پول دولت فدرال) مخالفت کردند و اين نشانه ان است كه هنوز سه چهارم مردم امريكا ــ اگر اين مشت را نمونه خروار حساب كنيم ــ با سوسياليسم ميانه خوبي ندارند. در فلوريدا 71 در صد به غيرقانوني شدن دود كردن سيگار در محل كار راي دادند. در كاليفرنيا اكثريت راي دهندگان با استخدام معلم سرخانه براي دانش آموزان ضعيف با هزينه دولت موافقت كردند. براي درج در تاريخ: پيشنهادهاي محرمانه عراق به آمريکا براي جلوگيري از حمله نظامي که موثر واقع نشد ششم نوامبر 2003 يك بازرگان آمريكايي لبناني تبار به نام «عماد Imad Hage» از آخرين تلاش دولت صدام براي جلوگيري از جنگ كه از طريق او بعمل آمده بود و «سيا» آن را نقش برآب ساخته بود پرده برداشت كه نشان مي دهد يك مقام اطلاعاتي عراق در مارس 2003 (چند روز پيش از حمله نظامي آمريكا) از او خواسته بود كه به مقامات مربوط دولت آمريكا اطلاع دهد كه عراق آماده است: ـ به هرگروه آمريكايي و با هر وسعت اجازه دهد كه مستقيما عراق را از جهت اسلحه كشتار گروهي جستجو كند، زيرا كه عراق فاقد آن است. ـ عراق آماده است که يك عضو القاعده را كه در اختيار دارد به آمريكا تحويل دهد. ـ شركتهاي آمريكايي را در بهره برداري از نفت عراق شريك كند. ـ به مساعي مربوط به حل مسئله فلسطيني ها و اسرائيل كمك كند. ـ انتخابات مورد نظر آمريكا را ظرف دو سال در عراق برگزار كند. اين پيام جهت تحليل در اختيار «پرل Perle» كه مقامي در حد معاون وزارت دفاع امريكا داشت گذارده شده بود كه او درباره آن با «سيا» تماس گرفت و مقامات سازمان اطلاعات مركزي آمريكا به "پرل" گفتند كه حاضر نيستند با اين منبع (عماد) تماس بگيرند! و مفهوم آن اين بود: حمله نظامي طبق برنامه انجام خواهد شد. امضاي لايحه هزينه اشغال نظامي و ترميم عراق و افزايش کسر بودجه آمريکا جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا ششم نوامبر 2003 لايحه 87 ميليارد دلاري هزينه جنگ و ترميم خرابي هاي عراق را كه به تصويب كنگره رسيده بود امضاء كرد و با اين هزينه، كسر بودجه سال مالي جاري آمريكا به 525 ميليارد دلار افزايش يافت. در همين روز به 43 هزار تن ديگر از نظاميان ذخيره آمريكا اطلاع داده شد كه براي عزيمت نوبتي به كويت و عراق آماده باشند. طبق محاسبات رسمي، آمريکا هرماه 12 ميليارد دلار هزينه اشغال نظامي عراق کرده و اين پول را عمدتا از راه قرض به دست آورده است. مردي که 48 زن را مقتول ساخته بود ... http://iranianshistoryonthisday.com/.../1107rijvi.jpg «ريجوي» در دادگاه با گردن كج در برابر اتهام هر قتل خود را مرتكب آن اعلام مي كند و مي گويد: گيلتي گري ريجويGary Ridgway پنجاه و چهار ساله رنگ كار خودرو كه در دهه 1980در منطقه شهر سياتل آمريكا 48 زن عمدتا ولگرد را به خانه خود دعوت و در آنجا خفه كرده و اجسادشان را در اطراف شهر مدفون ساخته بود براي فرار از اعدام به هر 48 قتل اعتراف كرد و محكوم به حبس ابد شد. وي با دادستان شهر به توافق رسيده بود كه اگر اعتراف كند اعدام نخواهد شد. گري در سال 2001 دستگير شده بود. ريجوي هفتم نوامبر 2003 در برابر قاضي 48 بار واژه «گيلتيGuilty» را بيان داشت كه عينا از شبكه هاي تلويزيوني پخش شد كه سابقه نداشت. دشواري مسافران چاق براي هواپيماها! ناله شركتهاي هواپيمايي از چاق شدن روز افزون مسافران و اضافه شدن وزن آنان بلنده شده است. سخنگوي اتحاديه شركتهاي هواپيمايي آمريكا ششم نوامبر 2004 به رسانه ها گفته بود كه در ده سال گذشته وزن متوسط مسافران چهار كيلو گرم افزايش يافته و اين وضعيت (به لحاظ افزايش ميزان سوخت مصرفي هواپيماها به دليل سنگيني مسافران) در ده ماه گذشته سال 2004 معادل 275 ميليون دلار به شركتهاي هوايي آمريكا زيان وارد ساخته است. وزن اضافي باعث مي شود كه هواپيما سوخت بيشتري مصرف كند تا بتواند خود را در آسمان حفظ كند و به پرواز ادامه دهد. دادن اين خبر به روزنامه ها كه قبلا سابقه نداشت ممكن است پيش درآمد مطالبه پول بيشتري براي فروش بليت هوايي به چاقها و كساني باشد كه بيش از حد قابل قبول وزن اضافي داشته باشند. آمار، ارقام و اظهار نظر مورخان و مفسران درباره انتخابات نوامبر 2008 آمريكا و از جمله ماموريت رسانه هاي اين كشور http://iranianshistoryonthisday.com/...-jerusalem.jpg http://iranianshistoryonthisday.com/...rak-obama4.jpgBarak Obama رئيس جمهور منتخب طبق ارقامي كه هفتم نوامبر 2008 درباره انتخابات چهارم نوامبر آن سال آمريكا انتشار يافته بود 5/62 درصد (133 ميليون) واجدين شرايط راي دادن در اين انتخابات شركت كرده كه 52 درصدشان (64 ميليون) به باراك اوباما و 57 ميليون نفرشان به جان مك كين رقيب او از حزب جمهوريخواه راي داده بودند. با وجود اين تفاوت نه چندان زياد، جان مك كين 162 الكتور و «اوباما» 364 الكتور دست آورده اند و در آن روز هنوز تكليف 12 الكتور ديگر روشن نشده بود. اين تفاوت الكتورها كه با كل آراء هر نامزد همخواني ندارد ضعف بزرگ دمكراسي آمريكا به حساب آمده است كه از يك قرن پيش زير انتقاد قراردارد. قدمت اين ضابطه كه با روشي بسيار قديمي (و خلاف منطق علمي) انتخاب رئيس جمهور را دو مرحله اي كرده بيش از دو قرن است. مقايسه آمار راي دهندگان نوامبر 2008 با دوره هاي پيش نشان مي دهد كه مشاركت چندان زياد نبوده زيرا "درصد" مشاركت در انتخابات سال 1964، 1960 و ... بمراتب بيشتر بود. http://iranianshistoryonthisday.com/...ed-stevens.jpg Ted Stevens در انتخابات چهارم نوامبر 2008 راي دهندگان آلاسكا «تد استيونس» 84 ساله را كه چهل سال عضو سناي آمريكاست برغم مجرم شناخته شدنش به جرم رشوه گرفتن، براي هفتمين بار به سناتوري برگزيده اند ولي در صورت تاييد آراء او، ممكن است به زندان فرستاده شود و كرسي آلاسكا خالي بماند. انتخابات چهارم نوامبر 2008 آمريكا بيش از هميشه مورد تفسير مورخان و اصحاب نظر قرارگرفته بود، مخصوصا كه برخلاف گذشته تبليغات انتخاباتي از 21 ماه پيش از انجام انتخابات آغاز شده بود. بسياري از اين صاحبنظران خوش بيني رسانه هاي بعضي از کشورها از انتخاب "اوباما" و تغيير سياست هاي 110 ساله آمريکارا رد کرده و گفته بودند که اين خوش بيني را رسانه هاي صوت و تصويري آمريکا بوجود آورده اند تا نشان دهند با آغاز کار رئيس جمهور سياهپوست، آمريکا تغيير سياست خواهد داد؛ تا نظر منفي جهانيان را نسبت به آمريکا که با اعمال حکومت جورج بوش شدت يافته بود تغيير دهند. به عبارت ديگر؛ به جهانيان بگويند كه با تغيير رنگ پوست رئيس جمهور اصول سياست ها و خطوط كلي هم تغيير مي كند!. حال آنكه بازگشت از اين اصول يعني پنبه كردن همه نخهايي كه از زمان تئودور روزولت ساخته شده است. گورباچف دست به همين كار زد و شوروي فروپاشيد. اطاقهاي فكر آمريكا كه خودشان گورباچف را در آن مسير قراردادند اجازه تكرار آن تجربه را در آمريكا نخواهند داد. http://iranianshistoryonthisday.com/...s-friedman.jpg توماس فريدمن به باور مورخان كه جريان اين انتخابات و ريخته شدن نزديك به يك ميليارد دلار به حساب «اوباما» را جهت تبليغ تعقيب كرده اند، رسانه هاي آمريکا و به ويژه شبكه هاي تلويزيوني مامور اين کار شده بودند و ماموريت خودرا به خوبي انجام داده بودند. براي رفع نظر منفي جهانيان، از دو سال پيش وقوع چنين تغييري در آمريکا ضروري تشخيص داده شده بود و مقامات لندن هم با رفتار خود آن را تاييد كرده بودند ولي از کار «روابط عمومي» تا عمل فاصله اي طولاني وجود دارد. براي مثال: «توماس فريدمن» مفسر نيويورك تايمز در تفسيري نوشته بود كه ايرانيان كلمه «اوباما» را به فارسي چنين مي نويسند: «او ـ با ـ ما» يعني كه او با ما و از ما است. تاريخدانان بي طرف، هدف شبکه هاي تلويزيوني آمريکا در طول 21 ماه مسابقه هاي انتخاباتي را تغيير چهره آمريکا در ميان ملل ديگر بيان داشتند. بنابراين، اين عمل بي سابقه تلويزيوني (پخش 24 ساعته و معرفي و بزرگ كردن اوباما) طبق نقشه و با محاسبه دقيق انجام شده بود. تخريب چهره آمريکا و ساختن يک سلطه گر و زورگو از آن در دوران حکومت جورج بوش بويژه با نطق ها و مصاحبه هاي او و «کاندو ليزا رايس» وزير امورخارجه سياهپوست كابينه وي به اوج رسيده بود و لازم بود که با انتخاب فردي خلاف روال گذشته، تغيير اين چهره اعلام و نظر جهانيان دوستانه شود. به نظر اين دسته از مورخان، اين يك نوع تغيير لباس است نه تغيير ماهيت. طبق روال دويست و اندي ساله آمريکا، روساي جمهوري اين فدراسيون اصطلاحا از "وسپ ها (سفيد پوست انگلوساکسون پروتستان)" بودند. اين نخستين بار در تاريخ دمکراسي بوده است که تلويزيون نقش اصلي را در انتخابات برعهده گرفته بود. تلويزيونها با اين كار خود نشان دادند كه ابزاري درعين حال خطرناك هستند. بسياري هم هستند كه مي گويند که طرح و اداره سياست خارجي آمريكا تنها در دست رئيس جمهور نيست و اوباما نخواهد توانست تغييرات وسيع در اين سياست تثبيت شده و "در ذهن مردم" فرو رفته و "پايه برنامه هاي کمپاني هاي بزرگ قرارگرفته" بدهد. «اوباما» در طول مسابقه های انتخاباتی بارها اشاره كرده بود كه در دوران حکومت وي رئوس سياست خارجي تغيير چندانی نخواهد کرد. اوباما با قبول حمايت ژنرال بازنشسته سياهپوست - کولن پاول - از خود که وزير امور خارجه آمريکا در دور اول رياست جمهوري جورج دبليو بوش و رياست ستاد ارتش آمريکا در دوران حکومت جورج بوش (پدر) را برعهده داشت، بگونه اي وابستگي و وفاداري خودرا به اصول سياست هاي خارجي آمريکا نشان داد. در دوران حکومت اوباما تنها ممكن است روش و تاكتيك اندكي تغيير كند. پنجم نوامبر 2008 و يک روز پس از انجام انتخابات عمومي آمريکا و اعلام انتخاب شدن "باراک اوباما" نخستين سياهپوست به رياست جمهوري اين کشور، دميتري مدوديف رئيس جمهور روسيه به مناسبت روز وحدت در اين کشور و در حالي که رژه نظامي با يونيفورم سنتي در ميدان سرخ جريان داشت در نطق خود در برابر اعضاي مجلس عالي روسيه از سياست هاي آمريکا انتقاد کرد و گفت که روسيه در مرز خود با لهستان موشک خودکار "اسکندر" مستقر خواهد ساخت. وي وجود تشنج در جهان و بحران مالي موجود را نتيجه خودخواهي آمريکا و سياست برتري جويانه اين کشور دانست. مي دانيم كه «اوباما» در مارس ا2008 در يك نطق انتخاباتي گفته بود كه انتخابات روسيه و عمدتا به دليل آزاد نبودن رسانه ها! نه آزاد است و نه صادقانه!. دولت چين نيز در همين روز در اعلاميه اي علاقه مندي خودرا به گسترش همکاري هاي همه جانبه از اقتصادي و فرهنگي تا نظامي با آمريکاي لاتين (حياط خلوت ايالات متحده) ابرازداشته بود. اين اعلاميه درآستانه ديدار "هو جين تائو" رهبر چين از آمريکاي لاتين و از جمله کوباي سوسياليست انتشاريافته است که آزمايش اراده دولت واشنگتن تلقي شده است. دولت کره شمالي پنجم نوامبر 2005 عکس هاي ديگري از کيم جونگ ايل رهبر اين کشور که رسانه هاي آمريکايي با شادماني خبر از بيماري سخت او داده بودند منتشر ساخت و اعلام داشت که کيم همچنان به مبارزات ضد امپرياليستي و ضد سلطه ادامه خواهد داد. دولت پاکستان قبلا از يک تجاوز هوايي ديگر آمريکا به قلمرو پاکستان که ناقض حاکميت اين کشور است انتقاد کرده بود. سران 9 دولت در گفتن تبريك تلفني به «اوباما» بر ديگران پيشي گرفته بودند كه اصحاب نظر آنان را دوستان درجه اول دولت واشنگتن تلقي كرده اند. اين دولتها عبارت بودند از: اسرائيل، انگلستان، استراليا، كانادا، فرانسه، ايتاليا، آلمان. ژاپن و كره جنوبي. http://iranianshistoryonthisday.com/...premacists.jpgپ نجم نوامبر 2008 دادستان فدرال اين دو آمريکايي هوادار برتري سفيد پوستان به نام هاي دانيل کووارت و پال شلسمان را متهم به قصد ترور "باراک اوباما" در ايالت تنسي کرد و به زندان فرستاد برخي ديگر از رويدادهاي 7 نوامبر 994: محمد ابن هزم مورخ و نويسنده در اسپانيا به دنيا آمد . 1793: انقلاب فرانسه برضد كليسا دست به اقدام زد كه بيش از دو هزار كليساي كاتوليك فرانسه را شامل شد. 1917: انگليسي ها منطقه غزه در فلسطين را كه جزيي از امپراتوري عثماني بود متصرف شدند. 1918: با ترك مخاصمه دول متحارب اروپايي، در اصل موافقت شد. 1918: "گدارد" موشك (راكت) ملخداري را كه ساخته بود به معرض تماشا گذارد. 1966: دومين چاه منطقه كوهرنگ اصفهان به نفت رسيد. iranianshistoryonthisday. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 21 نوامبر
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 21 نوامبر ايران سالروز آغاز جنبش سوسياليستي «مزدك» متفكر بزرك ايراني 21 نوامبر سال 488 ميلادي ، درست 1360 سال پيش از انتشار « مانيفست كمونيست » از سوي كارل ماركس ، مزدك عقايد اقتصادي ــ اجتماعي خود را كه نوعي سوسياليسم بود اعلام داشت و ترويج آن را آغاز كرد . مزدك پسر بامداد كه يك روحاني زرتشتي بود از شهر استخر فارس ( شيراز ) بود مدعي شد كه اين عقايد تفسير درست آموزشهاي زرتشت است كه هدفي جز نيكبختي بشر ندارد و زماني اين نيكبختي تحقق خواهد يافت كه برابري انسانها تامين شود . از اوايل قرن 19 كه عقايد مزدك مورد تحليل و تفسير انديشمندان و مورخان بزرگ قرار گرفت روز 21 نوامبر براي روشنفكران چپ ، روزي گرامي بوده است . مزدك كه معتقد به خدا بود مي گفت كه براي تامين برابري انسانها ، بايد مالكيتها عمومي باشد و هركس در حد نياز خود از محصول و توليدات استفاده كند . خدا انسانها را هنگام تولد برابر مي آفريند و بايد اين برابري در طول حيات آنان حفظ شود . آزادي موهبت بزرگي است ، ولي بدون برابري اجتماعي ــ اقتصادي آزادي احساس نخواهد شد . انسان دا ئما نياز به اندرز دارد تا از راه صواب خارج نشود . برتري جويي و حرص مال زدن ريشه همه مسائل و مفاسد است كه نبايد اجازه داده شود در افراد پديد آيد ، زيرا كه ذاتي نيست. مزدك انسان را مستحق زندگي در آرامش و شادي اعلام داشت كه تبعيض ها ، بيعدالتي و عدم برابري اين آرامش و شادي را از انسان كه عمري كوتاه دارد سلب مي كند و خلاف اراده خدا از آفريدن انسان است ؛ به عبارت ديگر انسان براي زجر كشيدن به دنيا نيامده است و تا منابع توليد مشترك نباشد زجر كشيدن هم از ميان نخواهد رفت . مزدك در عين حال با استثمار زنان به صورتي كه بود مخالفت كرد و نسبت به اين روش ثروتمندان كه به خود اجازه ازدواج با طبقات ديگر را نمي دهند ابراز انزجار كرد و اين عمل را تقسيم انسان به درجه اول و دوم كه خلاف اراده خداست خواند. جامعه ايران در آن زمان تشنه شنيدن چنين مطالبي بود ، زيرا در سالهاي پيش از آن كشور دچار خشكسالي و دو شكست نظامي از هپتالها شده بود كه به شمال خاوري ايران تجاوز كرده بودند و دربارسلطنتي هم پس از مرگ« پيروز» پسر و جانشين يزدگرد سوم وضعيت پايداري نداشت و ضعف « شاه بلاش» باعث قدرت گرفتن بزرگان كشور و فشار بيشتر بر طبقه پايين شده بود . عوام الناس با شنيدن عقايد مزدك پيرو اوشدند و هر روز بر شمار آنان افزوده مي شد. قباد نيز كه تازه شاه شده بود راه حل مزدك را پذيرفت ، از هواداران وي شد و به حمايت از او برخاست . ثروتمندان و فئودالها كه منافع خود را شديدا در مخاطره ديدند دست بكار توطئه شدند و در صدد بر آمدند كه روحانيون زرتشتي ( موبدها ) را با خود همراه كنند ، ولي در اوايل كار دهان موبدان بسته بود زيرا كه مزدك عقايد خودرا با استناد به اوستا ي زرتشت ( اوستا به معناي قانون است ) و زند ( تفسير ــ تفسير اوستا ) بيان مي داشت و به عقايد مانوي و نيز ميترائيسم و حتي بودائيسم توسل مي جست . فئودالها در سالهاي اول به دليل اين كه ژنرالهاي ارتش در دوجنگ در گير بودند و در دسترس نبودند كه از انان استمداد شود جز توطئه پنهاني كار ديگري نمي توانستند بكنند. پيشرفت عقايد مزدك حدود 11 سال بود و عقايداوكه نويد بزرگي براي عوام الناس بود در اين مدت جهانگير شده بود و كاووس و « زم » دو پسر از سه پسر قباد هم پيرو عقيده مزدك شده بودند. هنگامي كه پيروان مزدك وارد عمل شدند و به مصادره و اشتراكي كردن اموال ثروتمندان و تحريك كشاورزان به عدم تاديه سهم مالكانه دست زدند كار به جدال كشيد . افسران ارتش هم كه عمدتا مازندراني بودند به صف مخالفان مزدك پيوستند زيرا كه سربازان پياده تحت تاثير حرفهاي مزدك خواهان پيوستن به سواره نظام و ارتقاء به مقام افسر ي شده بودند . در اين هنگام مزدك روش ازدواج مرسوم را غير انساني خواند و خواهان لغو آن شد . هدف مزدك برداشتن سد ملاحظات طبقاتي ازدواج بود زيرا كه در ان زمان پسر ارباب ده نمي توانست با دختر يك كشاورز ازدواج كند و بالعكس و اگر چنين ازدواجي هم صورت مي گرفت غير رسمي بود وچنين زني زوجه درجه دوم بشمار مي آمد. اظهارات مزدك در اين زمينه سوء تعبير شد و روحانيون نيز مخالفت خودرا با او علني كردند كه حرمت ازدواج را شكسته و آن را هم اشتراكي كرده است . مخالفان با قباد ملاقات كردند تا از حمايت از مزدك دست بردارد كه قباد نپذيرفت كه برضد او كودتا راه انداختند و در قلعه فراموشي در نزديكي شوشتر زنداني اش ساختند كه يك سرهنگ سوار به نام سياوش اورا نجات داد. قباد پس از بازگشت به قدرت ، ديگر از مزدك حمايت نكرد و دست پسر ديگر ش خسرو انوشيروان ( نوشيروان و انوشك روان هم نوشته اند) را در سركوب مزدكيان باز گذارد و وي مزدك و مزكيان را تا سال 524 ميلادي قلع و قمع كرد ولي عمليات ضد مزدكيان تا 528 ميلادي ادامه يافت . عقايد مزدك در آسياي ميانه و اروپا باقي ماند و رو به تكامل گذارد و مي توان گفت كه مزدك باني فرضيه هاي سوسياليستي سه ــ چهار قرن اخير بوده است . عقايد مزدك در دوران جنبش هاي استقلال طلبانه ايرانيان بار ديگر به ميان آمد و در گرايش ايرانيان به شيعه موثر بود. مورخان بزرگ قرون 18 و 19 عقايد مزدك را بررسي و باز تاب داده اند و تفسير هاي متعدد از ان كرده اند. ميان عقايد ماركس و مزدك مشابهت فراوان وجود دارد. براي مثال: هر دو عامل اقتصاد را به وجود آورنده تاريخ مي دانند . مزدك مي گويد مانمي توانيم انسان كامل بدون تامين برابري ميان آنان داشته باشيم و تا به اين آرزو دست نيابيم ، دشمني ميان فقير و غني از صحنه گيتي رخت بر نخواهد بست و ... و ماركس اين قسمت را به جنگ طبقاتي پايان ناپذير تعبير كرده است . مزدك مي گويد كه اگر دارايي ها همچنان در دست افراد باشد و در دست جامعه نباشد يعني مشترك ميان همه مردم نباشد شادي عمومي و آرامش به وجود نخواهد آمد و ماركس سرمايه داري ( ثروت و منابع توليد در دست فرد) را علت العلل جنگها و استثمار انسان از انسان و رنج و تعب مي داند و ... و بالاخره هر دو پيروزي سوسياليسم و برابري اجتماعي ــ اقتصادي مردم را پيش بيني كرده اند. تفاوت بزرگ ميان ماركس و مزدك در اين بود كه مزدك عقايد خود را برگرفته از دين و خواست خدا مي دانست. مورخان و انديشمندان دراين كه مزدك پايه گذار سوسياليسم و از بزرگترين انديشمندان ايران و مصلحان جهان بوده است متفق القولند . بسياري از آنان از جمله « گاس هال » رهبر متوفاي حزب كمونيست آمريكا موضوع اشتراك زناشوئي را كه به مزدك نسبت مي دهند رد كرده اند و اين را كار دشمنان عقايد او مي دانند . گاس هال نوشته است كه پس از انهدام مزدك در سال 524 قلم به دست دشمن او افتاد و مي دانيم كه تاريخ را عمدتا فاتحان نوشته اند كه در اين يك مورد هم بايد بررسي و دوباره نويسي شود. زدن رنگ ناسيوناليستي به عقايد مزدك كه درزمان موسوليني در ايتاليا و حزب نازي در آلمان مطرح بود درست نمي تواند باشد كه گفته اند مزدك سوسياليسم را تنها براي ايرانيان ( آرين ها) مي خواست نه همه جهانيان . امروز در بخش انگليسي اين سايت نيز مطلبي در اين زمينه آمده است . سامانيان بر سر كار آمدند، زبان پارسي و فرهنگ ايراني زنده شد مورخان «21نوامبر سال874 ميلادي» را روزي ذكر كرده اند كه سامانيان بر سركار آمدند و كمر همت به احياء زبان و ادبيات فارسي، فرهنگ ايراني و گسترش علوم و معارف بستند و در اين راه لحظه اي از تلاش باز نايستادند. پايتخت سامانيان شهر بخاراي خراسان بزرگتر و رودكي از شعراي بزرگ اين دوران بود. برخي از مورخان سامانيان را از نسل بهرام مهران (چوبين) ژنرال معروف ايراني كه در «ري» زاده شده بود مي دانند. در ميان ايراني تبارها، تاجيكها بيش از ديگران قدرشناس سامانيان هستند. دولت تاجیکستان پول ملي خود را «ساماني» نام نهاده است. جنگ خياباني با روسها در همدان کلنل پسيان کلنل محمد تقي خان پسيان افسر ژاندارم سي ام آبان 1294 هجري (21 نوامبر 1915 ميلادي) شهر همدان را از ارتش روسيه پس گرفت. شرح اين نبرد خونين عمدتا خياباني در كتب تاريخ جنگ جهاني اول كه در غرب به چاپ رسيده تحت عنوان «قهرماني هاي ژاندارم هاي ايراني در همدان» آمده است، زيرا نيروي ژاندارم فاقد سلاح سنگين و شمار نفرات آن به مراتب كمتر از سربازان روس بود. كلنل كه مي دانست سربازان روس آموزش جنگ خياباني نديده اند آنان را به كوچه هاي شهر كشانيد و در آنجا درهم كوبيد و بيرون راند. زماني كه لندن به آمريکا اجازه ورود به صحنه ايران را نمي داد 30 آبان سال 1300 هجري (21 نوامبر 1921) مجلس شورا فوريت لايحه دولت مبني بر واگذاري امتياز اكتشاف و استخراج نفت شمال ايران به شركت نفتي امريكايي «استاندارد اويل» را تصويب كرد كه اين عمل مورد اعتراض شديد دولت انگلستان قرار گرفت، زيرا كه انگلستان خاورميانه را منطقه نفوذ خود مي دانست و به دولتي ديگر حتي آمريكا (فرزندش) اجازه و امكان ورود نمي داد. انگلستان كه در آن زمان امتياز انحصاري نفت مناطق جنوبي ايران را در دست داشت در واکنش به اقدام مجلس، يادداشتي شديد اللحن به دولت ايران تسليم كرد. دولت آمريكا كه پس از جنگ جهاني اول به تدريج به انزواي خود پايان مي داد تا بعد از جنگ جهاني دوم و براندازي 28 امرداد، باهمه تلاشهايش موفق نشده بود كه عملا جاي انگلستان را در ايران بگيرد. دولت واشنگتن پس از اضمحلال امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول، برای ورود به خاورمیانه نفتدار، بالقوه ثروتمند و استراتژیک به برنامه ریزی پرداخت و با نگاهی به نقشه تازه این منطقه که ترسیم انگلیسی ها بود به کردها چشم دوخت که در یک ناحیه نسبتا وسیع ساکن ولی تابع چند دولتند و این سیاست برغم استقرار تدریجی آمریکا در خاورمیانه از دهه 1980 تغییر نکرده است. بنظر می رسد که اسرائیل هم سیاست مشابهی را دنبال می کند. متهمان به قتل افشار توس آزاد شدند سي ام آبان 1332 (21 نوامبر1953 ) از متهمان به ربودن و قتل سرتيپ محمود افشارتوس رئيس شهرباني كل منصوب از سوي دكتر مصدق كه مدتي هم بازداشت بودند و قبلا اعترافهايي هم كرده بودند رفع اتهام بعمل آمد !!!. افشار توس يكم ارديبهشت همين سال ناپديد و كشته شده بود و جسدش شش روز بعد در غاري در كوههاي لشكرك به دست آمده بود كه جمعي از ژنرالها و مخالفين دكتر مصدق متهم به طرح نقشه ربودن و كشتن او شدند و زنداني گرديدند. سرلشكر فضل الله زاهدي كه يكي از متهمان بود براي اين كه بازداشت نشود در مجلس شورا متحصن شده بود و پس از خارج شدن از ساختمان مجلس ، تا 28 مرداد مخفي بود . دولت تقاضاي سلب مصونيت متهم ديگر ، دكتر مظفر بقايي ، را از مجلس كرده بود زيرا كه وي نماينده مجلس بود. او نيز همانند در مجلس متحصن شده بود. در قلمرو انديشه اشاره كوتاهي به كارها و افكار« ولتر» به مناسبت زادروز او «ولتر» از بزرگترين فلاسفه، نويسندگان، طنز گويان و روشنگران اروپا 21 نوامبر سال 1694 ديده به جهان گشود. نام او «فرانسوا ماري آرووت» بود كه اسم مستعار «ولتر» را براي خود انتخاب كرده بود و آثارش را به اين نام نوشته است. ولتر در 23 سالگي به خاطر طنزي كه نوشته بود يازده ماه از عمر خود را در زندان باستيل گذرانيد و در سال 1726 به خاطر نوشتن طنزي ديگر به انگلستان تبعيد شد و سه سال در آنجا بود. در سال 1734 دوباره او را از پاريس تبعيد كردند. با وجود اين، در سال 1749 به دعوت فردريك قيصر پروس (آلمان) به آنجا رفت و سالها معاشر وي بود . ولتر سرانجام در سال 1759 در فرانسه در نزديكي مرز سويس جايي را براي خود خريد و نامش را «فري» گذارد كه پاتوق و مركز تجمع روشنفكران اروپا شده بود. وي در 83 سالگي به پاريس باز گشت و چنان استقبالي از او شد كه از ذوق زدگي بيمار شد و چندي بعد در سال 1778 (و در آستانه انقلاب) در گذشت. 28 اثر مهم از ولتر به يادگار مانده است كه دو اثر او «فرهنگ فلسفي» و «كانديد» معروفترند. ولتر بيش از هر كس ديگر از آزادي انديشه و بيان و تحمل ديگران دفاع کرد. ولتر مي گويد كه بدون آزادي انديشه و بيان، انسان موجودي بدون روح و روان، و زندگاني اش جسماني (مانند ساير جانداران) خواهد بود. ولتر بيش از هر نويسنده اي ديگر بر ضد قلدري و زور گويي و استبداد نوشته است .وي ضد رومانتيسيسم و حامي حقيقت نويسي بود. ولتر ثابت كرده است كه جنايات بزرگ نتيجه خود خواهي و جاه طلبي افرادند و اين جنايات قابل مقايسه با خلافهاي آدمهاي كوچك نيستند؛ كوچكها تنها برابري و آزادي را مي جويند و بزرگها همه چيز را مي خواهند و اگر همه دنيا را هم به ايشان بدهند باز هم مي خواهند و حرص مي زنند. ولتر در باره نظامهاي حکومتي مي گويد: خوبي نظام به رئيس آن و مديرانش بستگي دارد نه به نوع آن. نظامهاي جمهوري اگر رئيس و مسئول خوب نداشته باشند از نظامهاي سلطنتي بدترند. هر نظام جمهوري لزوما يك دمكراسي و يا عاري از ظلم نيست. به نظر ولتر، ميزان دمكراسي يك كشور متناسب است با رشد سياسي مردم و آگاهي آنان از دمكراسي و دلسوزيشان براي رعايت آن. وي گفته است که دمكراسي در كشور هاي كوچك، ايالت و شهر موفق تر است. اين جمله ازوست: واي به روزي كه نظام قضايي يك كشور ضعيف و نفوذ پذير باشد و يا از سوي عواملي تضعيف شود و .... در قلمرو رسانهها نخستين روزنامه جهان كه به تيراژ يك ميليون رسيد 21 نوامبر سال 1886 تيراژ (تعداد نسخه هاي فروش رفته يك نشريه) روزنامه « لو پتيت ژورنال» چاپ پاريس از مرز يك ميليون گذشت كه تا آن زمان در جهان بي سابقه بود. 114 سال بعد يعني در سال 2000 جهان داراي يك هزار و 71 روزنامه (يوميه) ميليون تيراژي بود. تيراژها پس از سال 2000 در سرازيري قرار گرفته و يا افزايش آن متوقف شده است. ناشران روزنامه ها مي گويند كه مطالب و محتوا افت نكرده بلكه اين مخاطبان هستند كه به دليل ارتقاء سطح معلومات عمومي كه خصيصه عصر حاضر است به آساني قانع نمي شوند و براي ارضاء آنان، روش خبرگيري و خبرنويسي برپايه نتايج نظرسنجي از «خوانندگان» دائما رو به تكامل است و از منابع تازه استفاده مي شود و اضافه مي كنند كه مخاطبان امروز، با شنيدن كوچكتري شايعه كه يك روزنامه متمايل به دولت است، از آن صرف نظر مي كنند و به سراغ رسانه هاي اينترنتي و «وب لاگها» مي روند كه بدون ملاحظات هرچه را كه مي خواهند مي نويسند ولي روزنامه هاي عادي دست كم ناچارند در نوشته هايشان راه گريز از «اعتراض و مواخذه» را باز بگذارند، زيرا كه نمي خواهند سرمايه خود را كه عمدتا از راه توزيع سهام عايد شده است ازدست بدهند، ولي وب لاگها نه داراي سرمايه هستند و نه تعقيب قضايي مي شوند، و اين، پديده اي تازه در جهان است كه از نيمه دهه 1990 وارد صحنه شده است ـ پديده اي كه براي نخستين بار باعث آزادي تمام عيار بيان و ابراز عقيده و نظر شده است. با ظهور اين پديده، رسانه هاي متعارفي نه تنها با خود، بلكه با اين پديده تازه (رسانه هاي اينترنتي) وارد رقابت شده اند كه ممكن است؛ نتيجه اش بهبود كيفيت مطالب رسانه ها و به كمترين حد رسيدن انواع سانسور و اعمال نظر در آنها و از اين رهگذر افزايش آگاهي هاي مردم و تکامل و پيشرفت جوامع باشد. مبارز راه «درست نگاري در رسانه ها» دكتر « ريد ارواين » موسس انجمن نظارت بر «درست نگاري در رسانه ها» 21 نوامبر 2002 پس از 33 سال مبارزه در اين راه در 82 سالگي بر اثر سكته مغزي درگذشت، و انجمن نظارت بر درست نگاري ( AIM ) اعلام كرده است كه راه او را به عنوان يك « واچ داگ » ادامه خواهد داد. دكتر ارواين يك اقتصاددان آمريكايي و كارشناس پول بود كه به مقاله نويسي براي جرايد روي آورد و ضمن رفت و آمد به روزنامه ها متوجه بي دقتي در تنظيم برخي خبرها شد كه نتيجه اعمال نفوذ مقامات و منابع ذينفع و يا اشتباه و تنبلي خبرنگار و دبير ميز مربوط بود. وي اين بي دقتي تعمدي و يا سهوي را در شبكه هاي تلويزيوني بيش از رسانه هاي چاپي مشاهده كرد و متوجه شد كه هيچ سازماني وجود ندارد كه از حقوق مخاطبان ( خوانندگان و بينندگان اخبار ) حمايت كند، لذا در سال 1969 به فكر تاسيس گروه نظارت بر « درست نگاري در رسانه ها » افتاد و تصميم خود را اعلام داشت و هواداران فراوان به دست آورد. در اعلاميه او چنين آمده بود: خبر با مقاله تفاوت دارد. مقاله نظر نگارنده آن است كه نامش در بالا و يا ذيل آن درج مي شود و هرچه را كه بخواهد مي تواند بنويسد؛ درست و يا نادرست ؛ قضاوتش با مخاطب است. ولي مخاطب نمي تواند دست بكار شود و هر روز درباره دهها خبر كه به او داده مي شود بررسي شخصي كند كه آيا درست و يا نادرست بوده و ميزان تحريف و كم و زياد كردنشان تا چه حد است و ... و در اين وضعيت؛ مخاطبان نياز به يك سازمان غير دولتي مركب از داوطلبان دلسوز دارند كه از حق آنان به دانستن « فقط حقايق، نه كم و نه زياد » حمايت كند و رسانه ها را در اين زمينه افشاء و با تحريف خبر و گزينشي كار كردن رسانه ها و انتشار اخبار ناقص مبارزه كند. گروهي را كه دكتر ارواين پيشنهاد تاسيس آن را داده بود تاسيس شد و در اندك زمان چهل هزار عضو داوطلب پيدا كرد و بناي مبارزه با تحريف اخبار و قالب كردن نظر به نام خبر و ... را گذارد و تا حدي زياد موفق شد. به گونه اي كه ترس رسانه ها از اين گروه بيش از اعتراض اتحاديه هاي مربوط و رسيدگي قضات دادگاه و مراجع ديگر است. دكتر ارواين در جريان مبارزه خود بيش از ساير خبرها، روي اخبار اقتصادي انگشت مي گذاشت و اصطلاح خبر « انداختني » را اختراع كرد و گفت كه صاحبان منافع اقتصادي مي كوشند كه نظر و برنامه خود را به صورت خبر به خبرنگاران اقتصادي مخصوصا مبتدي ها « بياندازند » و يا از طريق دادن رشوه و انجام مساعدت، اين خبرها را به رسانه ها قالب كنند. دكتر ارواين كتابهاي متعدد در اين زمينه نوشته كه معروفترينشان « گمراه كاري رسانه ها و كنترل و مالكيت رسانه ها توسط اشخاص غير حرفه اي » است. وي تملك يك رسانه توسط يك شخص حقيقي و يا حقوقي خارج از اين حرفه را ، عملي به سود جامعه ندانسته و استدلال كرده است كه چنين ناشري به رسالت رسانه و جايگاه واقعي آن توجه ندارد و تنها علاقه اش تنها به تامين منافع خود و رسيدن به هدف غير حرفه اي اش ( اقتصادي و يا سياسي ) است و برايش تحريف خبر ، خبر انداختني خبر يكسويه با خبر دقيق و جامع فرق نمي كند. در اعلاميه درگذشت دكتر ارواين نوشته اند كه وي موفق شد در طول مبارزه خود، دست كم بر دقت رسانه هاي « جهان انگليسي زبان » در كار خبر بيافزايد. ساير ملل اخطار سال 2003 چين به تايوان يك مقام مربوط دولت چين 20 نوامبر 2003 در پكن اخطار كرد: اگر تايوان راه استقلال طلبي را ادامه دهد، ممكن است بكار بردن نيروي نظامي اجتناب ناپذير باشد و ... كه سخت ترين اخطار چين در دهه هاي اخير تلقي شده بود. اين مقام درعين حال گفته بود كه چين هنوز اين اميد را كه سركردگان تايوان سر عقل آيند تا اين جزيره چين ميدان جنگ واقع نشود از دست نداده است. در واكنش به اين اخطار، معاون وقت وزارت امورخارجه آمريكا گفته بود که به جورج دبليو بوش رئيس جمهوري اين كشور پيشنهاد شده كه نيرويي قابل ملاحظه به تنگه تايوان بفرستد تا بازدار جنگ احتمالي شود. تحليلگران نوشته اند كه آمريكا در شرايطي نيست كه بخواهد با چين درآويزد. مرور زمان نشان داد که با تغيير مقامات محلي تايوان در انتخابات سالهاي بعد، تنش کاهش يافته ميان مقامات محلي تازه تايوان و دولت چين ملاقاتهايي صورت گرفته و زمينه حل مسائل دارد فراهم مي شود. راي دادگاه عالي ماساچوست آمريکا در باره ازدواج همجنس ها! دادگاه عالي ايالت مشترك المنافع ماساچوست (آمريكا) كه به دادخواست 14 تن و عمدتا زن رسيدگي كرده بود 18 نوامبر 2003 چنين راي داد: چون دولت ايالت مشترك المنافع ماساچوست نتوانست در دادگاه ثابت كند كه دو همجنس حق ازدواج با هم را ندارند، پس چنين حقي وجود دارد. اين راي، ازدواج فرضا دو زن با يكديگر را صريحا مجاز نكرده بود، و دادگاه به مجلس ايالتي شش ماه مهلت داده بود تا مسئله را با وضع قانون حل كند، ولي اين مجلس هم نمي تواند قانوني وضع كند كه مغاير اين راي باشد. بنابراين جنجال قانوني شدن ازدواج «همجنس ها» تا انجام يک رفراندم عمومي در ايالت ادامه مي يابد. پولي شدن "توالت رفتن" در دبيرستان روسيه و فرضيه اصلاح ناپذيري مللي که زير يوغ مغول بودند خبر پولي شدن «توالت رفتن»!! در يك دبيرستان ناحيه «تاگاروگ» روسيه که 20 نوامبر 2003 با تصوير از شبكه نلويزيوني NTV اين کشور پخش شده بود در جهان توليد تعجب كرده و سبب اظهار نظر هاي فراوان شده بود. ازجمله اينکه در روسيه، پس از كنار رفتن حزب كمونيست از حكومت در آغاز دهه 1990 ، همه چيز به طرزي افراطي به سوي پولي شدن پيش مي رود و مردمي كه بيش از 70 و چند سال سوسياليست بودند و از مالكيت خصوصي و پولي بودن خدمات عمومي در جامعه آنان اثري نبود درچرخش به روش سرمايه داري، افراطي تر از هر كاپيتاليست ديگر شده اند!. نظر ديگر اين بود که نظام سوسياليستي اگر ناقص پياده شود، حس ماديگري را در افراد تقويت مي کند و اگر سيستم تغيير کند پولپرستي به ميان مي آيد. در جهان كشوري نيست كه آموزش و پرورش را رايگان نكرده باشد. لذا، شنيدن اين خبر كه دانش آموزان، حتي براي رفتن به توالت مدرسه (که در در دوران دولت سوسياليستي شوروي از خزانه عمومي ساخته شده است) بايد مبلغي بپردازند امري بي سابقه و شگفت انگيز بوده و بار ديگر اين فرضيه را به ميان آورده كه تغيير وضعيت روانشناسي مللي كه زماني زير يوغ مغولها بوده اند بسيار دشوار است و روسها بيش از ملل ديگر زير سلطه بازماندگان چنگيز قرار داشتند. كاهش 45 درصدي دانشجويان خارجي در آمريكا، چرا؟ ثبت نام دانشجويان خارجي در چهار هزار دانشگاه و مدرسه تعليمات عالي آمريكا از سال هاي 2003 و 2004 رو به كاهش گذارده است. طبق گزارش رسانه هاي اين كشور، اين كاهش در آن دو سال در بعضي رشته ها تا 45 در صد بود. اين گزارشها حكايت از اين داشت كه دانشگاههاي آمريكا تا پيش از سال 2003 هر سال 13 ميليارد دلار از دانشجويان خارجي شهريه به دست مي آوردند. دلايل عمده كاهش دانشجوي خارجي در آمريكا از اين قرار ذكر شده بود: - بالا رفتن ميزان شهريه و هزينه خوابگاه که براي دانشجويان محلي هم تحمل آن سنگين است. - سختگيري وزارت امنيت ملي تازه تاسيس آمريكا. بسياري از دانشجويان خارجي با داشتن ويزاهاي صادره از سوي كنسولگري هاي آمريكا (وزارت امور خارجه) موفق به ورود به اين كشور نشدند زيرا كه نامشان در فهرست هاي «پرواز ممنوع» و عمدتا ناشي از تشابه اسمي بوده که رسيدگي به اعتراض ماهها طول مي كشد و متقاضي، جهت تحصيل به کشور ديگر مي رود. - نبودن كار پس از فراغت از تحصيل در آمريكا و نيز كمبود فرصت اشتغال ضمن تحصيل و سختگيري در به دست آوردن ويزاي كار و حتي ورود به دفاتر اداره مهاجرت. - گسترش دانشگاهها و ارتقاء كيفيت آنها در كشورهاي ديگر از جمله چين، هند، كوبا، روسيه و ... و افزايش شهرت آنها و دسترسي متقاضيان تحصيلات عالي به دفترچه هاي راهنماي اين دانشگاهها (كاتالوگ) در كشور خود و نيز ارزاني شهريه و هزينه زندگي در آنجا. - کاهش جمعيت جوان اروپاي غربي و نياز دانشگاههاي اين ممالک به دانشجو و وجود جاي خالي در کلاسها. - حارجي بودن بيشتر استادان و مدرسان مدارس تعليمات عالي آمريكا و نبود توفيري در كيفيت آموزش به اين دليل. - دلالهاي معرفي دانشجو از اعزام متقاضيان به آمريكا به دليل اشكالتراشي هاي وزارت امنيت اين كشور و تداوم گراني شهريه مايوس و متوجه كشورهاي ديگر شده اند. لباس سايز بزرگ براي آمريكاييان بيستم نوامبر 2004 شبكه سي بي اس آمريكا در بخش اخبار مشروح عصر خود گزارش كرد كه لباسهاي سايز كوچك و متوسط در فروشگاههاي آمريكا روي دست فروشندگان باقي مانده و آنها را با كمتر از بهاي خريد (از طريق «سيل») به معرض فروش گذارده اند، چرا؟. اين شبكه سپس به ذكر علت پرداخت و گفت كه آمريكايي ها در دو دهه اخير چاق شده اند و سايز بيشتر آنان «بزرگ (لارج)» و حد اكثر بزرگ (اكسترا لارج) شده است. در اين دو دهه، متوسط وزن هر آمريكايي 8 كيلو گرم زياد شده و سهم بانوان از اين چاقي بيشتر از مردان است. در ميان تامين كنندگان لباس براي آمريكاييان، تنها چيني ها از پيش متوجه اين قضيه شده و به دوخت لباس «بزرگ سايز» صادراتي پرداخته و در بازار پوشاك آمريكا سود فراوان برده اند که اينک ويتنامي ها اين روش را دنبال مي کنند. «كه وين ترودو» در يك كتاب 271 صفحه پر سر و صدا كه به تازگي به چاپ رسيده، علت عمده چاق شدن آمريكاييان را مصرف غذاهاي هورموني و ژنتيك اعلام داشته و به آنان توصيه كرده است كه براي حفظ سلامت خود به مواد غذايي ارگانيگ بازگشت كنند. در اين كتاب از شگرد (به زعم «ترودو»؛ توطئه) كار سازندگان دارو و كارخانه هاي توليد مواد غذايي براي كسب مال و بدون توجه به سلامت مردم پرده برداشته شده است. دو رئيس جمهور موازي درمکزيک! - قيامي که ادامه نيافت http://iranianshistoryonthisday.com/.../1122lopez.jpg Andres Lopez Obrador 9روز مانده به مراسم آغاز كار رئيس جمهور منتخب مكزيك ( كه يكم دسامبر 2006 بود)، اندرس مانوئل لوپز ابرادور، نفر دوم انتخابات در يك ميدان شهر پرجمعيت مكزيكو سيتي در برابر هزاران تن از هوادارانش مراسم سوگند به جاي آورد و خود را رئيس جمهور مشروع كشور مكزيك خواند و گفت كه دولت او به مسائل وطن كه زاييده فساد و تباهي و حكومت طولاني اوليگارش هاي بي خبر از دردهاست (اشراف) پايان خواهد داد. چنين عملي تا آن روز سابقه نداشت (که يک کشور در يک زمان دو رئيس جمهور داشته باشد). لوپز ابرادور نامزد چپگراي حزب دمكراتيك انقلابي در انتخابات ژوئيه 2006 (تير ماه1385) با جزيي تفاوت (نيم درصد آراء) دوم شده و اعتراض كرده بود كه در انتخابات تقلب شده و خواستار دوباره شماري آراء شده بود كه دستگاه قضايي مكزيك دادخواست دوباره شماري را رد كرده و «فليپ كالدرون» نامزد محافظه كاران (متمايل به دولت واشنگتن) را برنده اعلام کرده بود، ولي لوپز ابرادور اين تصميم را نپذيرفت و هواداران او از همان روز تا مدتي از خيابانها خارج نشده و حتي در يك منطقه مكزيك تهديد به قيام مسلحانه كرده بودند. لوپز قبلا شهردار مكزيكو سيتي بود و گويا دهها ميليون هوادار دارد. لوپز 53 ساله همچنين از فرصت سالروز قيام اميليو زاپاتا، پانچو ويلا وفرانسيسكو مادرو در سال 1910 براي سوگند رياست جمهوري خود استفاده كرده بود. وي در نطقي در اين مراسم گفت: کالدرون خودش بهتر از هركس مي داند که در انتخابات تقلب شده بود كه نگذاشتند آراء صندوقها دوباره شماري شود. حمايت لوپز در سالهاي پيش، از دادن سهمي از درآمد نفت مكزيك به بوميان اين كشور (سرخپوستان) و نيز افشاي پي در پي فساد در دستگاههاي اداري و پليس، وي را محبوب طبقه كم درآمد و جوانان مكزيك كرده است. او در عين حال روابط خوبي هم با دولت وقت واشنگتن (جمهوريخواهان) نداشت. مرور زمان نشان داد که اقدام لوپز و تحرک هوادارانش به صورتي که پيش بيني شده بود دنباله نداشت!. تغيير نظام حکومتي نپال از پادشاهي به جمهوري كميسيون رسيدگي به سركوب خشونت آميز مخالفان در آوريل 2006 (بهار 1385) در كشور نپال، جيانندرا پادشاه وقت اين كشور را مسئول آن اعلام داشت. درجريان اين سركوبي، دست كم 19 تن كشته شده بودند. گزارش كميسيون به قوه قضايي نپال ارجاع شد تا کار تعقيب را دنبال کند. نخست وزير نپال بيستم نوامبر 2006 اشاره كرده بود كه ممكن است جيانندرا تعقيب قضايي و محاكمه شود. وي گفته بود که اگر چنين محاكمه اي صورت گيرد، اين نخستين بار خواهد بود كه يك پادشاه شاغل محاكمه مي شود. جيانندرا پارلمان نپال را تعطيل كرده بود كه هواداران دمكراسي پس از مايوس شدن از بازگشايي آن دست به تظاهرات خياباني زده بودند كه نيروهاي مسلح به اشاره پادشاه اقدام به تيراندازي كرده بودند. پارلمان درپي بازگشوده شدن، اقدام به محدود كردن اختيارات پادشاه كرد و يک كميسيون رسيدگي به اقدام پادشاه تشكيل داد. درگيري پادشاه با مجلس و گروههاي سياسي ادامه يافت که منجر به برگزاري انتخابات و تشکيل مجلس موسسان و تغيير نظام حکومتي نپال در 28 ماه مه 2008 شد و اين کشور داراي نظام جمهوري شد و چپگرايان (مائوئيست ها) دولت را به دست گرفتند. به جيانندرا 15 روز مهلت داده شد که کاخ سلطنتي را تخليه کند تا موزه شود. حکومت مائوئيست ها ديري نپاييد و در انتخابات ماه مه 2009 ترکيب پارلمان تغيير کرد و رهبر حزب کمونيست (مارکسيست - لنينيست) نپال نخست وزير اين کشور 30 ميليوني شد. مجلسي که در مه سال 2008 نظام حکومتي را تغيير داد نام کشور نپال را جمهوري دمکراتيک فدرال نپال گذارد. در انتخابات اين مجلس، حزب سلطنت طلبان تنها چهار کرسي به دست آورده بود. اگر آمريكا نظام وظيفه عمومي داشته باشد وارد هر جنگ نمي شود! http://iranianshistoryonthisday.com/...1122rangel.jpgRichard Rangel ريچارد رانگل نماينده نيويورك در مجلس نمايندگان آمريكا و رئيس يکي از کميسيونهاي اين مجلس 21 نوامبر 2006 اعلام کرد که تصميم گرفته است طرح برقراري نظام وظيفه عمومي در آمريكا را به كنگره بدهد. وي كه يك عضو ارشد حزب دمكرات و از مخالفان ادامه اشغال نظامي عراق است گفته بود اگر آمريكا نظام وظيفه عمومي داشت و فرزندان همه خانواده ها (ازجمله سرمايه داران و محافظه كاران) مجبور به خدمت در ارتش بودند، ما هر روز در نقطه اي دوردست وارد يك جنگ نمي شديم. ارتش ما داراي افراد استخدامي است كه آنان به جنگ فرستاده مي شوند و سختي هاي آن را تحمل مي كنند. اگر همگان، فرزند در ارتش داشته باشند به خاطر حفظ جان آنان هم كه شده باشد از جنگ غيرضروري دوري خواهند جست. بعدا رانگل متهم شد که که در گزارش درآمدهاي سالانه خود به اداره ماليات بردرآمد (آمريکا)، چند مورد را از قلم انداخته است. احتمالا همين بحث باعث شده است که رانگل هنوز طرح خودرا به مجلس نداده باشد. رانگل اعتراف به از قلم افتادن چند مورد از درآمد خود کرده ولي گفته است که سهوي بوده نه تعمدي. برخي ديگر از رويدادهاي 21 نوامبر 1768: انگليسي ها سرخپوستان (بوميان) امريكا را در منطقه «ستانويسك» شكست دادند و اراضي جنوب رودخانه اهايو را از آنها گرفتند و به مهاجران اروپايي دادند. 1871: فندك (وسيله روشن كردن سيگار) ساخته شد. http://iranianshistoryonthisday.com/...1121frants.jpg 1916: فرانتس ژوزف امپراتور اتريش در حالي که کشور او درگير جنگ جهاني اول بود در 86 سالگي درگذشت. وي 68 سال سلطنت کرده بود. 1913: سي ام آبان 1288 خورشيدي مجلس شوراي ملي به پاس جانفشانيهاي ستارخان و باقرخان به احياء مشروطيت، به ستارخان لقب «سردار ملي» و به باقرخان «سالار ملي» داد. 1977: هواپيماي مسافربري مافوق سرعت صوت " کنکورد" نخستين پرواز از لندن به نيويورک را انجام داد. اين نوع هواپيما که زمان پرواز ميان دو قاره را کوتاه کرده بود و سريعتر از گردش کره زمين به دور خود (تغيير ساعت) پرواز مي کرد در نوامبر 2003 به دليل گراني هزينه و نبودن مسافر که بتواند بليت گران آن را بخرد از سرويس خارج شد. 1990: اعلاميه پايان جنگ سرد در پاريس امضاء شد. {پپوله} /iranianshistoryonthisday. {پپوله} |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 14 دسامبر
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 14 دسامبر ايران برگزاري نوروز و مهرگان در دربار خلفاي عباسي "منصور" دومين خليفه عباسيان (متولد 712 و متوفی در 775 میلادی) با اين كه ابومسلم خراساني و بسياري از ايرانيان وطندوست از جمله استاذسيس سيستاني را كشته و لشكر به سركوبي المقنع (هاشم بن حکیم) به خراسان فرستاده بود 14 دسامبر سال 770 ميلادي اعلام داشت كه از آن پس در دربار او در بغداد (كه خود او اين آبادی را به صورت شهر درآورده بود) نوروز و مهرگان به همان گونه كه شاهان ساساني برپا مي داشتند برگزار خواهد شد. عباسيان از همان اوايل کار، به بهره گيري از ايرانيان در مديريت و مشاوره دست زده بودند که اين اقدام در زمان هارون الرشيد و پسرش مأمون به اوج خود رسيد و درحقيقت، اين ايرانيان بودند که امپراتوري وسيع عباسيان را اداره مي کردند. منصور که باکمک ابومسلم بر امویان پیروز شده و آنان را (در منطقه شرق مديترانه) برانداخته بود از سال 745 به خلافت دست یافته بود. برغم آن همه کمک، منصوز در سال 775 میلادی ابومسلم را مقتول ساخت که با این عمل خشم ایرانیان را برانگیخت. المقنع Almughanna که زمانی از افسران سپاه ابومسلم بود با پیروان خود مبارزه با دستگاه خلافت را شدت و وسعت داد ولی در جنگ با لشکریان اعزامی خلیفه به خراسان شکست خورد و خودکشی کرد. عباسیان در اوایل کار خود با قیامهای ایرانیانی چون سنباذ (سندباد) نیشابوری، به آفرید، استاذسیس و ... و هرکدام صاحب فرضیه رو به رو بودند و در خراسان، سیستان و ری آرامش نداشتند و چون این قیامگران ایرانی خواه بودند، خلفای وقت راه و رسم ایرانیان را برگزیدند تا از شدت خصومت بکاهند و توده های ایرانی را موافق خود گردانند. پیش از عباسیان، هاشم ابن عبدالملک - حکمران اموی دمشق نیز به رسوم ایرانی گردن نهاده بود. اعلامیه لنين و نیرنگ های لندن با هدف تحت الحمایه کردن ایران! 14 دسامبر 1917 (23 آذرماه) لنين در اعلاميه اي به امضاي شخص خود عهدنامه آگوست سال1907 انگلستان و روسيه داير بر تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ و يك منطقه بي طرف في مابين و ضمائم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتباراعلام داشت و تاكيد كرد كه هرگونه قرادادي كه با استقلال، حاكميت ملي، تماميت ارضي و آزادي ايرانيان مغايرت داشته و آن را محدود كند از اين لحظه بي اثر و كان لم يكن است و همه را پاره كرده و ديگر وجود خارجي كه بتوان به آنها استناد كرد نخواهند داشت. مقامات مفلوك و ناآگاه دولت وقت تهران غفلت كردند كه بخواهند؛ اکنون که نظام تزاري روسيه از ميان رفته، قراردادهاي گلستان و تركمن چاي كه با ميانجي گري انگلستان (مهار توسعه طلبی تزار از جیب ایران) تنظيم شده بود لغو و مناطق متصرفه به وطن بازگردانده شوند. ترديد نبود دولت انقلاب روسيه كه در آن زمان در مناطق شمال ارس با دشواري هاي متعدد رو به رو بود اين خواست را مي پذيرفت. در پي صدور اعلاميه لنين، تروتسكي به عنوان كميسر نيروهاي مسلح روسيه (ارتش سرخ) اعلام داشت كه به واحدهاي نظامي روسيه كه بر طبق عهدنامه انگلستان و روسيه مبني بر تقسيم ايران در اين كشور مستقر شده اند دستور خروج فوري از ايران را داده است. سران انقلاب روسيه سپس براي جلب اعتماد ايرانيان به حرفهاي خود «براوين» ديپلمات روسيه را به تهران فرستادند تا افكار عمومي ايران را حضورا از ماوقع آگاه سازد و به عنوان نماينده سياسي روسيه در ايران بماند. 20 روز پس از صدور اعلاميه لنين، نيروهاي روسيه به فرماندهي «ژنرال باراتف» ايران را ترك گفتند. در همان روز كه آخرين واحد روس از ايران خارج مي شد، نيروهاي انگليسي چند شهر را در كرمانشاه تصرف كردند كه دولت وقت ايران بالاخره به خود جرات داد و در بهمن همين سال از دولت انگلستان خواست كه با توجه به لغو عهدنامه دوجانبه 1907 (انگلستان و روسیه) از سوي لنين كه با كنار رفتن يك طرف قضيه، از صورت عهدنامه خارج شده است بنوبه خود لغو آن را اعلام دارد و نيروهاي انگليسي را از قلمرو ايران بيرون برد، واحد نظامي «اس پي آر» را كه افراد آن ايراني ولي مزدبگير انگلستان و زير نظر افسران انگليسي هستند منحل سازد. به علاوه، باشركت نمايندگان ايران در مذاكرات صلح ورساي مخالفت نكند و بپذيرد كه از كالاي انگليسي وارده به ايران عوارض گمركي گرفته شود و دخالت خود را در امور گمركي ايران تعديل كند و درآمد گمركات را پس از برداشت اقساط طلب خود به ايران مسترد دارد. (بدبختي بزرگي بود كه ایران ـ يك قدرت جهانی پیشین در امور گمركات خود هم حق دخالت نداشت). دولت انگلستان درست يك سال بعد (آذر ماه 1297) وعده تحويل نيروي نظامي دست ساخت خود - « اس پي آر» را به دولت ايران و لغو قرار داد 1907 را داد كه بعدا معلوم شد كه اين (دو گذشت) را هم برای اغفال ایرانیان (مجلس) به تصویب قرارداد در دست تهيه سال 1919 معروف به قرار داد وثوق الدوله کرده بود تا به استناد این قرارداد، بدون رقيب همه ايران را تحت الحمايه و تحت سرپرستي خود قرار دهد كه چون مجلس قرارداد تازه را رد كرد و روشنفکران مستقل رشوه گيري وثوق الدوله براي امضاي قرارداد را افشاء کردند از طريق ديگر وارد عمل شد و آن، راه اندازي كودتاي 1299 هجري خورشيدي (فوريه1921ميلادي) بود و .... تصويب قرارداد سال 1921 تهران و مسکو در مجلس 14دسامبر سال 1921 (23 آذر 1300 خورشيدي) پارلمان ايران (مجلس) قرارداد ايران و روسيه شوروي معروف به قرارداد سال 1921 را به تصويب رسانيد كه به موجب آن درصورت ورود نيروی نظامی بيگانه به خاک ايران و در معرض تهديد قرار گرفتن قلمرو دولت مسكو از اين رهگذر، آن دولت خواهد توانست نيرو به ايران بفرستد. طبق اين قرارداد، روسيه بار ديگر ابطال دعاوي دولت و اتباع آن كشور و مطالبات از ايران و امتيازات مكتسبه را مورد تاكيد قرار داده است. اين قرارداد به صورت يكجانبه، از سوي دولت موقّت مهدي بازرگان (گویا به اصرار آمریکا که از طریق برخی دوستان و همکاران مهدي بازرگان اعمال می شد) لغو شد. اصحاب نظر لغو يكجانبه همين قرارداد را باعث اعزام كماندو از جانب آمريكا به صحراي طبس (در آوريل 1980) دانسته اند. همان همکاران دولت موقّت اشاره کرده بودند که ایران نیاز به ارتشی به آن بزرگی هم ندارد! و این مطلب همان زمان (18 ماه پیش از تعرض نظامی عراق) در مطبوعات نیز منعکس شده بود. امضاي پيمان ضد انگليسي ايران با ژاپن در 1939 دولت وقت ايران كه مناسبات خودرا با آلمان ناسیونال سوسیالیست (نازی) نزدیک و صمیمانه کرده بود و کوشش داشت كه خود را از زير نفود انگلستان خارج سازد (که از دهه دوم قرن نوزدهم اعمال می شد) 14 دسامبر 1939 با امپراتوري ژاپن - دوست آلمان و دشمن انگلستان - پيمان دوستي امضاء كرد. امضاي اين پيمان، باعث انتقاد شديد مطبوعات لندن شد و از همان زمان خط و نشان كشيدن نسبت به دولت وقت تهران آغاز گرديد. دولت ژاپن که از دهه سوم قرن 20 به تقویت بنیه نظامی خود دست زده بود هفتم دسامبر 1341 به پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر و هشتم دسامبر به پایگاههای انگلستان در هنگ کنگ و مالایا (مالزی و سنگاپور) حمله نظامی برد، وارد جنگ با آن دو دولت شد و عنوان اقدام خودرا پاکسازی شرق از استعمار غرب گذارد. در پي اشغال نظامي ايران از سوي انگلستان و شوروي در آگوست 1941 (شهریور 1320)، دولتهاي متحد برضد آلمان، ايتاليا و ژاپن دولت وقت ايران (اشغالشده) را وادار کردند که به آلمان و ژاپن (البته به صورت سمبوليک) اعلان جنگ دهد. اين اعلان جنگ، ايران را در رديف دولتهاي متحد و بعدا از موسسان سازمان ملل (متحد) قرارداد. استقرار مجدد واحدهاي ارتش در سراسر آذربايجان و مجازات تجزيه طلبان ابراهيم حكيمي (حكيم الملك) 14 دسامبر سال 1946 (23 آذر 1325 خورشيدي ) ، دو رو ز پس از فرو پاشي دستگاهي كه به اراده و حمايت استالين در آذربايجان به وجود آمده بود واحدهاي ارتش در سراسر اين سرزمين هميشه ايراني مستقر شدند. اين واحدها دو روز پيش وارد تبريز شده بودند. يك روز پيش از ورود واحد هاي ارتش به تبريز ، پيشه وري و جمعي از همدستانش به خاك شوروي فرار كرده بودند . بقيه اطرافيان پيشه وري بازداشت گرديده بودند. دولت شوروي كه متعهد شده بود در پايان جنگ جهاني دوم نيروهاي خود را بدون چون وچرا از ايران خارج سازد با وجود اين كه به رعايت تماميت ارضي و حاكميت ملي ايران متعهد شده بود حاضر به تخليه خاك وطن ما نبود . زماني دولت وقت ايران به رياست ابراهيم حكيمي به سوء نيت استالين پي برد كه پيشه وري در آذرماه سال 1324 دست به اقداماتي زد و قاضي محمد هم در كردستان اقدام مشابهي انجام داد و فرمانده نيروهاي شوروي مستقر در ايران ، در شريف آباد قزوين مانع ادامه حركت واحدهاي اعزامي ارتش براي تقويت پادگانهاي آدربايجان شد. دولت حكيمي به دولت مسكو اعتراض كرد و جاي خود را به قوام السلطنه داد . انگلستان براي اين كه استالين بهانه نداشته باشد واحدهاي نطامي خود را از ايران خارج ساخت و دولت آمريكا استالين را تهديد كرد كه اگر نيروهايش را بيرون نبرد آن دولت هم به ايران سرباز خواهد فرستاد. احمد قوام ( قوام السلطنه) اين تهديدها موثر واقع نشد . قوام به مسكو رفت و با استالين مذاكره كرد و چون اقدامي صورت نگرفت ، دولت ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متوسل شد كه شورا ترجيح داد؛ نخست مسئله در مذاكرات دو كشور حل شود . قوام (طبق برخي منابع ،به توصيه پنهاني انگلستان و با هدف اغفال استالين ) وعده ها يي به شوروي داد و قرار شد كه چند ماه بعد قرار داد نفت شمال به مجلس داده شود و سرانجام استالين از پياده كردن طرحهايي كه در اروپاي شرقي انجام داده بود ، در آن زمان در ايران خودداري كرد و واحدهاي ارتش در آذر ماه به سمت زنجان به حركت در آمدند و بدون برخورد با مانع قابل ملاحظه اي به تبريز وارد شدند . قاضي محمد كه دستگير شده بود اعدام و شماري هم كه برضد وطن به تجزيه طلبان پيوسته بودند مجازات شدند. سران وقت كرملين از دهه 1930 كه بر منطقه قفقاز اشغالي از ايران در جنگهاي نيمه اول قرن 19 ايران و روسيه نام جمهوري شوروي آذربايجان گذاشتند چنين سوء نيتي را داشتند. اينك بايد مقايسه كرد و ديد كه آيا مردم جمهوري آذربايجان وضعيت بهتري دارند و راضي هستند ؟ . جمعيت ايران در سال 1976 (1355 هجري) به گزارش روزنامه هاي تهران در 23 آذر 1355 (14 دسامير 1976)، جمعيت ايران 34 ميليون شده بود و نفوس تهران و حومه اش به سه ميليون و هفتصد هزار تن رسيده بود. 1355 سال سرشماري هر ده سال يك بار ايران بود. جمعيت ايران 30 سال پس از آن زمان تقريبا دو برابر و نفوس تهران بيش از سه برابر شده بود و جمعیت این شهر به صورتی خارج از قاعده، روزافزون بوده است. در قلمرو دموکراسي نامزد رياست كميسيون اطلاعات مجلس آمريكا در آزمايش معلومات مردود شد! - نظرات مفسران در تعيين مقامات http://iranianshistoryonthisday.com/...5silvester.jpgSylvester Reyes بي اطلاع بودن سيلورستر ريئز Sylvester Reyes نماينده دمكرات تكزاس در مجلس نمايندگان آمريكا كه قرار بود از ژانويه 2007 رئيس كميسيون اطلاعات (كميسيون در ارتباط با سازمانهاي اطلاعاتي، ضدجاسوسي، تروريسم و ...) اين مجلس شود از فرقه هاي اسلام، تفاوت نظرات شيعه و سني (تاريخ اسلام)، چگونگي تشكيل حزب الله لبنان (از بطن جنبش شيعيان اين كشور)، تاسيس و روش كار القاعده، ريشه هاي برخوردهاي شيعه و سني در عراق، سوابق سياسي ـ اجتماعي، تحصيلات و تاكتيك هاي «هو جينتائو» رهبر چين و ... در دسامبر 2006 از اخبار پر مخاطب رسانه هاي آمريكا بود. «ريئز» در گفت و شنودي كه 12 دسامبر 2006 بعمل آمد نتوانست به پرسشهايي كه در بالا به تعدادي از آنها اشاره رفت و چند پرسش مهم ديگر پاسخ گويد. بانو «ننسي پلوسي» رئيس مجلس نمايندگان آمريكا «ريئز» را نامزد رياست كميسيون اطلاعات اين مجلس كرده بود. روزنامه هاي آمريكا پرسيده بودند: فردي كه نتواند به اين پرسشها پاسخ دهد و بي اطلاع از ساختار حزب الله، القاعده و تفاوت نظرات شيعه و سني باشد، چگونه خواهد توانست بر چنين كميسيون حساسي رياست كند. يادگيري اين مطالب كار يك روز و دو روز نيست. همين بي اطلاعي مقامات ذيربط از تاريخ عراق و منطقه باعث شكست استراتژي آمريكا در خاورميانه شده است. مفسران اين روزنامه ها ضمن انتقاد تلويحي از بانو پلوسي نوشته بودند که ضرورت دارد که يک سياستمدار پيش از دادن هر پيشنهاد و بيان مطلب؛ همه جنبه ها و شرايط را مطالعه کند و بسنجد. اين مفسران خواسته بودند که در تعيين مقامها براي هر سه قوه حکومتي، علاوه بر رزمه (شرح تجربه، تحصيلات، تاليفات و علاقه مندي هاي شخصي و فعاليت جانبي و نظرات) به معلومات عملي افراد مورد نظر توجه شود زيرا که اطلاعات به دست آمده در دوران تحصيل اگر مورد عمل قرارنگيرد پس از مدتي فراموش خواهد شد و يا از دقت خواهد افتاد. در قلمرو دانش زادروز مولر، شرق شناسي که کتابهاي هند باستان را از زبان سانسکريت ترجمه کرد ششم دسامبر زادروز «ماكس ميولر (فردريخ ماكس مولر) شرق شناس شهير آلماني است كه بسال 1823 به دنيا آمد و 77 سال عمر كرد. مولر درباره زبان سانسكريت، هندوئيسم و مهاجرت آريايي ها (آرين ها) تحقيق فراوان كرد و ريشه و خويشاوندي زبانهاي آريائي (از جمله آلماني ، فارسي و انگليسي) را به دست داده است. وي كتابهاي مذهبي هند باستان را به آلماني و انگليسي ترجمه كرده است. مولر عمدتا در آكسفورد انگلستان، نتيجه تحقيقات خود را مي نوشت زيرا كه در اين كشور دسترسي او به اسناد هند باستان كه توسط مقامات استعماري به لندن انتقال يافته بود آسانتر بود. نتيجه تحقيقات مولر نشان مي دهد كه آريايي ها مردمي شكيل، نجيب، صحيح العمل، خوشرفتار و با سلوك، آرام و موقر، منظم و مرتب، سخت كوش و با استعداد، داراي طبيعتي خوب، علاقه مند به امور نظامي، متمدن و قانونمند، وفادار به فاميل و مردگان خود، عاشق اسب و شكار (ورزش)، و قدرشناس بوده اند. در قلمرو رسانهها نظرات مهم تره کي: ترجمه عين مقاله، تحليل، تفسير و فيچر از جرايد خارجي براي انتشار در رسانه هاي داخلي يک گناه مضاعف است http://iranianshistoryonthisday.com/...1214taraki.jpg نور محمد تره کي نور محمد تره كي سردبير وقت خبرگزاري باختر (افغانستان) 23 آذر 1340در تهران در برابر شماري از روزنامه نگاران ايران ازجمله دبيران خبر، مترجمان اخبار و مقالات خارجي خبرگزاري پارس (ايرنا) گفت كه ترجمه عين مقاله، تفسير، تحليل و فيچر از جرايد و آژانسهای خارجي براي انتشار در رسانه هاي داخلي يك ملت؛ يك گناه مضاعف است و ناني كه از اين طريق به دست مي آيد حرام. زيرا كه اين عمل همانا القاء كردن عقيده و سياست ديگران به مردمي است كه به مترجم و دبير رسانه صادقانه اعتماد كرده و معاش او را تامين مي كنند. تره كي افزود: با ترجمه كامل يك مقاله خارجي (تفسير و نظر)، ناخودآگاه به دولت مربوط و گروهي كه مي خواهند از آن (مقاله) نفع ببرند و زمينه سياست خود را آماده و راه اجراي آن را هموار سازند كمك و تامين نظر مي شود. تره كي افزود: با ترجمه كامل يك مقاله خارجي (تفسير و نظر)، ناخودآگاه به دولت مربوط و گروهي كه مي خواهند از آن (مقاله) نفع ببرند و زمينه سياست خود را آماده و راه اجراي آن را هموار سازند كمك و تامين نظر مي شود. تره كي كه مدتي را در آمريكا بسربرده بود (و 17 سال بعد رئيس دولت افغانستان شد) و در آذر 1340 (دوران نخست وزيري دكتر علي اميني) براي ديدار از ايران وارد تهران شده بود گفت كه اين مطلب را به اين لحاظ بيان داشت كه مشاهده كرد رسانه هاي ايران بيش از هركشور ديگر، مطالب نشريات خارجي را «عينا» ترجمه مي كنند و منتشر مي شود، بدون آن كه بدانند پشت هر مقاله و حتي فيچر (خبر تفصيلي = رپورتاژ) چه سياست و كدام دولت ايستاده است. اين سادگي است كه تصور كنيم كه نويسنده مقاله واقعا نظر خودش را مطرح ساخته است و تازه اگر هم چنين باشد، انتشار كامل آن به ملت ديگر مربوط نيست. نقل هر نظر و نكته در حد دو ـ سه سطر نه تنها عيبي ندارد بلكه ضروري است، اما نه متن كامل آن ـ كه نمي خواهم بگويم يك خيانت به اعتماد است. به جاي ترجمه مقاله ديگران، نظر خودتان را بنويسيد و يا اين كه از اصحاب نظر داخلي بخواهيد كه برايتان مقاله بنويسند و به صورت مصاحبه نظر خودرا درباره موضوع مورد بحث بگويند و شما بنويسيد (مقاله شفاهي = تاريخ شفاهي). تره کي همچنين گفت: ضرورت ندارد که خبر يك خبرگزاري خارجي هم عينا ترجمه شود، زيرا كه اين خبرگزاري ها با تاييد و حمايت دولت خود به كار ادامه مي دهند. خبر خبرگزاري خارجي را بايد نخست از ***** (صافي) عبور دهيد، بخشهاي اضافي اش را كه نظر نويسنده خبر و سردبير خبرگزاري است حذف كنيد و قسمتهاي ناآلوده اش را (آنچه كه زائد بر شش عنصر خبر است) برداريد و «مطلق» آن را منتشر سازيد ـ اين كار سانسور نيست، وظيفه حرفه اي و ملي يك دبير تحريريه است، سانسور معنا و مفهوم ديگري دارد و عمدتا از سوي مقامات خارج از تحريريه و يا ناشر تحميل مي شود. تره كي گفت كه نمي داند چه كساني و عواملي ترجمه كامل و كلمه به كلمه مطلب خارجي را در كله مترجمان خبر و مقاله در ايران فرو كرده اند كه عادت و روال آنان شده است، من مطبوعات ايران را كه به كابل مي رسد مي خوانم و اخبار راديو ايران را گوش مي كنم، خريدار اين خبر ها (مخاطبان فارسي زبان) گمراه مي شوند و فعلا كسي هم نيست كه از حقوق خريدار خبر و مقاله (مصرف كننده آن) دفاع كند. تکرار مي کنم؛ خبر آژانسها و رسانه هاي ملل ديگر، کتاب نيست که ترجمه کتاب بايد کلمه به کلمه باشد. تره كي سپس به پخش اعلان تجاري از راديو دولتي ايران اشاره كرد و گفت كه در جاي ديگر دنيا نديده است يك رسانه دولتي، اعلان تجاري و متن ترجمه مقاله خارجي پخش كند. دولت ها باهدفهاي فرهنگي و آموزشي رسانه داري مي كنند نه كسب مال، و وارد رقابت تجاري با موسسات خصوصي شدن كه در شان دولت نيست. از روزي كه به تهران آمده ام هروقت راديو را باز كرده ام اين اعلان را شنيده ام كه «روغن نباتي قو طعم كره دارد.». آيا پيش خود مجسم کرده ايد اگر كسي پيدا شود كه ثابت كند طعم كره ندارد و دستگاه دولتي (راديو تلويزيون) واسطه تبليغ دروغ يعني شريك جرم شده است، چه خواهد شد؟. نور محمد تره كي كه يك روزنامه نگار با تجربه بود در1358 در جريان كودتاي معاونش حفيظ الله امين كه دولت شوروي وي را عامل «سيا» اعلام كرده بود كشته شد و قتل او باعث ورود نيروهاي شوروي به افغانستان گرديد كه مسائل جاري دنباله همان رويداد است. ساير ملل آبل تاسمان هلندي به جزاير اقيانوس آرام جنوبي رسيد - فکر آسيايي کردن استراليا http://iranianshistoryonthisday.com/photos/1214abl.jpg چهاردهم دسامبر سال 1642 ميلادي «آبل تانسمان» دريانورد هلندي كه در كمپاني هند هلند (اندونزي) كار مي كرد و ماموريت يافته بود راه دريايي به اروپا از جنوب اقيانوس آرام و از طريق اقيانوس اطلس را بيابد به جزايري از نيوزيلند رسيد (نام "نيوزيلند" را وي بر اين جزاير گذارد زيرا که از لحاظ منظر طبيعي شبيه "زيلند" هلند بودند) . وي قبلا جزيره بزرگي را كه به نام او "تاسمانيا" اسم گذاري شده و بعدا دولت انگلستان آن را تصرف و ضميمه کلني خود - استراليا كرد رسيده بود. در آن زمان و تا قرن 19 تملك! جزاير دور دست (مسکوني و حتي داراي دولت محلي و تشکيلات) توسط اروپاييان كاري عادي بود. انگلستان بعدا استراليا (به مفهوم قاره جنوبي) را به محل اقامت زندانيان، جانيان و زنان خودفروش منتقله از آن کشورتبديل كرده بود. نخستين دسته هاي مهاجران انگليسي از اين قماش دست به كشتاري عجيب از بوميان استراليا و جزاير مجاور آن زدند. اعقاب همين مهاجران اينك مردم ديگر را به سرزميني كه به اين صورت تصاحب كرده اند راه نمي دهند!. ملل آسيايي نسبت به تصاحب استرالياي مسکون توسط انگليسي ها و عمدتا در قران نوزدهم همواره اعتراض داشته و امپراتوري ژاپن براي اخراج و دست کم گرفتن قدرت حکومت کردن از آنان متوسل به جنگ شد ولي مورد حمله اتمي آمريکا قرارگرفت و تسليم شد. باوجود اين، فکر آسيايي کردن استراليا همچنان در ذهن آسيائيان باقي است - آسيائياني که دارند قدرت جهاني مي شوند. روزی که پایان جنگ سرد قرن 20 اعلام شد که نتیجه اش انحلال بلوک شرق، فروپاشی شوروی، گسترش ناتو و زیاده خواهی های دیگر غرب بود که ... ريگن و گورباچف هنگام امضاي يک اعلاميه مشترک در پي توافق رونالد ريگن و گورباچف (رهبران وقت آمريكا و شوروي)، تاچر و ريگن سران دولتهاي انگلستان و آمريكا پس از ديدار جداگانه خود، 14 دسامبر سال 1988 پايان جنگ سرد قرن 20 را اعلام داشتند كه اندک زمانی پس از پایان جنگ جهاني دوم میان دو بلوک غرب و شرق آغاز شده بود. تاسيس اتحاديه هاي نظامي از قبيل «ناتو» و هرگونه تغییر و تحول در جهان نتيجه و متاثر از این جنگ سرد بود از جمله براندازی دولت مصدق و ماندن شاه در ایران برای 25 سال دیگر. دوران جنگ سرد دو بلوک، همچنين به عصر "اتحاديه نظامي سازي" معروف شده است. در مذاکرات سران آمريكا و شوروي، گورباچف موافقت كرده بود كه 500 هزار سرباز و ده هزار تانك از اروپاي شرقي خارج سازد و به شوروي باز گرداند، دوكشور به آزمايشهاي اتمي پايان دهند و موشكهاي ميان برد خود را كه ويژه جنگ در اروپا بودند نابود سازند. در آن زمان و در محدوده اروپا، شوروي يكهزار و 752 و آمريكا 859 موشك اتمي در اختيار داشتند. در سازش بعدي سران آمریکا و شوروی (که در مذاکرات این دو در جزیره مالت حاصل شد) قرار شد که پيمان نظامي ورشو منحل و اتحادیه نظامی غرب (ناتو) بتدریج به صورت یک انجمن سیاسی درآید و رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي حمايت مسکو را از دست بدهند. در اجراي همين سازشهاي و مذاکرات علني و محرمانه بود كه پيمان نظامي ورشو منحل و رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي که حمايت مسکو را از دست داده بودند؛ تحت فشار غرب فروپاشيده شدند و عوامل غرب که در دوران نظامهاي کمونيستي تحت تعقيب و يا فراري بودند بازگشته و برجايشان نشستند و حاکم شدند. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/putin11.jpg ولاديمير پوتين در لباس جودو با اين كه بلوك شرق و شوروي منحل شدند، غرب نه تنها به تعهد خود مبني بر انحلال ناتو و يا تبديل آن به يك انجمن سياسي عمل نكرد بلكه وارد به قلمرو شوروي سابق دربالتيک شد، به گسترش خود تا مرزهاي روسيه پرداخت و اگر ایستادگی ولادیمیر پوتین ادر سال 2004 نبود؛ اوکراین و گرجستان را هم وارد "ناتو" می کردند و طرح انقلاب مخملی در چند کشور دیگر شوروی سابق به آزمایش گذارده می شد. در پی سازش گورباچف با ریگن (که دولت لندن در آن نقش موثر داشت و بازیگر صحنه بود) همچنین نيروهاي شوروي از افغانستان فراخوانده شدند که در دهه یکم قرن 21 آمریکا و ناتو به بهانه مبارزه با القاعده چندصد نفري و در بدر و دست ساخت سابق "سیا" وارد افغانستان شده و جای شوروی سابق را در آنجا گرفته اند؛ حال آنکه مبارزه با القاعده و هرگروه ديگر از اين دست، وظیفه پلیس ملی است. همين سازشها باعث شد که رفت و آمد منظم ناوگان شوروي در درياهاي دوردست متوقف شود ولي دولت آمریکا برغم قولي که به مسکو داده بود، ناوگان پنجم ایجاد کرد که پایگاه آن در بحرین است. نتيجه همين سازش - سازش با يک فرد، گورباچف - بود که در شوروی به انحصار دولت در دست حزب كمونيست پايان داده شد. آنگاه قراردادهاي دوستي شوروي با كشورهاي ديگر كان لم يكن اعلام شد و در نتیجه شوروي نتوانست به عراق (در جریان جنگ با آمریکا بر سر کویت) كمك كند و در این جنگ در سال 1991 دولت بغداد شكست خورد و در سال 2003 عراق به تصرف آمریکا درآمد. سپس قانون روابط جمهوري هاي 15 گانه در اتحاد شوروی تعديل شد كه ناگهان در دسامبر 1991 سران وقت جمهوري هاي روسيه، اوكراين و بلاروس در يك ديدار خصوصي اتحاد جماهير شوروي را منحله اعلام كردند! بدون اين كه رفراندمي سراسري بر گزار شود و گورباچف بدون مقاومت!، به اين عمل آنان تسليم شد و چراغ عمر شوروي با آن همه قدرت اتمي ــ موشكي و ارتش سرخ و هزاران ژنرال و ميليونها كمونيست بدون سر و صدا پايان يافت (که دومای روسیه بعدا طرح غیر قانونی بودن این فروپاشی را تصویب کرد) و يكشبه سرزميني كه 74 سال سوسياليست و مردم عاري از سرمايه بودند كاپيتاليست و شماری اندک (عمدتا از یهودیان روسیه)، معلوم نبود از كجا ؟!، ميليونر، ميلياردر و سرمايه دار شدند و شركتهاي دولتي (ملی و متعلق به عموم مردم) را بالا كشيدند و به گزارش 13 دسامبر سال 2002 واشنگتن پست چاپ آمريكا، يكي از اين پولدار هاي يكشبه به نام «اولگ دريپاسكا» با دادن ده ميليون دلار وام به يك كارخانه توليد برق روسيه در سيبري مي خواست يك چهارم این کارخانه چهار ميليارد دلاری را ببلعد، که بعدا معلوم شد بازپرداخت نشدن اقساط این وام نیز طبق یک نقشه و نتیجه ساخت و پاخت بود!. در پی انحلال بلوک شرق و فروپاشی شوروی و یکه تاز میدان جهان شدن آمریکا و اروپای غربی و بسط نفوذ سیاسی و اقتصادی خود که بحرانهای جهانی و گسترش فساد اداری (دولتی) و آلودگی دمکراسی به وجود آورده است، واکنش های متعدد مشاهده شده از جمله تاسیس سازمانهای منطقه ای متعدد با هدف تحکیم همکاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که سازمان شانگهای، سازمان کشورهای حاشیه اقیانوس آرام، سازمان کشورهای حوزه کارائیب، سازمان کشورهای آمریکای لاتین و ... و نیز تحکیم و توسعه روابط دولت های دارای فرهنگ مشترک و .... یک نمونه از واکنش های روسیه فرستادن کشتی های جنگی خود به آبهای آمریکای لاتین و اقیانوس هند در سال 2008 و بازدید از بنادر کشورهای متعدد است که به صورت بزرگترین نگرانی دولت واشنگتن درآمده است. حقايق مربوط به كارهايي كه از زمان روي كار آمدن گورباچف در دسامبر سال 1985 پس از درگذشت ناگهاني چرننكو و پيش از او آندروپوف در كرملين انجام شد و از رويدادهاي مهم تاريخ بشر هستند هنوز در پرده ابهام است و معلوم نيست كه چه وقت آشگار شوند!. مرور زمان و تحولات بعدی ثابت کرده است که گورباچف فریب خورده بود ولي تا زماني که اقدام به محاکمه او نشود به سران کرملين نمي شود ترديد نکرد يک ديستروير روسيه در آبراه Panama (دسامبر 2008) توافق بر سر گسترش اتحاديه اروپا و ورود آن به منطقه اسلاو ها - نگاهي به تجربه تاريخ و دشواري هاي آتي اين اتحاديه در دسامبر 2002 توافق بر سرگسترش اتحاديه اروپا از 15 كشور به بيش از 25 كشور با 450 ميليون جمعيت و يك اقتصاد 9 تريليون دلاري بزرگترين رويداد تاريخي جهان از زمان فروپاشي بلوك شرق بشمار آمده بود. اين توافق در 12 دسامبر سال 2002 حاصل شد، اما .... بيست و دو قرن پيش از اين توافق، رومي ها در صدد اين كار برآمدند، ولي هنگامي كه طمع كردند از اروپا پا فراتر بگذارند و از بسفور و ساحل شرقي مديترانه بگذرند گرفتار جنگهاي هشتصدساله با ايران شدند و آرزوي وحدت اروپا از ميان رفت. پاپها كه پس از آنان تصميم به تامين وحدت اروپا گرفتند، اروپاي اسلاو نشين ارتودوکس مذهب را كنار گذاشتند، اما پاپها هم به دليل انشعاب در مسيحيت و پيدايش پروتستانيسم توفيق طولاني نداشتند. ناپلئون به تجربه پاپها توجه نكرد و وارد منطقه اسلاوها شد و ازميان رفت و به همين صورت هيتلر. اتحاديه اروپا با توافق 12 دسامبر 2002 که به صورت مصوب درآمده است، منطقه اسلاوها را هم مشمول توسعه خود کرده است. بايد ديد كه آيا اتحاديه اروپا بدون روسيه، اوكراين، بلاروس و شايد كزاخستان كه نيمي از جمعيت آن اسلاو است مي تواند براي مدتي طولاني و بدون دردسر در سرزمين اسلاوها باقي بماند؟. از سوي ديگر گسترش اتحاديه اروپا كه در انديشه ايجاد يك نيروي نظامي از آن خود است كه به خودي خود تضعيف "ناتو" را در پي خواهد داشت باعكس العمل آمريكا و شيطنت هاي انگلستان رو به رو نخواهد شد؟. اين اتحاديه با به تعويق افكندن عضويت تركيه، ظاهرا نمي خواهد پا به آسيا بگذارد. درست است كه گوشه اي از تركيه در اروپاست، ولي فرهنگ شرقي دارد و بيشتر خاك آن در آسياست. استراتژي امنيت مشترك اروپايي - آيا اتحاديه اروپا ،جدا از "ناتو" براي خود يک سازمان دفاع مشترک بوجود مي آورد؟! سه روز پس از كنار گذارده شدن روسيه، آلمان، فرانسه و كانادا از شركت در مقاطعه هاي معروف به بازسازي عراق از سوي آمريكا؛ 12 دسامبر 2003 سران کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در پايان نشست دو روزه خود در بروكسل «استراتژي امنيت مشترك اروپايي» را تصويب كردند كه برپايه آن يك ستاد مشترك جدا از «ناتو» براي خود تشكيل خواهند داد و اعلام داشتند كه اين استراتژي، اروپا را قادر خواهد ساخت كه سهم مسئوليت خود را در حفظ امنيت جهان برعهده بگيرد تا جهان بهتري ساخته شود. در اعلاميه وقت سران اتحاديه اروپا هيچيك از تهديدهاي جاري از جمله تروريسم، سلاحهاي كشتارجمعي، جنايات سازمان يافته و سقوط بنيادهاي دولتي يك كشور (مثلا انحلال پارلمان) شرايطي نخواهند بود كه با توسل به ارتش با آنها مقابله شود. به اين ترتيب؛ (در آن زمان) رهبران اتحاديه اروپا خود را از تفكر امنيتي دولت جورج بوش جدا كردند و دور ساختند. همين دولتها چند سال است که در چارچوب "ناتو" به نام مبارزه با تروريسم نيرو به افغانستان فرستاده (و بدون تعيين انقضاي اين لشکرکشي - بطور نامحدود) در اين کشور مستقر شده اند. «استراتژي امنيت مشترك» كه هدفها، اصول و وظايف آن در 14 صفحه تنظيم شده است يک رويداد مهم دهه اول قرن 21 بشمار آمده است. اروپاييان از دير زمان مي خواستند كه سواي ناتو يك سازمان دفاعي مشترك از آن خود داشته باشند كه در دسامبر 2003 و "روي کاغذ" به اين هدف رسيدند. اين اقدام سران اتحاديه اروپا در برخي رسانه هاي آمريكا به اين گونه تفسير شده بود كه اروپاييان قدم به جداکردن سياست نظامي خود از آمريکا (تضعيف و يا احتمالا انحلال ناتو در آينده اي دور و نامشخص) برداشته اند. http://iranianshistoryonthisday.com/...214saraneu.jpg چند تن از سران اروپا در حاشيه نشست دسامبر 2003 در بروکسل نخستين ميثاق جهاني مبارزه با فساد اداري (فساد دولتي) - براي مفسدين دولتي هيچ کشوري امن نخواهد بود http://iranianshistoryonthisday.com/photos/1214korl.jpg هانس كورل مشاور ارشد حقوقي سازمان ملل هنگام تشريح اصول ميثاق ضد فساد اداري جهان براي نخستين بار داراي «پيمان مشترك مبارزه با فساد اداري (فساد دولتي)» شد. اصول اين ميثاق در نشست سه روزه «مريدا» در كشور مكزيك تشريح و بررسي شد و آمريكا و مكزيك پيش از ساير دولتها آن را امضاء كردند. طبق اين ميثاق، دولتهاي عضو مكلف مي شوند كه ضمن كمك به تحقيقات و رسيدگي هاي مربوط به اختلاس، رشوه، كلاهبرداري هاي دولتي، سرقت اموال عمومي، انتقال غير قانوني ارز، سوء استفاده از مقام به منظور كسب مال، سوء مديريت مالي و ساير جرايم مشابه؛ اين پولها را به كشور مربوط باز گردانند و مرتكب را جهت محاكمه و مجازات دستگير كنند. طبق اصول اين پيمان، قرار است بانك بين المللي دريافتن حسابهاي مجرمين فساد دولتي كمك خواهد كرد. در جلسات تشريح اين پيمان كه 11 دسامبر 2003 پايان يافت اعلام شد كه مفسدين اداري هرسال معادل پنج درصد كل درآمد جهان دزدي و سوء استفاده مالي مي كنند و نبايد هيچ نقطه اي از جهان براي آنها امن باشد. در اين نشست كه نمايندگان 125 كشور در آن شركت كرده بودند همچنين آماري مطرح شد كه نشان داد فساد اداري در كشورهاي غير صنعتي و عقب مانده و نيز كشورهايي كه در معرض تغييرات وسيع قرار گرفته اند بيشتر از ساير كشورها صورت مي گيرد و مرتكبين عمدتا پولهاي به دست آمده از فساد را به بانكهاي ممالك ديگر منتقل و يا دراينجا سرمايه گذاري مي كنند و پس از احساس خطر هم از وطن خود فرار مي كنند و ... که در جهان قرن 21 چنين وضعيتي مطلقا قابل قبول نيست. نماينده دولت يمن به جلسه نمايندگان 125 كشور براي بررسي اصول ميثاق مهم ضد فساد اداري مي رود حيدر علي اف معاون نخست وزير شوروي سابق در بيمارستاني در آمريكا درگذشت - مصداق نان به نرخ روز خوردن و ضعف هاي انساني حيدر (علي رضا) علي اف ژنرال پيشين پليس امنيت شوروي (كا گ ب)، عضو سابق دفتر سياسي حزب كمونيست و معاون اول نخست وزير اسبق آن اتحاديه و رئيس جمهوري سابق آذربايجان 12 دسامبر 2003 در بيمارستان «كلينيك كليولند» آمريكا در 80 سالگي در گذشت. وي از ماه آگوست 2003 در آمريكا بستري بود. "علي اف" دهم ماه مه 1923 در نخجوان به دنيا آمده بود. وي از جواني وارد حزب كمونيست شده بود و سالها دبير اول حزب كمونيست آذربايجان بود. با اين همه مقام دولتي در اتحاد شوروي و نشان دادن وفاداري به كمونيسم، در 1991 احساس کرد که از آن پس مصلحت او ايجاب مي کند که از جهان وطني و عضويت آن حزب كناره گيري کند و در جستجوي مقام در آذربايجان برآيد. از كارهاي حيدر علي اف در طول رياست برجمهوري آذربايجان، انعقاد قرارداد نفت با يك كنسرسيوم خارجي بوده است كه شركت نفت انگلستان در آن نقش اساسي دارد. علي اف پيش از عزيمت به آمريكا جهت معالجه ، پسرش الهام را كفيل رياست جمهوري كرده بود كه در انتخابات بعد در اين مقام تثبيت شد. به اين انتخاب و انتخابات قبلي جمهوري آذربايجان وسيعا اعتراض شده بود. اصحاب نظر گفته اند که مروري بر شرح احوال حيدر علي اف؛ مصداق نان به نرخ روز خوردن را و حرص مقام زدن و بر اريکه قدرت بودن که "ضعف هاي انساني" تلقي شده اند به وضوح مشاهده مي شود. http://iranianshistoryonthisday.com/.../1214aliev.jpg علي اف و پسرش الهام كه جانشين او شده است معارضه رو به گسترش مسكو و غرب - وزير امورخارجه روسيه ناظران انتخاباتي را عامل و ابزار آمريکا خواند در نشست سالانه سازمان همكاري و امنيت اروپا كه در دسامبر 2004 برگزار شد مورد ديگري از دور تازه معارضات روسيه و آمريكا كه از نيمه اول نوامبر آن سال علني شده بود به چشم خورد. از گزارش وقت رسانه ها چنين بر مي آيد كه در اين نشست، وزير امورخارجه روسيه با لحني خشن و تعرض گونه خطاب به وزير امورخارجه آمريكا گفته بود: ناظران انتخابات كه از سوي شما (آمريكا) و اتحاديه اروپا به کشور "هدف" اعزام مي شوند چيزي جز ابزار دست اندازي نيستند و به عنوان "عامل" عمل مي كنند تا يك شاهد بي طرف و بي غرض. شما (آمريكا) 14 ميليون دلار صرف اعزام ناظر انتخابات به اوكراين و هزينه سنجش افكار و برآورد وضعيت آراء بر پايه مصاحبه با نخستين دسته راي دهندگان (اصطلاحا « Exit Poll») کرديد كه خوراك تبليغ براي رسانه هايتان تهيه شود و از قبل وانمود كنيد نامزد مورد علاقه شما برنده است و آن را در دهان مردم بگذاريد و سپس رويش بايستيد و پافشاري كنيد. اين چهارده ميليون علاوه بر 65 ميليون دلاري است كه خودتان اعتراف به هزينه كردنش براي پيشبرد امر دمكراسي در اوكراين كرده ايد. از اين پس ما هم ناظر انتخاباتي مي فرستيم برخي از اين رسانه ها با توجه به معارضه تازه مسكو و غرب، به انتشار بيوگرافي هاي پوتين و همكاران نزديكش دست زده و عموما اشاره كرده بودند كه اين افسران سابق پليس مخفي شوروي افرادي تودار و كم حرف هستند و قيافه اي خشك ولي مودب دارند و به سختي مي توان دستشان را خواند. اين رسانه ها تاكيد اخير پوتين به نخست وزير عراق را كه اين كشور در وضعيت اشغال كامل نظامي خارجي ( Total Occupation) است يك ضد حمله به غرب تلقي و پيش بيني كرده بودند كه معارضه با ابعادي بزرگتر ادامه خواهد داشت. پوتين در مسكو به «علاوي» نخست وزير موقت عراق گفته بود كه در شرايط اشغال نظامي كامل، به درست برگزارشدن انتخابات عراق و درنتيجه به حل مسائل اين کشور ترديد دارد و .... http://iranianshistoryonthisday.com/photos/1213pa.jpg پوتين و علاوي در ملاقات مسکو گسترش توليد ترياك افغانستان پس از طرد طالبان از حکومت- يک مولف آمريکايي از بي توجهي واشنگتن به مبارزه با ترياک ابراز تعجب کرده است طبق برآورد دفتر سازمان ملل براي كنترل جهاني مواد مخدر و جنايات، محصول ترياك افغانستان كه در سال 2001 ( آخرين سال حكومت طالبان) به 185 تن متريك (هزار كيلو گرمي) كاهش يافته بود در سال 2003 (دو سال پس از ورود نظاميان آمريکايي به افغانستان و تغيير حکومت) به 3 هزار و ششصد تن رسيده بود كه در سال هاي آتي به مراتب بيش از آن خواهد بود. بر پايه اين آمار، افغانستان در سال 2004 تامين كننده سه چهارم ترياك جهان بود که در سال 2007 به بيش از نود درصد افزايش يافته بود. هروئين از مشتقات ترياك است كه در سراسر جهان توزيع مي شود. به موجب محاسبه ديگر، درآمد افغانهاي درگير در كشت و فروش ترياك در سال 2003 معادل دو ميليارد و سيصد ميليون دلار بود كه برابر بود با نيمي از كل درآمد همه افغانها در آن سال و به اين سبب است كه كشاورز افغاني (که پس از طردشدن طالبان از حکومت مانعي جدي بر راه خود نمي بيند) ترجيح مي دهد كه به كشت ترياك ادامه و آن را افزايش دهد . بهاي اين ماده مخدر و مشتقات آن تا به دست مصرف كننده برسد 20 تا 50 برابر مي شود. «سيمور هرش» در صفحه 154 كتاب تازه خود درباره خطرات حاشيه اي ترياك نوشته است كه افزايش توليد ترياك افغانستان باعث توسعه قدرت جنگ سالاران داخلي و نيز قاچاقچيان مسلح مواد مخدر در آن كشور مي شود كه مانع بزرگي براي برقراري نظم و حكومت قانون خواهند بود. اين آمريكايي تعجب كرده است كه چرا دولت آمريكا مبارزه با ترياك را در افغانستان در صدر برنامه هاي خود قرار نداده است. به نوشته اين مولف، وفور ترياك در افغانستان براي اتباع آمريكا از جمله نظاميان نيز خطرناك است و بيم آلودگي و اعتياد برخي از آنان مي رود. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/poppy2.jpg يک افغان در ميان کشتزار خشخاش (سال 2008) مسئله عراق _ بازگشت به پنج سال پیش! - ماندن آمريکا و ميدان مسابقه بر سر کسب پول! "دن راذر" روزنامه نگار بنام آمریکایی در بخش اخبار شش و نيم بعد از ظهر 11 دسامبر 2003 شبكه تلويزيوني «سي بي اس» با بيان اين جمله كه تصرف عراق كه زير عنوان مبارزه با تروريسم و جلوگیری ازتولید اسلحه کشتار جمعی آغاز شده بود اينك به مسابقه بر سر كسب پول مبدل شده است؛ باب بحثي را گشود كه در چند روز بعد از آن تيتر اول بسياري از روزنامه هاي آن كشور شده بود و درست پنج سال پس از آن روزها، چهاردهم دسامبر 2008 جیمز گلنز و کریستیان میلر _ دو روزنامه نگار از یک گزارش تاریخچه مانند 513 صفحه ای خبر دادند که یک سازمان رسمی آمریکایی در این زمینه تهیه و تنظیم کرده است. به نوشته این دو روزنامه نگار آمریکایی، این گزارش که هنوز برای اطلاع عموم انتشار نیافته است حکایت از اتلاف یکصد میلیارد دلار پولی را دارد که صرف بازسازی برخی از تاسیسات عراق در دوران اشغال نظامی و از جمله نیروی انتظامی _ امنیتی این کشور شده است. این دو روزنامه نگار افزوده اند که نوسازی تاسیسات مورد نظر در عراق پر از تقلب، فریب، سوء استفاده، اتلاف و عمدتا نتیجه ضعف برنامه ریزی بوده است. برای مثال؛ در آغاز کار قراربود که برای عراق یک نیروی 20 هزار نفری انتظامی _ امنیتی بوجود آید تا جانشین پلیس و امنیت دولت حزب بعث شود که تا به امروز (سال 2008) 120 هزار نفر برای انجام این امور، با هزینه سنگین آموزش داده شده اند ولی هنوز نمی توانند که موثر واقع شوند. "دن راذر" در برنامه خبری خود در 11 دسامبر 2003 (هفت ماه پس از اشغال نظامی عراق) گفته بود: حسابرسان وزارت دفاع آمريكا در این ماه (دسامبر 2003) گزارش كرده اند (كه در آن سال _ سالي که عراق به تصرف آمريکا درآمد) عوامل كمپاني «هاليبرتون» كه به كنتراتهاي چند ميليارد دلاري «ترك مناقصه!» اي در عراق دست يافته حتي به در سوخت رساني به عراق هم گرانفروشي كرده و در اين زمينه هنر آن تنها رسانیدن بنزين كويت به عراق بوده است و مي دانيم كه از سال 1995 تا انتخابات رياست جمهوري سال 2000، ديك چني معاون رئيس جمهوري آمريكا رئيس هيات مديره كمپاني «هاليبرتون» بود. "دن راذر" افزوده بود: نمونه ديگر اين است: كمپاني هالیبرتون براي ساخت يك «كافه تريا» براي نظاميان آمريكايي در عراق 67 ميليون دلار مطالبه كرده است!. "راذر" گفت که ساير كنتراتهاي اين کمپانی و توابع آن تاكنون عبارت بوده اند: از خاموش كردن حريق تاسيسات نفت عراق و تعمير آنها و آموزش كاركنان، تا تامين سوخت و امور آموزش و پرورش و بهداشت و ايجاد كمپ و تعميرات فرودگاهي و اصلاح امور كشاورزي و .... «دن راذر» در پي پخش يک گزارش "ضد بوش" در جريان مسابقه هاي انتخاباتي سال 2004 آمريکا که نوعي افشاگري بود مجبور شد که از شبکه "سي بي اس" کناره گيري کند. روزنامه هاي آمريكا باتوجه به این گزارش "دن راذر"، در آن ماه (دسامبر 2003) مطالب ديگري را برآن گزارش اضافه كرده و نوشته بودند که فرمول آمریکا برای حل مسئله سیاسی عراق ازطریق دادن هویت جداگانه به «شيعه، سني و كرد»، راه درستی نیست زیرا که تازگي ندارد و اين فرمول در قرن گذشته (قرن 20) چند بار عملا شكست خورده است؛ زيراکه عملا به جداکردن مردم ازهم می انجامد و قضیه دنباله دار خواهد شد و "تاریخ قرن 20" نشان داده است که كشورهاي عربي مجاور عراق تضعيف سني ها و تركيه تقويت كردها را نپذيرفته بودند. رسانه های آمریکای لاتین گزارش جیمز گلنز و کریستیان میلر و اظهارات ژنرال "ری اودیرنو Ray Odierno " فرمانده نیروی نظامی آمریکا در عراق را در کنار هم قرارداده و در تفسیرهای خود گفته اند که سخن از ناکارآمد بودن نیروهای نظامی و انتظامی عراق زدن پس از استخدام و آموزش پنج ساله، مفهومی جز زمینه سازی برای ماندن آمریکا در عراق ندارد. ژنرال "اودیرنو" چهاردهم دسامبر 2008 گفته بود که به دلیل آماده نبودن نیروی انتظامی _ امنیتی عراق، دولت آمریکا نمی تواند که پس از تابستان آینده (تابستان 2009) همه نظامیان خودرا از شهرهای عراق خارج و به پادگانهای مشخص انتقال دهد!. طبق موافقتنامه امنیتی آمریکا و عراق، قرار براین بوده است که همه نظامیان آمریکایی تا تابستان 2009 از شهرهای عراق خارج و امور انتظامی را کلا به عراقی ها منتقل کنند. درگذشت يک زن 116 ساله که در آخرين مصاحبه گفت: غم و ترس را از خود دور کنيد و خواب را از دست ندهيد http://iranianshistoryonthisday.com/photos/1215liz.jpgElizabeth Bolden اليزابت بولدنElizabeth Bolden كه طبق گينسGuinness (كتاب ركوردها) 116 ساله بود يازدهم دسامبر 2006 درگذشت. اين زن كه 15 اوت 1890 به دنيا آمده بود در يك خانه سالمندان در ايالت تنسي آمريكا بسر مي برد. او در سال 2004 دچار يك سكته مغزي خفيف شده بود و پيش از اين سكته، زندگاني عادي داشت. تا اوت 2006 ماريا استر دو كاپوويلاMaria de Capovilla (بانويي از كشور اكوادور) كهنسالترين انسان در روي كره زمين بود كه او نيز در آن ماه در 116 سالگي فوت شد. بانو اليزابت بولدن هنگام درگذشت داراي 40 نوه، 75 نبيره، 150 نبيره زاده و 220 نتيجه بود كه اين 485 نفر در مراسم تدفين او شركت كرده بودند. فرزندان اليزابت (ليزيLizzie) در طول حيات مادر فوت شده بودند. اليزابت چند سال پيش در مصاحبه اي گفته بود كه هر غذايي را که دوست داشت مي خورد (پرهيز نمي كرد) ولي خواب خود را از دست نمي داد و به خود غم و ترس (نگراني) راه نمي داد. هر وقت كه غم را در نزديكي خود مي ديد به خواندن داستان و يا خيالبافي (خيالات زيبا) مي پرداخت و يا اين كه به گورستان مي رفت و به مردگان مي انديشيد و پس از 70 سالگي هميشه خودش را براي مردن آماده كرده بود و خانه را براي روزي كه آن را ترك مي كند جمع و جور ساخته بود. حمله با لنگه کفش به بوش که گفت جنگ عراق پايان نيافته است در سالروز دستگیرشدن صدام حسین جورج دبليو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا که سرزده و خداحافظي وارد عراق شده بود 14 دسامبر 2008 در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک با نوری المالکی نخست وزير اين کشور اعلام کرد که جنگ عراق پایان نیافته است و هنوز خیلی ازکارها باقی مانده است که باید انجام شوند!. همین جورج بوش یکم ماه مه سال 2003 پایان موفقیت آمیز ماموریت عراق را از عرشه ناو هواپیمابر آبراهام لینکن (لینکلن) اعلام کرده بود. در جریان همين جلسه مطبوعاتی "منتظرالزیدی" خبرنگار 28 ساله تلویزیون غیردولتی "البغدادیه" کفش هایش را از پایش درآورد و درحالیکه خطاب به بوش می گفت: سگ؛ این لنگه کفش بوسه خداحافظی ات باشد و این لنگه کفش (لنگه کفش ديگر) هم هدیه بیوه زنان و یتیمان عراقی که شوهران و پدران آنان را تو کشته ای، و سپس لنگه کفشهارا به سوی بوش پرتاب کرد که وی خودرا به کنار کشيد، المالکی دستش را حایل قرارداد و تصاویر این منظره که شکستی برای جورج بوش تلقی شده است از شبکه های تلویزیونی سراسر جهان پخش شد و در اینترنت هم قرار گرفت. http://iranianshistoryonthisday.com/...ush-shoes2.jpg تصاويري از صحنه لنگه کفش پراني - يکي از تصاوير، استقبال گرم طالباني از بوش را نشان مي دهد برخي ديگر از رويدادهاي 14 دسامبر 644: عثمان ابن عفان خليفه مسلمين شد. 1799: جورج واشنگتن نخستين رئيس جمهوري آمريكا در 67 سالگي در گذشت . 1860: جورج ابردين نخست وزير پيشين انگلستان كه به دليل رقابت با روسيه جنگهاي كريمه را بر ضد اين دولت به راه انداخته بود در 76 سالگي در گذشت. 1927: انگلستان به عراق استقلال داد.عراق قبلا وابسته به عثماني و پيش از عثماني در دست ايران بود. انگلستان در جريان جنگ جهاني اول و عمدتا به خاطر نفت به عراق نيرو فرستاده بود. كشور عراق كه قبلا به اين صورت وجود نداشت دست ساخت انگلستان است. 1939: جامعه ملل روسيه را به دليل حمله نظامي به فنلاند از عضويت خود بركنار كرد . اين امر نشان مي دهد كه آن جامعه نيرومند تراز سازمال ملل فعلي بود. 1981: اسرائيل ارتفاعات جولان را كه در جريان جنگ 1967 از سوريه تصرف كرده بود به خاك خود ضميمه كرد. iranianshistoryonthisday. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 15 ژانويه
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 15 ژانويه ايران روز درخشان ديگري درتاريخ ايرانيان: احياء حاكميت ملي پانزدهم ژانويه سال 946 ميلادي (25 ديماه) احمد ديلمي (معزالدوله) بغداد را متصرف شد، المستكفي بيست و دومين خليفه عباسي را بركنار كرد و با اين اقدام حكومت سراسر ايران بار ديگر در دست ايرانيان قرار گرفت و تجديد حاكميت ملّي كه مرداني چون ماكان و مرداويز از مازندران و ديلمان، بابك خرمدين از آذربايجان، سيستاني ها (ايرانيان خاوري كه امروز افغان خوانده مي شوند) به ويژه صفاريان، خراساني ها به ويژه سامانيان و ... در راهش تلاش كرده و جان باخته بودند به تحقق پيوست. علي، احمد و حسن ديلمي پسران بويه از پيروان و دستياران «مرداويز» قهرمان ملّي ما بودند كه آرزوها و انديشه هاي وي را دنبال كردند. بوئيان «شيعه اثني عشري» را با ناسيوناليسم ايراني درآميختند تا ميهن آنان ماهيتي كاملا مستقل داشته باشد؛ درست به همان گونه كه آئين زرتشت ستون ناسيوناليسم ايراني در دوران ساسانيان بود. احمد از سوي برادر خود علي ديلمي مامور پس گرفتن خوزستان و تصرف بغداد بود كه به انجام هر دو ماموريت موفق شد. احمد چون شنيد كه خليفه بركنار شده از دسيسه کردن دست برنداشته دستور مجازات اورا داد كه حكم به نابيناشدن او داده شد تا نتواند توطئه كند و اين حكم كه احمد شخصا در تعيين نوع مجازات مداخله نداشت به اجرا درآمد. تاريخ نگاران اروپايي 15 ژانويه 946 ميلادي (پس گرفتن پايتخت امپراتوري باستاني ايران ـ فتح مقرّ خليفه عباسي) را براي ايرانيان روزي بزرگ نوشته اند - روزي درخشان همانند روزي كه كوروش بزرگ ايجاد ايران را اعلام داشت و روزي كه اشكانيان مقدونيهاي اشغالگر (جانشينان اسكندر) را به مديترانه ريختند. مقدوني ها «سلوكيه» را در كنار دجله ساخته بودند تا از آنجا بر آسياي غربي حكومت و نظارت كنند كه اشكانيان پس از بيرون راندن آنان از آسيا، تيسفون (مداين ـ واقع در 36 كيلومتري جنوب بغداد امروز) را در سوي ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكاني و ساساني ايران حدود هزار سال از اين شهر بر امپراتوري پهناورشان حكومت كردند و مانع پيشروي اروپاييان (روميان) در آسيا شدند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپراتوري غرب = روم ) را تحمل كردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهر مركزي انتقال ندادند. بغداد در دسامبر سال 1534 از دست ايران خارج شد و موقتا به دست سلطان سليمان امپراتور عثماني افتاد كه خود را خليفه مسلمين مي خواند و بغداد را براي اثبات ادعاي خود لازم داشت. دولت صفويه ايران بعدا بغداد را از عثماني ها پس گرفت و در آنجا يك پادگان ثابت به وجود آورد و يك واحد نظامي نيرومند مستقر ساخت. جنگ متناوب ايران و عثماني بر سر بغداد دو قرن طول كشيد و در زمان نادرشاه مصالحه صورت گرفت؛ ايران از دعاوي خود بر بغداد دست كشيد و عثماني حاكميت ايران بر ايروان (پايتخت كنوني ارمنستان) و همه قفقاز جنوبي را برسميت شناخت. ماجراي قتل گريبايدوف در تهران الكساندر گريبايدوف Alexander S. Griboyedov ديپلمات، نظامي، نمايشنامه نويس و طنزنگار روس 15 ژانويه 1795 در مسكو به دنيا آمد و 11 فوريه 1829 در 34 سالگي در تهران به دست مردم كشته شد. گريبايدوف كه نمايشنامه هاي فكاهي اش هنوز كهنه نشده اند و در جريانند، سالها در تفليس مامور تماس با ايران بود. وي بود كه پيشنويس قرارداد (ننگين) تركمنچاي را پس از امضاي فتحعليشاه به سن پترزبورگ برد و به تزار وقت (نيكلاي اول) داد. گريبايدوف كه در جريان جنگ روس و ايران، همه جا دركنار ژنرال پاسكويچ بود پس از دادن قرارداد تركمنچاي به تزار، از جانب او به سمت سفير روسيه (اصطلاحا وزير مختار) در تهران منصوب شد. وي در سفارت روسيه در تهران به يك خواجه حرمسراي فتحعليشاه كه از مردم قفقاز بود پناهندگي داد. اين خواجه فراري گريبايدوف را در جريان سرنوشت دختران قفقازي و به ويژه گرجي ها در حرمسراهاي شاه و شاهزادگان و مقامات ايران قرارداد و گريبايدوف كه تحت تاثير حرفهاي او قرارگرفته بود، باتوجه به مفاد قرارداد تركمنچاي كه بازگشت قفقازي هارا از ايران به شهرهايشان (درصورت تمايل) شامل مي شد نخست به دو زن قفقازي كه از خانه يك شاهزاده قاجار فراركرده بودند پناه داد و سپس دستورداد كه درصورت لزوم براي پس گرفتن اين زنان كه در خرمسراها و احيانا مادر فرزندان اعيان كشور بودند به زور متوسل شوند. انتشار اين تصميم در تهران، ايرانيان را كه از قرارداد تركمنچاي ناخوشنود بودند خشمگين ساخت و به نام جلوگيري از تعرض به حرمسراها و توقيف زوجه (نواميس) مردم به سفارت حمله بردند و با وجود مقاومت قزاقهاي سفارت وارد آن شدند و گريبايدوف، كاركنان سفارت، قزاقها و حتي خواجه پناهنده شده را كشتند و جسد گريبايدوف را به ميان زباله ها افكندند كه سه روز بعد به دست آمد و به تفليس حمل شد. فتحعليشاه از بيم آغاز جنگ سوم روسيه با ايران، نوه خود خسرو ميرزا را با جمعي از رجال كشور از جمله ميرزا تقي خان فراهاني (امير كبير) جهت پوزش خواهي به سن پترزبورگ فرستاد. تزار از اين رفتار راضي شد و حتي قسمتي از غرامت جنگ را به ايران بخشيد. تاكيد مصدق بر حاكميت ملي و مالكيت منابع عمومي لوي هندرسون سفير وقت آمريكا در ايران 25 دي ماه 1331 (15 ژانويه 1953) پيشنهاد تازه مورد موافقت انگلستان براي حل مسئله نفت ايران را به دكتر مصدق رئيس دولت تسليم كرد و اين دو در اين زمينه هفت ساعت باهم گفت و گو كردند. اين مذاكرات در خانه دكتر مصدق در خيابان كاخ (خيابان فلسطين امروز) انجام شد، زيرا كه رهبر وقت ايران هنوز از بستر بيماري برنخاسته بود. در اين مذاكرات دكتر مصدق پيشنهاد تازه را مغاير حاكميت ملي و اصل كنترل ثروت عمومي هر كشور مستقل خواند و نظر خود را اعلام داشت. سي و پنج روز بعد (اول اسفند) هندرسون پيشنهاد تازه انگلستان را كه مورد تاييد آمريكا هم قرار گرفته بود به دكتر مصدق تسليم داشت كه ضمن آن ملي شدن صنعت نفت ايران و مالكيت دولت ايران بر آن برسميت شناخته شده بود، اما قيمت گذاري و فروش در دست ايران نبود و به علاوه، بر امور فني آن بايد كارشناسان خارجي نظارت داشته باشند كه مصدق آن را هم مغاير قانون ملي شدن صنعت نفت و حاكميت ملي خواند. «تاريخ» نشان داد كه پس از براندازي 28 مرداد، همين پيشنهاد (طرح) با جزيي تفاوتي به اجرا در آمد، شركت ملي نفت باقي ماند و طرف قرار داد با كنسرسيوم نفت شد. هندرسون يكي از دست اندركاران براندازي 28 مرداد بود. خامنه اي امام جمعه تهران شد مطبوعات تهران در اين روز در سال 1358 دستخط مورخ 24 دي ماه آيت الله خميني كه به موجب آن سيدعلي خامنه اي را به سمت امام جمعه تهران منصوب كرده بود منتشر ساختند. اين روزنامه ها نوشته بودند كه خامنه اي مسئول سپاه پاسداران و عضو شوراي انقلاب است كه فكر تاسيس حزب جمهوري اسلامي ازوست و يكي از تاليفاتش «ادعانامه عليه تمدن غرب» عنوان دارد. آيت الله خميني در دستخط خود نوشته بود که چون حجت الاسلام منتظري انصراف داده سمت امامت جمعه تهران به حجت الاسلام خامنه اي داده مي شود. درجه بندي مدارس تعليمات عمومي؟! - آيا اصل سي ام قانون اساسي چنين اجازه اي را مي دهد؟ پنجشنبه 24 ديماه 1383( 15 ژانويه 2005) روزنامه همشهري چاپ تهران خبري را به نقل از يك معاون وزارت آموزش و پرورش چاپ كرده بود كه متن آن از اين قرار است: « گروه علمي فرهنگي( تحريريه روزنامه همشهري ): پس از گذشت بيش از يك سال از وعده ضابطه مند شدن مدارس غير انتفاعي در قالب درجه بندي اين مدارس، معاون توسعه مشاركتهاي مردمي وزارت آموزش و پرورش بار ديگر وعده داد كه شيوه نامه درجه بندي مدارس غير انتفاعي تا دو هفته آينده به مدارس ارسال و كار درجه بندي آنها آغاز مي شود. محمود ابراهيمي ضمن تاييد تاخير در ارسال شيوه نامه درجه بندي مدارس افزود: در هفته آينده طرح درجه بندي مدارس غيرانتفاعي در جلسه شوراي معاونان وزارت آموزش و پرورش مطرح مي شود و سپس دستورالعمل اجرايي آن به مدارس ابلاغ مي گردد. وي با تأكيد بر اينكه با درجه بندي مدارس، ضمن ضابطه مند شدن دريافت شهريه، ميزان نظارت والدين بر عملكرد مدارس افزايش مي يابد، گفت: با اجراي طرح درجه بندي ، مدارس غيرانتفاعي به درجات يك، دو، سه يا خوب، متوسط و عالي تقسيم و ميزان شهريه نيز بر اساس عملكرد مدارس تعيين مي شود. معاون توسعه مشاركتهاي مردمي وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اينكه ميزان تخصص معلمان مدرسه و نيروي انساني ، برنامه هاي آموزشي و تربيتي و مسايل اداري و مالي از مواردي است كه در درجه بندي مدارس مدنظر قرار مي گيرد ، اظهار كرد: پيش بيني مي شود كه در سال تحصيلي آينده ۲۰ درصد از مدارس غير انتفاعي درجه بندي شوند.». از اين مطلب چنين استنباط مي شود كه مدارس غير انتفاعي (پولي!) ايران درجه بندي و به درجه هاي يك و دو و سه (متوسط، خوب و عالي) تقسيم مي شوند و اين درجه بندي كه برپايه تخصص معلم و ... است ميزان و ملاك شهريه دريافتي! از دانش آموز قرار خواهد گرفت و .... از ظاهر قضيه چنين استباط مي شود كه اين طرح بدون ملاحظه اصل سي ام قانون اساسي جمهوري اسلامي، قانون تعليمات اجباري سال 1321 ، مصوبات و اقدامات ديگر و نيز تعاريف بين المللي از تعليمات عمومي «يكنواخت» و بدون تبعيض (عدم توجه به ثروت ولي طفل و طبقه اجتماعي او) از سوي يك وزارتخانه كابينه محمد خاتمي تنظيم شده باشد. اصل سي ام قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران صريحا بر عمومي و رايگان بودن آموزش و پرورش در کشور تا پايان دوره متوسطه تاكيد دارد و پيش از تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي، امر آموزش و پرورش در ايران رايگان و يكنواخت بود و به عبارت ديگر، تحصيل آن حاصل بود (يعني نياز به تنظيم برنامه براي دستيابي به اين هدف نبود كه زمان و فراهم آمدن شرايط لازم داشته باشد). قانون تعليمات اجباري ايران (62 ساله در سال 1383) كه از افتخارات ملي ايرانيان بوده است علاوه بر رايگان كردن تعليمات عمومي حكم به «يكنواخت بودن» آن داده است. پس، درجه بندي مدارس كه در سال 1383 تصميم بر آن گرفته شده امر آموزش نوباوگان را از يكنواختي خارج مي سازد عملي است مغاير قانون تعليمات اجباري سال 1321 و ناقض آن. بايد دانست كه يكي از شعارهاي چشمگير انقلاب سال 1357 هم از ميان بردن طبقات اجتماعي در ايران بود. در ايران پيش از انقلاب، از شهريور ماه 1353 نوجوانان از آموزش و پرورش بدون تبعيض برخوردار بودند تا صرف نظر از پول و مقام پدر و مادر، پرورش استعداد مساوي داشته باشند و از اين جهت در طول عمر دچار عقده و در نتيجه عاصي و ناراضي نشوند. گمان نمي رود كشوري در جهان باشد كه مدارس تعليمات عمومي را طبقه بندي كرده باشند و بگويند هركس كه پول دارد به اين مدرسه برود و هركس كه ندارد به آن و در نتيجه پيشرفت در كسب علوم و معارف و پرورش استعداد برحسب ثروت خانواده قرار گيرد. تعاليم اسلامي هم كه نظام فعلي ايران برپايه آن قرار گرفته است هر گونه تبعيض و وجود طبقه در جامعه را مردود مي داند. ممكن است كه بعدا ( پس از تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي در سال 1358 خورشيدي ) موازيني با اندك تفاوت با اصل سي ام قانون اساسي انشاء شده باشد كه بايد توجه داشت كه هيچ قانون موضوعه اي نمي تواند مغاير قانون اساسي و حقوق طبيعي بشر باشد. مثلا مصوبه يك پارلمان كه حكم به اعدام فرضا طاسها (كچل ها) بدهد نبايد اجرا شود و مجري آن مسئول است زيرا «حيات» حق است. قانون اساسي براي اتباع «حق» ايجاد مي كند و پارلمان ، مجمع و شورا نمي تواند حكم به سلب حق طبيعي دهد و موازين مغاير به تصويب برساند. طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي، رئيس جمهور ( رئيس قوه مجريه ) پيش از شروع بكار بايد در مجلس به پاسداري و اجراي قانون اساسي سوگند ياد كند. هنوز دانسته نيست كه آيا محمد خاتمي رئيس جمهور از تصميم وزارت آموزش و پرورش دولت خود قبلا اطلاع داشته است. به گزارش اخير روزنامه كيهان چاپ تهران، وزارت آموزش و پرورش دولت محمد خاتمي كه خبرگزاري هاي خارجي در گزارش هاي خود آن دولت را «اصلاح طلب» توصيف مي كنند دست به اقدام ديگري هم زده است كه احتمالا در ممالك ديگر نظير نداشته است و آن اجاره دادن ديوارهاي مدارس براي انتشار اعلان و آگهي به منظور كسب درآمد و نيز اجاره دادن ترياهاي مدارس و ... است. هنوز از واكنش دادستان كل جمهوري اسلامي نسبت اظهارات اين مقام وزارت آموزش و پرورش كه دانسته و يا ندانسته مطلبي متفاوت از قانون اساسي و قانون تعليمات اجباري را بيان داشته اطلاعي در دست نيست. در سابق نه تنها مقاماتي كه حرفشان حكايت از نقض قانون و بي اعتنايي نسبت به آن بود و در مصاحبه ها و بخشنامه ها مشاهده مي شد به اتهام تحريص به نقض قانون و مصالح جامعه از سوي دادستان احضار و يا به آنان تذكر داده مي شد و روزنامه مكلف به انتشار تذكر بود بلكه خبرنگاري كه چنين مطلبي را نوشته بود، از سوي اتحاديه و سنديكاي مربوط باز خواست مي شد. (به مطلب جداگانه زير که 5 سال بعد انتشار يافته توجه کنيد که اعترافي رسمي است به وجود حدود دو هزار مدرسه غير دولتي با 175 هزار دانش آموز پولی در تهران که وجود اين مدارس ناقض اصل سي ام قانون اساسي جمهوري اسلامي است که هر رئيس جمهور به رعايت آن سوگند ياد مي کند) يک سند کامل و غیر قابل انکار برای اثبات نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران روزنامه کیهان وابسته به دفتر مقام رهبری جمهوری اسلامی در صفحه سوم شماره 19559 (مورخ 24 امرداد 1388) گزارشی را که در زیر آمده است به نقل از خبرگزاری مهر چاپ کرده است: "مدير مشاركت هاي مردمي سازمان آموزش و پرورش شهر تهران گفت: با اجراي طرح جامع نظارت بر مدارس غيردولتي 90 درصد مدارس غيردولتي تهران رتبه بندي شده اند. مهدي جلالي در گفتگو با مهر، درباره چگونگي اين درجه بندي گفت: مدارس غيردولتي در سه درجه تقسيم شده اند و گواهي رتبه خود را نيز دريافت كرده اند. طرح نظارت جامع بر مدارس غيردولتي چهارسال پیش مطرح شد كه يكي از بندهاي آن درباره رده بندي اين دسته از مدارس بود. مدير مشاركت هاي مردمي سازمان آموزش و پرورش شهر تهران افزود: البته مدارس در هر درجه که قرار بگیرند به دو دسته الف و ب تقسيم مي شوند. براي مثال: مدرسه درجه يك الف يا درجه يك ب و درجه دو الف و درجه دو ب. پيش از اين جلالي عنوان كرده بود كه حدود دو هزار مدرسه غير دولتي در تهران مشغول به فعاليتند و بيش از 175 هزار دانش آموز در اين مدارس درس مي خوانند. جلالي با بيان اينكه درجه بندی مدارس برای اطلاع متقاضيان ثبت نام است و اكثر اين مدارس گواهي «درجه» خود را در تابلو اعلاناتشان نصب كرده اند كه مي تواند والدين دانش آموزان را براي ثبت نام و ميزان شهريه مدرسه راهنمايي كند.". این گزارش و اعتراف مقام آموزش و پرورش (مهدی جلالی) به وجود دو هزار مدرسه پولی با 175 هزار دانش آموز در شهر تهران یک سند کامل و غیر قابل انکار برای اثبات نقض اصل سی ام قانوس اساسی جمهوری اسلامی ایران است که هر رئیس جمهور این کشور به پاسداری و اجرای دقیق آن در مجلس سوگند یاد می کند و اصل سی ام تاکید بر رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره متوسطه دارد که قبل از انقلاب و تا چند سال پس از آن رایگان و یکنواخت بود. آیا قوه قضایی متوجه این نقض آشگار قانون اساسی جمهوری اسلامی شده است؟. 175 هزار دانش آموز بار سنگینی را از دوش آموزش و پرورش تهران بر نمی دارد. داستاني از بهاي سكه طلا در ايران و قصه پرغصه فروش خانه مولف اين سايت و ناپديدشدن شرکت تعاون مسکن مطبوعات! اواخر دي ماه سال 1331 دولت دكتر مصدق به سبب نزديك بودن نوروز، بهاي بانكي سكه طلا (يك پهلوي) را 75 تومان تعيين كرد كه فروشندگان بايد آن را با افزودن 5 قران سود، به 75 تومان و 5 قران مي فروختند (تقريبا 3700 بار ارزانتر از دي ماه 1388 که بهاي سکه بهار آزادي 273 هزار تومان بود) و زائد بر اين مبلغ گرانفروشي و اجحاف به خريدار محسوب مي شد و مجازات داشت. بهاي سكه طلا در ايران در بيست و پنج سال بعد از آن با اختلاف يك تا پنج تومان بيشتر در همين حدود بود. در سال 1357 (سال انقلاب) ارزش سکه يک پهلوي به علت افزايش سريع و بي سابقه بهاي طلا در بازار بين المللي و بيم از انتقال آثار تورم آمريكا و كاهش ارزش برابري دلار اين كشور به ايران و نيز نگراني مردم از اوضاع وقت كشور به 400 تومان رسيد و در سال 1358 كه ارزش طلا در بازارهاي جهان تا سه برابر افزايش يافت بهاي هر سكه طلا در ايران كه از نوروز اين سال «بهار آزادي ( طرح قديم)» ناميده شده بود به هزار تومان بالا رفت و .... يكي از دلايل بالا رفتن بهاي سكه طلا در وطن ما؛ افزايش تورم پول در ايران و همخواني نداشتن نرخ بهره بانكي با اين تورم است كه مردم ترجيح مي دهند پول اضافي خود را به جاي سپردن به بانك و تحمل پايين رفتن ارزش آن ( قدرت خريد)، در خريد سكه طلا، ارز و مستغلات و ... بكار اندازند!. يك مثال از نگارنده اين سايت كه كاهش ارزش ريال را به خوبي نشان مي دهد: پس از اخراج از راديو ـ تلويزيون، خبرگزاري ملي (ايرناي امروز) و روزنامه اطلاعات (بدون دليل و بي آن كه غرامت اخراج پرداخت شود)، در تيرماه سال 1359 (ژوئيه 1980 ميلادي) خانه 123 متري خود در نارمك را كه در طول 15 سال، آجر به آجر ساخته بودم به 500 هزار تومان فروختم و سيصد هزار تومانش را در يك حساب پس انداز در بانك گذاشتم. با اين پول كه در اسفند ماه سال 1370 به سراغش رفتم تنها مي شد يك دوچرخه خريداري كرد!. در آن زمان پرداخت بهره به حسابهاي پس انداز حرام بود. در سال 1371 که يک شرکت تعاوني تامين مسکن براي روزنامه نگاران تاسيس شده بود و معاون يکي از وزيران وقت و درعين حال ناشر روزنامه (فعلا يکي از مخالفان و مقيم خارجه) مبتکر آن بود، اين نگارنده از ناشر "روزنامه هدف" معرفي نامه گرفت پول را از بانک خارج و 150 هزار تومان هم برآن اضافه کرد تا بتواند سهامدار شرکت تعاوني مسکن مطبوعات شود و جانشيني براي خانه فروخته شده سال 1359 خود بيايد. سهامداران شرکت تعاوني بعدا با مشاهده تعلل در کار و شايعه بالاکشيدن زمين و خروج معاون وزارت از کشور و پناه بردن به خارجي خشمگين شده و دست به اعتراض زدند و از خود يک مدير عامل براي شرکت تعيين و محل شرکت را به خيابان صبا منتقل کردند که اين مدير عامل هم بعدا به دولت نروژ پناهنده شد و ديگر خبري از شرکت و پول نگارنده که اينک پشيزي نمي ارزد نشد اما در جوار همان موسسه ابتکاري "معاون وزير" سازمان توزيع مطبوعات و مبتکر کيوسک هاي توزيع بوجود آمد و بکار ادامه مي دهد. در تابستان 1387 به اداره تعاون استان در خيابان قره ني مراجعه کردم تا آدرس شرکت را به دست آورم و به دادگستري عرضحال دهم که گفتند ده سال است که از آن شرکت خبري ندارند!. شرح فروش اين خانه، اخراجها و خاطرات اين مولف از بيش از نيم قرن روزنامه نگاري در يك مجموعه كتاب كه بعدا انتشار خواهد يافت خواهد آمد. ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 15 ژانويه
در قلمرو انديشه «رزا لوكزمبورگ»: كارها و انديشه هاي او بانو «رزا لوكزمبورگ» رهبر حزب كمونيست آلمان كه براي قبضه كردن حكومت اين كشور دست به يك قيام مسلحانه زده بود و 15 ژانويه 1919 (در روزي چون امروزدر 87 سال پيش) پس از دستگير شدن، در برلن به دست ماموران دولت و مخالفان كشته شد با انتشار چند كتاب و رساله از جمله كتاب «انباشتن سرمايه» خود را در رديف فرضيه پردازان بزرگ قرن 20 قرار داده است. وي براي استقرار نظام سوسياليستي در يك جامعه معتقد به قيام مسلحانه بود . رزا تغيير اوضاع از طريق اصلاحات اداري و وضع قوانين پارلماني را باور نداشتت و اتلاف وقت مي دانست. «رزا» از ناسيوناليسم بيم فراوان داشت وآن را مستعد تبديل به تفكر نظامي (ميليتاريسم) مي دانست كه موجب قهرمان سازي و انتصاب مشاهير ملي به سمت هاي بزرگ مي شود و از آنجا كه هر ملتي براي خود برتري ها و برجستگي هايي قائل است ، رفاه عمومي قرباني هرچه بيشتر جلوه دادن اين بزرگي ها مي گردد و جامعه از تفكرات سوسياليستي دور مي شود . وي عقيده داشت كه در يك جامعه ملي گرا هر « ايسم » ديگر خيانت خوانده مي شود و سركوب مي گردد. رزا در رساله «جنبه هاي منفي ناسيوناليسم» نوشته است: هر كشور در طول زمان گوشه اي از سرزمين اصلي را ازدست داده است كه ضميمه كشوري ديگر شده است و اگر ناسيوناليسم سرزمين اصلي فرا گيرد، جنگ باهمسايه محتمل خواهد بود ، زيرا ناسيوناليسم تنها حاضر است با زبان تفنگ حرف بزند. يك ناسيوناليست تنها به وطن و هموطن مي انديشد و نگران انهاست و برايش مهم نيست كه بشريت و ساير ملل چه دشواري هايي داشته باشند و نسبت به غمهاي آنها بي تفاوت است و به همين سبب آماده است با هر سلطه گري بر ضد ديگران بسازد مشروط بر اين كه منافع وطن او محفوظ بماند. به باور رزا، اگر ناسيوناليسم در يك كشور زنده شود چون مردم را به شور و هيجان در مي آورد اين «ايسم» در اندك مدتي به ملل ديگر منتقل مي شود و مبارزات نژادي گسترش مي يابد. احياء و تقويت روحيه ناسيوناليسي ميان يك ملت زحمت و هزينه ندارد ؛ زبان مي خواهد و قلم. رزا كه از مشكلات دولت انقلاب بلشويكي روسيه آگاه بود در رساله «پس از انقلاب» نوشته است: زنهار، تا زماني كه انقلابيون آمادگي علمي و تخصصي و تجربه كافي به دست نياورند اداره امور را به آنان نسپاريد كه انقلاب را از مسير خود منحرف خواهند ساخت و در اين صورت جانشيني، جز ديكتاتوري نخواهد داشت . رزا حزب بهترين نوع دمكراسي را نظام شورايي ــ از نوع واقعي آن ـــ مي دانست تا همه مردم در تنظيم امور خود مشاركت داشته باشند. رزا كه هنگام مرگ 48 ساله بود در سال 1871 در آن منطقه از لهستان كه متعلق به روسيه بود به دنيا آمده بود. وي از دوران دبيرستان روحيه انقلابي داشت و علنا از دولت انتقاد مي كرد و هنگامي كه در صدد دستگيريش بر آمدند به سويس فرار كرد و در انجا دكتراي اقتصاد سياسي گرفت. او سپس به آلمان رفت و از طريق ازدواج با يك كارگر ساده به تابعيت اين كشور در آمد و به فعاليت هاي سياسي سرگرم شد و به عضويت حزب سوسياليست در آمد. سپس براي شركت در انقلاب روسيه به آنجا رفت و دستگير و به زندان افتاد و در زندان بود كه موفق به مطالعه و تفكر و نوشتن كتابهابش شد كه وي را در ميان سوسياليستهاي اروپا معروف ساخت . پس از آزادي از زندان به برلن بازگشت و همه اوقات خود را وقف پيشبرد سوسياليسم كرد و .... در قلمرو رسانهها بحران جهاني خبر پنجشنبه شب 13 ژانويه 2005 شبكه تلويزيون عمومي آمريكا (پي بي اس) براي بررسي علل بحران خبر در جهان يك ميز گرد با شركت چند روزنامه نگار و محقق تشكيل داده بود. اين ميز گرد در پي جنجال پرداخت پول از جانب وزارت آموزش و پرورش آمريكا به «آرمسترانگ ويليامز» براي تاييد يك برنامه اين وزارتخانه در مقالات خود و نيز جعل خبر توسط چند خبر نگار و همچنين بركناري چهارتن از عوامل خبري شبكه سي بي اس كه در تهيه يك گزارش مصور دقت كامل بعمل نياورده بودند برگزار شده بود. در اين ميز گرد، يك محقق موسسه «پن» گفت كه طبق تحقيقات اين موسسه در سراسر جهان، تنها 36 درصد خوانندگان و بينندگان اخبار به درستي و مطابق اصول تهيه شدن آنها اعتماد دارند كه ده درصد كمتر از سال 1995است. آنان كه اعتماد خود را از دست داده اند در نظرسنجي ها گفته اند: در اين دنياي پهناور خبرهايي هستند كه خبرنگاران عمدا و يا بر حسب تنبلي، بي اطلاعي و داشتن مشغله ديگر سراغشان نمي روند و مخاطبان، از دانستن آنها محروم مي شوند. به علاوه، ديده شده است كه هرچه را كه "منابع" به خبرنگاران بدهند نقل مي كنند بدون اين كه درباره ادعا، تحقيق بيشتر كنند و نظر خود و يا ديگران را هم در كنارشان بنويسند و گفته اند كه كيفيت خبرها از نظر كامل بودن و كامل تنظيم شدن به يك سوم سابق رسيده است. از ديد اين دسته از مخاطبان (كه نظرشان استعلام شده بود)، به خبرنگاراني كه به ماموريت خارج از كشورشان اعزام مي شوند و يا اين كه در كشور ديگري ماموريت دارند مي گويند (دستور مي دهند) كه کدام مطلب را بايد تهيه كنند و بفرستند، يعني ماموريت آنان از پيش مشخص شده است. ساير شركت كنندگان در ميز گرد تاييد كردند كه يكي از مشكلات اين است كه به علت كمبود خبرنگار خوب و حرفه اي، در سالهاي اخير رسانه ها براي پر كردن سازمان خود هر متقاضي و با هر تجربه و معلومات و تحصيلات را بكار گرفته اند كه باعث افت خبر شده است. همين دسته گفتند كه خبرنگاران خوب ترجيح مي دهند كه به استخدام دستگاههاي روابط عمومي كه پول و مزاياي بيشتري مي دهند درآيند و يا اين كه مشاور مطبوعاتي مقامات شوند و در وبسايت شخصي آنان بکار پردازند. زني که مي خواهد يک روزنامه نگار تمام عيار باشد بانو «جيل كرولJill Carroll» روزنامه نگار فري لنس (حق التحريري) آمريكايي كه نهم ژانويه 2006 در بغداد ربوده شده بود در آن سال 28 ساله بود و براي نشريه اخبار آمريكا و گزارش هاي جهان، روزنامه مانيتور و راديو عمومي آمريكا (غير انتفاعي) گزارش تهيه مي كرد. گزارش هاي او درباره وضعيت مردم، مصاحبه هاي با آنان و مشاهدات عيني اش بود و كمتر از اطلاعيه هاي سخنگويان رسمي استفاده مي كرد. جيل در آخرين گزارش خود در آغاز سال 2006 نوشته بود كه در عراق، روزنامه نگاران خارجي عملا در اطاق هتل زنداني هستند و گزارش هاي ارسالي آنان رسمي هستند و كامل نيستند و همه چيز را منعكس نمي كنند. يك خبرنگار اگر بخواهد از هتل خارج شود بايد داراي سه اتومبيل باشد كه خودش در يكي از آنها سوار شود و راه فرار داشته باشد. وي در سال 2005 ) به نشريه «امريكن ژورناليسم ريويو» كه اختصاص به مطالب مربوط به رسانه ها دارد گفته بود كه در زندگي تنها يك آرزو دارد و آن اين است كه يك روزنامه نگار تمام عيار باشد و از اين رهگذر مردم را روشن سازد تا راه را از چاه تشخيص دهند و اگر رسانه هاي معمولي مطالب اورا براي انتشار خريداري نکنند يک وبسايت مستقل براي انتشارشان خواهد ساخت. او پس از فراغت از تحصيل از دانشگاه در روزنامه پر تيراژ «وال استريت جرنال» خبرنگار شده بود، ولي چون نمي خواست كه تنها دستورهاي دبير و سردبير را انجام دهد و به اصطلاح خبرنگار پاراشوتي باشد، از اين روزنامه كناره گيري كرد تا "فري لنس" شود و خود، سوژه ها را براي دنبال كردن انتخاب كند. وي پس از انتخاب وضعيت عراق جهت پوشش، نخست به اردن رفت و در آنجا با تاريخ و فرهنگ عراق آشنا شد، اندكي هم زبان عربي فرا گرفت و از آنجا به عراق رفت و مطالب او هر روز در مانيتور به چاپ مي رسيد. نهم ژانويه 2006 جيل پس از مصاحبه با عدنان الدوليمي از سني هاي معروف عراق، و خروج از دفتر او، توسط چند فرد مسلح ربوده شد. در جريان درگيري بر سر ربودن جيل کرول، مترجم وي كشته شد. ساير ملل و به اين سان قيام مسلحانه كمونيستهاي آلمان شكست خورد يك صحنه از سنگر گيري و تير اندازي نظاميان آلمان و راستگرايان اين كشور در برلن برضد كمونيستها در جريان قيام مسلحانه ژانويه 1919 15 ژانويه سال 1919 قيام مسلحانه كمونيستهاي آلمان در شهر برلن باقتل دو رهبر اصلي قيام، «رزا لوكزمبورگ» و «كارل ليب نكت» شكست خورد . بانو «رزا» و كارل كه دو روز پيش از اين احساس كرده بودند پيروزي شان دشوار است در يك هتل پناه گرفته بودند كه ماموران دولت آلمان آنان را در آنجا دستگير كردند و پس از باز جويي، هنگام انتقال از هتل، هردو كشته شدند!. «رزا» هنگام انتقال از هتل به دست راستگرايان كه با تباني قبلي ماموران دولت در خارج از ساختمان گرد آمده بودند مضروب و از دست ماموران خارج و با شكنجه فراوان كشته شد و جسدش را به كانال آب افكندند كه كشف نشد. ماموران كارل را با اتومبيل بردند ولي پس از طي مسافتي خودشان او را در اتومبيل كشتند. دولت وقت آلمان دستور رسيدگي داد و بعدا دو مامور متهم به قتل دستگير شدند و .... قيام مسلحانه يك هفته طول كشيده بود، ولي از 12 ژانويه ــ چهارمين روز قيام، پيدا بود كمونيستها كه مهارت جنگي سربازان را نداشتند برنده نخواهند بود. تلفات اين جنگ خياباني بسيار سنگين بود و روزها طول كشيد تا اجساد كشتگان را از خيابانها و ساختمانها جمع آوري كردند. حزب سوسياليست آلمان از مدتها پيش در آستانه انشعاب قرار گرفته بود . جناح تند رو به نام «شاخه اسپارتاكوس» به رهبري «رزا» و «كارل» با تعيين نامزد براي انتخابات عمومي 19 ژانويه مخالفت كرد و راه رسيدن به سوسياليسم را قيام مسلحانه اعلام داشت و چون با مخالفت ضمني رو به رو شد اول ژانويه دست به انشعاب زد و تحت نام حزب كمونيست «اسپارتاكيست ــ گرفته شده از نام اسپارتاكوس انقلابي دوهزار سال پيش از آن» درآلمان اعلام جمهوري سوسياليستي كرد. در سراسر آلمان كارمندان و مقامات سوسياليست از همكاري با دولت دست كشيدند و اين، تنها همكاري جناح ديگر با تندروها بود. در آغاز قيام، اسپارتاكيست ها موفق به تصرف بسياري از سازمانهاي دولتي آلمان شدند. سوسيال دمكراتها نه تنها از آنان حمايت نكردند بلكه در مواردي هم به ارتش و ناسيوناليستها (راستها) كمك كردند. توان قيامگران از روز چهارم پس از بركناري رئيس پليس برلن كه يك سوسياليست بود رو به كاهش گذارد و تا 15 ژانويه به شكست كامل انجاميد. «رزا» رهبر كمونيستهاي سپارتاكيست در نظر داشت يك نظام سوسياليستي شورايي مشابه روسيه در آلمان كه آمادگي بيشتر و شرايط مناسبتر داشت بر قرار كند . بسياري از اصحاب نظر گفته اند كه اگر قيام كمونيستهاي آلمان در آن زمان پيروز شده بود سوسياليسم جهانگير مي شد و جهان چهره ديگري داشت. رزا و كارل پيش از پناه بردن به هتل و قتل هر دو كمونيستهاي آلمان تا سال 1990 سوسيال دمكراتها را كه در قيام مسلحانه ژانويه 1919 به آنان كمك نكرده بودند «خائن» مي خواندند كه از اين سال بار ديگر ميان دو حزب نوعي همكاري بر قرار شده است. سوسيال دمكراتها براي دفاع از خود گفته بودند و هنوز هم تكرار مي كنند كه برنامه آنان دستيابي تدريجي به سوسياليسم و از طريق همزيستي با نظامهاي كاپيتاليستي و موجود است تا قيام مسلحانه و انقلاب كه در آن، دوره تخريب كوتاه و سريع و دوران بازسازي بسيار كند است و با كوچكترين غفلت و اشتباه ممكن است هرگز دست ندهد. در بخش « انديشه » در سايت امروز اشاره كوتاهي به افكار «رزا لوكزمبورگ» شده است. وقتي كه از قانون كاري ساخته نباشد ... «سارا جين مورSara Jane Moore» چهل و دو ساله و مادر چهار فرزند كه قصد ترور جرالد فورد رئيس جمهور وقت آمريكا را كرده بود 15 ژانويه 1976 به اين جرم به حبس ابد محكوم شد. وي در دادگاه به عمل خود اعتراف كرده و گفته بود: «وقتي كه از قانون كاري ساخته نباشد، بايد از تفنگ استفاده كرد.». وي كه قبلا پرستار بيمارستان بود در 42 سالگي به صف ناراضيان آمريكايي پيوسته بود و در سپتامبر 1975 هنگامي كه فورد در شهر سانفرانسيسكو از هتل اقامتش بيرون آمده بود تپانچه خود را به سوي او نشانه رفته بود كه يك رهگذر زير دستش زده بود، گلوله به خطا رفتة بود و فورد نجات يافته بود. در آن زمان، رسانه هاي آمريكا گزارش كرده بودند كه «سارا» قبلا پنج بار شوهر كرده بود ولي در هيچيك از آنها موفق نبود. وي همچنين در تحصيل و كار شكست خورده و تحصيل در دانشكده پرستاري را ناتمام گذارده بود. به ادعاي اين رسانه ها، سارا مدتي هم «خبرچين» اف بي آي شده بود و در اين ماموريت با ناراضيان آشنا شده و به صف آنان پيوسته بود. استقبال سرد مسكو از وزير خارجه ژاپن در مسكو و تفسير رسانه هاي غرب مقامات روسيه از «ماچيمورا» وزير امور خارجه وقت ژاپن كه 13 ژانويه 2005 وارد اين كشور شده بود استقبالي سرد كردند. آنان به او، نه وعده حل مسئله جزاير كوريل را دادند و نه امضاي پيمان صلح. مقامات روسيه گفته بودند كه اين كار نياز به بررسي بسيار طولاني دارد. رسانه هاي غرب كه اين خبر را منتشر كرده بودند نوشته بودند كه اين تحول هم نشانه سخت شدن سياست روسيه است كه بيش از هر كشور ديگر، سلاح اتمي و موشك دارد و بار ديگر مي خواهد با تكيه برآنها كه مي توانند چهل بار كره زمين را نابود سازند سخن بگويد. شلاق خوردن ناراضيان سياسي در كشور سعودي! 13 ژانويه 2005 پانزده تن از دستگير شدگان تظاهرات سال 2004 ضد سلطنت در كشور سعودي به شلاق و زندان محكوم شدند كه يكي از آنان زن است. اين نخستين بار در يك كشور است كه ناراضي سياسي به خوردن شلاق در ملاء عام محكوم مي شود. هر يك از اين محكومان بايد يكصد تا 250 ضربه شلاق تحمل كنند. به محكوم زن در محوطه زندان زنان و به دور از چشم مردها شلاق زده مي شود. اعلام مجازات اين 15 تن در حالي بود که محاكمه ساير دستگير شدگان ادامه داشت. مخالفت با بازنشسته شدن يك ناو هواپيمابر، چرا؟ تصميم به بازنشسته كردن ناو هواپيمابر آمريكايي «جان اف كندي» با مخالفت نمايندگان ايالت ويرجينيا در كنگره آمريكا رو به رو شده بود که موفق شدند آن را چهارسال به تاخير اندازند. اين نمايندگان پارلماني گفته بودند که اگر «كندي» باز نشسته شود؛ بيش از پنج هزار شغل و اعتبارات مالي ديگر مربوط به آن از ايالت آنان مي رود كه برابر است با يك ميليارد دلار زيان در هر سال. در ناو هواپيمابر جان اف كندي که در پايگاه نورفك( ويرجينيا) مستقر بود پنج هزار و پانصد نفر كار مي كردند كه با بازنشسته شدن ناو به نقاط ديگر منتقل مي شدند. اين ناو بالاخره در سال 2009 بازنشسته شد. اظهارات و اظهار نظرها پيرامون مسئله اتمي ايران در 13 ژانويه 2006 جمعه شب 13 ژانويه 2006 گزارشها، تفسيرها و مصاحبه هاي مربوط به قضيه اتمي شدن ايران بخش بزرگي از اخبار شبكه هاي تلويزيوني آمريكا را به خود اختصاص داده بود. اين گزارش ها با پخش مصاحبه مشترك جورج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا و بانو «آنجلا مركل» رئيس دولت آلمان آغاز شده بود. در اين مصاحبه كه در پي مذاكرات سران دو دولت در كاخ سفيد انجام شده بود، جورج بوش گفت: ايران اتمي تهديدي براي امنيت جهان و به ويژه اسرائيل خواهد بود. وي افزود: كوشش من اين بوده است كه با همكاري سران ساير دولتها، براي مسئله اتمي ايران راه حل ديپلماتيك بيابيم. براي ما قابل قبول نيست كه ايران به اسلحه اتمي مجهز شود. من و «مركل» در قبال مسئله اتمي شدن ايران اتفاق نظر داريم و در آنچه كه بايد صورت گيرد تا از اين جاه طلبي جلوگيري شود متحد هستيم. ما همچنان موافق ادامه راههاي ديپلماتيك هستيم و با ارجاع قضيه به شوراي امنيت سازمان ملل وحدت نظر داريم. بوش گفت كه نمي تواند از هم اكنون پيشداوري كند كه چه تصميمي در شوراي امنيت گرفته خواهد شد و افزود: چون كار به اينجا رسيده است، ما هم اكنون در حال تبادل نظر و مذاكره با دولت هاي ديگر هستيم تا به يك استراتژي واحد دست يابيم. بوش گفت كه اعضاي شوراي امنيت با اقدام خود بايد به ايران پيام دهند كه رفتارش پذيرفتني نيست. بوش سپس به دادن پاسخ به پرسش هاي روزنامه نگار پرداخت و در پاسخ به يك سئوال كه آيا درست است که روابط آمريكا با آلمان در زمان حكومت شرودر چندان دوستانه نبود با كمي مكث گفت: بله. بوش سپس گفت ما و دوستانمان در آلمان منافع مشترك را درك مي كنيم و من از مساعي آلمان در كمك به آمريكا (درقبال مسئله ايران) سپاسگزار هستم. در اين مصاحبه مشترك، مركل به نوبه خود اظهارداشت كه ايران همه پيشنهادهاي ما و حتي روسيه را رد كرده و ما نبايد مرعوب دولت ايران شويم. شبکه هاي تلويزيوني درباره اظهارات جورج بوش به کسب نظر پرداخته بودند از اين قرار: ويليام (بيل) كلينتون رئيس جمهوري پيشين آمريكا در اظهار نظر خود در قبال مسئله اتمي ايران كه جمعه شب از شبكه «سي بي اس» پخش شد به طور ضمني دولت بوش را از دست زدن به هرگونه اقدام نظامي برضد ايران برحذر داشت و گفت: ايران، عراق و يا افغانستان نيست. مسائل با ايران راه حل نظامي ندارد. در اين زمينه، بانو مادلين آلبرايت وزير امور خارجه كابينه كلينتون كه نظر او استعلام شده بود گفت: با نگاهي به نقشه جغرافيايي، مي بينيم كه ايران كشوري است پهناور و كوهستاني، مراكز تحقيقات اتمي اش متعدد و پراكنده اند، لذا از حمله نظامي به ايران نتيجه مورد نظر به دست نخواهد آمد و تنها سبب خواهد شد كه مردم ايران با هم متحد شوند و .... «مالا شنكو» پژوهشگر امور روسيه در بنياد «كارنگي» ضمن ابراز نظر در اين باره، گفته بود كه به تصور وي اشارات موافق مسكو به ارجاع مسئله ايران به شوراي امنيت يك «ژست» دولت روسيه در برابر اصرار غرب است. به نظر او، روسيه همكاري اش را با ايران از دست نخواهد داد. اگر قضيه به شوراي امنيت ارجاع شود خواهيد ديد كه چه بازي هايي در آنجا صورت خواهد گرفت. به هرحال گمان نمي رود كه چين بر تحريم ايران صحه بگذارد. «مولر» پژوهشگر بنياد آلماني بررسي امنيت بين المللي در برلين نظر خود را در اين زمينه چنين ابراز كرده بود: تحريم ايران اثر چندان بر زندگي آن كشور نخواهد داشت، ولي از دست رفتن روزانه دو ميليون و هفتصد هزار بشكه نفت تاثير جهاني خواهد داشت و جهانيان آن را لمس خواهند كرد و واكنش منفي نشان خواهند داد. در اين ميان، وزير امور خارجه انگلستان به راديو ـ تلويزيون بي بي سي گفته بود: اگر ايران همچنان مبارز طلبي كند و اندرزهاي شوراي امنيت را نپذيرد راهي جز تحريم آن باقي نخواهد ماند، ولي مفسراني كه نظر آنان استعلام شده بود گفته بودند كه بعيد مي دانند كه چين و روسيه تمايل چندان به «تحريم» نشان دهند. اين مفسران در عين حال به قانون موضوعه اخير پارلمان ايران اشاره كردند و گفتند كه دست دولت اين كشور با اين قانون بسته است. آنان همچنين روي آخرين اخطار ايران تاكيد كرده و گفته بودند كه ايران مي گويد كه اگر قضيه به شوراي امنيت احاله شود بلافاصله به همكاري خود با آژانس بين المللي نيروي اتم پايان خواهد داد و دولت فعلي ايران (احمدي نزاد) نشان داده است كه انعطاف دولت قبلي اين كشور را ندارد. اظهارات جمعه شب (13 ژانويه 2006) «ونگ گوانگيا» نماينده چين در سازمان ملل نظر آن دولت در قبال اين قضيه را تا حدي زياد روشن ساخت كه تاكيد كرد: ارجاع مسئله اتمي ايران به شوراي امنيت، راه حل نيست. اين كار، مسئله را پيچيده تر مي سازد. چين مخالف ارجاع مسئله ايران به شوراي امنيت است. چين عقيده دارد كه طرح مسئله در شورا، معارضه طرفين (ايران و غرب) را تسريع و تشديد خواهد كرد كه به سود صلح و امنيت جهان نيست. اگر مسئله به شورا ارجاع شود نه تنها نتيجه نخواهد داشت بلكه يكي از دو طرف (ايران و غرب) و يا هر دو خشن تر خواهند شد كه عواقب سوء براي امنيت و صلح جهان دارد. سوء استفاده معاون رياست جمهوري آفريقاي جنوبي از هواپيماي دولتي! حزب اقليت فدراسيون آفريقاي جنوبي 11 ژانويه 2006 بانو «فومزيل ملامبو نگوكاPhumzile Mlambo Ngcuka» معاون رئيس جمهوري اين کشور را متهم كرد كه براي ديدار از امارات عربي خليج فارس كه يك سفر خصوصي بوده از هواپيماي دولتي استفاده كرده و از اين رهگذر به ملت زيان مالي وارد ساخته و دستگاه قضايي بايد به اقدام او رسيدگي كند. دليل خصوصي بودن اين مسافرت، نداشتن ماموريت دولتي و همراه بردن اعضاي خانواده اش بوده بود. اين نخستين بي احتياطي فومزيل نيست، يك شركت نفتي نيز چند سال پيش به اشاره وي در زماني كه وزير معادن و انرژي فدراسيون آفريقاي جنوبي بود به مبارزات انتخاباتي كنگره ملي آفريقا بيش از نصاب قانوني، كمك مالي كرده بود. فومزيل در زمان واردشدن اتهام (سال 2006) 51 ساله بود. برخي ديگر از رويدادهاي 15 ژانويه 1953: ( دي ماه سال1332 ) برغم مخالفت مردم و يك رشته تظاهرات خونين ، سفارت ايران در لندن و سفارت انگلستان در تهران باز گشوده شدند و دو روز بعد راجر استيونسون سفير انگلستان در تهران و علي سهيلي سفير ايران لندن شد . 1955: سناي امريكا بدون راي مخالف تصويب كرد كه كار بازرسي كارمندان سازمانهاي عمومي از نظر وفاداريشان به دولت آغاز شود. 1965: وينستون چرچيل دولتمرد محافظه كار انگليسي دچار سكته مغزي شد و 15 روز بعد ( سي ام ژانويه ) در 91 سالگي در گذشت. 1973: نيكسون رئيس جمهوري وقت آمريكا دستور قطع هر گونه حمله نظامي به شمال ويتنام را صادر كرد. iranianshistoryonthisday .... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 20 ژانويه
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 20 ژانويه ايران همه جز شاه بوي كودتا را حس كرده بودند! http://iranianshistoryonthisday.com/.../0120mans1.jpg به ترتيب: ژنرال رضاخان - ژنرال آيرونسايد - سپهدار - احمد شاه در جريان بحران كابينه كه كسي حاضر نمي شد رئيس الوزراء ايران شود ! در اين روز ، سي ام ديماه 1299 خورشيدي ، سلطان احمد شاه قاجار از عين الدوله ( عبدالمجيد ميرزا ) خواست كه زمام دولت را به دست گيرد كه او هم نپذيرفت . از يك هفته پيش از اين كه سپهدار ( فتح الله اكبر ) از رئيس الوزرائي كناره گيري كرده بود ، وزارتخانه ها به دست معاونان ارشد آنها اداره مي شدند . جز احمد شاه ، شايد بسياري از دولتمردان بوي كودتاي قريب الوقوع را حس كرده بودند ؛ زيرا كه باتوجه به دگرگوني در روسيه ، ادامه وضعيت سابق در ايران براي انگلستان مطلوب نبود. احمدشاه از تماسهاي افسران انگليسي مستقر در ايران هم با ژنرال رضاخان فرمانده تيپ قزاق آگاه نشده بود.در پي كناره گيري سپهدار از رياست وزراء ( نخست وزيري ) ، احمد شاه از ميرزا حسن خان مستوفي و سپس از ميرزا حسن خان مشيرالدوله خواسته بود كه رياست دولت را به دست گيرند كه نپذيرفته بودند.احمدشاه براي حل مسئله ، دوم بهمن ماه با اصرار و خواهش بارديگر سپهدار را مامور تشكيل كابينه كرد ، ولي اين بار كسي حاضر نمي شد وزير شود! . بيست و شش روز طول كشيد تا سپهدار براي كابينه خود وزير تعيين كرد ، ولي ديگر دير شده بود و يك روز پس از تكميل كابينه و دوهفته بعد از ملاقات ژنرال « ادموند آيرون سايد » انگليسي با ژنرال رضا خان در قزوين ، تيپ قزاق براي تصرف تهران به حركت در آمد و.... http://iranianshistoryonthisday.com/.../0120mans2.jpg به ترتيب: ميرزا حسن مستوفي - ميرزا حسن مشير الدوله - عين الدوله هرکه را که رضا شاه برکنار و مجازات کرده بود جاه و مقام دادند! 30دي ماه 1320 به دسته ديگري از كساني را كه رضاشاه در طول سلطنت خود بر كنار كرده و به زندان افكنده بود بار ديگر مقام دولتي مهم دادند. براي مثال: يكي از اين افراد سلمان اسدي بود كه او را به رياست اداره انتشارات و تبليغات ايران ( وزارت ارشاد امروز ) منصوب كردند. در ميان اين گروه كساني ديده مي شدند كه دادگاه آنان جرم آنان را محرز شناخته و به مجازات زندان محكوم كرده بود. قوام السلطنه به قدرت بازگشت،چرا؟ 30دي ماه 1324 ابراهيم حكيمي ( حكيم الملك ) كه موفق به رفع غائله آذربايجان نشده بود از نخست وزيري كناره گيري كرد و قوام السلطنه( كه دكتر مصدق او را عامل انگلستان خوانده است ) با حمايت دولتهاي خارجي كه مايل به بسط نفوذ شوروي در خاورميانه حساس و نفتدار نبودند و روي كار آمدن او را درجهت مقاصد خود مي دانستند نخست وزير شد و رياست ژاندارمري! را هم خود برعهده گرفت. وي اواخر ماه بعد براي حل مسئله آذربايجان به مسكو رفت. روزي که مهدي بازرگان در گذشت http://iranianshistoryonthisday.com/...20bazargan.jpg مهندس مهدي بازرگان نخستين رئيس دولت ايران پس از انقلاب و تغيير نظام حكومتي، در اين روز در سال 1995 در86 سالگي پس از انتقال به سويس ، در زوريخ در گذشت. وي براي درمان بيماري از تهران به سويس منتقل شده بود. بازرگان كه در جامعه به پرهيزگاري ، پارسايي و فروتني معروف بود از چهره هاي برجسته و خستگي ناپذير مبارزات سياسي ملت ايران در قرن 20 بشمار مي رود كه نهضت آزادي را با اطلاع دكتر مصدق به اتفاق عده اي ديگر در سال 1961 تاسيس كرد. بازرگان که تنها 9 ماه و چند روز نخست وزير دولت موقت پس از انقلاب بود در زمان حکومت دکتر مصدق هم مدتي معاونت وي را برعهده داشت و از عوامل عمده خلع يد از انگلستان در صنايع نفت ايران بود. بازرگان پس از تاسيس نهضت آزادي با جمعي از همفکران خود از جمله آيت الله طالقاني به زندان افتاده بود. وي در پنجم فوريه 1979 در زماني که هنوز دکتر شاپور بختيار نخست وزير بود از جانب آيت الله خميني به نخست وزيري دولت موقت انقلاب تعيين شده بود و به اين ترتيب، ايران شش روز داراي دو نخست وزير بود. علت کناره گيري بازرگان از نخست وزيري را مداخله افراطيون مذهبي در امور دولت او ذکر کرده اند. وي پس از کناره گيري از اين سمت،عملا در جناح مخالف قرار گرفته بود ولي شخص او تحمل مي شد. نامه «سرگشاده نمايندگان رد صلاحيت شده» - عيان شدن ضعف هاي "اصلاح طلبان" - قضاوت تاريخ روزنامه شرق چاپ تهران در شماره 29 دي ماه 1382 خود گزارش داده بود كه شوراي هماهنگي جبهه دوم خرداد طي نامه سرگشاده اي خطاب به رئيس جمهور نوشته است كه در چند سال اخير جريان هايي تنگ نظر سرسختانه در مقابل خواست و اراده مردم ايستادگي و سنگ اندازي مي كنند و .... شرق افزوده بود: اين شورا (شوراي هماهنگي جبهه دوم خرداد) در نامه خود ضمن تاكيد بر ضرورت فوري رسيدگي به وضعيت (رد صلاحيت 83 نماينده دوره وقت مجلس شوراي اسلامي در زمستان 1382) از رئيس جمهور خواسته است (خواسته بود) كه به عنوان مسئول دولت برگزار كننده انتخابات، تا پايان آن هفته (سوم بهمن ماه 1382) مسئله را حل كند. *** اگر به متن اين نامه كه مضمون چند سطر آن در بالا آمده است از ديدگاه «تاريخ» نگاه كنيم اين پرسشها به ذهن مي آيد: ـ از خرداد 1376 تا زمان انشائ نامه (که در بالا به آن اشاره رفت) تنگ نظري منحصر به آنان كه مورد اشاره شوراي هماهنگي ... است نبود. آيا اين تنگ نظري نيست كه وزارت ارشاد اسلامي دولت اصلاح طلبان (دولت خاتمي و شما ) در طول عمر شش سال و هفت ماهه خود (تا آن روز) درخواست تجديد صدور پروانه نشريه اين روزنامه نگار قديمي و حرفه اي (مولف اين سايت) را با نيم قرن سابقه كار و آن همه تجربه و مهارت و مدرك تحصيلي از ايران و خارج مورد رسيدگي قرار نداده ايد و در طول اين مدت خودتان و دوستان و نزديكانتان دهها پروانه گرفته ايد و .... به نظر اين نگارنده، رفتار شوراي نگهبان با شما شديدتر از رفتاري نيست كه شما با من كرده ايد. يكي از شما رد صلاحيت شدگان اصلاحاتي! كه همزمان سمت هايي هم در اتحاديه صنفي و هيئت نظارت بر مطبوعات داشت به اين نگارنده وقت ملاقات براي شنيدن حرفهايم نداد!. ـ در نامه سرگشاده ، اشاره به اراده مردم شده است. اگر حرف شما درست باشد، تاكنون مردمي كه به آنان اشاره كرده ايد در آن كشور به حمايت از شما كه وزارت كشور (مقام صادر كننده مجوز راهپيمايي و تظاهرات) هم از خودتان است زلزله به راه انداخته بودند. در طول تنها يك هفته اين سايت دست كم يكصد پيام دريافت کرده بود كه در آنها از شما و دولت اصلاح طلبان! ابراز عدم رضايت شده بود. در همه پيامها اين دو نكته ذكر شده بود: اينان به خاطر حفظ مقام خودشان «در جاي نرم و گرم» تحصن كرده اند، نه به خاطر مردم، و از اين كار هدف تبليغاتي هم دارند. چرا نمي گويند كه در طول نمايندگي براي ملت و كشور چه كرده اند؟، ما كه كار چشمگيري نديده ايم. ـ در نامه شورا به رئيس جمهور وقت به «مسئوليت دولت به برگزاري انتخابات» اشاره شده بود. در كدام كشور درجهان قرن 21 «قوه مجريه» انتخابات اعضاي قوه مقننه را كه قوه اي مافوق و يا در حد آن است و يا انتخابات رياست جمهوري را كه بايد برخود آن رياست كند برگزار مي كند؟. برگزاري انتخابات در همه کشورها بر عهده كميسيون هاي مستقل از سه قوه حكومتي بايد باشد به نام كميسيون انتخابات تا بي طرفانه و منصفانه باشد. شما چرا در طول وكالت در صدد اصلاح قضيه و ايجاد چنين كميسيوني در ايران برنيامديد؟. اگر شما چنين قانوني را طرح و تصويب کرده بوديد، حتي اگر شوراي نگهبان آن را رد مي كرد، وظيفه شما انجام شده تلقي مي شد. بنابراين، اين نامه سرگشاده و امر تحصن كه روزنامه كيهان آن را «نمايش» ذكر کرده است ضعف هاي متعدد خودتان را كه در تاريخ ايران باقي خواهد ماند آشگار كرده است. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/11404ma.jpg دو نايب رئيس دوره وقت مجلس (خاتمي و نبوي) ازجمله رد صلاحيت شدگان بست نشين مداخله ژانويه 2004 «يوشكا فيشر» و «دو ويلپن» وزيران وقت آلمان و فرانسه در امور انتخاباتي ايران ـ كشوري كه روزي ابر قدرت بود! http://iranianshistoryonthisday.com/photos/119fi.jpg فيشر http://iranianshistoryonthisday.com/photos/119de.jpg دو ويلپن http://iranianshistoryonthisday.com/photos/119so.jpg سولانا در پي ملاقاتهاي «خاوير سولانا» شخص اول ديپلماسي اتحاديه اروپا در طول سفر به تهران كه مداخله جويانه توصيف شده بود، اخطار و انتقاد تند و خارج از عرف ديپلماتيك «دو ويلپن» وزير امور خارجه وقت فرانسه و اعلاميه هاي اتحاديه اروپا؛ نوبت به « يوشكا فيشر » وزير امورخارجه وقت آلمان رسيد. روزنامه هاي آلمان 18 ژانويه 2004 به نقل از فيشر نوشتند كه اگر «اصلاح طلبان!» از نامزدي در انتخابات آتي محروم بمانند، اين عمل بر روابط اتحاديه اروپا با جمهوري اسلامي اثر سوء خواهد گذارد!. برخي محافل ايراني اين خروش اروپاييان را كه يادآور دوران استعمار و سلطه آنان بر جهان و نشانه بازگشت به آن دوره است؛ در نگراني از ازدست دادن منافع اقتصاديشان در ايران ديده بودند. اين محافل گفته بودند: از اين خروش و بيتابي چنين برآيد كه كمك هايي از «اصلاح طلبان» ديده و وعده هايي شنيده اند. انتخابات هر كشور به آحاد مردم آن مربوط است، نه مقام يک دولت ديگر، و اگر اقدامي نمي كنند؛ يا مشکلي نمي بينند، و يا اينکه تجربه كافي در تمرين دمکراسي ندارند. قاطبه مردم ايران نمي داند كه اين گروه «اصلاح طلبان!» چه مي گويد و چه اصلاحاتي مورد نظر اين گروه است. اين گروه اصلاحات مورد نظر خودرا اعلام نکرده است!. يکي از اصلاحات بايد تجديد نظر در قوانين و ضوابطي بود كه به موجب آنها برخي از ايرانيان از نامزد شدن در انتخابات محروم شده اند و همين رد صلاحيت شدگان در طول وكالت خود درصدد اصلاح آن قوانين بر نيامدند. تحصن و روزه گيري به خاطر تجديد نظر در آن قوانين تاريخساز بود و خريدار داشت، نه براي حفظ مقام شخصي. همه مي دانند كه اروپاييان «اتحاديه» ساختند تا به وضعيت زمان پيش از جنگ جهاني دوم و دوران تعدي و ظلم نسبت به ملل ضعيف از طريق خريد برخي مقامات آنان باز گردند. آيا فيشر پيش خود حساب کرده بود که اگر مردم ايران از کار اين رد صلاحيت شدگان در دوران تصدي و وکالت راضي بودند ساكت نمي نشستند و به حمايت از آنان طومار پر مي کردند، اجتماع تشکيل مي دادند و به مقامات ارشد متوشل مي شدند. حمايت چند روزنامه كه از آنان که از خود ايشان بوده اند کافي نبوده است. از آغاز جنگ عراق با ايران تاکنون، جز به « خودي » پروانه انتشار روزنامه نداده نشده است. وزير امور خارجه فرانسه هم بايد مي دانست كه ايرانيان تقسيم وطن خود در سال 1907 را با دلالي آن كشور ميان انگلستان و روسيه، اغفال ايران توسط ناپلئون كه با روسيه درآويزد و بعد خود را كنار كشيدن و ايران را تنها گذاشتن و شكست نظامي و از دست دادن سرزمين هايش و نيز بازي هاي ژيسكار دستن و ... را فراموش نكرده اند و روزي فرانسه بايد پاسخگو باشد. ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 20 ژانويه
در قلمرو انديشه ماكس آدلر جامعه شناسي كه سوسياليست شدن ملل را اجتناب ناپذير دانسته است «ماكس آدلر» تئوريسين سوسياليست در اين روز در سال 1873 در اتريش به دنيا آمد و شصت و چهار سال عمر كرد. وي كه يك جامعه شناس بود بشر را مستحق برابري نسبي اقتصادي (درآمد و ثروت)، رفاه و شئو ن اجتماعي مي دانست . او پيش بيني كرده است زماني فرا خواهد رسيد كه همه ملل جهان برپايه فرهنگ و شرايط اقتصادي و سطح تمدن خود داراي نظام سوسياليستي شوند. آدلر وقوع چنين تحولي را اجتناب ناپذير دانسته و گفته است هرچه سطح آگاهي ملل بيشتر شود تقاضا براي برابري و رفع تبعيض و اصلاح توزيع درآمد و به عبارت ديگر تامين عدالت اقتصادي ـ اجتماعي بيشتر خواهد شد و اگر اكثريت جامعه نتواند از راههاي دمكراتيك و وضع قانون و ضابطه به اين مرحله گام بگذارد وقوع انقلاب در آن جامعه قطعي است و انقلابهاي از اين دست، زنجيره اي هستند و جهان را فرا خواهند گرفت. به عبارت ديگر؛ بشر آگاه برابري اقتصادي ـ اجتماعي خود را مطالبه خواهد كرد و به داشتن صرفا آزادي هاي فردي اكتفا نخواهد كرد. «آدلر» سوسياليسم را يك آرزوي بشر خوانده، ولي گفته است كه جامعه بايد براي سوسياليست شدن «رسيده» باشد؛ نمي توان سوسياليسم را به يك جامعه غير آماده ( خام ) تحميل كرد و انتظار داشت كه پيروز شود و پايدار بماند. او گفته است كه بشر تا هفت هزار سال پيش و در برخي جوامع تا چهار ـ پنج هزار سال قبل از نوعي حيات سوسياليستي برخوردار بود كه پيدايش طبقات حاكم و برتري خواه كه ثروت جويي هم خصلت عمومي آنها بوده است آن موهبت را از توده ها (عوام الناس) گرفتند و زبردست و زيردست و فقير و ثروتمند به وجود آمده و ادامه يافته و اين طبقات حاكم و ثروتمند براي حفظ برتري خود به اديان هم امكان نداده اند كه آن برابري را كه ميان انسانها در لحظه تولد وجود دارد، در طول حيات برقرار و حفظ كنند تا اختلاف و جدال كه منشا جنگها و جنابات است از ميان برود. در قلمرو رسانهها 77 سال كاريكاتور كشيد و گذشت زمان را حس نكرد http://iranianshistoryonthisday.com/...2hershfild.jpg «ال هرشفيلد» معروفترين كاريكاتوريست جهان 20 ژانويه 2003 در 99 سالگي در گذشت . وي 77 سال تمام كاريكاتور كشيده بود . آخرين كاريكاتور را چند هفته پيش از مرگ ترسيم كرده بود . برخلاف ساير كاريكاتوريستها كه براي افراد بيني بزرگ ترسيم مي كنند ، او بيني ها را خيلي كوچك و ابروان را كماني و بلند ترسيم مي كرد . بيش از سياستمداران و دولتمردان ، سراغ هنرمندان و هنرپيشگان مي رفت و شكلك آنان را ترسيم مي كرد .براي صحنه هاي نمايش و فيلم هم كاريكاتور مي كشيد. وي كه در سن لويي آمريكا به دنيا آمده و در پاريس تحصيل كرده بود عمدتا در نيويورك زندگي مي كرد . از كارهاي شگفت انگيز او ازدواج مجدد در 93 سالگي با يك زن 60 ساله بود !. همسر اول او « دالي هاس» بازيگر هاليوود بود كه درسال 1994 درگذشته بود . هرشفيلد در مصاحبه اي گفته بود كه پيش از نشستن پشت ميز نگران است كه سوژه آن روز را ازكجا بياورد كه پس از قرار گرفتن در جايش آن قدر سوژه به دست مي آورد كه نمي داند از كدام شروع بكند . او در يكي از آخرين مصاحبه هايش كه از او سئوال شده بود راز طول عمرش و اين كه در 99 سالگي هنوز قادر به كار است چيست گفته بود كه عشق به كار و هنرش است كه او را از وارد مسائل زندگي شدن باز مي دارد و گذشت زمان را حس نمي كند. ساير ملل تكميل عمارت« تاج محل » كه به دست استاد عيسي ايراني ساخته شد عمارت تاج محل در هند در اين روز در ماه ژانويه سال 1653 ميلادي تكميل شد. «شاه جهان» امپراتور وقت هند تصميم به ساختن چنين عمارتي به ياد بود همسر خود ــ ممتاز محل ــ گرفته بود كه در اثناي وضع حمل چهاردهمين فرزند خويش درگذشته بود. كار ساختن اين عمارت زيبا پس از دعوت استاد عيسي معمار بزرگ ايراني به هند از سال 1631 آغاز شده بود. استاد عيسي براي ساختن اين عمارت باشكوه دهها معمار و تزيين كار از ايران (عمدتا از شهرهاي اصفهان، كرمان و شيراز) به هند برده بود. بيشتر تزيين كاران از شيراز بودند. قسمتي از سنگهاي مرمر از ايران (معادن كوه هزار واقع در شهرك « راين Rayen» استان كرمان) و ايران خاوري (سرزميني كه انگليسي ها بعدا نامش را افغانستان گذارده اند و در آن زمان قطعه خاوري ايران بود) به محل حمل شده بود. چند قلم ديگر از مصالح ساختماني نيز از ايران بود. استاد عيسي در طرح اين ساختمان همه نمونه هاي معماري خاور ميانه را بكار گرفته است تا عمارت كاملا اصالت خاور ميانه اي داشته باشد، نه هندي (آسياي جنوبي) . روزي كه ترومن 4 اصل معروف خود براي جلوگيري از گسترش كمونيسم را اعلام داشت http://iranianshistoryonthisday.com/...0120troman.jpg در اين روز ، بيستم ژانويه در سال 1949 هري ترومن براي دومين بار سوگند وفاداري به قانون اساسي ياد كرد و زمام امور ايالات متحده آمريكا را به دست گرفت. وي در دوره قبلي به اين مقام برگزيده نشده بود بلكه به سبب درگذشت روزولت، دوره رياست جمهوري او را تكميل كرده بود. ترومن معاون روزولت بود. وي پس اداي سوگند، در نطقي برنامه خود براي قطع گسترش كمونيسم و جلوگيري از بسط نفوذ شوروي در كشورهاي ديگر را كه به «اصول 4 گانه ترومن» معروف شد و جنگ سرد دو بلوك را تشديد كرد اعلام داشت. با اجراي اين برنامه، دولت امريكا عملا رهبري بلوك غرب را به دست گرفت. وي قبلا شوروي را امپرياليست كمونيست خوانده بود. ترومن در نطق 20 ژانويه خود كه با آن فصل تازه اي در تاريخ باز شد كه چهار دهه تمام طول كشيد اصول چهارگانه اش را به اين شرح اعلام داشت : ــ اصل اول؛ حمايت از سازمان ملل. ــ اصل دوم؛ ادامه كمك به اروپاي خارج از منطقه نفوذ شوروي به منظور ترميم خرابي هاي جنگ و نوسازي، از طريق طرح مارشال. ــ اصل سوم؛ كمك نظامي بي دريغ به دولتهاي ضد كمونيست. ــ اصل چهارم؛ شريك كردن كشورهاي دوست و ضد كمونيست در پيشرفت هاي صنعتي و علمي و دادن اين نوع كمكها به كشورهاي توسعه نيافته. طولي نكشيد كه يك شعبه «اصل 4 ترومن» هم در ايران، تقريبا در همه شهرهاي بزرگ كشور داير شد و .... در اجراي اصل سوم اين برنامه، دولت امريكا تا ششم اكتبر (ظرف 9 ماه ) به ارزش 5 ميليارد و 800 ميليون دلار اسلحه به كشور هاي ديگر داد. ارباس 800 نفره هجدم ژانويه 2005 تكميل نخستين ارباس دو طبقه كه در وضعيت "صندلي هاي اكونومي" گنجايش حمل 800 مسافر دارد و به مراتب بزرگتر از جمبو جت هاي بوئينگ است طي مراسمي اعلام شد. در اين مراسم گفته شد كه كمپاني ارباس با ساختن اين هواپيماي پهن پيكر از بوئينگ آمريكا جلو افتاده است. جمبو جت ارباس ( ارباس ـ 380 ) در وضعيت فرست كلاس كامل داراي 555 صندلي است. در مراسم پاياني تكميل ارباس ـ 380 پنج هزار تن از جمله سران فرانسه، آلمان، اسپانيا و انگلستان - شركاء كنسرسيوم اروپايي سازنده ارباس حضور داشتند. در همين مراسم اعلام شد كه كارخانه ارباس تاكنون سفارش ساخت 149 دستگاه از اين هواپيما را دريافت كرده كه چين خريدار شماره يك آن است. ارباس 380 از سال 2006 وارد کار مسافربري در خطوط هوايي شده است. مسافرت با اين هواپيما به علت بزرگ بودن و گنجايش زياد، ارزانتر تمام مي شود. قبل از ارباس، يك كارخانه هواپيماسازي روسيه هواپيمايي بزرگ تر از بوئينگ 747 ساخته بود كه اينك در برخي از كشورها از آن استفاده باركشي مي شود. مقاله شديداللحن پراودا بر ضد کاندوليزا رايس: سرخپوستان در اراضي محصور الکلي مي شوند تا تفنگ برندارند و داد خود نستانند و ... روزنامه 97 ساله پراودا بيستم ژانويه 2005 در اديشن آنلاين خود به زبان انگليسي به مناسبت تاييد انتصاب بانو « كاندوليزا رايس» به عنوان وزير امور خارجه آمريكا در كميسيون روابط خاجي سناي اين كشور در مقاله اي شديدالحن چنين نوشته بود: تاييد«رايس كه بدون اين كه مهارت در سمت تازه داشته باشد خودش را خيلي مهم مي داند و ژست والامقامي مي گيرد تعجبي ايجاد نكرد. او جانشين كولن پاول مي شود كه ديپلماسي از نظر وي همانا «دروغ گفتن» بود. هنوز مردم تصوير پاول را پشت ميز نمايندگي آمريكا در جلسه شوراي امنيت فراموش نكرده اند كه با صراحت تمام گفت: ما اسناد محكم و موثق در دست داريم كه دولت صدام حسين اسلحه كشتار جمعي در اختيار دارد. وي با بيان اين مطلب، حمله و اشغال نظامي عراق را توجيه كرد. "ديپلماسي" که براي پاول دروغ گفتن بدون احساس شرم بود، براي بانو «رايس» عبارت خواهد بود از تيراندازي در همه جهات اطراف خود. او اين تيراندازي را حتي پيش از آن كه انتصابش به تاييد سنا برسد آغاز كرده بود. او دو روز زودتر از كارفرمايش (جورج دبليو بوش) گفته بود كه در جهان هنوز «جبار» وجود دارد و ما در كنار مردم تحت ستم مي ايستيم. پراوداي آنلاين اضافه كرده بود: كسي نيست از كاندوليزا بپرسد در جايي كه اتباع آمريكا اجازه ندارند از كوبا ديدار داشته باشند، در سرزميني که صاحبان اصلي آن - سرخپوستان در اراضي محصور و مشخص (رزرويشن ها) به اعتياد به الکل کشانده مي شوند تا تفنگ برندارند و داد خود نستانند و ... به او چه مربوط است كه درباره كوبا سخن بگويد. آيا او به كوبا رفته و با مردم اين كشور مصاحبه كرده تا بداند كه درباره دولتشان چه مي گويند و آيا نظام حكومتي خود و روش دولتشان را مي پسندند يا نه و سپس ايراد بگيرد و انتقاد كند. كاندو ليزا در اطاق راحت در واشنگتن نشسته و ديگران از جمله مافياي كوبايي ايالت فلوريدا كه نقشه ها براي كوبا دارند به او اطلاعات مي دهند و مي گويند كه كاسترو «جبار» است، چه منابع خوبي؟!. در مورد بلاروس، حكومت اين كشور چه ارتباطي به آمريكا دارد كه وزير امورخارجه تازه اظهار نظر كند. مردم بلاروس خودشان دولتشان را انتخاب كرده اند و اگر از آن ناراضي باشند خودشان انتقاد مي كنند. اکثريت مردم اين افراد را خواست و انتخاب كرد، نه آمريكا. همين طور درباره كره شمالي، برمه، زيمبابوه، ايران و .... پرودا نوشته بود: بانو «رايس» خود را متخصص روسيه معرفي مي كند، حال آن كه يك جمله ي روسي نمي تواند بسازدد. اطلاعات او از كتابهاست - كتابهايي كه مولفان آنها غرض داشته اند. تقريبا همه كتابهايي كه رايس در دوران تحصيل درباره روسيه خوانده و به زبان انگليسي بوده غرض آلود بوده اند و اطلاعات نادرست داده اند. اطلاعات بانو رايس «كتابخانه اي» است يعني كه خودش نديده، شاهد نبوده و تجربه نكرده است. پراوداي آنلاين افزوده بود: اين محافظه كارنو و عضو فاشيستهاي زيرزميني آمريكا مي خواهد گلوي ساير ملل را آن چنان بفشارد كه منابعشان را دو دستي در اختيار كمپاني هاي آمريكايي بگذارند. بانو رايس درباره عراق مي كوشد تا با هر زبان، كار دولت متبوع را موجه و قانوني جلوه دهد حال آن كه كسي درجهان نيست كه آنها را تعرض و دست کم اشتباه نخواند. كدام قانون بين المللي به آمريكا اجازه داده بود كه عراق را اشغال كند؟. اين عمل توجيه شدني نيست. ما در قرن 21 زندگي مي کنيم نه در قرون 15 و 16. پراودا در پايان مقاله خود نتيجه گيري كرده بود كه كاندوليزا رايس اگر با اين روحيه و برنامه، ديپلماسي آمريكا را مديريت كند در چهار سال آينده بايد شاهد ماجراهاي ديگر و منزوي شدن بيش از پيش آمريكا در جهان بود. وعده ريشه كن كردن نابرابري هاي اجتماعي پيروزي دكتر ميشل باچلت (تلفظ فرانسه: باشله) پزشك 54 ساله سوسياليست از خبرهاي بزرگ جهان در سومين هفته ژانويه2006 بود. برخي از اصحاب نظر، انتخاب وي به رياست جمهوري يك كشور محافظه كار سنتي چون شيلي را يك پيروزي عظيم سوسياليسم از طرق دمكراتيك (نه انقلاب طبقه زحمتكش) بشمارآورده بودند. پاره اي از مفسران نيز موفقيت غير منتظره او را پيروزي بانوان در دنياي سياست، و نيز روشن شدن مردم نسبت به گذشته، و پيشرفتي براي دمكراسي تلقي كرده بودند. دكتر باچلت 16 ژانويه 2006 در نخستي سخنراني پس از پيروزي، وعده داد كه همه تلاش خود را بكار ببرد تا نابرابري اجتمامي از جامعه شيلي ريشه كن شود. او گفت كه افرادي را براي تصدي سازمانهاي دولتي بر مي گزيند که يك تبعه را بر تبعه ديگر برتر ندانند، همه را به يك چشم ببينند و رفتار خدمتگزار داشته باشند. وي قول داد كه شيلي را به صورت يك جامعه پيشرو كه در آن عدالت و آزادي برقرار باشد درآورد و همبستگي ملي ايجاد كند. دكتر باچلت گفت كه آشتي ملي و همبستگي ملي واژه هايي بسيار زيبا و شوق انگيز هستند. او گفت كه انتقام گرفتن بايد به «تاريخ» سپرده شود و همكاري و رفاقت به ميان آيد. دكتر ميچلت همچنين گفت كه خواهد كوشيد كه اعضاي كابينه و مقامهاي ارشد از ميان بهترين و روشنترين اتباع كشور انتخاب شوند و بي نظري، صداقت و علاقه مندي به خدمت، شرايط عمده اين انتخاب خواهند بود. وي همچنين اشاره كرد كه نيمي از اعضاي كابينه خود را از ميان بانوان انتخاب خواهد كرد كه مي خواهد كابينه اش نماينده همه گروههاي مردم باشند. وي قول همکاري به تامين همبستگي لاتين هاي قاره آمريکا داد. مرور زمان نشان داد که ميچلت در سه سال گذشته به همه وعده هايي که 16 ژانويه 2006 داده بود عمل کرده است. عكس، دكتر باچلت را در كنار يكي از دخترانش (صوفيا) در نخستين سخنراني پس از پيروزي در انتخابات نشان مي دهد. برخي ديگر از رويدادهاي 20 ژانويه 1826: ميخائيل سالتيكوف نويسنده راديكال روسيه به دنيا آمد و63 سال عمر كرد. 1891: كالاهاهوا پادشاه مجمع الجزاير هاوايي ( در آن زمان كشوري مستقل ) درگذشت . 1921: به تصميم لنين ، « داغستان » به صورت يك منطقه خود مختار روسيه در آمد. 1937: از اين روز ؛ بيستم ژانويه آغاز هر دوره چهار ساله رياست جمهوري آمريكا تعيين شد. 1962: ( دي ماه 1340 ) دولت تصميم به خريد شركت هواپيمايي غير دولتي« ايران اير» و تاسيس يك سازما ن هواپيمايي ملي ( اختصارا : هما ) براي حمل و نقل هوايي در داخل و خارج كشور گرفت و به اين ترتيب ايران نيز داراي يك شركت دولتي خطوط هوايي بين الملي شد. 1969: نخستين دوره رياست جمهوري ريچارد نيكسون در آمريكا آغاز شد و وضعيت شاه كه با او دوستي ديرينه داشت استحكام بيشتري يافت . درباريان ايران پس از روي كار آمدن جيمي كارتر با اين كه در ديماه 1356 از شاه در تهران ديدن كرد وي را مخالف حكومت شاه مي پنداشتند و در تشديد مخالفت با شاه سهيم مي دانستند. 1981: جمهوري اسلامي ايران 52 گروگان امريكايي را پس از 444 روز آزاد كرد. ://iranianshistoryonthisday. ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 1 فوريه
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 1 فوريه ايران روزي که مصريان اتباع ايران شدند به نوشته مورخان عهد باستان و محاسبات تقويمي قرن بيستم، يكم فوريه سال 523 پيش از ميلاد مصريان كه صدها سال استقلال كامل داشتند پذيرفتند كه از آن پس خودشان اتباع و سرزمين شان يك ساتراپي (ايالت) ايران باشد. دور اول حكومت ايران بر مصر (زمان هخامنشيان) 121 سال طول كشيد. پس از اين مدت هم تا ساليان دراز، يهوديان مصري خود را از اتباع ايران معرفي مي كردند. در زمان پادشاهي خسروپرويز هم ارتش ايران شمال مصر را فتح كرد و در اسكندريه مستقر شد. عبور سلجوقيان از آمودريا و ... ترکان سلجوقي (غزها = آغوزها) كه استقرار آنان در منطقه فرارود تكميل شده بود در فوريه سال 999 ميلادي براي تصرف ساير نقاط ايران از آمودريا (جيحون) گذشتند. مهاجرت سلجوقيان در دسته هاي پياپي به سرزمينهاي ايراني به دليل از ميان رفتن پادگانهاي منطقه شمالشرقي بود كه عنوان «مرزبان» داشتند و نيز قدرت يافتن بردگان ترك در دستگاه خلافت عباسيان. پادگانهاي مرزباني ايران در پي سقوط ساسانيان از ميان رفته بودند. اين دودمان همانند هخامنشيان شديدا با اختلاط نژاد ايراني مخالفت مي كرد. سلجوقيان به پارسيان «تاجيك» مي گفتند، به همان گونه كه عربان ايرانيان را «عجم» مي خواندند. با استقرار سلجوقيان در ايران که شمار زيادي هم نبودند، زبان ترکي (از گروه آلتائيک) نيز در برخي از نقاط وطن رواج يافت. سلجوقيان که بغداد را تصرف و تا اعماق آناتولي پيش رفته بودند موفق به تاسيس يک امپراتوري در خاورميانه شده بودند که سالها دوام آورد. بازگشت آيت الله خميني آيت الله خميني در مهرآباد از هواپيما پياده مي شود12 بهمن 1357 (يكم فوريه 1979) آية الله العظمي خميني پس از 14 سال و 29 روز اقامت اجباري در خارج و عمدتا در عراق، از پاريس به ايران بازگشت و مورد استقبال ميليوني قرارگرفت. وي نزديك به چهارماه در فرانسه اقامت داشت. با هواپيماي فرانسوي حامل او، يكصد و پنجاه روزنامه نگار نيز به تهران آمده بودند تا شاهد تحولات باشند. آية الله خميني از فرودگاه عازم گورستان بهشت زهرا محل دفن جان باختگان انقلاب شد و در آنجا ضمن سخناني، مجلسين و دولت شاه را غير قانوني اعلام و از ارتش خواست كه با چنين افرادي (ازجمله شاپور بختيار نخست وزير وقت) همكاري نكند. ده روز بعد، انقلاب پيروز شد و دولت موقت كه قبلا از جانب آية الله خميني تعيين شده بود زمام امور كشور و شورای انقلاب کار تنظیم ضوابط و آیین نامه هارا به دست گرفتند. براي پايان دادن به شايعات، دکتر مصدق بهاي سکه طلا را به 74 تومان (740 ريال) کاهش داد 12 بهمن 1331 دولت دكتر مصدق با هدف پايان دادن به شايعه احتمال تنزل نرخ برابري ريال (بالارفتن بهاي پولهاي خارجي و سكه طلا) كه مردم را نگران ساخته و دارندگان پس انداز را به فكر خريد سكه و ارز انداخته بود اعلام داشت كه برغم اعلاميه قبلي مبني بر تثبيت بهاي طلا، از امروز سکه يك تومان ارزانتر و به 74 تومان عرضه خواهد شد كه در طلافروشيها با احتساب دستمزد فروشنده 74 تومان و 5 قران خواهد بود. در اعلاميه دولت، گزارش روزنامه های تهران تكذيب شده بود كه نوشته بودند دولت براي جبران كسر بودجه مي خواهد نرخ سكه و ارز را با كاهش نرخ برابري ريال بالا ببرد و تاكيد شده بود كه اين عمل مغاير منافع ملّي است و بودجه كشور تنها با اعمال سیاست های اقتصادی متناسب وضعیت کشور ازجمله افزایش ماليات بردرآمدهای بالا و تعرفه گمرکی برخي اقلام وارداتي لوكس و كاهش هزينه هاي دولت بايد متوازن شود نه تغيير بهاي سكه و ارز. نرخ سکه و ارز از آن روز تا سال 1357 به مدت 26 سال تقریبا ثابت مانده بود. این تصمیم از همان روز (12 بهمن) به اجرا درآمد. سکه طلا (بهار آزادی طرح قدیم معادل سکه دوران نظام سابق) 12 بهمن ماه 1388 حدود 280 هزار تومان بود (390 برابر بهای 32 سال پیش) و دلار آمريکا که در همه کشورها تنزل يافته در ايران حدود 950 تومان معامله مي شود(135 برابر 30 سال قبل). در بهمن ماه 1331 درآمد ارزي ايران از محل صدور نفت تقريبا به صفر رسيده بود که اينک سالانه حدود 70 ميليارد دلار است. شام سياسي نماينده جمهوري اسلامي با چند عضو کنگره آمريکا در جريان اختلاف نظر دو جناح حکومتي در تهران بر سر انتخابات سناتور جمهوريخواه ايالت پنسيلوانيا، آرلن سپكترArlen Specter (ازجامعه يهوديان اين کشور و در فوريه 2009 هفتاد و نه ساله) سي ام ژانويه 2004 تاييد كرد كه مقامات مربوط در وزارت امور خارجه آمريكا با ديدار تني چند از كارمندان ستادي كنگره (نه سناتور ها و نمايندگان مجلس) از تهران مخالفتي ندارند و گفته اند كه مبادله ديدار افراد ميان ايران و آمريكا منعي نداشته است. موضوع اين ديدار در يك ضيافت شام با حضور محمد جواد ظريف (رئيس هيات نمايندگي جمهوري اسلامي در مقر سازمان ملل) مطرح شده بود. در اين ضيافت چند عضو كنگره آمريكا از حزب جمهوريخواه (در آن زمان حزب حاکم) از جمله «باب نيBob Ney (نماينده مجلس از اهايو)» كه پيش از انقلاب، آموزشگر زبان انگيسي در ايران بود و سناتور سپكتر حضور داشتند. از مطالب روزنامه هاي تهران چنين بر مي آمد که جناحهاي سياسي ايران از اين ضيافت بهره برداري منفي و مثبت کرده بودند و به همين لحاظ اين ضيافت شام ـ شام سياسي خوانده شده بود. وزارت امور خارجه ايران نسبت به مبادله مقام روي خوش نشان نداد و قضيه منتفي شد. 12 بهمن 1331 دولت دكتر مصدق با هدف پايان دادن به شايعه احتمال تنزل نرخ برابري ريال (بالارفتن بهاي پولهاي خارجي و سكه طلا) كه مردم را نگران ساخته و دارندگان پس انداز را به فكر خريد سكه و ارز انداخته بود اعلام داشت كه برغم اعلاميه قبلي مبني بر تثبيت بهاي طلا، از امروز سکه يك تومان ارزانتر و به 74 تومان عرضه خواهد شد كه در طلافروشيها با احتساب دستمزد فروشنده 74 تومان و 5 قران خواهد بود. در اعلاميه دولت، گزارش روزنامه های تهران تكذيب شده بود كه نوشته بودند دولت براي جبران كسر بودجه مي خواهد نرخ سكه و ارز را با كاهش نرخ برابري ريال بالا ببرد و تاكيد شده بود كه اين عمل مغاير منافع ملّي است و بودجه كشور تنها با اعمال سیاست های اقتصادی متناسب وضعیت کشور ازجمله افزایش ماليات بردرآمدهای بالا و تعرفه گمرکی برخي اقلام وارداتي لوكس و كاهش هزينه هاي دولت بايد متوازن شود نه تغيير بهاي سكه و ارز. نرخ سکه و ارز از آن روز تا سال 1357 به مدت 26 سال تقریبا ثابت مانده بود. این تصمیم از همان روز (12 بهمن) به اجرا درآمد. سکه طلا (بهار آزادی طرح قدیم معادل سکه دوران نظام سابق) 12 بهمن ماه 1388 حدود 280 هزار تومان بود (390 برابر بهای 32 سال پیش) و دلار آمريکا که در همه کشورها تنزل يافته در ايران حدود 950 تومان معامله مي شود(135 برابر 30 سال قبل). در بهمن ماه 1331 درآمد ارزي ايران از محل صدور نفت تقريبا به صفر رسيده بود که اينک سالانه حدود 70 ميليارد دلار است. خودسوزي آواره ايراني در کوالالامپور در برابر دفتر سازمان ملل ويژه آوارگان 30 ژانويه 2004 غلامحسن انوري، ايراني 50 ساله که در خواست پناهندگي او دوبار از سوي دفتر سازمام ملل ويژه آوارگان در کوالالامپور رد شده بود و به حالت اعتراض مقابل اين دفتر و در برابر چشم دهها تن خود را آتش زد ه بود در بيمارستان درگذشت. غلامحسن که دو سال و چند ماه پيش از اين از طريق مرز بلوچستان پاکستان از ايران خارج شده و خود را به فدراسيون مالزيا رسانده بود در شهر کوالالامپور از شعبه دفتر سازمان ملل ويژه آوارگان تقاضاي پناهندگي کرده بود و اين دفتر پس از رسيدگي بدوي و تجديد نظر، درخواست او را به اين دليل رد کرده بود که متقاضي مدارک کافي ارائه نداده بود تا ادعاي او را که بازگشت به وطن برايش مخاطره آميز است ثابت کند. غلامحسن 26 ژانويه 2004 يادداشتي در پنج صفحه نوشت و سپس به روزنامه هاي محل اطلاع داد که عکاس به مقابل دفتر آوارگان بفرستند و آنگاه با تاکسي خود را به مقابل اين دفتر رسانيد. وي پس از پياده شدن از تاکسي يادداشت را به سوي خبرنگاران افکند،شيشه کوچک بنزين را روي لباسش ريخت و با فندک آتش زد. يک روزنامه محلي نوشته بود که غلامحسن ساعتي پيش از خودسوزي يادداشت پنج صفحه اي اش را به دفتر آن روزنامه فاکس کرده بود. در پي خودسوزي غلامحسين، پليس کوالالامپور گفته بود که اين ايراني به طور غير قانوني در مالزيا زندگي مي کرد و يک بار مدعي شده بود که يک مالزيايي سرش کلاه گذارده و پول او را بالا کشيده است و در نتيجه تا پايان رسيدگي و احقاق حق بايد در مالزيا باقي بماند. پرونده اخراج غلامحسن از مالزيا در دست تکميل بود که خود را آتش زد. ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 1 فوريه
در قلمرو رسانهها نگاهي کوتاه به تاريخچه آموزش روزنامه نگاري در ايران در پاسخ به يك پيام كه در آن درباره تاريخچه آموزش روزنامه نگاري در ايران سئوال شده است به اختصار مي گوييم: تا سال 1335 در ايران دوره آموزش روزنامه نگاري (به مفهوم آكادميك) داير نشده بود و روزنامه هايي كه از خارج وارد مي شد و يا اين كه ناشران در مسافرتهاي خارجي خود مي ديدند الگو قرار مي گرفت كه زيربنايي سست و نادرست بود. در يک تاليف دكتر حميد مولانا ( خبرنگار و سردبير اسبق روزنامه كيهان،استاد امريکن يونيورسيتي در شهر واشنگتن و مقاله نگار) به زبان انگليسي هم كه تاريخ آموزش روزنامه نگاري در ايران را به دست مي دهد اشاره اي به پيش از آن سال ديده نمي شود. در 1335 هجري خورشيدي (1956 ميلادي) موسسه اطلاعات براي تكميل كادر تحريري خود چنين دوره اي را داير كرد كه دانشجويانش توسط موسسه سنجش هوش و استعداد دانشگاه تهران از ميان صدها متقاضي بر گزيده شده بودند. در دو سال متوالي بعدي دو استاد آمريكايي در دو دوره كوتاه مدت چند ماهه كه در ساختمان دانشكده حقوق دانشگاه تهران برپا شده بود آن را دنبال كردند. اين دو دوره ويژه بازآموزي روزنامه نگاران شاغل وقت بود. دوره هاي چهار ساله روزنامه نگاري (ليسانس) در دهه 1340 (1960 ميلادي) در دانشگاه تهران و مدرسه آموزش عالي وابسته به موسسه كيهان داير شدند كه دانشگاه تهران پس از مدتي، آن را به دليل نبود بازار كار براي روزنامه نگاران تازه تعطيل كرد و يك دوره فوق برنامه (گواهينامه) به مديريت و استادي مسعود برزين (روزنامه نگار قديمي، زبان دان، نخستين دبير سنديكاي روزنامه نگاران و آخرين مديرعامل سازمان راديو ـ تلويزيون نظام سابق) را جانشين آن ساخت كه سالها ادامه يافت. در دوران طولاني رياست نصرت الله معينيان روزنامه نگار و ميهندوست بنام ايراني بر سازمان انتشارات و راديو و بعدا وزارت اطلاعات و جهانگردي (وزارت ارشاد فعلي) به ابتکار او چند دوره کوتاه مدت خبرنويسي براي خبرگزاري پارس (ايرنا) و راديو - تلويزيون (در آن زمان تلويزيون غير دولتي که موظف بود اخبار خود را از خبرگزاري پارس دريافت و پخش کند) داير شد که انضباط سخت بر آنها حکمفرما بود. سپس دوره هاي روزنامه نگاري چهار ساله و بالاتر در بيشتر دانشگاهها داير گرديد كه ادامه دارند ولي بايد توجه داشت كه روزنامه نگاري يك ديسپپلين آكادميك نيست، بايد استعداد اين كار را داشت و تمرين و تجربه فراوان لازم دارد. به عبارت ديگر؛ به همان گونه كه با رفتن به مدرسه شعر نمي توان شاعر شد با رفتن به مدرسه روزنامه نگاري هم نمي توان يک روزنامه نگار واقعي شد. ساير ملل اعلام وحدت اروپا درسال یکم پيش ازميلاد و دنباله کار تا به امروز سناي روم در نخستین روز فوريه سال یکم پيش از ميلاد با تصويب قطعنامه اي كه متن آن موجود است اعلام كرد كه اروپا تحت رياست و رهبري روم (ايتاليا) به صورت واحد درآمده و از اين پس قوانين روم بايد در سراسر اروپا اجرا شود و استدلال كرده بود؛ وحدت قوانين که تكاليف و نظامات را به صورت واحد در مي آورد بهترين عامل وحدت ملل اروپايي است. همين مصوبه كه روح آن زنده مانده بود 1955 سال بعد باعث عقد پيمان تشكيل بازار مشترك اروپا در همان شهر «رم» شد كه بعدا به صورت اتحاديه اروپا با پول واحد در آمده و تاكنون بسياري از قوانين اعضاي اتحاديه مخصوصا در زمينه امور اجتماعي، كار و اقتصاد يكسان شده، تشریفات مرزي از ميان رفته و در مسیری قرارگرفته كه وحدت سياسي و احتمالا نظامي به دنبال خواهدداشت. اين اتحاديه که دارد همه اروپا ـ اروپایی را که در قرن بیستم ملل آن دو بار یکدیگر را به آتش و خون کشیدند فرا مي گيرد دارای 25 عضو شده است. این وحدت اين بار از راه مسالمت تحقق یافته است. پاپها، شارلماني و ناپلئون هم در صدد تحقق اين آرزو بر آمده بودند، ولي به طرق ديگر و برتري يك كشور بر ساير كشورها. ملل اروپایی که زبان و فرهنگ مختلف دارند در طول تاريخ اتحاديه هاي متعدد پشت سر گذارده اند و معلوم نيست كه اتحاديه تازه تا چه زمان ادامه داشته باشد. از آنجا كه اين اتحاديه روسيه ـ بزرگترين كشور اسلاونژاد اروپا را برغم اسلاو بودن بسیاری از ملل اروپای جنوبی، شرقی و مرکزی کنار گذارده، روسیه ای که در «اوراسیا» واقع شده، از قدرت نظامي وسيع برخوردار بوده و در خاور دور از قلمرو آمریکا فاصله چندانی ندارد؛ دوام اتحاديه قابل پيش بيني نيست. به علاوه، بسیاری از اعضای این اتحادیه به نفت و گاز روسیه نیاز دارند. اين اتحاديه به مواد خام وارداتي از ساير قاره ها و بازار فروش براي كالاي ساخته شده خود محتاج است كه چين، برزیل و هند دارند اين مواد خام را جذب و بازارها را از محصولات خود پرمي كنند. از قرن پانزدهم و یافتن راههای دریایی، جنگها عمدتا برسر مواد خام، کارگر ارزان و بازار فروش مصنوعات بوده است. اليزابت يكم پادشاه انگلستان دستور اعدام ماري استيوارت ملكه اسكاتلند را امضاء كرد! http://iranianshistoryonthisday.com/photos/0201mary.jpg ماري استيوارتاليزابت اول پادشاه انگلستان معروف به «ملكه باكره» در اين روز در سال 1587 ميلادي دستور اعدام ماري استيوارت پادشاه سابق اسكاتلند و مادر پادشاه وقت آن سرزمين را امضاء كرد و ماري يك هفته بعد، هشتم فوريه، گردن زده شد. ماري هنگام ازدواج با پادشاه فرانسه كاتوليك شده بود. وي پس از درگذشت شوهرش به اسكاتلند بازگشته بود، ولي حاضر نشده بود دوباره تغيير مذهب دهد و پروتستان شود. اسكاتلندي هاي پروتستان كه پي بهانه مي گشتند كشته شدن شوهر دومش را در يك انفجار در كاخ سلطنتي و قصد ماري به ازدواج سوم را دستاويز قرار دادند؛ او را بركنار و پسر خردسالش را برجايش نشاندند كه ماري به انگلستان فرار كرد و به اليزابت اول پادشاه آنجا پناهنده شد. اليزابت كه با كاتوليكها ميانه خوبي نداشت او را تحت نظر قرار داد. بعدا انگليسي ها ماري را متهم كردند كه با پادشاه كاتوليك مذهب اسپانيا تماس محرمانه گرفته و او را تحريك به لشكر كشي به انگلستان و تصرف اين كشور كرده است. بنابراين، از اليزابت اول تقاضاي موافقت با اعدام او را كردند و وي دستور اعدام را امضاء كرد. شايد اين نخستين بار در تاريخ باشد كه يك ملكه حكم به اعدام ملكه ديگررا داده باشد. اليزابت اول دختر هنري هشتم است كه اين پادشاه دستور داده بود «آن بولين» همسر دوم خود و مادر اليزابت را گردن زده بودند. تعرض تت و غافلگير شدن آمريكائيان در ويتنام http://iranianshistoryonthisday.com/photos/0201jiap.jpg ژنرال جياپ طراح تعرض «تت»چند ساعت پس از آغاز تعرض همه جانبه مبارزان راه وحدت و استقلال ويتنام (در گزارش رسانه هاي وقت؛ نيروهاي كمونيست) به يكصد شهر در ويتنام جنوبي از جمله شهر سايگون و همزمان، حمله و محاصره مراكز استقرار نيروهاي آمريكايي در اين منطقه، يکم فوريه سال 1968 سران نظامي آمريكا متوجه شدند كه غافلگير شده اند و كمونيستها نيرومند تر از آنند كه آنان تصور مي كردند. قبلا گمان نمي رفت كه نيروهاي كمونيست بتوانند با اين حجم از جنگل خارج شوند و همانند يك ارتش منظم و طبق نقشه دست به تعرض بزنند. از آنجا كه اين تعرض نظامي در نوروز سال قمري آسياي جنوب شرقي موسوم به عيد تت Tet روي داده بود در تاريخ به تعرض تت معروف شده است. در همان نخستين روز تعرض، نيروهاي كمونيست در شهر سايگون خودرا به ساختمان سفارت آمريكا و ايستگاه راديو دولتي ويتنام جنوبي و چند مركز ديگر رسانيده بودند. در حمله كمونيستها به ساختمان سفارت آمريكا در سايگون چهار تن از نگهبانان آمريكايي ساختمان كشته شدند. شهر هوئه Hue پايتخت قديمي (پادشاه نشين) ويتنام كاملا به تصرف كمونيستها در آمد. پايگاه نظامي «خه سان» كه در آن پنج هزار سرباز آمريكايي مستقر بودند به محاصره بيست هزار كمونبست درآمده بود و .... اين تعرض تا اواخر فوريه ادامه داشت. گفته شده است كه انصراف ليندن جانسون از نامزد شدن دوباره براي احراز مقام رياست جمهوري آمريكا به همين سبب بود. گسترش جنگ ويتنام برغم مخالفت مردم آمريکا و اعزام بيش از نيم ميليون نظامي آمريکايي براي شرکت در اين جنگ در زمان حکومت جانسون صورت گرفته بود. ژنرال جياپ پس از پايان جنگ ويتنام و تامين وحدت اين سرزمين در كتاب خاطراتش نوشته است كه نقشه اين تعرض (عمليات نظامي تت) را به اين سبب طرح كرده بود كه دولت آمريكا متوجه شود كه پيروزي برايش ميسر نيست و حاضر به مذاكره و سازش شود و نقشه را طوري كشيده بود كه مبارزان پس از نشان دادن قدرت تعرضي خود با حد اقل تلفات به مراكز خويش باز گردند. http://iranianshistoryonthisday.com/photos/0201tet1.jpg نيروهاي آمريكايي در پايگاه «خه سان» كه در محاصره نيروهاي كمونيست قرار گرفته بود ، در اثناي محاصره http://iranianshistoryonthisday.com/photos/0201tet2.jpg سربازان دريا برد آمريكا مي كوشند شهر «هوئه» را از تصرف كمونيستها خارج سازند http://iranianshistoryonthisday.com/photos/0201tet3.jpg در طول تعرض «تت» عمليات هوايي آمريكا در آسمان ويتنام شدت يافته بود عكسي كه جهان را برضد حاكمان ويتنام جنوبي برانگيخت http://iranianshistoryonthisday.com/.../0201sigon.jpg همزمان با تعرض «تت»، اين عكس يکم فوريه 1968 در روزنامه ها انتشار يافت و خشم عمومي را در سراسرجهان بر ضد حاكمان ويتنام جنوبي برانگيخت و صداي اعتراض آمريكائيان را كه چرا دولتشان از چنين مقامهايي حمايت مي كند بلند كرد و تظاهرات ضد جنگ ويتنام شدت يافت. عكس، رئيس پليس شهر سايگون را نشان مي دهد كه در ميان خيابان مغز يك ويت كنگدست بسته (مبارز راه وحدت ويتنام) را با تپانچه خود هدف قرار داده است. اين فردرا كه توسط ماموران دستگير شده بود نزد رئيس پليس كه در خيابان بود برده بودند تا بگويند اعتراف نمي كند و كسب تكليف كنند كه رئيس پليس كه درجه سرهنگي داشت به اين صورت او را كشت. اين عكس تنها، چنان در افكار عمومي تاثير گذارد كه بعد از سقوط سايگون كساني كه عكس را ديده بودند شاد كرد. بنابراين عكسي است تاريخي كه بيش از يك كتاب، حقايق را بيان مي دارد. افزايش نيروي زميني آمريکا به 512 هزار تن دونالد رامسفلد وزير دفاع وقت آمريكا 30 ژانويه 2004 تصميم گرفت كه شمار افراد نيروي زميني اين كشور را 30 هزار تن افزايش دهد و به 512 هزار نفر برساند. يك قانون مصوب كنگره آمريكا، اين شمار را محدود به 482 هزار تن كرده بود كه رامسفلد با استفاده از مجوز جنگ عراق تصميم به اين افزايش سي هزار نفري گرفت. آمريكا داراي قانون وظيفه اجباري نيست و افراد ارتش استخدامي (اصطلاحا؛ پيماني) هستند و به همين جهت مسئوليت دولت در قبال کشته شدن آنان در جنگ محدود است و گذاشتن عنوان داوطلب بر نيروهاي مسلح آمريکا به همين دليل بوده است يعني که اجبار نبوده است داوطلب کار ارتش شوند که که خطر کشته شدن هم دارد. آمريكا در نقاط مختلف از جمله عراق، افغانستان، كره جنوبي ... و آلمان نيرو مستقر ساخته است. نخست وزير پيشين فرانسه به جرم فساد اداري به زندان و محروميت از شغل عمومي محکوم شد http://iranianshistoryonthisday.com/photos/130j.jpgAlain Juppe سي ام ژانويه 2004 يک دادگاه فرانسه " آلن ژوپهAlain Juppe " پنجاه و هشت ساله ساله نخست وزير پيشين فرانسه را به جرم فساد اداري به 18 ماه زندان و محروميت ده ساله از اشتغال به مشاغل عمومي محکوم کرد. قبلا از آلن ژوپه به عنوان جانشين احتمالي شيراک رئيس جمهوري وقت فرانسه نام برده مي شد. ژوپه رئيس حزب شيراک بود. جرم در زماني صورت گرفته بود که شيراک شهردار پاريس بود و بنابراين، محکوميت ژوپه ضربه اي به شيراک به حساب آمده بود. روزگاري شيراک از ژوپه به عنوان يک مغز درخشان سخن به ميان آورده بود. هنگام ابلاغ حکم، ژوپه گفته بود که قطعي شدن اين حکم، نقطه پايان بر زندگي سياسي او خواهد بود. در سالهاي دهه اول قرن 21 بکرات ديده شده است که قضات جوان - صرف نظر از کدام کشور - در مورد آن دسته از سياستمداران را که ادعاي نخبگي مي کنند و نمي خواهند صحنه را به ديگران بسپارند و عملا به صورت سلطنت عمل مي کنند شدت عمل نشان داده و از صحنه برون رانده اند. اين سختگيري اين فايده را داشته است که سياستمداران و دولتمردان همه سعي خودرا بکار گيرند تا گرفتار دادگاه و قاضي نشوند. نگرانی از تولد دوباره آنارشیسم اروپایی ـ شعارهایی که در زانويه 2009 برضد نشست داوس داده شد فوروم سالانه اقتصاد جهان با شرکت سران دولتها و مقامات ارشد و کارشناسان اقتصادی جهان که از 27 ژانویه 2009 در شهر داوس (آلپ سویس) برگزار شده بود با تظاهراتی از نوع اعتراضات آنارشیستی صد سال پیش اروپا و با همان شعارها و علائم رو به رو شده بوده که در غرب تولید نگرانی کرده بود زیرا مبارزه این بلوک در شرق با القاعده و سازمانهای مشابه آن ادامه دارد که آنارشیسم اروپایی هم دارد بر آن اضافه می شود. شعارهای تظاهرکنندگان در 31 ژانویه از این قرار بود: "الیت هایی که در اینجا جمع شده اند واجد شرایط و دارای صلاحیت برای حل مسائل اقتصادی جهان نیستند زیرا که خودشان این بحران را به وجود آورده اند". "آنان که این بحران ضد توده ها را به وجود آورده اند باید در دادگاههای خلق محاکمه و مجازات شوند". "همین الیت ها سال گذشته در همینجا گفتند که اقتصاد جهان خوب است و در مخاطره نیست، بنابراين از گفتن دروغ شرم ندارند و فاقد صلاحیت اخلاقی اند". "پولپرستان با کمک مقامات دست نشانده همه چیز را بردند و حالا مردم عادی باید از شکم خود بزنند و جبران کنند". "روش انتخاب دولت از کنترل مردم خارج شده و به چنگ الیت های آزمند افتاده و تا سیستم انتخاب نماینده (دولت) بر همین روال باشد هیچ مسئله ای حل نخواهد شد". "اینان که این بحران ـ بحران مالي جهاني ـ را به وجود آورده اند از همین بحران هم برای بردن سود و پرکردن جیب استفاده می کنند". "این نمایندگان مجالس آمریکا چگونه آدم هایی هستند که به خود اجازه داده اند مردم این کشور را مجبور به جبران زیان آزمندی مشتی پولپرست کنند". "مردم خودشان باید دولت باشند؛ اینان نمایندگان مردم (توده ها) نیستند". در جلسه 27 ژانویه این فوروم ولادیمیر پوتین مرد نیرومند روسیه مقامات آمریکایی را مسئول بحران جهانی اقتصاد اعلام کرده و گفته بود که بحران مالی جاری، یک توفان واقعی است. ناپدید شدن برخی از خدایک های وال استریت (تایتان ها) از صحنه، ارتکاب اشتباهات متعدد از سوی مقامات مسئول آمریکا را ثابت می کند. «اینوستمنت بانک وال استریت» از میان رفت و هرچه را که در طول 25 سال به دست آورده بود از دست داد. ما سال گذشته از وقوع این توفان خبر داده بودیم ولی کاندولیزا رایس وزیر امورخارجه وقت آمریکا در همین نشست گفت که اقتصاد آمریکا امن و بی خطر است که اطمینانی نادرست بود و مانع از ایجاد سد در برابر توفان نشد. در همین جلسه، ون جیابائو نخست وزیر چین نیز گفته بود: اشتهای آمریکاییان به بدهی داشتن و حرص سود و منفعت زدن ـ آن هم یک حرص کور ـ به این رکود منجر شد که از زمان رکود بزرگ در دهه 1930 بی سابقه بوده است. این رکود بیش از 2 هزار و پانصد کمپانی بزرگ آمریکایی را تکان داده و به مخاطره افکنده است. «ون» افزوده بود: مشکل دیگر آمریکاییان؛ افراط در مصرف و بی اعتنایی نسبت به پس انداز کردن است. همچنین نظم و قاعده نداشتن فعالیت موسسات مالی و بی ضابطه بودن بنگاههای و واسطه های سرمایه گذاری آنان و بی نظمی های متعدد در این امور و ضعف سیستم نظارت در آمریکا و احیانا نادرستی؛ از عوامل بحران جاری بوده است. «ون» خواست که سریعا با انجام یک رفرم، سرمایه گذاری و سازمانهای مالی تحت نظم و قاعده درآیند و در این زمینه یک میثاق جهانی تدوین شود و گرنه این بحران بالای سر همه ما باقی خواهد ماند. http://iranianshistoryonthisday.com/...009-merged.jpg يک مجموعه عکس از تظاهرات 31 ژانويه 2009 و اعتراض به نشست جهاني داوس - برخي از شعارها و درگيري با پليس برخي ديگر از رويدادهاي 1 فوريه 1650: « رنه دكارت » فيلسوف بزرك فرانسوي درگذشت. 1662: چينيان هلندي ها را از تايوان بيرون راندند و دژي را كه در آنجا ساخته بودند ويران ساختند. 1946: قانون اساسي يوگوسلاوي كه برپايه آن اين سرزمين به صورت يك كنفدراسيون سوسياليستي اداره شود به اجرا در آمد. در دهه 1990 اين کنفدراسيون تجزيه شد و در دهه يکم قرن 21 از ميان رفت. جدايي اعضاي کنفدراسيون و کسب استقلال، خونين بود و بهانه مداخله و نفوذ بلوک غرب را به دست داد. 1957: (1335 خورشيدي ) كار نصب لوله نفت سراسري ايران كه مراكز توليد نفت را به پالايشگاه شهر ري متصل مي سازد به پايان رسيد. 1958: مصر و سوريه اعلام كردند كه به توافق رسيده اند در هم ادغام شوند و جمهوري متحد عرب را تشكيل دهند. 1959: در يك رفراندم كه در سويس برگزار شد، مردان اين كشور با دادن حق راي و شركت در انتخابات به زنان مخالفت كردند. 1972: (1350 هجري) در چند زد و خورد ميان ماموران امنيتي و مجاهدين خلق در تهران كه دو مورد آن در خيانهاي مخصوص و غفاري (منشعب از خيابان قزوين) روي داد تني چند از مجاهدان كشته شدند. ://iranianshistoryonthisday. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 فوريه
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 فوريه شنبه (کیوان شید) هفدهم (سروش روز) بهمن 1388 ايران تغيير نظر180 درجه اي مجلس شوراي ملي در هفت روز! مروري بر رويدادهاي سياسي نيمه دوم بهمن ماه 1321 (فوريه 1943 ) ايران، يك تغيير نظر 180 درجه اي مجلس شوراي ملي را نشان مي دهد كه در كشورهاي ديگر كمتر سابقه دارد. پارلمان ايران در پي كنارگيري ده وزير كابينه قوام السلطنه نخست وزير وقت، هفدهم بهمن ماه 1321 در يك راي گيري وي را در سمت نخست وزيري تثبيت كرد تا کابینه تازه تشکیل دهد. همين مجلس يك هفته بعد، در حالي كه قوام هنوز نخست وزير بود، در يك راي گيري ديگر ابراز تمايل به نخست وزيري علي سهيلي كرد كه جاي قوام را گرفت و سه روز بعد وزيران خود را معرفي كرد!. در هر دو كابينه الهيار صالح وزير دارايي بود كه دو ماه بعد بر اثر اختلاف با دكتر ميلسپو مستشار آمريكايي ماليه كناره گيري كرد. در زمان دولت علي سهيلي بود كه لايحه مهم آموزش و پرورش عمومي، يكسان و رايگان به صورت قانون در آمد. در قلمرو رسانهها سالروز انتشار نخستين نشريه دانشگاهي اواخر ژانويه در سال 1878 دانشگاه آمريكايي «ييل» نخستين نشريه دانشگاهي به نام «ييل نيوز» را منتشر ساخت و دانشگاههاي ديگر از آن اقتباس كردند. ديوان عالي آمريكا حكم داده است: از آنجا كه نشريات دانشگاهي با كمك هزينه دولت انتشار مي يابند، حق گرفتن اگهي تجاري و تكفروشي ندارند. راز پيروزي مجله جيبي 15 ميليوني مجله جيبي «ريدرز دايجست» كه ناشر آن مدعي است تيراژي بالاي 15 ميليون نسخه دارد و عمدتا با پست توزيع مي شود پنجم فوريه سال 1922 انتشار خود را آغاز كرد. «دويت والاس» و همسرش «ليلا» در آن سال با يك وام پنج هزاردلاري اين مجله را راه اندازي كردند زيرا روزنامه اي كه در آنجا كار مي كردند عذرشان را خواسته بود و نمي خواستند كه پس از آن «كارفرما» داشته باشند. نخستين شماره اين مجله 1500 نسخه فروش داشت. انتشار مجله به قطع جيبي ابتكار تازه اي بود، زيرا كه خواننده مي توانست آن را در جيب و يا كيف دستي خود ببرد و با هر فرصتي كه به دست آيد آن را بخواند. اين مجله با قطعي كوچك رقيب بزرگي براي كتاب شد، مخصوصا كه درهر شماره اش چند داستان كوتاه، خلاصه چند كتاب، مطالب دانستني، مطالب بهداشتي و آخرين گزارشهاي پزشكي، خبرهاي جنايي، مطالب خواندني. آخرين پيشرفتهاي علمي و موضوعهاي اجتماعي ــ فرهنگي را چاپ مي كرد و هنوز اين روش را ترك نگفته است. اين مجله در طول عمر خود به ندرت به مسائل سياسي ــ اقتصادي روز پرداخته و اعلام داشته است كه تا قطعيت پيدا نكنند (تاريخ نشوند) به اين مطالب نخواهد پرداخت، زيرا كه از حرف تا عمل فاصله اي طولاني وجود دارد و نمي خواهد خواننده گمراه شود. سياست اين مجله براين پايه است كه تا مي تواند از چاپ مطالبي كه خواننده را اغفال كند خودداري ورزد. ساير ملل عهدنامه محدود كردن جنگ افزارهاي دريايي! ششم فوريه سال 1922 دولتهاي آمريكا، ايتاليا، انگلستان، ژاپن و فرانسه با توجه به اين حقيقت تاريخي كه «قدرت دريايي» دولت صاحب آن را به قلدري و خيال تجاوز برمي انگيزاند عهدنامه قطع رقابت دريايي و محدود كردن ابزار هاي جنگ دريايي را ميان خود امضاء كردند. اوضاع روسيه در پي انقلاب بولشويكي هنوز تثبيت نشده بود كه در اين پيمان شركت داده شود و آلمان كه در جنگ جهاني اول شكست خورده بود به موجب عهدنامه ورساي ناوگان خود را از دست داده و حق داشتن كشتي جنگي سنگين از آن سلب شده بود. گذشت زمان نشان داد كه از سه ـ چهار سال بعد، دولتهايي كه اين معاهده را امضاء كرده بودند براي تقلب كردن درمفاد آن باهم مسابقه گذاشتند و ... تا جائي كه از اين عهدنامه تنها نامي باقي ماند. روزي كه «روزولت» مجبور شد بانكهاي آمريكا را ببندد ـ رکود اقتصادي «فرانکلین دی. روزولت» كه در اوج ركود اقتصادي آمريكا به رياست اين كشور انتخاب شده بود بانكهاي آمريكارا از ششم فوريه سال 1933 به مدت ده روز تعطيل كرد؛ زيراکه قبل از آن مردم براي بيرون كشيدن پس اندازهاي خود كه تورّم را شديدا بالا مي برد به بانكها هجوم برده بودند. به علاوه، موجودي بانكها براي پرداخت ها كافي نبود و مقابل بانكها صفهاي طولاني به وجود آمده بود و بیم آن می رفت که همین صفوف تبدیل به شورش و عصیان شود. آمریکا از سال 2008 نیز وارد یک بحران اقتصادی شده است که علت عمده آن افزايش بدهي دولت این کشور و كسر بودجه آن در سالهاي اخير است. تشديد بمباران هوايي برلن يك بمب افكن « بي ـ 29 » امريكا در حال فرو ريختن بمبدور تازه بمباران شديد و روزانه شهر برلن توسط هواپيماهاي نظامي متفقين از ششم فوريه 1944 آغاز شد كه تا پايان جنگ جهاني دوم ادامه داشت. ارتش آلمان به حد كافي هواپيما براي دفاع از آسمان برلن در اختيار داشت ولي اين هواپيماها سوخت لازم را براي به پرواز در آمدن نداشتند و از شهر، تنها با سلاحهاي زميني ضدهوايي دفاع مي شد كه از آنها هم به دليل شبانه بودن اين حملات و پرواز در ارتفاع زياد كار چنداني ساخته نبود و ژنرالهاي هيتلر تنها به اين اصل دلخوش بودند كه با حمله هوايي نمي شود جنگ را برد و كشوري را تسخير كرد. بانو « رزا پاركز » ، كه دلاوري او جنبش حقوق مدني آمريكا را به حركت در آورد و پيروز كرد http://www.iranianshistoryonthisday....s/0206roza.jpg « رزا » در سالهاي كهولت بانو «رزا لي پاركز» كه يك اقدام دليرانه او باعث تشديد فعاليت جنبش حقوق مدني آمريكا و پيروزي آن شد چهارم فوريه سال 1913 در يك خانواده سياهپوست در شهر «تاسكجي» واقع در ايالت جنوبي آلاباما به دنيا آمد. پدرش نجار و مادرش آموزگار بود و خود او بعدا به کار دوزندگي سرگرم شده بود. او در محيطي زندگي مي كرد كه ميان سياهپوستان و سفيد پوستان تبعيض و جدايي بود و رنگ پوست ملاك برتري انسان بود. براي مثال؛ سياهپوستان حق نشستن روي صندليهاي رديفهاي جلوي اتوبوسهاي شهري را نداشتند و تازه اگر صندلي براي نشستن وجود نداشت و يك سفيد پوست وارد اتوبوس مي شد، سياهپوست بايد صندلي اش را به او مي داد. رزا از اين وضعيت و نيز جدا بودن مدارس سياه و سفيد ازهم خسته شده بود. وي روز اول دسامبر سال 1955 كه عازم محل كار خود (يك كارگاه لباسدوزي) در شهر مونتگمري بود ، نه تنها از در جلو اتوبوس وارد آن شد بلكه روي يك صندلي در رديفهاي جلوتر هم نشست و به اعتراض راننده توجه نكرد و از جاي خود تكان نخورد. راننده اتوبوس را متوقف ساخت و به پليس تلفن كرد، زيرا كه نشستن سياهپوستان روي صندليهاي رديفهاي جلو اتوبوس در آن ايالت جريمه نقدي داشت. تا آمدن پليس، بسياري از مسافران اتوبوس كه براي رسيدن به محل كار عجله داشتند پياده شدند و يكي از آنان به روزنامه شهر تلفن كرد و عكاس از اين صحنه عكس گرفت. پليس رزا را به دادگاه برد و جريمه شد. انتشار عكس و گزارش كار او واظهاراتش دربازجويي پليس در روزنامه شهر، در جهان چون توپ صدا كرد و اين عكس دربيشتر روزنامه هاي جهان به چاپ رسيد و جنبش مدني آمريكا برشدت فعاليت خود افزود. دكتر مارتين لوتر كينك رهبر جنبش راهپيمايي هاي چند صد هزاره نفري برپا كرد و با اين كه جان خود را برسر آن گذارد، جنبش در دهه بعد به پيروزي رسيد و قانون «حقوق مدني» به تصويب كنگره رسيد و .... رزا و خانواده اش چند سال بعد به شهر ديترويت آمريكا نقل مكان كردند، اما کار آن روز وي فراموش نشد هرجا و هروقت كه از جنبش حقوق مدني آمريكا نام برده مي شود ، وي نيز مطرح مي گردد و روزنامه ها به مناسبت سالروز تولد و سالروز اقدام شجاعانه اش با او مصاحبه مي كنند و نامش در تاريخ آمريكا ماندگار خواهد ماند. رزا در سال 2005 درگذشت و با احترام تمام و رعايت تشريفات رسمي مدفون شد. http://www.iranianshistoryonthisday....6rozainbus.jpg اين عكس تاريخي كه روز اول دسامبر سال 1955 برداشته شده « رزا پاركز » را در اتوبوس عمومي شهر مونتگمري ايالت آلاباماي آمريكا نشان مي دهد كه بر صندلي نشسته و حاضر به پياده شدن نيست ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 فوريه
فوريه 2006 - رودخانه سرخ در خيابانهاي كاراكاس - اصول سوسياليسم قرن 21 هوگو چاوس چهارم فوريه سالروز دو رويداد مهم در ونزوئلاست. در اين روز در سال 1992 سرهنگ كماندو، هوگو چاوز با پنج واحد نظامي بر ضد كارلوس پرز رئيس جمهوري وقت ونزوئلا كه دستگاه حكومتي وي شهرت به آلوده شدن به فساد داشت كودتا كرد و با اين كه بسياري از نقاط پايتخت را تصرف كرده بود در اين كار موفق نشد و به زندان افتاد. چاوز هفت سال بعد - دوم فوريه سال 1999 با راي اکثريت مردم به رهبري اين کشور انتخاب شد و دو روز بعد دوران رياست جمهوري خود را آغاز كرد. وي دوم فوريه 2009 دهمين سال انتخاب خود و زمامداري بر ونزوئلا را برگزار کرد که به پيشنهاد انبوه مردم، اين روز يک روز ملي خوانده شد که تعطيل عمومي است. چاوز در طول زمامداري خود با توجه به تجربه حاصل از نظام هاي سوسياليستي در قرن 20 و با تفسير فرضيه هاي سوسياليستي مطرح و عقايد سيمون بوليوار و - قهرمان ملي آمريکاي لاتين فرضيه سوسياليسم قرن 21 را بنا نهاد که داراي چهار ستون اصلي است: توزيع عادلانه درآمد، رفاه و فرصت ها - دمکراسي خلق - استقلال اقتصادي - بازگشت به انسانيت و پايان هرگونه فساد. به اين ترتيب؛ سوسياليسم چاوز نوعي سوسياليسم ملي است. در آمريکاي لاتين، مردم منطقه خودرا اعضاي يک ملت واحد مي دانند. چاوز (تلفظ اين اسم در آمريکاي لاتين، چاوس است) پس از رهايي از زندان (به جرم کودتاي فوريه 1992) كه در آنجا دچار آسيب چشم شده بود به فعاليت سياسي برضد طبقه برتري جو و آزمند (حاکمان و ثروتمندان) ادامه داده بود و در انتخابات دسامبر 1998 پيروز شده بود. چهارم فوريه 2006 به مناسبت دو رويداد مورد بحث، صدها هزار تن از هواداران چاوز از سراسر ونزوئلا به كاراكاس آمده و در حاليكه به سبك او كلاه (بره) و پيراهن سرخ برتن داشتند در خيابانهاي كاراكاس به حركت درآمده بودند و اين منظره (عكس بالا)، خيابانهاي كاركاس را به صورت رودخانه هاي سرخ درآورده بود. علاوه بر هواداران چاوز در كاراكاس، بقيه جمعيت با چهار هزار و ششصد اتوبوس خود را به كاراكاس رسانده بودند و شعارهاي آنان عبارت بود از: دولت واشنگتن، نه ـ انقلاب، بله. در انتخابات دسامبر امسال، ده ميليون راي براي چاوز (تجديد انتخاب او) و .... چاوز در مراسم سال 2006 که به مناسبت اين دو سالروز برگزار شده بود خطاب به هوادارانش گفت كه براي مسلح كردن مردم جهت دفاع از انقلاب [سوسياليسم قرن 21] يك ميليون تفنگ در اختيار آنان قرار خواهد گرفت و صد هزار تفنگي كه از روسيه خريداري شده است مقدمه اين كار است. http://www.iranianshistoryonthisday....0206chavez.jpg چاوز پيش از شركت در مراسم چهارم فوريه 2006، به هاوانا رفته بود تا از دست فيدل كاسترو - آموزگار و مراد خود - تقدير نامه يونسكو معروف به مدال «خوزه مارتي» را دريافت دارد (عكس بالا). نظر دو ژنرال آمريكايي در باره جنگ دوم آمريكا با عراق، شش هفته پيش از آغاز اين جنگ «انتوني زيني» ژنرال بازنشسته و فرمانده سابق نيروهاي آمريكا در خاور ميانه (مستقر در خليج فارس) چهارم فوريه 2003 و 43 روز پيش از آغاز حمله نظامي آمريکا به عراق، در اجتماع انجمن زنان راي دهنده آمريکايي در تالار كتابخانه عمومي شهر ويليامزبورگ در اظهار نظر خود در اين باره گفته بود: مصلحت نيست كه آمريكا به تنهايي با عراق وارد جنگ شود، زيرا كه اگر هم اين جنگ را ببرد، صلح را نخواهد برد. وي اضافه كرده بود كه اگر آمريكا بدون كسب مجوز از سازمان ملل كه به حمله نظامي آن كشور مشروعيت خواهد داد وارد جنگ شود؛ در سالهاي بعد با درگيري هاي بيشتري رو به رو خواهد شد. با وجود اين، ژنرال زيني که به اوضاع سياسي ــ نظامي خاور ميانه آشناست اشاره كرده بود كه اينك براي جلوگيري از جنگ دير شده است و با انتقال اين همه نيرو، آمريكا به نقطه بي بازگشت نزديك شده است. ژنرال شوارتسكف فرمانده سابق نيروهاي آمريكا در جنگ با عراق (که نوجواني اش را در تهران گذارنيده است) نيز چند روز پيش از ژنرال زيني همان عقيده را بيان کرده و دولت آمريكا را از جنگ با عراق بدون مجوّز سازمان ملل برحذر داشته بود. لهستان: هر برهه زير پرچم يك قدرت! ـ ابزار قدرت در قرن 20 و دهه يکم قرن 21: زبان و قلم (رسانه ها) پنجم فوريه 2005 كاندوليزا رايس وزير امور خارجه وقت کابينه آمريكا (دولت جورج دبليو بوش) در جريان ديدار برق آساي هفت روزه اش از اروپا و خاورميانه به ملاقات نخست وزير لهستان - متحد آمريكا در اشغال نظامي عراق شتافته بود. در اين سفر، رايس دولت لهستان را درباره ديدارهاي خود در رديف انگلستان، آلمان و فرانسه قرار داده بود. مشاهده اين عكس كه «مارك بلكا» نخست وزير لهستان را هنگام ملاقات با رايس در كنار پرچم آمريكا نشان مي دهد در بيننده، تاريخ لهستان را تداعي مي كند كه دست كم در سه قرن اخير، هر چند دهه خود را زير پرچم يك قدرت قرار داده است؛ پيش از دهه 1990 زير پرچم شوروي، پيش از شوروي - در دست هيتلر، قبلا از آن تزار روسيه و پيش از تزار ، فرانسه ناپلئون و پيشتر از ناپلئون - امپراتور اتريش و .... زماني پادشاهي، گاهي جمهوري و 45 سال كمونيست بود و حالا .... در دهه يکم قرن 21 به اتكاء آمريكا با ارباب قديمي اش روسيه به دشمني پرداخته به آمريکا اجازه استقرار شبکه موشکي داده و به تحريک غرب با مسکو بر سر اوكراين رقابت مي كند. بايد منتظر شد و ديد قدرت بعدي كه لهستان در برابرش كرنش خواهد كرد كدام خواهد بود؟. با روند جاري، عمر نظام يک قطبي را پايان يافته تلقي بايد کرد. نظام يک قطبي بر شانه زبان و قلم (شبکه هاي تلويزيوني آمريکا و انگلستان، نطق و تهديد و ارعاب مقامات مربوط و مقالات روزنامه هاي بلوک غرب و محتواي کتاب ها) نشسته و بنابراين پايه هايش حرف و كاغذ، كه زياد مستحكم نبوده اند. چند دهه است كه خبر و نظر رساني شده است ابزار قدرت ـ جنگ افزاري كه روزانه بكار مي رود و همانند سلاح اتمي و موشك نيست كه در انبارها بپوسد، ولي بايد ديد كه اين حربه كاغذي و حرف تا چه زمان و براي چه مدت برنده خواهد بود. واضح است تا روزي كه جهانيان آگاهتر شوند و بدانند كه با كاغذ كنترل مي شوند و در چنگال حرف (سخن پراكني هاي راديو تلويزيون) قرار دارند و راه خنثي كردن و ناديده گرفتن اين حربه را ياد بگيرند. درست است كه سلاح اتمي وسيله قدرت نمايي است ولي نفوذ و اقتدار در جهان قرن 20 و دهه يکم قرن 21 ظاهرا ناشي از قلم و كلام بوده است. ژنرال آمريکايي كه گفت در افغانستان تيراندازي به برخي افراد يک تفريح بود! ژنرال سه ستاره سپاه تفنگداران دريايي آمريكا «جيمز ماتيس» يکم فوريه 2005 در نشستي در سن دياگو كاليفرنيا گفت: تير زدن به برخي افراد يك سرگرمي است. واقعا تفريح است با اين افراد بجنگيد، فرياد بزنيد و به گلوله بنديد. شما مي رويد به افغانستان افرادي را به چنگ مي آوريد كه پنج سال زنان را به خاطر اين كه چادر به سر نداشتند كتك زده بودند. شليك به اين افراد و ساختن جهنمي براي آنان يك سرگرمي است!. روزنامه هاي مخالف سياستهاي آمريكا در سراسر جهان اظهارات صريح ژنرال ماتيس را سوژه انتقاد از عمليات نظامي آمريكا در افغانستان و عراق و كشتار ناشي از آن قرار داده بودند و .... در پي انتشار اين سخنان در رسانه ها، مقامات نظامي آمريكا در پاسخ به پرسشهاي روزنامه نگاران که واکنش دولت چيست گفته بودند كه ژنرال ماتيس كه از ماموريت افغانستان و عراق به آمريكا بازگشته به خاطر بيان اين مطلب توبيخ نخواهد شد!. در اين زمينه، فرمانده كل سپاه تفنگداران گفته بود كه مي داند از حرفهاي ژنرال ماتيس برداشت هاي گوناگون خواهند كرد ولي ماتيس افسري با تجربه، شجاع و رك گو است. خود او پس از انعكاس حرفهايش در رسانه ها متوجه شده است كه بايد در بكار بردن كلمات دقت مي كرد. ژنرال ماتياس از اواخر سال 2001 تا مدتي در جنوب افغانستان با طالبان درگير بود و سال 2003 به عراق منتقل شد و در عمليات نظامي اين كشور شركت كرد. گزارش فوريه 2006 وزارت دفاع آمريكا از وضعيت نظامي جهان: چين معارض بالقوه آمريكا! و ... http://www.iranianshistoryonthisday..../0205china.jpg چند زيردريايي چيني وزارت دفاع آمريكا دوم فوريه 2006 گزارش بررسي اوضاع نظامي جهان در رابطه با استراتژي آن كشور را منتشر ساخت كه هر چهار سال يك بار انتشار مي يابد و سندي قابل ملاحظه تلقي مي شود. در گزارش تازه، چين به عنوان كشوري اعلام شده است كه معارض بالقوه رديف اول آمريكاست!. در اين گزارش [که برکنار از تاثير سياست هاي روز نبوده است] آمده بود: "دولت چين از سال 1996 به گونه اي «اعلام نشده» در حال تقويت بنيه نظامي اين كشور است. چين اينك به صورت يك قدرت عظيم نظامي به خودنمايي پرداخته و هماورد رديف اول آمريكا در سطح جهان شده است و به اين مسابقه ادامه مي دهد. چين تكنولوژي نظامي خود را لاينقطع تكميل مي كند، حال آن كه در اين سالها، آمريكا به دليل نبودن يك معارض در صحنه، مسابقه تسليحاتي را متوقف ساخته است. آهنگ و مسير تقويت نظامي چين به گونه اي است كه تعادل نظامي منطقه (خاور دور) را برهم زده و مي رود تا يك ريسك بزرگ به وجود آورد. چين با اجراي برنامه هاي از پيش تنظيم شده خود، داراي ابزارهاي جنگ الكترونينك و سايبر (اينترنتي)، مقابله در فضا (جنگ فضايي و اصطلاحا جنگ ستارگان)، نبرد با موشكهاي بالستيك و كروز زميني و دريايي، شبكه دفاع ضدهوايي، زيردريايي هاي اتمي ويژه حمله، اژدرهاي اتمي از نسل نوين آنها، موشكهاي اتمي چند كلاهكي دريايي و زميني، هواپيماهاي بدون خلبان (اكتشافي و حمله) و ماهواره هاي نظامي شده است كه بر آنها بايد نيروي زميني چند ميليوني آن را اضافه كرد. با اين توان، چين خواهد توانست نه تنها در آسيا، بلكه در هر نقطه از كره زمين وارد عمليات نظامي شود.". در اين گزارش كه در آستانه ديدار «هو جينتائو» رهبر چين از آمريكا انتشار يافته بود و جمعه شب (سوم فوريه) از شبكه هاي تلويزيوني همراه با تصوير پخش شد، اضافه شده بود: "جهان خارج هنوز از انگيزه چين به اين تقويت و بسيج نظامي اطلاع كامل ندارد و نمي داند كه چين با اين نيروي نظامي عظيم چه مي خواهد بكند. دولت آمريكا مي خواهد كه چين مقاصد خود را از اين صف آرايي محرمانه روشن سازد. دولت آمريكا مايل است كه چين به جاي تبديل شدن به يك منبع ارعاب و تهديد نظامي به گسترش اقتصاد خود ادامه دهد و قدرت بزرگ اقتصادي اش را حفظ كند.". در اين گزارش سپس به روسيه اشاره شده و چنين آورده شده: "روسيه كشوري در حال انتقال است كه گمان نمي رود در اين حالت يك تهديد نظامي در حد شوروي سابق باشد. با وجود اين، آمريكا همچنان از ناحيه روسيه نگراني دارد. دولت مسكو اخيرا سه گام نگراني آور برداشته از جمله محدود كردن اختيارات فرمانداران كه ما را نسبت به گامهاي احتمالي بعدي دلواپس كرده است. دولت آمريكا از مشاركت [؟!] با روسيه استقبال مي كند، ولي اين دولت به فروش اسلحه و تكنولوژي پيشرفته به برخي از كشورهاي مورد سوء ظن آمريکا ادامه مي دهد كه موجب ترديد و نگراني ماست. فروش اين سلاحها، در گوشه و کنار جهان موازنه منطقه اي را برهم خواهد زد.". درباره هند در اين گزارش آمده بود: "هند در حال بر آمدن (طلوع) است و مي رود كه به يك قدرت بزرگ مبدل شود و كوشش ما اين است كه اين قدرت، شريك استراتژيك آمريكا باشد. ما به همكاري استراتژيك خود با هند ادامه مي دهيم.". در پي انتشار اين گزارش كه يك بررسي رسمي استراتژيك وزارت دفاع آمريكا از اوضاع نظامي جهان است، «ريان هنري» دستيار وزير دفاع آن كشور درباره قدرت نظامي چين گفته بود: "دولت آمريكا همچنان مايل است كه در طلوع و ارتقاء صلح آميز چين شريك باشد. با وجود اين، دولت آمريكا وسائل لازم را در اختيار دارد كه مانع از آن شود كه چين در راه خصومت گام بردارد. ما معتقديم كه چين در تقويت نظامي خود [فقط] تا آن حد پيش برود كه براي حفظ امنيت آن كشور لازم است [!].". رسانه هايي كه اين گزارش مفصل را منتشر ساخته بودند به نطق سالانه 31 ژانويه 2006 جورج دبليو بوش در جلسه مشترك كنگره اشاره كرده بودند كه چندبار گفته بود كه دولت آمريكا مي كوشد كه رهبري بر جهان را حفظ كند، در عراق تا هروقت كه لازم باشد بماند و مانع دسترسي ايران به سلاحهاي اتمي شود. اظهارات جورج بوش در اواخر ژانويه 2009 از زبان هيلري کلينتون وزرير امورخارجه کابينه "باراک اوباما" عينا تکرار شد. مرور زمان نشان داد که روسيه در طول سه سال پس از انتشار گزارش پنتاگون به راهي قدم گذارده است که روسيه امپراتوري و شوروي سوسياليست مي رفتند و روسيه ناسيوناليست ـ پاتريوتيست قرن 21 هر دو راه قديمي مسکو را يکي ساخته و دارد در آن گام بر مي دارد؛ با کوبا تجديد عهد کرده و مي خواهد قراردادهاي سابق دوستي را با دولتهاي مربوط تجديد کند، قدرت اوراسيا (از بالتيک تا درياي ژاپن) را احياء و تقويت کند، به فساد داخلي پس از فروپاشي که گسترش آن خواست غرب بود پايان دهد، شعارهاي دمکراسي[دمکراسي که در غرب هم تنها نامي براي سوء استفاده از آن باقي مانده است] رسانه هاي غرب را نشنيده بگيرد،انبوه تسليحات خودرا نوسازي کند، نفوذ غرب در قلمرو شوروي سابق را پايان دهد، با توسل به همان بهانه هاي واهي غرب وارد مسئله افغانستان شود تا غرب يکه تاز ميدان آنجا نباشد که به فساد اداراي کشانيده شده است و .... آيا بخاري گاز سوز ايراني نخست وزير گرجستان را كشت؟ بالاخره مرگ «زوراب ژوانيا» نخست وزير گرجستان را به گردن بخاري گاز سوز ساخت ايران انداختند. وي كه از متحدان «سا كاشويلي» رئيس جمهور و از سران انقلاب نارنجي سال 2004 گرجستان بشمار مي رفت و متمايل به اتحاد گرجستان با بلوک غرب بود دوم فوريه 2005 براي ديدار دوست خود «رائول يوسوپوف» به آپارتمان او رفت و چون دير كرد، "بادي گارد" به سلفون او زنگ زد كه جواب نشنيد. خواست با شكستن در وارد آپارتمان شود كه موفق نشد. پليس محل را خبر كرد و از پنجره وارد آپارتمان شدند و جسد زوراب را در اطاق نشيمن و رائول را در آشپزخانه يافتند. نخست، احتمال سوء قصد داده شد و حتي گفته شد كه كار جاسوسان خارجي[روسيه] بوده ولي پس از معاينه اجساد معلوم شد كه مرگ بر اثر استنشاق گاز طبيعي (مورد مصرف در خانه) بوده كه از بخاري آپارتمان نشت كرده و بخاري ساخت ايران و وارداتي بوده است. با وجود اين، احتمال سوء قصد و توطئه كاملا منتفي نشده است. رويدادي در قرن 21 - کشتي قراضه مصري باعث مرگ نزديک به هزار انسان شد! يكم فوريه 2006 يك كشتي مسافربر مصري كه ميان كشور سعودي و مصر در رفت و آمد منظم بود براثر هواي توفاني درياي سرخ در اين دريا غرق شد. اين كشتي حامل 1300 تا 1400 مسافر و عمدتا مصري بود كه تنها چهارصد نفرشان زنده از دريا گرفته شده بودند. بيشتر مسافران را مصرياني تشكيل مي دادند كه در كشور سعودي كار مي كردند و يا به زيارت حج رفته بودند كه باز مي گشتند. گفته شده بود كه كشتي غرق شده بيش از عمر مجاز كار كرده بود و قبلا در حراج از يك شركت اروپايي خريداري شده بود. بستگان مقتولان حادثه برضد مقامات مصري كه اجازه كار به اين كشتي فرسوده داده بودند دست به تظاهرات و اعتراض زده بودند!. برخي ديگر از رويدادهاي 6 فوريه 743: هشام ابن عبدالملك حكمران اموي خاور ميانه در گذشت. 1917: برغم مخالفت رئيس جمهوري وقت آمريكا ، پارلمان اين كشور (كنگره) با بيش از دوسوم آراء مهاجرت زردها را به آمريكا محدود ساخت. مخالفت با مهاجرت زردها عمدتا به اين جهت بود كه نه تنها به فرهنگ ملي خود پايبند بودند و قاطي مهاجران ديگر نمي شدند، بلكه در ايالات غربي آمريكا با مزد كم كار مي كردند و باعث بيكاري ديگران و كاهش دستمزد ها شده بودند. 1957: كشور غنا كه اروپائيان آن را ساحل طلا مي ناميدند از يوغ استعمار انگلستان خلاص شد و استقلال خود را به دست آورد. .iranianshistoryonthisday. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 10 فوريه
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 10 فوريه ايران افتادن بغداد به دست هلاکوخان مغول و قتل عام صدها هزار تن از ساکنان آن دهم فوريه سال 1258 (21 بهمن ) سپاهيان هلاكوخان نوه چنگيز و ايلخان مغول ايران بغداد را تصرف کردند و 17 روز طول كشيد تا تا این افراد بغداديان را قتل عام و اين شهر را ويران سازند. بغداد هنگام تصرف به دست مغولان بيش از چهارصد هزار تن جمعيت داشت كه بيشتر آنان به دست مغولان كشته شدند. آمارهاي مختلف ـ از 80 تا 300 هزار تن ـ درباره شمار مقتولان بغداد داده شده است. هلاکو در دهمين روز تصرف بغداد، المستعصم ــ آخرين خليفه عباسي را هم (به صورت نمدمال کردن) کشت و به عمر خلافت عباسيان پايان داد. هلاكو دوسال پيش از تصرف بغداد، ايلخاني خود را بر مناطق متصرفه در ايران كه سهم او از فتوحات پدربزرگش شده بود مستقر ساخته بود ولي امور اداري و كشور داري را از دست ايرانيان خارج نساخته بود. طبق بعضي روايات، نزديكان ايراني هلاكو كه از عربان و آسيبي كه ايرانيان از دو قرن حكومت آنان بر وطنشان ديده بودند دلخور بودند او را به برانداختن بساط عباسيان تشويق كرده بودند؛ گرچه در آن زمان اقتدار خليفه عباسي محدود به شهر بغداد بود. روزي كه «داور» خودكشي كرد ـ اندیشه و کارهای او از نوسازی دادگستری تا دارایی علي اکبر داور در لباس وزارتعلي اكبر داور وزیر دارایی وقت (کابینه محمدعلی فروغی) 21 بهمن1315 (دهم فوريه 1937) درخانه اش در تهران درگذشت که گفته شده است با خوردن تریاک خودكشي كرده بود. علت درگذشت او اعلام نشد و همچنین انگیزه وی از خودکشی احتمالی. در پی اعلام درگذشت داور، محمود بدر به کفالت وزارت دارایی منصوب شد. علی اکبر داور فارغ التحصیل رشته حقوق از سویس که نزدیک به ده سال در اروپا و بویژه در بلژیک مطالعات حقوقی کرده بود 11 خرداد 1306 (ژوئن 1927) و درکابینه مهدیقلی هدایت وزیر دادگستری شد و این سمت را در دو کابینه بعدی و تا 26 شهریور 1312 (سپتامبر 1933) که در کابینه محمدعلی فروغی وزیر دارایی شد حفظ کرده بود. داور قبلا در دوره های چهارم، پنجم و ششم تقنینیه، نماینده مجلس بود. وی برای مدتی هم وزارت فوائد عامه را برعهده داشت. داور که رساندن وطن از لحاظ پیشرفت های اجتماعی به پای کشورهای اروپایی را هدف خود قرار داده بود پس از اتمام تحصیلات و مطالعات در اروپا و بازگشت به وطن، بمنظور جلب همفکر و آماده کردن باسوادهای جامعه برای تغییر به تاسیس یک حزب ترقیخواه و انتشار یک روزنامه همّت گماشت و روزنامه «مرد آزاد» را در هشتم بهمن 1301 ( 21 ژانویه 1923) به سردبیری دکتر عیسی صدیق منتشر کرد و به تاسیس «حزب رادیکال» پرداخت. وی کار نوشتن مقاله را از «روزنامه برق» متعلق به سید ضیاء طباطبایی آغاز کرده بود. داور که نوسازی وطن و رساندن وضعیت اجتماعی آن را تا حد اروپا در صورت ادامه سلطنت قاجاریه (به همان روال گذشته) بعید می دانست در جلسات مجلس از اصلاح قانون اساسی (که منجر به عزل قاجارها شد) دفاع کرد و در این زمینه نطق او در جلسه نهم آبان 1304 (اکتبر 1925) مجلس معروف است. «تاریخ» نوسازي دستگاه قضايي ایران را به حساب علی اکبر داور نوشته و شهرت او عمدتا مربوط به همین نوسازي است. وی از مجلس خواسته بود که سیستم قضايي سابق را منحل کند و سپس با هفتصد قاضی تازه و آموزش افراد مستعد برای کار قضاوت آن را دوباره دایر کرد. داور سيستم قضايي فرانسوي (فرانسه و بلژیک) را براي ايران بهتر از نظام قضايي انگلو ـ ساكسون (محاكمه با حضور هيات منصفه و قراردادن وظیفه تشخيص مجرميت يا ردّ اتهام برعهده اين هيات) دانسته بود و گفته بود كه هموطنان، مردماني مهربان و باگذشت و تابع احساس و عواطفشان هستند و درنتيجه نمي توان اطمينان داشت كه در توصيه مجازات مجرم دقّت لازم را بكار برند كه نقض غرض از فلسفه تنبيه و تنبّه است. وی قانون مدنی كشوررا با ملاحظه فقه شیعه تدوین کرد که هجدهم اردیبهشت 1307 (ماه مه 1928) از تصویب مجلس گذشت. با هدف اصلاح سازمانهای دولتی و قطع فساد اداری که ریشه 700 ساله داشت، داور یکم بهمن 1307 (21 ژانویه 1929) دیوان کیفر کارمندان دولت را تاسیس و امور آن را به دقیق ترین قضات وقت که شهرت پاکدامنی و بی نظری داشتند سپرد. رضاشاه پهلوی در مراسم معرفی این قضات به آنان تاکید کرده بود که انتظار مجازات دزدان اداری را دارد. داور در اجرای برنامه مبارزه با فساد اداری در 13 آذر 1308 (دسامبر 1929) یک هیات تفتیش بوجود آورد که کار آن بازرسی قضایی از ادارات دولتی بود. این هیات شماری از مقامات و حقوق بگیرهارا به اتهام دزدی اداری، رشوه، حیف و میل اموال عمومی، سوء مدیریت و امروز و فردا کردن با مراجعان به محاکمه کشاند و در میان این متهمان، مهره بزرگتر؛ نصرت الله فیروز وزیر مالیه پیشین بود که محاکمه شد. محاکمه تیمورتاش وزیر دربار سابق که به جرم رشوه به سه سال زندان محکوم شد در 25 بهمن 1311 (ژانویه 1933) و در زمان وزارت داور صورت گرفت. داور برای جلوگیری از سندسازی و خوردن اراضی ملی و ... قانون تاسیس اداره ثبت اسناد و برای ثبت هویت اتباع، قانون ثبت احوال شخصیه را به مجلس برد و به اجرا درآورد. طبق قانون نکاح و طلاق که از امرداد 1310 (ژوئیه 1931) به اجرا درآمده است هر ازدواج و طلاق ازجمله متعه (ازدواج موقت) باید در دفترخانه رسمی ثبت شود. داور که حساسیت خاص به راضی بودن اتباع کشور داشت بارها به قضات گفته بود که دادگستری با احقاق حق در مدتی کوتاه و در نهایت بی نظری می تواند عامل پیشگیری از نارضایی ها باشد و وای به روزی که بگندد نمک. داور از اعضای هیات اعزامی ایران به جامعه ملل و دفاع از اقدام ایران به لغو «قرارداد دارسی (قرارداد نفت ایران و انگلستان)» بود که دولت لندن علیه ایران به جامعه ملل شکایت برده بود. این هیات نهم دی ماه 1311 (دسامبر 1932) عازم مقرّ جامعه ملل شده بود. داور در طول تصدّی وزارت دارایی تلاش کرد که دو قرارداد با آمریکاییان که در آن زمان شهرت بی طرفی داشتند امضا کند که با انتقاد مطبوعات لندن! رو به رو شده بود. وی در سمت وزیر دارایی در 22 فروردین 1313 (مارس 1924) به کار همه خارجیان در گمرکات ایران که عمدتا مستشاران بلژیکی بودند پایان داده بود. داور همچنین کمک فراوان به ایجاد کارخانه قند شاه آباد کرد که در مهرماه 1314 (سپتامبر 1925) بکار تولید پرداخت. آخرین اقدام مهم داور در طول تصدی وزارت دارایی، درخواست او از دکتر شاخت برای ارائه یک برنامه جامع برای نوسازی اقتصاد ایران بود. دکتر شاخت آلمانی که به ایران سفر کرده بود بیستم آبان 1315 (نوامبر 1936) با داور یک ملاقات شش ساعته داشت. داور سه ماه بعد درگذشت. قتل محمد مسعود ناشر روزنامه «مرد امروز» Mohammad masudمحمد مسعود ناشر روزنامه «مرد امروز» 22 بهمن1326 (يازدهم فوريه 1948) در تهران به قتل رسيد. وی هنگام خروج از چاپخانه محل چاپ روزنامه اش در خيابان اكباتان هدف گلوله قرار گرفته بود. محمد مسعود در روزنامه اش از مقامات، احزاب و افراد متعدد انتقاد كرده بود و در نتيجه پس از قتل او، هركس براي رفع سوء ظن از خود ديگري را متهم مي كرد. مسعود در انتقاد از مقامات و افراد به جاي گرامر ژورناليسم (كه همانا نقل قول، اشاره به آمار و بكار بردن افعال به صورت ويژه و اشاره هاي غير مستقيم است) واژه هاي تند و افعال معلوم بكار مي برد كه لحن كلام حكايت از درگيري فردي مي كرد تا «روزنامه نگاري» كه سبک نگارش روزنامه نگار حرفه اي (نه حزبي) بايد «بيطرفانه» باشد. مسعود گاهي هم عليه مقامات در روزنامه اش اعلان تهدیدآمیز و اخطار چاپ مي كرد كه ژورناليسم حرفه اي اين روش را تاييد نمي كند. با قتل محمد مسعود عمر روزنامه نگاري در خانواده او پايان نيافت؛ ابوالحسن كمالي خواهر زاده مسعود سالها مدير عامل خبرگزاري پارس (ايرنا) بود و بعدا ناشر مجله فضا شد. .... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 10 فوريه
در قلمرو انديشه سالروز فوت منتسکیو و به این مناسبت نگاهی به اندیشه های او ـ سرمایه دار آزمند و تهیدست آسمان جل کنترل شدنی نیستند! Montesquieu منتسکیو Montesquieu نويسنده، فيلسوف و حقوق شناس نامدار، مردي كه قوانين اساسي كشورها عموما بر پايه انديشه هاي او تدوين شده است، دهم فوریه 1755 در 66 سالگي درگذشت. او 18 ژانويه سال 1689 در پاريس به دنيا آمده بود و در رشته تاريخ و مقدمات علوم و فلسفه تحصيل كرده بود. نظرات منتسكيو وسيعا در قانون اساسي ايالات متحده امريكا بكار گرفته شده است. افكار منتسكيو در ايجاد انقلاب فرانسه سهم فراوان داشته است. در زمينه اجتماعي، منتسكيو عقيده داشت كه سرمایه داران آزمند و همچنین تهی دستان (مردم آسمان جل) قابل كنترل نيستند ـ هر دسته به طریقی؛ ثروتمند می کوشد با عبور از نظامات ثروتمندتر و دارای قدرت بیشتری شود و تهیدست با شورش و طغیان و حتی تخریب ثروت و قدرت را از ثروتمند و توانگر بگیرد. وی از سرمایه داران به عنوان آنانکه که جز انباشتن ثروت اندیشه و انگیزه دیگر ندارند نام برده است. منتسکیو راه حل را وضع مالیات تصاعدی و نیز وضع ضابطه ضد اجحاف و استثمار دانسته و گفته است که برای پیشگیری از طغیان تهیدستان، باید از تمرکز ثروت در دست عده اي معدود جلوگیری شود و ثروت وسیله و دلیل مداخله در وظایف دولت قرار نگیرد. باید ضوابطی به اجرا گذارده شود که کسب ثروت عادلانه باشد و همچنین با اتخاذ تدابیر ازجمله توزیع عادلانه درآمد به وجود تنگدست و بينوا در جامعه پایان داده شود. با این بیان، مونتسکیو خواستار فقرزدايي و تعيين سقف ثروت و کنترل آزمندی افراد است تا جامعه مصون از ایجاد عقده روانی، نارضایی ها، قانون شکنی ها و عصیان باشد و بیم و نگرانی وجود نداشته باشد. تفسیر این نظریه این است که طغیان و انقلاب عمدتا به خاطر رسیدن به تامین عدالت اجتماعی ـ اقتصادی و رفاه است تا به دست آوردن برخی آزادی ها. منتسکیو برقرارکردن این تعادل [تعادل در توزیع ثروت] را از وظایف و تکالیف دولت ها دانسته که ارزیابی میزان شایستگی هردولت برحسب درصد تحقق و تامین این تعادل است. مهمترين تاليف منتسكيو «روح القوانين» است كه الگوي قوانين اساسي كشورها قرارگرفته و درباره حقوق غير قابل نقض مردم و حفظ این حقوق از تعرض است [وظیفه دولت]، و اينكه يك دولت چگونه بايد حكومت كند و حدود اختيارات آن. تاكيد بر تفكيك كامل قواي حكومتي (مقننه، قضائيه و اجرائيه) بخشي از فلسفه سياسي منتسكيو است تا موازنه قدرت (چک و بالانس) در جامعه حفظ و حقوق مردم از هرگونه گزند مصون و محفوط بماند. منتسكيو در «روح القوانين (الگوي قوانين اساسي)» كه نخستين چاپ آن در 1748 انتشار یافت نوشته است: تكاليف و اختيارات قواي سه گانه حكومتي بايد طوري تنظيم شده باشد كه هريك از اين سه قوه بتواند تجاوز قوه ديگر را از اختياراتش مانع شود. به عبارت ديگر هر قوه اهرم كنترل دو قوه ديگر باشد تا ازحدود اختياراتشان تجاوز نكنند. منتسكيو قانون نويسي را كاري بس مهم و حساس مي داند و توصيه مي كند كه يك قانون بايد طوري نوشته شود كه مغایر فرهنگ جامعه نبوده، مسائل جامعه را كاهش و كيفيت زندگي را بالا ببرد و ايجاد تبعيض نكند و جامعيت داشته باشد. بنابراين؛ قانون بايد با رعايت همه جوانب و ملاحظات تدوين، بررسي و سپس با توجه به نظرات واصله تصويب و با دقت تمام به اجرا گذاشته شود. قانونی که تحت فشار و یا برای تامین منافع یک دسته و گروه تصویب شود مردود است زیرا اجرای آن مآلا نظم جامعه را برهم خواهد زد. به نظر منتسكيو، حكومت ها سه دسته اند؛ سلطنتي، جمهوري، و اتوكراتيك كه در نوع سوم؛ ستمگري، زورگويي و اجحاف حد و حصر ندارد. منتسكيو معتقد است كه اوضاع و شرايط موجود در هر جامعه كه حاصل رويداد ها و تحولات در طول زمان است نوع و وضعيت حكومت آن جامعه را تعيين مي كند، به عبارت ديگر؛ تاريخ ملي عامل تعيين كننده نظام حكومتي است. منتسكيو زنان را ــ البته زنان قرن 18 را ــ از نظر اشتغال به كارهاي سياسي برابر مردان نمي بيند!. منتسكيو در كتاب «نامه هاي ايراني» اوضاع پاريس و روش زندگاني آن زمان را از قول يك مسافر خيالي ايراني؛ به باد انتقاد گرفته و مسخره كرده بود. لبه تيز انتقاد او مخصوصا متوجه زندگاني لوكس و تشريفاتي اشراف و وضعيت كليسا بود. منتسكيو نتیجه مطالعه و بررسي جزئيات تاريخ روم را در كتاب «طلوع و غروب امپراتوري روم» منعكس ساخته تا درس عبرت براي امپراتوران و اصحاب قدرت باشد. ××× انديشمندان متاخر بر سه قوه حکومتي (مورد اشاره منتسکيو) يك قوه چهارم افزوده اند كه ژورناليسم و كل رسانه هاي گروهي (نشريات، كتاب، راديو ــ تلويزيون، فيلم، عكس و وسائل تبليغ و ترويج و از سال 1995؛ آنلاين ها) هستند كه بايد مستقل از هريك از سه قوه ديگر باشند تا بتوانند به وظايف خود عمل كنند. در دنياي تاريخنگاري سالمرگ استاد عباس اقبال مورخ و محقق وطن Historian Abbas Eghbal بيست و يكم بهمن ماه سالروز وفات مورخ و محقق نامدار وطن، عباس اقبال آشتياني است كه در سال 1334 در شهر رم ديده ازجهان فروبست. وي در عين حال ناشر مجله «يادگار» بود. بنابراين؛ مي توان اورا در شمار روزنامه نگاران كشور نيز رقم زد. عباس اقبال كه فارغ التحصيل سوربن فرانسه بود سالها در دانشگاه تهران و ساير مدارس عالي كشور تدريس كرده بود. «تاريخ مغول» را مهمترين تاليف او دانسته اند. مجموعه جالبي از مكاتبات عهد سلجوقيان تدوين كرده است. درباره صفويه «مجمع التواريخ» را منتشر ساخته است. تاليفات استاد اقبال آشتياني بسيارند ازجمله سرگذشت امير كبير، جنگهاي ايران و انگلستان، تاريخ طبرستان، تاريخ بحرين و جزاير خليج فارس، درباره تاريخ كرمان. سالي نبود كه استاد اقبال يكي ــ دو كتاب منتشر نكند. تاريخ سه جلدي ايران، تاريخ سه جلدي جهان (عمومي) و كليات تاريخ تمدن از جمله كتب درسي هستند كه وي تاليف كرده است. ترجمه هاي متعدد از زبان فرانسه از استاد اقبال آشتياني باقي مانده است ازجمله ترجمه يادداشتهاي ژنرال تره زل، ماموريت ژنرال گاردان (افسر فرانسوی اعزامی ناپلئون به ایران)، خاطرات دكتر فوريه پزشك ناصرالدين شاه از سه سال اقامت در دربار ايران. ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 10 فوريه
ساير ملل شهر گمشده« مايا » و تمدن درخشان بوميان قاره آمريكا دهم فوريه سال 1926 اعلام شد كه شهر باستاني « مايا » ها ( بوميان ــ سرخپوستان ــ قاره آمريكا كه عمدتا در آمريكاي مركزي و جنوب مكزيك امروز زندگي مي كردند) در جنگلهاي يوكاتان كشف شده است . باستانشناسان آمريكايي ضمن مطالعه آثار باستاني كشف شده درشمال مكزيك پي به وجود شهري به نام « موييل ××× » با تمدني درخشان برده بودند و چون آن را نمي يافتند ؛ شهر گمشده مي خواندند. در « موييل » يك بناي بزرگ هرمي شكل ، شش معبد و ساختمانهاي متعدد به دست آمد . وضعيت ساختمانها نشان مي داد كه اين شهر مركز معاملات تجاري و داد و ستد ميان جنوب و شمال قاره آمريكا بوده و مايا ها داراي تقويم و كتابت بوده و حسابداري مي دانسته اند. شهر « موييل » از ساحل درياي كاراييب فاصله چنداني ندارد. تمدن ماياها مشابه ساير تمدنهاي قاره آمريكا از جمله آزتك ، آندز و آمريكاي شمالي بوده است. اعدام در اطاق گاز در اين روز در سال 1924 براي نخستين بار در آمريكا براي اعدام يك مجرم از اطاق گاز استفاده شد. اين مجرم ، « جاني جي » جنايتكار معروف بود كه در زندان شهر « كارسون سيتي» حاكم نشين ايالت نوادا در اطاق گاز قرار گرفت و پس از رها شدن گاز سمي ظرف شش دقيقه جان سپرد. مدتها بود كه اعدام با دار در جامعه آمريكا مورد انتقاد قرار گرفته بود . اين طريقه اعدام بعدا جاي خود را به صندلي برقي داد كه مرگ با آن سريعتر صورت مي گرفت . در دهه 1980 چون هنگام اعدام يك مجرم با صندلي الكتريك، از گوشهاي او خون بيرون زده بود ، اين طريقه هم ترك شد و اعدام در آمريكا اينك با تزريق داروي سمي صورت مي گيرد . اخيرا در چند ايالت آمريكا انتخاب نوع اعدام به اختيار خود محكوم واگذار شده است .در پاره اي از ايالات آمريكا بمانند اروپا ، مجازات اعدام وجود ندارد. آمار نشان داده است كه در دو ايالت تكزاس و ويرجينيا بيش از ساير ايالتهاي آمريكا اعدام صورت گرفته است. مخلوق عجيب جنگ سرد؛ 2 كشور با يک نام در يك محدوده جغرافيايي!فوريه 1950، جهان با دو كشور در يك محدوده جغرافيايي رو به رو شد كه اين وضعيت مخلوق جنگ سرد دو بلوك غرب و شرق بود. اين كشور، «ويتنام» بود كه تحت الحمايه فرانسه قرارداشت. «بائو داي (پادشاه وقت)» اين كشور را امپراتوري ويتنام و پايتخت آن را شهر باستاني «هوئه» اعلام كرده بود و پذيرفته بود كه تحت سرپرستي فرانسه باشد و دكتر هوشي مين آن را جمهوري دمكراتيك ويتنام و پايتختش را شهر هانوي معرفي كرده بود كه تابع دولت ديگري نيست و حاكميت ملي كامل دارد. نيروهاي فرانسه در هر دو شهر (هوئه و هانوي) مستقر بودند. فرق اين دو حاكم اين بود كه بائوداي با حمايت فرانسه بر كرسي امپراتوري اش تكيه مي زد و دكتر هوشي مين از دست فرانسه در جنگلها پنهان بود. تا هفتم فوريه دولتهاي انگليسي زبان ــ آمريكا، كانادا، استراليا، انگلستان و نيوزيلند ــ كشور بائوداي و دولتهاي هند، روسيه، لهستان، چك اسلواكي ، روماني، مجارستان، آلباني، كره شمالي و... كشور دكتر هوشي مين را به عنوان ويتنام برسميت شناخته بودند. نهرو نخست وزير هند بائوداي را دلقك و عمل او را خيمه شب بازي خوانده بود. در عوض، دولت آمريكا به كشتي هاي نظامي اش اجازه داده بود كه از بندر سايگون ديدار دوستانه به عمل آورند. اين وضعيت نمونه اي از اوضاع جهان در اوايل جنگ سرد و پيش از فوت استالين بود. آغاز عصر « مكارتييسم » در آمريكا سناتور مككارتي فهرست كمونيست هاي وزارت خارجه آمريكا را نشان مي دهد سناتور جمهوريخواه ايالت ويسكانسين آمريكا جوزف مككارتيMcCarthy هشتم فوريه 1950 با اين ادعا كه سازمانهاي دولتي آمريكا از جمله وزارت خارجه اين كشور لانه كمونيستها شده اند و كمونيستها به رسانه هاي گروهي از جمله استوديوهاي توليد فيلم سينمايي و بنگاههاي نشر كتاب رخنه كرده اند ، وضعيتي را در آن كشور به وجود آورد كه در تاريخ به « مكارتييسم » معروف شده است . در اين دوره هركس مي توانست به مخالف خود برچسب كمونيست بودن و يا حامي سرخها بزند و از ميدان خارج سازد . اين وضعيت كه تا فروپاشي شوروي سايه آن كم و بيش ديده مي شد ، امريكا را از مديران امور عمومي ، نويسندگان و پژوهشگران مهمي محروم كرد. بيشتر اين عده از ادامه خدمت مايوس شده و خانه نشيني اختيار كردند. مككارتي كه يك سناتور تازه كار بود دهم فوريه 1950 فهرستي حاوي نام و مقام 205 كارمند وزارت خارجه امريكارا كه در دست داشت در يك مصاحبه مطبوعاتي به روزنامه نگاران نشان داد و گفت كه اينان كه طراح و مجري سياست خارجي امريكا هستند ، خود كمونيست و در نتيجه جاسوس شوروي هستند و دين آچسن وزير خارجه اين را مي داند و به جاي بركنار ساختن آنان شلوار راه ــ راه ديپلماتيك مي پوشد و به لهجه بريتانيايي سخن مي گويد. سناي آمريكا تحت فشار افكار عمومي كه در آستانه بي اعتمادي نسبت به كارمندان دولت قرار گرفته بودند كميته اي را مامور رسيدگي به ادعاي مككارتي كرد و اين وضعيت كه هر روز گزارشهايش وسيعا در رسانه ها منعكس مي شد تا دوم دسامبر سال 1954 ادامه داشت . دمكراتهاي سنا در ژوئيه سال 1950 ، پنج ماه پس از اعلام ادعاي مككارتي ، پي به بزرگ جلوه داده شدن موضوع برده بودند و نظر خود را در سنا اعلام كرده بودند كه مككارتي آنان را تهديد به كشاندن به دادگاه كرد و به كار خود ادامه داد . در يك مورد حتي كنگره را مجبور به بررسي طرح قانوني كرد كه براي عضويت در حزب كمونيست امريكا جريمه و مجازات تعيين شده بود كه طرح به دليل مغايرت با اصل ازادي عقيده به تصويب نرسيد. مككارتي در اين مدت حتي محقق معروف « اوون لاتيمور » را هم كمونيست و جاسوس شوروي اعلام كرده بود. جمعا دو هزار تن از كاركنان دولت تصفيه شدند كه در جلسه 2 دسامبر سال 1954 سنا ، سناتورهاي حزب دمكرات كارها و ادعاهاي مككارتي را اغراق آميز و براي جامعه آمريكا زيان آور خواندند و براي محكوم كردن و تقبيح او راي گرفته شد و وي با 67 راي موافق در برابر 22 راي مخالف تقبيح و به « مكارتييسم » پايان داده شد. برخي ديگر از رويدادهاي 10 فوريه 1763: فرانسه كه درجنگ بر سر كانادا از انگلستان شكست خورده بود كانادا را به اين كشور داد . 1846: انگليسي ها كه سرگرم تصرف همه هند بودند سيكهاي پنجاب را كه استقلال داشتند در جنگ شكست دادند و تابع خود ساختند. 1933: هيتلر اعلام كرد كه ماركسيسم جايي در آلمان ندارد، زيرا آلماني ها سوسياليسم ملي را پذيرفته و به آن راي داده اند. 1933: هيتلر اعلام كرد كه ماركسيسم جايي در آلمان ندارد، زيرا آلماني ها سوسياليسم ملي را پذيرفته و به آن راي داده اند. 1951: (21بهمن 1329) شاه با ثريا اسفندياري بختياري ازدواج كرد. ثريا همسر دوم شاه بود. ثريا چون داراي فرزند نشد، هفت سال بعد مطلقه گرديد. 1954: آيزنهاور رئيس جمهوري آمريكا اعلام كرد كه به مصلحت اين كشور نيست كه خود را در مسئله ويتنام درگير كند. .... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 5 مارس
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 5 مارس سالروز درگذشت دكتر مصدق احياء گر ناسيوناليسم ايراني و از مردان بزرگ تاريخ ايران دكتر مصدق در دوران تبعيد غير قانوني در روستاي احمد آباد دكتر محمد مصدق استاد دانشگاه، سياستمدار، دولتمرد و ايراندوست نامدار، دشمن سرسخت استعمار ملل و سلطه گران، رهبر جنبش ملي كردن صنعت نفت ايران و رئيس دولت در سالهاي 1330، 1331 و پنج ماه اول سال 1332 چهاردهم اسفند 1345 در بيمارستان نجميه تهران (خيابان حافظ ـ نه چندان دور از چهار راه جمهوری اسلامی) فوت شد. در سالهاي حكومت او، ايران كه پرچم مبارزه با استعمار و سلطه را به دوش گرفته بود تحت فشار و تحريم اقتصادي و تهديد نظامي انگلستان بود كه يكي از سه قدرت آن زمان بشمار مي رفت. دكتر مصدق در تمامي طول عمر سياسي خود به دمكراسي، حقوق بشر و آزاديهاي مرتبط با آن عميقا وفادار بود. وي هنگام فوت 87 ساله بود. دولت دكتر مصدق كه مورد حمايت قاطبه ملت بود در كودتاي 28 امرداد سال 1332 که نتیجه توطئه مشترک انگلستان و آمریکا بود برانداخته شد، به زندان افتاد و پس از تحمل دوران زندان تا پايان عمر در روستاي احمد آباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) به صورت غير قانوني تبعيد و در حصر قرار داشت. در روزهاي واپسين عمر كه شديدا بيمار بود اجازه داده شده بود به تهران و به بيمارستاني كه فرزندش در آن طبابت مي كرد منتقل شود. جز براي اعضاي فاميل، وي در اينجا هم ممنوع الملاقات بود و روزنامه نگاران حتي اجازه نزديك شدن به ساختمان بيمارستان را نداشتند و شبانه روز درخودروهاي خود مقابل ساختمان «پارك هتل» نشسته و گوش بزنگ خبر از داخل بيمارستان بودند. پس از فوت نيز دولت وقت، خود يك اطلاعيه چند سطري بسيار كوتاه دراين زمينه به روزنامه ها داد و از آنجا كه از مرده مصدق هم مي ترسيد اجازه برگزاري محلس ترحيم عمومي نداد. چون گروهي از مردم تهديد كرده بودند كه با پوشيدن لياس مشكي و يا گفتن تسليت به يكديگر با صداي نسبتا بلند ماتم خواهند گرفت؛ ساواك خبرچين هاي خود را مامور پرونده سازي، مخصوصا در مدارس و سازمانهاي دولتي كرده بود تا هركس از دكتر مصدق ياد كند و لباس مشكي پوشيده باشد نامش را گزارش كنند و بعدا دستگير شود. دكتر مصدق بر پايه عقيده خود كه شاه بايد سلطنت كند، نه حكومت در دوران زمامداري اش اختيارات حكومتي را از شاه گرفت. در زمان او انتشار نشريه، تشكيل حزب و برگزاري اجتماعات سياسي آزاد بود. وي تحرير و توزيع كتب درسي را از انحصار دولت خارج كرد تا كتابهاي تاريخ مدارس ديكته دولت و مبلّغ قدرتهاي خارجي مسلط بر ايران نباشند. مورخان معروف جهان دكتر مصدق را احياء گر ناسيوناليسم ايراني خوانده و نوشته اند كه به همين دليل، وي حاضر به سازش با بيگانگان بر سر منافع ايران نبود. به نوشته اين مورخان كه دكتر مصدق را از مردان بزرگ تاريخ ايران خوانده اند وي در جهان سوم چراغي را روشن كرد كه تا پايان «استعمار كهنه» روشن بود. وي به ملل تحت ستم هشدار داده بود كه پس از استعمار كهن (استعمار اروپايي كه از زمان يافتن راههاي دريايي ـ آغاز سده شانزدهم آغاز شده بود)، استثمار و سلطه با لباسی تازه برجاي آن خواهند نشست. به عبارت ديگر استعمارگران تنها لباس عوض مي كنند و .... پس از پيروزي انقلاب در بهمن ماه 1357، هرساله به مناسبت زادروز و وفات دكتر مصدق در آرامگاه او در احمدآباد كه از ابنيه ملي وطن بشمار آمده است مراسمي با حضور هزاران تن برگزار مي شود. در نخستين مراسم از اين دست كه در اسفندماه 1357 برگزارشد بيش از يكصد هزار تن از تهران و شهرهاي ديگر به احمدآباد رفته بودند. تا پايان سال 1356 بردن نام مصدق در رسانه هاي وطن، مدارس و سازمانهاي دولتي ممنوع بود. |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 5 مارس
محاكمه طالقاني :بازرگان و سحابي دراين روز در سال 1342 و 9 ماه پس از قيام خرداد ماه، محاكمه دسته اي از مخالفان شاه از جمله آيةالله سيد محمود طالقاني، مهندس مهدي بازرگان و دكتر يدالله سحابي در محكمه تجديد نظر نظامي كه رياست آن را ژنرال عباس قره باغي (آخرين رئيس ستاد مشترك ارتش در نظام سلطنتي در سال 1357) برعهده داشت آغاز شد. پيش از اغاز محاكمه، حكومت نظامي در تهران و اصفهان تمديد شده بود تا تظاهراتي صورت نگيرد. در قلمرو انديشه دو مورخي كه در اين روز فوت شدند http://www.iranianshistoryonthisday..../0305kideh.jpg كيده پنجم مارس در دوسال مختلف دو مورخ ــ فيلسوف در گذشتند؛ هيپوليته تاين فرانسوي در سال 1893 در 64 سالگي و لودويگ كيده آلماني در 1941 . كتاب كيده كه در 23 مارس 1858 به دنيا آمده بود تحت عنوان « ديوانگي هاي امپراتور » برنده جايزه نوبل شد . وي در اين كتاب هوسهاي ظالمانه گاليكولا امپراتور روم را برنگاشته و حق داده است كه بر ضد حاكم ظالم قيام شود. وي در كتاب ديگرش ثابت كرده است كه پس از هر جنگ ، مردم منفي گرا مي شوند كه منفي گرائي باعث عقب ماندن انسان مي شود . وي افتادن فاصله ميان مردم و دولت را كه باعث بي تفاوتي مردم مي شود خطرناك خوانده است زيرا باعث مي شود كه هر حبابي را عامل نجات خود بدانند و با چشم بسته به هركس كه با دولت مخالفت كند به پيوندند و خود را از چاله به چاه بيافكنند. ... |
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 5 مارس
ساير ملل استالين در سالروز درگذشت او http://www.iranianshistoryonthisday....305estalin.jpg از راست به چپ: استالين در اواخر دهه چهارم ، در اواخر دهه سوم ، و در اواخر دهه اول قرن 20 جوزف استالين كمونيست معروف و ربع قرن رهبر بلامنازع اتحاد شوروي ساعت 9 بعد از ظهر پنجم مارس سال 1953 ( مصادف با 14 اسفند 1331 ) پس از چهار روز اغماء درگذشت و فصلي از تاريخ به پايان رسيد. وي زاده گرجستان بود. درمارس 2003 در روسيه به مناسبت پنجاهمين سال در گذشت استالين نمايشگاهي تحت عنوان «استالين : يك مرد و يك سمبل» آغاز بكار كرده بود كه با بازديد از آن و گفت و شنود با مردمي كه از آن ديدن مي كردند مي شد نظر روسها را درباره وي به دست آورد. اسوسييتدپرس خبرگزاري روزنامه هاي آمريكا در گزارش چهارم مارس 2003 خود از مسكو از قدرداني روسها نسبت به استالين و وفاداري به او ابراز تعجب كرده و نوشته است كه روسها هنوز استالين را «رفيق استالين» مي خوانند. طبق اين گزارش، روسها پس از ورود به اين نمايشگاه ، نخست سراغ مداركي مي روند كه وضعيت مزاجي استالين را در چهار روز آخر عمرش نشان مي دهد تا مطمئن شوند كه مرگ او بر اثر توطئه مخالفانش نبوده است. «يوري پلي ياكف» مورخ روس و عضو آكادمي علوم روسيه هم از علاقه مندي روسها به استالين كه رفاه برابر برايشان تامين كرد ، آنان را در جنگ جهاني دوم به پيروزي رساند و يكي از دو ابر قدرت جهان ساخت و صنعتي و داراي سلاحهاي هسته اي كرد ابراز شگفتي كرده است . «ناتاليا وكشينا» يكي از بازديدكنندگان نمايشگاه به اسوسييتدپرس گفته است كه روسيه به رهبري چون استالين كه اين كشور را از زير ويرانه ها بالا كشيد نياز دارد.«الكسي فدياكين» دانشجوي 27 ساله در اين زمينه اطهار داشته كه استالين سمبل يك ملت سالم بود. اسوسييتدپرس در همان گزارش نوشته است كه نتيجه يك سنجش افكار در روسيه نشان مي دهد 37 در صد روسها معتقدند كه استالين بيش از هر رهبر ديگر به روسيه خدمت كرد، حال آن كه مخالفان اين نظر تنها 29 در صد بودند. اين خبرگزاري سپس نتيجه گيري كرده است كه دوران بي قانوني (چاپيدن و غارت اموال عمومي) ، اقتصاد غير مطمئن و خروج روسيه از باشگاه ابر قدرتها باعث شده است كه روسها متوجه گذشته خود شوند و روي كار آمدن«پوتين» به همين دليل بوده است. نمونه اي بارز از آزمندي ناشي از كاپيتاليسم: تهيه و فروش گوشت گاوههاي مردني، پير و بيمار درپي پخش فيلمي از يك كشتارگاه آمريكا در ايالت كاليفرنيا، شماري از نمايندگان مجلس ايالات متحده در نخستين هفته ماه مارس 2008 تصميم گرفتند كه در اين باره كه با سلامت مردم ارتباط دارد، بررسي كامل بعمل آيد و مدير شركت بسته بندي و توزيع گوشت كه آن كشتارگاه را در اختيار داشت به مجلس احضار و حضورا به پرسش هاي نمايندگان پاسخ گويد. بعدا احضاريه (سپينا Subpoena ) براي مدير كمپاني گوشت هلمارك وستلاند (Hallmark/Westland Meat Co.) صادر شد و از او اخذ توضيح بعمل آمد. فيلم تهيه شده از كشتارگاه اين كمپاني كه از تلويزيون پخش شده و مخاطبان را تحت تاثير قرارداده و تا مدتي دچار اكراه از خوردن گوشت كرده بود، صحنه هايي را نشان مي داد كه كاركنان كشتارگاه گاوهاي مردني را با ليفتراك از زمين بلند مي كردند و به مسلخ مي بردند. اين گاوها كه براثر پيري و يا بيماري قادر به كنترل خود و روي پاي ايستادن نبودند ازكاميونهايي كه آنها را به كشتارگاه حمل كرده بودند به زمين افکنده مي شدند. اين گاوها تنها مي توانستند گردن خود را حركت دهند و تقّلاي آنها براي برخاستن بي نتيجه بود و اين صحنه ها و تصوّر كشتن آنها نه تنها دلخراش بود و وجدان را جريحه دار مي كرد بلكه اين بيم را به وجود مي آورده بود كه توزيع گوشت آنها جهت خوردن ممكن است در مصرف كننده توليد مرض كند. اين فيلم ظاهرا از سوي گزارشگران اينوستيگيتيو شبكه هاي تلويزيوني آمريكا تهيه شده بود. مخاطبان پس از ديدن اين گزارش مصوّر گفته بودند كه ازخوردن هرچه استيك و همبرگر بيزار شده اند زيرا كه از اين پس با مشاهده غذاهاي گوشتي، منظره اين گاوهاي مردني و رفتار غيرانساني با آنها در ذهنشان تداعي خواهد شد. برخي نيز اين وضعيت را به حساب آزمندي هاي كاپيتاليستيك گذارده بودند؛ جمع مال (پول) به هر وضعيت و شكل. ادامه همين آزمندي ها به بحران مالي سال 2009 سقوط بهاي سهام و قرارگرفتن بانکها در آستانه ورشکستگي منجر شده است. درباره وضعيت آن کشتارگاه، مسئولان آژانس دولتي مربوط گفته بودند كه بودجه و نيروي انساني كافي (بازرس) براي مراقبت دائمي از كشتارگاههارا ندارند!. با وجود اين، پس از پخش اين گزارش كه در فوريه 2008 صورت گرفت، اعلام شده بود كه حدود هفتاد ميليون كيلوگرم گوشت توزيع شده را جهت معاينه مجدد و بررسي هاي ديگر از جمله تعيين سن تقريبي گاوها هنگام ذبح، از انبارها و فروشگاهها جمع آوري (Recall) كرده اند كه بزرگترين ريكال گوشت در آمريكا بشمار آورده شده است. عكس زير كه از گزارش تلويريوني گرفته شده؛ گاوي را نشان مي دهد كه در كشتارگاه ياد شده در بالا روي زمين افتاده و از فرط پيري و يا بيماري قادر به بلند شدن نيست و مي خواهند با ليفتراك آن را به محل كشتار ببرند و گوشتش را بسته بندي كنند و به مردم بفروشند تا با «به ـ به و چه ـ چه گفتن» بخورند: http://www.iranianshistoryonthisday....os/SickCow.jpg |
پيدايش سيگارفرانسيسكو فرناندز توتوني را كه از كوبا به اروپا آورده بود پنجم مارس 1558 به صورت سيگار به اروپاييان معرفي كرد. قبلا توتون را در چپق مصرف مي كردند. توتون از گياهان بومي قاره آمريكاست كه كريستف كلمب در سفر اول خود به اين قاره در سال 1492 در كوبا متوجه آن شد و ديد كه بوميان دود برگهاي خشك شده آن را استنشاق مي كنند و نوعي حالت انبساط به آنان دست مي دهد كه اين گياه نخست به اروپا و سپس به ساير نقاط منتقل شد كه سازمان جهاني بهداشت آن قاتل شماره يك انسان و عامل بيماري هاي صعب العلاج از جمله سرطان اعلام كرده است.ا
شاره به ايران در نامه محرمانه اوباما به كرملين http://www.iranianshistoryonthisday....ev-bolivar.jpg مدوديف در زير قاب عکس سيمون بوليوار دوم مارس 2009 در نيويورك تايمز فاش شد كه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا سه هفته پيش از اين (و درست سه هفته پس از آغاز حكومتش) در نامه محرمانه اي كه در مسكو به دميتري مدوديف رئيس جمهور روسيه تسليم شد از اوخواست كه روسيه به ايران براي دستيابي به سلاحهاي دوربرد كمك نكند. متن نامه فاش نشده بود. بعدا از شنيده ها چنين برآمد كه «اوباما» به رئيس جمهور روسيه وعده داده بود كه اگر مسكو كمك كند كه ايران موفق به دستيابي به سلاحهاي دوربرد و استراتژيك (موشک باليستيک) نشود و يا اينكه تهران را متقاعد به قطع توليد اين گروه از جنگ افزارها كند وي از استقرار پايگاه ضد موشكي در لهستان و جمهوري چك دست برخواهد داشت. دولت روسيه وصول يك نامه محرمانه از اوباما را تاييد كرده ولي گفته بود كه به اين نامه هنوز پاسخ نداده است. تاييد بازداشت ركسانا صابري و واكنش تند هيلري كلينتون و تصميم وزارت امور خارجه آمريكا http://www.iranianshistoryonthisday....ana-tehran.jpg رکسانا در تهران در پي انتشار چند گزارش مبهم در رسانه هاي آمريكا درباره بازداشت ركسانا صابري 31 ساله كه از شش سال پيش در تهران به كار گزارشگري به عنوان «فري لنس» سرگرم بود، سخنگوي قوه قضايي جمهوري اسلامي 14 اسفند 1487 تاييد كرد كه چنين فردي طبق قرار دادسراي انقلاب در زندان اوين بازداشت است. تاييد زنداني بودن ركسانا يك ماه پس از بازداشت او صورت گرفته بود. ركسانا دختر رضا صابري در ايالت داكوتاي شمالي (آمريكا) به دنيا آمده است. پدر وي كه در آن ايالت و در شهر«فارگو» زندگي مي كند قبلا جريان بازداشت دخترش را به رسانه هاي امريكا داده بود و اين رسانه ها اظهارات اورا با عكس زير كه رضا را با قاب عكس دخترش نشان مي داد چاپ كرده و نوشته بودند که زماني رکسانا به عنوان دختر داکوتاي شمالي انتخاب شده بود. http://www.iranianshistoryonthisday....eri-roxana.jpg |
اکنون ساعت 09:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)