پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

رزیتا 11-21-2009 08:21 PM

از آن افیون که ساقی در من افکند
حریفان را نه سر ماند و نه دستار

مجتب 11-21-2009 08:42 PM

رقصی کنید ای عارفان چرخی زنید ای منصفان
در دولت شاه جهان آن شاه جان افزای ما

ravan 11-21-2009 09:19 PM

اهل جنت را چنین آمد خبر
کاولین چیزی دهند آنجا جگر
اهل جنت چون نباشد اهل راز
زان جگر خوردن ز سرگیردند باز

رزیتا 11-21-2009 11:27 PM

ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز

مجتب 11-22-2009 01:09 PM

ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم

سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت

saeman 11-22-2009 05:33 PM

تا خط تو را دیدم دادی رقم خونم
تا مهر تو ورزیدم بستی کمر کینم

آناهیتا الهه آبها 11-22-2009 07:31 PM

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به جایی و دلم شاد کنید

Omid7 11-22-2009 08:27 PM

دلم چون عشقباز آمد در او جز غم نمی بینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم

MAHDI 11-22-2009 08:45 PM

مسکین خر اگر چه بی تمیزست
چون بار همی برد عزیزست
گاوان و خران باردار
به ز آدمیان مردم آزار
سعدی

Omid7 11-22-2009 09:11 PM

زندگی گرکسی بی عشق خواهدمن نخواهم
راستی بی عشق زندان است برمن زندگانی

MAHDI 11-22-2009 09:16 PM

یا ترک گل لعل همی باید گفت
یا با الم خار همی باید ساخت

Omid7 11-22-2009 10:11 PM

تا تو رفتی ز کنارم بنظرها خوارم
بشکند قیمت خاتم چو نگین برخیزد

مجتب 11-22-2009 10:49 PM

در بادیه‌ی عشق تو کردم سفری
تا بو که بیایم ز وصالت خبری
در هر منزل که می‌نهادم قدمی
افکنده تنی دیدم و افتاده سری

Omid7 11-22-2009 10:59 PM

یک نفس اظهار و يک عالم غبار ما و من
چشم ما زين بيشتر ديگر چه پوشاند عدم

MAHDI 11-22-2009 11:02 PM

مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما همچنان در اول صف تو مانده ایم

Omid7 11-22-2009 11:09 PM

مرديم ز درد شام هجران
ديدار به صبح محشر افتاد

مجتب 11-22-2009 11:11 PM

در معده‌ت آتش آمد مشغول شد بدو دل
تا دین بدین بهانه از پیش برنوشتی

Omid7 11-22-2009 11:14 PM

یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

مجتب 11-22-2009 11:21 PM

در غمت گر نشکنم خود را، مرنج
آدمی را ننگ و نامست ، ای صنم

Omid7 11-22-2009 11:25 PM

من که به شاخ سرو و گل پا ننهادمی کنون
دست نصیب بین که پر دوخت به خار و خس مرا

مجتب 11-22-2009 11:33 PM

ای که چو شکل خوشت آراستند
فتنه‌ی ارباب نظر خواستند
قد تو سروی‌ست بهشتی‌چمن
روی تو شمعی‌ست بهشت‌انجمن

Omid7 11-22-2009 11:36 PM

نوید نامه ات ای سرو سایه پرور من
بگو بیا که نسیم بهار را مانی

مجتب 11-22-2009 11:41 PM

یک‌دمی دیگر برین تشنیع راند
باز داودش به پیش خویش خواند
گفت چون بختت نبود ای بخت‌کور
ظلمت آمد اندک اندک در ظهور

Omid7 11-23-2009 12:00 AM

رونق عهد شبیب است دگر بستان را
می رسد مژده کل بلبل خوش الحان را

MAHDI 11-23-2009 01:06 AM

ای تهیدست رفته در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار

رزیتا 11-23-2009 02:23 AM

روی جانان طلبی آینه را قابل ساز
ورنه هزگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی

MAHDI 11-23-2009 06:32 AM

یکی را زشتخوئی داد دشنام
تحمل کرد و گفت ای خوبفرجام
بتر زانم که خواهی گفتن آنی
که دانم عیب من چون من ندانی

رزیتا 11-23-2009 07:53 AM

یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی

constantine726 11-23-2009 08:03 AM

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جـبین

در یکـتای کـه و گوهر یک دانه کیسـت

رزیتا 11-23-2009 08:06 AM

تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد

Omid7 11-23-2009 09:11 AM

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

رزیتا 11-23-2009 09:13 AM

نا امید از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتاد

Omid7 11-23-2009 09:19 AM

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید

constantine726 11-23-2009 09:19 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا2 (پست 90474)
نا امید از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتاد

به نااميدي از اين در مرو بزن فالي

بود كه قرعه دولت به نام ما افتد

رزیتا 11-23-2009 09:24 AM

اومدیم تقلب کنیم نشد;)
در خیال این همه لعبت به هوس می بازم
بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد

Omid7 11-23-2009 09:33 AM

دود می خیزد ز خلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟

رزیتا 11-23-2009 09:37 AM

من از جان بنده سلطان اویم
اگر چه یادش از چاکر نباشد

Omid7 11-23-2009 09:43 AM

در این بهار تازه که گل ها شکفته اند
لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت

رزیتا 11-23-2009 09:47 AM

تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

Omid7 11-23-2009 09:50 AM

در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
یاد از بی برگی فصل خزان آرم ترا


اکنون ساعت 08:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)