پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   شريعتي از چه ميگويد؟ (http://p30city.net/showthread.php?t=12263)

Omid7 11-08-2009 11:40 AM

باتوهمه رنگ هاي اين سرزمين راآشنامي بينم
باتوآهوان اين صحرا دوستان هم بازي من اند
باتوسپيده هرصبح برگونه ام بوسه مي زند
باتونسيم هرلحظه گيسوانم راشانه مي كند
باتومن بابهارمي رويم
باتومن درهرشكوفه مي شكفم
باتومن درطلوع لبخندمي زنم درهرتندرفريادشوق مي كشم
درحلقوم مرغان عاشق مي خوانم درغلغل چشمه ها
مي خندم درناي جويبارهازمزمه مي كنم
باتومن بودن را زندگي راشوق راعشق رازيبايي را
مهرباني پاك خداوندي رامي نوشم
باتومن دراين خلوت اين صحرادرغريت اين سرزمين
درسكوت اين آسمان درتنهايي اين بي كسي
غرقه فريادوخروش وجمعيتم درختان برادران من اند
وپرندگان خواهران من اندوگلها كودكان من اند

Omid7 11-08-2009 11:41 AM

كتاب هاي شريعتي

شيعه

جامعه شناسي اسلام

هنردرانتظارموعود

انسان آ زاد-آزادي انسان

فاطمه فاطمه است

آري اينچنين بود برادر

زيباترين روح همبستگي

ازكجا آغازكنيم

نگاهي به تاريخ فردا

ازگشت به خويشتن


سخنرانیها:
اسلام شناسی
حسین وارث ادم
علی تنهاست
علی اسطوره تاریخ
مذهب علیه مذهب
شیعه علوی، شیعه صفوی
نیایش

نوشته‌ها:
با کاروان هله
هبوط
کویر
گفتگوهای تنهایی
مذهب علیه مذهب
میعاد با ابراهیم
فاطمه فاطمه‌است
ابوذر

فرگل 11-08-2009 11:49 AM

وقتی ....
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم.
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم.
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم.
وقتی او تمام کرد
من شروع کردم.
وقتی او تمام شد
من آغاز شدم.
و چه سخت است.
تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است،
مثل تنها مردن !

«دکتر علی شریعتی»

Hiwa 11-21-2009 10:40 AM

آنگاه که تقدير نيست و از تدبير نيز کاري ساخته نيست ...
خواستن اگر با تمام وجود و با بسيج همه اندامها و نيروهاي روح و با قدرتي که در صميميت است تجلي کند، اگر همه هستيمان را يک خواستن کنيم، يک خواستن مطلق شويم و اگر با هجوم و حمله هاي صادقانه و سرشار از اميد و يقين و ايمان بخواهيم پاسخ خويش را خواهيم گرفت.

"دکتر علي شريعتي"

فرگل 11-21-2009 10:49 AM

http://i28.tinypic.com/16c56w1.jpg

آناهیتا الهه آبها 01-11-2010 10:19 PM

دکتر شریعتی انسان ها را به چهار دسته تقسیم کرده است:

1_آنان که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند نیستند:

عمده آدم ها حضورشان مبتنی بر فیزیک است.تنها با لمس ابعاد جسمانی آنها است که قابل فهم می شوند بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

2_آنان که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند:

مردگان متحرک در جهان.خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند.بی شخصیت اند و بی اعتبار.هرگز به چشم نمی آیند. مرده و زنده شان یکی است.

3_آنان که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند:

آدم های معتبر و با شخصیت.کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند.کسانی که همواره در خاطر می مانند.دوستشان داریم و برایشان احترام و ارزش قائلیم.

4_آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هستند:

شگفت انگیزترین آدم ها.در زمان بودنشان چنان با قدرت و با شکوه اند که ما نمی توانیم حضورشان را در یابیم اما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم.باز می شناسیم،می فهمیم که آنان چه بودند،چه می گفتند و چه می خواستند ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم هزار حرف داریم برایشان اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند اختیار از ما سلب می شود.سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم .شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد
.

Hiwa 03-04-2010 12:32 AM

لحظه ها را میگذراندیم تا به خوشبختی برسیم، غافل از اینکه خوشبختی در آن لحظه ها بود که گذراندیم.

"دکتر شریعتی"

Hiwa 03-05-2010 11:27 PM

زنده بودن را به بیداری بُگذرانیم،
که سال ها به اجبار خواهیم خفت!

"دکتر علی شریعتی"

Setare 03-06-2010 12:05 AM

ای آزادی، تورا دوست دارم، به تو نیازمندم و به تو عشق می ورزم، بی تو زندگی دشوار است، بی تو من هم نیستم، هستم، اما من نیستم، یک موجودی خواهم بود تو خالی ،پوک، سرگردان، بی امید، سرد، تلخ، بیزار، بدبین، کینه دار، عقده دار، بی تاب، بی روح، بی دل، بی روشنی، بی شیرینی، بی انتظار، بیهوده، منی بی تو، یعنی هیچ!...
آی آزادی ، من از ستم بیزارم، از بند بیزارم، از زنجیر بیزارم، از زندان بیزارم، از حکومت بیزارم، از باید بیزارم، از هرچه و هر که تو را در بند میکشد بیزارم....


گوشه نوشته هایی از دکتر شریعتی

Setare 03-06-2010 12:07 AM

بهترین فرشته ها همین شیطان بود! مردو مردانه ایستاد و گفت: « نه،سجده نمی کنم ،تورا سجده میکنم، اما این آدمک های کثیفی را که از «گل متعفن» ساخته ای ،این موجود ضعیف و نکبتی را که باری شکم چرانی اش ،خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش می کند، برای یک شکم انگور یا خرما یا گندم ،گوسفند وار پوزه اش را به زمین فرومی برد ،و چشم اش را بر آسمان و بر تو می بندد ،سجده نمیکنم»!
این چرند بد چشم شکم چران پول دوست کاسبکار پست را سجده کنم؟ کسی را که به خاطر تو،برای نشان دادن ایمان و اخلاص اش به تو،یک دسته گندم زرد و پوسیده را به قربانگاه می آورد؟ او را که بخاطر خوشگلی خواهرش حرف تو را زیر پا می گذارد،پدرش را لجن مال میکند؟برادرش را می کشد...؟
نمی بینی این ها چه میکنند؟ زمین را ، و زمان را به چه کثافتی کشانده اند؟ مسیح و یحیی و زکریا و «علی» را بی رحمانه و ددمنشانه می کشند تنها برای آنکه «میتوانند» ، نه، تنها به علت آن که «شخصیت بزرگ ،روح بلند و انسان پرشکوه» تحمل اش برای « اشخاص حقیر ،ارواح زبون و آدمک های خوار و ذلیل» شکنجه آور است....
دکتر علی شریعتی


اکنون ساعت 03:43 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)