خوش امد گویی
 

سلام
باران خانوم تسليت ميگم


پوريا گيان خدانگهدارت!

سلام
خوبید

اخی باران خدا رحمتش کنه و به ارامش ابدی ابدی برسه
خدا به خودتو خانوادت صبر جمیلی بده
که بتانیین این داغ تحمل کنیین
اللهم صل الله محمد و اله محمد

اقا کورش انشالله خدا رحمت کنه عزیز شمارو
وقرین رحمت الهی بشه
اللهم صل الله محمد و اله محمد

ان شاالله همه دوستان از این به بعد بیان خبر خوب و انرژی بخش به ما بدن

اقا پوریا انشاالله موفق باشی
وارزو سلامتی برای همه دارم

و برای شادی روح همه عزیزایه خاک فاتحه و صلواتی بفرستیم

باران خانم تسلیت عرض میکنم
روحش شاد

سلام

باران خانم تسلیت عرض میکنم

انشاالله غم اخرتون باشه روحش شاد

سلام دوستان گرامی
شرمنده کردین...
ممنون و سپاسگذارم از همدردیتون..
کورش جان به شما هم تسلیت میگم...
بعضی وقتها باید با غصه ها و غم ها رفاقت کرد...انها در کنج دل ما خانه میکنند همراه عزیزان از دست رفته...

کوروش و باران عزیز تسلیت منو هم بپذیرید امیدوارم دلتون دیگه غم نبینه...............

کلاس
 

سلام به تمامی دوستان :53:
سلام کتایون جون ..........چه عجب .... چه جوری از دست کلاس ..و کوچولوی وول وولکی در رفتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وقت کردی یه نوک پا اومدی این طرف ها ...:41::78:
از طرف زن دایی جونش{شیت شدن} ببوس کاوه کوچولو رو هزار تا_باوش

سلام....ممنون روی دو تا گلای میمی رو هم ببوس..... کاوه خوابه ..ممکنه قطع باشی که نیومدی ... :rolleyes:

میمی مهربان
 

آآآآآآآآآآآآآآای دست رو دلم نزار ......... تا الان قطع بودیم{قاط}
مرسی کتایون جون ......... کاوه گبه ی منو ببوس{پپوله}{شیت شدن}

سلام
هيچي ندارم كه بگم امتحاناتم امروز تمام ميشه،آخيش امروز تاريخ داريم،آخريشه

سلام.امروز توبخش ما دونفر عمرشونو دادن به شما.خدا رحمتشون کنه.:eek:

اه
اين چه خبري بود كه دادي، مرگ حقه ها اما اينجا جاي اين چيزا نيست، در ضمن يه چيز ديگه بگم من با كسايي كه تو بيمارستان كار ميكنند،ازشون يه طوري كنار ميگيرم چون شغلشون واقعا ترسناكه، من به اين خاطر تجربي نخوندم كه كلا حالم از بدن و ...به هم ميخوره،اول فكر كردم ميگي 2نفر از کلوپ بچه های کرمانشاه (خداي نكرده) فوت كرده! من كه امروز تنها اينجا بودم كسي نيومده معلوم نيست كجان(رفتن تفريح) خبر خوبي واسه من نبود!

داش پوریا حالمانو گرفتی منال کرماشان سر مار میخوره تو از بدن و... بدت میاد و از این چیزا.برای بچه یله کرماشان این چیزا خیطه خدا خیطه خدا :d.

...
 

سلام به تمامی دوستان و همشهریان گل{پپوله}
چه خبر از اون طرفها؟؟؟؟؟؟؟:5:

اگه منظورت کرماشان باشه که من اونجا نیستم.ولی خو شاباد ما هم در خوبی و خوشیه! البته هر چند روز یه بار در مدرسه ی ما دعواست اونم با چاقو و گرز و پنجه بوکس و ... امسالم مثل سالهای دیگه شده بدبختی با این همه لات و لوت و جاهل.خبرهای دعواشون هر هفته اعلام میشه!حالا بی خیالشون ولی مسئولین هم به کارهای شهری واقعا خوب رسیدگی میکنند.به خصوص در این یه ماه اخیر.

بی خبری
 

ممنون جاویدان. جان .... آره منظورم کرمانشاه بود .......... شاه آباد هم بلدم کجاس ... خونه ی پسر عموم اونجاس ولی من 12 سالی میشه خونشون نرفتم :rolleyes:
ولی خیلی بده که وضعیت مدارسش اونجوری باشه _:2:

آره افسانه جون واقعا وحشتناکه آخه ما چند تا مدرسه ایم که همشونم دبیرستانن و پیش همن.بچه های بدبخت آبادی هم اگه روداری کنن حسابی کتک میخورن.قبل از امتحانات یه دعوایی بود که دیگه بدبختی بود به هم رحم نمیکردن با گرز تویه سر هم میزدن و با چاقو لت و پار هم میکردند تا چند روز حتی لاتهای بزرگم میامدن در مدرسه و ادعاشان میامد برای بچه های آبادی خلاصه خر تو خری شده بود واسه خودش.پلیسم که نمیتانه زیاد باهاشان در بیفته هر بار که پلیس ها هم میان لاتها با سربازاشون دعوا میکنن و جالبه که کتکشان هم میزنن سربازهای بدبختم نمیتانن کاری بکنن یه بارم پلیس اومد دست بند یکیشون بزنه که اون لاته دست بند و ازش گرفت و تهدیدش کرد که میکشمد و پلیسم از خیر و شرش گذشت.


منالیل کرماشان هاینه کو؟ کوره بان و دور یک بیومن خاطره تعریف بکیم!قی ری درو و چشت بیوشیم تا خوشمان بودن!:d

خدا هاوار له دسی ای منالیه هاینه کورا دی بان خو 2 قسه بکیم

بابا هستیم!
یکی موضوعی پیشنهادبده حرفم میزنیم چرا نه؟

من میام شما میرین .شما میاین من میرم!

چطوره در مورد خواننده های کوردی استان کرماشان بحرفیم؟از کوردی کرماشانی تا جاف ها و...

الان هستین بیاین بحرفیم خو دیگه

وااااااااااااااااااای خدای من ......... چه وحشتناک .... محصل و این جوری ....:rolleyes:
پسر من تو مدرسه بهش گفته بودن ننه بابات رفوزه ن .... لب به غذا نمی زد ... نمی دونی چه اشکی می ریخت .... می گفت به خونواده م توهین شده :21:

اگه موضوع هم پیشنهاد بشه .... کسی نیست .... همه امتحان دارن .:rolleyes:...... انشاالله موفق باشید ...:53:

آنا اینم موضوع!
بفرییییییییییییییییییید!{جشن پتو}{شیت شدن}{جشن پتو}{جشن پتو}{شیت شدن}{شیت شدن}

سلام
كاري ندارم منال كرماشان چيكار ميكنه، مهم فرهنگ منه! كه رفتم يه جايي،يه شهري ديگه،بيرون از كرمانشاه،اگه يكي اومد كنار من،ديد ايران19 هستم،200متر از من فاصله نگيره،لهجه منو ديد،از دستم فرار نكنه،تو كرمانشاه،تا اسم فرهنگ رو مياري،دعوا نمي كني،حرف با كلاس ميزني،ميگن اي بچه سوسله،بچه مثبته،اما اينطور نيست! كي ميخوايم درست شيم؟
آقاي جاويدان قصد توهين به شما رو ندارما،من كوچيكتم هستم و منظورم شما نيستي ها،منظورم همه هستند! شما كجا زندگي ميكني؟كرمانشاه،كجاش؟اسلام آباد! چرا اينقدر خوشمان جنگ ميآد؟ها؟ جنگ چه برامان كرده؟ كه مياي اينجا و با افتخار ميگي پليس نتونست هيچ كاري كنه؟متاسفانه يه عده هستند كه ميخوان اسم يه جايي رو سربلند كنند،اما چه جور سربلندي؟با روداري ميخوايم يه جايي رو سربلند كنيم!
افتخاربعضي بچه هاي كرمانشاه(البته همشون نه ها،بعضي هاشون پاك پاك اند،منتها دوست خرابشون كرده)،پيكان و نشستن پاي قليان و گوش دادن آهنگ هاي يه سري آدم كه ......... وبدن سازي به جاي درس و كراتين و بلند كردن صدا و چاقو كشي و جنگ و...كه باعث افتخار شهركرمانشاه و همشهري هاشون تو كشور شدن و يه سري آدم ديگه هم داريم كه تو كنكور باعث ميشن شهرشون رتبه اول بياره، رتبه برتر دستاوردها و اختراعات بياره،رتبه اول فرهنگ بياره،رتبه اول دينداري بياره،رتبه اول صنعت و اشتغال بياره،بعد خدا و دولت و همه همه حتي گردشگر بهش هجوم ميارن و دگرگونش ميكنند،مشكل شهرما چيه كه20درصد شاخص بيكاريشه؟مشكل شهر ما چيه كه ديگه بارون نداره؟ برف نداره؟فرهنگ نداره؟بس كنيد از اين لقب هاي بي معني و علكي مي گيد،همين چيزا رو مي گيد كه بچه كرمانشاه جَو گير ميشه و خودشو بدبخت ميكنه!
براي جوان كرمانشاه،بيكاري ،دستفروشي ،بي سوادي،اعتياد،دزدي و هزار جور كثافت كاري ديگه خيطه و عيب و آره ! و چيزايي كه باعث افتخارشون شده همين پيكان48،قليان،دنبال ناموس مردم بودن، كارگري دورلب آب و چاقو كشي و جال بازي و بي آبرويي در مقابل مردم ديگر شهر ها و افتادن سر زبان مردم كه كرمانشاه شهربي فرهنگ،شهر چاقو و اربده كشي! من نميدونم كي مي خوايم دست از اين بدبختي ها برداريم؟
بس نيست؟
ياد اون جمله ايي افتادم كه يه عزيزي ميگه
از ماست كه بر ماست!

کرمانشاه در هفته ای که گذشت
 

راستی چرا؟
 

سلام
همش تربيت خانواده نيست، يه خانواده بيچاره20سال! پسر بزرگ كرده،20سال دختر بزرگ كرده،پسره رو رفيقاش با دوستي و قليان و عدم توانايي نه گفتن پسر،بيچارش ميكنن،اصلا نابودش ميكنن، بعدهمين پسر، با مبايلي كه نه تنها جزئي از مردم كرمانشاه، بلكه جزئي از كل ايران،هنوز فرهنگ استفادش رو نميدونن،با اين اپراتور هايي كه هدفشون جز پول درآوردن،چيزديگه اي نيست و 2تا سيم كارت رو بدون معطلي، با هم، 2دستي تقديم مردم ميكنن،دختره رو نابود ميكنه و آبروشو مي بره! آيا اينجا هم تربيت خانواده نقش داره؟
من با چشاي خودم ديدم،پسره به خانواده ميگه ميرم كلاس(بيچاره خانواده)،اما 3ساعت تو خيابون با 8تا سيم كارت....... تو جيبش دنبال ناموس مردمه! خانواده هم با افتخار ميگه پسرم كلاس ميره!
آخ،چي بگم!
اگه باورتون ميشه من خودم نگران آينده خودمم!
بحث دعوا و مامور اومد،نگاه اين سربازهايي نكنين كه هستند پشت سمندي و 2تا هم كنار دستشون،اگه تا الان يگان ويژه رو ديده باشيد،واسشون افتخار ميكنيد،فكر نكنيد مملكت صاحب نداره،يه شير پسرهايي توشون هستند كه يه اهه براي همين يه عده رودار و مغرور بكنه، پشه تو دهنشون خشك ميشه! قبول دارم اينايي كه اربده ميكشن،زور دارند و چاقو و هرچي باشه واسه يارو پرت ميدن،و طرف رو تيكه تيكه ميكنن،اما اگه اينطوري بود و يه سري فرمانده و شير پسرهايي مثل همين يگان ويژه و بعضي از سرباز ها وجود نداشت،بايد كل كرمانشاه رو دو دستي تقديمشون ميكرديم! و خودشون هم خوب ميدونن كه گير مي افتند اما متاسفانه مردمي كه كنارشون هستند،تشويقشون ميكنن! وگرنه خداييش اگه نگاهي به اين آدم هاي چاقو كش و... داشته باشيم،هيكل و ...خوبي دارند و رفيق بازند و خوش مرام و حاضراند براي بعضي از كارها از جونشون مايه ميزارن! و به خاطر اطرافيانشونه كه اين كار هاي ناعادلانه و زشت رو انجام ميدن،مثلا تو خيابون وقتي يه آدم لات ميزنه يه سرباز رو داغون ميكنه،مردم شهر ما واي ميسن نگاه ميكنن و براش افتخار ميكنن، براي اين كار ها احترام قائل اند،به لاته احترام ميزارن در حالي كه بايد كاري كنند كه جداشون كنند و اين بي فرهنگ بازي ها رو جمع كنن كه آبرو شهرمون حفظ شه! قديما،تو كرمانشاه،اينطور آدم هايي وجود داشته،اما زورشون رو تو ورزش و مقابله با نامردي به كار مي بردند و كرمانشاه،قديم قديما،به مرام و معرفتشون و منش پهلواني مرداش ميشناختنش،اما الان بعضي از جواناي عزيز بزرگتر از خودم ،زوري كه با بدن سازي و كراتين بدست آوردن، براي مقابله با دوست هاي دوست دخترشون و باج گرفتن و مسخره كردن آدم هاي ضعيف به كار مي برند و به همين خاطر كرمانشاه رو الان با يه اسم ديگه ميشناسن!

خدايا
هرچي جوانه،هرچي آدم لاته،هرچي آدمه كه منحرف شده، به راه راست خودت هدايتشون كن!
خدايا
هواي ما رو هم داشته باش،تو اين زمونه اي كه خيابون ها هم نامرد شدن،چه برسه به انسان ها بيچاره نشيم!
تمام

گیانمی ارادان.خدا وکیلی اینجا (شاباد)خیلی سخته سالم بمانی.منم که از همشان بدترم ولی سعی میکنم خودمو کنترل کنم ولی راستش طاقت زور شنیدن ندارم.یه بارم سر همین موضوع با یکی از همکلاسی هام دعوام شد.تویه کلاس بهم گفت درت بنه منم بهش گفتم کوره نصرتی(اسم مربی بدن سازیشانه) وقتی زنگ تفریح خورد تویه کلاس از پشت سر زد تو سرم و گفت باهات شوخی ندارم ها!منم از کوره در رفتم و با خودکارو هر چی جلو دستم بود زدمش اگر بچه ها نمیگرفتنش از پشت خوب حالشو میگرفتم،منالیل جدامان کردن و رفتیم بیرون تویه حیاط اونجام ورده ورده میکرد میخواستیم بریم پشت مدرسه که معاونه اونجا بود.وعده ی زنگ آخر دادش.منم خونمان نزدیک مدرسه است به پسر عمه ام زنگیدم و یکی از اون جاهلای درجه یکو با خودش آورد که اگر اونم کسی آورد خاص بکشیمش.زنگ آخر این کراتینی هیکل بزرگ زودتر رفته بود.روز بعد هم اومد و گفت تو برای من آدم آوردی؟منم گفتم آره.گفت بهشان بگو تا زنگ آخر بیان منم گفتم باشه.جالبه هر دومان انتظامات طبقه بالای مدرسم بودیم که برکنار شدیم! بهش گفتم بیا بالا کارت دارم.اونم آمد.گفتم این جنگ نه به نفع منه نه به نفع تو هردو ضرر میبینیم.اونم گفت نه.گفتم خو حالا برات دارم.اونم گفت الان میرم به مدیر میگم.این که ادعاش میامد و دعوا رو شروع کرده بود رفت به مدیر گفت.مدیرم منو که سر کلاس فیزیک بودم رو صدا کرده بود و رفتم تویه دفتر.گفت برو کتاباتو بیار منم الکی فقط کتاب فیزیکو آوردم دیدم دست به قلم شد گفت: الان میدمت حراست منم گفتم آقا من چه کردم.گفت 50تا آدم آوردی در مدرسه واز این چیزهای بی خود.منم گفتم اولا 50 تا نه و دو تا دوما ما خانمان اینجاست و پسر عمم هم همینطور در مدرسه اتفاقی همدیگه رو دیدیم(دروغو حال کردین! ولی خو چاره ای نداشتم).گفت نه بچه ها آمدن و گفتن منم دیگه به سرم زد گفتم تلفن رو بده تا با بابام تماس بگیرم معاونه که میدانست تقصیر اون یارو کراتینیه است گفت نمیخواد.منم گفتم خدا وکیل از وقتی اینجا بودم یه مورد تخلف داشتم؟ اون یکی معاونه گفنت حالا داری.منم بی محلش کردم.مدیره گفت: یا الان میری حراست یا اونی رو که آوردی در مدرسه میاری.اتفاقا پسر عمم همون شب رفته بود تهران واسه ی امتحان درجه داری.منم گفتم رفته تهران ولی گفت دروغ میگی.مدیره گفت تا زنگ دوم یهت وقت میدم تا انتخاب کنی منم دیگه هیچی برام مهم نبود چه اخراج میشدم و چه نه برام مهم نبود(البته در اون لحظه!) نمیدانم چه جور بود که اون روز بهم کاری نداشتند.روز بعدم همینو بهم گفتم بازم برام فرقی نداشت و خلاصه اون قضیه هم تموم شد.ولی خداییش یه چیز خیلی بهم زور داشت اونم اینکه یارو زبون خودشو جلو انداخت و بی تقصیر هم شد! فک کنم به این خاطر کاری بهم نداشتن که از اون یارو از لحاظ درسی بهتر بودم و جز شاگرد ممتازها بودم.البته خدا زانید اِرا

خداد صلوات کجایین؟ بیاین دو کلمه بحرفیم.مُردیم از پس اومدیم و کسی نبود که بحرفه
من برم ویندوزو عوض کنم امروز 7 براش نصب کردم بعضی برنامه های قدیمی رو بالا نمیاره حالمو گرفته!

بازم اومدم ویندوزو هم عوض کردم.به به یکی هم چیزی ننوشته.درس میخوانن دیگه.


الانم که شنبه است و منالیل کرماشان اینجا نمیان دیگه.بان دی

اتل متل توتوله کوردی
 

آنا آخرین امتحانمان مانده چهارشنبه!
منتها کار عملی هم داره ما هم گیر اونیم!
بدی رشته ما ای همه پروژه اس! ای همه تمرینه! جاویدان جان ایشالا خودد میری دانشگاه می دانی چه می گم!
ای آخریم بدیم ایشالا اینجا کولاک میشه!
منتها ما ها امتحان داریم په بقیه دان کجایین؟{قیژه}

اتل متل
 

سلام به تمامی دوستان گل:53:
مهرگان جان من یه مادر بزرگ داشتم ... خدا رحمتش کنه .. خیلی ماه بود ... با این سوالت یاد مادر بزرگ از یاد رفته برام زنده شد ..._:2:
همیشهیه اتل متل کردی برامون می گفت خیلی کوچیک بودم به زور یادم میاد ... ولی باید از مامانم بپرسم میام بهت می گم .... یه کمش تو ذهنمه می نویسش ایشاالله که درست بنویسم... چون نوشتن کوردیم صفره .:d
هه کهل مه کل که ل کافی....نمیدونم چی چی شه مامه :35:... ادامه شو گفتم بلد نیستم از مامانم بپرسم میام می نویسمش :78:

علیک سلام
منم ای یه خطشه یادمه:
هکل مکل کل کافه شاتگ شوتگ شمامه!:d
از بقیه اش هیچی تو ذهنم نیست!:d

منالیل کرماشان هاینه کورا؟{قاط}

سلام همشهری یل عزیز.....

مهرگان موضوع خوبیه .... ایشالله کی شروع میکنی....:)