پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   حس عشق و عاشقانه ها (http://p30city.net/showthread.php?t=974)

Hiwa 08-27-2009 03:20 PM

صبر کردن دردناک است ، و فراموش کردن دردناکتر ،
ولی از این دو دردناک تر،
این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش ...

deltang 08-27-2009 05:29 PM

كاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم كرد
كاش می شد با نگاه شاپرك عشق را بر آسمان تفهیم كرد
كاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز كرد
كاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد
كاش می شد با نسیم شا مگاه برگ زرد یاس ها را رنگ كرد
كاش می شد با خزان قلب ها مثل دشمن عاشقانه جنگ كرد
كاش می شد در سكوت دشت شب ناله ی غمگین باران را شنید
بعد ، دست قطره ها یش را گرفت تا بها ر آرزوها پر كشید
كاش می شد مثل یك حس لطیف لابه لای آسمان پرنور شد
كاش می شد چا در شب را كشید از نقاب شوم ظلمت دور شد
كاش می شد از میا ن ژاله ها جرعه ای از مهر با نی را چشید
در جواب خوبها جان هدیه داد سختی و نا مهربانی را شنید


Hiwa 08-29-2009 07:41 AM

ترجمه آهنگ تايتانيك
 
هر شب در روياهايم
تو را مي بينم
احساست ميكنم
اينگونه است كه تو را مي شناسم،
اينگونه باش!
و عليرغم پيچ و خمهاي دور و فاصله كهكشانهايي كه بين ماست
بيا و خودت را به تماشا بگذار!
اينگونه باش!
نزديك، دور، هركجا كه باشي
ايمانم را از دست نخواهم داد
اگر چه شبها بسيار سختند،
ادامه خواهم داد
كه يكبار ديگر تو در را ميگشايي
و اينجا هستي، اينجا
در قلب من و قلب من ادامه خواهد داد!
عشق تنها يكبار براي هركسي مي آيد
و براي تمام عمرش
و نخواهد رفت تا ما برويم.
عشق همان بود كه با تو ورزيدم!
«حقيقتا" همان يكبار، و از آن پس بدان آويختم و تا هميشه!!!»

جمیله 08-29-2009 10:07 AM

خیلی قشنگه اگه اینو توی چندکلمه حرف حسابم بذاری چون بحث عشقه عالی میشه

Hiwa 08-31-2009 01:07 PM

هر آنچه طی سالیان ساخته ای ممکن است فردی در یک لحظه ویران کند،
باری تو همواره در حال ساختن باش.
اگر این گونه کنی به زودی قصری از عشق بنا می کنی که احدی توان ویران کردن آن را ندارد ...


Hiwa 09-06-2009 12:06 PM

دنیا روخیلى کوچیک مى بینم که بخوام بگم :
یه دنیا دوست دارم!

تاري 09-06-2009 12:12 PM

عشق را آن چنان كه بود فهميدم نه آن طور كه هست
از خودم بود

Hiwa 09-07-2009 08:18 AM

اگر عشق نبود چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم،
به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟!
آری...!
بی گمان پیش از این ها مرده بودیم، اگر عشق نبود.

ladan 09-28-2009 10:51 PM

یادم میاد کی دیدمت.دقیقا وواضح مث روز اول.احساسم میگفت هسی بااینکه ندیده بودمت.شاید حس میکردم چون خودم میخواستم یا چون تو من پیدا کردی .من اهل رویا نیسم نه تو زندگی.نه تو جنگیدن برابودن.من خودم بودم وتو تنها کسی بودی که همه چی به هم زدی.من دیدمت.یعنی تو خواسی من تورو ببینم.تو من پیدا کردی.من خودم گم کردم.من هیچ شدم .حل شدم تو تردیدا تو نگاهاوتو من پیدا کردی.کاش میتونسم بگم به دنیای من خوش اومدی کاش ...... کاش دنیام ویرون نمیکردی.من گم شدم وتو پیدام نکردی چون خودتم گم شدی .لای به لای نگاها.بین حرفای نگفته.نمیدونم میتونی تصویرم پاک کنی؟من نه!من دنبالت نمیام میخوم گمت کنم.خداحافظ .تنهایی تنهایی من.من تردید ندیدنت انتخاب میکنم.من از گم شدن کور شدن ترسیدم.

deltang 09-28-2009 11:29 PM

نمی دانم چگونه با تو آشنا شدم شاید این طلایی ترین لحظه ای بود که باید در زندگیه

من به وجود می آمد خوبم نازنینم از زمانی که با تو آشنا شدم تو را بهترین یافتم و هر

لحظه و هر روز به علاقمندتر می شوم.


اکنون ساعت 12:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)