پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   استان کرمانشاه (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=162)
-   -   بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه (http://p30city.net/showthread.php?t=12348)

Saba_Baran90 04-11-2012 09:47 PM

سلاااااااااااام آناهیتا گیان!
چطوری؟
آنا میدانی مه چن وقته اینجا نیامدم؟
خجالتم واقعا!
آنا آناهیتا گیان سوال عالی ای پرسیدی!
به نظرم هیچکدامش تنها کافی نیست
باید هردوتاش باشه
اگه فقط عشق خالی باشه که باید طرفت شدیییید لیاقتشه داشته باشه که ایجور آدمی هی پیدا نمیشه
اگرم بخواد عقل محض باشه دیه ای چیزه ای؟
او عقدنامه یه قرارداده با چندتا امضا
باید هردوتاش باشه
اگه دلیل عقلی هم در کنار احساس باشه، باعث میشه هرجاآدم تو زندگی کم آورد یه دلیل خوب داشته باشه که اولا از کاری که کرده و زندگی ای که شروع کرده پشیمان نشه، دوما بهترادامه بده سوما تصمیمایی که توزندگیش میگیره معقولتر باشه اینجوری حتما آرامشم بیشتره
ولی خو از طرفی عشق هم گرما و هیجان زندگیه و چیزی که عقدنامه ی از بقیه کاغذها و تعهدها متفاوت مکنه هی عشقه
پیمان نامه ای که به کسی اجازه میدی همیشه دوست داشته باشه (چون براش دلیل داره=> نقش عقل) و خیالت راحت میشه تا ابد داشته باشیش و دوسش داشته باشی (چون برای اینم دلیل داری => بازم نقش عقل!)

ترنم 04-12-2012 12:27 AM

سلام به همتان:)
خوبین خوشین
بهترین;)

با اجازه اناهیتا گیان مه میگم بزار به جای کلمه عشق دوست داشتن انتخاب کنیم
چون دوست داشتن خودش باعث میشه عاقلانه تر فکر کنی انتخاب کنی
بعد همیشم این حسه باهات هست که مه یکیه دوست دارم که منه دوست داره
چون به نظر مه عشق مال یه وقت دیگس

بعدشم اگه دوست داشتن باشه ااصلا یه حس دوطرفیه که اصلا حتی نمیخواد هی بگی نمیدانم مه عاشقتم .......
چون اگه قبل ازدواج عشق (اتشین مزاج)باشه به ازدواج نرسیده تمام میشه
نمیدانم ادم یه چیزایه عجیب غریبی میبینه تو عشق و علاقه و دوست داشتن خودشم شک مکنه:p

Saba_Baran90 04-12-2012 09:14 AM

ترنم گیان آره کره!
شک نداشته باش که اصلا دوست داشتن مقدسه و با چیز دیگه ای قابل مقایسه نیست
با عشق هم خیلی فرق داره
ممنون که گوشزد کردی

یلدا جوون 04-12-2012 10:51 AM

سلام به بچه های گل کرماشان حالتان چطوره؟

Afsaneh_roj 04-12-2012 11:36 AM

عقل و عشق
 
سلام و صد سلام بر دوستان گل خودم {پپوله}
آناهیتا جان به نظر من هم عقل و عشق با هم خوشبختی میاره ..
عشق تنها کافی نیست ..
اگر هم با عقل ازدواج کنی . بعدش عشق در کنارش به وجود میاد ..

البته این نظر شخصی و اعتقاد منه:)

آناهیتا الهه آبها 04-12-2012 01:10 PM

صبا ترنم افسانه گيان ممنون از نظراتان:)
صبا حرفات كاملا درسته اگه واقعا هم عشق و هم عقل در كنار هم باشن كه واقعا از خوش شانسيه
ترنم گيان درسته عشق با دوست داشتن فرق داره ولي دو تا چيز جدا از هم نيستن
مگه ميشه كسيه دوست داشت قبل اينكه عاشقش نشده باشي؟
آقا وايسين تا براتان بگم
خو همه ما از دوست داشتن يه تعبيري داريم درسته؟
به نظر من دوست داشتن يه مرحله اي از عشقه كه آدم با عقلش عاشق كسي ميشه
او عشقي كه منظورتان هست به نظرم احساس قلبي كه زود گذره با او كاري نداريم
منظورم از عشق عقلي يعني تو فكرها عقيده ها و نظرهاي طرف مقابلته دوست داري
حالا در نظر بگيرين يه نفر هم عقلي هم قلبي يه نفر ديگه رو دوست داره ولي عقل امروزي قبولش نداره
عقل امروزي هم يعني طرف به هيچ وجه مورد قبول خانواده نيست يعني مثلا از خودش خانه نداره ماشين نداره و اينا... اينه م اسمشه گذاشتم عقل امروزي!!;)
ولي يه نفر ديگه اي هم هست عقل امروزيه داره ولي نه عقلي نه عشقي هيچ احساسي نسبت بهش نداري
الان شما كدامشه انتخاب مكنين كه ده سال بعد بيست سال بعد حتي يه ذره حسرت نخورين كه چرا اويكي انتخاب نكردم؟؟؟
آها راستي يلدا خانوم خيلي خوش آْمدي قدم رو چشم گذاشتي:):53:

Saba_Baran90 04-12-2012 05:05 PM

آناهیتا گیان با تعبیرت از دوست داشتن موافقم
دوست داشتن مثل ایمان می مانه
عشقی از سرشناخت=عقل+عشق=دوست داشتن!
آناهیتا گیان به نظر من اونیکه دوسش داری مهم تره اگر می دانی طوری هست که شرایطش درآینده تغییر کنه و ایکه الآن خانه مانه نداره بخاطر اینه که الآن نمیتانه نه که کلا نتانه
اگر کلا نمی تانه که نمی شه فقط با دوست داشتن تا ابد خوشبخت بود و از همه مهم تر اینکه عمرنات منیزیم خانواده راضی نمیشن
درسته دوست داشتن حسیه که به نظرم خدا فقط به کسای خاصی سعادت تجربه کردنشه میده و اگه کسیه دوست داشته باشی اونم در حالیکه با دلیل عقلی خودت و چشم باز دوسش داری، تا ابد کسی جاشه نمیگیره اما باید یه دلیل عقلی هم ای وسط برای خانواده ها پیدا کنی
*****************************
دس رو دلمان نذار که دلمان کبابه!

ترنم 04-12-2012 06:23 PM

افرین صبا دقیقا زدی وسط خال
کامل گفتی

اما میدانین مشکل کجاس؟ اونجاس که فک کنم خانواده ها میگن ما عقل نداریم:d

Saba_Baran90 04-12-2012 07:18 PM

آنا دیدی؟
هی میگن ما سرمان نمیشه
اینقدر هم میگن ما خودمان هم تو دلمان خالی میشه
ولی دیه اگه همه چیزم بی دردسر به دست بیاد بی ارزش میشه


آناهیتا الهه آبها 04-12-2012 10:07 PM

خو صبا مشكل همو دليل عقليه كه بايد بري خانواده پيدا كني!
ترنم درست ميگه فك مكنن ما عقل نداريم شايدم واقعا عقل نداريم;)
اگه خانواده مخواست با دليل عقلي كه البته به نظر خودمان قابل قبوله قانع بشه كه از اول مخالفت نميكرد ها؟
حالا صبا يه سوال ديگه تو خودت حاضري به خاطر كسي كه واقعا دوستش داري هم عقلي هم قلبي از خانواده ات كه به هيچ وجه دليلشان براي مخالفت قابل قبول نيست بگذري؟

ترنم 04-13-2012 01:18 AM

من بله وا میسم
چون احساس میکنم تا این سن که اومدیم تقریبا همش برامون تصمیم گرفتن
از یه جایی باید سکان زندگی خودمونو خودمون دست بگیریم
و با میل خودمون زندگیمونو انتخاب کنیم

اما تمام تلاشمو میکنم که یه جوری خانوادمم راضی کنم;)

Afsaneh_roj 04-13-2012 07:46 AM

عقل و عشق
 
آناهیتا جان به نظر من خونه و ماشین که ملاک برای ازدواج نمی شه ...
درجه ی اول عاقل باشه و یه شغل مناسب.. تحصیلات .هم. داشته باشه ..
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 258742)
افرین صبا دقیقا زدی وسط خال
کامل گفتی

اما میدانین مشکل کجاس؟ اونجاس که فک کنم خانواده ها میگن ما عقل نداریم:d

ترنم جان فکر نکنم خانواده ها همچین فکری رو در باره ی شما بکنن ... شاید فکر می کنن شما از روی احساسات انتخاب می کنید .
نقل قول:

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها (پست 258780)
خو صبا مشكل همو دليل عقليه كه بايد بري خانواده پيدا كني!
ترنم درست ميگه فك مكنن ما عقل نداريم شايدم واقعا عقل نداريم;)
اگه خانواده مخواست با دليل عقلي كه البته به نظر خودمان قابل قبوله قانع بشه كه از اول مخالفت نميكرد ها؟


به نظر من اگه خانواده ها هم مخالفت می کنن دلیلش اینه که به نظر خودشون به فکر آینده و خوشبختی شماها هستن .

یه شخصی رو من می شناسم که با کسی ازدواج کرد که همه چی داشت از خونه و ماشین و ثروت کلان و ....
بعد از ۱۰ روز با مهرطلاق توی شناسنامه برگشت .بعد تازه خونواده چقدر ناراحت بودن که چرا اشتباه کردن ..

Saba_Baran90 04-13-2012 11:26 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها (پست 258780)
خو صبا مشكل همو دليل عقليه كه بايد بري خانواده پيدا كني!
ترنم درست ميگه فك مكنن ما عقل نداريم شايدم واقعا عقل نداريم;)
اگه خانواده مخواست با دليل عقلي كه البته به نظر خودمان قابل قبوله قانع بشه كه از اول مخالفت نميكرد ها؟
حالا صبا يه سوال ديگه تو خودت حاضري به خاطر كسي كه واقعا دوستش داري هم عقلي هم قلبي از خانواده ات كه به هيچ وجه دليلشان براي مخالفت قابل قبول نيست بگذري؟

آناهیتا گیان به نظر مه کسی که هم عقلی هم عشقی دوسش داشته باشی چیزی نیست که هر روز پیدابشه و کنار گذاشتنش راحت باشه
شاید کنار گذاشتنش اشتباه بزرگتری باشه تا قبول کردنش بدون دلیل عقلی برای خانواده
مه باشم نمیگذرم
خانوادمه قانع مکنم که ای چیزیه که مه مخام
براشان دلیل های خودمه میارم
دوسمان دارن کره احتمالا قانع بشن
ولی خو بازم میگم اگه می دانی طرفت الآن نداره چون مثلا داره هنوز درس میخوانه یا یه ایجور چیزی، بهتره (با اینکه کاملا آگاهم افتضاح سخته) هردوتادان ویسین تا اونم دلیل هایی که خانوادت مخان جور بکنه یا حداقل یکمشه جوربکنه که بدانن درست میشه بقیش
مه خودم باشم ای کاره مکنم
بعدشم از اینکه انتخاب و احساس دوطرفه اس باید مطمئن بشی
ایده آلش اینه که خانواده وقتی می بینن تو اینقدر به فکر اونایی اونا هم به فکرت باشن
دغدغه شخصی مه به عنوان دختر اینه که (حالا شایدم تو جایی مث سایت جای گفتنش نباشه ولی خو) کسی که میشه مرد زندگی آدم، نباید با یه قرارداد و چهارتا امضا آمده باشه تو زندگیت
بشینی خانه تا یکی بیاد خواستگارید که شرایطش خوب باشه
چادر بکنی سرت چهارتا چایی بیاری
بعد شب بله برونت بری تو یه اتاق چهارکلمه باهاش حرف بزنی
(که دکان دارم باشی، مشتریته نمیتانی با او چهارکلمه که هیچکه توش "نه" نمیگه بشناسی په برسه به ایجور چیزی) که مثلا تمام شناختمش
وی خدا شکرت خانه داره
ماشین داره
6-7 سال هم از خودم بزرگتره بَـــــــــــله
مضخرف ترین نوع ازدواجه
بیشتر شبیه معامله اس و مه همیشه اینه تو خانه هم (حالا به بابام که روم نمیشه) به مامانم گفتم
اگر قرار باشه بری سر زندگی ای که همش آمادس انگار یکی از وسایل او خانه ای
باید بدانی شرایط در حال پیشرفته
اون مخاد که پیشرفت کنه
تو هم میخای که کمکش کنی
اینکه "شرایط در حال پیشرفته" یعنی دلیل عقلی
اینکه تو هم بخوای کمکش کنی چون مخای سهمی تو او زندگی داشته باشی میشه عشق
او وقت عشق+عقل= دوست داشتن= خوشبختی ای که دیر و زود داره سوخت و سوز نداره
بازم "سوخت و سوز نداره" یعنی عقل
"دیر و زودش داره" هم با عشق حل میشه
میبینی که دودوتا چهارتا استدلال کردم
باید اینایه به خانواده ها بگی
بخدا ما هم حق داریم
وقتی کسایی نیستیم که روزی صد دف نظرشان عوض میشه در عوض یه بار برای ابد انتخاب مکنیم، باید دوسش داشته باشیم
*********************************
افسانه خانوم نظر کسایی مثل شما که بزرگین و تجربه هم دارین خیلی خوبه
ممنون
ازدواج پیمانیه که خیالته راحت مکنه کسی که دوسش داری تا ابد مال توه و میتانی تا ابد دوسش داشته باشی
و اینکه کسی هست که مخاد تا و حالا دیگه میتانه تا ابد دوست داشته باشه
می بینی که گفتم "دوست داشتن" پس هم فکر عقله کردم هم عشق
منتها یه دلیلی هم که برای خانواده ها سختش میکنه اینه که خودشان دودوتا چهارتایی عروسی کردن
کمتر تو نسل قبل از ما هست که با تعریف دو خط قبل مه از ازدواج، ازدواج کرده باشه
شرایط پیچیده ایه که با سه چیز حل میشه:
عشق+عقل و منطق+زمان

آناهیتا الهه آبها 04-13-2012 08:17 PM

آخه ترنم همه ميگن او چيزي كه ما تو آينه ميبينيم پدر و مادر تو خشت خام ميبينن
نميشه به راحتي از كنار تجربياتشان گذشت نه اينكه هرچي اونا گفتن ما 100% قبول كنيم ولي كلا هم نميشه بي خيال نظرشان شد كه شايد بعدا پشيماني بياره منم از اي ميترسم
افسانه خانوم درست ميگين پول به هيچ وجه خوشبختي نمياره ولي بعضي والدين چون خودشان سختي كشيدن به زحمت پول درآوردن دوست ندارن بچه هاشان مثل خودشان سختي ببينن همي ميشه يه دليل براي اينكه خوشبختيه تو پول ببينن
صبا خانواده بالاخره با يه دليلي قانع ميشن بجز موقعي كه دليل مخالفتشان اختلاف خانوادگي باشه
ما كردها بعضي وقت ها رو مسائل بيخودي متعصب ميشيم متاسفانه!!
حالا صبا يه وقتايي تمام استدلالهاي دو دوتا چهار تايي كه كردي با يه چيزي به اسم قسمت ميريزه بهم
نميدانم به قسمت اعتقاد دارين يا نه

مه خودم اعتقاد دارم برا همينم يه وقتايي جز سكوت كاري از دستم برنمياد....
بعضي وقتها مامانم ميگه قسمت نبوده ميگم "قسمت ها لاي مشي عصمت";)
ولي خو تو دلم اعتقاد دارم

esygolden 04-15-2012 03:33 PM

سلام به همه دوستای گل پی سی سیتی
دل براتون کلی تنگیده.بالاخره دستم به نت رسید.سال نو همتون مبارککککککککک.:d
و باییییییییی.البته فعلا

ترنم 04-16-2012 01:45 AM

کاش
آن قدر که سرمان می شود ...
دلمان هم می شد!

قیصر امین پور

;)

رزیتا 04-19-2012 01:34 AM

کرمانشاه در هفته ای که گذشت
 
کرمانشاه در هفته ای که گذشت



امیرعلی و ستایش پركاربردترین نامها در استان كرمانشاه در سال گذشته بود

استاندار كرمانشاه از برقراری پرواز كرمانشاه به كیش خبر داد

برخورد مینی بوس با گله احشام باعث تلف شدن 24 راس گوسفند شد

اسامی پرطرفدارترین كتابهای امانتی كانون پرورش فكری كرمانشاه اعلام شد

آزمون نیمه متمركز دكتری، 25 فرودین در كرمانشاه برگزار می شود

درخشش عضو كانون پرورش فكری كرمانشاه در مسابقه كشوری داستان نویسی

به مناسبت هفته سلامت/ تغذیه در سالمندان

وزیر راه و شهرسازی از پروژه راه آهن غرب در كرمانشاه بازدید كرد

ویزیت رایگان بیماران در مناطق روستایی و عشایری گیلانغرب آغاز شد

هواشناسی كرمانشاه اعلام كرد: امروز و فردا آسمان كرمانشاه، بارانی است

در دوازدهمین دوره مسابقات بین المللی رباتیك/ تیم پژوهش سرای دانش آموزی كرمانشاه به مرحله نیمه نهایی راه یافت

تیم كمیكار پژوهش سرای دانش آموزی كرمانشاه رتبه اول كشور را كسب كرد

كارگو ترمینال/ امكانی برای توسعه صادرات هوایی

دستمزد مبنای كسر حق بیمه در سال 91 اعلام شد

كاروانسرای ماهیدشت مرمت می شود

مقام اول مسابقات رباتیك كشور توسط دانشگاه آزاداسلامی كرمانشاه كسب شد





مهرگان 04-19-2012 07:05 PM

سلام بر همه شما دوستان عزیز و مهربون و گل کرمانشاهی :)
خیلی وخته نیامدم ایجانه !
چیزه گه یه هشتینان اوجانه؟
;)

زنده باد لهجه ی شیرینمان :) :53:

چه خبر خوبید خوشید سلامتید؟

دوستان خودتونو تو این موقعیت تصور کنید بعدا بگید چکار میکنید:

مثلا شما شخصیت آ رو خیلی خوب میشناسید.
شخصیت ب رو هم خیلی خوب میشناسید. اما آ و ب همدیگه رو تا حالا ندیدن.
یه روز بر حسب اتفاق، در یک مهمانی آ و ب با همدیگه آشنا میشن و با هم صحبت میکنن.
بعد آ پا میشه میره و شما با ب میمونید.
بعد ب شروع میکنه به نظر دادن در مورد آ و ادعا میکنه که در یک نگاه میتونه یک آدمو کامل بشناسه و میدونه چه طور آدمیه و چه خلق و خویی داره و در مورد آ نظر میده.
در حالیکه میدونید لااقل 70 درصد چیزایی که در مورد آ میگه اشتباهه !

خب با چه زبونی بشش بگی نه بابا ! اشتباه میکنی، اونطوریا نیست و . . .
چون ب خیلی به خودش مطمئنه و نمیتونه بشنوه داره اشتباه میگه ....



رزیتا 04-19-2012 09:32 PM

مهرگان گیان این بر میگرده به همون قضاوت عجولانه ما آدما که اگه دقت کنیم می بینیم اکثرا این اشتباه رو در زندگی روزمره داریم
مثلا اظهار نظر در مورد شخصیت آدما از نوع لباس پوشیدنشون، طرز برخوردشون و یا حتی با یه حرکت و عکس العمل به طرف برچسب میزنیم که اِله و بِله، ولی در این مورد خاص که مد نظر شماست و با توجه به اینکه میگی "چون ب خیلی به خودش مطمئنه و نمیتونه بشنوه داره اشتباه میگه ...."
به نظر من فقط میتونی آروم باشی و بزاری با گذشت زمان خودش متوجه اشتباهش بشه
البته این نظر منه و ممکنه اشتباه هم باشه

soltane eshg 04-19-2012 11:11 PM

شما خیلی تخصصی هستید...........ایول

گمشده.. 04-20-2012 01:10 AM

سلام به همگی . چند وقتیه که رفتم تهران. دلم پوسید تو تهران هیچ جا کرمانشای خودمان نمیشه.دف دفی از تنهایی باوگم میاد جلوی چشام..حالا خوبه اینجا هس وگر نه سکته میکردم. ازی به بعد بیشتر میام اینجا

soltane eshg 04-20-2012 10:08 AM

سلام گمشده..............حالت خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟خدا نکنه دلت بپوسه.....................قشنگترین ارزوها روبرات دارم............................

مهرگان 04-20-2012 02:40 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259713)
مهرگان گیان این بر میگرده به همون قضاوت عجولانه ما آدما که اگه دقت کنیم می بینیم اکثرا این اشتباه رو در زندگی روزمره داریم
مثلا اظهار نظر در مورد شخصیت آدما از نوع لباس پوشیدنشون، طرز برخوردشون و یا حتی با یه حرکت و عکس العمل به طرف برچسب میزنیم که اِله و بِله، ولی در این مورد خاص که مد نظر شماست و با توجه به اینکه میگی "چون ب خیلی به خودش مطمئنه و نمیتونه بشنوه داره اشتباه میگه ...."
به نظر من فقط میتونی آروم باشی و بزاری با گذشت زمان خودش متوجه اشتباهش بشه
البته این نظر منه و ممکنه اشتباه هم باشه


مرسی خاله رزیتا گیان :)
آره بهترین راه به نظر منم اینه که بذاری زمان بگذره
آخه نمیتونی اون موقع بهش بگی که نه، داری اشتباه میکنی
ناراحت میشه
...
آما خیلی جور وا جورن :)


Afsaneh_roj 04-20-2012 04:56 PM

لغت نامه ی کوردی
 
سلام و صد سلام بر دوستان :53:
راستش شما به این زیبایی و شیوایی هم کوردی و هم کرمانشاهی می نویسید من به حال خودم غصه می خورم _:2:
می دونید چرا .؟؟؟
چون فقط فقط مثل طوطی کوردی صحبت می کنم . نمی تونم بنویسم و اون نوشته های خیلی سختش رو نمی تونم بخونم .
پارسال یه آشناهامون از عراق یه کتاب برام آورد ( فرهنگ لغت کوردی )که کلمات کوردی رو با تلفظ و معنی فارسی و انگلیسی همراه بود خیلی کتاب خوبی بود .
یکی از دوستان تهرانی که دکترای ادبیات داره ویه انتشاراتی داره و عاشق گویش های مختلفه ایرانه دید و من هم در کمال احترام بهش تقدیم کردم .. امیدوارم که مبارکشون باشه :)

امسال هم خواستم بگم برام بیاره . که متاسفانه نتونست بره . سپردم برام تهیه کنه ..
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 259675)
سلام بر همه شما دوستان عزیز و مهربون و گل کرمانشاهی :)
خیلی وخته نیامدم ایجانه !
چیزه گه یه هشتینان اوجانه؟
;)

زنده باد لهجه ی شیرینمان :) :53:

چه خبر خوبید خوشید سلامتید؟

دوستان خودتونو تو این موقعیت تصور کنید بعدا بگید چکار میکنید:

مثلا شما شخصیت آ رو خیلی خوب میشناسید.
شخصیت ب رو هم خیلی خوب میشناسید. اما آ و ب همدیگه رو تا حالا ندیدن.
یه روز بر حسب اتفاق، در یک مهمانی آ و ب با همدیگه آشنا میشن و با هم صحبت میکنن.
بعد آ پا میشه میره و شما با ب میمونید.
بعد ب شروع میکنه به نظر دادن در مورد آ و ادعا میکنه که در یک نگاه میتونه یک آدمو کامل بشناسه و میدونه چه طور آدمیه و چه خلق و خویی داره و در مورد آ نظر میده.
در حالیکه میدونید لااقل 70 درصد چیزایی که در مورد آ میگه اشتباهه !

خب با چه زبونی بشش بگی نه بابا ! اشتباه میکنی، اونطوریا نیست و . . .
چون ب خیلی به خودش مطمئنه و نمیتونه بشنوه داره اشتباه میگه ....



سلام بر مهرگان عزیز
راستش من تا متقاعدش نکنم ول کن ش نیستم .
اگر هم نشد دیگه گذشت زمان باید متقاعدش کنه .

Saba_Baran90 04-20-2012 06:41 PM

خاله رزی گیان نمی دانم هی مه ایجوریم یا عادیه ولی مه کلا خیلی برام سخته ویسم زمان چیزیه حل بکنه
مه باشم حداقل یه کلمه به طرف می گم : "نه.... اونجوری ها هم که فکر می کنی نیست!"
بعد بگه چطور مگه یکم بیشتر براش توضیح میدم
یه جوری که نه سیخ بسوزه نه کباب
آنا انقدر هی دلم برادان تنگ میشه هی شده زوخ!
گمشده گیان خو بیشتر بیا سر بزن بشمان تا هم دل ما واشه هم خودد براگم!
افسانه خانوم ضمن اینکه چاکریم، شما بنویس یکم یواش یواش گرم میشه!
آنا برم یه سری بزنم بقیه جاهاهم!
قرررررررررررباندان!:cool:

رزیتا 04-20-2012 10:30 PM

کره مه خودمم جیغلدان:21: ندارم:d صبا
منظور منم این بود که اگه طرف حرف حرف خودش بود و به حرفای ما توجه نکرد، بزاریم گذشت زمان بهش ثابت کنه

Saba_Baran90 04-20-2012 10:38 PM

چاکر خاله رزی!:cool:
خدایه شکر!
آی بس ای جیغلدان نداشتن هم فامیلیه!
آی خاله رزی بخدا چیزی که بیشتر از همه تو روز آرزوشه مکنم اینه که یه چیزی می داشتم باشش زمانه عقب جلو میکردم
هر وقت خراب کاری مکنم (که کرم خدا کمم نیست!) یا استرس میگیرم، بگم آب هم نمی خورم مگه کم بیارم دروغ نیست!
فقط مخام زمان بگذره هرچی هست هرچی زودتر تمام بشه یه نفسی بکشم
اساسا جیغلدان در بنده تعبیه نشده!:d

مهرگان 04-20-2012 11:35 PM

سلام به همه دان
شایدم همه تان
به هر حال سلام وه گشتدان :)

آقا منم با زمان لامصو میشکل دارم !
من خیلی سختمه که یکی فکر کنه حرفش درسته، و هیچ نظری هم قبول نکنه، به هر حال هر ج.ری که باشه، نمیتانم بهش بگم داری اشتباه فکر میکنی، میترسم ناراحت بشه
اما تا جایکه میتانم سعی میکنم ایجو نباشم، افسانه خانوم خیلی خوب گفتن، باید ول کنش نباشی
کره منم جیغلدان ندارم به علی :)



دانه کولانه 04-21-2012 12:02 AM

والا بچه ها من هم تا چند سال پیش اینطور بودم اصلا اجازه نمیدادم زمان و فراموشی و کهنه شدن چیزیو حل کنه همه چی باید مرد و مردونه توی میدان نبرد حل میشد
همه چی با صحبت با فکر با جدل همه چی واضح همه چیز شفاف
یا حل شدن یا تمام شدن در تمام اون مواقع هم شنیده بودم و هم میدونستم که عنصر زمان و گذشت اون هم وجود داره و توصیه شده
ولی ممکن نبود
برای هر ادمی یه روزی یه جایی میرسه که براش قابل درک میشه این مساله که زمان باید یه سری مسائل رو حل کنه اگر برای کسی امروز هنوز اون حالت پیش نیامده شنیدنش از من و دیگران هم نمیتونه براش مهم باشه
اما پیش میاد براتون
و بعدا متوجه میشین اصلا درست نیست که شما انتظار داشته باشی یک اشتباه یک مشکل یه درگیری توی ایام رخدادش خیلی خوب و منطقی و منظم حل بشه و پایان پیدا کنه باید اجازه بدی زمان واقعا خیلی چیزها رو تعدیل کنه .

آناهیتا الهه آبها 04-21-2012 06:18 PM

سلام آناها و آقاها
خوبين؟
ميگن كرماشان حسابي توز شده اينجا هم تقريبا توز آمده
يه روز آب ميبردمان يه روز باد ميبردمان يه روزم خفه ميشيم...

آقا مهرگان الف و ب گفتي فك كردم تيپ شخصيتي كتاب روانشناسي دبيرستانه ميگي;)
آقا اگه مه بودم رك و راست به طرف ميگفتم داري اشتباه ميكني
اينكه الان ناراحت بشه خوبه يا پس فردا از قضاوت عجولانه اش شرمنده بشه؟
شخص ب هم اگه بدانه مه واقعا صلاحشه مخوام نبايد ناراحت بشه
اگه حالا به دلايلي قانع نشد در اسرع وقت با شخص الف روبه روش مكنم نه كه مستقيم به الف بگم ب ايجو و اوجو گفته ها نه
يه شرايطي بوجود ميارم كه شخص ب بعد اينكه يه سري رفتاراي الف ديد خودش بدانه اشتباه كرده
نميدانم منظورمه رساندم يا نه؟

Saba_Baran90 04-21-2012 06:50 PM

ادمین اسم زمان نیار که مه اساسی می ترسم
از آینده خیلی بیشتر!
از اینکه آینده یه بخاطر اشتباه الآنم خراب کنم بیشتر از همه چیز می ترسم و بدیش اینه که نمیدانم الآن چه درسته
بدی بدترش اینه که بخدا منم آدمم!
دلم چیزایی مخاد که شاید نشه تو هر قانونی جاش داد!
کره خدا هاوار مگه مه همش چن سالمه؟
بریچه همه حق دارن اشتباه بکنن به جز مه!
بخدا دلم پره! اسم جیغلدان داشتن نیارین که نمی تانم!

soltane eshg 04-21-2012 07:11 PM

حق با شماست امّا.................................

مهرگان 04-21-2012 09:29 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 259875)
والا بچه ها من هم تا چند سال پیش اینطور بودم اصلا اجازه نمیدادم زمان و فراموشی و کهنه شدن چیزیو حل کنه همه چی باید مرد و مردونه توی میدان نبرد حل میشد
همه چی با صحبت با فکر با جدل همه چی واضح همه چیز شفاف
یا حل شدن یا تمام شدن در تمام اون مواقع هم شنیده بودم و هم میدونستم که عنصر زمان و گذشت اون هم وجود داره و توصیه شده
ولی ممکن نبود
برای هر ادمی یه روزی یه جایی میرسه که براش قابل درک میشه این مساله که زمان باید یه سری مسائل رو حل کنه اگر برای کسی امروز هنوز اون حالت پیش نیامده شنیدنش از من و دیگران هم نمیتونه براش مهم باشه
اما پیش میاد براتون
و بعدا متوجه میشین اصلا درست نیست که شما انتظار داشته باشی یک اشتباه یک مشکل یه درگیری توی ایام رخدادش خیلی خوب و منطقی و منظم حل بشه و پایان پیدا کنه باید اجازه بدی زمان واقعا خیلی چیزها رو تعدیل کنه .

خیلی شنیدم.
اما باورم نمیشه.
شاید خیلی ها مثل من باشن....
یعنی عادت کنیم؟

نقل قول:

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها (پست 259975)
سلام آناها و آقاها
خوبين؟
ميگن كرماشان حسابي توز شده اينجا هم تقريبا توز آمده
يه روز آب ميبردمان يه روز باد ميبردمان يه روزم خفه ميشيم...

آقا مهرگان الف و ب گفتي فك كردم تيپ شخصيتي كتاب روانشناسي دبيرستانه ميگي;)
آقا اگه مه بودم رك و راست به طرف ميگفتم داري اشتباه ميكني
اينكه الان ناراحت بشه خوبه يا پس فردا از قضاوت عجولانه اش شرمنده بشه؟
شخص ب هم اگه بدانه مه واقعا صلاحشه مخوام نبايد ناراحت بشه
اگه حالا به دلايلي قانع نشد در اسرع وقت با شخص الف روبه روش مكنم نه كه مستقيم به الف بگم ب ايجو و اوجو گفته ها نه
يه شرايطي بوجود ميارم كه شخص ب بعد اينكه يه سري رفتاراي الف ديد خودش بدانه اشتباه كرده
نميدانم منظورمه رساندم يا نه؟

آره عزیز منظورته رساندی.
از توز نگو که دلم خونه.
all of our disasters are from Iraq !
بیماران قلبی و سالمندان خیلی سختشانه.
خدا را شکر الان دیگه هوا صافه تقریبا.
آقا مه ولی خودم نمیدانم چجو بگم به شخص ب. میترسم ناراحت بشه !
اما خب راست میگی، الان ناراحت بشه بهتره یا بعدا پشیمان بشه از قضاوت عجولانه ش؟
خب مسلما الان بهتره.
کی آب بردتمان مه یادم نمیا؟ :d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 259980)
ادمین اسم زمان نیار که مه اساسی می ترسم
از آینده خیلی بیشتر!
از اینکه آینده یه بخاطر اشتباه الآنم خراب کنم بیشتر از همه چیز می ترسم و بدیش اینه که نمیدانم الآن چه درسته
بدی بدترش اینه که بخدا منم آدمم!
دلم چیزایی مخاد که شاید نشه تو هر قانونی جاش داد!
کره خدا هاوار مگه مه همش چن سالمه؟
بریچه همه حق دارن اشتباه بکنن به جز مه!
بخدا دلم پره! اسم جیغلدان داشتن نیارین که نمی تانم!

{قاط}

:d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط soltane eshg (پست 259985)
حق با شماست امّا.................................

آقا واضحتر !

Afsaneh_roj 04-22-2012 07:17 AM

سلام و صبح زیبای اردیبهشتی تون خوش :53:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 259825)
افسانه خانوم ضمن اینکه چاکریم، شما بنویس یکم یواش یواش گرم میشه!
آنا برم یه سری بزنم بقیه جاهاهم!
قرررررررررررباندان!:cool:

صبا جان عزیز هستی :53:
به خدا نه نخوام ها . میام بنویسم هر چی فکر می کنم کلمه ای حتی تلفظ کرمانشاهی یادم نمیاد .
بعد که میام نوشته های شماها رو می بینم فکم یک متر و نیم باز می مونه
من این کلمه رو سالها پیش شنیده بودم ..
تازه طفلک مامانم .. بعضی وقت ها با بچه هام صحبت می کنه . مثلا میگه .
عزیزم خودم میدم بشد ( باز شک دارم درست نوشته باشم ) بچه ها می زنن زیر خنده می گن مادر بزرگ اشتباهی صحبت می کنه .
یا تو کرمانشاه دنبال یه آدرس بودیم . از یه بنده خدا با زبان کردی ازش آدرس پرسیدم . با چه تعجبی جلوی آقاهه برگشته می گه مامان چرا داری خارجی صحبت می کنی؟؟؟ :21: تازگی ها هم می گن حق نداری با بابا خارجی صحبت کنی چون ما نمی فهمیم چی به همدیگه می گین .
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259858)
کره مه خودمم جیغلدان:21: ندارم:d صبا
منظور منم این بود که اگه طرف حرف حرف خودش بود و به حرفای ما توجه نکرد، بزاریم گذشت زمان بهش ثابت کنه

رزیتا خانم من بعضی وقت ها پیش اومده با یه شخصی یک ساعت جر و بحث کردم که داره اشتباه می کنه .
معذرت می خوام حرف حالیش نمی شده ...
تازه بعد از یکی دو ماه نمی گه معذرت حرفت رو قبول نکردم . می گه حق با تو بود_:2:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه;259875م
والا بچه ها من هم تا چند سال پیش اینطور بودم اصلا اجازه نمیدادم زمان و فراموشی و کهنه شدن چیزیو حل کنه همه چی باید مرد و مردونه توی میدان نبرد حل میشد
همه چی با صحبت با فکر با جدل همه چی واضح همه چیز شفاف
یا حل شدن یا تمام شدن در تمام اون مواقع هم شنیده بودم و هم میدونستم که عنصر زمان و گذشت اون هم وجود داره و توصیه شده
ولی ممکن نبود
برای هر ادمی یه روزی یه جایی میرسه که براش قابل درک میشه این مساله که زمان باید یه سری مسائل رو حل کنه اگر برای کسی امروز هنوز اون حالت پیش نیامده شنیدنش از من و دیگران هم نمیتونه براش مهم باشه
اما پیش میاد براتون
و بعدا متوجه میشین اصلا درست نیست که شما انتظار داشته باشی یک اشتباه یک مشکل یه درگیری توی ایام رخدادش خیلی خوب و منطقی و منظم حل بشه و پایان پیدا کنه باید اجازه بدی زمان واقعا خیلی چیزها رو تعدیل کنه .

آقای کوروش خان حرف شما درسته .
ولی وقتی می بینی طرف داره اشتباه می کنه و روی برداشت خودش داره قضاوت می کنه آدم دلش نمیاد بی خیال از کنار این اشتباه بگذره ..

مهرگان 04-22-2012 06:32 PM

درود بر گشتدان :)

احوال همه دان ، شایدم همه تان چه طوره؟

دوستان دنگ و باسدان چونه؟

بزرگان چه خورا؟ چه مکنینان؟ به چه مشغولینان؟

بذارین اسم بیارم:

عسل بانو، آناهیتا الهه آبها، ترنم، صبا آندرلاین !، افسانه خانوم روژ، خاله رزیتای عزیز، آقا اسی گلدن، دون کورلئونه، ادری خانوم، تازه وارد بزرگوار جناب سلطان عشق، آقا پوریای عکس دار!، پوریا حقیقی، فرگل عزیز، باران-ف عزیز، فرانک خانوم تاج سر . .

امیدوارم که همگی در صحت و سلامت کامل باشید :) :53:

هر کی گفت اسم کیه نیاوردم؟

مهبای عزیز و مهربون :)
که دو هفته س نیامده سایت، اما قول داده که فردا بیاد . . . :) امیدوارم حالش خوب خوب باشه . . .

خیلی ازتان ممنونم که توی اون بحث دارین شرکت میجویین :)
از ایجور موقعیتا بازم براتان درست بکنم تا بحرفیم؟ ها؟ خوشدان میاد؟ :d
یه معلم عزیزی داشتیم سال سوم دبیرستان، معلم تاریخمان، مثلا دو صفحه تاریخ رو به اندازه ی ده صفحه برامان توضیح میدادن، آخرشم میگفتن: آسانش کردم براتان؟ خوشتان آمد؟ :21:

آناهیتا الهه آبها 04-23-2012 08:55 PM

سلام شبتان بخير و خوشي:)
خدا ديشب چني نقل قول زدم و نوشتم يهو بري چه خواب نگيردم
يعني هي ايجو خوابم برد تا صبح ساعت 5 كه ساعتم زنگ خورد اصلا پلك وانكردم
ولي چني خواب خوشي بود يادش بخير:d
انا صبا به خدا آدم هرچي بيشتر به آينده اش فك بكنه و همش بترسه از اي كه نكنه به خاطر تصميماش آينده اش خراب بشه فقط خودش اذيت ميشه
منم يه مدت ايجو بودم و الان ديگه بيخيال شدم
نه كه به آينده ام فك نكنم ها نه بيشتر به الانم فك مكنم كه تو آينده پيشيمان الانم نشم!!

سلام مهرگان گيان كره تو چه حافظه اي داره ماشالله هزار ماشالله اسم همه رو آوردي
آقا فردا آمد و رفت ولي مهبا نيامد
كره مهبا بيا كه دلمان برات شده قد ملو چكي:)
مهرگان هم دوواره بحث بشمان بده خوشمان آمد
آقا مام يه استاد حسابرسي داريم ماشالله بشش مثلا مخواد يه بحثيه آسان كنه
اينقد اينقد توضيح ميده كه بدتر گيج ميشيم تازه خوابمانم ميگيره هي گوش نميديم;)
افسانه خانوم بهتان حق ميديم يه مدت كه از شهر و ديار و لهجه دور باشي مطمئنا فراموش ميشه
ولي مه دوستي دارم چند ساله امريكاس وقتي بشم ايميل ميده يه جوري كرمانشاهي حرف ميزنه كه حتي از موقعي كه كرماشاه بود خيلي بهتره
شما هم كم كم راه مي افتين البته برا نوشتن
ولي افسانه خانوم به نظرم نذارين بچه هاتان با زبان و لهجه مان بيگانه بشن الان تو كرمانشاه پدر و مادرا با بچه هاشان فارسي حرف ميزنن
به خدا هي اي نسل خودمانه كه ايجو حرف ميزنيم واقعا حيفه اگه زبانمان بخواد فراموش بشه...

گمشده.. 04-24-2012 05:53 PM

سلام امیدوارم همگیتان خوب باشید. زیاد با بحث ها اشنایی ندارم همیشه برای رمان خواندن میامدم تو کلوب .ولی دوس دارم منم جزء جمع خوب ودوستانتان باشم البته اگر قابل بدانین:53:

گمشده.. 04-24-2012 06:12 PM

الو ... الو... سلام



کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟



مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟



پس چرا کسی جواب نمیده؟



یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس .بله با کی کار داری کوچولو؟



خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده.



بگو من میشنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...



هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم .



صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟



فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟



بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :اصلا اگه نگی خدا



باهام حرف بزنه گریه میکنما...



بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛



بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگفت:خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟



نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.



مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم .مگه ما باهم دوست نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد...



خدا پس از تمام شدن گریه های کودک:آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه...کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت.



کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان میخواستند .دنیا برای تو کوچک است ...



بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...



کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت

Afsaneh_roj 04-25-2012 08:16 AM

صبح همگی بخیر
 

سلام صبح زیباتون به خیر و شادی دوستان :53:
مهبای عزیز همچنان غایبی ._:2:
تازه واردین خوش آمد ید:53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها (پست 260128)

سلام شبتان بخير و خوشي:)


خدا ديشب چني نقل قول زدم و نوشتم يهو بري چه خواب نگيردم

يعني هي ايجو خوابم برد تا صبح ساعت 5 كه ساعتم زنگ خورد اصلا پلك وانكردم

ولي چني خواب خوشي بود يادش بخير:d

آقا فردا آمد و رفت ولي مهبا نيامد

كره مهبا بيا كه دلمان برات شده قد ملو چكي:)


افسانه خانوم بهتان حق ميديم يه مدت كه از شهر و ديار و لهجه دور باشي مطمئنا فراموش ميشه

ولي مه دوستي دارم چند ساله امريكاس وقتي بشم ايميل ميده يه جوري كرمانشاهي حرف ميزنه كه حتي از موقعي كه كرماشاه بود خيلي بهتره

شما هم كم كم راه مي افتين البته برا نوشتن
ولي افسانه خانوم به نظرم نذارين بچه هاتان با زبان و لهجه مان بيگانه بشن الان تو كرمانشاه پدر و مادرا با بچه هاشان فارسي حرف ميزنن
به خدا هي اي نسل خودمانه كه ايجو حرف ميزنيم واقعا حيفه اگه زبانمان بخواد فراموش بشه...

اول این که آبجی مهبا نیومده ما هم دلمون براش تنگ شده خیلی زیاد .
آناهیتا جان حرف شما متین .. من خودم همچنان کردی صحبت می کنم خیلی خوووب ولی گاهی یه تو‍پوقی میزنیم توووووووپ.
ولی بچه هام لهجه شون خیلی به اصفهانی نزدیکه . خوب یک دلیلش اینه که تو مدرسه با بچه ها و معلم صحبت می کنن اینجوری شدن .یه دلیل دیگه هم اینه که در طول سال ما فوقش ۱۵ روز کرمانشاه بیایم ..( البته امسال رکورد زدیم ) شاید یه 10 روز هم با اطرافیان همدیگه رو ببینیم . دیگه طفلک بچه چجوری می تونه یاد بگیره :65:
ولی کردی رو هم تا حدودی می فهمن... و خیلی با مزه بعضی کلمات رو تلفظ می کنن . البته با کلی سختی ولی ایشاالله بزرگ تر بشن بلکم یاد بگیرن ..:)



گمشده.. 04-25-2012 01:35 PM

چطوری جوون بمونیم؟

1-اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!
این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه
بگذار دکترها راجع به این عددها نگران باشن
خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.
2 دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت رو برای خودت نگه دار!
آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن
( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)
3- دائم در حال یادگیری باش!
سعی کن بیشتر راجع به کامپوتر، کارهای دستی،باغبانی و
خلاصه هرچی که فکر می کنی یاد بگیری
هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه
"مغز بیکار پاتوق شیطانه"
این شیطان هم اسمش آلزایمر ِ
4- از چیزهای ساده، لـــذت ببر
5- اغلب بخنـــــد، قهقهه های بلند و طولانی
اونقدر بخند که نفست بند بیاد
اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون
6- گاهی اوقات یه کم اشک بریز
سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست اما ادامه بده
تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست، خود ما هستیم
پس تا وقتی که زنده ایی زندگی کن
7- دور و اطرافت رو با آدمهاو چیزهایی پر کن که دوستشون داری
با د وستها و فامیل، با یادگاری هات، حیووون خونگی، موسیقی ، گل و گیاه و خلاصه هرچیزی
خوب حالا خونه ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟
بگو ببینم، رابطه ات با خدا چطوره؟
8- سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده!
اگه سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی
اگه وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی
اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر
9- به سمت ناراحتی ها ت سفر نکن!
برو به یک مرکز خرید، برو به یه محله ی دیگه، حتی برو یه کشور دیگه
اما هیچ وقت جایی نرو که باعث سرافکندگی و احساس گناهت بشه
10- از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده


اکنون ساعت 05:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)