-
شعر
(
http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
- -
غمنامه
(
http://p30city.net/showthread.php?t=639)
leila_24 |
11-12-2012 08:29 AM |
|
افسون 13 |
11-12-2012 10:37 AM |
نشسته ماه بر گردونه عاج ...
به گردون می رود فریاد امواج ...
چراغی داشتم ، كردند خاموش ...
خروشی داشتم ، كردند تاراج ...
|
leila_24 |
11-12-2012 01:16 PM |
|
مستور |
11-15-2012 07:13 PM |
چه چاره کنم من
زمانه بفهمد زبان مرا
کجا بگریزم که
غم نشناسد نشان مرا
|
افسون 13 |
11-17-2012 09:01 AM |
پروانه من در تاری افتاده ...
که عنکبوتش سیر است ...
نه میتواند پرواز کند ...
نه میمیرد !!
|
مستور |
11-19-2012 12:44 AM |
چشمهایم را به بیمارستان می برم
نمیدانم چه مرگشان شده است
هر شب در خواب
جایشان را خیس می کنند ....
|
افسون 13 |
11-19-2012 02:24 PM |
وقتی می رسی ...
رفتگر جارویم کرده است ...
برگها وقت ریختن ...
منتظر نمی مانند ...
|
مستور |
11-27-2012 01:43 AM |
بی تو یکروز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد
شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند
موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد
گم شدم در قدم دوری چشمان بهار
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
|
افسون 13 |
11-27-2012 10:35 AM |
نمیدانم که دردم چیست؟
اما خوب میدانم ...
که بین صخره های قلب تو ...
سنگ صبوری نیست !!
|
مستور |
11-27-2012 11:59 AM |
به جنونم مي كشاني وقتي كه در تكرار كوتاه
يك ديدار به رفتن مي انديشي .
رفتن يعني
وداع با چشمان مهربان و آرام تو
و غرق شدن در گردابي از اندوه و غم .
رفتن براي من هميشه تلخ و دردناك است
و من نمي دانم تو چرا اين قدر دير آمدي
و زود مي روي ؟
من براي رسيدن به تو از خود نيز گذشته ام .
|
اکنون ساعت 12:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)