![]() |
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد |
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد گر چشمه زمزمی و گر آب حیات آخر به دل خاک فرو خواهی شد |
من همان دم كه وضو ساختم از چشمه عشق
چار تكبير زدم يكسره بر هر چه كه هست |
آن کز میت گلگون بود یا رب چه روزافزون بود
کز آب حیوان میکند آن خضر هر ساعت وضو |
من دگر در خانه ننشینم اسیر و دردمند
خاصه این ساعت که گفتی گل به بازار آمدست |
تا چند اسیر عقل هر روزه شویم
در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم |
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا |
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد |
قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد
سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را |
عیسی نفسی، خضر رهی، یوسف عهدی
جم مرتبهای، تاج وری، شاه نشانی |
اکنون ساعت 07:37 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)