پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   مطالب آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=11)
-   -   عاشق و معشوق (http://p30city.net/showthread.php?t=15040)

ravan 11-20-2009 10:11 PM

به راز عشق زبان در میان نمی‌باشد
زبان ببند که آنجا بیان نمی‌باشد
میان عاشق و معشوق یک کرشمه بس است
بیان حال به کام و زبان نمی‌باشد

ravan 11-20-2009 10:12 PM

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

constantine726 11-21-2009 09:06 AM

باور از بخت ندارم كه تو مهمان مني

آريانا 11-25-2009 10:57 PM

حال عجيبي بود گويي حائلي نبود ....زبانم قاصر بود هر كلامم اشكي هر اشك پلي..باز مي گذرد ..امشب هم گذشت..عقل خموش است و تنها گاه گاهي با افكاري هجوم مي آورد اما تواني ندارد..عقل خود را در دل ميبينم و دل خود را در ماوراي روح ..روح ديگر تاب اين جسم را ندارد و جسم هم تاب روح ..سخناني ميگذرد بر روانم و روياهايي را به خاطر مي آورم از سال هاي دور ..چندي پيش بي اختيار ايستادم و همه چيز را از خاطر بردم جز ...كه مانند يك مدار به دور روانم حلقه اي زده بود و القا ميكرد كه تكرار كن منم جز من كسي اينجا نيست وقتي به خود آمدم ..تواني در من نبود .....ديگر تواني نيست ..روح ديگر تاب اين جسم را ندارد ..گاه جريان خوني در خود ميبينم كه با فشار عظيم عقل را در مينوردد ..همه ي كائنات دست به دست داده اند تا عقل را زائل كنند ....باز به خاطر مي آورم خاطرات خود را ..خواب هاي خود را .. كودكي خود را ..ترسي بيجا مرا فرا ميگيرد ..اكنون عقل ميگويد بگذر از دنياي مجازي ..چه خيري از دنياي حقيقي يافتي كه در دنياي مجازي بيابي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پاسخش را دادم ..هم لبهايم و هم عقلم به من نيشخندي طعنه دار زدند....دوباره موجي فراگير مي آيد و در برم ميگيرد .گاهي احساس ميكنم دريا هستم و امواج در من جريان دارند و آسمانش هميشه ابري و آماده بارش ..چشمانم بوي شمال ميدهند ..بوي زمين زنده شده ....عقلم كوير برهوت..دلم هم ناشناس است محيطي عظيم و ناشناخته اما گاهي احساس ميكنم جنگل ميشود ..صداي زوزه ي گرگ ها و چرخش لاشخورها و مرده خواري كفتارها و مكاري روباه ها و خرناس خوك ها و هزاران هزار درنده ي ديگر از آن بيرون ميآيد ...درآن غوغايي است ...پناه ميبرم ....آتش ميآيد و جنگل را به آتش ميكشد بعد از آن باران مي آيد و خاموش ميكند ناگهان موجي عظيم مي آيد و تار و پود دل را بر هم ميزند ....هنوز اين مكان عجيب را نشناختم ...اينبار دل نيشخندي ميزند ...عقل ميگويد واقعا بي عقلي آريانا يه مشت اراجيف نوشتي..دل بر عقل قهقهه ميزند... دل به همه ي اعضا ميگويد خاموش باشيد... يا من بايد او را بيابم... يا... يكي يكي شما عضو ها رو از بين ميبرم با تبري كه بر دست دارم از ريشه جدايتان ميكنم تا او را بيابم .......اعضايم ميگريند اما دل رحمي ندارد چون فهمي ندارد ...به او ميگويم مگر احساس نداري ؟؟ميگويد احساسم را فقط خرج آنچه كه در پي آن هستم ميكنم ..باز تبر به دست ميگيرد و ريشه هاي قطور را از جا در ميآورد................................................ ............................................................ ...

آريانا 11-25-2009 11:04 PM

خواستم رها كنم ...................................................ميگو د بنويس بنويس اما چرا براي شما ...ديگر نمينويسم
كسي گفت بنويس اما اشتباه ميكند ..هر چه بادا باد بگذار راه گلويم ببندد ..ديگر به هيچ مخلوقي هيچ نميگويم.............................................. ............................................................ ............................................................ ............................................................ ............................................................ ........

آريانا 11-29-2009 11:01 PM

.....................................................................................
http://tablu.files.wordpress.com/200...nimals4001.jpg

amir ahmadi 11-30-2009 10:04 AM

اریانا را گفتند از عشق تبری بگو تبر را معرفی کرد و کارکرد تبر را گفت که بریدن است بابا عشق تبری این طوری شروع می شه ت .تنها /ب /با حال/ر/پر از رحمت./ی /یاری رسان /اریاناته عشقه

amir ahmadi 11-30-2009 10:25 AM

راستی اریانا بچه خوب و حرف گوش کنی هست

passenger1358 11-30-2009 10:49 AM

عشق لیلی ومجنون
 
مرگ لیلی شکست لیلی هاست نه شکست عشق .
عشق به دست آوردن وحفظ کردن نیست بلکه شناختن یک رمز, فریاد کردن آن, اثبات وجود آن بافنا شدن در راه آن است .
اگرمفهوم عشق رسیدن ولذت از رسیدن بود همه لیلی ومجنون بودند
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست

آريانا 11-30-2009 03:12 PM

فرمود ...گفتمت همپاي من صبر نتواني كرد...حال از معناي آنچه گذشت با خبر ميشوي .....:::::::......:::....:::...::...


اکنون ساعت 05:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)