![]() |
تلخ
بادام تلخ باریکه ماه را چگونه دیده ای از لابه لای پنجه ی برگت؟ گویی شکوفه ی عریانی از بلور خفتیده در آغوش منحنی نور و چشم های من اندام ماه را چگونه عاشق شدید از عمق ظلمت گودال خویش؟ آویختن به ریشه بالا کشیدن از آوند نفسگیر شاخه تا نشانه ی بادام و تجربه ای که ، تلخ پا گرفت |
ما / لا / ریا
روزه ی سکوت گرفته ام فقط برای تو می نویسم این جا شیر آب را که باز می کنی گلبول های قرمز آژیر می کشند باغچه پُر می شود از فوران هوای مرداب و دهان ، لبریز از طعم بوسه ی زالو این جا رادیو را که باز می کنی روز تمام موجها پُر از پیام صلحی ست که عالی جناب های جهان به سوی هم شلیک می کنند |
ماهی سیاه کوچولو
حوض را که مرور می کنم ورق به ورق پُر از آرامش قرمز ماهیان سرخوشی ست که حلول فصل تخم ریزی شان را شمارش معکوس می کنند پس ماهی سیاه کوچک من کجاست؟ کسی از نردبان دی شب ماه چیزی نمی داند؟ |
مثلاً
بسیارند بهانه های دوری به دستم بهانه ای بده دست آویز کوچکی تا در کنار تو باشم اشاره ای نوشته ای که خلاصه در دو واه عضلاتی گشاده در چهره و لبخندی رها به دستم بهانه ای بده |
حالا که نامه می نویسم |
در کوه پایه |
در من ... در تو ... |
زندگی ؛ داستانی برای اجرا |
اعتراف |
در پاکتی در گشوده |
| اکنون ساعت 04:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)