پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

amir ahmadi 11-02-2009 02:20 AM

بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح/ان دم که کار مرغ سحر اه و ناله بود

رزیتا 11-02-2009 02:27 AM

در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی ز ما نه خونریز است

amir ahmadi 11-02-2009 02:39 AM

تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من /پیاده می روم و همرهان سوارانند

constantine726 11-02-2009 07:57 AM

در اين درگه که گَه گَه کُه کَه و کَه کُه شود ناگه

ز امروزت مـشـو غـره که از فـردا نــــه ای آگه

(مولانا)
-------------------------------------------------------------------------
خبر آمد خبري در راه است ..... اي خوش آن دل كه از آن آگاه است

شايد اين جمعه بيايد، شايد .... پرده از چهره گشايد، شايد

Omid7 11-02-2009 09:16 AM

هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

داند که سخت باشد قطع امیدواران

//سعدی

MAHDI 11-02-2009 10:11 AM

نیت کردم که شش ماه روزه گیرم
به دور گردنت فیروزه گیرم
قسم خوردم سر شاه المدار
که تا تو دختری مو زن نگیرم

Omid7 11-02-2009 11:27 AM

من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم

که بسوختیم و از ما بت ما فراق دارد

MAHDI 11-02-2009 12:39 PM

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

رزیتا 11-02-2009 06:16 PM

در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآیی

سادات 11-02-2009 07:17 PM

یارب این شمع دلفروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

رزیتا 11-02-2009 07:21 PM

تا به غایت ره میخانه نمی دانستم
ورنه مستوری ما تا به چه غایت باشد

سادات 11-02-2009 07:36 PM

دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست
گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

مجتب 11-02-2009 07:52 PM

توبه کردم ز توبه کردن ای جان
نتوان ز قضا کشید گردن ای جان
سوگند بسر می‌نبرم لیک خوش است
سوگند به نام دوست خوردن ای جان

سادات 11-02-2009 07:58 PM

نوبهار است در ان کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز وتو در گل باشی

مجتب 11-02-2009 08:08 PM

یارب چه دلست این و چه خو دارد این
در جستن او چه جستجو دارد این
بر خاک درش هر نفسی سر بنهد
خاکش گوید هزار رو دارد این

سادات 11-02-2009 08:35 PM

نذر کردم گر ازین غم بدر ایم روزی
تا در میکده شادان و غزلخوان بروم

رزیتا 11-03-2009 12:37 AM

مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ورنه مستوری و مستی همه کس نتوانند

constantine726 11-03-2009 07:59 AM

در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد

حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد

از من اكنون طمع صبر و دل و هوش مدار

كان تحمل كه تو ديدي همه بر باد آمد

--------------------------------------------------------------
و عشق، تنها عشق تو را به گرمي يك سيب مي‌كند مانوس

رزیتا 11-03-2009 08:12 AM

در نظر بازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

Omid7 11-03-2009 09:28 AM

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی بینم

دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم

MAHDI 11-03-2009 09:51 AM

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

Omid7 11-03-2009 10:09 AM

دل سوخت تمام از غم و آهی نکشیدیم

آتش که بر افروخته شد دود ندارد

MAHDI 11-03-2009 10:41 AM

در تیره شب هجر تو جانم بلب آمد*** وقتست که همچون مه تابان بدر آئی

Omid7 11-03-2009 11:11 AM

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

رزیتا 11-03-2009 12:02 PM

در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآیی

Omid7 11-03-2009 12:56 PM

يكرنگي و بوي تازه از عشق بگير....پر سوزترين گدازه از عشق بگير
در هر نفسي كه مي تپي اي دل من....يادت نرود اجازه از عشق بگير

رزیتا 11-03-2009 01:41 PM

روی تو مگر آیینه لطف الهیست
حقا که چنین است و در این روی ریا نیست

MAHDI 11-03-2009 02:37 PM

تو پاک باش و مدار از کس ای برادر باک
زنند جامه نا پاک گازران بر سنگ
سعدی

Omid7 11-03-2009 07:29 PM

گل در بر و می بر کف و معشوق به کام است

سلطان جهانم به چنین روز غلام است

سادات 11-03-2009 09:12 PM

ترسم کزین چمن نبری استین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمیکنی

amir ahmadi 11-03-2009 11:20 PM

یاقوت جانفزایش از اب لطف زاده /شمشاد خوشخرامش در ناز پروریده

رزیتا 11-04-2009 01:46 AM

هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند

mary.f 11-04-2009 07:26 AM

در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع

constantine726 11-04-2009 08:01 AM

عنان به ميكده خواهيم تافت زين مجلس

كه وعظ بي عملان واجب است نشنيدن

(حضرت لسان الغيب)
-------------------------------------------------
بلبل به باغ و جغد به ويرانه تاخته است
هركس به قدر همت خود خانه ساخته است

Omid7 11-04-2009 09:18 AM

نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد

SonBol 11-04-2009 09:34 AM

دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده ی معشوقه باز من؟

رزیتا 11-04-2009 10:00 AM

نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید

Omid7 11-04-2009 10:43 AM

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پرملال ما پرنده پر نمی زند

SonBol 11-04-2009 10:51 AM

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب مباد آنکه گدا معتبر شود

Omid7 11-04-2009 10:59 AM

در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم
چون تو در عالم نباشد ورنه عالم تنگ نیست


اکنون ساعت 04:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)