پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   اخبار سینمای ایران (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=128)
-   -   اخبار کوتاه بخش سینمای ایران (http://p30city.net/showthread.php?t=257)

آنيتا 09-15-2010 07:26 AM

سلام بيايد همه براي آقاي عبدي كه واقعا از بهترين و هنرمند ترين و تاثير گذارترين هنرمند ايراني است دعا كنيم ما هيچ وقت يادمن نمي ره كه مدرسه مون دير شده .

امیر عباس انصاری 09-15-2010 09:48 AM

کمدین هزار چهره سینمای ایران
جناب استاد اکبر عبدی

http://blog4you.persiangig.com/image...di-%287%29.jpg


http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi1.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi2.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi3.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi4.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi5.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi6.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi7.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi8.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten...7/10/abdi9.jpg

http://www.bi3t.ir/myadmin/wp-conten.../10/abdi10.jpg

http://www.negahak.com/album/pic/k0s...%20%282%29.jpg

اکبرعبدی ۴ شهریور سال ۱۳۳۹ از پدر و مادری اردبیلی در تهران محله نازی آباد به دنیا آمد.
وی پس از دریافت مدرک دیپلم از سال 1358 با نمایش‌های آماتوری فعالیت هنری‌اش را آغاز کرد و سپس در سال 1362 به تلویزیون رفت و در مجموعه محله بروبیا (داریوش مؤدبیان، 1363) و بازم مدرسه‌ام دیر شد (1365) خود را به عنوان بازیگری مستعد خلاق شناساند.
عبدی با جنجال بزرگ خود را به عنوان بازیگر نقش‌های کمیک شناساند. جنجال بزرگ 6 سال پس از تولید به نمایش عمومی درآمد و عبدی در آن فاصله در فیلم‌های مردی که موش شد، اجاره‌نشین‌ها، گراند سینما و ای ایران بازی کرد، که نقش او در همه این فیلم‌ها کمدی بود.
وی بیشتر در نقش‌های کمدی بازی می‌کند و فیزیک بدنی خاص و صورت وی امکان گریم و ساختن چهره‌‌های گوناگون مانند نوجوانان و زنان را به وی می‌دهد.
عبدی در اجاره‌نشین‌ها، ای ایران، مادر و دلشدگان (علی حاتمی) و هنرپیشه قابلیت‌های خود را در ایفای نقش‌های متنوع کمدی اثبات کرد. همین قابلیت موجب شد که عبدی در سفر جادویی هم نقش کودکی خود را ایفا کند و هم نقش میانسالی‌اش را، همینطور در آدم برفی در دو نقش مردانه و زنانه توانایی‌هایش را نشان داد.
اکبر عبدی در سال ۱۳۶۸ برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.


برخي از آثار هنري اكبر عبدي:

- جنجال بزرگ (سیاوش شاکری، 1363)
- مردی که موش شد (1364)
- اجاره نشینها (داریوش مهرجویی، 1365)
- ماموریت (حسن زندباف، 1365)
- گراند سینما (حسن هدایت، 1367)
- ای ایران (ناصر تقوایی، 1368)
- دزد عروسکها (محمدرضا هنرمند، 1368)
- ریحانه (علیرضا رئیسیان، 1368)
- مادر (علی حاتمی، 1368)
- در آروزی ازدواج (اصغر هاشمی، 1369)
- مدرسه پیرمردها (علی سجادی حسینی، 1370)
- دلشدگان (علی حاتمی، 1370)
- ناصرالدین شاه اکتور سینما (محسن مخملباف، 1370)
- هنرپیشه (محسن مخملباف، 1371)
- آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی، 1373)
- آدم برفی (داود میرباقری، 1373)
- پاکباخته (غلامحسین لطفی، 1374)
- مرد آفتابی (همایون اسعدیان، 1374)
- شب روباه (همایون اسعدیان، 1375)
- عشق گمشده (سعید اسدی، 76/1375)
- افسانه پوپک طلایی (خسرو شجاعی، 1376)
- جنگجوی پیروز (مجتبی راعی، 1377)
- تارزن و تارزان (علی عبدالعلی زاده، 1379)
- دارا و ندار (فریدون حسن پور، 1379)
- نان و عشق و موتور هزار (ابوالحسن داودی، 1379)
- کفشهای جیرجیرک دار من (شاپور قریب، 1381)
- قاعده بای (احمدرضا معتمدی، 1384)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- گوشواره (وحید موساییان، 1385)
-كلاغ پر ۱۳۸۶
-مظفرنامه، ۱۳۸۶
-اخراجيها2، ۱۳۸۷
-چشمك، ۱۳۸۷
-دل شكسته، ۱۳۸۷
مجموعه های تلویزیونی:
- امام علی (ع) (مجموعه، داود میرباقری، 1370)
- راه سوم (مجموعه، قاسم جعفری، 1377)
- زیر آسمان شهر (سری سوم، مهران غفوریان، 1381)
- 1387 تکیه برباد

جشنواره ها و جوایز:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مادر » - 1368
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « هنرپیشه » - 1371
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « جنگجوی پیروز » - 1377
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیستمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1380
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از ششمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
- بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « آدم برفی » - 1377
- بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381



دانه کولانه 09-15-2010 10:01 AM

اقای عبدی رو خیلی ها دوست دارند و داشتند من هم همینطور
یه خورده این اواخر از علاقه-م به ایشون کاسته شد
شاید مقصر نه بیینده باشه نه بازیگر توانایی مثل ایشون
ولی ...

ولی اخیرا فیلم هنرپیشه از محسن مخملباف رو از ایشون دیدم یه سکانسش اقای عبدی با نهایت استادی
اونو بازی میکنه سکانسی که پیش زن جادوگر میخواد واسه خانومش معجونی بگیره که بچه دار بشن (یا همچین چیزی) عجب بازی-ای میکنه واقعا یه جور شاخ و شونه کشی و هنرنمایی مسلمه
ادم میگه خدایا اگه هنرمند همه چیش سر جاش باشه در رفاه باشه دلش خوش باشه پول داشته باشه چقدر میتونه متفاوت کار کنه
توی همون فیلم عبدی ناچاره برای در اوردن خرج دوا دکتر خانمش برای بچه دار شدن یا راضی نگه داشتن اون خانم(فاطمه معتمد اریا) هر فیلم غیر هنری رو بازی کنه بره فیلم هندی بازی کنه
توی یکی از فیلمها عبدی هنرمند(که اصلا اونجا هم همه به اسم اکبر عبدی میشناسنش ) باید نقش یه کودک توی قنداق رو بازی کنه پستونک دهنشه
میگه من راضی نمیشم این و بازی کنم من باید فیلم هنری بازی کنم
چرا باید واسه شرایط مالی مجبور بشم این جور نقشی رو بازی کنم
مخملباف n سال پیش اینجور معضلی رو به تصویر کشیده متاسفانه این معضل هست
و در برهه ای دامن گیر خیلی از غول های سینمای ایران هم شد شاید خود اقای عبدی امروز هم
اقای عبدی ادم بزرگیه هنرمند تواناییه من و شما هیچ حقی نداریم بگیم چرا در زیراسمان شهر غفوریان بازی کردی
من و شمای طرفدار میگیم اقا تو بازی نکن ما دوستدارانت از نظر مالی ساپورت میکنیم ؟
فکر نمیکنم اینجور حقی رو داشته باشیم اما خب ته دلمون ریش ریش میشه
یه هنرمند میتونه عاطفه داشته باشه میتونه برای شهدا گریه کنه میتونه برای مردم فلسطین هر نظر و عقیده ای داشته باشه ولی وقتی ادم اون نکته ی قبلی رو میبینه ظاهر شدن اقای عبدی توی تلویزیون با چفیه و در حال گریه برای مسائل فوق رو نمیدونه چطور تحلیل کنه
اما با تمام این تفاسیر همه ایشون رو دوست داریم و ان شاالله به زودی زود دوباره برمیگردند سر صحنه سلامت سلامت
و شرایط هنرمندان اینقدر خوب میشه که جز فیلم هنری چیزی بازی نکنند.

امیر عباس انصاری 09-15-2010 10:40 PM

سینمای کودک در ایران ، مقایسه سینمای کودک و نوجوان دهه 50 و 60 و 70 با دهه چهارم انقلاب
 
حقیقتی تلخ
سینمای کودک قدیم و سینمای کودک فعلی


"شهر موش ها"، "گلنار"، "پاتال و آرزوهای کوچک" ، "دزد عروسک ها"، "سفر جادویی" و "مدرسه پیرمردها" و بالاخره "کلاه قرمزی و پسرخاله". اینها فیلم هایی است که ذهن را به دوران طلایی سینمای کودک ایران می برد ؛ سال های میان 1366 تا 1375. در این دوره ده ساله است که سینمای کودک ایران یکی از پرافتخارترین گونه های این سینماست و جوایز بسیاری کسب می کند و باعث معرفی سینمای ایران در جهان می شود.

جالب اینجاست که این فیلم ها در اکران عمومی هم موفق بودند و معمولاً جزو پرفروش‌ترین فیلم های سال می شدند. اما از اواخر دهه 70 این سینما دچار افول شد و کم کم به جایی رسیدیم که باید با چراغ به دنبال سینمای کودک ایران بگردیم. چرا و چگونه به اینجا رسیدیم؟

سینمای کودک از همان ابتدا ی شکل گیری سینمای بعد از انقلاب ، مورد توجه قرار گرفت. پس از انقلاب و در دوره تکوین سینمای جدید ایران که فخرالدین انوار و سید محمد بهشتی مدیریت آن را بر عهده داشتند، سینمای کودک نیز یکی از گونه هایی بود که در سینمای نوین ایران جایی برایش باز شد. با حذف فیلمفارسی ها و مضامین مغایر با فضای انقلابی، سینمای کودک بستر مناسبی برای رشد سینمای نوین ایران شد. اگرچه سینمای کنترل شده آن سال ها مورد پسند بسیاری از فیلمسازان نبود و اصطلاح «سینمای گلخانه‌ای» را به وجود آورد ، اما با این حال در آن دوران ، به خاطر ممنوع شدن بسیاری از مولفه های سینمای عامه پسند و تجاری ، سینمای ایران از لحاظ کیفی در بسیاری از ژانرها به اوج شکوفایی خود رسید. یکی از این گونه ها سینمای کودک و نوجوان بود. کافی است برای اثبات این مدعا به فهرست تولید فیلم ها در آن سال ها و نیز جدول فروش آثار سینمای ایران نگاهی بیندازیم.

سال 1362 را می توان سال شروع چرخه تولید سینمای کودک ایران نیز دانست. "شهرموش ها" در آن سال ها تبدیل به پدیده ای شد که راه سینمای کودک را باز کرد. موفقیت این فیلم بیانگر جهتگیری درست مسئولان سینمایی بود و فیلمسازان و تهیه کنندگان بسیاری را به سوی سینمای کودک کشاند. نکته جالب اینجاست که فیلم های موفق دوران طلایی سینمای کودک درست در کنار آثار برتر جریان اصلی سینما اکران می شدند و در رقابتی سخت گاه موفق تر هم بودند. مثلاً "شهرموش ها" همزمان با "عقاب ها" نمایش داده شد، آن هم در سال های پرتلاطم جنگ. "گلنار" در بحبوحه موشکباران نمایش داده شد و بسیار موفق بود. نمونه دیگر "سفر جادویی" ساخته ابوالحسن داوودی است که همزمان با فیلم "عروس"، پرفروش ترین فیلم سال نمایش داده شد. جلوتر که بیاییم هم به "خواهران غریب" می رسیم که در کنار "لیلی با من است" روی پرده بود. بررسی این نمونه های نشان می دهد شرایط سخت اجتماعی یا رقابت با فیلم های جریان اصلی نمی تواند دلیلی برای شکست سینمای کودک باشد.

استقبال از سینمای کودک به حدی بود که جشنواره ای مستقل از جشنواره فجر برای سینمای کودک برگزار شد. جشنواره فیلم های کودک و نوجوان اصفهان در سال های ابتدای کار خود به واقع جشنواره ای پر شور و نشاط بود. تولید در سینمای کودک و نوجوان جریان داشت و مخاطبان انبوه این گونه فیلم ها کم و بیش آثار در خور سن خودشان را می یافتند. جشنواره اصفهان موفق بود ،آنقدر که بسیاری از فیلم های مطرح کودک و نوجوان از سینمای اروپا و آسیا متقاضی شرکت در این جشن بزرگ سینمایی بودند و حتی اقبال این جشنواره به مرزی رسید که عده ای در آن روزها ، این جشنواره را رقیبی جدی و برتر برای جشنواره به اصطلاح بین المللی فجر می پنداشتند. اما در سال های بعد این جشنواره هم به عنوان تابعی از جریان تولید سینمای کودک دچار انحطاط شد. در سال های اخیر می بینیم که جشنواره برگزار می شود بدون این که واقعاً فیلم کودک و نوجوان ایرانی در آن وجود داشته باشد. حالا دیگر فیلم هایی در این جشنواره نمایش داده می شود که برای کودکان ساخته نشده اند و متعلق به جهان کودکان و نوجوانان نیستند ، بلکه حداکثر یکی دو بازیگر کودک یا نوجوان دارند!
یکی از عوامل شروع افول سینمای کودک می تواند تقلید از آثار موفق و کپی کاری کارگردانان متوسط باشد. آثار بسیاری پس از نمونه های موفق اولیه به تقلید از آنها ساخته شد که ضعف آنها موجب ریزش مخاطب این سینما شد. برای مثال کامبوزیا پرتوی با فیلم "گلنار" به موفقیت بزرگی دست یافت ، اما همین کارگردان در فیلم بعدی اش یعنی "گربه آوازه خوان" شکست خورد و متهم به داشتن نگاه بازاری شد. مساله نگاه بازاری چیزی است که در همه گونه های سینمای ایران ردپایی از خود به جا گذاشته است. همین نگاه بازاری و کاسبکارانه بود که به مجرد ریزش مخاطب سینمای کودک ، سرمایه خود را صرف ساخت آثار سطحی و باب روزی کرد که بازگشت سرمایه شان تضمین شده بود. مرضیه برومند ، کامبوزیا پرتوی ، محمدرضا هنرمند ، ابوالحسن داوودی و محمدعلی طالبی و فرشته طائرپور از فیلمسازان و تهیه کنندگانی بودند که به طور حرفه ای و مستمر در سینمای کودک فعالیت می کردند و بیشتر آثار محبوب بچه های ایرانی را ساخته بودند. اما شرایط حاکم بر سینمای ایران این افراد و بسیاری دیگر را مجبور کرد یا به تلویزیون بروند و یا دست از سینمای کودک بردارند.

اما علاوه بر جریان سینمای کودک عامه پسند، جریان دیگری هم در آن سال ها وجود داشت. در همان دهه شصت بود که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به یمن فعالیت درخشان و مستقل خود در پیش از انقلاب در زمینه ساخت فیلم های کوتاه و انیمیشن با موضوع کودک و برای کودکان و نوجوانان، توانست در بدنه اصلی سینمای ایران عرض اندام کند و آثاری را تولید کند که علاوه بر این که در یک سطح کیفی قابل قبول قرار داشتند، برخی از نمونه های موزیکال و شاد آن فیلم ها ، توانستند خیل عظیم تماشاگران را به سالن های سینماها بکشانند. جریان سینمای موسوم به «کانونی» با نخستین فیلم های امیر نادری و عباس کیارستمی آغاز شد و توانست اعتبار بسیاری برای سینمای ایران کسب کند. فیلم های "دونده"، "آب ،باد ،خاک "و" خانه دوست کجاست " از نمونه های شاخص این جریان هستند. فیلم های "ماهی"، "کیسه برنج" و حتی "بادکنک سفید" در ادامه همین جریان ساخته شدند و موفق نیز بودند. اما روند تقلید و کپی کاری از این نوع سینما خیلی زود وضعیت ناهنجاری یافت و به پیدایش اصطلاح «سینمای جشنواره ای» و مباحث مربوط به آن منجر شد.

نتیجه این جریان ها این که سینمای داستانگوی کودک و نوجوان در اواخر دهه 70 به فقدان ایده منتهی شد و سینمای جشنواره پسند کودک نیز به واسطه تکرار و تسلسل ذائقه جهانی و داخلی را از خود روگردان کرد. در اواسط دهه هفتاد با پر رنگ شدن مسائل اجتماعی سینمای کودک بیش از پیش به حاشیه رفت و تقریباً هیچ تولید شاخصی نداشت. فضای باز پس از دوم خرداد 1376 باعث شد فیلمسازان در بیان مسائل اجتماعی آزادی بیشتری داشته باشند. تماشاگران هم از فیلم هایی که به خطوط قرمز نزدیک می شدند استقبال می کردند. در نتیجه همه چیز به سمتی رفت که جایی برای سینمای کودک نباشد. گروه سینمایی مخصوص این گونه به فیلم های بزرگسالان اختصاص داده شد و سینمای کودک ایران خیلی راحت در محاق افتاد. در این دوران تنها به پدیده" کلاه قرمزی" بر می خوریم که پرفروش ترین فیلم سال شد و بار دیگر ظرفیت سینمای کودک در ایران را نشان داد. موفقیت "کلاه قرمزی" البته در ارتباط با محبوبیت برنامه تلویزیونی‌اش بود ؛ اما همین پدیده باید برای مسئولان و سینماگران کلیدی به منظور احیای سینمای کودک در نظر گرفته می شد که توجهی به آن نشد. سال های ابتدایی دهه هفتاد شاهد آخرین نمونه های موفق سینمای کودک ایران بودیم. سفر جادویی (ابوالحسن داوودی)، الو الو من جوجوام! (مرضیه برومند)، دره شاپرک ها )فریال بهزاد)، علی و غول جنگل (مسعود رسام و بیژن بیرنگ) از دیگر فیلم های کودک و نوجوان در سال های ابتدایی دهه هفتاد بودندکه توانستند در گیشه موفقیت خوبی کسب کنند. در سال های بعد، حتی نهادی همانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز قید تولید فیلم های پرمخاطب کودک و نوجوان را زد و در زمینه ساخت آثار هنرمندانه و قابل بحث و نقد نیز کار خاص و مهمی را انجام نداد. فیلم های تولیدی کانون در سال های اخیر دوباره بر اساس آثاری شخصی و تجربی جای گرفته اند و عملا بخش تولید حرفه ای آن حرفی برای گفتن نداشته و این به معنای بازگشت این نهاد فعال و مهم به نقطه شروع خود است. با این حال در سینمای امروز ایران ، در میان هشتاد فیلم تولیدی در سال می توان آثاری با مضمون کودک و نوجوان (و نه برای کودکان) یافت که البته حرف چندانی هم برای گفتن ندارند و در سیستم بی هدف و سلیقه ای پخش و اکران کنار گذاشته می شوند.

مساله اقتصاد صنعت سینما در ایران چیزی است که باید در افول سینمای کودک به آن توجه کرد. سینمای ایران در کل اقتصاد ضعیفی دارد و کمبود سالن نمایش و ضعف های ساختاری و زیرساختی و مسائل ریز و درشت دیگر باعث شده این سینما نان بخور و نمیری به دست بیاورد و همیشه محتاطانه حرکت کند. شاید لازم است حق را به تهیه کنندگان این سینما بدهیم که در فقدان نظام حمایتی درست دولتی، دست از سینمای کودک بردارند و همگی با هم بروند سراغ ملودرام های آبکی و آثار جوان پسند سطحی.
فیلم های دوران طلایی سینمای کودک و نوجوان ایران این روزها در ویدئو کلوپ ها و مراکز فروش فیلم طرفدار دارند. تلویزیون هم در هر مناسبت مربوط به بچه ها همان ها را دوباره نشان می دهد. وقتی فیلمی محبوبیتش را در طول زمان حفظ می کند ، می تواند حقایقی را برای ما آشکار کند. یکی این که فیلمی که اصالت و جذابیت داشته باشد و برمبنای اصول کلاسیک سینما ساخته شده باشد، در هر زمان می تواند مخاطب خود را پیدا کند. نکته دیگر این که مخاطب سینمای کودک در ایران زیاد است اما تولید کافی برای ارضای این مخاطب صورت نمی گیرد.

نسل کودک و نوجوان امروز به کلی متفاوت از نسل دهه شصت یا هفتاد است. کودکان امروز در جهانی تکنولوژیک زندگی می کنند، کارتون های هالیوودی می بینند و بازی های ویدئویی را تجربه کرده اند و با شبکه اینترنت نیز آشنا هستند. بدون شک ایجاد جذابیت و سرگرم کردن این نسل کار مشکل تری است. سوالی که پیش می آید این که در این سال ها در مقابل انبوه آثار انیمیشن تولیدی هالیوود و در کنار آن کمپانی های ژاپنی ما چه کرده ایم؟ اتفاقی که افتاده این است که کودک و نوجوان امروز ما« شرک» و «هری پاتر »و «مرد عنکبوتی» را بیش از هرچیز می شناسد و با فرهنگ این شخصیت ها آشناست اما از فرهنگ ایرانی و قهرمانان ملی خود خبر ندارد. سینمای ایران با وجود فرهنگ غنی قصه ها و افسانه ها و اسطوره ها نتوانسته نقش رسانه ای خود را در انتقال این فرهنگ به نسل بعدی ایفا کند.

در سال های اخیر نمونه هایی از تلاش های فردی و جمعی برای تولید فیلم کودک داشته ایم که بررسی آنها نیز ابعاد بحران در این ژانر مهم سینمای ایران را نشان می دهد. عبدالله علیمراد چند فیلم بلند عروسکی ساخت که در جشنواره های خارجی مورد استقبال قرار گرفت. یکی از فیلم ها نیز در ایران اکران محدودی داشت. نمونه دیگر انیمیشن بلند "خورشید مصر" است که با هزینه زیاد تولید شد اما اکران مناسبی نیافت. از همه بدتر اکران بی سروصدای فیلم "روزی که حسنی مرد شد" کار کورش دالوند در سال گذشته بود که فروش پایین و شکست مطلقش یک بار دیگر زنگ خطر نابودی سینمای کودک ایران را به صدا درآورد. علاوه بر تلاش های فردی ، بنیاد فارابی و معاونت سینمایی وزارت ارشاد در چهارسال اخیر موضوع احیای سینمای کودک را با عنوان «خونی تازه در رگ های سینمای ایران» مطرح کردند. منابع رسمی معتقدند جریان سوم سینمای کودک ایران با حمایت های نهادهای دولتی آغاز خواهد شد. به باور نهادهای رسمی، تولید فیلم هایی برای کودکان و خانواده ها در سال های اخیر رونق گرفته است اما سوال این است که آیا مانند دهه شصت می توان سینما را با سیاست های حمایتی – هدایتی به سمت دلخواه برد؟

منبع : سایت خبری سیمافیلم

مهدی 09-16-2010 01:29 PM

اکبر عبدی دوباره بستری شد
 
ایجاد لختگی خون در پای اکبر عبدی باعث شد این هنرمند برای مراقبتهای ویژه از کلینیک سعادت آباد به بیمارستان آتیه منتقل شود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران هماهنگ کننده امور بستری و درمان اکبر عبدی با اعلام این خبر در گفتگو با مهر اظهار داشت: شب گذشته در پی بالا رفتن فشار خون و همچنین وجود لخته خون در پای عبدی، به توصیه پزشکان او به بیمارستان مجهزتری منتقل شد که دارای خدمات ویژه آی سی یو و سی سی یو است.
وی با اشاره به اینکه انتقال عبدی با یک دستگاه آمبولانس صورت گرفت، افزود: او نباید به هیچ وجه تکان بخورد و حتی اجازه ندارد از سرویس بهداشتی استفاده کند چون ممکن است لخته خون حرکت کرده و موجب بروز سکته قلبی شود.
او به انجام سونوگرافی در کلینیک سعادت آباد و محرز شدن این موضوع که یکی از رگهای پای بیمار تا زیر زانو گرفته اشاره کرد و گفت: هم اکنون عبدی در یکی از بیمارستانهای مجهز در شهرک قدس بستری است و می بایست یک هفته تا 10 روز تحت مراقبتهای ویژه دارویی و درمانی و استراحت کامل قرار بگیرد تا لختگی خون از بین برود.
وی که از دوستان نزدیک این هنرپیشه است افزود: عبدی علاوه بر دیابت و تزریق انسولین، دچار فشار خون بالا است که به همین دلیل می بایست تحت مراقبت کامل پزشکی باشد. چون دارویی که برای از بین بردن لختگی خون استفاده می شود باید توسط پزشک تزریق شود.


منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
24/6/89


امیر عباس انصاری 09-16-2010 01:55 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 185584)
ایجاد لختگی خون در پای اکبر عبدی باعث شد این هنرمند برای مراقبتهای ویژه از کلینیک سعادت آباد به بیمارستان آتیه منتقل شود.

به این لخته خون میگن آمبولی
خیلی هم خطرناکه

niyaz 09-16-2010 02:42 PM

آخی !!!!!!!
الهی که سالینا سال زنده باشه :77:
حیفه که این جور هنرمند ها که هر چندین سال یه بار ظاهر میشن زود از بین طرفداراشون برن

nae 09-17-2010 10:49 AM

برترين‌هاي چهاردهمين جشن سينماي ايران معرفي شدند
 
در مراسم چهاردهمين جشن بزرگ سينماي ايران و در بخش اصلي جشن كه ديشب به دبيري «فرهاد توحيدي» برپا شد، برترين‌هاي سينما
در دوسال گذشته از نگاه داوران صنوف سينمايي معرفي شدند و دو فيلم «درباره الي...» و «ملك سليمان» به ترتيب با 6 و 4 تنديس
ركورددار دريافت تنديس‌ شدند.
بنا بر اين گزارش، اين مراسم كه پس از قرائت قرآن مجيد و پخش سرود جمهوري اسلامي ايران با اجراي زوج فرهاد آئيش و مائده طهماسبي
آغاز شد و در حين اجراي برنامه مهران رجبي نيز در قالب اجراي طنز بخشي از مشكلات صنفي خانه سينما را مطرح ‌كرد.
قبل از اعلام نام بهترين فيلم جشن سينما نماهنگي درباره امنيت شغلي پخش شد و در بخش‌هايي از برنامه گروه موسيقي رستاك
4 موسيقي محلي با تم كردي، گيلاني، آذري و لري را اجرا كردند.
هوشنگ گلمكاني، حامد بهداد، عزيز ساعتي، مرتضي رزاق‌كريمي، محمدرضا دلپاك، ترانه عليدوستي، نظام‌الدين كياني، ناصر ممدوح، بابك حميديان،
مسعود بهنام، جهانگير كوثري، عبدالله اسكندري، لاله اسكندري، جمشيد گرگين، پروين صفري، امير اثباتي، عليرضا خمسه، محمد سرير، صديق تعريف،
محمدرضا مؤئيني، سروش صحت، رضا ميركريمي، محمدرضا سكوت، آتيلا پسياني، سيدغلامرضا موسوي، اميرشهاب رضويان، فرشته طائرپور،
نگار جواهريان، سيدجمال ساداتيان، ‌اصغر فرهادي، همايون اسعديان، باران كوثري، رسول صدرعاملي، حسين ترابي، رخشان بني‌اعتماد، سيروس الوند،
عزيز‌الله حميدنژاد و محمدمهدي عسگرپور از جمله سينماگراني بودند كه با حضور بر روي صحنه و اهداي جوايز بخش‌هاي مختلف پشت تريبون صحبت كردند.
اين مراسم كه كارگرداني آن را بيژن ميرباقري عهده‌دار بود، تا نيمه شب پنج‌شنبه 25 شهريور ادامه يافت.

به گزارش فارس، داوران تخصصي مرحله اول، 18 نفر از روساي ساير اصناف عضو خانه سينما، پنج نفر داوران نماينده تهيه‌كنندگي و پنج نفر از
داوران منتخب هيئت مديره شامل آيدين آغداشلو، ‌گلي امامي، دكتر مهدي حجت، فرشته طائرپور و كيوان كثيريان داوري نهايي جشن چهاردهم سينماي
ايران را بدين شرح انجام دادند:

- ديپلم افتخار بهترين فيلم اول: مجيد برزگر براي فيلم «فصل باران‌هاي موسمي»
- تنديس بهترين عكس: مهدي دلخواسته براي فيلم «يك گزارش واقعي»
- تنديس بهترين صداگذاري: محسن روشن براي فيلم «كودك و فرشته»
- تنديس بهترين صدابرداري: محمود سماك‌باشي براي فيلم «وقتي همه خوابيم»
- تنديس بهترين جلوه‌هاي ويژه: محسن روزبهاني براي فيلم «شب واقعه»
- تنديس بهترين جلوه‌هاي بصري: لئولو براي فيلم‌ «ملك سليمان»
- تنديس بهترين چهره‌پردازي: سودابه خسروري براي فيلم «شبانه روز»
- تنديس بهترين طراحي لباس: عبدالحميد قديريان براي فيلم «ملك سليمان»
- تنديس بهترين طراحي صحنه: عبدالحميد قديريان براي فيلم «ملك سليمان»
- تنديس بهترين موسيقي متن: محمدرضا عليقلي براي فيلم «عصر روز دهم»
- تنديس بهترين تدوين: هايده صفي‌ياري براي فيلم «درباره الي...»
- تنديس بهترين مدير فيلمبرداري: حميد خضوئي‌ابيانه براي فيلم «ملك سليمان»
- تنديس بهترين بازيگر نقش مكمل مرد: صابر ابر براي فيلم «درباره الي...»
- تنديس بهترين بازيگر نقش مكمل زن: مريلا زارعي براي فيلم «درباره الي...»
- تنديس بهترين بازيگر مرد نقش اول: شهاب حسيني براي دو فيلم «درباره الي...» و «پرسه در مه»
- تنديس بهترين بازيگر زن نقش اول: نگار جواهريان براي فيلم «طلا و مس»
- تنديس بهترين فيلمنامه: جليل سامان براي فيلم «وقت بودن» (زندگي)
- تنديس بهترين كارگرداني: اصغر فرهادي براي فيلم «درباره الي...»
- تنديس بهترين فيلم: «درباره الي» به محمودرضوي و اصغر فرهادي

nae 09-17-2010 10:51 AM

خیلی بهتر از مراسم جشنواره فجر بود و عادلانه تر ولی باز هم به نظرم یه جاهایی یه حق خوری هایی شده
که البته طبیعیه و نمیشه همه هم به حقشون برسن!

nae 09-17-2010 07:40 PM

سینماگران ایران روی صحنه جشن بزرگ سینما چه گفتند؟
 
مراسم چهاردهمين جشن خانه سينما شامگاه گذشته ـ 25 شهريور ماه ـ در تالار همايش‌هاي «برج ميلاد» برگزار شد.اين مراسم كه بيش از 4
ساعت طول كشيد با سخنراني‌هاي پيرامون بحث امنيت شغلي، وضعيت بودجه‌ي خانه سينما و دغدغه‌هاي هنرمندان سپري شد. اجراي برنامه‌ ـ
كه دكور آن ماكت ساختمان خانه سينما (در خيابان بهار) بود ـ را فرهاد آييش و مائده طهماسبي برعهده داشتند و مهران رجبي نيز در طول برنامه‌
در قالب شخصيتهاي مختلف به روي صحنه مي‌آمد و تك پرده‌هاي نمايشي را با همراهي آييش و مائده طهماسبي پيرامون مسايل و دغدغه‌هاي سينماگران اجرا مي‌كرد.

گلايه‌هاي گلمكاني:سينماي اكران تناسبي با كيفيت واقعي سينماي ايران ندارد

هوشنگ گلمكاني با همراهي حامد بهداد كه براي اهداي ديپلم افتخار بهترين كارگرداني اول به مجيد برزگر براي فيلم «فصل‌ باران‌هاي موسمي»
به‌ روي صحنه آمده بودند در سخناني روز ملي سينما را تبريك گفت.
گلمكاني در ادامه يادآور شد:چند روز پيش يادداشتي با محوريت به استقبال روز ملي سينما مي‌رويم نوشتم و در آن يادداشت مطرح كردم كه سينماي
ايران با سينماي اكران متفاوت شده است. اينجا از اهل سينما و خانه سينما تقاضا دارم كه در حد توانشان فكري به حال سينماي اكران كه دارد آبروي
سينماي ايران را از بين مي‌برد بكنند. سينماي اكران تناسبي با كيفيت واقعي سينماي ايران ندارد. وی ادامه داد:در آن مطلب هم اشاره كردم بيش از 200
فيلم در ده سال گذشته امكان نمايش پيدا نكردند. مي‌دانم خانه سينما گرفتاري‌هاي زيادي دارد، اما مطمئن هستم كه در خطر بودن آبرو و اعتبار سينماي
ايران مشكل كوچكي نيست.

بهداد: هنرمند راه خودش را پيدا مي‌كند

حامد بهداد نيز با اظهار خرسندي براي حضور در مراسم چهاردهمين جشن خانه سينما گفت:خوب است كه براي يكديگر كف مي‌زنيم. عرصه اگر
تنگ‌تر هم شود، هنرمند ايراني راه خودش را پيدا مي‌كند.

دلپاك از اصغر شاهوردي ياد كرد

محمدرضا دلپاك كه براي اهداي جايزه‌ي بهترين صداگذاري براي فيلم «كودك و فرشته» به محسن روشن به روي صحنه آمده بود از اصغر شاهوردي
صدابردار حادثه ديده‌ي سينما (كه در مراسم حاضر بود) اشاره كرد و گفت: او در سكوت به سر مي‌برد و در ادامه‌ از زنده‌ياد فريدون خوشابافرد نيز
سخن گفت. دلپاك همچنين گفت: اين جشن رقابت هم هست اما بيشتر رفاقت است.

ترانه عليدوستي هم كه محمدرضا دلپاك را همراهي مي‌كرد،در سخنان كوتاهي گفت: گلايه دارم، ما فقط وقتي به اين مراسم دعوت مي‌شويم كه مي‌خواهيم
جايزه بگيريم يا كانديدا شويم. لطفا ما را هميشه دعوت كنيد.

نظام‌الدين‌ كيايي نيز در سخناني از سابقه بحث صدا در ايران گفت و اين‌كه اولين صدابرداري متعلق به ابوالقاسم فردوسي است.

جهانگير كوثري نيز كه براي اهداي جايزه به روي سن آمده بود به هوشنگ گلمكاني درود فرستاد كه درباره‌ي وضعيت اكران سينماها صحبت كرده است.

در ادامه فرهاد توحيدي دبير چهاردهمين جشن سينما گزارشي را قرائت كرد و عبدالحمید قديريان هتك حرمت به قرآن كريم را محكوم كرد عبدالحميد
قديريان كه دو بار براي دريافت دو تنديس شايستگي براي طراحي‌صحنه و لباس «ملك سليمان» به روي صحنه آمده بود، در سخناني گفت:اين جايزه
براي من با تمام جوايز ديگر فرق مي‌كند. اين حس دانشجويي كه دارم در شروع كارم و انشاء‌الله پيشرفت كنم و من خودم را پا به پاي سينما برسانم.
وي همچنين در بخش ديگري از سخنانش هتك حرمت به قرآن كريم را محكوم كرد و گفت: باورم اين است كه ما بچه‌هاي فرهنگ و هنر اين بي‌حرمتي
را بايد با فرهنگ و هنر پاسخ بدهيم. من از ملت ايران و امام زمان(عج )‌ عذرخواهي مي‌كنم بابت اين كم‌كاري‌ها.

جمشيد گرگين كه براي اهداي جايزه‌ي قديريان به روي سن آمده بود روز ملي سينما را تبريك گفت و ادامه داد: اين مراسم براي مشتاقان سينماي ايران
خوب است. جا دارد از فرهاد توحيدي و بيژن ميرباقري كارگردان اين مراسم تشكر كنم و از حاضران بخواهم براي آنها كف بزنند.

عليرضا خمسه هم كه براي اهداي جايزه‌ي طراحي صحنه به روي سن آمده بود با تبريك روز ملي سينما در سخناني گفت: ماجراهاي خانه سينما را
مي‌توان به گاو مش‌حسن تشبيه كرد. از مش حسن پرسيدند گاوت شير مي‌دهد گفت: گاوم شير نمي‌دهد اما ماشاء‌الله توليدات و عوارض جانبي‌ زيادي دارد.

در ادامه دكتر محمد سرير كه براي اهداي جايزه‌ي بخش موسيقي حاضر شد در سخناني گفت:موسيقي فيلم مثل خون در بدن سينماست و هرجا كه
حضور دارد حيات مي‌بخشد. اميدوارم به جايگاه موسيقي توجه خاصي شود. موسيقي فيلم بايد به جايگاه مناسبش برسد.

محمدرضا موئيني كه براي اهداي جايزه‌ي تدوين به روي صحنه آمده بود نيز در سخناني كوتاه گفت: فقدان امنيت شغلي و كوشش عليه ايجاد امنيت
سينماگران سوگند چه كساني است.؟!

صفي‌ياري: مفتخرم كه در «درباره الي» همكاري كردم

هايده‌صفي‌ياري نيز كه تنديس بهترين تدوين را براي «درباره‌ي الي» دريافت كرد،گفت: خيلي افتخار مي‌كنم كه با گروه «درباره‌ي الي» همكاري
داشتم و تلاش فوق‌العاده‌ي اين گروه باعث شد كه كار من هم ديده شود.

وي در ادامه از تدوين‌گران زني كه آغازگر حضور جدي زنان تدوينگر در عرصه‌ي سينما بودند همچون ژيلا اپكيچي، معصومه شاه‌نظري و... ياد كرد
و به جواناني كه پا به عرصه گذاشته‌اند،خوش‌آمد گفت.

nae 09-17-2010 07:41 PM

ميركريمي: متشكرم كه علي‌رغم محاصره اقتصادي جشن پابرجاست

رضا مير‌كريمي كارگردان سينما هم كه براي اهداي جايزه‌ي بهترين فيلمبرداري حاضر شد، گفت: تشكر مي‌كنم از فرهاد توحيدي و محمدمهدي عسگر‌پور و
هيات مديره خانه سينما كه چراغ اين جشن را روشن نگه داشتند كه علي رغم محاصره اقتصادي پابرجاست.

وي كه تنديس بهترين فيلمبرداري را به خضوعي‌ابيانه اهدا كرد، ادامه داد:خيلي خوشحالم كه جايزه كسي را مي‌دهم كه سالها قبل با هم فيلمسازي را
شروع كرديم. رفيق خيلي خوبي است اما هيچ وقتي را براي رفاقت نمي‌گذارد.

محمدرضا سكوت فيلمبردار سينماي ايران كه ميركريمي را همراهي مي‌كرد،گفت: من عضو خانه سينما هستم مثل فرهاد توحيدي راست‌قامت، كه توانسته
اين جشن را به خوبي برگزار كند.

سيد‌غلامرضا موسوي تهيه‌كننده كه براي تنديس نقش مكمل مرد به صابر ابر حاضر شده بود به سخنان هوشنگ گلمكاني اشاره كرد و ادامه داد: ما به دوهزار
سالن نياز داريم كه بتوانيم به اكران مناسب برسيم نه خانه سينما و نه هيچ كارشناسي نمي‌تواند در زمينه‌ي اكران كاري بكند تا اين شرايط فراهم نشود.

اميرشهاب رضويان هم به اجراي گروه موسيقي «رستاك» در اين برنامه اشاره كرد و افزود: اين گروه با اقوام و مليت‌هاي مختلف ايراني موسيقي‌هاي محلي را
اجرا كردند، سينما هم شكل همين قوميت‌ها را دارد و يك دشمن بزرگ داريم همان چيزي كه آقاي گلمكاني اشاره داشتند.

صابر ابر هم كه تنديس‌اش را دريافت كرد از اصغر فرهادي كارگردان «درباره الي» و از تك‌تك كساني كه در آن فيلم در كنارش بودند تشكر كرد و گفت:خواهش
مي‌كنم از هر مادر ايراني كه براي تمام جوانان ايران از ته دلش دعا بكند.

مليكا زارعي (خاله شادونه ) كه به نمايندگي از خواهرش مريلا زارعي تنديس بهترين بازيگر مكمل زن را دريافت كرد، از طرف مريلا زارعي كه به دليل اجراي تئاتر
نتوانسته بود خودش را به برنامه برساند، متني را قرائت كرد و به عنوان سفير «مهرآفرين» خواست كه از نيازمندان و كودكان كار حمايت شود.

طائرپور: سينماي ايران ارزان و آسان بدست نيامده است

فرشته طائرپور تهيه‌كننده سينما كه براي اهداي جايزه‌ي مريلا زارعي به روي صحنه آمده بود،در سخناني گفت: سينماي ايران ارزان و آسان به دست نيامده كه
آن را ارزان و آسان از دست بدهيم. همت مديران بسياري، عزت فيلم‌ها و غيرت فيلمسازان بسياري ما را امروز به اين دستاورد رسانده است.

ما وحدت داريم از دل برخواسته و بي‌نياز از فرمايش‌ها و اگر از دل خانه سينما برنخيزد به اتمام نمي‌رسد. به حرمت عدد 14 و چهاردهمين جشن به هم تبريك
مي‌گوييم و براي بقاي سينماي ايران مي‌خوانيم فاللهُ خير حافظاً وهو أرحمُ الراحمين طائرپور در پايان گفت: ما هميشه همه سينماگران و همت بلندشان ـ نه
قد بلندشان ـ را ارج مي‌نهيم.

اسعديان: ما قطعا به روز سينما معنا خواهيم داد

همايون اسعديان كارگردان كه براي اهداي جايزه نگار جواهريان براي بازيگري نقش اول حاضر شد،گفت: داوران خانه سينما انتخاب هيچ مقام دولتي نيستند.
منتخب صنوف هستند من به آنها احترام مي‌گذارم. ممكن است هر قضاوتي مورد پسند نباشد، اما من به شما و خودم با احترام به قضاوت آنها احترام مي‌گذارم.
وي ادامه داد:يكي از دوستان در مصاحبه‌اي گفته بود بي‌معني‌ترين روز در تقويم روز سينماست، اما ما نمي‌دانيم چه بگوييم همه از غير مي‌نالند، ما از دوست.
من و شما قطعا به اين روز معنا خواهيم داد.
اسعديان گفت: به دبير كوچك جشن اما بزرگوار احترام مي‌گذارم و با اين كار به شما و خودم احترام مي‌گذارم. چرا كه من عضو خانه سينما هستم.

نگار جواهريان نيز پس از دريافت جايزه‌ي بهترين بازيگر اول زن جايزه‌اش را به پدر و مادرش تقديم كرد.

باران كوثري هم كه براي اهداي جايزه‌ي نگار جواهريان به روي صحنه آمده بود،گفت: نگار بهترين دوست دنياست.

در ادامه حسين ترابي تنديس بهترين فيلم‌نامه را به جليل سامان اهدا ‌كرد و به بازتاب سخنانش طي چند روز گذشته اشاره كرد و افزود: اين‌بار مي‌خواهم
بدون مشورت با آقاي توحيدي بگويم،هركس به چيزي نازد ما فيلمنامه‌نويسان هم به قلم و دوات‌مان.

صدرعاملي: سينماي ايران به چيزي جزء همدلي نياز ندارد

رسول صدر عاملي هم كه حسين ترابي را همراهي مي‌كرد به هيات مديره، مديرعامل خانه سينما و فرهاد توحيدي خسته نباشيد،گفت و ادامه داد:جشن
چهاردهم نقطه عطفي درجهت بقا و هميشه ماندگاري سينما است. از اين پس با هم بودن و در كنار هم بودن و خوبي‌هاي يكديگر را ديدن، ما را از هر نوع
حمايت كلاني بي‌نياز مي‌كند و ما ياد مي‌گيريم سينماي ايران به چيزي جز همدلي نياز ندارد.

جليل سامان كارگردان «وقت بودن» (زندگي) نيز از موضوع فيلم‌اش كه ماجراي زن طلاق در سيستان‌وبلوچستان است ياد كرد و جايزه‌اش را به همسرش كه
20 سال همراهش بوده است، تقديم كرد.

بني‌اعتماد: مهم اين است كه ما خانواده سينما اينجا هستيم

در ادامه رخشان بني‌اعتماد كه براي اهداي تنديس بهترين كارگرداني به اصغر فرهادي حاضر شد، در سخناني مطرح كرد:بي مقدمه من عضو خانه خود خانه
سينما هستم. ما عضو خانه خود، خانه سينما هستيم.
وي ادامه داد: از هيات مديره خانه سينما كه پس از روزهاي ابري، باران طراوتي با اين جشن بوجود آورند تشكر مي‌كنم و همچنين از تلاش‌هايشان و مقاومت
‌هايشان كه پيرامون بحث امنيت شغلي انجام دادند.تاريخ شاهد و ناظر است كه هيات مديره‌ي خانه سينما در وانفساي شرايط حاضر چقدر در رابطه با امنيت
شغلي تلاش كرد و چقدر سد و مانع وجود دارد اما مهم اين است كه ما خانواده سينما اينجا هستيم.

سيروس الوند هم كه براي اهداي جايزه‌ي اصغر فرهادي به روي صحنه آمده بود،گفت: وقتي «درباره الي» را ديدم به شدت دلم مي‌خواست فيلم بسازم و
هميشه آرزو داشتم اين افتخار را در جايي داشته باشم كه جايزه‌اي به كارگردانش بدهم.

فرهادي: اميدوارم به زودي وضع،وضع بهتري باشد

اصغر فرهادي هم كه براي تنديس بهترين كارگرداني به روي صحنه آمده بود از گروه همكارانش در فيلم «درباره‌ي الي» تشكر كرد و افزود: اميدوارم وضع مملكت
طوري شود كه گلشيفته بتواند برگردد، اميدوارم بهرام بيضايي برگردد. امير نادري بتواند در ايران فيلم بسازد و اميدوارم جعفر پناهي هم بتوان در ايران فيلم بسازد
و اميدوارم سال‌هاي آينده مجبور نباشيم اعلام كنيم كه ما عضوي از خانه سينما هستيم و به زودي وضع، وضع بهتري باشد.

عسگرپور: كم كم داريم ياد مي‌گيريم كه بدون حمايت زندگي كنيم

محمد مهدي عسگر‌پور مدير عامل خانه سينما كه براي اهداي تنديس شايستگي بهترين فيلم «درباره الي» به روي صحنه آمده بود، در ابتدا گفت: دعوت مي‌كنم
از فرد بلند قد و بسيار دوست‌داشتني كه زحمت زيادي براي اين جشن كشيدند آقاي فرهاد توحيدي.
وي ادامه داد:زحماتي كه ايشان كشيدند خيلي روشن است. او از هيچ جا دستور نگرفته بود و نه به قيافه ما مي‌خورد كه برانداز باشيم. آقاي توحيدي در ماه‌هاي
اخير به دليل اينكه من درگير ساخت سريال بودم زحمت‌هاي زيادي كشيدند و تلاش مضاعفي كردند.
عسگرپور تصريح كرد: مديران فرهنگي لطف كردند كه ما را در محاصره‌ي اقتصادي قرار دادند، چون كم‌كم داريم ياد مي‌گيريم كه بدون حمايت دولت زندگي كنيم و
حسن بزرگ ديگرش اين بود كه در تاريخ خانه سينما اتحاد بين صنوف اينقدر نبود و تقريبا همه صنوف فعال، پشتيباني خوبي از مجموعه سينما داشتند.

مدير عامل خانه سينما تاكيد كرد:اگر هيات مديره تنها بود، اتفاقات ناگواري براي سينما مي‌افتاد. تشكر مي‌كنم از تمام صنوف حاضر در خانه سينما. انصافا در
دوره‌اي كه كار صنفي كردن خيلي سخت شده است و برآوردن توقعات سخت‌تر، از اينكه اصناف و مردم در اين روزها ما را تشويق مي‌كنند و با دست خالي كارمان
را پيش برديم، تشكر مي‌كنم.




گزیده حرف‌های اهدا کنندگان تندیس‌ها و برگزیدگان روی صحنه‌ی چهاردهمین جشن بزرگ سینمای ایران را این‌جا بخوانید:

- هوشنگ گلمكاني: من از اين فرصت مي‌خواهم استفاده كنم و يك نكته‌اي را به اهالي سينما بگويم. چند روز قبل يادداشتي را نوشتم كه به استقبال سينماي
ملي ايران مي‌رويم و دليل آن اين است كه سينماي ملي ايران با سينماي اكران خيلي متفاوت است و مي‌خواهم از خانه سينما در حد توان‌شان يك فكري براي
حل اين موضوع بكنند. سينماي اكران دارد آبروي سينماي ايران را از بين مي‌برد و تناسبي با سينماي واقعي ايران ندارد در 10 سال اخير نزديك به 200 فيلم فرصت
اكران را پيدا نكردند كه اين رقم با تعداد فيلم‌هاي مستند، كوتاه و انيميشن بيشتر مي‌شود و تقاضا دارم در كنار فيل هوا كردن جشن بزرگ سينماي ايران، خانه سينما
و اهل سينما به فكر آبرو و اعتبار سينماي ايران هم باشند. من مي‌دانم كه خانه سينما در حال حاضر مشكلات زيادي دارد، اما خطر از بين رفتن آبروي سينماي ايران
هم مشكل كوچكي نيست.

- حامد بهداد: در جشن سينما در كنار همديگر هستيم و براي همديگر دست مي‌زنيم و هورا مي‌كشيم و چه چيزي از اين زيباتر. عرصه اگر تنگ است، هنرمند ايراني
با هوش خود راه خودش را پيدا مي‌كند.

- ترانه عليدوستي: از جشن یک انتقادي دارم. چرا ما وقتي فقط كانديدا هستيم، دعوت‌مان مي‌كنند و بدون مشكل وارد مي‌شويم اما امروز خيلي معطل شديم!
خواهش مي‌كنم ما را در سال‌هاي آينده حتي اگر كانديدا هم نبوديم، باز هم دعوت كنيد.

- عليرضا خمسه: من يك دختر 3 ساله دارم كه اتفاقاً اولين حضورش در همين جشن سينما، 3 سال قبل بود. او نكاتي را در خصوص خانه سينما و مشكلات سينما گفت
كه با واكنش‌هاي مختلفي مواجه شد اما ماجراي سينما و خانه سينما مثل ماجراي گاو مش حسن است چون از مش حسن پرسيدند گاوت چقدر شير مي‌دهد و او گفت
شير نمي‌دهد، ولي ماشاالله به توليداتش!


- عبدالحمید قديريان: با تمام شادي‌اي دارم و آن را با دوستان تقسيم مي‌كنم، اما ته دلم يك غصه‌اي دارم و آن، فاجعه بزرگي است كه رخ داده و دل همه مسلمانان
را به درد آورده است. باورم اين است كه كار ما اهالي فرهنگ و هنر اين است كه جواب اين بي‌حرمتي را با هنر بدهيم و فكر مي‌كنم ما در خانه سينما و همه اهالي
سينما كه همه به دنبال تعالي بيشتر هستند وظيفه داريم دست به دست هم بدهيم و بتوانيم اين فاجعه را كه شايد ثمره كم‌كاري ما است، در قالب كار خود، جبران
كنيم. من به نيابت از همكاران، بابت اين همكاري در عرصه فرهنگ و هنر كه منجر به اين توهين از طريق كار فرهنگي شد از همه شما عذرخواهي مي‌كنم.

- رسول صدرعاملي : من به ناگه اينجا هستم. قرار بود جاي ديگري قرار بگيرم و مثل هميشه دير رسيدم. يك فرصتي دست داد تا كنار حسين ترابي قرار گيرم. هيئت
مديره عسگرپور و فرهاد توحيدي خسته نباشند و همه بايد بدانيم كه جشن چهارده، نقطه عطفي در جشن‌هاي خانه سينما خواهد بود و به ما مي‌آموزد كه در كنار
هم بودن و خوب بودن، ما را بي‌نياز از كمك‌هاي پرطمطراق مي‌كند و ما ياد مي‌گيريم به كمك هيچ‌كس جز خودمان، نياز نداريم.

- جليل سامان : من سال‌ها پيش، دستياري يك فيلم سينمايي را در سيستان و بلوچستان داشتم و همانجا با موضوعي به نام «زن ‌طلاق» مواجه شدم كه مردان
بلوچ بر روي يك موضوعي شرط مي‌بندند و اگر آن موضوع نشد همه زن خود را به خود حرام اعلام مي‌كنند. سال‌ها طول كشيد تا اين عقده‌اي را كه در من وجود داشت
بيرون ريخته شود و تبديل شود به اين فيلم و فيلمنامه. به خودم رجوع مي‌كنم مي‌بينم 20 سال است كه همراهي دارم كه هيچ‌وقت مرا تنها نگذاشته است و من او را
تنها گذاشته‌ام و به همين دليل جايزه‌ام را به همسرم تقديم مي‌كنم.

- رخشان بني‌اعتماد: من عضو خانه خود «خانه سينما» هستم. ما عضو خانه خود خانه سينما هستيم. تشكر مي‌كنم از هيئت مديره براي همه تلاش‌ها و مقاومت‌هاي‌شان.
براي به كرسي نشاندن منطق صحبت‌هايشان درباره عدم امنيت شغلي ما خانواده سينما و اميدوارم تاريخ، شاهد باشد تلاش‌هايي كه اين هيئت مديره كردند و هرآنچه
در مقابل‌شان بود، سد بود و مانع...

- سيروس الوند : يك روز مرحوم علي حاتمي به من گفت اگر فيلمي ديدي و خواستي پس از آن فيلم بسازي، آن فيلم خوب بوده است و من وقتي «درباره الي...» را
ديدم دو چيز در من شكل گرفت؛ اول اين كه فيلم خوبي بود و دوم اينكه اي كاش هرجايي كه سازنده آن جايزه مي‌گيرد من جاي او باشم؛ او در ادامه نام اصغر فرهادي
را به عنوان كارگردان برگزيده خواند.

- اصغر فرهادي‌: جا دارد تشكر كنم از گروه خودم و مي‌خواستم بگوييم جاي گلشيفته خالي است كه قبل از من گفتند و اميدوارم وضع مملكت طوري شود كه گلشيفته
بتواند برگردد، اميدوارم وضع مملكت طوري شود كه بهرام بيضايي برگردد، اميدوارم وضع مملكت طوري شود كه امير نادري برگردد، اميدوارم وضع مملكت طوري شود كه
محسن مخملباف برگردد و اميدوارم وضع مملكت طوري شود كه جعفر پناهي فيلم بسازد. اميدوارم وضع به اين گونه نماند و به‌زودي وضع بهتري را شاهد باشيم.

nae 09-20-2010 02:25 PM

حمله روزنامه کیهان به جشن خانه سینما؛حمایت از مخالفان نظام و تقدیر از پیاده نظام شناخته شده آمریکا و اسرائیل!
 
کیهان در خبری با عنوان«عقده گشایی سیاسی در جشن خانه سینما » از مراسم اختتامیه این جشنواره انتقاد کرد. این روزنامه در این باره نوشت: چهاردهمین جشن خانه سینما در حالی به کار خود پایان داد که این کانون صنفی به جایگاه محفلی برای عقده گشایی سیاسی و حمایت از مخالفان نظام و تقدیر از پیاده نظام شناخته شده آمریکا و اسرائیل سقوط کرد.در این جشن برخی حاضران سخنانی مشابه نظرات شبکه های ماهواره ای بیگانه بر زبان آوردند.
براساس این گزارش، یکی از حاضران از نبودن هنرمندان ضدانقلاب فراری در این جشن انتقاد کرد و آرزو نمود تا وضعیت کشور هرچه سریع تر تغییر کند!
آرزو برای بازگشت فیلمسازی که فیلم هایی غیراخلاقی می سازد و برای خوشایند دولت های غربی علیه جمهوری اسلامی فعالیت می کند، از دیگر رویدادهای این دوره از جشن خانه سینما بود.

nae 09-20-2010 02:28 PM

انتقاد روزنامه کیهان از حضور گلشیفته فراهانی در جمع نامزدهای جشن خانه سینما
 
روزنامه کیهان نوشت: روز سه شنبه، نتایج داوری چهاردهمین جشن خانه سینما اعلام شد. اینکه این نتایج تا چه میزانی با معیارهای صنفی و حرفه ای همپوشان است، موضوعی دیگر است. مهم اما انتخاب یک زن بازیگر ضدایران و ایرانی به عنوان نامزد بهترین بازیگر زن است. این زن، سینمای ایران را به امید حضور حرفه ای در هالیوود ترک نمود و در نخستین حضور هالیوودی خود، در فیلمی بازی کرد که به گونه ای در راستای سینمای صهیونیستی معنا می شود. وی در گفت وگوهای رسانه ای و نیز محافل به اصطلاح فرهنگی با ظاهری که در شان یک زن ایرانی نیست، آشکار شده و می شود. او در صحبتهای خود با رسانه ها و جمع های غیررسانه ای، گاه موضع گیری های غیرعلمی شبه سیاسی می کند و به روشنی علیه ایران و مقدسات دینی سخن می گوید.
بطور نمونه در حاشیه جشنواره ای اروپایی، وی کاملا حکم «حجاب» را که یک وظیفه الهی و احترام به شخصیت زن است، کتمان کرد و آن را در حق زن، مصداق «ستم» برشمرد.
و حالا همین بازیگر که -آگاهانه و یا ناآگاهانه- به عنوان پیاده نظام ضد فرهنگی در حال ایفای نقش است، در کانون داوران چهاردهمین دوره جشن سینمای ایران قرار می گیرد. به عبارتی در داخل کشور خواسته و ناخواسته نمایندگانی از سینمای ایران، به یاری باندهای مافیایی سینمای غرب می آیند تا ستاره سازی و نتایج پروژه ضدفرهنگی و ضدایرانی تحقق یابد!
البته ممکن است داوران، استدلال کنند دلیل انتخاب بازیگر یاد شده، صرفاً تکیه بر معیارهای هنری بوده است و نه ملاحظات سیاسی! که باید گفت: آیا تکیه بر معیارهای هنری ارجح و عقلانی است یا پرهیز از بازی در میدان دشمن؟!
به هر روی آرزو می کنیم جریان مشکوک خزنده در پیکره خانه سینما، با همت خود اهالی سینما، بساط خود را از خانه ای که باید مبتنی بر منافع صنفی و حرمت به هویت ملی باشد، برچیند.
و دست آخر؛ تردید نکنیم اگر قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم در صحنه دفاع از هویت و شأن ایرانی و پاسداشت حرمت نظام، در قبال عملکرد ضدانقلابی جمع معدودی از اهالی هنر، ساکت نمی نشست و به تماشا اکتفاء نمی کرد، امروز شاهد نبودیم که برخی در مقام هنرمند و داوری آثار سینمایی و به اسم برگزاری جشن سینمای ایران و... به ایران و ایرانی و نظام و ارزشهای این ملک، بی‌پروا اهانت کنند!

nae 09-20-2010 02:32 PM

رویارویی معاونت سینمایی و خانه سينما بر سر کمک مالی به جشن سینمای ایران
 
در حالي که مدتي است جدال بر سر وضعيت هيئت مديره خانه سينما بالا گرفته است. پنج شنبه شب جشن خانه بدون حضور هيچ يک از مديران سينمايي کشور برگزار شد. در اين بين برگزار کنندگان جشن خانه سينما عنوان کردند که در محاصره اقتصادي قرار دارند و ارشاد هيچ کمکي به آن‌ها نکرده است. اما وزارت ارشاد ادعا کرد 250ميليون تومان به اين جشن کمک کرده است.

عليرضا سجاد پور در غياب جواد شمقدري که همراه احمدي‌نژاد عازم نيويورک شده ، از انتخاب 21شهريور به عنوان روز ملي سينما (که جشن خانه سينما در اين روز برگزار مي‌شود) انتقاد کرد و گفت: «از ديد من 21 شهريور هيچ ارتباطي به سينما ندارد که آن را روز ملي سينما نامگذاري کردند.»

اين مدير سينمايي معتقد است که بايد با هم‌فکري هم؛ روز ديگري را که مرتبط با سينما باشد و معني و مفهوم سينما را داشته باشد، به عنوان روز سينما تعيين کنيم اما تا آن زمان ما اين روز را گرامي مي‌داريم و جشن مي‌گيريم.

سجاد پور در ادامه با رد اظهارات خانه سينما درباره محاصره اقتصادي و عدم همکاري ارشاد در برگزاري جشن روز ملي سينما اظهار کرد صنوف سينمايي در اين روز؛ جشني را بر پا کردند که ارشاد نيز همکاري لازم را با آنها داشت. مجوزهاي لازم داده شد و در بخش اجرايي نيز کمک‌هايي صورت گرفت تا همکاري لازم صورت گرفته باشد.

وي گفت: «حتي برخلاف سخنان يکي از اعضاي خانه سينما که گفته بود ما در يک محاصره اقتصادي هستيم، چند روز قبل از برگزاري جشن؛ مبلغ 240 ميليون تومان به جشن کمک شد و من تصور نمي‌کنم که اين جشن اين مقدار هزينه داشته باشد.»

سجاد پور همچنين با رد عدم حضور مديران ارشاد در اين برنامه تصريح کرد در جشن چهاردهم حداقل سه نفر از مديران مهم مياني حضور پيدا کرده بودند. مهدي مسعودشاهي به عنوان يکي از مديران اصلي و رئيس سازمان جشنواره‌ها در جشن حضور پيدا کرده بود، اما به دليل آنکه دوستان به دنبال جواد شمقدري بودند؛ تصور شده بود که ارشاد در جشن حضور ندارد.

nae 09-20-2010 02:32 PM

اظهار نظر سجاد پور درباره کمک مالي ارشاد به خانه سينما براي برگزاري جشن جرقه تنش تازه ميان اين نهاد صنفي و دولت را زد.

فرهاد توحيدي دبير چهاردهمين جشن خانه سينما طي نامه‌اي به سجاد پور با تکذيب کمک 240 ميليوني ارشاد نوشت: «درپي اظهارات عليرضا سجادپور(مديرکل ارزشيابي و نظارت سينماي حرفه‌اي) در خصوص کمک 250 ميليون توماني وزارت فرهنگ و ارشاد به خانه سينما؛ بابت جشن سينماي ايران؛ به آگاهي مي‌رساند اظهارات نامبرده کذب محض است.» وي در ادامه پرداخت هاي وزارت ارشاد به خانه سينما را در شش ماهه سال جاري 100 ميليو.ن تومان اعلام کرد.

توحيدي هم‌چنين در ادامه نوشت: «شايان ذکر است از اسفند ماه سال گذشته تا کنون در پي عدم انجام تعهدات معاونت سينمايي به توافق نامه بودجه منعقده خانه سينما و معاونت سينمايي، بنياد سينمايي فارابي در ازاي دريافت چک ( هم چون بازار) طي شش نوبت جمعاً به مبلغ 175ميليون تومان براي تأمين هزينه هاي جاري( حقوق کارکنان،‌قبوض آب ، برق، گاز و ملزومات اوليه اداري) به خانه سينما پرداخت کرده است.»

پس از انتشار اين نامه عليرضا سجاد پور در واکنشي سريع باز هم اظهارات دبير جشن خانه سينما را تکذيب کرد و مصرانه اعلام کرد که چنين مبلغي ازسوي معاونت مالي ارشاد به خانه‌سينما داده شده است.

سجادپور گفت: «وقتي دوستان مي‌گويند محاصره اقتصادي؛ يعني اينکه بودجه‌ي خانه‌سينما صفر بايد باشد؛ درحالي‌که ارشاد درست چند روز قبل از برگزاري جشن و درحالي‌که هنوز اعتبارات خودش به صورت کامل تخصيص نيافته است، 240 ميليون به خانه‌سينما پرداخت کرده است.»

مديرکل نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد اعتقاد دارد که؛‌ اظهارنظرهاي بعضي دوستان‌ نشان مي‌دهد که عده‌اي دنبال بحراني نشان دادن وضعيت يا ايجاد بحران‌هاي جديد هستند.

nae 09-20-2010 02:40 PM

میترا حجار به جمع بازیگران فیلم "خاک و آتش" پیوست
 
میترا حجار به گروه بازیگران فیلم سینمایی"خاک و اتش" به کارگردانی مهدی صباغزاده پیوست. مجید قهرمانی تهیه کننده این فیلم سینمایی گفت: میترا حجار به تازگی به عنوان بازیگر زن نقش اول این فیلم سینمایی انتخاب شده است. طبق برنامه ریزی پنجشنبه اول مهر فیلمبرداری "خاک و آتش" در شهرک دفاع مقدس آغاز می شود. قرار است لوکیشن های خارجی شهر تهران در شهرک دفاع مقدس و شهرک سینمایی غزالی فیلمبرداری شود.
وی ادامه داد: اواخر مهر گروه تولید به سیستان وبلوچستان سفر می کنند تا ادامه فیلم در این استان فیلمبرداری شود. حسن پویا مدیر فیلمبرداری این فیلم سینمایی است. تلاش شده در انتخاب عوامل پشت وجلو دوربین از افراد متخصص و حرفه ای استفاده شود.




فریبرز عرب‌نیا، احمد نجفی، آرش تاج، مصطفی طاری و رامتین خداپناهی دیگر بازیگران "خاک و آتش" هستند. این فیلم درباره مبارزات مردم سیستان و بلوچستان در سال 1316 است.
آرش سجادی‌حسینی مدیر برنامه‌ریزی فیلم است. طراح صحنه رامین عاشوری و طراح لباس عادله چراغی است. محمدرضا شرف‌الدین و سعید سعدی نیز مشاور و ناظر تهیه‌کننده هستند.

nae 09-20-2010 11:36 PM

فیلم‌برداری فیلم جدید اصغر فرهادی ادامه دارد؛نخستین عکس‌های «جدایی نادر از سیمین» منتشر شد
 
همزمان با سپری شدن 20 درصد از فیلمبرداری «جدایی نادر از سیمین» ساخته‌ اصغر فرهادی نخستین عکس‌های این فیلم منتشر شد. اغلب بازیگران این فیلم جلوی دوربین رفتند و در چند روز آینده شهاب حسینی و بابک کریمی نیز مقابل دوربین خواهند رفت. «جدایی نادر از سیمین» با بازی لیلا حاتمی، پیمان معادی، ساره بیات، سارینا فرهادی، علی​اصغر شهبازی، شیرین یزدان​بخش، کیمیا حسینی و با حضور مریلا زارعی روایت می​شود.
این فیلم با فیلمنامه فرهادی و به تهیه​کنندگی و کارگردانی‌ او مقابل دوربین رفته است. فیلمبرداری جدیدترین ساخته اصغر فرهادی پنجم شهریور در خانه‌ای در تهران ‌آغاز شده است و تا دو ماه آینده ادامه دارد.
از جمله عواملی که در پشت صحنه «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی را برای ثبت روایت پنجمین ساخته سینمایی‌اش بعد از «درباره الی...» همراهی می​کنند می​توان به محمود کلاری به عنوان مدیر فیلمبرداری، مهرداد میرکیانی طراح چهره​پردازی، کیوان مقدم طراح صحنه و لباس، محمود سماک​باشی صدابردار، هایده صفی‌‌یاری تدوین‌گر، حمیدرضا قربانی دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز، فاطمه ابوالقاسمی مدیر تولید، مریم نراقی منشی صحنه، حبیب مجیدی عکاس، شیما غفاری مشاور رسانه​ای، کاظم نامنی مدیر تدارکات و نگار اسکندرفر مجری طرح اشاره کرد.

سرمایه​گذاران «جدایی نادر از سیمین» بانک پاسارگارد، نگار اسکندرفر و اصغر فرهادی هستند.

nae 09-20-2010 11:50 PM


nae 09-22-2010 04:10 PM

پروانه ساخت فيلم «جدايي نادر و سيمين» لغو شد!!!!!!!!
 
پروانه ساخت فيلم «جدايي نادر و سيمين» به تهيه‌كنندگي و كارگرداني اصغر فرهادي با دستور مستقيم سيدعليرضا سجاد‌پور مدير كل اداره كل نظارت و ارزشيابي سينماي حرفه‌اي لغو شده ‌است.


به نقل از پايگاه خبري هيئت اسلامي هنرمندان (هنرنيوز)، شنيده‌ شده‌ است كه پروانه ساخت فيلم «جدايي نادر و سيمين» به تهيه‌كنندگي و كارگرداني اصغر فرهادي با دستور مستقيم سيدعليرضا سجاد‌پور مدير كل اداره كل نظارت و ارزشيابي سينماي حرفه‌اي لغو شده ‌است.
مدتي است فيلمبرداري اين فيلم آغاز شده، تاكنون حدود 20 درصد از صحنه‌هاي فيلم جلوي دوربين رفته‌ است و گروه در لوكيشن داخلي مشغول به‌كارند.
هنرنيوز نوشت: در پي انتشار اين خبر تلاش خبرنگار اين پايگاه اطلاع‌رساني براي پي‌گيري بيشتر و دريافت جزئيات اين دستور و تبعات آن بي‌نتيجه مانده ‌است.

SonBol 09-23-2010 01:44 PM

پخش مختارنامه از 9 مهر
 
پخش مختارنامه از 9 مهر
مدير شبكه يك سيما از آغاز پخش مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» به كارگرداني داوود ميرباقري از 9 مهرماه خبر داد.
مهدي فرجي درباره زمان دقيق آغاز پخش مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» به فارس گفت: در حال حاضر اين سريال براي پخش از تلويزيون آماده است و ما اولين قسمت اين سريال را روز جمعه 9 مهرماه پخش خواهيم كرد.
وي افزود: قرار است سريال روزهاي جمعه ساعت 22 روي آنتن برود و تكرار آن نيز روزهاي دوشنبه ساعت 19:30 تا 20:30 پخش خواهد شد.
وي افزود: مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» جزو سريال‌هاي فاخر و جذاب تلويزيون است كه مضموني ديني و تاريخي دارد و براي ساخت آن تلاش بسياري صورت گرفته است. اين مجموعه با توجه به محتواي غني‌اش به طور حتم مخاطبان بسياري را جذب خواهد كرد.

ابریشم 09-24-2010 01:18 PM

عيادت بازيگران از مهري وداديان
 
عکس های جالب از عیادت مریلا زارعی،فریبا کوثری و سایر هنرمندان از مهری ودادیان
http://salijoon.ws/mail/890701/meh/4.jpg

ابریشم 09-24-2010 01:18 PM


ابریشم 09-24-2010 01:18 PM


ابریشم 09-24-2010 01:19 PM


ابریشم 09-24-2010 01:19 PM


ابریشم 09-24-2010 01:20 PM


nae 09-26-2010 02:25 PM

دلیل لغو پروانه ساخت «جدایی نادر از سیمین» از زبان معاونت سینمایی اعلام شد
 
جواد شمقدری: به ایشان يك هفته‌ فرصت دادند که حرف‌هاي‌شان در جشن خانه سینما را اصلاح كنند، اما اين كار را انجام نمي‌دهند

شمقدري از نيويورك پيرامون دو بحث روز سينماي ايران، لغو پروانه ساخت فيلم اصغر فرهادي و معرفي فيلم «بدرود بغداد» به آكادمي اسكار نقطه‌نظراتش را مطرح كرد.
معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در مورد معرفي فيلم «بدرود بغداد» به آكادمي اسكار با توجه به مقررات اين آكادمي كه بايد فيلم در ايران اكران عمومي شده باشد و حضور در جشنواره‌هاي جهاني گفت:مهمترين موضوع، اكران اين فيلم در آمريكاست و من در اين سفر براي اكران در آمريكا هماهنگ كردم و تا دسامبر (دي ماه ) بايد اين فيلم اكران شده باشد و مهمتر از آن نشان دادن در آكادمي اسكار است كه من اينجا با برخي از اعضاي آكادمي در جريان سفر صحبت كردم و قرار شد بعد از اينكه برگشتم به تهران، فيلم را به همراه اطلاعات بفرستيم.
وي يادآور شد:حداقل بايد يك هفته در آمريكا اكران شود و براي اعضاي آكادمي اسكار نيز به نمايش درآيد.

شمقدري خاطرنشان كرد: من در جريان ديدار با برخي از اعضاي آكادمي اسكار گفتم كه اين فيلم، فيلم متفاوتي است و ما فكر مي‌كنيم شانسي دارد.
معاون سينمايي وزارت ارشاد گفت: بسيار مهم است كه براي اعضاي آكادمي اسكار بتواني فيلمت را معرفي كني و نظر آنها را جلب بكني. البته مهمتر از آن اين است كه فيلم در فضاي رسانه‌اي اينجا مقداري بازتاب داشته باشد. من با بعضي از ايرانياني كه در فضاي رسانه‌اي اينجا فعاليت مي‌كنند صحبت كردم و قرار شد كه فيلم را براي آنها بفرستم تا در دانشگاه‌هاي لس‌آنجلس به نمايش بگذارند و در مورد مسائل اين فيلم مطلب در رسانه‌ها منتشر كنند.
وي ادامه داد:اين هماهنگي بود كه ما انجام داديم و اميدوارم وقتي كه به تهران برگشتيم مراحل بعدي كه اجراي كار است را پي بگيريم.

شمقدري در مورد لغو پروانه‌ي ساخت فيلم اصغر فرهادي نيز، گفت: اين موضوع به خاطر صحبت‌هايي است كه وي در مراسم جشن خانه‌ي سينما داشت و حرف‌هايي كه ايشان زدند حرف‌هاي جالبي نبودند، پس از آن نيز به ايشان يك هفته‌ فرصت مي‌دهند، حرف‌هايشان را اصلاح كنند اما اين كار را انجام نمي‌دهند و سپس منجر به اين تصميم‌گيري مي‌شود.

معاون سينمايي وزارت ارشاد در پاسخ به اينكه لغو مجوز ساخت يك فيلم در هنگام فيلمبرداري براي اولين‌بار اتفاق مي‌افتد پاسخ داد: ما بطور كلي به سمتي مي‌رويم كه روش‌هايمان كاملا آشكار، شفاف باشد و سعي مي‌كنيم پنهانكاري نداشته باشيم. يعني ملت بدانند كه دليل تشويق يك فيلم‌ساز و دليل منعي كه براي يك فيلم‌ساز ايجاد مي‌شود، چيست.
شمقدري در پاسخ به اين سوال كه آيا به نظر شما اين شيوه باعث ايجاد محدوديت نمي‌شود، پاسخ داد: اگر حرف‌هايي كه شنيده‌ام،ايشان گفتند واقعيت داشته باشد، حرف‌هاي بسيار ناجوري بوده است.

nae 09-26-2010 02:33 PM

مانی حقیقی (پذیرایی ساده) و ابراهیم فروزش (فوتبالیست) و سامان استرکی (شهر آیینه‌ها) پروانه ساخت گرفتند
 
جلسه شوراي صدور پروانه فيلمسازي 35 ميليمتري درتاريخ 29 شهريور ماه در اداره کل ارزشيابي و نظارت تشکيل شد. روابط عمومي معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گزارش داد: «فوتباليست» به تهيه‌کنندگي عليرضا سبط احمدي و کارگرداني ابراهيم فروزش ژانر اجتماعي ، « پذيرايي ساده» به تهيه‌کنندگي و کارگرداني ماني حقيقي ژانر اجتماعي ،«آشتي» به تهيه‌کنندگي محمد علي زم و کارگرداني امير قاسم راضي ژانر کودک و نوجوان، « شهر آينه‌ها» به تهيه‌کنندگي پوران درخشنده و کارگرداني سامان استرکي ژانر کودک و نوجوان، « اکسيژن» به تهيه‌کنندگي سيروس تسليمي و کارگرداني فرناز جمشيدي ژانر اجتماعي،« آيينه» به تهيه کنندگي موسسه مرات هنر و کارگرداني مهدي فيوضي ژانر سياسي (جنگ نرم) و « چشمان باز» به تهيه‌کنندگي فرج ا... سلحشور و کارگرداني سيد احمد ميرمحمدي ژانر اجتماعي عناوين پروژه‌هايي است که از اين شورا پروانه ساخت دريافت کرده‌اند.


nae 09-26-2010 02:35 PM

كمال تبریزی ساخت فیلم «خیابان‌های آرام» را به زودی آغاز می‌کند.
 
طولاني شدن ساخت فیلم خیابان‌های آرام گويا نه به وزارت ارشاد كه به‌دليل برخي مسايل خارج از حوزه عملكرد ارشاد است كه گويا آن نيز مرتفع شده است. اين فيلم در ايران و ارمنستان براساس فيلمنامه كامبوزيا پرتوي ساخته مي‌شود.
مجوز ساخت فیلم سینمایی خیابان‌های آرام 11 مرادماه ازسوی وزارت ارشاد صادر شده است اما از آنجا که بخشی از تصاویر و داستان فیلم در ارمنستان می‌گذرد؛ مرحله پیش‌تولید فیلم کمی طولانی شده است و در این میان؛ اخباری مبنی بر لغو مجوز ساخت فیلم شنیده شد كه پیگیرهای خبرنگار ما؛ حكايت از آن دارد كه مشکل ساخت این فیلم به خارج از حوزه وزارت ارشاد مربوط است که آنها نیز درحال رفع شدن است و به احتمال فراوان تبریزی؛ ساخت این فیلم را اواخر این هفته یا اوایل هفته آینده آغاز می‌کند.
هم اکنون گروه تولید این پروژه در ارمنستان مشغول انتخاب لوکیشنها و مراحل پیش تولید هستند و طبق شنیده‌ها "خیابانهای آرام" این هفته کلید خواهد خورد. هیچکدام از عوامل این فیلم حاضر به پاسخگویی در ارتباط با شایعات مطرح شده درباره لغو مجوز و بلاتکلیفی گروه تولید نشدند. تهیه کنندگی "خیابانهای آرام" برعهده سید محمود رضوی است که پیش از فیلم فیلم "درباره الی" را تهیه کرده بود.

"پاداش" عنوان فیلم قبلی این کارگردان سینما است که هم اکنون توقیف است. البته وی فیلم سینمایی "گنجینه شرق" را نیز برای جشنواره فیلم کودک و نوجوان همدان آماده نمایش دارد.
داستان این فیلم که فیلمنامه‌ اولیه‌ي آن را کامبوزیا پرتوی نوشته است؛ درباره خبرنگاری است که درگیر مسائل یک شهر می‌شود.
براساس اخبار غیررسمی احتمال حضور هدیه تهرانی، لعیا زنگنه، رضا عطاران و محمدرضا فروتن در این فیلم مي‌رود.

nae 09-26-2010 02:37 PM

تقاضاي غرامت 100 ميليون توماني از يك بازيگر
 
مسؤولان يك سريال تاريخي ضمن شكايت از يك بازيگر، از او تقاضاي غرامت 100 ميليون توماني كرده‌اند. اين بازيگر با وجود عقد قرارداد و انجام مراحل اوليه تست گريم، بنا به دلايلي از حضور در سريال مزبور سر باز زد. او به تهيه‌كننده سريال گفته بود به دليل مشكلات شخصي در هيچ پروژه‌‌اي حضور نخواهد داشت، اما تهيه‌ كننده سريال، متوجه شد بازيگر مذكور قراردادي تازه و البته با رقم بالاتر با پروژه‌اي ديگر به امضا رسانده است!
بانی فیلم در این زمینه نوشت:اين كار باعث اعلام شكايت از سوي تهيه‌كننده و كارگردان سريال از بازيگر مذكور شده است. تقاضاي 100 ميليون تومان غرامت از اين بازيگر هم ضميمه اين شكايت است.

nae 09-26-2010 02:39 PM

صحبت‌های حذف‌شده مسعود کیمیایی در برنامه «هفت»

فریدون جیرانی در ابتدای برنامه این هفته «هفت» جملاتی را که در هفته گذشته از مصاحبه «مسعود کیمیایی» حذف شده بود، با وجود داشتن تصویر مصاحبه قرائت کرد. فریدون جیرانی، در برنامه جمعه شب «هفت» که در ساعات انتهایی جمعه شب از شبکه سوم پخش شد، با اشاره به جنجال‌هایی که در مورد برنامه هفته گذشته و مصاحبه با مسعود کیمیایی ایجاد شده بود، گفت: داستان مصاحبه ما با آقای کیمیایی بدون هیچگونه شرط و و شروطی برگزار شد و وقتی با دفتر ایشان تماس گرفته شد، ایشان استقبال کرد و ما به دفتر ایشان رفتیم. وی افزود: ما با حضور در دفتر آقای کیمیایی، با ایشان مفصل صحبت کردیم و ایشان هم برای برنامه ما و دوربین برنامه هفت، درباره تدریس و کارگاه خود، بازی کردند.

جیرانی در مورد مصاحبه با مسعود کیمیایی نیز گفت: طبیعتا تمام بخش‌هایی که از کارگاه ایشان گرفتیم نمی‌شد پخش کنیم و خلاصه کردیم در مورد مصاحبه نیز، همه مصاحبه پخش شد و آن بخش‌هایی هم که پخش نشد در تیزر تبلیغاتی این گفت‌وگو پخش شده بود اما در بازبینی بنابر دلایلی حذف شد!

وی ادامه داد: من بخش‌هایی را که در برنامه قبل پخش نشد برای بینندگان می‌خوانم تا همه بدانند که مشکلی با پخش این جملات نداشتیم؛ «هر حکومتی باید بداند یک نفر با چشمان باز نگاهش می‌کند و آن هنرمند است. تاریخ سیاسی حکومتی را دانستن، رجوع کردن به تاریخ هنر آن دوره است. حکومت‌ها و دولت‌ها باید بدانند که در فیلم‌های هنرمندان هستند، هر دوره‌ای در فیلم‌های ما وجود دارد...»

شایان ذکر است بعد از پخش نشدن این جملات مسعود کیمیایی در برنامه هفت، کیمیایی با انتشار یادداشتی به شدت از این حذف انتقاد کرد و گفت: آقای جیرانی، شما دستور قطع موضوعات یا جمله‌ها را می‌دهید یا بزرگ‌تر برنامه‌هایتان؟ بد نیست اگر شما هستید با دوستان‌تان که شاید من هم از آنها هستم بگویید که شاید بشود به شکل دیگری با دلیل و مدلول‌های آن برخورد کرد و برنامه بدون ضرب خوردن عقاید مصاحبه‌شونده قابل پخش شود. یا برنامه بزرگ‌تر دارد. که یا شما باید سلایق ایشان را بشناسید و عمل کنید یا قول ندهید اما یکباره اصل یک آواز، یک عقیده بر سال‌های رفته و آینده که حق یک سینماگر هفتاد ساله است از برنامه ناپدید می‌شود.

nae 09-26-2010 02:45 PM

علي معلم در پاسخ به علیرضا سجادپور درباره‌ بحث انتخاب فیلم برای اسكار گفت
 
علي معلم گفت: معرفي اينگونه نماينده سينماي ايران به اسكار از سوي اداره نظارت، ممكن است مخاطره‌اي بيهوده برايش به وجود آورد. اين تهيه كننده و منتقد سينما با اشاره به صبحت‌هاي چندروز گذشته‌اش درباره انتخاب نماينده ايران به اسكار اظهار داشت: اين صحبتها باعث شده تا در يكي دو روز گذشته دوست عزيزمان آقاي سجادپور در يكي دو مصاحبه با خبرگزاري‌ها و برنامه «هفت» پاسخ دهد كه لازم ديدم چند مورد را اضافه كنم.

وي افزود: ايشان فرمودند خودشان مقررات را مي‌دانند. بر اساس آن چيزي كه من گفته‌ام اگر ايشان از مقررات آگاهي داشتند وارد چنين مباحثي نمي‌شدند وخود را ملزم به پاسخگويي نمي‌كردند.

معلم ادامه داد: ايشان اصرار دارند اينگونه انتقادها را به كل فعاليت‌هاي معاونت سينمايي تعميم دهند، در صورتي كه اينگونه نيست. بايد توجه داشت انتخاب نماينده سينماي ايران به اسكار در چند سال گذشته در بخش بين‌الملل بنياد سينمايي فارابي در هماهنگي با جامعه سينمايي كشور توسط گروهي كارشناس صورت مي‌گرفته است كه خود من سه بار عضو اين كميته بودم و قبل و بعد از معرفي فيلم به اسكار اطلاع‌رساني شفاف صورت مي‌گرفت.

اين تهيه كننده خاطرنشان كرد: اما تا آنجا كه اطلاع دارم براي امسال كميته‌اي معرفي نشده در حاليكه طبق قوانين بايد اعضاي كميته قبل از انتصاب به آكادمي معرفي شوند. ديگر اينكه اين موضوع كه انتخاب نظر جامعه سينمايي هست يا نه و چه كساني در انتخاب آن نقش داشتند؟سوابق انتخابات گذشته در بخش بين‌الملل بنياد سينمايي فارابي موجود است و بهتر بود ايشان به آقاي اسفندياري مراجعه مي‌كردند و سوابق اين كار را مي‌گرفتند تا اشراف بيشتري داشته باشند.

وي افزود: حتي اگر خانه سينما هم از معرفي نماينده‌اش اجتناب كرده بود باز لازم بود نمايندگان ديگري مستقيما از سوي فارابي براي اين تصميم‌گيري معرفي شوند تا مشخص شود كه اين كارشناسان مورد قبول هستند يا نه؟

معلم ادامه داد: نكات ديگري هم در خصوص اين انتخاب وجود دارد كه لازم است به اطلاع ايشان برسانم. فيلمي كه معرفي مي‌شود بايد به زبان مادري آن باشد و ظاهرا فيلم « بدرود بغداد» اغلب به زبان عربي و انگليسي است كه قبلا چنين موردي از سوي كشوري ديگر(فلسطين اشغالي فيلم دسته موسيقي) كه به زبان انگليسي بود و آكادمي اسكار آن را رد كرد.

وي با بيان اينكه فيلم معرفي شده بايد جايگاه مورد قبول جامعه سينمايي را داشته باشد تصريح كرد: لازم بود دوستان كميته 9نفره را براي انتخاب تشكيل مي‌دادند تا كار با شكل قاعده‌مندي انجام شود تا اين همه حرف و حديث به وجود نيايد.

معلم اظهار داشت: اين‌ كار به خود فيلم « بدرود بغداد» هم به عنوان يك اثر خوب آسيب مي‌زند و باعث مي‌شود به اين شكل در اكران عمومي سوزانده شود و هويت اصيل فيلم كه جزو آثار نوجوي سينماي ايران است آسيب ببيند و در حالي كه به گفته سازندگانش يك اثر مستقل است شائبه تصميم‌گيري ازبالا را تقويت كند. ضمن اينكه تهيه كننده دولتي فيلم خودش جزو تصميم‌گيرندگان بوده است.

وي ادامه داد: اي كاش فيلم « بدرود بغداد» به همان شكل قاعده‌مند گذشته انتخاب مي‌شد تا مخاطره كمتري براي حضور در مرحله نهايي داشته باشد.

معلم افزود: اظهارنظر حقير در جهت زيرسوال بردن فيلم و جايگاه دوستان مدير نبوده است بلكه در جهت رعايت قواعد و صيانت از سينماي ايران است.

معلم اظهار داشت: آقاي سجادپور مي‌گويند اعتراض‌ها به دليل دلخوري از عدم انتخاب فيلمهاي ديگر است در حالي كه در سالهاي گذشته هم رقبايي بودند، ولي اعتراضي از سوي كساني كه كارشان انتخاب نمي‌شد وجود نداشت و امسال هم زمان كافي براي معرفي افراد و تعامل وجود داشت و بهتر بود با گروهي كه خودشان تشكيل مي‌دادند فيلمي را انتخاب مي‌كردند تا چنين صحبت‌هايي پيش نيايد. در مجموع اينكه اداره نظارت نماينده سينماي ايران را به اسكار معرفي كند اقدام پسنديده‌اي نيست.

nae 09-26-2010 02:48 PM

واکنش روزنامه‌ها به لغو مجوز فیلم اصغر فرهادی
 
فاصله شادي و غم براي اصغر فرهادي و دوستداران سينماي او تنها يك هفته طول كشيد
خبر لغو مجوز جدید ترین فیلم اصغر فرهادی که روز گذشته در سایت خبری منتشر شد با واکنش گسترده روزنامه های تهران درروز پنج شنبه مواجه شده است . هرچند سجادپور حاضر نشد هيچ اظهار نظر رسمي درباره اين خبر داشته باشد، اما به نوشته بانی فیلم دو عضو ديگر شوراي صدور پروانه ساخت لغو پروانه ساخت فيلم ‌فرهادي را تأييد كردند

/داوود رسولیان : حرف‌هاي فرهادي در جشن خانه سينما باعث اين تصميم بود/

هم محسن علي‌اكبري و هم داود رسوليان تأكيد كردند كه مجوز ساخت «جدايي نادر از سيمين» لغو شده است. رسوليان در جملات كوتاهي به خبرنگار باني فيلم گفته است : «حرف‌هاي اصغر فرهادي در جشن خانه سينما باعث اين تصميم بوده است.»
رسوليان البته عنوان كرده كه اطلاعات تكميلي و رسمي را بايد از زبان عليرضا سجادپور شنيد.به نوشته بانی فیلم ، ظاهراً خبر لغو پروانه ساخت اين پروژه بعدازظهر روز گذشته به صورت غيررسمي به اصغر فرهادي اعلام شده است. اين در حالي است كه فرهادي و گروهش روز گذشته تا آخرين ساعات مشغول فيلمبرداري بودند و معلوم نيست امروز فيلمبرداري از سر گرفته شود. لغو مجوز ساخت يك پروژه در اواسط فيلمبرداري براي اولين بار است كه در سينماي ايران رخ مي‌دهد.

/امیدواری جام جم نسبت به تکذیب خبر/

روز نامه جام جم نیز دراین باره نوشته : فاصله شادي و غم براي اصغر فرهادي و دوستداران سينماي او تنها يك هفته طول كشيد. وقتي خانه سينما در چهاردهمين جشن خود 6 تنديس را به فيلم اصغر فرهادي اختصاص داد، مشتاقان سينماي فرهادي بي‌صبرانه در انتظار پايان فيلمبرداري تازه‌ترين اثر او يعني «جدايي نادر از سيمين» بودند. انتظاري كه حالا در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته است؛ چرا كه ديروز سايت هنرنيوز پايگاه اطلاع‌رساني كه گفته مي‌شود نزديك به اداره كل نظارت و ارزشيابي سينماست، از لغو پروانه ساخت تازه‌ترين فيلم اين فيلمساز خوش‌ذوق خبر داد.

نویسنده روزنامه جام جم بااشاره به اینکه فیلم «جدايي نادر از سيمين» پنجمين فيلم اصغر فرهادي است و فرهادی با فيلم «درباره الي» توانسته بود خرس نقره‌اي جشنواره برلين (جايزه بهترين كارگرداني) را به ويترين افتخارات سينماي ايران اضافه كندنوشته است :اين تنها افتخار اين فيلمساز براي سينماي ايران نيست. اصغر فرهادي پيش از اين با فيلم‌هاي «رقص در غبار» و «چهارشنبه سوري» نيز توانسته بود به جوايز قابل توجهي در جشنواره‌هاي جهاني دست پيدا كند.

نویسنده جام جم در پایان اظهار امیدواری کرده که زماني كه اين خبر را مي‌خوانيد، اين خبر تكذيب شده باشد تا دوستداران سينما همچنان منتظر توليد يك اثر خوب در بين انبوه آثار كمدي و سخيفي باشند كه اين روز كه جدول اكران سينماها را پر كرده‌اند.

nae 09-26-2010 02:52 PM

نام‌بردن از سینماگران ایرانی مقیم خارج و آرزوی بازگشت‌شان طبق کدام قانون جرم است؟
 
مهرزاد دانش از منتقدان سینما در یادداشتی که در سایت خود منتشر کرده به خبر توقف فیلمبرداری فیلم جدید اصغر قرهادی واکنش نشان داده است . متن کامل این مطلب به شرح زیر است :

مطلب زیر را ساعاتی بعد از دریافت خبر لغو مجوز ساخت فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی نوشتم و فورا برای چاپ تحویل یکی از نشریات دادم، اما مطلع شدم سردبیر محترم نشریه مذکور، مایل است آن را با جرح و تعدیلاتی درج کند که از چاپش منصرف شدم و ترجیح دادم در همین فضای کوچک مجازی خودم منتشرش کنم. البته حساسیت دوستان مطبوعاتی را هم به خوبی درک می کنم و می دانم با کوچک ترین شائبه ای با دادگاه و جریمه و تعطیلی رو به رو می شوند و ناچارند وسواس های این چنینی از خود نشان دهند.

خبر لغو مجوز ساخت آخرین اثر اصغر فرهادی به خاطر صحبت هایش در جشن خانه سینما چنان حیرت آور بود که با هیچ دلیل و حتی توجیهی قابل درک نیست. اکنون که این سطور را می نویسم تازه چند ساعتی است که خبر را شنیده ام و امیدوارم ( واقعا امید دارم؟) که ماجرا کذب باشد و تکذیب مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی را به همراه آورد. ولی در صورت حقیقت ماجرا، باید گفت که این تازه سرآغاز یک فاجعه سینمایی است. البته موج این فاجعه چندان به خود فرهادی اصابت نخواهد کرد. به رغم علاقه و احترام فراوانی که برای فرهادی و آثارش قائلم، گمان نمی کنم که چنین تصمیمات شتابزده و بچگانه ای برای خود او تأثیر چندانی داشته باشد. فرهادی جدا از بینش و سواد و تجربه بالای هنری خودش، فیلمسازی معتبر در جهان است و اگر این جا جلوی کارش را بگیرند، جاهای فروان دیگری هست که با امکانات و استقلال بسیار بیش تری فعالیت های سینمایی اش را پی بگیرد. اصل ماجرا به کلیت سینمای ایران مربوط می شود. این که اگر قرار باشد هر سینماگری به صرف بیان آرزوهایی کاملا صنفی در محفلی صنفی ، بنا براین که پاره ای از جهات آن آرزوها به مذاق آقایان پشت میزنشین خوش نمی آید، فعالیت سینمایی اش توقیف شود می توانید تصور کنید چه نتیجه ای برای سینمای ایران خواهد داشت؟ دامنه این موضوع می تواند شامل هر سینماگر دیگری با هر حرف دیگری که خوشایند حضرات نیست بشود. آیا سنگ روی سنگ باقی می ماند؟ اصلا چنین لغوی بر مبنای کدام قاعده حقوقی و اداری اخذ شده است؟ فرهادی - که از اخلاق گرا ترین فیلمسازان ایرانی است و شرافت و انسانیت و دغدغه های اخلاقی در آثارش موج می زند - چه تخلفی مرتکب شده که چنین مجازاتی برایش ترسیم کرده اند؟ در کدام متن قانونی آمده است که آوردن نام سینماگران ایرانی مقیم خارج و آرزوی بازگشت شان، ولو این که برخی شان با سیستم موجود مخالفت هایی کرده باشند، جرم است؟ و به فرض محالِ جرم بودن، در کدام آیین نامه دستگاه ارشاد آمده است که لازمه کیفری این جرم، لغو مجوز ساخت فیلم است؟ و آیا مدیری که بدون استناد به قواعد اداری و حقوقی، دست به تصمیمات تنبیهی این چنینی می زند، خود شایسته مجازات و توبیخ نیست؟
ما نویسنده ایم و کارمان نوشتن است و در این باب در بزنگاه های این چنینی کارمان را انجام داده ایم. اما به نظرم الآن نوبت همکاران خود فرهادی است که اگر واکنشی درخور به چنین موضعی نشان ندهند و سکوت های مصلحت جویانه شخصی پیشه سازند، ادعاها و علاقه شان را به سینما زیر سوال برده اند. اجازه ندهیم که با این جور مدیریت های خودمحورانه و عاری از منطق، موج دیگری از مهاجرت فرهیختگان هنری و فرهنگی به آن سوی مرزها صورت پذیرد و آن چه باقی می ماند سقف سلیقه هنری آقایان است با فیلم هایی مثل اخراجی ها و سریال هایی مثل یوسف.
این روزها آقای احمدی نژاد در نیویورک (که آقای شمقدری هم از معیت کنندگان ایشان است)، در مصاحبه های پرشمار خود با رسانه های غربی، تأکیدات مکرر بر آزادی عمل گسترده مخالفان سیاسی و رقبای انتخاباتی و منتقدان سیستم در ایران دارد.انطباق این صحبت ها با وضعیت جاری در ایران کار سیاستمداران است و ما را با این حوزه کاری نیست. اما بد نیست آقای شمقدری بعد از بازگشت به ایران، تصمیم اخیر مدیر منصوب خود را با آن صحبت ها مقایسه کند که چگونه نه مخالفت، بلکه نام بردن از یک مخالف ، باعث تعطیلی کار و فعالیت طرف می شود. لااقل خودمان حرف های خود و رئیس هایمان را شهید نکنیم.

nae 09-30-2010 01:37 AM

شمقدری در بیانه ای علیه جشن خانه سینما گفت....
 
بیانیه معاون امورسينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به حاشيه‌هاي جشن خانه سينما
اينکه در مراسمي بنام جشن خانه سينما با هلهله و شادي بي‌خبران و غافلان پايان نظام جمهوري اسلامي ايران را آرزو مي‌کنند چه بايد کرد!


معاون امورسينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به حاشيه‌هاي پيرامون جشن خانه سينما بيانيه‌ منتشر كرد. روابط عمومي معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي در متن بيانيه‌اي با عنوان «انالله و انا اليه راجعون» از طرف جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آورده است:«من از خانواده شهدا عذر مي‌خواهم،من از شهداي عزيز که خون مقدسشان براي رويش و نهال انقلاب اسلامي ريخته شد تا به درخت تناور و پر برکتي تبديل شود عذر مي‌خواهم من از ايثارگران و جانبازان که سالهاست درد و رنج ناشي از زخم‌هاي جراحت را به عشق رشد و شکوفائي نظام جمهوري اسلامي صبورانه تحمل مي‌کنند عذر مي‌خواهم، من از ملت بزرگ و قهرمان ايران که با بزرگواري زخم زبان جاهلان را که به اسلام و انقلاب طعنه مي‌زنند و آن را نشنيده مي‌گيرند عذر مي خواهم من از محضر رهبر بزرگ انقلاب اسلامي عذر مي‌خواهم. من در درگاه الهي و در پيشگاه امام حاضر مهدي موعود طلب عفو و بخشش مي‌نمايم.

اينکه در مراسمي بنام جشن خانه سينما با هلهله و شادي بي‌خبران و غافلان پايان نظام جمهوري اسلامي ايران را آرزو مي‌کنند چه بايد کرد!

کسي که از روي غرور جاهلانه و شايد هم غفلت چنين سخناني بر زبان مي‌راند چه پاسخي دارد؟! کساني که شنيدند و سکوت کردند، کساني که تشويق کردند و هلهله سر دادند، براستي مي‌دانند کجا ايستاده‌اند مي‌دانند پاگذاشتن برروي ميراث بزرگ امام و رهبر کبير انقلاب اسلامي و پايمال‌کردن خون ده‌ها هزار شهيد چه جفاي بزرگي است؟

حتماً نمي‌دانند. و الاّ فرزندان اين آب و خاک مثل همه آحاد ملت بزرگ و قهرمان ايران در هر شرايطي حاضر نيستند از انقلاب و نظام خود فاصله بگيرند.

اين آفت‌شاه نشينان در سينماست که گاهي گرفتار هيجان و گاهي لجبازي و گاهي غفلت و سرخوشي مي‌شوند. اميدوارم خداوند از اين لغزشها بگذرد و بر بيچارگي ما اين خطاها را ببخشايد و رحم نمايد. مباد که در روز جزا در پيشگاه صالحان و اولياء و شهدا سرافکنده باشيم.»



nae 09-30-2010 01:47 PM

نوشته‌ای از ترانه علیدوستی برای اصغر فرهادی
 
جای خالیِ حرف حق درد می کند، آشنای قدیمی سال‌های شهر زیبا

یادم نمی رود که یک بعد از ظهر داغ و خاکی و چرک، کنار ریل فراموش شده ی قطاری که جیغ هایش شبیه ترس هایمان بود نشسته بودیم، دل دل می زدیم که قصه ای داریم و فیلمی داریم و در این فیلم آدم هایی داریم که میانشان گیر افتاده ایم و نمی دانیم طرف کدام را بگیریم.

قصه ی ما درباره ی گناه بود، درباره ی قتل بود، درباره ی عشق بود، درباره ی مجازات بود و احساس... احساس. درباره ی همه ی آن چیزهایی که انگار عیب ترین عیب ها بود اما بخشیدنی می شد وقتی که فهمیدنی می شد و وقتی می شد فکر کرد و شاید، شاید، حق داد.

یادم نمی رود جمله اش را که "خوب نگاه کنی می بینی که چند بار در این فیلمنامه کلمه ی «حق» شنیده می شود. بارها شنیده می شود. از زبان خیلی ها، هر کسی به قد خودش، در حد خودش، به زبان ناقص یا کامل خودش... هر کس به شکلی این واژه را می گوید. پیش از این که آن ها مهم باشند، واژه ی «حق» است که باید شنیده شود. ده بار. صد بار. آن قدر که یاد همه بماند."

این یکی از نخستین چیزهایی بود که از اصغر فرهادی آموختم. که حق را باید آن قدر گفت که یاد همه بماند.

نگفتن حق سخت است. درد دارد. به دل آدم می ماند.

حرف حق... قضاوت این که حرفی حق هست یا نه شاید کار هر کسی نباشد.

اما این که انسان ها حق دارند حرف بزنند را، به قول خودش، یک بچه ی پنج ساله هم می فهمد.

این چند خط هنوز هم شاید تکاندن غبار از این صفحه به حساب نیاید. چرا که غبار این اطراف بوی گند همین نگفتن ها را می دهد. نگفتن هایی که از ریخت می اندازندت.

این چند خط شاید فقط صدای چهار تا استخوان است که زیر بار این همه حرفی که نتوانستیم بگوییم و نتوانستیم بشنویم خرد می شوند.

این چند خط معنی طرفداری و نرخِ وسطِ معرکه و لشکرکشی نمی دهد. این چند خط افاضاتی در باب تعیین حقوق فیلمساز و هنرمند نیست. این چند خط، حیرت است. وحشت است. ناباوری است نسبت به فاصله ی باور نکردنی میان حقِ «گفتن» و منطقِ «نگفتن» . خشم است به نفع هر آن چیزی که قرار است بشود اسم حق -اسم حرف- رویش گذاشت. همدردی است از طرف هر کسی که ناحق شنیدن را درک کرده، با کسی که به تازگی ناحق شنیده و من، لا اقل من، خبر دارم که روزی پامال کردن حق برایش درد بزرگی بود.


یادم نمی رود روزی را که فیلممان پایان نداشت، از ترس این که تمام شود و توی دل آدمهای خیالی اش حرف نگفته ای مانده باشد هنوز.

نه برای خودم و بقایای بی ارزش یک وبلاگ، و فقط همین یک بار و برای یک دلگرمی کوچک جمعی درب نظرخواهی را باز می گذارم. پیشنهادم هم فقط نوشتن یک اسم است، واقعی باشد یا مستعار فرقی نمی کند. این دعوتی برای هواداری از یک شخص یا یک فیلم نیست، که اصغر فرهادی و سیل بی شمار طرفداران او نیازی به بالا خواهیِ این وبلاگ ندارند.

این دعوت برای آشنایی با آن هایی است که می توانند به نظر دیگریِ روبرویشان گوش دهند و به آن فکر کنند، بی این که الزاماَ با او موافق باشند... هر کس که طرفدار «حرف» است اسمی بنویسد. فقط برای این که چشممان به نام هم بیفتد و دلگرم شویم و باور نکنیم این کابوس عجیب و ناعادلانه، این تلخیِ بی پایان را.

نمی دانم آقای فرهادی، نمی دانم چطور شده که ارزش کار و بارمان، دغدغه های مان، ادعاهایمان، آرزوهایمان، توی این تورمِ خودی و ناخودی ست که از سکه می افتد. نمی دانم.

اما جای خالیِ حرف حق درد می کند، آشنای قدیمی سالهای شهر زیبا. می فهمی که.

پی نوشت: این متن صاحب پانزده مرتبه تکرار واژه ی حق است.


منبع : وبلاگ ترانه علیدوستی (spotlight)

به روز شده در : پنجشنبه 8 مهر 1389 - 8:5

ایلناز 10-03-2010 03:42 PM

رضا خندان بازیگر سینما درگذشت
 



رضا خندان بازیگر سینما و تلویزیون شامگاه شنبه دهم مهرماه به دلیل بیماری درگذشت.

به گزارش مهر، این هنرمند شامگاه گذشته بر اثر بیماری کلیوی در سن 57 سالگی از دنیا رفت.

آخرین حضور مرحوم رضا خندان در تلویزیون در مجموعه "مختارنامه" بود، این بازیگر در فیلم‌های "دندان مار" ، "رأی باز"، "رؤیای جوانی"، "شور عشق" و "دو زن" ایفای نقش کرده است.

رضا خندان متولد سال 1332 در شوشتر و فارغ‌التحصیل هنرهای نمایشی از دانشکده‌ هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران بود.

وی فعالیت هنری را از سال 1348 آغاز کرد و سال 1366 به عنوان اولین تجربه‌ سینمایی‌اش در فیلم "گمشدگان" به کارگردانی محمدعلی سجادی به ایفای نقش پرداخت.





http://www.jamejamonline.ir/Media/im...0942873472.jpg


روحش شاد و یادش گرامی باد




سالومه 10-03-2010 10:27 PM

خدا رحمتش کنه. آره بعضی از آثارش هنوز تو ذهنمه.

behnam5555 10-06-2010 09:26 PM

سه سال از درگذشت استاد حمید قنبری گذشت
 
سه سال از درگذشت استاد حمید قنبری گذشت


استاد حمید قنبری هفتم مهرماه ۱۳۸۶ در تهران درگذشت. وی صداپیشه، پرده‌خوان و یکی از نخستین خوانندگان پاپ ایرانی بود. در میان هنرپیشگان ایرانی در فيلم ها به جای منصور سپهرنیا و جواد تقدسی نیز صحبت كرد. وی پدر شهیار قنبری شاعر، ترانه سرا و خواننده ایرانی است. زنده یاد قنبری دوبلور قديمي سينماي ايران که با صداي جري لوئيس شناخته مي شد، هفتم مهرماه در سن 83 سالگي و به دليل عوارض ناشي از سکته قلبي در تهران درگذشت.
حمید قنبری در سال ۱۳۰۳ خورشیدی در تهران به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران تحصیل، از هنرستان هنرپیشگی فارغ التحصیل شد. او از نخستین هنرمندانی بود كه پیش پرده خوانی می كرد. حمید قنبری از سال ۱۳۲۳ كار خواندن در رادیو را آغاز كرد و در سال های بعد همین تیپ و صدای جری لوئیس را به رادیو برد كه این تیپ در برنامه های رادیویی با نام آقا كوچول معروف شد.


http://s1.picofile.com/ghadimiha/Pic...-ghanbari2.jpg
زنده یاد حمید قنبری


او از سال ۱۳۴۹ در كار دوبلاژ فعالیت خود را آغاز كرد و در فیلم هایی كه جری لوئیس در آنها بازی داشت، مانند: قهرمانان، منظم نامنظم، راه جبهه كدوم طرفه، سه نفر روی نیمكت، نابغه، ستاره ها و مانكن ها، كلافه، یك دیوانه در فروشگاه، بیمار قلابی، جواهرات جری لوئیس و ... به جای جری لوئیس حرف زد و در ایران جری لوئیس را با صدای حمید قنبری می شناختند.







حمید قنبری در دوران فعالیت رادیویی، كارگردان برنامه صبح جمعه بود كه با همكاری چند هنرمند دیگر، ترانه های فكاهی و نمایش های موفقی را از طریق این برنامه رادیویی به مردم ارائه می دادند. لازم به ذکر است که زنده یاد حمید قنبری بسیار غریبانه و در سکوت خبری به خاک سپرده شد.
منبع :سایت قدیمیها


مرد تنهای شب 10-07-2010 07:17 PM

ابیشان پدر شهیار قنبری ترانه سرا وشاغر وخواننده معروف هم هستن!
روحش شاد ویادش گرامی باد.


اکنون ساعت 07:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)