![]() |
مرا میان بازوانت مومیایی کن... |
میان منُ تو |
|
زیـاده خـواه نـیـسـتـم |
بــراے اینــ ـ کـه
هنـ ـ ـوز بــ ـه تــ ـ ـو فکـر مےکنـم... هنـ ـ ـوز نگـ ـ ـرانـتـ مےشـوم هنـ ـ ـوز دلتنگـت مےشـوم و هنـ ـ ـوز دوسـتـت دارم از خــ ـ ودم متـــنـفّـرم |
دیدمت در حریری زمهتاب سرد و خاموش خفته بودی |
روزگار |
وقتی خاطره های آدم زیاد میشه، دیوار اتاق پر از عکس میشه
اما همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی!! |
کـمـی نـزدیـک تـر بـیــا |
گفتمش دل میخری؟ پرسید چند؟
گفتمش دل مال تو تنها بخند... خنده کرد و دل ز دستانم ربود... تا به خود باز آمدم او رفته بود،دل ز دستش روی خاک افتاده بود،جای پایش روی دل افتاده بود. |
اکنون ساعت 11:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)