![]() |
حکایت بانک زمان
تصور کنید حساب بانکی دارید که در آن هرروز صبح 86400 تومان به حساب شما واریز می گردد و شما فقط تا آخر شب فرصت دارید تا همه پول ها را خرج کنید چون آخر وقت حساب شما خود به خود خالی می شود.
در این صورت شما چه خواهید کرد؟ البته سعی می کنید تا آخرین ریال را خرج کنید! هریک از ما یک چنین حساب بانکی داریم ؛ حساب بانکی زمان! هر روز صبح در بانک زمان شما 86400 ثانیه واریز و تا پایان شب به پایان می رسد. هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود. ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده، می داند. ارزش یک ماه را مادری که فرزند نارس به دنیا آورده، می داند. ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند. ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوق را می کشد. ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده. ارزش یک ثانیه را آن که از تصادفی مرگبار جان به در برده، می داند. باور کنید هرلحظه گنج بزرگی است! فراموش نکنید:گنجتان را آسان از دست ندهید! به یاد داشته باشید: زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند! دیروز به تاریخ پیوست. فردا معما است. و امروز هدیه است. |
سگ هایی که یاد گرفتند تلاش نکنند
تعدادی سگ در اتاقی قرار گرفتند که زمین آن می توانست شوک الکتریکی خفیفی به سگ ها وارد کند. دکمه ای روی دیوار اتاق بود که با فشرده شدن جریان را قطع می کرد. وقتی شوک وارد شد سگ ها بالا و پایین پریدند تا بالاخره یکی از سگ ها دکمه را زد و جریان قطع شد. سگ ها یاد گرفتند با زدن آن دکمه آن شوک ناخوشایند قطع می شود.
روی نصف گروه اول سگ ها همین آزمایش دوباره تکرار شد اما این بار دراتاق دیگری که دکمه ای الکی داشت و با زدن آن هیچ اتفاقی نمی افتاد و جریان همچنان ادامه داشت. بعد از این مراحل سگ هایی که در اتاق دوم بودند به اتاق اول (با کلید سالم) بازگردانده شدند و آزمایش تکرار شد. این بار هیچ کدام شان حتی سعی نکردند که دکمه را فشاردهند. نتیجه: هیچ کس با نامیدی به دنیا نمی آید، بلکه ما بعد از اینکه چند بار شکست می خوریم «شکست خوردن» را یاد می گیریم و حتی به خودمان زحمت تلاش کردن نمی دهیم. اگر به مشکلی برخورده اید، مهم نیست دفعه چندم است که زمین خورده اید، باز هم بلند شوید و برای حل آن تلاش کنید. ممکن است کلید سالم باشد، فقط فشارش دهید! |
در این مکانها حجاب برای خانمها الزامی نیست!
|
ازدواج عجیب یک دختر به خاطر کمبود خواستگار
ازدواج عجیب یک دختر به خاطر کمبود خواستگار:d
http://www.irannaz.com/user_files/L132776782024.jpg زنی تایوانی به دلیل كمبود خواستگار تصمیم گرفت بدون حضور داماد مراسم ازدواج خود را برگزار كند! «چن وی یه» كه به نظرش برای برگزاری جشن عروسی به جناب داماد نیازی ندارد، در روز مقرر پیراهن سفیدش را بر تن میكند، دست گلش را برمی دارد و در یك سالن مجلل، عروسیاش را به همراه 30 نفر از دوستان جشن میگیرد! این خانم 30 ساله كه كارمند موفق یك دفتر تجاری در تایپه است، در پیدا كردن مرد مناسب زندگیاش به هیچ عنوان موفق نبود اما از آنجا كه دیگر نمیتوانست فشارهای اجتماعی را برای مجرد بودن تحمل كند خودش با خودش ازدواج كرد.به گزارش ایران ناز چن میگوید:« 30 سالگی برای من یكی از بهترین دورههای زندگی است. شغل عالی و تجربیات موفقی دارم اما هنوز هیچ شریكی برای زندگی ام پیدا نكردهام. خب، چه كاری از دستم بر میآید؟ این تصمیم به معنای مخالفت من با ازدواج نیست. فقط امیدوارم با این كار بتوانم با باورهای غلط جامعه سنتی در این مورد مبارزه كنم. اینكه مردم با دیده تحقیر به من نگاه كنند یا لقبهای نامناسب بدهند شایسته هیچ زنی نیست.» بعد از اعلام خبر ازدواج 3600 پوندی این زن، یك كمپین آنلاین مخالف در اینترنت برای موارد مشابه راه اندازی شد. زنان تایوان بعد از رسیدن به وضعیت با ثبات و موفق اقتصادی و شغلی دیرتر و كمتر ازدواج میكنند و این مسئله دولت این كشور را در مورد كاهش نرخ تولد و تاثیر روی باروری به شدت نگران كرده است. به گزارش رسانههای محلی در تحقیقاتی كه سال جاری انجام شده است تنها دو پنجم زنان تایوان عنوان كردهاند كه به نظرشان خانمهای متاهل نسبت به مجردها زندگی بهتری دارند. «چن» كه برای ماه عسل انفرادیاش قصد سفر به استرالیا را دارد میگوید:«فقط امیدوارم انسانها برای خودشان احترام بیشتری قائل شوند تا برای حرفهای دیگران.» مادر او در ابتدا به حضور یك داماد در مراسم اصرار و تاكید داشت اما مدتی بعد قید حضور در جشن ازدواج دخترش را زد. به هر ترتیب خانم «چن» نمیتواند ازدواج با خودش را به شكل رسمی ثبت كند و اگر بعدها مرد مناسبش را پیدا كرد باید دوباره ازدواج كند |
بدون خجالت، دوستت دارم
بدون خجالت، دوستت دارم اگر در انتخاب همسر، محور، ایمان و حب پروردگار باشد، مى توان امیدوار بود که این ازدواج، منجر به زندگى اى شود که هدف و شالوده آن، رسیدن به قرب الهى است و این که زن و مرد، هر دو تصمیم بگیرند که این عشق و علاقه زمینى را نردبانى سازند براى دست یافتن به رضاى پروردگار». خداوند خانواده را حریم خود قرار داده است. زن و شوهر در کنار یکدیگر می تواند به کمال برسند، می توانند رشد کنند و آرامش یابند. زن، مرد را به آرامش و کمال می رساند و مرد، زن را... در خانواده بسیاری از نیازهای اساسی انسان اجابت می شود که این خود دلیلی برای ایجاد سکونت و آرامش است. مهر ورزیدن و محبت دیدن ، از آن نوع نیازهایی است که تجلی آن را به صورت های گوناگون و در ابعاد متفاوت ارتباط زوجین قابل توجه است. نزدیک شدن و صمیمی شدن همسران با یکدیگر از ضروریات حتمی الاجرایی است که در حیات به سامان افراد در زندگی مشترک و خانوادگی نقش مبرهن و بسزایی دارد. اگر مطمئن باشیم کسانی هستند که ما را دوست دارند، در هجران و دوری ما اندوهگین می شوند وبا دیدارمان قلبشان می تپد و آثار شادمانی و شعف در چهره آنها پدید می آید، اگر گرمای محبتی در خانه دلمان احساس کنیم و روشنایی تعلق و مهری را در زوایای جان و ضمیرمان ببینیم، در برابر سیل بنیان کن حوادث زندگی استوار می مانیم و مقاوم و نستوه روی صخره های بلند مشکلات می ایستیم. پایه اسلام براساس محبت است و با محبت می شود همه چیز را ساخت. بچه ها را می توان با محبت ساخت. از ابراز محبت به یکدیگر هیچ وقت خجالت نکشیم حتی اگر سالها از زندگی مشترک بگذرد. آن وقت است که در چنین خانواده هایی بچه ها محبت واقعی را می آموزند. اما متاسفانه، ما حاضر نیستیم برای یکدیگر وقت بگذاریم. حرف نمی زنیم ، از ابراز مهر و محبت ابا داریم ، حتی گاهی ابراز آن را زمینه ای برای جسوری همسرمان قلمداد می کنیم و... این چنین می شود که همه چیز توی دلمان می ماند. اگر با سطور مطالعه شده هم عقیده اید و در اندیشه تغییر و تحول زندگی تان ، نظر شما را به چند روش ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران، جلب می کنیم: زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است. از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن. زنان به کارهاى کوچکى هم که مردان برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند اغلب مردان چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا مرد دست به کارى نزند که خشنودى زن را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که زنان براى کارهاى به ظاهر کوچک مردان نیز امتیاز قائل هستند. براى مثال، یک مرد مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند. محبت، مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محب وصل مى گردد و صفات محبوب را به وى منتقل مى سازد و این جاست که انتخاب محبوب، اهمیت مى یابد. به نظر مى رسد که همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند. یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد. بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است. آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام هاى شنیدارى را دوست دارند مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاى جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد. در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند. زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد. همان گونه که مردان مى توانند با جمله دوستت دارم، قلب همسر خود را تسخیر سازند و او را صاحب حسى خوشایند کنند، زنان نیز مى توانند با گفتن جملاتی مثل «من در کنار تو آرامش مى یابم» یا «خیلى خوشحالم که مى توانم به تو تکیه کنم»، مرد را سرشار از عشق و محبت کنند و او را بیش از پیش، به خود علاقه مند سازند. براى همسر خود، حق ناراحت شدن قائل باشید اگر شما یک مرد هستید، باید به این نکته توجه داشته باشید که زن ها وقتى حاضرند به حرف هاى شما گوش بدهند که برایشان حق ناراحت شدن قائل باشید. یکى از شیوه هاى رایج شروع کردن دعوا بین همسران، بى اعتبار دانستن احساسات و افکار زن است. وقتى مرد مى گوید: «آخه واسه چى ناراحتى» یا «این که ناراحتى نداره» و یا «این موضوع این قدر مهم نیست»، براى زن خیلى گران تمام مى شود و زن، این چنین تلقى مى کند که نمى تواند حتى از احساسات خود صحبت کند. |
نبایدهای روز عشق ایرانی
نبایدهای روز عشق ایرانی درست به همان اندازه که این روز را دوست داریم، استرس و اضطراب زیادی هم داریم. باتوجه به بالا رفتن شدید قیمت گل و شکلات و جواهرات به مناسبت این روز، فشار و استرس برای پیدا کردن هدیه مناسب غیرقابلاجتناب است. البته تمام سعی ما این است که هدیه را از صمیم قلب به عشقمان بدهیم و میدانیم که عشق باارزشترین قسمت این اتفاق است. اما بااینحال، کنترل استرسمان کمی دشوار است. بااینکه احساس میکنید باید حتماً در این روز به عشقتان هدیهای بدهید اما منطقتان را فراموش نکنید. در زیر به 7 کاری که باید شدیداً از انجام آن در این زمان از سال خودداری کنید اشاره میکنیم: قرض کردن برای خرید هدیه به هر قیمتی که شده باید از قرض گرفتن پول برای خریدن هدیه روز عشق خودداری کنید. درست است که مواقع اضطراری پیش میآید اما این مربوط به مواقعی است که آن پول اهمیت خیلی زیادی در زندگیتان دارد و روز عشق جزء این اتفاقات و مواقع نیست. هر چقدر هم که همسرتان را دوست داشته باشید، اما این بدهی ارزشش را ندارد چون یک روز خوشحالیتان با هفتهها یا شاید ماهها استرس مالی شما برابر خواهد بود. پس سعی کنید به اندازه بودجهتان هدیه بخرید. هزینه کردن بیشتر از آنچه خودتان دوست دارید روز عشق رویدادی برای جشن گرفتن عشق و دلدادگی است نه مادیات. با در نظر داشتن این واقعیت، سعی کنید راههایی غیرمادی برای نشان دادن عشقتان و خوشحال کردن همسرتان در این روز پیدا کنید. یک شام خوشمزه درست کنید. یک شب را در کنار هم تنها در خانه سپری کنید و جشن بگیرید. با هم به پارک یا هر تفریگاه دیگر بروید. نباید احساس کنید که خسیسبازی درآوردهاید یا اینکه به همسرتان بیتوجهی کردهاید. فقط میخواهید برای یکبار هم که شده منطقی عمل کنید. بیش از اندازه انتظار داشتن اگر میبینید که امیدوارید یک انگشتر الماس فوقالعاده در این روز هدیه بگیرید، وقتش رسیده که از این افکار دست بکشید. خیلی وقتها بدون اینکه متوجه شویم همسرمان را در حد استانداردهای فوقالعاده غیرعادی بالا میگیریم. سعی کنید ارزیابی منطقی از وضعیت همسرتان داشته باشید و انتظاراتتان را نیز براساس آن ارزیابی قرار دهید. دلسوزی برای خود اگر در این روز تنهایید بیشتر اوقات افراد مجرد در روز عشق احساس ناراحتی میکنند. اگر احساس کردید که چنین حسی به شما هم دست داده است، سعی کنید چند نفر از دوستان مجردتان را دور خود جمع کنید و با هم خوش بگذرانید. میتوانید حتی استقلالتان را جشن بگیرید! حتی لازم نیست پول هم خرج کنید. یک غذای خوشمزه بپزید و در کنار هم لحظات خوشی داشته باشید. بیش از اندازه خود را درگیر این روز کردن به جای اینکه مدام به جزئیات این روز، اینکه چه بخرید، چه بپوشید، کجا بروید و اینها، فکر کنید، سعی کنید از لحظاتتان لذت ببرید. البته باید برای این روزتان برنامهریزی داشته باشید اما لازم نیست آنقدرها هم خودتان را درگیر کنید چون با اینکار فقط وقت و پول زیادی را هدر خواهید داد. سعی کنید آرامش خودتان را حفظ کنید، خودتان باشید و سعی کنید خوش بگذرانید. نگذارید روز عشق به منبع استرس برایتان تبدیل شود. هزینه کردن برای غذا و هدایایی که از بین میروند چرا پولتان را صرف خرید گل و شکلات کنید که طی چند روز خراب میشوند؟ سعی کنید هدایایی بخرید که دوام بیشتری داشته باشند. به گردن گرفتن همه مسئولیت مالی روابط قوی مستلزم مصالحه هستند. به جای اینکه فکر کنید باید همه هزینههای یک قرار ملاقات مجلل را بپردازید، سعی کنید هزینهها را تقسیم کرده و با هم برای این روز برنامهریزی کنید. بااینکه سورپرایز کردن همدیگر خیلی جالب است اما با هم ساختن یک اتفاق هم به همان اندازه لذتبخش است. اگر از نظر مالی و زمانی احساس فشار میکنید، میتوانید مسئولیت این رویداد را با هم تقسیم کنید. بالاخره هر چه که باشد در عشق واقعی همه چیز باید تقسیم شود. خط آخر بدون شک روز عشق یکی از زیباترین و هیجانانگیزترین روزهای سال است. پس به جای اینکه آن را به روز پراسترس و فشار تبدیل کنید، سعی کنید بااستفاده از نکاتی که در بالا اشاره کردیم، همه چیز را راحتتر بگیرید تا بتوانید عشق رابطهتان را بهتر احساس کنید. هر کاری که میکنید سعی کنید با منطق جلو بروید و برای لذت یک روزه خیلی احساسی نشوید. منبع: مردمان |
مطالب بسیار ارزشمند از افلاطون درباره روح
و من دایره های روحم را کشف کردم! پنح دایره دور روحم کشیدم، و خودم را در مرکز این دایره ها قرار دادم در دایره اول نام افرادی را نوشتم که حال و هوای خوبی به من می دهند و در دایره پنجم که دورترین دایره به مرکز بود نام کسانی را که از دنیای من فاصله دارند و بیشترین کشمکش را با آنها دارم همه ما دلمان می خواهد که احساسی خوب در مورد خودمان داشته باشیم و گاهی اوقات نداریم! گاهی حال و هوای ما در مورد خودمان بستگی به تاثیری دارد که دیگران روی ما می گذارند به آنهایی که در دایره آخر هستند و سعی می کنند که اعتماد به نفس ما را از بین ببرند نمی توانی کسی را مجبور کنی که دوستت داشته باشد و گاهی حضور در کنار افراد نامناسب باعث می شود حتی در مفایسه با تنهایی ات، بیشتر احساس تنهایی کنی ... در چنین وضعیتی تلاش برای ایجاد تغییر و تحول ممکن است باعث شود راهت را گم کنی یا شاید باعث شود وجود خودت که تو را "تو" می کند را از دست بدهی گاه سالها طول می کشد تا یاد بگیری چگونه از خودت مراقبت کنی به همین دلیل بسیار مهم است که افرادی را در اطرافت داشته باشی که دوستت بدارند حتی گاهی بیشتر از آنچه که خودت می توانی خودت را دوست داشته باشی در مواجه با افراد از خودت بپرس این فرد چه حسی در من ایجاد می کند ... در کنار او می توانم خودم باشم؟ با او می توانم رو راست باشم؟ می توانم به او هرچه می خواهم بگویم؟ در کنار او احساس راحتی می کنم؟ وقتی او وارد می شود چه حسی به من دست می دهد؟ و وقتی می رود چه حالی می شوم؟ وقتی با او هستم احساسات واقعی ام را پنهان می کنم یا با او روراستم؟ آیا او باعث می شود احساس حقارت کنم یا به خودم ببالم؟ http://up.clip2ni.com/i/images/f6x5mpcjxyj0ruh4ax39.jpg فلسفه وجود این 5 دایره، شناخت است، نه پیش داوری پس با خودت روراست باش با افرادی که در نظر تو بد خلق اند، مدارا کن و خودت را مقید نکن که چون به صرف اینکه با کسی در سر کار و یا اوقاتی ممتد هر روز زمانی را می گذرانی باید او را در دایره اول و نزدیک به خودت جای دهی http://up.clip2ni.com/i/images/flnrsmkx7zl2s96eh9n5.jpg در دایره اول افرادی را بگذار که از صمیم جان به آنها اعتماد داری حتی اگر هر روز آنها را نمی بینی ولی وجود آنها باعث حس خوب و ارزشمندی در تو می شود از خودت بپرس در مورد افکار و خواسته هایم به چه کسی می توانم اعتماد کنم؟ آنها همان کسانی هستند که در دایره اول جای دارند با این افراد و در کنار آنها، قدرتمندی ... ارزشهای مشترک با آنها داری و با حضور آنها در زندگیت، دنیا را زیباتر می بینی دوستان و همراهانی خارق العاده! دایره دوم جای کسانی است که به رشد معنوی تو کمک می کنند مربیان ... آموزگاران و شاید هم افرادی که تنها برای وقت گذرانی خوبند بیرون رفتن و خندیدن ... چیزی به تو اضافه نمی کنند ولی در عین حال هم باعث نمی شوند که حس بدی نسبت به خودت داشته باشی دایره سوم همکاران و اقوامند و شاید آدمهای خنثی، کسانی که نقش بسیار کوچکی در چند ساعت از زندگی تو ایفا میکنند و تاثیر آنها نیز تنها همان چند ساعتی است که با آنها هستی هیچ زمانی در غیر از ساعت ملاقاتشان به آنها فکر نمی کنی و به راحتی می شود با فرد دیگری جایگزین شوند افراد این دایره در محدوده کار و وظایفشان با تو هستند و لاغیر دایره چهارم سر آغاز عزم راسخ توست! آنها کسانی هستند که در کار تو اخلال ایجاد می کنند افراد این دایره لزوما" با خود واقعی تو مرتبط نیستند حتی ممکن است رییس اداره ای باشد که تنها دورادور با کار آنها در ارتباطی افراد این دایره در زندگی اجتماعی و حرفه ات مهم هستند ... در کنار آنها نمی توانی راحت باشی و وقتی آنها را می بینی شاید حتی آشفته و پریشان شوی دایره آخر جای دورترین افراد است جای آدمهایی که به تو لطمه زده اند، تحقیرت کرده اند، کسانی که همیشه به تو انرژی منفی می دهند و احساسات زجرآوری را با آنها تجربه می کنی خوب اکنون که جای هر کس را تعیین کردی اجازه نده کسانی که در دایره آخر جای دارند مستقیما" روح و روان تو را هدف قرار دهند نگذار کسی اولویت زندگی تو باشد، وقتی تو فقط یک انتخاب در زندگی او هستی ... یک رابطه بهترین حالتش وقتی است که دو طرف در تعادل باشند شخصیت خودت را برای کسی تشریح نکن چون کسی که تو را دوست داشته باشد به آن توضیحات نیازی ندارد و کسی که از تو بدش بیاید، باور نمی کند! وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی کنی وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید! وقتی صبح بیدار می شویم دو انتخاب داریم: برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم، یا بیدار شویم و رویاهایمان را دنبال کنیم. انتخاب با توست ... ما کسانی که به فکرمان هستند را نگران می کنیم و حتی به گریه می اندازیم و گریه می کنیم برای کسانی که حتی لحظه ای به فکر ما نیستند! این یکی از حقایق عجیب زندگی است، و اگر این را بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست! |
چطور با انتقادهای منفی کنار بیاییم؟
چطور با انتقادهای منفی کنار بیاییم؟ آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، میتواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیدهاید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشتهاید یا نقاشی که کشیدهاید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید. حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، میتواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود. اما بسیاری هنرمندان و نویسندههای به نام یا حتی شرکتهای مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شدهاند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟ 1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید وقتی یک اثر جدید خلق میکنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نردهها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد میشود. هرقدر کاری که انجام میدهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار میکنید و به آن وابسته میشوید. طبیعی است که کسانی که شما از آنها میخواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواستهاید، آنها هم نظرشان را میگویند. آنها ساعتها وقتشان را مثل شما روی آن کار نگذاشتهاند، بنا بر این نظر آنها بیطرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید. 2 - اکثر مردم دشمنی ندارند اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی میتوانید متوجه منظور او بشوید. مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمیدهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمیدهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر میکنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد میکنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره میکنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه میخواهند به تمام تواناییهای بالقوه خود نایل شوید. این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری میکنند. 3 - منفیها را به مثبت تبدیل کنید وقتی کسی انتقاد سازندهای از کار شما میکند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید میتوانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید. به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشتهاید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما میتوانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزشهای خود آسیب وارد میکنید. در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید. زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت کنید، میبینید که میتوانید به چیزهایی بزرگتر از تصورات خود دست پیدا کنید. 4 - بدخواهان را نادیده بگیرید گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمیکنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار میکنند که در دیگران احساس بدی ایجاد میکنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است. این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشتهاند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند. در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند. همشهری منبع: نور پرتال |
چطور حافظه کوتاهمدت را افزایش دهیم؟
چطور حافظه کوتاهمدت را افزایش دهیم؟ گروهی از والدین معتقدند فرزندانشان بیتوجه هستند یا نمیتوانند مسائل را به خاطر بسپارند. در زیر 9 راهکار برای تقویت حافظه آمده است که میتواند در این زمینه به شما کمک کند. 1- بازی داستانگویی: انجام این بازی بهخصوص در قالب گروه، بسیار جالب است. این بازی بدین نحو انجام میشود که باید 20 وسیله را روی میز بزرگی قرار دهید و هر کدام از افراد گروه 3 الی 4 مورد از وسایلی که روی میز چیده شده است را در قالب یک داستان بگنجاند؛ مثلا داستانی که درباره سیب، کلید، تلفن همراه میتوان ساخت بدین صورت است: در باغ، سیبهای رسیدهای از درخت روی زمین ریخته بود. ما در باغ قفل بود و من کلید را اشتباه برداشته بودم. نابراین با تلفن همراه به یکی از دوستانم زنگ زدم تا او برای باز کردن در به کمک بیاید. بازی فوق باعث میشود که والدین بتوانند به دو هدف تقویت قدرت خلاقیت و تمرکز کودک و تقویت حافظه دست پیدا کنند. 2- ایجاد ارتباطهای تصویری: یکی از راههایی که برای تقویت حافظه تصویری مورد استفاده قرار میگیرد به یاد سپردن نام افراد با توجه بهخصوصیات و ویژگیهای آنهاست؛ مثلاً کسی اسمش رضاست، شما در او خصلتی مانند تلاش در جهت کسب که رضایت اطرافیان بیابید، بدینترتیب بین نام رضا و رضایت ارتباط برقرار کردهاید و نام او را هیچ وقت فراموش نخواهید کرد. 3- استفاده از تصاویر: تصاویر، ابزار مناسبی برای بهخاطرسپردن مطالب و اطلاعات مفید هستند؛ بهعنوان مثال میتوانید حتی از تصاویر یک فیلم برای به خاطر سپردن موضوع، اعداد، اطلاعات تاریخی و جغرافیایی و... استفاده کنید. یا برای به خاطر سپردن اعداد (5، 5،1) شما میتوانید آن را در قالب یک تصویر دربیاورید مانند دستکش و یک چوب. با حک این تصویر در ذهنتان، اعداد (5، 5،1) را به یاد میآورید زیرا هر دستکش 5انگشت دارد و یک چوب هم نماد عدد یک است. لذا سعی کنید آنچه را که باید به خاطر بسپارید در قالب تصویرسازی در ذهنتان حک کنید. ولی ذخیرهسازی اطلاعات باید بهگونهای باشد که شما رجوع به اطلاعات را به راحتی انجام دهید و بتوانید از آنها استفاده کاربردی داشته باشید. با بهکارگیری این روش و تکرار آن به مرور زمان، ذهن شما این آمادگی را پیدا میکند که فعالانه روش تصویری مناسب برای به ذهن سپاری مطالب را بهکار گیرد. 4- به فرزندتان یادآوری کنید آنچه میآموزد را نکته برداری و یادداشت کند. 5- ساعت مطالعه او را افزایش دهید. 6- او را تشویق به حفظ کردن شعر یا متنهای ادبی کنید. 7- اگر فرزندتان راست دست است از او بخواهید بهعنوان تفریح و سرگرمی برخی کارهایش را با دست چپ انجام دهد. 8- به او خواندن کتابهای داستانی و پلیسی که ذهن را درگیر حل معما میکند، پیشنهاد دهید. 9- او را تشویق به یادگیری زبان یا فعالیتهای هنری جدید کنید. همشهری منبع: نور پرتال |
اکنون ساعت 09:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)