ساقه شکستن قانون طوفان است
تو نسیم باش و نوازش کن

زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن

هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بدبینی خود را شکست

کوچِ پَرندگانَم آموخت " ...

وقتی هوای بودن "سَــــرد" است باید "رَفــــت

اینقدر نگو اگر ببخشم کوچک میشم
اگه با گذشت کردن کسی کوچک میشد
خدا اینقدر بزرگ نبود

او که بی‌دلیل
مرا به در آمدن آفتاب امید می‌دهد
ابله دلسوز ساده‌ای ست
که نمی‌ داند
نومیدی سرآغاز دانایی آدمی ست ...

خدايا

من را كه آفريدی گارانتی هم داشتم؟؟؟

*دلم ديگر كار نمی كند*

اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی ،
بوته ای در دامنه ای باش ...
ولی بهترین بوته‌ای باش ، كه در كناره راه می‌روید
اگر نمی‌توانی بوته‌ای باشی ،
علف كوچكی باش و چشم‌انداز كنار شاه راهی را شادمانه ‌تر كن ...
اگر نمی‌توانی نهنگ باشی ، فقط یک ماهی كوچک باش ،
ولی بازیگوش ‌ترین ماهی دریاچه !
همه ما را كه ناخدا نمی‌كنند ، ملوان هم می‌توان بود
در این دنیا برای همه ما كاری هست كارهای بزرگ ...
كارهای كمی كوچكتر و آنچه كه وظیفه ماست ،
چندان دور از دسترس نیست ...
اگرنمی‌توانی شاه راه باشی ، كوره راه باش ...
اگر نمی‌توانی خورشید باشی ، ستاره باش ...
با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند ...
هر آنچه كه هستی ، بهترینش باش ...

گفت : چند سال داری؟
گفتم : روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم ، کودکی چند ساله ‌ام!

از بخت یاری ماست ؛ شاید
که آنچه میخواهیم
یا به دست نمی آید
یا از دست می گریزد

"مارگوت بیکل"

بگو با چه کسانی دوست هستی
تا بگویم چه گونه آدمی هستی

امرسون

گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند
به جای شمع گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند …

http://static.cloob.com//public/user...dd50b069ff-200

قلب ها را نمی توان به آدم ها سپرد،
آدم ها سختند.
قلب ها را باید به باران سپرد،
باران هرگز بی وفا نخواهد بود ...

زندگی شهد گل است
که زنبور زمان آنرا می مکد
هرچه باقی می ماند
عسل

خاطره

است

کاش دروغ و خيانت
چون چاقويي
به وقت ارتکاب
پيراهن ِ ما پاره ميکرد
تا ترس ِ عرياني
ما را به آدميت برساند


"ليلا هژير"

از انسانها غمی به دل نگیرزیرا خود نیز غمگینند!

زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!

زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند.

پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند

وحشت از عشق که نه ، ترس ما فاصله هاست
وحشت از قصه که نه ، ترس ما خاتمه هاست

ترس بيهوده نداريم ، صحبت از خاطره هاس
صحبت از کشتن ناخواسته ي عاطفه هاست

کوله باريست پُر از هيچ که بر شانه ي ماست
گله از دست کسي نيست مقصر دل ديوانه ي ماست

مهم این نیست که قشنگ باشی
قشنگ اینه که مهم باشی
حتی برای یک نفر

لبخند بزن !
بدون انتظار پاسخی از دنیا ،
و بدان که دنیا روزی آنقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ به لبخند هایت
با تمام ساز هایت می رقصد ...

از ديروزها به دنبالت دويدم و به اميد ديدارت به امروز رسيدم ولي افسوس...!

افسوس که تو به فرداها سفر کردي

ذهن ما باغچه است ، گل در ان باید کاشت
ور نکاری گل من ،علف هرز در ان میروید ...

گذشت آن زمان کهنه دیدار رفت آن دقیقه های پر هیاهو
رفت آن حس دیدار
شکست آن لحظه زیبا
سکوت‌‌،سکوت،سکوت
و توچه ساده گذشتی از این همه احساس
و من ماندم و سکوت‌‌

زندگی گره ای نیست که در جست و جوی گشودن اون باشیم...
زندگی واقعیتی است که باید آن را تجربه کرد ...

انتخاب با توست، می توانی بگوئی: صبح به خیر خدا جان!
یا بگوئی: خدا به خیر کنه، صبح شده!

باران باش...
که در باریدنش علف هرز و گل سرخ از برایش یک معناست ...

چون باران باش
رنج جدا شدن از آسمان را
در سر سبز کردن زندگی جبران کن

انسان ها آفریده شده اند که به آن ها عشق ورزیده شود ،
و اشیا ساخته شده اند که مورد استفاده قرار بگیرند...
دلیل اشفتگی دنیا این است که :
به اشیا عشق ورزیده می شود ،
و انسان ها مورد استفاده قرار می گیرند !!!

شاید نشود به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبایی ساخت
ولی میشود اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت

برگ در انتهای زوال می افتد و سیب در ابتدای کمال
پس بیاندیش چگونه خواهی افتاد
همانند برگی زرد یا سیبی سرخ ...

حرفهای ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه میکنی ، وقت رفتن است ...
باز هم همان حکایت همیشگی ...
پیش از آنکه با خبر شوی ...
لحظه عظیمت تو ناگزیر میشود ...
آه ...
ای دریغ و حسرت همیشگی ...
ناگهان چقدر زود دیر میشود !!

خانواده همیشه هم خوب بودن نیست .
خانواده یعنی آدم هایی در زندگیتان که خواهان شما در زندگیشان هستند ؛
آن هایی که شما را همانگونه که هستید می پذیرند .
کسانی که حاضرند هر کاری بکنند تا لبخند شما را ببینند و
کسی که در هر شرایطی دوستتان دارد .

چترت را کنار ایستگاهی در مه فراموش کن
خیس و خسته به خانه بیا
نمی خواهم شاعر باشی
باران باش
همین برای هفت پشت روییدن گل کافیست !!

بگذاز تا شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید،
هرچند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد اما کوری را به خاطر آرامش تحمل مکن .

دکتر علی شریعتی

وقتی نمی توانید پاسخ مناسبی پیدا کنید ،
سکوت گزینه ای طلایی است .