![]() |
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند ب |
روی تو خوش مینماید آینه ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا ب |
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا گ |
گر پذیرد چیز تو گویی گداست
ورنه گویی زرق و مکرست و دغاست ق |
قافله بس رفت از این راه، لیک
کس نشد آگاه که مقصد کجاست ج |
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش این کوزهگر دهر چنین جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش و |
وه که دردانهای چنین نازک
در شب تار سفتنم هوس است ك |
كاروان آمد و از يوسف من نيست خبر
اين چه راهي است كه بيرون شدن از چاهش نيست // ي |
یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه کیست ب |
باورم نيست ز بد عهدي ايام هنوز
قصه غصه كه در دولت يار آخر شد // ... |
اکنون ساعت 09:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)