![]() |
عشق یعنی همه چیز را برای يك هدف دادن و به پاداشش هیچ چیز نخواستن. |
تا روزی كه رفتی می پنداشتم عشق همه اش شیرینی است! اما آن روز چشمانت به من آموخت كه با آخرین نگاه است كه اولین رنج آغاز می شود.. |
سلام دوستانمن تازه اومدمبه نظر من عشق اینه:گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیاییموضوع خیلی جالبیه البته بسته به نوع عشق داره نه هر عشقیخوش باشید
|
پشت سر هر معشوق، خدا ايستاده است پشت سر هر آنچه که دوستش مي داري. و تو براي اين که معشوقت را از دست ندهي، بهتر است بالاتر را نگاه نکني. زيرا ممکن است چشمت به خدا بيفتد و او آنقدر بزرگ است که هر چيز پيش او کوچک جلوه مي کند. پشت سر هر معشوق، خدا ايستاده است. اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولي، اگر عشقت گذراست و تفنن و تفريح، خدا چندان کاري به کارت ندارد. اجازه مي دهد که عاشقي کني، تماشايت مي کند و مي گذارد که شادمان باشي... اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوي، خدا با تو سختگيرتر مي شود. هر قدر که در عاشقي عميق تر شوي و پاکبازتر و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زيباتر، بيشتر بايد از خدا بترسي. زيرا خدا از عشق هاي پاک و عميق و ناب و زيبا نمي گذرد، مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند. پشت سر هر معشوقي، خدا ايستاده است و هر گامي که تو در عشق برمي داري، خدا هم گامي در غيرت برمي دارد. تو عاشق تر مي شوي و خدا غيورتر. و آنگاه که گمان مي کني معشوق چه دست يافتني است و وصل چه ممکن و عشق چه آسان، خدا وارد کار مي شود و خيالت را درهم مي ريزد و معشوقت را درهم مي کوبد؛ معشوقت، هر کس که باشد و هر جا که باشد و هر قدر که باشد. خدا هرگز نمي گذارد ميان تو و او، چيزي فاصله بيندازد. معشوقت مي شکند و تو نااميد مي شوي و نمي داني که نااميدي زيباترين نتيجه عشق است. نااميدي از اينجا و آنجا، نااميدي از اين کس و آن کس. نااميدي از اين چيز و آن چيز. تو نااميد مي شوي و گمان مي کني که عشق بيهوده ترين کارهاست. و برآني که شکست خورده اي و خيال مي کني که آن همه شور و آن همه ذوق و آن همه عشق را تلف کرده اي. اما خوب که نگاه کني مي بيني حتي قطره اي از عشقت، حتي قطره اي هم هدر نرفته است . خدا همه را جمع کرده و همه را براي خويش برداشته و به حساب خود گذاشته است. خدا به تو مي گويد: مگر نمي دانستي که پشت سر هر معشوق خدا ايستاده است؟ تو براي من بود که اين همه راه آمده اي و براي من بود که اين همه رنج برده اي و براي من بود که اين همه عشق ورزيده اي. پس به پاس اين، قلبت را و روحت را و دنيايت را وسعت مي بخشم و از بي نيازي نصيبي به تو مي دهم. و اين ثروتي است که هيچ کس ندارد تا به تو ارزاني اش کند. فردا اما تو باز عاشق مي شوي تا عميق تر شوي و وسيع تر و بزرگ تر و نااميدتر. تا بي نيازتر شوي و به او نزديکتر. راستي اما چه زيباست و چه باشکوه و چه شورانگيز، که پشت سر هر معشوقي خدا ايستاده است. |
عشق زائیده ی تنهايي است و تنهايي نیز زائیده ی عشق! |
بازهم آمدی تو بر سر راهم!
آی عشق! دوباره میکنی گمراهم... در راه من جوانی را به سر کردم تنها از دیار خود سفر کردم... دیریست قلب من از عاشقی سیر است خسته از صدای زنجیر است... |
سالهاست که از خویش می پرسم براستی عشق چیست؟
گفتند دل بستن است به دیگری... با خود اندیشیدم چرا؟ کسی پاسخی نداشت... عشق خود پاسخ است...دلیل_ بی دلیل... |
عشق يعني شب نخفتن تا سحر
عشق يعني سجده ها با چشم تر |
من باور دارم ...
که هميشه کسانى که صميمانه دوستشون داريم رو با کلمات و عبارات زيبا و دوستانه ترک كنيم. زيرا ممکنه آخرين بارى باشه که اونارو مىبينم ... |
عاشق شدن آسان عاشق ماندن دشوار
|
اکنون ساعت 07:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)