![]() |
در سنبلش آویختم از روی نیاز گفتم من سودازده را کار بساز |
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم |
من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم |
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است |
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم |
ما از برون در شده مغرور صد فریب
تا خود درون پرده چه تدبیر میکنند |
دراین خمار کسم جرعه ای نمی بخشد
ببین که اهل دلی درمیان نمی بینم |
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شبهای بیداران خوش است |
تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کرشمه جادو نهاده ایم |
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست |
اکنون ساعت 12:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)