پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Omid7 11-10-2009 03:04 PM

ز كوي يار مي آيد نسيم باد نوروزي
از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي

MAHDI 11-10-2009 08:14 PM

یک همدم با وفا ندیدم جز غم
یک مونس نا مزد ندارم جز غم

Omid7 11-10-2009 08:38 PM

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را

MAHDI 11-10-2009 08:59 PM

این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد

Omid7 11-10-2009 09:08 PM

دوستی قطره اشکی است که در معبد عشق
هر کجایش بچکد مهر و وفا می روید

MAHDI 11-10-2009 09:41 PM

در آرزوی بوس و کنارت مردم
وز حسرت لعل آبدارت مردم
قصه نکنم دراز کوتاه کنم
بازآ بازآ کز انتظارت مردم

Omid7 11-10-2009 09:46 PM

من از این طالع شوریده برنجم ور نی
بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست

MAHDI 11-10-2009 09:59 PM

تو در اوج فلک چه دانی چیست
که ندانی که در سرایت کیست

Omid7 11-10-2009 10:01 PM

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هردم آید غمی از نو به مبارکبادم

MAHDI 11-10-2009 10:12 PM

معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت
من آدمی بچنین شکل و خوی و قد و روش
ندیده ام، مگر این شیوه از پری آموخت
سعدی

Omid7 11-10-2009 10:16 PM

تنها نه ز راز دل من پرده در افتاد
تا بود فلک شیوه ی او پرده دری بود

MAHDI 11-10-2009 10:31 PM

دو چشم در سر هر کس نهاده اند ولی
تو نقش بینی و من نقشبند مینگرم

Omid7 11-10-2009 10:43 PM

مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام
خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام

MAHDI 11-10-2009 10:59 PM

معشوق هزار دوست را دل ندهی
ور میدهی ، آن دل بجدایی بنهی

رزیتا 11-11-2009 02:41 AM

یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش

MAHDI 11-11-2009 02:48 AM

شرط عقلست صبر تیر انداز
که چو رفت از کمان، نیاید باز

رزیتا 11-11-2009 03:25 AM

زلف دلدار چو زنار همی فرماید
بر وای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام

MAHDI 11-11-2009 03:34 AM

من گرسنه در برابرم سفره نان
همچون عزبم بر در حمام زنان

رزیتا 11-11-2009 03:56 AM

نامم از کار خانه عشاق محو باد
گر جز محبت تو بود شغل دیگرم

MAHDI 11-11-2009 04:53 AM

مرد بی توشه کاوفتاد از پای
بر کمربند او چه زر،چه خزف

mary.f 11-11-2009 07:06 AM

فاتحه ای چو آمدی بر سر کشته ای بخوان
لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان

constantine726 11-11-2009 08:42 AM

جان عشاق سپند رخ خود مي‌دانست

و آتش چهره بدين كار برافروخته بود

Omid7 11-11-2009 09:00 AM

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

constantine726 11-11-2009 09:14 AM

مراد خسرو از شيرين كناري بود و آغوشي

محبت كار فرهاد است و كوه بيستون كندن

Omid7 11-11-2009 09:24 AM

نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی

رزیتا 11-11-2009 09:45 AM

یاد باد آنکه به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیزهم

Omid7 11-11-2009 09:49 AM

مرا در دل درخت مهربانی....به چه ماند به سرو بوستانی
ترا در دل درخت مهربانی....به چه ماند به گلزار خزانی

ساقي 11-11-2009 04:31 PM

یار آمد به صلح ای اصحاب
ما لکم قاعدین عند الباب

Omid7 11-11-2009 05:01 PM

با همه عطر دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کند

MAHDI 11-11-2009 06:32 PM

دربیابان فقیر سوخته را
شلغم پخته به که نقره خام

Omid7 11-11-2009 07:07 PM

من دیوانه چو زلف تو رها می کردم
هیچ لایقترم از حلقه ی زنجیر نبود

مجتب 11-11-2009 07:51 PM

در بحر خیال غرقه‌ی گردابم
نی بلکه به بحر میکشد سیلابم
ای دیده نمی‌خواب من بنده‌ی آنک
در خواب بدانست که من در خوابم

MAHDI 11-11-2009 08:13 PM

مشو ایمن که تنگدل گردی
چون ز دستت دلی بتنگ آید

مجتب 11-11-2009 08:22 PM

در آتش خویش چون دمی جوش کنم
خواهم که دمی ترا فراموش کنم
گیرم جانی که عقل بیهوش کند
در جام درآئی و ترا نوش کنم

MAHDI 11-11-2009 08:37 PM

مست می بیدار گردد نیمه شب
مست ساقی روز محشر بامداد

مجتب 11-11-2009 08:39 PM

در عشق توم وفا قرین می‌باید
وصل تو گمانست، یقین می‌باید
کار من دل خواسته در خدمت تو
بد نیست ولیکن به ازین می‌باید

MAHDI 11-11-2009 08:48 PM

دوش چون طاووس مینالیدم اندر باغ وصل
دیگر امروز از فراق یار می پیچم چو مار

مجتب 11-11-2009 08:52 PM



رفتی و ز رفتن تو من خون گریم
وز غصه‌ی افزون تو افزون گریم
نی خود چو تو رفتی ز پیت دیده برفت
چون دیده برفت بعد از او چون گریم

MAHDI 11-11-2009 09:08 PM

مراد هر که برآری، مطیع امر تو گشت
خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد

مجتب 11-11-2009 09:11 PM

دوش از سر مستی بخراشید رخم
آندم که زروش لاله میچید رخم
گفتم مخراشش که از آنروز که زاد
از قبله‌ی روی تو نگردید رخم


اکنون ساعت 11:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)