پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تاپیکهای سریالی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=160)
-   -   هرچه مي خواهد دل تنگت بگو (http://p30city.net/showthread.php?t=13979)

Hiwa 11-07-2009 01:38 PM

دوست می شوم
با تمام غصه ها
با کتابهای نخوانده
با کمد های نا منظم
با چشمهای نا مهربان
با تمام دلتنگی های عصر جمعه
با گل زرد نیمه کاره روی بوم
با خستگی های هر روزه ام
با دغدغه های فکریم
با احساسهای دوست داشتن دیگران
دوست می شوم با دوری تو
با دوست نداشتنت
با زندگی
با بی کسی
دوست می شوم
با تمام دشمنی ها
با حرفهای نگفته ام
دوست می شوم
با خودم ...

فرگل 11-07-2009 01:41 PM

امیدم باش َ
امید آخرینم باش
و نوشدارو برایم باش
برای این دل ریشم تو مرحم باش
تو با مهرت عزیزم باش
تو عشقم باش
تو تنها در كنارم باش
ولیكنتا دماخر
كنارم باش
كنارم باش

Hiwa 11-07-2009 02:01 PM

کاش بدانی که
تو تمام سادگيم را زير سوال می بری.
وقتی كه ميگویی دوستم داری...
و من با تمام سادگی زير سوال رفته ام
يقين دارم كه دروغ می گویی...

فرگل 11-07-2009 02:18 PM

چگونه بی تو سر كنم
چگونه شب سحر كنم
بدون تو چه آسمان حرام گشته بر دلم
بدون تو چه آسمان خراب گشته بر سرم
بدون تو یه ماهی بدون تنگ
بدون تو سكوت مرده ای خموش
بدون تو ستاره ای بی فروغ
بدون تو پرنده ای شكسته بال
بدون تو شبم - شبی كه ندارد او سحر
بدون تو غروب غم گرفته ام
بدون تو یه ابر تكه پاره ام
بدون تو...
نمی كنم بدون تو زندگی
بدون هیچ معطلی

rahiil 11-08-2009 01:01 AM

چرا اینهمه چرا ی بی جواب تو این دنیا هست ؟

Hiwa 11-08-2009 10:26 AM

تمام حجم لحظه هايم پر از چشم های نا مهربان شده
کسی مرا به مهمانی ستاره ها دعوت نمی کند
آسمان هم ديگر قرار داد دوستيمان را تمديد نمی کند
زندگيم خالی تر از هميشه است
هيچ دستی احساسم را نوازش نمی کند
نمی دانم چه کسی در يک شب تاريک آمده
و زندگيم را با قلم موی تاريکی رنگ کرده

فرگل 11-08-2009 10:31 AM

خوشا آنان كه در بازار گيتي
خريدار وفا بودند و هستند
خوشا آنان كه در راه رفاقت
رفيق باوفا بودند و هستند

فرگل 11-09-2009 08:57 AM

خنــــــده بر لب ميزنم تا كس نداند راز من

ورنه اين دنيا كه ما ديديم خنديدن نداشت

Hiwa 11-11-2009 08:21 AM

چی بگم از كجا بگم
دردمو با كیا بگم

بهتره كه دم نزنم
حرفی از عشقم نزنم

از عشقی كه گم شد و رفت
عاشق مردم شد و رفت

عشقی كه بی فروغ نبود
برای من دروغ نبود

بغض نشسته تو گلوم
وقتی نشستی روبه روم

من از خودم چرا بگم
باید از اون چشا بگم

خیره تو چشم مست تو
دست میدم به دست تو

دل از زمونه میكنم
حرف دلم رو میزنم

چه حالتی داره چشات
نرگس بیماره چشات

چشم تو خوابم میكنه
مست و خرابم میكنه

وقتی نشستی رو به من
ازعاشقی بگو به من

بزار چشات دل ببره
اینجوری باشه بهتره

چشات اگه پس نزنن
چشای سرسپردمو

میشه فراموش كنم
خاطره های مُردَمو

فرگل 11-11-2009 08:29 AM

امیدم باش َ
امید آخرینم باش
و نوشدارو برایم باش
برای این دل ریشم تو مرحم باش
تو با مهرت عزیزم باش
تو عشقم باش
تو تنها در كنارم باش
ولیكن تا دم اخر
كنارم باش
كنارم باش



اکنون ساعت 02:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)