پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

رزیتا 10-23-2009 04:56 PM

یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

MAHDI 10-23-2009 05:09 PM

دوران بقا چو باد صحرا بگذشت *** تلخی و خوشی و زشت و زیبا بگذشت
پنداشت ستمگر که جفا بر ما کرد *** در گردن او بماند و بر ما بگذشت

رزیتا 10-23-2009 05:56 PM

ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود

MAHDI 10-23-2009 06:24 PM

دانی که چیست حاصل انجام عاشقی
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی

رزیتا 10-23-2009 06:38 PM

یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

MAHDI 10-23-2009 06:53 PM

در برابر چو گوسفند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار

رزیتا 10-23-2009 06:54 PM

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

MAHDI 10-23-2009 07:06 PM

دوست نزدیکتر از من به من است *** وین عجبتر که من از وی دورم
چکنم ؟ با که توان گفت، که او *** در کنار من و من مهجورم

سادات 10-23-2009 07:09 PM

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب وروز بجز فکر توام کاری هست

رزیتا 10-23-2009 07:10 PM

تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست

MAHDI 10-23-2009 07:12 PM

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت دهند آدمی

رزیتا 10-23-2009 07:14 PM

یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

سادات 10-23-2009 07:16 PM

یارب کجاست محرو رازی که یک زمان
دل شرح دهد که چه گفت وچها شنید

رزیتا 10-23-2009 07:20 PM

دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری
جانب هیچ آشنا نگاه ندارد

MAHDI 10-23-2009 07:23 PM

در بسته بروی خود ز مردم
تا عیب نگسترند ما را
در بسته چه سود و عالم الغیب
دانای نهان و آشکارا ؟

رزیتا 10-23-2009 07:27 PM

از بهر خدا زلف پیرای که ما را
شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست

سادات 10-23-2009 07:33 PM

تا توانی دلی بدست اور
دل شکستن هنر نمی باشد

رزیتا 10-23-2009 07:35 PM

در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست

abadani 10-23-2009 07:39 PM

تا چندد چو یخ فسرده بودن
در آب چو موش مرده بودن
نظامی

MAHDI 10-23-2009 07:41 PM

تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی *** مشکل چه یکی چه صد هزار ای ساقی
خاکیم همه چنگ بساز ای ساقی *** بادیم همه باده بیار ای ساقی

رزیتا 10-23-2009 07:41 PM

ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

MAHDI 10-23-2009 07:49 PM

تازه بهارا ! ورقت زرد شد
دیگ منه، کاتش ما سرد شد
چند خرامی و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی

سادات 10-23-2009 07:51 PM

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا میفرستمت

MAHDI 10-23-2009 07:55 PM

تازه بهارا ! ورقت زرد شد
دیگ منه، کاتش ما سرد شد
چند خرامی و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی

سادات 10-23-2009 08:18 PM

یک همدم باوفا ندارم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

MAHDI 10-23-2009 08:25 PM

ملامت کن مرا چندان که خواهی *** که نتوان شستن از زنگی سیاهی
از یاد تو غافل نتوان کرد بهیچم *** سر کوفته مارم ، نتوانم که نپیچم

سادات 10-23-2009 08:28 PM

من دوستدار روی خوش وموی دلکشم
مدهوش چشم مست و می صاف بیغشم

MAHDI 10-23-2009 08:36 PM

مکن ز گردش گیتی شکایت ای درویش
که تیره بختی اگر هم بر این نسق مردی

سادات 10-23-2009 08:44 PM

یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

MAHDI 10-23-2009 08:51 PM

رقم بر خود به نادانی کشیدی *** که نادانرا بصحبت بر گزیدی
طلب کردم به دانایی یکی پند *** مرا فرمود با نادان مپیوند
که گر دانای دهری، خر بباشی *** و گر نادانی ، ابله تر بباشی

رزیتا 10-23-2009 11:22 PM

یارب این بچه ترکان چه دلیرند به خون
که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند

سادات 10-23-2009 11:31 PM

دل ازرده مارا به نسیمی بنواز
یعنی ان جان زتن رفته به تن بازرسان

MAHDI 10-23-2009 11:34 PM

ندهد مرد هوشمند جواب
مگر آنکه کز او سوال کنند
گر چه بر حق بود مزاج سخن
حمل دعویش بر محال کنند

سادات 10-23-2009 11:42 PM

در ان نفس که بمیرم در ارزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

MAHDI 10-23-2009 11:46 PM

مکن رحم بر گاو بسیار بار
که بسیار خسبست و بسیار خوار
چو گاو ارهمی بایدت فربهی
چو خر تن بجور کسان در دهی

رزیتا 10-24-2009 12:28 AM

یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند

MAHDI 10-24-2009 12:33 AM

دوش مرغی بصبح مینالید *** عقل و صبرم ببرد وطاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را *** مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که ترا *** بانگ مرغی چنین کند مدهوش

گفتم این شرط آدمیت نیست *** مرغ تسبیح گوی و من خاموش

رزیتا 10-24-2009 12:39 AM

شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد
قدر یکساعته عمری که در او داد کند

MAHDI 10-24-2009 12:45 AM

دگر باره سر مستان ز مستی در سجود آمد
مگر آن مطرب جانها ز پرده در سرود امد

رزیتا 10-24-2009 12:47 AM

دل چو پرگار به هر سو دورانی میکرد
واندر آن دایره سرگشته پا برجا بود


اکنون ساعت 02:32 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)